چرا روزهای خاصی برای زیارت اموات تعیین شده است، آیا روح در قبر حضور دارد؟
در روایات گوناگون، اوقات خاصی برای زیارت مردگان توصیه شده است. به عنوان مثال، کسی از امام باقر )ع( درباره‌ی زیارت اهل قبور پرسید: ایشان فرمودند: )چون روز جمعه باشد، آنان را زیارت کن؛ چون هر کس از آنان در ضیق و تنگی باشد، در بین طلوع صبح صادق و طلوع آفتاب گشایش می‌یابد و لذا هر روز در این موقع کسی که به زیارت او رفته باشد، علم و اطلاع پیدا می‌کند...( (وسائل الشیعه، ج 7، ص 415. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 363. الأمالی، شیخ طوسی، ص 688) در مورد این که چرا این اوقات خاص، مثلا روز جمعه، تأکید شده است؟ نمی‌توان دلیل عقلی مشخصی آورد، اما این مقدار هست که ایام، روزها و ساعات، حتما با اعمال تعیین شده، نسبت خاصی دارند. اساسا بسیاری از اعمال دینی، زمان خاص خودشان‌ را دارند و واجب یا مستحب است که در آن زمان‌ها انجام می‌شوند. تعیین زمان فقط به خاطر مرتب و منظم بودن کارها نیست، بلکه آثار خاصی برای آن عمل در آن زمان هست که سبب می‌شود آن زمان خاص برای آن عمل در نظر گرفته شود. این امر نه فقط در وظایف عبادی بلکه در سایر امور عالم طبیعت نیز چنین است. روشنایی روز با کار و فعالیت و آرامش شب با استراحت و راز و نیاز با خدا متناسب است. ظهور و شکوفایی توانایی‌های طبیعی، بازی و سرگرمی، مربوط به دوره‌ی کودکی و نوجوانی است، نه دوره‌ی پیری. این تطابق امور مختلف با زمان، در تمام عالم خلقت مصداق دارد. به عنوان مثال، برای یک نوع ماهی، شب‌های مهتابی زمان ادامه‌ی نسل است. وقتی که قرص کامل ماه، در آسمان ظاهر می‌شود و مد دریا به حداکثر خود می‌رسد، او می‌تواند خود را به نهایی‌ترین پوشش آب در ساحل برساند. در انتهای تلاقی آب و ساحل، در داخل زمین تخم‌گذاری می‌کند و بر می‌گردد. در روزهای دیگر که مد کم‌تر است، تخم‌ها دور از آب دوره‌ی ده روزه‌ای را می‌گذرانند و به بچه ماهی تبدیل می‌شوند. درست همان موقعی که مد دوباره به حداکثر خود می‌رسد، بچه‌ها از تخم بیرون می‌آیند، تنفس در آب را آغاز می‌کنند و همراه با آب به دریا می‌پیوندند. کسی که حرکت این ماهی در مهتاب را بارها مشاهده کرده باشد و علت را نداند، تعجب می‌کند و از خود می‌پرسد که چرا هر وقت مهتاب است ماهی به ساحل حرکت می‌کند؟ آن را یک اتفاق می‌پندارد؛ زیرا نمی‌تواند تصور کند که ارتباطی میان ماهی و دریا و ماه در آسمان باشد. اما اکنون این رابطه برای ما روشن شده است. در برنامه‌های دینی نیز چنین ارتباطهایی هست که علتش را ما نمی‌دانیم. این که صدقه مانع بلا می‌شود، دعای کمیل در شب جمعه خوانده می‌شود، حج در ذی‌الحجه‌ برگزار می‌شود و زیارت اهل قبور در اوقات خاصی مستحب است، همگی از این قبیل است. این‌ها رابطه‌هایی با هم دارند که هنوز بر ما کشف نشده، ولی این دلیل بر انکار آن‌ها نمی‌شود. همان طور در مورد ماهی مذکور نیز کسی که هنوز به واقعیت امر پی نبرده، نمی‌تواند حکم کند که این یک امری تصادفی است. با این توضیح، پاسخ قسمت دوم سؤال نیز معلوم می‌شود. نمی‌توان گفت که روح در آن اوقات در قبر حضور دارد؛ زیرا قبلا گفتیم که به طور کلی مقصود از عالم قبر در احادیث، این قبر خاکی اصطلاحی نیست، بلکه مقصود همان عالم برزخ است. اما با توجه به احادیثی همانند حدیث اول، می‌توان گفت که در اوقات سفارش شده، وضعیت مردگان به گونه‌ای است که زیارت برای آنان مفیدتر است و از این عالم بهره‌ی بیش‌تری می‌برند.
عنوان سوال:

چرا روزهای خاصی برای زیارت اموات تعیین شده است، آیا روح در قبر حضور دارد؟


پاسخ:

در روایات گوناگون، اوقات خاصی برای زیارت مردگان توصیه شده است. به عنوان مثال، کسی از امام باقر )ع( درباره‌ی زیارت اهل قبور پرسید: ایشان فرمودند: )چون روز جمعه باشد، آنان را زیارت کن؛ چون هر کس از آنان در ضیق و تنگی باشد، در بین طلوع صبح صادق و طلوع آفتاب گشایش می‌یابد و لذا هر روز در این موقع کسی که به زیارت او رفته باشد، علم و اطلاع پیدا می‌کند...( (وسائل الشیعه، ج 7، ص 415. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 363. الأمالی، شیخ طوسی، ص 688) در مورد این که چرا این اوقات خاص، مثلا روز جمعه، تأکید شده است؟ نمی‌توان دلیل عقلی مشخصی آورد، اما این مقدار هست که ایام، روزها و ساعات، حتما با اعمال تعیین شده، نسبت خاصی دارند. اساسا بسیاری از اعمال دینی، زمان خاص خودشان‌ را دارند و واجب یا مستحب است که در آن زمان‌ها انجام می‌شوند. تعیین زمان فقط به خاطر مرتب و منظم بودن کارها نیست، بلکه آثار خاصی برای آن عمل در آن زمان هست که سبب می‌شود آن زمان خاص برای آن عمل در نظر گرفته شود. این امر نه فقط در وظایف عبادی بلکه در سایر امور عالم طبیعت نیز چنین است. روشنایی روز با کار و فعالیت و آرامش شب با استراحت و راز و نیاز با خدا متناسب است. ظهور و شکوفایی توانایی‌های طبیعی، بازی و سرگرمی، مربوط به دوره‌ی کودکی و نوجوانی است، نه دوره‌ی پیری.
این تطابق امور مختلف با زمان، در تمام عالم خلقت مصداق دارد. به عنوان مثال، برای یک نوع ماهی، شب‌های مهتابی زمان ادامه‌ی نسل است. وقتی که قرص کامل ماه، در آسمان ظاهر می‌شود و مد دریا به حداکثر خود می‌رسد، او می‌تواند خود را به نهایی‌ترین پوشش آب در ساحل برساند. در انتهای تلاقی آب و ساحل، در داخل زمین تخم‌گذاری می‌کند و بر می‌گردد. در روزهای دیگر که مد کم‌تر است، تخم‌ها دور از آب دوره‌ی ده روزه‌ای را می‌گذرانند و به بچه ماهی تبدیل می‌شوند. درست همان موقعی که مد دوباره به حداکثر خود می‌رسد، بچه‌ها از تخم بیرون می‌آیند، تنفس در آب را آغاز می‌کنند و همراه با آب به دریا می‌پیوندند.
کسی که حرکت این ماهی در مهتاب را بارها مشاهده کرده باشد و علت را نداند، تعجب می‌کند و از خود می‌پرسد که چرا هر وقت مهتاب است ماهی به ساحل حرکت می‌کند؟ آن را یک اتفاق می‌پندارد؛ زیرا نمی‌تواند تصور کند که ارتباطی میان ماهی و دریا و ماه در آسمان باشد. اما اکنون این رابطه برای ما روشن شده است. در برنامه‌های دینی نیز چنین ارتباطهایی هست که علتش را ما نمی‌دانیم. این که صدقه مانع بلا می‌شود، دعای کمیل در شب جمعه خوانده می‌شود، حج در ذی‌الحجه‌
برگزار می‌شود و زیارت اهل قبور در اوقات خاصی مستحب است، همگی از این قبیل است. این‌ها رابطه‌هایی با هم دارند که هنوز بر ما کشف نشده، ولی این دلیل بر انکار آن‌ها نمی‌شود. همان طور در مورد ماهی مذکور نیز کسی که هنوز به واقعیت امر پی نبرده، نمی‌تواند حکم کند که این یک امری تصادفی است.
با این توضیح، پاسخ قسمت دوم سؤال نیز معلوم می‌شود. نمی‌توان گفت که روح در آن اوقات در قبر حضور دارد؛ زیرا قبلا گفتیم که به طور کلی مقصود از عالم قبر در احادیث، این قبر خاکی اصطلاحی نیست، بلکه مقصود همان عالم برزخ است. اما با توجه به احادیثی همانند حدیث اول، می‌توان گفت که در اوقات سفارش شده، وضعیت مردگان به گونه‌ای است که زیارت برای آنان مفیدتر است و از این عالم بهره‌ی بیش‌تری می‌برند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین