دعا از عوامل معنوی است. عواملی مثل دعا ، توکل ،صدقه ، عوامل معنوی هستند که قطعا جزو مقومات رسیدن من به مقصودم هستند . در مطب بعضی از پزشکان نوشته اند : الدواءعندنا و شفاء من عند الله . یعنی من پزشک فقط دارو می دهم اما اینکه این دارواثر بگذارد (شفا) از جانب خداوند است . یعنی خداوند است که در این داور اثر می گذارد یا اثر نمی گذارد . ما دکترمی رویم ولی دعا هم می کنیم. اگر کسی بگوید که من دعا می کنم و خوب می شوم قطعا خوب نمی شود. حالا اگر دکتر رفت و گفت که سلامتی من دست دکتر است و خوب می شوم و نعوذبالله خدا کاره ای نیست . این هم درست نیست زیرا خیلی ها پیش دکتر خوب هم رفتند ولی خوب نشدند . فقط دکترخوب انتخاب کردن کافی نیست ، باید در کنارش دعا و توکل باشد . بدانیم که دعا و توکل جایگزین عمل نیستند بلکه مکمل عمل هستند . ما سعی و تلاش و برنامه ریزی خودمان را می کنیم ، دعا و توکل هم می کنیم . دعا کار خوبی است. شهید مطهری می فرموند که دعا هم راه است و هم مقصد است . نفس دعا کردن من را به خدا نزدیک می کند. دعا چند تا کارکرد دارد . یکی این است که دعا مکمل تلاش من است ، عامل مادی است مکمل تلاش من برای رسیدن به مقدر الهی یعنی خداوند تقدیر کرده است که کسی که تلاش کند و دعا کند ، کنکور قبول بشود. امام باقر (ع) می فرماید : یک جاهایی دعا قضا را تغییر می دهد . این کارکرد دومی دعا است که با کارکرد اولی فرق می کند . یک وقت هست که من دعا می کنم تا به تقدیری که برای من است برسم و یک وقت دعا می کنم که تقدیر من عوض بشود . من برای اینکه به مقصد اولی برسم باید راه اولی را بروم اما اشتباه کردم ، غفلت کردم و راه دومی را رفتم که به مقصد دومی ختم می شد که مخاطره آمیز است و نباید می رفتم . من وقتی این را می فهم که راه برگشت برای من نمانده است . فرمایش امام بر این نکته است که در یک شرایط خاص یک دعاهای بسیار ویژه و مقبول می تواند روی آن تقدیر اثر بگذارد یعنی در شرایط خاص و انسانهای خاص و موقعیت خاص . یعنی یک اتفاقی می افتد که با اینکه من راه دومی را رفته ام خدا راه را برای من کج می کند تا به مقصد اول برسم . البته خیال نکنیم که مجوز بی دقتی در انتخاب است . دعا این قدرت را دارد اما نه هر دعایی ، نه دعای هر کسی و نه دعای در هرجایی . اینها همه خاص است و بهتر است که شما روی کارکرد دوم دعا خیلی حساب نکنید . کارکرد اصلی دعا این است که شما درکنار تلاش و عوامل مادی ، دعا هم بکنید و انتخاب درستی بکنید تا به آن هدفی که می خواهید برسید .
دعا از عوامل معنوی است. عواملی مثل دعا ، توکل ،صدقه ، عوامل معنوی هستند که قطعا جزو مقومات رسیدن من به مقصودم هستند . در مطب بعضی از پزشکان نوشته اند : الدواءعندنا و شفاء من عند الله . یعنی من پزشک فقط دارو می دهم اما اینکه این دارواثر بگذارد (شفا) از جانب خداوند است . یعنی خداوند است که در این داور اثر می گذارد یا اثر نمی گذارد . ما دکترمی رویم ولی دعا هم می کنیم. اگر کسی بگوید که من دعا می کنم و خوب می شوم قطعا خوب نمی شود. حالا اگر دکتر رفت و گفت که سلامتی من دست دکتر است و خوب می شوم و نعوذبالله خدا کاره ای نیست . این هم درست نیست زیرا خیلی ها پیش دکتر خوب هم رفتند ولی خوب نشدند . فقط دکترخوب انتخاب کردن کافی نیست ، باید در کنارش دعا و توکل باشد . بدانیم که دعا و توکل جایگزین عمل نیستند بلکه مکمل عمل هستند . ما سعی و تلاش و برنامه ریزی خودمان را می کنیم ، دعا و توکل هم می کنیم . دعا کار خوبی است. شهید مطهری می فرموند که دعا هم راه است و هم مقصد است . نفس دعا کردن من را به خدا نزدیک می کند. دعا چند تا کارکرد دارد . یکی این است که دعا مکمل تلاش من است ، عامل مادی است مکمل تلاش من برای رسیدن به مقدر الهی یعنی خداوند تقدیر کرده است که کسی که تلاش کند و دعا کند ، کنکور قبول بشود. امام باقر (ع) می فرماید : یک جاهایی دعا قضا را تغییر می دهد . این کارکرد دومی دعا است که با کارکرد اولی فرق می کند . یک وقت هست که من دعا می کنم تا به تقدیری که برای من است برسم و یک وقت دعا می کنم که تقدیر من عوض بشود . من برای اینکه به مقصد اولی برسم باید راه اولی را بروم اما اشتباه کردم ، غفلت کردم و راه دومی را رفتم که به مقصد دومی ختم می شد که مخاطره آمیز است و نباید می رفتم . من وقتی این را می فهم که راه برگشت برای من نمانده است . فرمایش امام بر این نکته است که در یک شرایط خاص یک دعاهای بسیار ویژه و مقبول می تواند روی آن تقدیر اثر بگذارد یعنی در شرایط خاص و انسانهای خاص و موقعیت خاص . یعنی یک اتفاقی می افتد که با اینکه من راه دومی را رفته ام خدا راه را برای من کج می کند تا به مقصد اول برسم . البته خیال نکنیم که مجوز بی دقتی در انتخاب است . دعا این قدرت را دارد اما نه هر دعایی ، نه دعای هر کسی و نه دعای در هرجایی . اینها همه خاص است و بهتر است که شما روی کارکرد دوم دعا خیلی حساب نکنید . کارکرد اصلی دعا این است که شما درکنار تلاش و عوامل مادی ، دعا هم بکنید و انتخاب درستی بکنید تا به آن هدفی که می خواهید برسید .
- [سایر] با توجه به قضا و قدر الهی، اموری چون دعا و صدقه چگونه میتوانند تقدیر انسان را تغییر دهند؟
- [سایر] با توجه به قضا و قدر الهی، اموری چون دعا و صدقه چگونه میتوانند تقدیر انسان را تغییر دهند؟
- [سایر] اگر سرنوشت ما قبلاً تعیین شده، پس باید یزید، یزید باشد؟ آیا انسان میتواند قضا و قدر را تغییر دهد؟
- [سایر] در دعا چه قدر از خدا بخواهیم؟
- [سایر] فرق قضا و قدر و سرنوشت چیست؟ اگر قضا و قدر در زندگی تأثیر دارد، پس سرنوشت چه خواهد بود؟
- [سایر] معنای قضا و قدر و تعیین آن در شب قدر چیست؟
- [سایر] رابطه استخاره با قضا و قدر چیست؟
- [سایر] موقعیت عالم مثال در بین سایر عوالم کجاست؟ آیا مثل این دنیا حقیقت مادی دارد؟ اینکه ادعیه قضا و قدر را بر می گردانند در خصوص عالم یاد شده چگونه قابل توجیه است؟
- [سایر] آیا دعا قادر به تغییر سرنوشت انسان است؟
- [سایر] با تولد اولین فرزند و پدید آمدن موقعیت جدید، مسوولیتهای والدین چه قدر تغییر میکند؟
- [آیت الله جوادی آملی] .سبب تغییر باید نجاست باشد و مورد تغییر هم باید یکی از سه وصف یاد شده در مسأله قبل باشد. تغییر, اعم از آن است که به یکی از اوصاف شیء نجس باشد; یا به وصف شیء دیگر، پس اگر سبب تغییر، خصوصیت شیء نجس شده باشد, نه نجاست، آن آب, نجس نمیشود; همچنین اگر سبب تغییر, مجاورت با نجاست باشد, نه برخورد با آن، آب? نجس نمیشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر نجاستی در چاه بریزد و بو یا رنگ یا مزه آب آن را تغییر دهد؛ چنانچه تغییر آب چاه از بین برود پاک می شود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مقداری از آب کُر یخ ببندد و باقی آن به قدر کُر نباشد، چنان چه نجاست به آن برسد نجس می شود، و هر قدر از یخ هم آب شود نجس است.
- [آیت الله بروجردی] اگر مقداری از آب کر یخ ببندد و باقی آن به قدر کر نباشد، چنانچه نجاست به آن برسد نجس میشود و هر قدر از یخ هم آب شود نجس است.
- [آیت الله بهجت] اگر مقداری از آب کر یخ ببندد و باقی آن به قدر کر نباشد، چنانچه نجاست به آن برسد نجس میشود، و هر قدر از یخ هم آب شود نجس است.
- [آیت الله سبحانی] اگر مقداری از آب کر یخ ببندد و باقی آن به قدر کر نباشد چنانچه نجاست به آن برسد نجس می شود، و هر قدر از یخ هم آب شود نجس است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر عین نجس، مانند: خون، به آبی که بیشتر از کر است برسد و بو، رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد، چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر از کر باشد، تمام آب نجس میشود و اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد، فقط مقداری که بو، رنگ یا مزه آن تغییر کرده، نجس است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر عین نجس مانند خون به ابی که بیشتر از کر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از ان را تغییر دهد چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر از کر باشد تمام اب نجس می شود و اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد مقداری که بو یا رنگ یا مزه ان تغییر کرده نجس است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر عین نجس مانند خون به آبی که بیشتر از کر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد؛ چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر از کر باشد تمام آب نجس می شود و اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد فقط مقداری که بو یا رنگ یا مزه آن تغییر کرده نجس است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عین نجس مانند خون به آبی که بیشتر ازکُر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد، چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر ازکُر باشد،تمام آب نجس می شود.و اگر به اندازة کُر یا بیشتر باشد ، فقط مقداری که بو یا رنگ یا مزة آن تغییر کرده نجس است .