در مقدمه به چند امر اشاره می شود: 1 سیری اجمالی در تاریخ احضار روح: حضرت موسی (ع) این علم را ممنوع کرد، لکن (شاعول) نافرمانی نمود و توسط شخصی روح (شموئل) را حاضر کرد، و همچنین (رمَن ها) ارواح اجداد خود را احضار می کردند، (یونانیها) نیز در احضار ارواح دست داشته اند، نِزْنْ امپراطور روم، عده ای را برای احضار روح مادرش دعوت کرد، خلاصه آن که، کاهنین مصر و (لاماهای) تبّت، و (مغ های) ایران و (براهمه) هند از قدیم علم احضار ارواح را می دانسته اند. در قرون وسطی احضار، اولین بار توسط دختران میس فوکس آلمانی در سال 1847 انجام گرفت و کسی که آن را جزء علم مثبت قرار داد (الآن کاردک) بود که بعد از ده سال تلاش کتاب خود را به نام کتاب (ارواح) چاپ کرد و بعد از او (ویلیام کردک) و (گابریل) ترقیات شگفت انگیزی در این علم به وجود آوردند[1]. تحقیقات علمی و کاوشهای تجربی دانشمندان مساله را تأیید می کند، یک استاد انگلیسی به نام (هووسن) می گوید من و استادم (هرلوب) که هر دو مادی بودیم، بعد از 12 سال تحقیق امروز سخت معتقدیم که ارتباط با ارواح و گفتگوی با آن ممکن است و دلائل قاطعی به دست آوردیم[2]. در سال 1869 یعنی 22 سال پس از ظهور علم ارتباط با ارواح در غرب یک هیات 33 نفری از دانشمندان و روحانیون و... از طرف انجمن زبان شناسان انگلستان مأموریت یافتند تا به مساله ی رابطه با ارواح به دقت رسیدگی کنند که بعد از یک سال و نیم بررسی و آزمایش، رأی خود را مبنی بر تصدیق اصول رابطه با ارواح به انجمن مزبور تسلیم کردند[3]. از نظر دینی، ارتباط با ارواح از سالها قبل در منابع اسلامی مطرح بوده و گاهی بعضی ائمه طاهرین در بیداری. با ارواح گذشتگان مرتبط شده و با آنان سخن گفته اند[4]. 2 ارتباط با ارواح، احتیاج به اطلاعات تخصصی و همچنین قوت و اراده و سلامت اعصاب دارد[5]. 3 ارتباط با ارواح اقسامی دارد: الف) به صورت خواباندن شخص که به نام خواب مغناطیسی، هیپنوتیزم، و مانیه تیزم و یا تله پاتی (انتقال افکار از فاصله دور) یاد می شود[6]. ب) به صورت احضار ارواح[7]. ج) به صورت رؤیای صادقه[8]. د) در حال بیداری[9]. بعد از این مقدمه جواب این است که اگر مراد، کیفیت احضار ارواح است، که در آن اختلاف است. به بعضی اقوال اشاره می کنیم: 1 خلاصه نظر یکی از کارشناسان در این علم، که می گوید: برای ارتباط، با ارواح بازماندگان، واسطه ای لازم است، این واسطه، انسان و اشیای دیگر می تواند باشد، افرادی که واسطه قرار می گیرند، باید دارای قوه (مدیو منیطه) باشند که عبارت است از خاصیتی که در بدن مدیوم (واسطه) وجود دارد که در حال خواب یا بیداری سیّال لطیف حیاتی از او خارج می گردد و ارواح که بدون کمک سیال حیاتی که از بدن اشخاص زنده قرض می گیرند. نمی توانند به سهولت، در عالم ماده تظاهر نمایند از سیاله بدن مدیوم، برای حضور و ارتباط استفاه می کنند، گرچه نیروی مدیوم منیطه کم و بیش در همه افراد وجود دارد، لکن همه کس برای مدیوم شدن استعداد ندارد. برای اینکه بتوانیم مدیوم را در حالت خواب مصنوعی با ارواح ارتباط دهیم باید او را بخواب ببریم، بعد عامل از نزدیک ترین روح مقدس خواهش می کند روح مورد نظر را با مدیوم مرتبط سازد اقسام مدیوم: 1 مدیومین معالج که کارشان استفاده از اطلاعات ارواح برای معالجه امراض است. 2 مدیومین شنوا که با ارواح مکالمه می نمایند. 3 مدیومین گویا که روح توسط آلات ناطقه مدیوم، مقاصد را بیان می کند. 4 مدیومین بینا که در حال بیداری ارواح را می بیند نه بوسیله چشم ظاهر. 5 مدیومین نویسنده، از قبیل افراد تحت تسلط قوه روح شروع به نوشتن می کنند[10]. و بعد ردّیه هایی بر خیالی بودن احضار ذکر می کند[11] و در قسمت بعدی نمونه هایی از احضار را بیان می کند[12]. 2 فرید وجدی می گوید: احضار ارواح، فنی است که دانشمندان اروپا و امریکا از آن استفاده برده، روح را به شکل روشن حاضر می بینند و با او صحبت می کنند و برای آنها ثابت می شود که روح فلان شخص است[13]. 3 مرحوم فلسفی: با آنکه از نظر دینی، ارتباط با ارواح گذشتگان را در بیداری ممکن می دانم و خیلی مایلم وسیله ای بدست آید تا با روح شیخ طوسی و روح صدوق رضوان الله مرتبط شوم... ولی با میزگردانی نمی شود با عالم برزخ و ارواح گذشتگان مرتبط شد چنانکه با طالع بینی نمی شود فردای مردم را تعیین کرد[14]. 4 مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: خیلی از خوارق عادات از جمله احضار ارواح مستند به قوت اراده و ایمان داشتن به تأثیر آن است، چون اراده تابع علم و یقین است. وقتی علم قطعی شد، حواس آنچه را که انسان به آن یقین دارد مشاهده می کند و به خود تلقین می کند که فلان شخص است و هیچ توجه به عدم آن ندارد و ممکن است با این تخیل امراضی را معالجه کند. از اینجا روشن شد که ملاک تحقق خوارق عادت علم جزمی است نه مطابقت این علم با خارج و واقع... مانند احضار ارواح که اصحاب آن دلیلی بیش از این که روح در خیال و یا حواس آنها ظاهر شده نه در خارج، ندارند و اگر روح واقعاً در خارج حاضر شده باشد همه آنها که حس طبیعی دارند باید آن را مشاهده کنند. با این توجیه چند تا اشکال درباره احضار ارواح حل شد. 1 کسی که بیدار است و روحش مشغول کارهای خود اوست چگونه روحش حاضر شده است، ولی او هیچ اطلاعی ندارد که روح او را در فلان محل احضار کرده اند با اینکه انسان یک روح بیشتر ندارد. جواب این است که احضار خیالی است. 2 روح جوهر مجرد است و به زمان و مکان نسبتی ندارد. جواب این است که روح تخیلی حاضر شده است نه واقعی. 3 یک روح به صورت های مختلف ظاهر می شود. 4 ارواح گاهی خلاف واقع خبر می دهند و یا بعضی روح ها بعض دیگر را تکذیب می کنند. جواب همه این ها این است که روح در مشاعر و خیال حاضر کننده حاضر شده نه در خارج به گونه ای که دیده شود[15]. و اگر مراد پرسشگر این باشد که شرعاً چگونه باشد. این یک مسأله ی فقهی و به طور کلی باید در این زمینه هر کس به مرجع تقلید خود مراجعه کند، لیکن برای اینکه مساله تا حدی روشن شود به یکی از نظریه های فقهی که در این مورد اظهار شده است اشاره می شود. بعضی از دانشمندان بزرگ اسلامی اعتقاد دارند که دلیلی بر حرام بودن ارتباط با ارواح وجود ندارد و نمی توان آن را تا آنجا که به گناه و خلافی (مانند کشف اسرار مسلمانان) کشیده نشده باشد حرام دانست[16]. در عین حال اسلام اخبار و مطالب حاصل از این طریق را مورد اعتماد قرار نمی دهد و احکام شرعی و دستورات اجتماعی خود را بر پایه ی اینگونه اطلاعات بنا نمی کند[17]. منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 بیست پاسخ، از هیات تحریریه در راه حق (ناشر مؤسسه در راه حق). 2 شهید مطهری، شناخت از دیدگاه قرآن، تنظیم از سید جواد وفائی (ناشر نشر وحید مشهد، چاپ اول) ص125 تا ص140. 3 محمد تقی فلسفی، گفتار فلسفی معاد از نظر روح و جسم (ناشر هیات نشر معارف اسلامی، نشریه 10) تهران، 1360، ص313 تا ص326. 4 آیة الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه (ناشر دار الکتب الاسلامیة) ج12، ص252 و ص255 و ج19، ص478 و ج1، ص382 و ج10، ص72 و... 5 ترجمه المیزان، ج1. سؤال 2: آیا کسی که در دنیا در نماز سهل انگار بوده خواب او را دیده اند که وضع خوبی داشته و حال و موقعیت ممتازی را دارا می باشد آیا این قبیل خوابها درست است؟ پاسخ اجمالی: آینده شخص را جز خداوند و کسانی که خدا بخواهد نمی دانند. و خواب را هم باید تعبیر کرد که واقعاً مراد چیست؟ چون به این سادگی نمی توان از گناه سهل انگاری در نماز گذشت و بر فرضی که خواب درست باشد، ممکن است آن شخص توبه نموده باشد و یا بعضی از اعمال خیر او باعث تخفیف گناه او شده باشد به هر حال بطور حتم نمی توان در مورد وضع و آینده آن شخص قضاوت کرد. پاسخ تفصیلی: مقدمةً به چند نکته اشاره می شود: 1 آینده انسان ها را جز خدا و کسانی که خدا بخواهد نمی دانند، حتی پیامبر اسلام (ص) فرمود: (من نمی دانم با من و شما (در آینده) چگونه رفتار خواهد شد[18]). 2 جز خواب پیامبران و ائمه اطهار(علیهم السلام)، مانند: خواب پیامبر (ص) در مورد فتح مکه[19] و خواب حضرت ابراهیم (ع) در مورد ذبح اسماعیل[20] خواب های دیگر در صورتی اعتبار دارند که رؤیای صادقه باشند تازه آنها هم نیاز به تعبیر (و بیان) دارد. 3 ممکن است بعضی اعمال انسان جبران کننده بعضی گناهان باشد، مانند جهاد در راه خدا[21]، دوری از گناهان کبیره[22]، تقوی داشتن[23]، قرض الحسنه دادن[24]، توبه نمودن[25] و محبت و ولایت اهل بیت (علیهم السلام) را داشتن[26]. بعد از این مقدمه در جواب باید گفت، اولا خواب اقسامی دارد، چنانکه پیامبر اسلام (ص) فرمود: (خواب و رؤیا سه گونه می باشد، گاهی بشارتی از ناحیه خداوند است و گاه وسیله غم و اندوه از سوی شیطان، و گاه مسائلی است که انسان در فکر خود می پروراند و آن را در خواب می بیند) بعضی از دانشمندان قسم چهارمی بر این خوابها افزوده اند، و آن خوابی است که نتیجه مستقیم وضع مزاجی و جسمانی انسان است[27]. درباره حقیقت رؤیا از نظر مادی چند علت می تواند داشته باشد. 1 رؤیا نتیجه مستقیم کارهای روزانه انسان باشد. 2 ممکن است یک سلسله آرزوهای برآورده نشده باعث دیدن خوابهائی شود. 3 ترس از چیزی باعث شود که انسان خواب آن را ببیند. و اما فلاسفه روحی تفسیر دیگری برای خواب ها دارند، آنها می گویند خواب و رؤیا بر چند قسم است: 1 خوابهای مربوط به گذشته زندگی و امیال و آرزوها که بخش مهمی از خوابهای انسان را تشکیل می دهد. 2 خوابهای پریشان و نامفهوم که معلول فعالیت توهم و خیال است. 3 خوابهایی که مربوط به آینده است و از آن گواهی می دهد[28]. نتیجه با توجه به اقسام خواب، خوابی که در سؤال مطرح شده، نیاز به تعبیر و بیان دارد که آیا واقعاً; مراد این بوده که آن شخص کاملا وضع خوبی دارد و هیچ عذابی ندیده است؟ برای اینکه ترک نماز و سهل انگاری در آن از گناهان بسیار بزرگی است چرا که در بعضی روایات داریم که سهل انگاری در نماز باعث نابودی دین انسان می شود[29] و باعث می شود که انسان از اسلام بی بهره باشد[30]. و ثانیاً: بر فرض، خواب مذکور از رؤیاهای صادقه باشد و تعبیر آن هم همان باشد که به ظاهر در خواب دیده، ممکن است آن شخص توبه نموده باشد و از گذشته خود پشیمان شده باشد و در حد توان قضای نماز را انجام داده باشد، و به فرزندان خود وصیت نموده که نماز قضای او را انجام دهند. و ثالثاً ممکن است بعضی از اعمال خیر او باعث شده باشد که خداوند نسبت به او تخفیف قائل شده باشد، چنانکه در مقدمه بیان شد، جهاد، تقوی و ترک گناهان کبیره و... از اعمالی است که بعضی خطاهای انسان را جبران می کند، شاید محبت شدیدی نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت داشته که باعث تخفیف در حق او شده است. منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 گفتارهای معنوی شهید مطهری، بحث توبه (انتشارات صدرا). 2 شهید دست غیب، گناهان کبیره، ج2. 3 ملا احمد نراقی، معراج السعادة (ناشر انتشارات هجرت) بحث توبه. 4 امام خمینی (قدس سره)، چهل حدیث (ناشر: نشر آثار امام) بحث توبه. 5 تفسیر نمونه، آیة الله مکارم شیرازی و همکاران (ناشر: دار الکتب الاسلامیة سال 1370) ج9، ص311 تا ص319، بحث رؤیا و خواب. 6 تعبیر خواب کامل، مترجم موسوی گرمارودی، قسمت مقدمه (ناشر انتشارات فؤاد). 7 گفتار فلسفی، معاد از نظر روح و جسم، محمد تقی فلسفی، (ناشر: هیات نشر معارف اسلامی نشریه، شماره 10، سال 1360) ص 322 رؤیای صادقه. -------------------------------------------------------------------------------- [1] حسین الماسیان، قوای نامرئی در بیان علوم، (انتشارات گوتنبرگ، چاپ اول، سال 1368)، ص 103102. [2] فرید وجدی دائرة المعارف القرن العشرین (ناشر دار المعرفة، بیروت، لبنان، چاپ سوم) ج4، ص387. [3] بیست پاسخ از هیات تحریریه مؤسسه در راه حق (ناشر: در راه حق، سال 1360) ص151. [4] ر.ک: محمد تقی فلسفی معاد از نظر روح و جسم (ناشر هیئت نشر معارف اسلامی، سال 1360) ص314 و ص316. جریان علی (ع) و سلمان، مفصل در آن نقل شده است. [5] بیست پاسخ، همان، ص152. [6] آیة الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه (دار الکتب الاسلامیة) ج1، ص382. [7] دایرة المعارف فرید و جدی، ج4، ص 365. [8] معاد از نظر روح و جسم فلسفی، (پیشین) ص322. [9] همان، ص313. [10] قوای نامرئی (پیشین) ص104 تا ص107. [11] همان، ص108. [12] همان، ص110 تا ص155. [13] فرید وجدی، دائرة المعارف، (پیشین) ج4، ص366. [14] معاد فلسفی، ص321. (قبلا معرفی شد). [15] علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ناشر دار الکتب الاسلامیة، سال 1379 ه ق، ج1، ص244 تا ص246. این نظر کلیت ندارد و دلیل های بر خلاف آن داریم که فقط به یکی از آنها اشاره می شود (در صورتی که تظاهر ارواح را مربوط بقوه تخیل افراد بدانیم ناگزیر باید قبول کنیم که اولا فقط افراد جلسه باین و هم دچار می شوند و ثانیاً امکان احساس آن به هیچ وسیله برای دیگران وجود ندارد و اثر مثبتی بر اشیاء و اجسام نمی نماید. در حالیکه دانشمندانی مانند ویلیام کروک شارل ریشه، اکاکوف، و گابریل دلان موفق شده اند از ارواح متظاهر در جلسه عکس برداری کنند به این ترتیب فرضیه توهم منتفی می شود و شکلهای منعکس در صفحه دوربین را نمی توان بحساب تخیل گذاشت) (قوای نامرئی (پیشین) ص108. [16] بیست پاسخ، همان، ص153. [17] بیست پاسخ، همان، ص143. [18] احقاف/9. [19] احزاب/4. [20] صافات/105. [21] رعد/195. [22] نساء/31. [23] مائدة/65. [24] تغابن/17. [25] اعراف/152. [26] فیض کاشانی، تفسیر صافی، (ناشر مؤسسه اعلمی) ج1. [27] آیة الله مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه (ناشر دار الکتب الاسلامیة، سال 1370) ج9، ص312. [28] همان مدرک، ص312 تا ص315، تلخیص. [29] علیرضا صابری یزدی، الحکم الزاهره، مکتب الاعلام الاسلامی، 1415 ه ق 1373 ه ش، ج2، ص214. [30] همان مدرک، ص214.
در مقدمه به چند امر اشاره می شود:
1 سیری اجمالی در تاریخ احضار روح:
حضرت موسی (ع) این علم را ممنوع کرد، لکن (شاعول) نافرمانی نمود و توسط شخصی روح (شموئل) را حاضر کرد، و همچنین (رمَن ها) ارواح اجداد خود را احضار می کردند، (یونانیها) نیز در احضار ارواح دست داشته اند، نِزْنْ امپراطور روم، عده ای را برای احضار روح مادرش دعوت کرد، خلاصه آن که، کاهنین مصر و (لاماهای) تبّت، و (مغ های) ایران و (براهمه) هند از قدیم علم احضار ارواح را می دانسته اند. در قرون وسطی احضار، اولین بار توسط دختران میس فوکس آلمانی در سال 1847 انجام گرفت و کسی که آن را جزء علم مثبت قرار داد (الآن کاردک) بود که بعد از ده سال تلاش کتاب خود را به نام کتاب (ارواح) چاپ کرد و بعد از او (ویلیام کردک) و (گابریل) ترقیات شگفت انگیزی در این علم به وجود آوردند[1].
تحقیقات علمی و کاوشهای تجربی دانشمندان مساله را تأیید می کند، یک استاد انگلیسی به نام (هووسن) می گوید من و استادم (هرلوب) که هر دو مادی بودیم، بعد از 12 سال تحقیق امروز سخت معتقدیم که ارتباط با ارواح و گفتگوی با آن ممکن است و دلائل قاطعی به دست آوردیم[2].
در سال 1869 یعنی 22 سال پس از ظهور علم ارتباط با ارواح در غرب یک هیات 33 نفری از دانشمندان و روحانیون و... از طرف انجمن زبان شناسان انگلستان مأموریت یافتند تا به مساله ی رابطه با ارواح به دقت رسیدگی کنند که بعد از یک سال و نیم بررسی و آزمایش، رأی خود را مبنی بر تصدیق اصول رابطه با ارواح به انجمن مزبور تسلیم کردند[3]. از نظر دینی، ارتباط با ارواح از سالها قبل در منابع اسلامی مطرح بوده و گاهی بعضی ائمه طاهرین در بیداری. با ارواح گذشتگان مرتبط شده و با آنان سخن گفته اند[4].
2 ارتباط با ارواح، احتیاج به اطلاعات تخصصی و همچنین قوت و اراده و سلامت اعصاب دارد[5].
3 ارتباط با ارواح اقسامی دارد:
الف) به صورت خواباندن شخص که به نام خواب مغناطیسی، هیپنوتیزم، و مانیه تیزم و یا تله پاتی (انتقال افکار از فاصله دور) یاد می شود[6]. ب) به صورت احضار ارواح[7].
ج) به صورت رؤیای صادقه[8]. د) در حال بیداری[9].
بعد از این مقدمه جواب این است که اگر مراد، کیفیت احضار ارواح است، که در آن اختلاف است. به بعضی اقوال اشاره می کنیم:
1 خلاصه نظر یکی از کارشناسان در این علم، که می گوید:
برای ارتباط، با ارواح بازماندگان، واسطه ای لازم است، این واسطه، انسان و اشیای دیگر می تواند باشد، افرادی که واسطه قرار می گیرند، باید دارای قوه (مدیو منیطه) باشند که عبارت است از خاصیتی که در بدن مدیوم (واسطه) وجود دارد که در حال خواب یا بیداری سیّال لطیف حیاتی از او خارج می گردد و ارواح که بدون کمک سیال حیاتی که از بدن اشخاص زنده قرض می گیرند. نمی توانند به سهولت، در عالم ماده تظاهر نمایند از سیاله بدن مدیوم، برای حضور و ارتباط استفاه می کنند، گرچه نیروی مدیوم منیطه کم و بیش در همه افراد وجود دارد، لکن همه کس برای مدیوم شدن استعداد ندارد. برای اینکه بتوانیم مدیوم را در حالت خواب مصنوعی با ارواح ارتباط دهیم باید او را بخواب ببریم، بعد عامل از نزدیک ترین روح مقدس خواهش می کند روح مورد نظر را با مدیوم مرتبط سازد اقسام مدیوم: 1 مدیومین معالج که کارشان استفاده از اطلاعات ارواح برای معالجه امراض است. 2 مدیومین شنوا که با ارواح مکالمه می نمایند. 3 مدیومین گویا که روح توسط آلات ناطقه مدیوم، مقاصد را بیان می کند. 4 مدیومین بینا که در حال بیداری ارواح را می بیند نه بوسیله چشم ظاهر. 5 مدیومین نویسنده، از قبیل افراد تحت تسلط قوه روح شروع به نوشتن می کنند[10]. و بعد ردّیه هایی بر خیالی بودن احضار ذکر می کند[11] و در قسمت بعدی نمونه هایی از احضار را بیان می کند[12].
2 فرید وجدی می گوید: احضار ارواح، فنی است که دانشمندان اروپا و امریکا از آن استفاده برده، روح را به شکل روشن حاضر می بینند و با او صحبت می کنند و برای آنها ثابت می شود که روح فلان شخص است[13].
3 مرحوم فلسفی: با آنکه از نظر دینی، ارتباط با ارواح گذشتگان را در بیداری ممکن می دانم و خیلی مایلم وسیله ای بدست آید تا با روح شیخ طوسی و روح صدوق رضوان الله مرتبط شوم... ولی با میزگردانی نمی شود با عالم برزخ و ارواح گذشتگان مرتبط شد چنانکه با طالع بینی نمی شود فردای مردم را تعیین کرد[14].
4 مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: خیلی از خوارق عادات از جمله احضار ارواح مستند به قوت اراده و ایمان داشتن به تأثیر آن است، چون اراده تابع علم و یقین است. وقتی علم قطعی شد، حواس آنچه را که انسان به آن یقین دارد مشاهده می کند و به خود تلقین می کند که فلان شخص است و هیچ توجه به عدم آن ندارد و ممکن است با این تخیل امراضی را معالجه کند. از اینجا روشن شد که ملاک تحقق خوارق عادت علم جزمی است نه مطابقت این علم با خارج و واقع... مانند احضار ارواح که اصحاب آن دلیلی بیش از این که روح در خیال و یا حواس آنها ظاهر شده نه در خارج، ندارند و اگر روح واقعاً در خارج حاضر شده باشد همه آنها که حس طبیعی دارند باید آن را مشاهده کنند. با این توجیه چند تا اشکال درباره احضار ارواح حل شد.
1 کسی که بیدار است و روحش مشغول کارهای خود اوست چگونه روحش حاضر شده است، ولی او هیچ اطلاعی ندارد که روح او را در فلان محل احضار کرده اند با اینکه انسان یک روح بیشتر ندارد. جواب این است که احضار خیالی است.
2 روح جوهر مجرد است و به زمان و مکان نسبتی ندارد. جواب این است که روح تخیلی حاضر شده است نه واقعی.
3 یک روح به صورت های مختلف ظاهر می شود.
4 ارواح گاهی خلاف واقع خبر می دهند و یا بعضی روح ها بعض دیگر را تکذیب می کنند. جواب همه این ها این است که روح در مشاعر و خیال حاضر کننده حاضر شده نه در خارج به گونه ای که دیده شود[15].
و اگر مراد پرسشگر این باشد که شرعاً چگونه باشد. این یک مسأله ی فقهی و به طور کلی باید در این زمینه هر کس به مرجع تقلید خود مراجعه کند، لیکن برای اینکه مساله تا حدی روشن شود به یکی از نظریه های فقهی که در این مورد اظهار شده است اشاره می شود.
بعضی از دانشمندان بزرگ اسلامی اعتقاد دارند که دلیلی بر حرام بودن ارتباط با ارواح وجود ندارد و نمی توان آن را تا آنجا که به گناه و خلافی (مانند کشف اسرار مسلمانان) کشیده نشده باشد حرام دانست[16]. در عین حال اسلام اخبار و مطالب حاصل از این طریق را مورد اعتماد قرار نمی دهد و احکام شرعی و دستورات اجتماعی خود را بر پایه ی اینگونه اطلاعات بنا نمی کند[17].
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 بیست پاسخ، از هیات تحریریه در راه حق (ناشر مؤسسه در راه حق).
2 شهید مطهری، شناخت از دیدگاه قرآن، تنظیم از سید جواد وفائی (ناشر نشر وحید مشهد، چاپ اول) ص125 تا ص140.
3 محمد تقی فلسفی، گفتار فلسفی معاد از نظر روح و جسم (ناشر هیات نشر معارف اسلامی، نشریه 10) تهران، 1360، ص313 تا ص326.
4 آیة الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه (ناشر دار الکتب الاسلامیة) ج12، ص252 و ص255 و ج19، ص478 و ج1، ص382 و ج10، ص72 و...
5 ترجمه المیزان، ج1.
سؤال 2: آیا کسی که در دنیا در نماز سهل انگار بوده خواب او را دیده اند که وضع خوبی داشته و حال و موقعیت ممتازی را دارا می باشد آیا این قبیل خوابها درست است؟
پاسخ اجمالی:
آینده شخص را جز خداوند و کسانی که خدا بخواهد نمی دانند. و خواب را هم باید تعبیر کرد که واقعاً مراد چیست؟ چون به این سادگی نمی توان از گناه سهل انگاری در نماز گذشت و بر فرضی که خواب درست باشد، ممکن است آن شخص توبه نموده باشد و یا بعضی از اعمال خیر او باعث تخفیف گناه او شده باشد به هر حال بطور حتم نمی توان در مورد وضع و آینده آن شخص قضاوت کرد.
پاسخ تفصیلی:
مقدمةً به چند نکته اشاره می شود:
1 آینده انسان ها را جز خدا و کسانی که خدا بخواهد نمی دانند، حتی پیامبر اسلام (ص) فرمود: (من نمی دانم با من و شما (در آینده) چگونه رفتار خواهد شد[18]).
2 جز خواب پیامبران و ائمه اطهار(علیهم السلام)، مانند: خواب پیامبر (ص) در مورد فتح مکه[19] و خواب حضرت ابراهیم (ع) در مورد ذبح اسماعیل[20] خواب های دیگر در صورتی اعتبار دارند که رؤیای صادقه باشند تازه آنها هم نیاز به تعبیر (و بیان) دارد.
3 ممکن است بعضی اعمال انسان جبران کننده بعضی گناهان باشد، مانند جهاد در راه خدا[21]، دوری از گناهان کبیره[22]، تقوی داشتن[23]، قرض الحسنه دادن[24]، توبه نمودن[25] و محبت و ولایت اهل بیت (علیهم السلام) را داشتن[26].
بعد از این مقدمه در جواب باید گفت، اولا خواب اقسامی دارد، چنانکه پیامبر اسلام (ص) فرمود: (خواب و رؤیا سه گونه می باشد، گاهی بشارتی از ناحیه خداوند است و گاه وسیله غم و اندوه از سوی شیطان، و گاه مسائلی است که انسان در فکر خود می پروراند و آن را در خواب می بیند) بعضی از دانشمندان قسم چهارمی بر این خوابها افزوده اند، و آن خوابی است که نتیجه مستقیم وضع مزاجی و جسمانی انسان است[27]. درباره حقیقت رؤیا از نظر مادی چند علت می تواند داشته باشد.
1 رؤیا نتیجه مستقیم کارهای روزانه انسان باشد. 2 ممکن است یک سلسله آرزوهای برآورده نشده باعث دیدن خوابهائی شود. 3 ترس از چیزی باعث شود که انسان خواب آن را ببیند. و اما فلاسفه روحی تفسیر دیگری برای خواب ها دارند، آنها می گویند خواب و رؤیا بر چند قسم است:
1 خوابهای مربوط به گذشته زندگی و امیال و آرزوها که بخش مهمی از خوابهای انسان را تشکیل می دهد. 2 خوابهای پریشان و نامفهوم که معلول فعالیت توهم و خیال است. 3 خوابهایی که مربوط به آینده است و از آن گواهی می دهد[28].
نتیجه با توجه به اقسام خواب، خوابی که در سؤال مطرح شده، نیاز به تعبیر و بیان دارد که آیا واقعاً; مراد این بوده که آن شخص کاملا وضع خوبی دارد و هیچ عذابی ندیده است؟
برای اینکه ترک نماز و سهل انگاری در آن از گناهان بسیار بزرگی است چرا که در بعضی روایات داریم که سهل انگاری در نماز باعث نابودی دین انسان می شود[29] و باعث می شود که انسان از اسلام بی بهره باشد[30].
و ثانیاً: بر فرض، خواب مذکور از رؤیاهای صادقه باشد و تعبیر آن هم همان باشد که به ظاهر در خواب دیده، ممکن است آن شخص توبه نموده باشد و از گذشته خود پشیمان شده باشد و در حد توان قضای نماز را انجام داده باشد، و به فرزندان خود وصیت نموده که نماز قضای او را انجام دهند.
و ثالثاً ممکن است بعضی از اعمال خیر او باعث شده باشد که خداوند نسبت به او تخفیف قائل شده باشد، چنانکه در مقدمه بیان شد، جهاد، تقوی و ترک گناهان کبیره و... از اعمالی است که بعضی خطاهای انسان را جبران می کند، شاید محبت شدیدی نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت داشته که باعث تخفیف در حق او شده است.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 گفتارهای معنوی شهید مطهری، بحث توبه (انتشارات صدرا).
2 شهید دست غیب، گناهان کبیره، ج2.
3 ملا احمد نراقی، معراج السعادة (ناشر انتشارات هجرت) بحث توبه.
4 امام خمینی (قدس سره)، چهل حدیث (ناشر: نشر آثار امام) بحث توبه.
5 تفسیر نمونه، آیة الله مکارم شیرازی و همکاران (ناشر: دار الکتب الاسلامیة سال 1370) ج9، ص311 تا ص319، بحث رؤیا و خواب.
6 تعبیر خواب کامل، مترجم موسوی گرمارودی، قسمت مقدمه (ناشر انتشارات فؤاد).
7 گفتار فلسفی، معاد از نظر روح و جسم، محمد تقی فلسفی، (ناشر: هیات نشر معارف اسلامی نشریه، شماره 10، سال 1360) ص 322 رؤیای صادقه.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] حسین الماسیان، قوای نامرئی در بیان علوم، (انتشارات گوتنبرگ، چاپ اول، سال 1368)، ص 103102.
[2] فرید وجدی دائرة المعارف القرن العشرین (ناشر دار المعرفة، بیروت، لبنان، چاپ سوم) ج4، ص387.
[3] بیست پاسخ از هیات تحریریه مؤسسه در راه حق (ناشر: در راه حق، سال 1360) ص151.
[4] ر.ک: محمد تقی فلسفی معاد از نظر روح و جسم (ناشر هیئت نشر معارف اسلامی، سال 1360) ص314 و ص316. جریان علی (ع) و سلمان، مفصل در آن نقل شده است.
[5] بیست پاسخ، همان، ص152.
[6] آیة الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه (دار الکتب الاسلامیة) ج1، ص382.
[7] دایرة المعارف فرید و جدی، ج4، ص 365.
[8] معاد از نظر روح و جسم فلسفی، (پیشین) ص322.
[9] همان، ص313.
[10] قوای نامرئی (پیشین) ص104 تا ص107.
[11] همان، ص108.
[12] همان، ص110 تا ص155.
[13] فرید وجدی، دائرة المعارف، (پیشین) ج4، ص366.
[14] معاد فلسفی، ص321. (قبلا معرفی شد).
[15] علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ناشر دار الکتب الاسلامیة، سال 1379 ه ق، ج1، ص244 تا ص246.
این نظر کلیت ندارد و دلیل های بر خلاف آن داریم که فقط به یکی از آنها اشاره می شود (در صورتی که تظاهر ارواح را مربوط بقوه تخیل افراد بدانیم ناگزیر باید قبول کنیم که اولا فقط افراد جلسه باین و هم دچار می شوند و ثانیاً امکان احساس آن به هیچ وسیله برای دیگران وجود ندارد و اثر مثبتی بر اشیاء و اجسام نمی نماید.
در حالیکه دانشمندانی مانند ویلیام کروک شارل ریشه، اکاکوف، و گابریل دلان موفق شده اند از ارواح متظاهر در جلسه عکس برداری کنند به این ترتیب فرضیه توهم منتفی می شود و شکلهای منعکس در صفحه دوربین را نمی توان بحساب تخیل گذاشت) (قوای نامرئی (پیشین) ص108.
[16] بیست پاسخ، همان، ص153.
[17] بیست پاسخ، همان، ص143.
[18] احقاف/9.
[19] احزاب/4.
[20] صافات/105.
[21] رعد/195.
[22] نساء/31.
[23] مائدة/65.
[24] تغابن/17.
[25] اعراف/152.
[26] فیض کاشانی، تفسیر صافی، (ناشر مؤسسه اعلمی) ج1.
[27] آیة الله مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه (ناشر دار الکتب الاسلامیة، سال 1370) ج9، ص312.
[28] همان مدرک، ص312 تا ص315، تلخیص.
[29] علیرضا صابری یزدی، الحکم الزاهره، مکتب الاعلام الاسلامی، 1415 ه ق 1373 ه ش، ج2، ص214.
[30] همان مدرک، ص214.
- [سایر] احضار روح اموات چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] احضار روح و جنّ
- [آیت الله سیستانی] حکم شرعی احضار روح چیست ؟
- [سایر] آیا احضار روح صحت دارد؟ مثالهای معتبر ارائه بفرمایید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] افرادی هستند که کار هیپنوتیزم و احضار روح می کنند. می خواستم بدانم که کار آنها از نظر شرعی عیب دارد؟ البته اگر این کار برای تقویت ایمان انسان های دیگری که مثلا در حال دیدن احضار روح هستند باشد (همچنین افرادی که کار احضار روح می کنند پولی را نگیرند و فقط برای رضای خدا باشد ) از نظر شرعی اشکال دارد یا نه؟ اگر احضار روح و یا هیپنوتیزم برای روشن شدن حقیقتی باشد اشکال دارد یا نه؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] افرادی هستند که کار هیپنوتیزم و احضار روح می کنند. می خواستم بدانم که کار آنها از نظر شرعی عیب دارد؟ البته اگر این کار برای تقویت ایمان انسان های دیگری که مثلا در حال دیدن احضار روح هستند باشد (همچنین افرادی که کار احضار روح می کنند پولی را نگیرند و فقط برای رضای خدا باشد ) از نظر شرعی اشکال دارد یا نه؟ اگر احضار روح و یا هیپنوتیزم برای روشن شدن حقیقتی باشد اشکال دارد یا نه؟
- [سایر] حقیقت روح چیست؟ آیا احضار ارواح و دیدن روح گذشتگان ممکن است؟
- [سایر] آیا منافقان میتوانند با احضار روح مزاحمتی برای ایران ایجاد کنند؟
- [سایر] اگر بخواهیم با روح اموات خود ارتباط بر قرار کنیم چه باید بکنیم؟
- [سایر] چرا روزهای خاصی برای زیارت اموات تعیین شده است، آیا روح در قبر حضور دارد؟
- [آیت الله مظاهری] استفاده از خوابهای مغناطیسی و یا احضار روح و جن و رمل و اسطرلاب و سحر و جادو و مانند اینها برای شنود و تفحّص حرام است؛ چنانکه استفاده از مطلق علوم غریبه، گرچه برای تجسّس و شنود هم نباشد نیز حرام است و آنچه از این راهها به دست میآید حجّت نیست، مگر اینکه با قرائن دیگر یقین پیدا شود.
- [آیت الله اردبیلی] هزینه احضار بدهکار در صورتی که بدون اجازه طلبکار باشد، به عهده کفیل است و اگر با اجازه طلبکار بوده، به عهد او میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] (کفالت) عقدی است که به موجب آن شخص در مقابل طرف دیگر احضار شخص ثالثی را تعهّد میکند. متعهّد را در عقد کفالت (کفیل) و طرف دیگر را (مکفول له) میگویند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] یکی از هفت چیز کفالت را به هم میزند: اوّل: کفیل بدهکار را به دست طلبکار بدهد یا شخص مورد نظر را در دادگاه حاضر نماید. دوم: طلب طلبکار داده شود، یا به دیگری انتقال یابد یا شخص مورد نظر خودش در دادگاه حاضر شود. سوم: طلبکار از طلب خود بگذرد یا احضار شخص به دادگاه به جهتی - همچون صرفِ نظر کردن مدّعی - لازم نباشد. چهارم: بدهکار یا شخصی که احضار وی به دادگاه ضمانت شده بمیرد. پنجم: کفیل بمیرد. ششم: طلبکار یا کسی که حقّ احضار دیگری را به دادگاه دارد، کفیل را از کفالت آزاد کند. هفتم: کسی که میتوانسته بدهکار را در نزد طلبکار یا شخص مورد نظر را در دادگاه حاضر کند، پس از انجام عقد از انجام این کار ناتوان شود.
- [آیت الله مظاهری] تعلیم و تحصیل و به کارگیری رمل و اسطرلاب و علم طلسم و احضار ارواح و اجنّه و فرشته و خواب مغناطیسی و شعبده و کلّیه علوم غریبه حرام است، گرچه برای تفحّص و تجسّس نباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کفالت در صورتی صحیح است که کفیل به لفظی - اگر چه عربی نباشد - یا به عملی به طلبکار - مثلاً - بفهماند که من متعهدم هر وقت بدهکار خود را بخواهی به دست تو بدهم و بنا بر احتیاط طلبکار و نیز کسی که حقّ احضار دیگری را به دادگاه دارد و بدهکار و نیز کسی که احضار او را به دادگاه ضمانت میکند؛ باید قبول کنند. از شرایط صحّت کفالت این است که طلبکار حقّ مطالبه از بدهکار را داشته باشد، پس اگر بدهکار به جهتی - همچون فقر - شرعاً موظّف به پرداخت بدهی خود نباشد، کفالت باطل است و در کفالت برای احضار به دادگاه شرط است که حضور آن شخص در دادگاه لازم باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] بنابر احتیاط واجب زینت کردن مسجد به طلا حرام و همچنین بنابر احتیاط واجب، نباید صورت چیزهایی که مثل انسان وحیوان روح دارد، در مسجد نقش کنند ونقاشی چیزهائی که روح ندارد مثل گل وبوته مکروه است.
- [آیت الله وحید خراسانی] زینت کردن مسجد به طلا و صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد بنابر احتیاط واجب جایز نیست و نقاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته مکروه است
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بنابر احتیاط واجب نباید مسجد را به طلا زینت کنند و همچنین نباید بنابر احتیاط صورت چیزهائی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند، ولی نقّاشی چیزهائی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله سبحانی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند. و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.