سیری اجمالی در تاریخ احضار روح حضرت موسی (علیه السلام) این علم را ممنوع کرد، لکن (شاعول) نافرمانی کرد و توسط شخصی روح (شمویل) را حاضر کرد و هم چنین (رمن ها) ارواح اجداد خود را احضار می کردند؛ (یونانی ها) نیز در احضار ارواح دستی داشتند. (نزن) امپراطور روم، عده ای را برای احضار روح مادرش دعوت کرد. خلاصه آن که، (کاهنین) مصر و (لاماهای) تبّت، و (مغ های) ایران و (براهمه ی) هند از دیرباز علم احضار ارواح را می دانستند. در قرون وسطا، احضار، اولین بار توسط دختران (میس فوکس) آلمانی در سال 1848 انجام گرفت و کسی که آن را جزء علم مثبت قرار داد (الان کاردک) بود که بعد از ده سال تلاش، کتاب ارواح را چاپ کرد و بعد از او (ویلیام کردک) و (گابریل)، پیشرفت شگفت انگیزی در این دانش به وجود آوردند.[1] تحقیقات علمی و کاوش های تجربی، مسأله ی احضار ارواح را تأیید می کند. یک استاد انگلیسی به نام (هووسن) می گوید: من و استادم (هرلوب) که هر دو مادی بودیم، بعد از 12 سال تحقیق، امروز سخت باور داریم که ارتباط با ارواح و گفت گو با آنها ممکن است و دلایل قاطعی به دست آورده ایم.[2] در سال 1869، یعنی 22 سال پس از ظهور علم ارتباط با ارواح، در غرب یک هئیت 33 نفری از دانشمندان، روحانیون و... از طرف انجمن زبان شناسان انگلستان مأموریت یافتند تا به این مسأله رسیدگی کنند، بعد از یک سال و نیم بررسی و آزمایش، رأی خود را مبنی بر تصدیق اصول رابطه با ارواح به انجمن مزبور تسلیم کردند.[3] از نظر دینی، ارتباط با ارواح از سال ها پیش در منابع اسلامی مطرح بوده و گاهی بعضی ائمه ی طاهرین(علیهم السلام) در بیداری با ارواح گذشتگان مرتبط شده و با آنان سخن گفته اند.[4] اقسام ارتباط با ارواح الف) به وسیله ی خوابانیدن شخص، که از آن به خواب مغناطیسی (هپنوتیزم، مانیه تیزم و تله پاتی) یاد می شود؛[5] ب) به وسیله ی احضار ارواح؛[6] ج) به صورت رؤیای صادقه؛[7] د) در حال بیداری.[8] می پردازیم به اصل پاسخ: برای ارتباط با ارواح بازماندگان، واسطه لازم است. این واسطه، می تواند انسان یا چیزی دیگر باشد. افرادی که واسطه قرار می گیرند باید دارای قوه ی (مدیوم منیط) باشند، که عبارت است از خاصیتی که در بدن مدیوم (واسطه) وجود دارد و در حال خواب یا بیداری، اثر سیّال لطیف حیاتی از او خارج می گردد و ارواح که بدون کمک سیال حیاتی که از بدن اشخاص زنده قرض می گیرند نمی توانند به سهولت در عالم ماده تظاهر نمایند، از سیال بدن مدیوم، برای حضور و ارتباط استفاده می کنند. گر چه نیروی مدیوم منیط، کم و بیش، در همه وجود دارد، لکن همه ی افراد برای مدیوم شدن استعداد ندارند. برای این که مدیوم در حالت خواب مصنوعی با ارواح ارتباط برقرار کند او را می خوابانند، سپس عامل، از نزدیک ترین روح مقدس خواهش می کند روح مورد نظر را با مدیوم، مرتبط سازد.[9] فرید وجدی می گوید: دانشمندان اروپا و آمریکا با استفاده از فن احضار ارواح، روح را به شکل روشن حاضر می بینند و با او صحبت می کنند و برای آنها ثابت می شود که روح فلان شخص است.[10] مرحوم فلسفی می فرماید: با آن که از نظر دینی، ارتباط با ارواح گذشتگان را در بیداری ممکن می دانم و خیلی مایلم وسیله ای به دست آید تا با روح شیخ طوسی و صدوق (رحمهما الله) مرتبط شوم... ولی با میزگردانی نمی شود با عالم برزخ و ارواح گذشتگان مرتبط شد، چنان که با طالع بینی نمی شود فردای مردم را تعیین کرد.[11] علامه طباطبایی نیز می فرماید: خیلی از خوارق عادات، از جمله احضار ارواح، مستند به قوت و اراده و ایمان داشتن به تأثیر آن است؛ چون اراده تابع علم و یقین است، وقتی علم قطعی شد، حواس، آنچه را انسان به آن یقین دارد مشاهده می کند و به خود تلقین می کند که فلان شخص است و هیچ توجه به عدم آن ندارد و ممکن است با این تخیل امراضی را معالجه کرد. از این جا معلوم شد که ملاک تحقق خوارق عادات، علم جزمی است نه مطابقت این علم با خارج و واقع...؛ مانند احضار ارواح که اصحاب آن دلیلی بیش از این که روح در خیال و یا حواس آنها ظاهر شده نه خارج، ندارند و اگر روح واقعاً در خارج ظاهر شده باشد، باید همه ی آنهایی که حس طبیعی دارند، آن را مشاهده کنند. با این توجیه چند اشکال درباره ی احضار ارواح حل می شود مانند: کسی که بیدار است و روحش مشغول کارهای خود اوست، چگونه روحش حاضر شده است و او هیچ اطلاعی ندارد که روح او را در فلان محل احضار کرده اند، با این که هر انسانی یک روح بیش تر ندارد؟ جواب این است که احضار خیالی است. روح مجرد است و غیبت و حضور برای او معنا ندارد. آنها روح تخیلی را احضار می کنند نه واقعی را؛ لذا یک روح به صورت ها و قیافه های مختلف آشکار می شود.[12] شاید مراد علامه (ره) از حضور روحِ تخیلی، بعضی از اقسام احضار ارواح باشد، وگرنه در بعضی موارد سایر اعضای جلسه هم موفق به دیدار و حتی عکس برداری از روح احضاری شده اند.[13] پی نوشتها: [1]. حسین الماسیان، قوای نامرئی در بیان علوم، ص 102. [2]. فرید وجدی، دایرة المعارف القرن العشرین، ج 4، ص 387. [3]. محمدتقی فلسفی، معاد از نظر روح و جسم، ص 314. [4]. جعفر سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ص 95 146: ایشان صحت ارتباط با ارواح را از قرآن و سنت مشروحاً اثبات کرده و نیز نمونه هایی از سخن گفتن ائمه(علیهم السلام) با ارواح را آورده اند. [5]. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 1، ص 382. [6]. دایرة المعارف القرن العشرین، ج 4، ص 365. [7]. معاد از نظر جسم و روح، ص 322. [8]. همان، ص 313. [9]. قوای نامرئی، ص 104. [10]. دایرة المعارف القرن العشرین، ج 4، ص 366. [11]. معاد از نظر جسم و روح، ص 321. [12]. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 244. [13]. ر.ک: حسین الماسیان، قوای نامرئی، ص 108: ویلیام کروک، شارل ریشه، اکاکوف و... موفق به عکس برداری شده اند. منبع: آخرین سفر، رحیم لطیفی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1385)
سیری اجمالی در تاریخ احضار روح
حضرت موسی (علیه السلام) این علم را ممنوع کرد، لکن (شاعول) نافرمانی کرد و توسط شخصی روح (شمویل) را حاضر کرد و هم چنین (رمن ها) ارواح اجداد خود را احضار می کردند؛ (یونانی ها) نیز در احضار ارواح دستی داشتند. (نزن) امپراطور روم، عده ای را برای احضار روح مادرش دعوت کرد. خلاصه آن که، (کاهنین) مصر و (لاماهای) تبّت، و (مغ های) ایران و (براهمه ی) هند از دیرباز علم احضار ارواح را می دانستند. در قرون وسطا، احضار، اولین بار توسط دختران (میس فوکس) آلمانی در سال 1848 انجام گرفت و کسی که آن را جزء علم مثبت قرار داد (الان کاردک) بود که بعد از ده سال تلاش، کتاب ارواح را چاپ کرد و بعد از او (ویلیام کردک) و (گابریل)، پیشرفت شگفت انگیزی در این دانش به وجود آوردند.[1]
تحقیقات علمی و کاوش های تجربی، مسأله ی احضار ارواح را تأیید می کند. یک استاد انگلیسی به نام (هووسن) می گوید:
من و استادم (هرلوب) که هر دو مادی بودیم، بعد از 12 سال تحقیق، امروز سخت باور داریم که ارتباط با ارواح و گفت گو با آنها ممکن است و دلایل قاطعی به دست آورده ایم.[2]
در سال 1869، یعنی 22 سال پس از ظهور علم ارتباط با ارواح، در غرب یک هئیت 33 نفری از دانشمندان، روحانیون و... از طرف انجمن زبان شناسان انگلستان مأموریت یافتند تا به این مسأله رسیدگی کنند، بعد از یک سال و نیم بررسی و آزمایش، رأی خود را مبنی بر تصدیق اصول رابطه با ارواح به انجمن مزبور تسلیم کردند.[3]
از نظر دینی، ارتباط با ارواح از سال ها پیش در منابع اسلامی مطرح بوده و گاهی بعضی ائمه ی طاهرین(علیهم السلام) در بیداری با ارواح گذشتگان مرتبط شده و با آنان سخن گفته اند.[4]
اقسام ارتباط با ارواح
الف) به وسیله ی خوابانیدن شخص، که از آن به خواب مغناطیسی (هپنوتیزم، مانیه تیزم و تله پاتی) یاد می شود؛[5]
ب) به وسیله ی احضار ارواح؛[6]
ج) به صورت رؤیای صادقه؛[7]
د) در حال بیداری.[8]
می پردازیم به اصل پاسخ: برای ارتباط با ارواح بازماندگان، واسطه لازم است. این واسطه، می تواند انسان یا چیزی دیگر باشد. افرادی که واسطه قرار می گیرند باید دارای قوه ی (مدیوم منیط) باشند، که عبارت است از خاصیتی که در بدن مدیوم (واسطه) وجود دارد و در حال خواب یا بیداری، اثر سیّال لطیف حیاتی از او خارج می گردد و ارواح که بدون کمک سیال حیاتی که از بدن اشخاص زنده قرض می گیرند نمی توانند به سهولت در عالم ماده تظاهر نمایند، از سیال بدن مدیوم، برای حضور و ارتباط استفاده می کنند. گر چه نیروی مدیوم منیط، کم و بیش، در همه وجود دارد، لکن همه ی افراد برای مدیوم شدن استعداد ندارند. برای این که مدیوم در حالت خواب مصنوعی با ارواح ارتباط برقرار کند او را می خوابانند، سپس عامل، از نزدیک ترین روح مقدس خواهش می کند روح مورد نظر را با مدیوم، مرتبط سازد.[9]
فرید وجدی می گوید:
دانشمندان اروپا و آمریکا با استفاده از فن احضار ارواح، روح را به شکل روشن حاضر می بینند و با او صحبت می کنند و برای آنها ثابت می شود که روح فلان شخص است.[10]
مرحوم فلسفی می فرماید:
با آن که از نظر دینی، ارتباط با ارواح گذشتگان را در بیداری ممکن می دانم و خیلی مایلم وسیله ای به دست آید تا با روح شیخ طوسی و صدوق (رحمهما الله) مرتبط شوم... ولی با میزگردانی نمی شود با عالم برزخ و ارواح گذشتگان مرتبط شد، چنان که با طالع بینی نمی شود فردای مردم را تعیین کرد.[11]
علامه طباطبایی نیز می فرماید:
خیلی از خوارق عادات، از جمله احضار ارواح، مستند به قوت و اراده و ایمان داشتن به تأثیر آن است؛ چون اراده تابع علم و یقین است، وقتی علم قطعی شد، حواس، آنچه را انسان به آن یقین دارد مشاهده می کند و به خود تلقین می کند که فلان شخص است و هیچ توجه به عدم آن ندارد و ممکن است با این تخیل امراضی را معالجه کرد. از این جا معلوم شد که ملاک تحقق خوارق عادات، علم جزمی است نه مطابقت این علم با خارج و واقع...؛ مانند احضار ارواح که اصحاب آن دلیلی بیش از این که روح در خیال و یا حواس آنها ظاهر شده نه خارج، ندارند و اگر روح واقعاً در خارج ظاهر شده باشد، باید همه ی آنهایی که حس طبیعی دارند، آن را مشاهده کنند.
با این توجیه چند اشکال درباره ی احضار ارواح حل می شود مانند:
کسی که بیدار است و روحش مشغول کارهای خود اوست، چگونه روحش حاضر شده است و او هیچ اطلاعی ندارد که روح او را در فلان محل احضار کرده اند، با این که هر انسانی یک روح بیش تر ندارد؟ جواب این است که احضار خیالی است. روح مجرد است و غیبت و حضور برای او معنا ندارد. آنها روح تخیلی را احضار می کنند نه واقعی را؛ لذا یک روح به صورت ها و قیافه های مختلف آشکار می شود.[12]
شاید مراد علامه (ره) از حضور روحِ تخیلی، بعضی از اقسام احضار ارواح باشد، وگرنه در بعضی موارد سایر اعضای جلسه هم موفق به دیدار و حتی عکس برداری از روح احضاری شده اند.[13]
پی نوشتها:
[1]. حسین الماسیان، قوای نامرئی در بیان علوم، ص 102.
[2]. فرید وجدی، دایرة المعارف القرن العشرین، ج 4، ص 387.
[3]. محمدتقی فلسفی، معاد از نظر روح و جسم، ص 314.
[4]. جعفر سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ص 95 146: ایشان صحت ارتباط با ارواح را از قرآن و سنت مشروحاً اثبات کرده و نیز نمونه هایی از سخن گفتن ائمه(علیهم السلام) با ارواح را آورده اند.
[5]. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 1، ص 382.
[6]. دایرة المعارف القرن العشرین، ج 4، ص 365.
[7]. معاد از نظر جسم و روح، ص 322.
[8]. همان، ص 313.
[9]. قوای نامرئی، ص 104.
[10]. دایرة المعارف القرن العشرین، ج 4، ص 366.
[11]. معاد از نظر جسم و روح، ص 321.
[12]. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 244.
[13]. ر.ک: حسین الماسیان، قوای نامرئی، ص 108: ویلیام کروک، شارل ریشه، اکاکوف و... موفق به عکس برداری شده اند.
منبع: آخرین سفر، رحیم لطیفی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1385)
- [سایر] احضار روح اموات چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] احضار روح و جنّ
- [آیت الله سیستانی] حکم شرعی احضار روح چیست ؟
- [سایر] آیا احضار روح صحت دارد؟ مثالهای معتبر ارائه بفرمایید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] افرادی هستند که کار هیپنوتیزم و احضار روح می کنند. می خواستم بدانم که کار آنها از نظر شرعی عیب دارد؟ البته اگر این کار برای تقویت ایمان انسان های دیگری که مثلا در حال دیدن احضار روح هستند باشد (همچنین افرادی که کار احضار روح می کنند پولی را نگیرند و فقط برای رضای خدا باشد ) از نظر شرعی اشکال دارد یا نه؟ اگر احضار روح و یا هیپنوتیزم برای روشن شدن حقیقتی باشد اشکال دارد یا نه؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] افرادی هستند که کار هیپنوتیزم و احضار روح می کنند. می خواستم بدانم که کار آنها از نظر شرعی عیب دارد؟ البته اگر این کار برای تقویت ایمان انسان های دیگری که مثلا در حال دیدن احضار روح هستند باشد (همچنین افرادی که کار احضار روح می کنند پولی را نگیرند و فقط برای رضای خدا باشد ) از نظر شرعی اشکال دارد یا نه؟ اگر احضار روح و یا هیپنوتیزم برای روشن شدن حقیقتی باشد اشکال دارد یا نه؟
- [سایر] حقیقت روح چیست؟ آیا احضار ارواح و دیدن روح گذشتگان ممکن است؟
- [سایر] آیا منافقان میتوانند با احضار روح مزاحمتی برای ایران ایجاد کنند؟
- [سایر] اگر بخواهیم با روح اموات خود ارتباط بر قرار کنیم چه باید بکنیم؟
- [سایر] چرا روزهای خاصی برای زیارت اموات تعیین شده است، آیا روح در قبر حضور دارد؟
- [آیت الله مظاهری] استفاده از خوابهای مغناطیسی و یا احضار روح و جن و رمل و اسطرلاب و سحر و جادو و مانند اینها برای شنود و تفحّص حرام است؛ چنانکه استفاده از مطلق علوم غریبه، گرچه برای تجسّس و شنود هم نباشد نیز حرام است و آنچه از این راهها به دست میآید حجّت نیست، مگر اینکه با قرائن دیگر یقین پیدا شود.
- [آیت الله اردبیلی] هزینه احضار بدهکار در صورتی که بدون اجازه طلبکار باشد، به عهده کفیل است و اگر با اجازه طلبکار بوده، به عهد او میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] (کفالت) عقدی است که به موجب آن شخص در مقابل طرف دیگر احضار شخص ثالثی را تعهّد میکند. متعهّد را در عقد کفالت (کفیل) و طرف دیگر را (مکفول له) میگویند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] یکی از هفت چیز کفالت را به هم میزند: اوّل: کفیل بدهکار را به دست طلبکار بدهد یا شخص مورد نظر را در دادگاه حاضر نماید. دوم: طلب طلبکار داده شود، یا به دیگری انتقال یابد یا شخص مورد نظر خودش در دادگاه حاضر شود. سوم: طلبکار از طلب خود بگذرد یا احضار شخص به دادگاه به جهتی - همچون صرفِ نظر کردن مدّعی - لازم نباشد. چهارم: بدهکار یا شخصی که احضار وی به دادگاه ضمانت شده بمیرد. پنجم: کفیل بمیرد. ششم: طلبکار یا کسی که حقّ احضار دیگری را به دادگاه دارد، کفیل را از کفالت آزاد کند. هفتم: کسی که میتوانسته بدهکار را در نزد طلبکار یا شخص مورد نظر را در دادگاه حاضر کند، پس از انجام عقد از انجام این کار ناتوان شود.
- [آیت الله مظاهری] تعلیم و تحصیل و به کارگیری رمل و اسطرلاب و علم طلسم و احضار ارواح و اجنّه و فرشته و خواب مغناطیسی و شعبده و کلّیه علوم غریبه حرام است، گرچه برای تفحّص و تجسّس نباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کفالت در صورتی صحیح است که کفیل به لفظی - اگر چه عربی نباشد - یا به عملی به طلبکار - مثلاً - بفهماند که من متعهدم هر وقت بدهکار خود را بخواهی به دست تو بدهم و بنا بر احتیاط طلبکار و نیز کسی که حقّ احضار دیگری را به دادگاه دارد و بدهکار و نیز کسی که احضار او را به دادگاه ضمانت میکند؛ باید قبول کنند. از شرایط صحّت کفالت این است که طلبکار حقّ مطالبه از بدهکار را داشته باشد، پس اگر بدهکار به جهتی - همچون فقر - شرعاً موظّف به پرداخت بدهی خود نباشد، کفالت باطل است و در کفالت برای احضار به دادگاه شرط است که حضور آن شخص در دادگاه لازم باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] بنابر احتیاط واجب زینت کردن مسجد به طلا حرام و همچنین بنابر احتیاط واجب، نباید صورت چیزهایی که مثل انسان وحیوان روح دارد، در مسجد نقش کنند ونقاشی چیزهائی که روح ندارد مثل گل وبوته مکروه است.
- [آیت الله وحید خراسانی] زینت کردن مسجد به طلا و صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد بنابر احتیاط واجب جایز نیست و نقاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته مکروه است
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بنابر احتیاط واجب نباید مسجد را به طلا زینت کنند و همچنین نباید بنابر احتیاط صورت چیزهائی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند، ولی نقّاشی چیزهائی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله سبحانی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند. و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.