جسم و بدن بمنزله لباس برای روح است و مهم این است که روح که حقیقت آدمی است با یک بدن در صحنه قیامت حاضر می‌شود و جسم خاص مهم نیست. بعلاوه آنکه جسم انسان درقیامت کالبدی جدید است که متناسب بااعمال انسان شناخته شده و سیما و شکل آن صورت اعمال و ملکات باطنی انسان است .اما این که این بدن چه رابطه‌ای با پیکر دنیایی دارد دقیقا معلوم نیست و نظریات مختلفی پیرامون آنها ابراز گردیده است. توضیح بیشتر این که: در اول حشر و پس از (نفخه احیا)، هر روحی به سوی ذرات بدن خود و ذرات هم به سوی روح خود کشیده می‌شود و با وجود تحوّلاتی در هر دو جانب، باز روح، جسم خود را و جسم، روح خود را پیدا می‌کند و در یک شرایط خاص، بر پایه همین سنخیت موجود میان روح و ذرات بدنی، دوباره ذرات بدنی به صورت بدن در می‌آید و به طرف روح کشیده می‌شود. روح نیز به سوی این ذرات کشیده می‌شود و دوباره با هم اتحاد پیدا می‌کنند. امّا برای ورود به عالم قیامت باید روح و جسم، با تحولاتی قابلیت ورود را کسب کنند؛ زیرا بدن مادی و روح برزخی و در مجموع موجودات و عوالم وجود، احکام و آثار و خواص خود را داشته؛ با این خصوصیت‌ها با عالم حشر و عوالم بالاتر از آن و احکام و آثار آنها نمی‌سازد و با آنها متناسب نیست بنابراین، باید تمام هستی و از جمله بدن خاکی و روح برزخی، این نقایص و خصایص را از دست داده و خصوصیات جدیدی را کسب کند. قرآن و احادیث، با تعابیر گوناگون به این حقیقت اشاره دارند که: (جسم و روح) به تبع همه موجودات دیگر، تحوّل اساسی پیدا می‌کنند و با محو و بطلان نقایص و وجهه خلقی خود، با ویژگی جدید و مخصوص به عالم قیامت با نفخه دوم، با جنبه (الهی) خود ظاهر و بارز می‌گردند. هر روحی به سوی جسم خود و هر جسمی به سوی روح خود کشیده شده، به هم دیگر می‌رسند. آیات قرآن، حکایت‌گر این واقعیت‌اند که ذرات بدن و جسم، قبل از پیوند دوباره روح و بدن، با تحوّل کلی عالم متحوّل می‌گردد. به بیان دیگر، بر اساس بیان قرآن کریم، ذرات بدن خاکی و زمینی هر انسانی، همگام با همه زمین و اجزا و قطعات آن و همگام با همه نظام مادی و موجودات آن، مبدّل گشته و به صورت دیگری - که صورت بالاتر، کامل‌تر و لطیف‌تر است - درمی‌آید. در این تحوّل کلی نظام مادی - که دارای مراحل، مراتب و به صورت تدریجی است - موجودات سرابی که حق و حقیقت می‌نمایند، زایل و هلاک می‌گردند و باطن و حقیقت آنها که در پشت حجاب وجودات فعلی وسرابی قرار گرفته - به ظهور می‌رسد؛ باطن‌هایی که در واقع، آن سوی زمین و آسمان‌ها و موجودات آنها است؛ آن سویی که به حق مرتبط و به حق قائم بوده و از او است و نشان دهنده اوست. ذرات بدن خاکی انسان نیز در پرتو این تحوّل اساسی، متحوّل گشته، چهره واقعی‌اش - که به طرف حضرت حق و از او است - تجلّی می‌کند. باید توجه داشت که این تحوّل، به عینیّت ذرات بدن ما لطمه نمی‌زند؛ بلکه این ذرات همان است؛ امّا تکامل یافته. بدن مادی تبدیل به خاک شده و در تحوّل کلی عالم، صورت خاک را از دست می‌دهد و صورت - مثلاً موجی - به خود گرفته، به ذرات لطیف‌تری درمی‌آید. این تبدّل، تغییر ماهوی نیست؛ بلکه بدن در سیرتکاملی خود، تبدیل به خاک می‌شود و پس از آن، از مرحله خاکی گذشته و به صورت ذرات لطیف‌تری می‌آید و نواقص خود را جا می‌گذارد. باید توجه داشت که تحوّل یک دور یا چند دور، تفاوتی ندارد و به هویت و عینیت بدن و این همانی انسان، خللی وارد نمی‌سازد. سپس از این چنین ذرات بدنی‌ای - که با وجود بالاتر و با وجود حقیقی جلوه‌گر شده است - بدن ساخته می‌شود؛ یعنی، این ذرات پس از یافتن این وجود حقیقی و جنبه (وجه‌اللهی) به صورت بدن در می‌آید و بر اساس سنخیت موجود میان بدن و روح، آن دو با یکدیگر متحد می‌شوند و در محشر حاضر می‌گردند. امّا نکته حائز اهمیت و دقت آن که بدن اخروی در عین این که همین جسم و بدن است از همان ذرات بدنی هر انسانی، بدن اخروی او تشکیل شده است و همان ذرات است که پس از تبدّلاتی به صورت بدن جدید درآمده است؛ در عین حال در اثر همین تبدّلات، دارای احکام و آثار جدید و دیگری می‌شود که قبلاً نداشت و یکی از عمده‌ترین آنها این است که به اقتضای روح آدمی، بدن درست می‌شود. اگر روح، روحی باشد که انسانیت خود را از دست نداده باشد، آن بدن به شکل انسان می‌شود و با روح متحد می‌گردد. امّا اگر روح، روحی باشد که مسخ شده و در حقیقت اوصاف حیوانی یافته است، بدن هم به صورت همان حیوانی که خصلتش بر روح غلبه کرده، درمی‌آید و با روح متحد می‌شود. حضرت رسول(ص) به همین حقیقت اشاره کرده، فرموده‌اند: (در اول حشر، ذرات بدن به اقتضای روح، بدن می‌شود و از این رو، برخی از انسان‌ها به صورت میمون و خوک و حتی با چهره‌های بدتر از آن دو محشور می‌گردند). سرّ این مسأله همان است که رسول اکرم(ص) به آن اشاره کردند که ذرات به اقتضای روح، بدن می‌گردد. (ر.ک: قیام قیامت، صص 74 - 84). www.morsalat.com
جسم و بدن بمنزله لباس برای روح است و مهم این است که روح که حقیقت آدمی است با یک بدن در صحنه قیامت حاضر میشود و جسم خاص مهم نیست. بعلاوه آنکه جسم انسان درقیامت کالبدی جدید است که متناسب بااعمال انسان شناخته شده و سیما و شکل آن صورت اعمال و ملکات باطنی انسان است .اما این که این بدن چه رابطهای با پیکر دنیایی دارد دقیقا معلوم نیست و نظریات مختلفی پیرامون آنها ابراز گردیده است.
توضیح بیشتر این که:
در اول حشر و پس از (نفخه احیا)، هر روحی به سوی ذرات بدن خود و ذرات هم به سوی روح خود کشیده میشود و با وجود تحوّلاتی در هر دو جانب، باز روح، جسم خود را و جسم، روح خود را پیدا میکند و در یک شرایط خاص، بر پایه همین سنخیت موجود میان روح و ذرات بدنی، دوباره ذرات بدنی به صورت بدن در میآید و به طرف روح کشیده میشود. روح نیز به سوی این ذرات کشیده میشود و دوباره با هم اتحاد پیدا میکنند.
امّا برای ورود به عالم قیامت باید روح و جسم، با تحولاتی قابلیت ورود را کسب کنند؛ زیرا بدن مادی و روح برزخی و در مجموع موجودات و عوالم وجود، احکام و آثار و خواص خود را داشته؛ با این خصوصیتها با عالم حشر و عوالم بالاتر از آن و احکام و آثار آنها نمیسازد و با آنها متناسب نیست بنابراین، باید تمام هستی و از جمله بدن خاکی و روح برزخی، این نقایص و خصایص را از دست داده و خصوصیات جدیدی را کسب کند.
قرآن و احادیث، با تعابیر گوناگون به این حقیقت اشاره دارند که: (جسم و روح) به تبع همه موجودات دیگر، تحوّل اساسی پیدا میکنند و با محو و بطلان نقایص و وجهه خلقی خود، با ویژگی جدید و مخصوص به عالم قیامت با نفخه دوم، با جنبه (الهی) خود ظاهر و بارز میگردند.
هر روحی به سوی جسم خود و هر جسمی به سوی روح خود کشیده شده، به هم دیگر میرسند. آیات قرآن، حکایتگر این واقعیتاند که ذرات بدن و جسم، قبل از پیوند دوباره روح و بدن، با تحوّل کلی عالم متحوّل میگردد. به بیان دیگر، بر اساس بیان قرآن کریم، ذرات بدن خاکی و زمینی هر انسانی، همگام با همه زمین و اجزا و قطعات آن و همگام با همه نظام مادی و موجودات آن، مبدّل گشته و به صورت دیگری - که صورت بالاتر، کاملتر و لطیفتر است - درمیآید.
در این تحوّل کلی نظام مادی - که دارای مراحل، مراتب و به صورت تدریجی است - موجودات سرابی که حق و حقیقت مینمایند، زایل و هلاک میگردند و باطن و حقیقت آنها که در پشت حجاب وجودات فعلی وسرابی قرار گرفته - به ظهور میرسد؛ باطنهایی که در واقع، آن سوی زمین و آسمانها و موجودات آنها است؛ آن سویی که به حق مرتبط و به حق قائم بوده و از او است و نشان دهنده اوست.
ذرات بدن خاکی انسان نیز در پرتو این تحوّل اساسی، متحوّل گشته، چهره واقعیاش - که به طرف حضرت حق و از او است - تجلّی میکند.
باید توجه داشت که این تحوّل، به عینیّت ذرات بدن ما لطمه نمیزند؛ بلکه این ذرات همان است؛ امّا تکامل یافته. بدن مادی تبدیل به خاک شده و در تحوّل کلی عالم، صورت خاک را از دست میدهد و صورت - مثلاً موجی - به خود گرفته، به ذرات لطیفتری درمیآید.
این تبدّل، تغییر ماهوی نیست؛ بلکه بدن در سیرتکاملی خود، تبدیل به خاک میشود و پس از آن، از مرحله خاکی گذشته و به صورت ذرات لطیفتری میآید و نواقص خود را جا میگذارد. باید توجه داشت که تحوّل یک دور یا چند دور، تفاوتی ندارد و به هویت و عینیت بدن و این همانی انسان، خللی وارد نمیسازد.
سپس از این چنین ذرات بدنیای - که با وجود بالاتر و با وجود حقیقی جلوهگر شده است - بدن ساخته میشود؛ یعنی، این ذرات پس از یافتن این وجود حقیقی و جنبه (وجهاللهی) به صورت بدن در میآید و بر اساس سنخیت موجود میان بدن و روح، آن دو با یکدیگر متحد میشوند و در محشر حاضر میگردند.
امّا نکته حائز اهمیت و دقت آن که بدن اخروی در عین این که همین جسم و بدن است از همان ذرات بدنی هر انسانی، بدن اخروی او تشکیل شده است و همان ذرات است که پس از تبدّلاتی به صورت بدن جدید درآمده است؛ در عین حال در اثر همین تبدّلات، دارای احکام و آثار جدید و دیگری میشود که قبلاً نداشت و یکی از عمدهترین آنها این است که به اقتضای روح آدمی، بدن درست میشود. اگر روح، روحی باشد که انسانیت خود را از دست نداده باشد، آن بدن به شکل انسان میشود و با روح متحد میگردد. امّا اگر روح، روحی باشد که مسخ شده و در حقیقت اوصاف حیوانی یافته است، بدن هم به صورت همان حیوانی که خصلتش بر روح غلبه کرده، درمیآید و با روح متحد میشود.
حضرت رسول(ص) به همین حقیقت اشاره کرده، فرمودهاند: (در اول حشر، ذرات بدن به اقتضای روح، بدن میشود و از این رو، برخی از انسانها به صورت میمون و خوک و حتی با چهرههای بدتر از آن دو محشور میگردند).
سرّ این مسأله همان است که رسول اکرم(ص) به آن اشاره کردند که ذرات به اقتضای روح، بدن میگردد.
(ر.ک: قیام قیامت، صص 74 - 84).
www.morsalat.com
- [سایر] آیا زمین به اندازه جسم تمام آدمیان که در آن زیسته اند خاک دارد تا در قیامت انسان ها به جسم خاکی باز گردند؟
- [سایر] آیا در روز قیامت انسانها اقوام خود را می شناسیم ؟
- [سایر] آیا انسانها پس از مرگ به برزخ می روند یا بعد از قیامت؟
- [سایر] آیا در قیامت، انسان فقط با روح خود محشور میشود، یا جسم و روح و اگر جسم و روح است، پس چه فرقی با این دنیا دارد؟
- [سایر] آیا در قیامت، انسان فقط با روح خود محشور میشود ، یا جسم و روح و اگر جسم و روح است، پس چه فرقی با این دنیا دارد؟
- [سایر] آیا در قیامت، انسان فقط با روح خود محشور میشود، یا جسم و روح و اگر جسم و روح است، پس چه فرقی با این دنیا دارد؟
- [سایر] آیا جِنیان هم همراه با انسانها در قیامت محشور می شوند ؟
- [سایر] زمانی که قیامت برپا می شود به چه کیفیتی انسانها در پیشگاه خداوند حاضر می شوند؟
- [سایر] آیا در قیامت، انسان فقط با روح خود محشور می شود، یا جسم و روح، و اگر جسم و روح است، پس چه فرقی با این دنیا دارد؟
- [سایر] اگر ما با جسم مادی وارد قیامت بشویم آیا لذات معنوی محدود نمی شود ؟
- [آیت الله مظاهری] طلا و نقرهای که بیشتر از اندازه معمول فلز دیگری دارد، باید ببینند اگر به اندازه معمول فلز دیگر میداشت، به اندازه نصاب - که مقدار آن گفته شد - میرسید یا نه، و در صورتیکه به اندازه نصاب میرسید، باید زکات آن را بدهند، و در صورتیکه شک دارد که خالص آن به اندازه نصاب هست یا نه، باید بررسی کند.
- [آیت الله اردبیلی] خوردن، آشامیدن، تزریق و یا استعمال چیزی که برای جسم یا روح انسان ضرر قابل توجّه دارد، حرام است، ولی اگر در موردی به نظر پزشک متخصّص و مطمئن درمان بیماری منحصر به آن باشد، در حدّ ضرورت اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] هر گاه جسم نجسی مانند اجسام فلزی یا پلاستیکی را آب کنند همه جای آن نجس میشود و اگر پس از انجماد آن را آب بکشند ظاهرش پاک میشود.
- [آیت الله بهجت] لازم نیست صیغه صلح به عربی خوانده شود، بلکه با هر لفظ یا فعلی که بفهماند با هم صلح و سازش کردهاند صحیح است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر ابتدای مدّت اجاره به صورت صریح یا ضمنی معیّن نشود, آغاز آن، پس از انجام عقدِ لفظی یا فعلیِ اجاره است.
- [آیت الله بهجت] اگر روزهدار با علم و عمد قصد انجام فعلی را بنماید که روزه را باطل میکند، روزهاش باطل است، ولی کفاره ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] (غَصْب) آن است که انسان از روی ظلم بر مال یا حقّ کسی مسلّط شود. غصب از گناهان بزرگ است و غاصب در قیامت به عذاب سخت گرفتار میشود. از حضرت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس یک وجب زمین از دیگری را غصب کند، در قیامت آن زمین را از هفت طبقه آن مثل طوق به گردن او میاندازند.)(1)
- [آیت الله وحید خراسانی] یک قسمت از چهار قسمت سر که مقابل پیشانی است جای مسح می باشد و هر جای این قسمت را به هر اندازه مسح کند کافیست و مستحب است که اندازه مسح از پهنا به اندازه پهنای سه انگشت بسته باشد و بهتر است از درازا به اندازه درازای یک انگشت باشد
- [آیت الله وحید خراسانی] یک قسمت از چهار قسمت سر که مقابل پیشانی است جای مسح می باشد و هر جای این قسمت را به هر اندازه مسح کند کافیست و مستحب است که اندازه مسح از پهنا به اندازه پهنای سه انگشت بسته باشد و بهتر است از درازا به اندازه درازای یک انگشت باشد
- [آیت الله اردبیلی] اگر چیزی مانند انگشتان دست، دندان مصنوعی، موادی که دندان را با آن پر میکنند، باقی مانده غذا و یا هر جسم خارجی دیگر، در باطن بدن (مانند داخل دهان یا بینی) با نجاست تماس پیدا کند، چنانچه برخورد با نجاست در قسمتهایی از باطن باشد که معمولاً دیده میشود، بنابر احتیاط واجب باید آن را آب کشید و چنانچه در قسمتهایی باشد که معمولاً دیده نمیشود مانند انتهای دهان در صورتی که عین نجاست در آن جسم خارجی نباشد، آب کشیدن آن لازم نیست.