سؤال مطرح شده در مورد یکی از نعمتهای بهشتی است که نصیب بهشتیان میشود. از آن جایی که شناخت اوصاف و ویژگیهای نعمتهای بهشتی متوقف بر دقت نظر در آیات و روایاتی است که در این موارد سخن به میان آوردهاند ما نیز برای جواب آیات و روایات مربوطه را بررسی می کنیم. در آیاتی از قرآن که در مورد حور العین اشارهای فرمودهاند و عمده آنها در سورة الرحمن و سوره واقعه میباشند، سخنی از این که حور العین فرشته است یا نه؟ مطرح نشده فقط اوصافی از آنها گفته شده که با توجه به این آیات و اوصاف پی خواهیم برد که یک سری ویژگیهایی دارند که مخصوص زنان است، مثلاً در آیهای که میفرماید: (و جعلناهن ابکارا)؛ ما آنها را باکره آفریدیم.[1] و یا در آیهای دیگر که میفرماید: (و لهم فیها ازواج مطهره)؛ که در بهشت برای متقین زوجهای پاکیزهای است.[2] و در تفسیر آن ذکر فرمودهاند اینها زوجهایی هستند که از تمام خبائث ظاهری و باطنی بدور هستند. و از این ها که بگذریم در خود معنای حور العین و وجه تسمیه این کلمه فرمودهاند حور به معنی سفید اندام و عین به معنای گشاده چشم و یا معنای این که سفیده چشم که در نهایت سفیدی است و سیاهی آن در غایت سیاهی و صفا و طراوت. همه اینها و اوصافی که ذکر شد دلالت دارند بر اینکه این موجودات بهشتی را خداوند به شکل زنان دنیوی با ویژگیهای خاص خلق فرموده است. و امّا اگر بخواهیم جنس حور العین برایمان مشخص شود باز روایتی در این رابطه آمده است که تصریح به جنس حور العین فرمودهاند: ابی بصیر از امام صادق علیه السّلام میخواهد او را با توصیف بهشت به شوق آورد، حضرت نیز پس از بیان اوصافی از بهشت و نعمتهایش به توصیف حور العین میپردازد. راوی سؤال میکند: فدایت شوم، حور العین از چه چیزی خلق شده است؟ فرمودند: از خاک و سرشت بهشتی.[3] و در روایتی دیگر نیز که از امام رضا علیه السّلام نقل شده که میفرمایند حور العین جنسش از خاک و زعفران بهشتی است که هرگز فاسد نمیشود.[4] (نتیجه) با توجه به آیات و روایات و توضیحات مذکور میتوان دریافت که حوریان موجودات بهشتی از جنس خاک بهشت هستند که خداوند آنها را به شکل زنان خلق فرموده و با ملائکه فرق دارند و امّا قسمت دوم سؤال که میفرمایند بر چه اساسی حور العین به بهشتیان تعلق میگیرد و با آنها ازدواج میکنند؟ اولاً باید گفت، که مراد از تزویج اهل بهشت با حوریان غیر از تزویج اصطلاحی که بین زنان و مردان دنیا صورت میگیرد و دارای شرائط خاصی است، بلکه تزویج در مورد آنها یعنی قرین و همنشین با حوریان هستند و از تمام لذائذ وجود آنها بهرهمند میشوند.[5] و ثانیاً باید ثابت شود شخص لیاقت و قابلیت ورود به بهشت را دارد، آن وقت در مورد تعلق نعمتهای بهشتی به او بحث نمود، پس اگر شخصی از تمام مراحل و گذرگاهها به خوبی گذر و عبور نماید و به قول معروف برگ سبز و گذرنامه بهشت را در دست داشته باشد و وارد بهشت شود، از نعمتهای بهشتی به قدر معرفت و درجه و مقامش بهرهمند خواهد شد که یکی از آن نعمتها حور العین است. البته در بهشت درجات و مقامات مختلفی هست (درجاتٌ متفاضلات و منازل متفاوتات)[6]؛ برای کسانی با تقوی باشند و بر هوای نفس خود غلبه نمایند دو جنت است، (و لمن خاف مقام ربه جنتان)[7]که یکی از نعمتهای این افراد در این دو بهشت زنانی هستند که لبان چون یاقوت و اندامی چون مرجان دارند که فقط به همسران خود دلبسته اند و با آنها هیچ انس و جنی آمیزش نکرده است. و در روایت هم وارد شده که رسول خدا صلّی الله علیه و آله میفرمایند: هیچ بنده ای وارد بهشت نمیشود مگر این که بالای سر و پایین پای او دو حور العین مینشینند و با زیباترین صوت برای او نغمه سرایی میکنند و این نغمه هرگز نغمه شیطانی نیست بلکه محتوای آن تمجید و تقدیس الهی است.[8] البته این نکته هم قابل توجه است که در بهشت زنان مؤمنه دنیا هم وجود دارند که طبق بعضی روایات حتی از حوریان هم زیباترند و اگر شوهر آنها در بهشت باشد میتواند آن جا نیز با هم باشند.[9] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. کتاب قیامت و قرآن، آیت الله دستغیب. 2. بهشت و جهنم، احمد حبیبیان. پی نوشتها: [1] . واقعه/ 3. [2] . آل عمران/ 15. [3] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 8، ص 121. [4] . همان، ص 122. [5] . ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، ج 18، ص 228. [6] . نهج البلاغه، خطبه 85. [7] . الرحمن/ 46. [8] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 8، ص 196. [9] . همان، ص 214؛ و دستغیب، عبدالحسین، معاد، ص 145. منبع: اندیشه قم
سؤال مطرح شده در مورد یکی از نعمتهای بهشتی است که نصیب بهشتیان میشود.
از آن جایی که شناخت اوصاف و ویژگیهای نعمتهای بهشتی متوقف بر دقت نظر در آیات و روایاتی است که در این موارد سخن به میان آوردهاند ما نیز برای جواب آیات و روایات مربوطه را بررسی می کنیم.
در آیاتی از قرآن که در مورد حور العین اشارهای فرمودهاند و عمده آنها در سورة الرحمن و سوره واقعه میباشند، سخنی از این که حور العین فرشته است یا نه؟ مطرح نشده فقط اوصافی از آنها گفته شده که با توجه به این آیات و اوصاف پی خواهیم برد که یک سری ویژگیهایی دارند که مخصوص زنان است، مثلاً در آیهای که میفرماید: (و جعلناهن ابکارا)؛ ما آنها را باکره آفریدیم.[1]
و یا در آیهای دیگر که میفرماید: (و لهم فیها ازواج مطهره)؛ که در بهشت برای متقین زوجهای پاکیزهای است.[2] و در تفسیر آن ذکر فرمودهاند اینها زوجهایی هستند که از تمام خبائث ظاهری و باطنی بدور هستند.
و از این ها که بگذریم در خود معنای حور العین و وجه تسمیه این کلمه فرمودهاند حور به معنی سفید اندام و عین به معنای گشاده چشم و یا معنای این که سفیده چشم که در نهایت سفیدی است و سیاهی آن در غایت سیاهی و صفا و طراوت.
همه اینها و اوصافی که ذکر شد دلالت دارند بر اینکه این موجودات بهشتی را خداوند به شکل زنان دنیوی با ویژگیهای خاص خلق فرموده است.
و امّا اگر بخواهیم جنس حور العین برایمان مشخص شود باز روایتی در این رابطه آمده است که تصریح به جنس حور العین فرمودهاند:
ابی بصیر از امام صادق علیه السّلام میخواهد او را با توصیف بهشت به شوق آورد، حضرت نیز پس از بیان اوصافی از بهشت و نعمتهایش به توصیف حور العین میپردازد. راوی سؤال میکند: فدایت شوم، حور العین از چه چیزی خلق شده است؟ فرمودند: از خاک و سرشت بهشتی.[3]
و در روایتی دیگر نیز که از امام رضا علیه السّلام نقل شده که میفرمایند حور العین جنسش از خاک و زعفران بهشتی است که هرگز فاسد نمیشود.[4]
(نتیجه) با توجه به آیات و روایات و توضیحات مذکور میتوان دریافت که حوریان موجودات بهشتی از جنس خاک بهشت هستند که خداوند آنها را به شکل زنان خلق فرموده و با ملائکه فرق دارند و امّا قسمت دوم سؤال که میفرمایند بر چه اساسی حور العین به بهشتیان تعلق میگیرد و با آنها ازدواج میکنند؟
اولاً باید گفت، که مراد از تزویج اهل بهشت با حوریان غیر از تزویج اصطلاحی که بین زنان و مردان دنیا صورت میگیرد و دارای شرائط خاصی است، بلکه تزویج در مورد آنها یعنی قرین و همنشین با حوریان هستند و از تمام لذائذ وجود آنها بهرهمند میشوند.[5]
و ثانیاً باید ثابت شود شخص لیاقت و قابلیت ورود به بهشت را دارد، آن وقت در مورد تعلق نعمتهای بهشتی به او بحث نمود، پس اگر شخصی از تمام مراحل و گذرگاهها به خوبی گذر و عبور نماید و به قول معروف برگ سبز و گذرنامه بهشت را در دست داشته باشد و وارد بهشت شود، از نعمتهای بهشتی به قدر معرفت و درجه و مقامش بهرهمند خواهد شد که یکی از آن نعمتها حور العین است. البته در بهشت درجات و مقامات مختلفی هست (درجاتٌ متفاضلات و منازل متفاوتات)[6]؛ برای کسانی با تقوی باشند و بر هوای نفس خود غلبه نمایند دو جنت است، (و لمن خاف مقام ربه جنتان)[7]که یکی از نعمتهای این افراد در این دو بهشت زنانی هستند که لبان چون یاقوت و اندامی چون مرجان دارند که فقط به همسران خود دلبسته اند و با آنها هیچ انس و جنی آمیزش نکرده است.
و در روایت هم وارد شده که رسول خدا صلّی الله علیه و آله میفرمایند: هیچ بنده ای وارد بهشت نمیشود مگر این که بالای سر و پایین پای او دو حور العین مینشینند و با زیباترین صوت برای او نغمه سرایی میکنند و این نغمه هرگز نغمه شیطانی نیست بلکه محتوای آن تمجید و تقدیس الهی است.[8]
البته این نکته هم قابل توجه است که در بهشت زنان مؤمنه دنیا هم وجود دارند که طبق بعضی روایات حتی از حوریان هم زیباترند و اگر شوهر آنها در بهشت باشد میتواند آن جا نیز با هم باشند.[9]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. کتاب قیامت و قرآن، آیت الله دستغیب.
2. بهشت و جهنم، احمد حبیبیان.
پی نوشتها:
[1] . واقعه/ 3.
[2] . آل عمران/ 15.
[3] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 8، ص 121.
[4] . همان، ص 122.
[5] . ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، ج 18، ص 228.
[6] . نهج البلاغه، خطبه 85.
[7] . الرحمن/ 46.
[8] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 8، ص 196.
[9] . همان، ص 214؛ و دستغیب، عبدالحسین، معاد، ص 145.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] در کدام سوره اسم حور العین به احترام حضرت زهرا (س) نیامده است؟
- [سایر] در کدام سوره اسم حور العین به احترام حضرت زهرا (س) نیامده است؟
- [سایر] «حور العین» در میان اعراب مرسوم بوده، آیا قرآن از اعراب گرفته است؟
- [سایر] در کدام سوره اسم حور العین به احترام حضرت زهرا (س) نیامده است؟
- [سایر] چرا کسانی ما را از دوستی با جنس مخالف نهی می کنند، که خود در آرزوی آغوش حور العین هستند؟
- [سایر] آیا همانگونه که برای مردان در بهشت حور العین وجود دارد، زنان نیز چنین نعمت هایی دارند؟
- [سایر] آیا مردها در بهشت با حوریان بهشتی ازدواج میکنند؟ و هر حوری میتواند فقط یک شوهر داشته باشد؟ آیا برای زنها نیز حور العینهای مردانه وجود دارد؟
- [سایر] حور عین کامثال اللوءلوء المکنون یعنی چه ؟
- [آیت الله سیستانی] آیا کفار نجس العین هستند ؟
- [سایر] چرا در قسمتی از دعای ابوحمزه: (...وَ زَوِّجْنِی مِنَ الْحُورِ الْعِینِ بِفَضْلِکَ وَ أَلْحِقْنِی بِأَوْلِیَائِکَ الصَّالِحِینَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ) ازدواج با حورالعین را مقدم بر محشور شدن با اولیا آورده است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] چیزهایی که روح ندارند از مرداری که زنده ان نجس العین نیست مانند پشم و مو و کرک پاک است
- [آیت الله مظاهری] لازم نیست صیغه وقف را به عربی بخوانند، بلکه اگر مثلاً بگوید این ملک را مسجد نمودم وقف صحیح است بلکه صیغه وقف هم لازم نیست پس اگر به قصد وقف ملکی را مسجد نماید وقف صحیح است. و محتاج به قبول هم نیست ولی تحویل مورد وقف به کسی که برای او وقف شده لازم است، و اگر تحویل ندهد گرچه صیغه هم خوانده باشد وقف محقق نمیشود بنابراین تا در آن ملک نماز خوانده نشده آن ملک مسجد نمیشود و اگر چیزی را بر اولاد صغیر خود وقف کند و به قصد اینکه آن چیز ملک آنان شود از طرف آنان نگهداری نماید وقف صحیح است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در چهار جا تخلّی حرام است: اوّل: در کوچه های بن بست در صورتی که صاحبانش اجازه نداده باشند. دوّم: در ملک کسی که اجازه تخلّی نداده است. سوّم: در جایی که برای عده مخصوصی وقف شده است مثل بعضی از مدرسه ها. چهارم: روی قبر مؤمنین در صورتی که بی احترامی به آنان باشد.
- [آیت الله مظاهری] در چهار جا تخلّی حرام است: اوّل: در کوچهها و خیابانها که مسیر مردم است. دوّم: در ملک کسی که اجازه تخلّی نداده است. سوّم: در جایی که برای عدّه مخصوصی وقف شده است مثل بعضی از مدرسهها. چهارم: روی قبر مؤمنین در صورتی که بیاحترامی به آنان باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در چهار جا تخلی حرام است: اول در کوچه های بن بست، در صورتی که صاحبانش اجازه نداده باشند. دوم در ملک کسی که اجازه تخلی نداده است. سوم در جایی که برای عده مخصوصی وقف شده است مثل بعضی از مدرسه ها. چهارم روی قبر مؤمنین در صورتی که بی احترامی به آنان باشد.
- [آیت الله اردبیلی] در چهار جا تخلّی حرام است: اوّل:در کوچههای بن بست و مانند آن در صورتی که صاحبان آن اجازه نداده باشند. دوم:در ملک کسی که اجازه تخلّی نداده است. سوم:در جایی که برای عده مخصوصی وقف شده است، مثل بعضی از مدرسهها. چهارم:روی قبر مؤمنین در صورتی که بیاحترامی به آنان باشد؛ و یا در هر جایی که موجب بیاحترامی به مقدسات دینی گردد.
- [آیت الله سبحانی] در چهار جا تخلی حرام است: اول در کوچه های بن بست. دوم در ملک کسی که اجازه تخلی نداده است. سوم در جائی که برای عده مخصوصی وقف شده است مثل بعضی از مدرسه ها. چهارم روی قبر مؤمنین . و همچنین هر جایی که تخلی در آن نوعی بی احترامی به مقدسات باشد.
- [آیت الله بروجردی] در چهار جا تخلّی حرام است:اوّل:در کوچههای بن بست، در صورتی که صاحبانش اجازه نداده باشند.دوم:در ملک کسی که اجازهی تخلّی نداده باشد.سوم:در جایی که برای عدّهی مخصوصی وقف شده است، مثل بعضی از مدرسهها.چهارم:روی قبر مؤمنین در صورتی که بیاحترامی به آنان باشد.
- [امام خمینی] در چهار جا تخلی حرام است: اول: در کوچه های بن بست در صورتی که صاحبانش اجازه نداده باشند. دوم: در ملک کسی که اجازه تخلی نداده است. سوم: در جایی که برای عده مخصوصی وقف شده است، مثل بعضی از مدرسه ها. چهارم: روی قبر مؤمنین در صورتی که بی احترامی به آنان باشد.
- [آیت الله بهجت] تخلی در چهار مکان حرام است : 1 در کوچه های بن بست، در صورتی که صاحبانش اجازه نداده باشند . 2 در ملک کسی که اجازه تخلی نداده است. 3 در جایی که برای عده مخصوصی وقف شده است، مثل بعضی از مدرسه ها. 4 روی قبر مؤمنین یا سایر مقامات مقدسه دینی ومذهبی، در صورتی که بی احترامی به آنان باشد.