ارتباط با ارواح به اشکال مختلفی میسر است: 1- ارتباط بدون تخاطب طرفینی مانند: الف ) زیارت ب ) اعطای خیرات و مبرات ج ) توسل (در مواردی که دلیل خاص وجود دارد مانند توسل به پیامبر اکرم (ص ) و ائمه اطهار(ع ) و شهدا) این گونه ارتباط با ادله معتبر ثابت شده است و جز در موارد اندک اختلافی در آن وجود ندارد. 2- ارتباط به صورت تخاطب طرفینی مانند: الف ) ارتباط با ارواح گذشتگان یا زندگان در خواب صادق این ارتباط نیز گاه به اراده ارواح صورت می گیرد و گاه به اراده شخص خواب بیننده. یعنی او با انجام بعضی کارها زمینه دیدن آن شخص را در خواب فراهم می کند. این نوع از ارتباط آن قدر به کثرت ذکر شده است که جای هیچ انکاری ندارد اما دو نکته در آن حائز اهمیت است . نکته اول ) تشخیص خواب صادق از خواب غیر صادق . انسان چهار نوع خواب می بیند: - خواب آشفته که بیشتر افراد مریض می بینند - افکار عادی روزانه مانند خواب امتحان در شب امتحان - خوابی که اسرار نهانی انسان را ظاهر می کند. پیامبر اکرم فرمود: آنچه را آدمی در دل پنهان می دارد در خواب می بیند (والذی یحدث به الانسان نفسه فیراه فی منامه ) - خوابی که کاملا" از افکار و تخیلات نفس انسان بیرون است یعنی ارتباطی است که انسان با عالم خارج از خودش پیدا می کنند. ارتباط با ارواح دیگر در این قسم از خواب قرار دارد. پیامبر اکرم (ص ) فرمود رؤیای صادق بخشی از هفتاد جزئ نبوت است , (بحارالانوار, ج 14, ص 635) بوعلی نیز می گوید: آزمایش های زیادی نشان می دهد که انسان به وسیله خواب می تواند اطلاعاتی از جهان خارج از بدن به دست آورد و خوابی ببیند که عین حقیقت و متن واقع باشد. و اگر چنین امکانی در خواب باشد چه مانعی دارد که در بیداری نیز چنین آگاهی ها را به دست آورد, (شرح الاشارات , ج 3, ص 399) نکته دوم : تفسیر آنچه انسان در خواب می بیند. گاه آنچه انسان در رؤیای صادق می بیند نیاز به تفسیر دارد مانند خواب حضرت یوسف (ع ), (یوسف , 4 و 43) ب ) ارتباط با ارواح گذشتگان یا زندگان در بیداری ؛ آگاهی از عوالم دیگر در بیداری نیز ممکن است . احظار روح به معنای اصطلاحی و مأنوس آن همین نوع از ارتباط است .. همانگونه که تخاطب طرفینی در خواب ممکن است در بیداری نیز ممکن خواهد بود. سوم ) نحوه ارتباط با ارواح به نحو تخاطب طرفینی در بیداری و ارزش علمی و حقوقی آن مقدمه اول : روح موجود مجرد است و هرگز با حواس ظاهری قابل ادراک نیست اما امکان ادراک آن با قوه خیال وجود دارد قوه خیال ادراک کننده جزئیات است چه جزئیات محسوس به حس ظاهر و چه غیر آن . مقدمه دوم : جدایی روح از بدن در حال حیات به نحو ناقص امکان دارد و مورد طبیعی آن خواب است . جدایی روح از بدن در خواب به اختیار انسان نیست . اما این جدایی را می توان به صورت مصنوعی و اختیاری نیز ایجاد کرد. مقدمه سوم : اراده انسان گاه به قدری قوی می شود که می تواند آنچه روح دیگران به نحو غیر اختیاری انجام دهد در اختیار خود بگیرد و آن کارها را با اختیار انجام دهد. مثلا" اگر روح دیگران در خواب بدون اختیار به صورت ناقص از بدن خارج می شود و با عوالم دیگر ارتباط پیدا می کند, او روح خود را با اختیار خود با عوالم دیگر ارتباط می دهد اما اینگونه ارتباط تا این مقدار یک طرفه و از سنخ آگاهی از عوالم دیگر است نه ارتباط به نحو تخاطب طرفینی با روح . مقدمه چهارم : اراده قوی برخی نه تنها می تواند افعال روح خود را در اختیار خود گیرد گاه می تواند بر اراده دیگران نیز سیطره یابد و با قدرت خود افعال روح او را نیز در اختیار خود گیرد. مثلا" دیگری را خواب کند و روح او را به صورت ناقص از بدن جدا کند. به دلیل سیطره به آن , اموری را به او تلقین کند. این مقدار از ارتباط فقط تصرف در قوه خیال روح شخص خواب است . گفته می شود شخص خواب کننده می تواند روح شخص خواب را با ارواح دیگر ارتباط دهد و یا سؤالهایی را از او بپرسد و او در همان حال از زبان بدن خود پاسخ دهد و یا پس از بیداری آن را پاسخ دهد. مقدمه پنجم : ارواح مردگان طبق روایات و آیات در عالم برزخ در بهشت برزخی یا جهنم برزخی اند. و خداوند به برخی از آن ها اجازه ارتباط به نحو آگاهی یک طرفه از احوال زنده ها می دهد. و گاه اجازه ارتباط طرفینی به آنان می دهد. اما از آنجا که روح انسانها زنده در حالت طبیعی تعلق به بدن دارد قادر به ارتباط با ارواح دیگر نیست مگر آن که در خواب که از بدن جدا می شود با روح دیگری ارتباط برقرار کند. لذا ارتباط روح شخص خواب با روح مردگان با اجازه الهی امکان پذیر است و نقل چنین خوابهایی به نحو خواب صادق به حدی است که قابل انکار نیست . مقدمه ششم : چنانکه در مقدمه سوم گفته شد اراده قوی انسان می تواند افعال روح را در اختیار خود گیرد. یعنی همانگونه که دیگران در حالت خواب به صورت غیر اختیاری روحشان از بدن به صورت ناقص جدا می شود و با عالم دیگر امکان ارتباط پیدا می کند او می تواند در حالت بیداری به اختیار خود این امکان را فراهم کند (گرچه ممکن است در این کار او به حالت خواب یا خلسه فرو رود). اگر چنین حالتی حاصل شود, همانگونه که به اذن خداوند ارواح مردگان می توانند در خواب با روح زنده ها ارتباط طرفینی پیدا کنند این ارتباط در حال بیداری نیز برای چنین افرادی ممکن و میسر است . مقدمه هفتم : از آنجا که عالم پس از مرگ عالم پادش و کیفر است نه عالم فعل اختیاری چنین ارتباط طرفینی از سوی ارواح مردگان چه در خواب و چه در بیداری جز با اذن و اراده الهی میسر نیست و اراده انسان زنده هرگز نمی تواند روح مرده ای را از بهشت یا جهنم برزخی خارج , و در محضر خود حاضر کند (مراد از محضر, محضر مادی نیست ) مگر آن که اراده او با اراده الهی مطابق شود و این ارتباط به اذن خداوند صورت گیرد. مقدمه هشتم : با توجه به این هفت مقدمه امکان ارتباط طرفینی با ارواح تصویر می شود اما این نکته بدین معنا نیست که هر ادعا کننده ای در ارتباط با ارواح صادق باشد. مقدمه نهم : چنانکه گفته شد همه ادراکات کسی که با ارواح ارتباط پیدا می کند توسط قوه خیال او صورت می پذیرد. مسأله مهم در اینجا این است که قوه خیال انسان علاوه براین که می تواند چنین ارتباط صادقی را ادراک کند محل ادراک القائات شیطانی و اوهام ساخته های غیر واقعی انسان نیز می باشد. یعنی گاه انسان بر اثر خیال پردازی ها و تلقین های خود, اموری را با قوه خیال خود ادراک می کند که آن ها را حقیقی می پندارد و همچنین شیطان , که از سنخ جن است می تواند در قوه خیال انسان تصرف کند و اموری را به او القا کند (نحوه القاء شیطان به قوه خیال انسان در جای خود اثبات شده است و نیاز به طرح مستقلی دارد) تشخیص ادراکات صادق قوه خیال از اوهام شخصی و القائات شیطانی دشوار است . مقدمه دهم : گفتاری که معمولا" در مجالس احضار روح از زبان آنان گفته یا نوشته می شود به هیچ وجه حجت نیست و اعتبار ندارد و نمی تواند ملاک رفتار, قضاوت و عکس العمل دیگران قرار گیرد و هر کس بر اساس آنچه از طرق عادی از آن آگاه است مسئول رفتار خود می باشد. مگر آن که یقین حاصل شود که یقین به هر حال حجت است . مقدمه یازدهم : اصل ارتباط با ارواح حرام نیست مگر آن که مستلزم حرام مانند ایذاء مؤمن , غیبت , و یا حرام دیگری شود. و هرگز آموختن علمی که این ارتباط را آموزش می دهد توصیه نشده است . نتیجه این که : ارتباط با روح زنده و مرده امکان دارد و قوه خیال مدرک این ارتباط است . از آنجا که تشخیص ادراک صادق ارتباط با روح از ادراک اوهام باطل شخصی و القائات شیطانی مشکل است راهی برای اعتماد به آن وجود ندارد. آنچه از این طرق ادراک می شود حجیت ندارد و اعتبار حقوقی و قانونی نیز ندارد و نمی تواند مدرک قضاوت قرار گیرد مگر آن که برای شخص ادراک کننده به حد یقین برسد که تنها برای او حجت است . اصل چنین ارتباطی به دلیل خطراتی که در پی دارد و احیانا" محرماتی که به دنبال می آورد به هیچ وجه توصیه نشده است . گرچه بسیاری از کسانی که ادعای ارتباط با عالم ارواح دارند، دروغ میگویند و یا گرفتار تخیل و پندارند، ولی طبق تحقیقات، اثبات شده است که ارتباط با عالم ارواح ممکن است واین امر، برای جمعی از آگاهان، به تجربه ثابت شده که در تماس با ارواح، حقایقی را درک کردهاند. اما بهر صورت این راه قابل توصیه نمی باشد بهترین کار در مورد اموات این است که بر سر قبور اموات خود رفته وبرای آنها خیرات بدهید یا قرآن تلاوت نمائید .وانجام این امور بخصوص در روز وبعداز ظهر پنج شنبه وروز جمعه سفارش شده است. منابع زیر برای مطالعه توصیه می شود: 1- حقیقت روح , احمد زمردیان , دفتر نشر فرهنگ اسلامی , ص 274 به بعد 2- معادشناسی , سید محمدحسین حسینی طهرانی , انتشارات حکمت , ج 3 3- عالم پس از مرگ , لئون دنی , ترجمه محمد نصیری , مؤسسه مطبوعاتی عطایی , ص 75 به بعد 4- الروح , ابن قیم الجوزیه , دار الکتاب العربی , ص 289 5- معاد انسان و جهان , جعفر سبحانی , انتشارات مکتب اسلام , ص 81 به بعد 6- المیزان , علامه طباطبایی , ذیل آیه 102, بقره , ج 1, ص 244. www.morsalat.com
ارتباط با ارواح به اشکال مختلفی میسر است:
1- ارتباط بدون تخاطب طرفینی مانند: الف ) زیارت ب ) اعطای خیرات و مبرات ج ) توسل (در مواردی که دلیل خاص وجود دارد مانند توسل به پیامبر اکرم (ص ) و ائمه اطهار(ع ) و شهدا) این گونه ارتباط با ادله معتبر ثابت شده است و جز در موارد اندک اختلافی در آن وجود ندارد.
2- ارتباط به صورت تخاطب طرفینی مانند:
الف ) ارتباط با ارواح گذشتگان یا زندگان در خواب صادق این ارتباط نیز گاه به اراده ارواح صورت می گیرد و گاه به اراده شخص خواب بیننده. یعنی او با انجام بعضی کارها زمینه دیدن آن شخص را در خواب فراهم می کند. این نوع از ارتباط آن قدر به کثرت ذکر شده است که جای هیچ انکاری ندارد اما دو نکته در آن حائز اهمیت است .
نکته اول ) تشخیص خواب صادق از خواب غیر صادق . انسان چهار نوع خواب می بیند: - خواب آشفته که بیشتر افراد مریض می بینند - افکار عادی روزانه مانند خواب امتحان در شب امتحان - خوابی که اسرار نهانی انسان را ظاهر می کند. پیامبر اکرم فرمود: آنچه را آدمی در دل پنهان می دارد در خواب می بیند (والذی یحدث به الانسان نفسه فیراه فی منامه ) - خوابی که کاملا" از افکار و تخیلات نفس انسان بیرون است یعنی ارتباطی است که انسان با عالم خارج از خودش پیدا می کنند. ارتباط با ارواح دیگر در این قسم از خواب قرار دارد. پیامبر اکرم (ص ) فرمود رؤیای صادق بخشی از هفتاد جزئ نبوت است , (بحارالانوار, ج 14, ص 635) بوعلی نیز می گوید: آزمایش های زیادی نشان می دهد که انسان به وسیله خواب می تواند اطلاعاتی از جهان خارج از بدن به دست آورد و خوابی ببیند که عین حقیقت و متن واقع باشد. و اگر چنین امکانی در خواب باشد چه مانعی دارد که در بیداری نیز چنین آگاهی ها را به دست آورد, (شرح الاشارات , ج 3, ص 399)
نکته دوم : تفسیر آنچه انسان در خواب می بیند. گاه آنچه انسان در رؤیای صادق می بیند نیاز به تفسیر دارد مانند خواب حضرت یوسف (ع ), (یوسف , 4 و 43)
ب ) ارتباط با ارواح گذشتگان یا زندگان در بیداری ؛ آگاهی از عوالم دیگر در بیداری نیز ممکن است . احظار روح به معنای اصطلاحی و مأنوس آن همین نوع از ارتباط است .. همانگونه که تخاطب طرفینی در خواب ممکن است در بیداری نیز ممکن خواهد بود.
سوم ) نحوه ارتباط با ارواح به نحو تخاطب طرفینی در بیداری و ارزش علمی و حقوقی آن
مقدمه اول : روح موجود مجرد است و هرگز با حواس ظاهری قابل ادراک نیست اما امکان ادراک آن با قوه خیال وجود دارد قوه خیال ادراک کننده جزئیات است چه جزئیات محسوس به حس ظاهر و چه غیر آن .
مقدمه دوم : جدایی روح از بدن در حال حیات به نحو ناقص امکان دارد و مورد طبیعی آن خواب است . جدایی روح از بدن در خواب به اختیار انسان نیست . اما این جدایی را می توان به صورت مصنوعی و اختیاری نیز ایجاد کرد.
مقدمه سوم : اراده انسان گاه به قدری قوی می شود که می تواند آنچه روح دیگران به نحو غیر اختیاری انجام دهد در اختیار خود بگیرد و آن کارها را با اختیار انجام دهد. مثلا" اگر روح دیگران در خواب بدون اختیار به صورت ناقص از بدن خارج می شود و با عوالم دیگر ارتباط پیدا می کند, او روح خود را با اختیار خود با عوالم دیگر ارتباط می دهد اما اینگونه ارتباط تا این مقدار یک طرفه و از سنخ آگاهی از عوالم دیگر است نه ارتباط به نحو تخاطب طرفینی با روح .
مقدمه چهارم : اراده قوی برخی نه تنها می تواند افعال روح خود را در اختیار خود گیرد گاه می تواند بر اراده دیگران نیز سیطره یابد و با قدرت خود افعال روح او را نیز در اختیار خود گیرد. مثلا" دیگری را خواب کند و روح او را به صورت ناقص از بدن جدا کند. به دلیل سیطره به آن , اموری را به او تلقین کند. این مقدار از ارتباط فقط تصرف در قوه خیال روح شخص خواب است . گفته می شود شخص خواب کننده می تواند روح شخص خواب را با ارواح دیگر ارتباط دهد و یا سؤالهایی را از او بپرسد و او در همان حال از زبان بدن خود پاسخ دهد و یا پس از بیداری آن را پاسخ دهد. مقدمه پنجم : ارواح مردگان طبق روایات و آیات در عالم برزخ در بهشت برزخی یا جهنم برزخی اند. و خداوند به برخی از آن ها اجازه ارتباط به نحو آگاهی یک طرفه از احوال زنده ها می دهد. و گاه اجازه ارتباط طرفینی به آنان می دهد. اما از آنجا که روح انسانها زنده در حالت طبیعی تعلق به بدن دارد قادر به ارتباط با ارواح دیگر نیست مگر آن که در خواب که از بدن جدا می شود با روح دیگری ارتباط برقرار کند. لذا ارتباط روح شخص خواب با روح مردگان با اجازه الهی امکان پذیر است و نقل چنین خوابهایی به نحو خواب صادق به حدی است که قابل انکار نیست . مقدمه ششم : چنانکه در مقدمه سوم گفته شد اراده قوی انسان می تواند افعال روح را در اختیار خود گیرد. یعنی همانگونه که دیگران در حالت خواب به صورت غیر اختیاری روحشان از بدن به صورت ناقص جدا می شود و با عالم دیگر امکان ارتباط پیدا می کند او می تواند در حالت بیداری به اختیار خود این امکان را فراهم کند (گرچه ممکن است در این کار او به حالت خواب یا خلسه فرو رود). اگر چنین حالتی حاصل شود, همانگونه که به اذن خداوند ارواح مردگان می توانند در خواب با روح زنده ها ارتباط طرفینی پیدا کنند این ارتباط در حال بیداری نیز برای چنین افرادی ممکن و میسر است . مقدمه هفتم : از آنجا که عالم پس از مرگ عالم پادش و کیفر است نه عالم فعل اختیاری چنین ارتباط طرفینی از سوی ارواح مردگان چه در خواب و چه در بیداری جز با اذن و اراده الهی میسر نیست و اراده انسان زنده هرگز نمی تواند روح مرده ای را از بهشت یا جهنم برزخی خارج , و در محضر خود حاضر کند (مراد از محضر, محضر مادی نیست ) مگر آن که اراده او با اراده الهی مطابق شود و این ارتباط به اذن خداوند صورت گیرد. مقدمه هشتم : با توجه به این هفت مقدمه امکان ارتباط طرفینی با ارواح تصویر می شود اما این نکته بدین معنا نیست که هر ادعا کننده ای در ارتباط با ارواح صادق باشد. مقدمه نهم : چنانکه گفته شد همه ادراکات کسی که با ارواح ارتباط پیدا می کند توسط قوه خیال او صورت می پذیرد. مسأله مهم در اینجا این است که قوه خیال انسان علاوه براین که می تواند چنین ارتباط صادقی را ادراک کند محل ادراک القائات شیطانی و اوهام ساخته های غیر واقعی انسان نیز می باشد. یعنی گاه انسان بر اثر خیال پردازی ها و تلقین های خود, اموری را با قوه خیال خود ادراک می کند که آن ها را حقیقی می پندارد و همچنین شیطان , که از سنخ جن است می تواند در قوه خیال انسان تصرف کند و اموری را به او القا کند (نحوه القاء شیطان به قوه خیال انسان در جای خود اثبات شده است و نیاز به طرح مستقلی دارد) تشخیص ادراکات صادق قوه خیال از اوهام شخصی و القائات شیطانی دشوار است . مقدمه دهم : گفتاری که معمولا" در مجالس احضار روح از زبان آنان گفته یا نوشته می شود به هیچ وجه حجت نیست و اعتبار ندارد و نمی تواند ملاک رفتار, قضاوت و عکس العمل دیگران قرار گیرد و هر کس بر اساس آنچه از طرق عادی از آن آگاه است مسئول رفتار خود می باشد. مگر آن که یقین حاصل شود که یقین به هر حال حجت است . مقدمه یازدهم : اصل ارتباط با ارواح حرام نیست مگر آن که مستلزم حرام مانند ایذاء مؤمن , غیبت , و یا حرام دیگری شود. و هرگز آموختن علمی که این ارتباط را آموزش می دهد توصیه نشده است . نتیجه این که : ارتباط با روح زنده و مرده امکان دارد و قوه خیال مدرک این ارتباط است . از آنجا که تشخیص ادراک صادق ارتباط با روح از ادراک اوهام باطل شخصی و القائات شیطانی مشکل است راهی برای اعتماد به آن وجود ندارد. آنچه از این طرق ادراک می شود حجیت ندارد و اعتبار حقوقی و قانونی نیز ندارد و نمی تواند مدرک قضاوت قرار گیرد مگر آن که برای شخص ادراک کننده به حد یقین برسد که تنها برای او حجت است . اصل چنین ارتباطی به دلیل خطراتی که در پی دارد و احیانا" محرماتی که به دنبال می آورد به هیچ وجه توصیه نشده است .
گرچه بسیاری از کسانی که ادعای ارتباط با عالم ارواح دارند، دروغ میگویند و یا گرفتار تخیل و پندارند، ولی طبق تحقیقات، اثبات شده است که ارتباط با عالم ارواح ممکن است واین امر، برای جمعی از آگاهان، به تجربه ثابت شده که در تماس با ارواح، حقایقی را درک کردهاند.
اما بهر صورت این راه قابل توصیه نمی باشد بهترین کار در مورد اموات این است که بر سر قبور اموات خود رفته وبرای آنها خیرات بدهید یا قرآن تلاوت نمائید .وانجام این امور بخصوص در روز وبعداز ظهر پنج شنبه وروز جمعه سفارش شده است.
منابع زیر برای مطالعه توصیه می شود:
1- حقیقت روح , احمد زمردیان , دفتر نشر فرهنگ اسلامی , ص 274 به بعد
2- معادشناسی , سید محمدحسین حسینی طهرانی , انتشارات حکمت , ج 3
3- عالم پس از مرگ , لئون دنی , ترجمه محمد نصیری , مؤسسه مطبوعاتی عطایی , ص 75 به بعد
4- الروح , ابن قیم الجوزیه , دار الکتاب العربی , ص 289
5- معاد انسان و جهان , جعفر سبحانی , انتشارات مکتب اسلام , ص 81 به بعد
6- المیزان , علامه طباطبایی , ذیل آیه 102, بقره , ج 1, ص 244.
www.morsalat.com
- [سایر] احضار روح اموات چیست؟
- [سایر] احضار روح اموات چیست؟
- [سایر] چرا روزهای خاصی برای زیارت اموات تعیین شده است، آیا روح در قبر حضور دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] برای اهدای ثواب به اموات و شادی روح آنان، بهتر است چه کارهایی انجام شود؟
- [آیت الله نوری همدانی] برای اهداء ثواب کار به اموات و شادی روح آنان چه کارهایی انجام شود ؟
- [سایر] ارتباط میان روح و بدن چگونه است؟
- [سایر] ارتباط میان روح و بدن چگونه است؟ مثلا آیا روح داخل بدن است و یا بدن داخل در روح؟
- [سایر] ارتباط میان روح و بدن چگونه است؟ مثلا آیا روح داخل بدن است و یا بدن داخل در روح؟
- [سایر] چگونه ارتباط روح با بدن قطع می شود؟
- [سایر] انسان بعد از مرگ کجا میرود آیا روح انسان بعد مرگ با ما ارتباط دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] قبرستانهایی که وقف بوده و در مسیر خیابان قرار میگیرند، از وقف بودن خارج نمیشوند و تصرّف و نیز خرید و فروش آنها جایز نیست، ولی عبور ومرور از آنها اگر هتک حرمت اموات نباشد اشکال ندارد و در صورتی که قبرستان ملک شخصی افراد باشد، هرگونه تصرّف در آن بستگی به رضایت صاحب ملک دارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] بنابر احتیاط واجب زینت کردن مسجد به طلا حرام و همچنین بنابر احتیاط واجب، نباید صورت چیزهایی که مثل انسان وحیوان روح دارد، در مسجد نقش کنند ونقاشی چیزهائی که روح ندارد مثل گل وبوته مکروه است.
- [آیت الله وحید خراسانی] زینت کردن مسجد به طلا و صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد بنابر احتیاط واجب جایز نیست و نقاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته مکروه است
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بنابر احتیاط واجب نباید مسجد را به طلا زینت کنند و همچنین نباید بنابر احتیاط صورت چیزهائی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند، ولی نقّاشی چیزهائی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله سبحانی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند. و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زینت کردن مسجد به طلا حرام است بنابر احتیاط واجب، و هم چنین است نقش کردن مسجد به صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله نوری همدانی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت یزهائی که مثل انسان و حیوان روح در مسجد نقش کنند و نقاشی چیزهائی که روح ندارد ، مثل گل و بوته مکروه است .
- [امام خمینی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند. و همچنین نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند، و نقاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته، مکروه است.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر احتیاط واجب نباید مسجد را با طلا زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزهایی را که مثل انسان و حیوان روح دارند، در مسجد نقش کنند و نقاشی چیزهایی که روح ندارند، مثل گُل و بوته مکروه است.
- [آیت الله بروجردی] زینت کردن مسجد به طلا حرام است و بنا بر احتیاط واجب نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، در مسجد نقش کنند و نقّاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته مکروه است.