عالم برزخ متوسط بین دنیا و آخرت است و برخی خصوصیات این جهان را از قبیل (محدودیت زمانی) داراست ولی در عین حال مربوط به عالم عقبی و اولین مرحله عالم ملکوت است. آیات و روایات متعددی گواه برآنست که‌انسان موءمن در عالم برزخ متنعم به نعمت‌های الهی است؛ چنان‌که در خبر است : القبر اما روضه من ریاض الجنه و اما حفره من حفر النیران‌؛ برزخ یا بوستانی از گلزار بهشت است و یا حفره‌ای از گودال‌های آتش‌. و نیز روایات زیادی صراحت دارد که اعمال انسان در قبر با او همراهند و پشتیبان یا عذاب دهنده اویند تا در قیامت بر خداوند عرضه شوند. البته برخی از موءمنین نیز در قبر معذبند و این عذاب کفاره گناهانشان خواهد بود تا در قیامت وارد بهشت گردند. نکته دیگر آن که آنچه در قبر مورد سوال است نوعا اعتقادات انسان می‌باشد ولی بررسی تفصیلی اعمال مربوط به قیامت است. برای آگاهی بیشتر ر . ک: 1- حیات برزخی، علی محمداسدی 2- عالم برزخ در چند قدمی ما، محمدی اشتهاردی 3- سیاحت غرب، نجفی قوچانی 4- معاد شناسی، آیت‌اللَّه طهرانی فرد گناهکاری که در زمان های بسیارگذشته می زیسته و فوت کرده و در عالم برزخ به تناسب اعمال خود دارد مجازات می شود و فردی که در آخر زمان در عصر نزدیک به قیامت می میرد و عذاب برزخی داردو نیز افراد صالح و مؤمن گذشته وحال ، در حالی که انتخاب زمان و دوران زندگی دست خود آدم نیست عدالت خدا چگونه در مورد این افراد برقرار می شود مسلماً فردی که در آخر الزمان می میرد مثلاً یک روز مانده به قیامت وفرد بسیار ظالم و گناهکاری بوده ، خوب یک روز عذاب برزخی داردشاید خیلی گناهکارتر از فردی باشد که در دوران اولیه مرده است و قرون زیادی عذاب برزخی کشیده ، این مسأله چگونه تعریف می شود؟ اولا باید توجه داشت که ذهن ما به پدیده های هستی از دریچه زمان و مکان می نگرد و چیزی که دارای زمان و مکان نباشد را درک نمی کند. اما عالم برزخ و نظام حاکم بر آن از زمان و مکان و حرکت تهی است. بنابراین اوضاع حاکم بر آن را نمی توان با ذهن محدود انسانی درک کرد. اگر این سوال پیش می آید که عالم برزخ برای بعضی طولانی یا کوتاه است بدین خاطر است که ما با ذهن خویش به آن نگاه می نگریم و آن را همچون دنیا دارای (زمان) تصور می کنیم. در صورتی که در جهان برزخ زمان و مکان وجود ندارد دلیل بر اینکه عالم برزخ بدون زمان و مکان است این است که در صورت وجود زمان و مکان در عالم برزخ، عالم برزخ همان عالم دنیاست نه دنیای جدید. (ر.ک: معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج2، ص123، نوشته محمد شجاعی، شرکت سهامی انتشار) ثانیا عالم برزخ جهانی است که بهشت و جهنم برزخی در آن واقع شده است پس انسان در گذشته ای که در سایه رحمت خاصه خدا آرمیده است در بهشت برزخی جای گرفته و هرچه این سکونت طولانی تر گردد برای او لذت آفرین تر است. انسان گنهکار نیز برای تصفیه روح خویش و پا گذاردن به بهشت برزخی می بایست ابتدا در جهنم برزخی وارد گردد. چنین روحی بسته به نوع و مقدار آلودگی خویش مدتی را در این جهنم سپری می کند و آنگاه که پاک شد به بهشت قدم می نهد. پس طولانی شدن مدت سکونت روح در جهنم برزخی بسته به شدت گناهان و آلودگی او است. بنابراین برزخ افراد پیش از ما یا بعد از ما با توجه به اعمال و افکار روح آنها رقم می خورد. برخی از آنها که بسیار پاک و زیبایند، مثل شهدا، یکسره به بهشت پای می نهند و از زیبائی های بهشت بهره مند می برند و برخی هم مدتی را در جهنم سپری کرده و بعد به بهشت می روند و برخی نیز برای همیشه در جهنم باقی می مانند همچون سران کفر و الحاد. www.morsalat.com
انسانها در برزخ چه می کنند ؟ در انتظار ند تا قیامت کبری ، یا درآن فاصله هم مورد بازخواست و مجازات یا تشویق و... قرار دارند؟
عالم برزخ متوسط بین دنیا و آخرت است و برخی خصوصیات این جهان را از قبیل (محدودیت زمانی) داراست ولی در عین حال مربوط به عالم عقبی و اولین مرحله عالم ملکوت است. آیات و روایات متعددی گواه برآنست کهانسان موءمن در عالم برزخ متنعم به نعمتهای الهی است؛ چنانکه در خبر است : القبر اما روضه من ریاض الجنه و اما حفره من حفر النیران؛ برزخ یا بوستانی از گلزار بهشت است و یا حفرهای از گودالهای آتش. و نیز روایات زیادی صراحت دارد که اعمال انسان در قبر با او همراهند و پشتیبان یا عذاب دهنده اویند تا در قیامت بر خداوند عرضه شوند. البته برخی از موءمنین نیز در قبر معذبند و این عذاب کفاره گناهانشان خواهد بود تا در قیامت وارد بهشت گردند. نکته دیگر آن که آنچه در قبر مورد سوال است نوعا اعتقادات انسان میباشد ولی بررسی تفصیلی اعمال مربوط به قیامت است. برای آگاهی بیشتر ر . ک: 1- حیات برزخی، علی محمداسدی 2- عالم برزخ در چند قدمی ما، محمدی اشتهاردی 3- سیاحت غرب، نجفی قوچانی 4- معاد شناسی، آیتاللَّه طهرانی
فرد گناهکاری که در زمان های بسیارگذشته می زیسته و فوت کرده و در عالم برزخ به تناسب اعمال خود دارد مجازات می شود و فردی که در آخر زمان در عصر نزدیک به قیامت می میرد و عذاب برزخی داردو نیز افراد صالح و مؤمن گذشته وحال ، در حالی که انتخاب زمان و دوران زندگی دست خود آدم نیست عدالت خدا چگونه در مورد این افراد برقرار می شود مسلماً فردی که در آخر الزمان می میرد مثلاً یک روز مانده به قیامت وفرد بسیار ظالم و گناهکاری بوده ، خوب یک روز عذاب برزخی داردشاید خیلی گناهکارتر از فردی باشد که در دوران اولیه مرده است و قرون زیادی عذاب برزخی کشیده ، این مسأله چگونه تعریف می شود؟
اولا باید توجه داشت که ذهن ما به پدیده های هستی از دریچه زمان و مکان می نگرد و چیزی که دارای زمان و مکان نباشد را درک نمی کند. اما عالم برزخ و نظام حاکم بر آن از زمان و مکان و حرکت تهی است. بنابراین اوضاع حاکم بر آن را نمی توان با ذهن محدود انسانی درک کرد.
اگر این سوال پیش می آید که عالم برزخ برای بعضی طولانی یا کوتاه است بدین خاطر است که ما با ذهن خویش به آن نگاه می نگریم و آن را همچون دنیا دارای (زمان) تصور می کنیم. در صورتی که در جهان برزخ زمان و مکان وجود ندارد دلیل بر اینکه عالم برزخ بدون زمان و مکان است این است که در صورت وجود زمان و مکان در عالم برزخ، عالم برزخ همان عالم دنیاست نه دنیای جدید. (ر.ک: معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج2، ص123، نوشته محمد شجاعی، شرکت سهامی انتشار)
ثانیا عالم برزخ جهانی است که بهشت و جهنم برزخی در آن واقع شده است پس انسان در گذشته ای که در سایه رحمت خاصه خدا آرمیده است در بهشت برزخی جای گرفته و هرچه این سکونت طولانی تر گردد برای او لذت آفرین تر است. انسان گنهکار نیز برای تصفیه روح خویش و پا گذاردن به بهشت برزخی می بایست ابتدا در جهنم برزخی وارد گردد. چنین روحی بسته به نوع و مقدار آلودگی خویش مدتی را در این جهنم سپری می کند و آنگاه که پاک شد به بهشت قدم می نهد. پس طولانی شدن مدت سکونت روح در جهنم برزخی بسته به شدت گناهان و آلودگی او است.
بنابراین برزخ افراد پیش از ما یا بعد از ما با توجه به اعمال و افکار روح آنها رقم می خورد. برخی از آنها که بسیار پاک و زیبایند، مثل شهدا، یکسره به بهشت پای می نهند و از زیبائی های بهشت بهره مند می برند و برخی هم مدتی را در جهنم سپری کرده و بعد به بهشت می روند و برخی نیز برای همیشه در جهنم باقی می مانند همچون سران کفر و الحاد.
www.morsalat.com
- [سایر] آیا انسانها پس از مرگ به برزخ می روند یا بعد از قیامت؟
- [سایر] آیا وقتی که مردم از عالم قبر خارج و به سوی عالم نفس و قیامت وارد شدند قیامت کبری بر پا می شود؟
- [سایر] آیا عالم قیامت مانند عالم برزخ در ملکوت جهان قرار دارد یا مانندعالم دنیا تغییر و تحولات دارد؟
- [سایر] در یکی از جواب های که در سایت خوب شما خواندم چنین نوشته بودید: (عوالم وجود در طول هم قرار دارند و هر مرتبه نازله عبارت است از مظهر و مثالی برای مراتب بالاتر که این مرحله نازله در ظل آن مرحله پدیدار می شود، و دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، نازل ترین مراتب عالم موجودات است که عالم مجاز و عالم پوسته ها است و موجودات این عالم تنها نشانه و مثالی از عالم بالایند. و بالاتر از این عالم عالمی است که در قوس صعودمان عالم برزخ است که واسطه بین عالم دنیا و عالم قیامت است و عالم برزخ همان عالم صورت و معنا است و ما فوق آن همان عالم قیامت است که عالم \"جمع\" و عالم حقیقت و عالم حیات و منتهای سیر بشریت است. همانا از نام های قیامت می توان به \"الحاقه\" اشاره کرد که به معنای حاق واقع و عین واقعیت است؛ یعنی روزی که در آن همه اسرار و بواطن امور آشکار می شود: \"یوم تبلی السرائر\".پس قیامت روزی است که در آن همه اسرار آشکار شده و عالم حیات است: \"و أن الدار الآخرة لهی الحیوان لو کانوا یعلمون\".آیا شرحی برای این قسمت از جواب وجود دارد؟؛ زیرا بحث مهمی است و برای من اهمیت زیادی دارد. آیا وجود یک حقیقت کشیده شده است؟ از شما تقاضا داریم که مفصلا جوابم را بدهید. از این که سایتی علمی و دقیق مانند سایت شما را پیدا کرده ام بسیار خوشوقت هستم. با تشکر فراوان
- [سایر] بسمه تعالی باعرض سلام وتحیت 1-آیا در قرآن درجا یا جاهایی" واو" به معنای زیرا آمده است؟ در صورت امکان مثال بزنید مثلا درمعنای آیه شریفه70 سوره مبارکه اسراء(ولقد کرمنا بنی آدم وحملناهم فی البر والبحرو رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا) می توان گفت که ما به انسان کرامت بخشیدیم چرا؟چون وحملناهم فی البر والبحرو رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا 2-این جمله به چه معناست؟ با این بیان روشن می گردد که عطف جمله (و حملناهم ...) و جمله و (رزقناهم ...) بر (تکریم ) از قبیل عطف مصداقی است که از عنوانی کلی انتزاع شده و بر آن متفرع شود 3-وآیاجن عقل دارند یا خیر؟آیا ممکن است عقل نداشته باشند ودر روز قیامت مورد بازخواست الهی قرار بگیرند؟دربینش قرانی یا روایی ایا جن بعد مادی هم دارد؟ 4-درآیه33/بقره،ضمیر هم در کلمه" اسمائهم" به چه کسانی بر می گردد؟
- [سایر] همواره شنیده بودم که مردم بعد از روز قیامت و روز حشر و روز حساب، بعضی از آنها وارد بهشت می شوند به عنوان پاداششان بر اعمال نیکی که در دنیا انجام داده اند و بعضی دیگر وارد دوزخ می شوند به عنوان عذاب بر اعمال زشتی که در دنیا انجام دادند. به عبارت دیگر، در جهان آینده بهشت یا جهنم است که در انتظار مردم خواهد بود، یا نعمت یا نقمت است که نصیب آنها خواهد شد. محور سؤال من در مورد نعمت و عذاب آخرت نیست، بلکه بیشتر در مورد نعمت و عذاب قبر که انسان بعد از فوت و قبل از روز قیامت دچار آن خواهد شد، می باشد. آیا در آن هنگام، مؤمنان با نعمت قبر متنعم شده و کفار با عذاب قبر معذب می شوند؟ در کتاب تفسیر الکاشف علامه محمد جواد مغنیه، ج 1، ص 407، بحث در باره عذاب قبر تحت عنوان حساب قبر آمده است که مؤلف محترم، انسان را بعد از مرگ به چهار قسمت تقسیم می نماید. از شما خواهشمندم که در مورد آن چهار گروه؛ به ویژه گروه سوم و چهارم؛ توضیح بفرمایید. در گروه سوم، شیخ مفید قائل به این است که آنها بعد از مرگ، مردم مشکوکی هستند. مراد از مشکوک بودن در این جا چیست؟ و نسبت به گروه چهارم، ایشان می فرمایند که آنها مرده اند، ولی تا روز نشر و محشر در عالم اموات به سر می برند. مراد از گروه چهارم را در این زمینه توضیح فرمایید؟ شیخ مفید هم بر اساس روایات از امامان معصوم (ع) که می فرمایند: "بعضی از مردگان در عالم قبر عذاب را نمی بینند" استناد می کنند.
- [سایر] با توجه به اینکه خداوند هم دانا و هم توانا است، و همه نعمات و استعدادها را در هر انسانی به طور مساوی و با عدالت قرار داده، پس چرا یک کودکی از مادر به صورت ناقص عقلی و جسمی به دنیا میآید و در جای دیگر کودکی سالم و با هوش به دنیا میآید و این از عدل خداوندی به دور است که هر دو در این دنیا تا موقعی که بمیرند زندگی کنند، اولی در درد و رنج و دومی در راحتی و بعد در عالم برزخ منتظر روز قیامت بمانند تا حساب پس بدهند. پس چطور خدا گفته که همه آدمها را در شرایط مساوی آفریدم که با رفتار خودشان میتوانند بالاتر از فرشته یا پستتر از حیوانات باشند، در حالیکه آن کودک هیچ اختیاری از خود ندارد. پس بحث اختیار و اجبار چه میشود؟ به گفته شما این مسئله اجباری برای زندگی آن کودک در این جهان و پاداش اجباری از سوی خدا به خاطر نقص جسمی صورت میپذیرد. آیا میشود گفت که این نتیجه و عاقبت زندگی قبلی او است که به دلیل گناهان بسیار مستحق این شرایط شده است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سالروز ولادت امام هفتم(علیه السلام)، مقارن با ایّام سوگواری حضرت سیّدالشهدا(علیه السلام) و یارانش می باشد، که جمع بین این دو در اذهان عمومی تا حدّی متناقض می نماید. در حالی که نسبت به میلاد حضرت زینب کبری(علیها السلام) که در ایّام فاطمیّه و در شعاع شهادت حضرت زهرا(علیها السلام) قرار گرفته، این مشکل به ذهن نمی آید. در مقایسه این دو، نکات ذیل حائز اهمیّت است: 1 فاصله زمانی ولادت امام موسی بن جعفر(علیه السلام) (هفتم صفر، بنابر تنها روایت موجود) از شهادت امام حسین(علیه السلام) حدود 26 روز می باشد. در حالی که میلاد حضرت زینب(علیه السلام) (پنجم جمادی الاولی) با شهادت حضرت فاطمه(علیها السلام) (سیزده جمادی الاولی) هشت روز فاصله دارد. 2 بی شک مقام و مرتبت حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) که هفتمین امام شیعیان است، از حضرت زینب(علیها السلام) که از مقام امامت برخوردار نیستند، بالاتر است، و به همین نسبت، میلادشان نیز اهمیّت بیشتری دارد. 3 با توجّه به احادیث معتبر، بر هیچ کس پوشیده نیست که در جمع معصومین(علیهم السلام)، شأن و منزلت بانوی محشر، مرکز اتّصال نبوّت به ولایت، امّ الائمّه، حضرت زهرا(علیها السلام)نیز از فرزندش امام حسین(علیه السلام) والاتر است. ولی با کمال تعجّب محافل مذهبی در سالروز میلاد حضرت زینب(علیها السلام) به جشن و سرور پرداخته، لکن به زاد روز آن امام همام اهتمام نورزیده، و مع الاسف بی توجّه از کنار آن می گذرند، بلکه عموم مذهبی ها در برخورد با مجلسی تحت عنوان بزرگداشت ولادت حضرتش، به طرح اشکال می پردازند. لطفاً در این راستا به دو سؤال زیر پاسخ فرمایید: الف) نظر حضرتعالی در مورد موضوع فوق چیست؟ ب) با عنایت به مقدّمه مطوّل و موارد سه گانه فوق الذّکر، آیا برپایی محفل میلاد زاد روز حضرت امام موسی بن جعفر(علیه السلام)، و ذکر میلاد آن بزرگوار، و ابراز سرور و شادی توسّط محبّان آن حضرت، خلاف شرع است؟
- [سایر] آیا ناباوران بخشیده خواهند شد یا مجازات خواهند شد؟ سوره 23 آیه 117 و سوره 98 آیه 6 میگوید: ناباوران رستگار نمیشوند و بدترین مخلوقاتند! همچنین سوره 9 آیه 29 از معتقدان به الله میخواهد با کسانی که به الله، حقانیت دین الله و روز قیامت ایمان نمیآورند بجنگند. اما سوره 45 آیه 14 سخن کاملاً متفاوتی میزند. همچنین به سوره 16 آیه 128 مراجعه کنید. سوره 9 آیه 29 با کسانی از اهل کتاب که به الله و روز قیامت ایمان نمیآورند و چیزهایی که الله و پیامبرش حرام کردهاند بر خود حرام نمیکنند و دین حق را نمیپذیرند جنگ کنید، تا به دست خود و در عین ذلت جزیه بدهند. سوره 45 آیه 14: به کسانی که ایمان آوردهاند، بگو: از خطای کسانی که به روزهای الله باور ندارند در گذرید، تا خود، آن مردم را به جزای اعمالی که مرتکب شدهاند پاداش دهد. اسلام گرایان ممکن است جواب دهند که سوره 9 آیه 29 در هنگام جنگ آمده است و سوره 45 آیه 14 در پایان جنگ. واقعیت این است که قرآن مشخص نمیکند که چه آیههایی مربوط به زمان جنگ هستند و چه آیههایی مربوط به دوران پس از جنگ. یا اینکه کدام حکم قرآن برای گذشته است، یا برای حال است یا برای آینده. متأسفانه الله همه چیز را در دست انسانها قرار داده و دست اسلام گرایان را برای انتخاب باز گذاشته است. اسلام گرایان ادعا میکنند که قرآن برای مشکلات گذشته و حال و آینده بهترین راه حلها را ارائه میدهد و به نظر میرسد که این ادعای آنها بیشتر احساسی و از روی تعصّب است تا حقیقی.
- [سایر] با عرض سلام خدمت شما حاج آقامن چند بار نامه فرستادم ولی جوابی دریافت نکردم اما دوباره مطرح میکنم من حدود 11 سال پیش ازدواج کردم خانواده ما اصلا با خانواده شوهرم همخوانی ندارد من در خانواده ای بزرگ شدم که به روابط فامیلی وصله رحم اهمیت میدهند ما چندین سال با عمه هایم همسایه بودیم روابط بسیار خوبی بین مادرم وآنها برقرار بود من با این دیدگاه خوشبینانه ازدواج کردم ولی وقتی با خانواده شوهرم مواجه شدم تا مدتها از برخوردهایشان گیج بودم شوهرم مرد خوب وبا ایمانی است ولی خواهر شوهرهایم بخصوص بزرگترین آنها همیشه میخواستند کاری کنند که برادرشان فقط در حد کنیز زنش را دوست بدارد و علاقه واقعی برای خانواده آنهاباشد بنا بر این به بهانه های مختلف فتنه گری میکردند تا این فاصله را ایجاد کنند بسیار اهل حرف و حدیث اند با توجه به این که برادرشان از بچگی با آنها بزرگ شده بود روی او نفوذ دارند من دو برادر شوهر دیگر دارم که آنها هم خانم هایشان وضعی مشابه با من دارند ما از 4 سال پیش تا اکنون باهم قطع ارتباط کردیم از آن موقع تا بحال زندگی من بهتر شده دخالت آنها وجود ندارد و علاقه شوهرم به من و بچه هایم بیشتر شده . اما مادرشوهر وپدرشوهرم بسیار به من علاقمند ند و من وشوهرم از نظر مالی بسیار به آنها کمک میکنیم من از آنها بدی ندیدم و همیشه به آنها سر میزنیم ولی من از بابت قطع ارتباط با خواهرهایش ناراحتم ازطرفی برایم مثل روز روشن است اگر ارتباط برقرار کنم همان آش وهمان کاسه است چون آنها چنان ماهرانه عمل میکنند که حتی برادرانشان با وجود شناخت آنها باز تحت تاثیر قرار میگیرند آنها چنان ماهرانه ریشه را قطع میکنند که تنه کاملا سالم میگذارند فقط زمانی متوجه میشویم که کار از کار میگذرد من فقط میخواهم بدانم آیا از لحاظ شرعی گناه متوجه ماست یا نه ؟ ما باید چکار کنیم ؟ باتشکر از شما