گاهی انسان با انجام برخی از گناهان بزرگ باعث می‌شود که اعمال خوب او حبط و تباه شود.(پاک شدن و از بین رفتن). عوامل از بین رفتن (حبط) عمل از نظر قرآن عبارتند از: شرک به خدا، ارتداد از دین، کفر، قتل پیامبران، مخالفت با رسول اکرم(ص) و گرایش به دنیا در حد افراط. از بین رفتن و تباه شدن اعمال صالحه از نظر معنوی همانند آفت‌های زراعت است که در پاره‌ای از مواقع، کشاورزان و باغداران با آن‌ها مواجه می‌گردند. اگر کسی به یکی از عوامل فوق مبتلا شد، همانند کشاورز و باغدار سیل دیده است که زحماتش بر باد می‌رود. همان طوری که بدن آدمی از عوامل طبیعی محیط متأثر می‌شود، روح انسان نیز تحت تأثیر عوامل قرار می‌گیرد. البته بعضی از کارها حبط مقطعی و موضعی به بار می‌آورد و اثر عمل صالحی که مربوط به همان کار است، از میان می‌برد، مانند منت گذاشتن که اجر صدقه را از بین می‌برد. از طرفی از نظر اسلام، انسان با افعال خود صورت‌های مختلفی را پدید می‌آورد و این صورت‌ها نتایج و آثار زیبا یا زشت را به دنبال دارند. آن چه مهم و ملاک قضاوت است، پایان کار است. امام علی(ع) می‌فرماید: "حقیقت خوشبختی این است که عمل آدمی به سعادت خاتمه یابد و شقاوت آن است که عمل وی به بدبختی پایان پذیرد".(1) نگهداری اعمال خوب و از دست ندادن آن‌ها بسیار مهم است. در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است: "نگهداری عمل از خود عمل سخت تر است، زیرا گاهی انسان انفاق یا صله رحم می‌کند، ولی بعد از آن با ریاکاری ثواب‌های به دست آمده را از بین می‌برد".(2) پی‌نوشت‌ها: 1 - تفسیر نمونه، ج 21، ص 487 و 488. 2 - معانی الاخبار، ص 345. eporsesh.com
اگر شخص مؤمنی قبل از مرگ گناهی انجام دهد که به واسطه آن خدا او را به جهنم ببرد، تکلیف عبادات و خوبی هایی که انجام داده است چه میشود؟
گاهی انسان با انجام برخی از گناهان بزرگ باعث میشود که اعمال خوب او حبط و تباه شود.(پاک شدن و از بین رفتن).
عوامل از بین رفتن (حبط) عمل از نظر قرآن عبارتند از: شرک به خدا، ارتداد از دین، کفر، قتل پیامبران، مخالفت با رسول اکرم(ص) و گرایش به دنیا در حد افراط.
از بین رفتن و تباه شدن اعمال صالحه از نظر معنوی همانند آفتهای زراعت است که در پارهای از مواقع، کشاورزان و باغداران با آنها مواجه میگردند. اگر کسی به یکی از عوامل فوق مبتلا شد، همانند کشاورز و باغدار سیل دیده است که زحماتش بر باد میرود. همان طوری که بدن آدمی از عوامل طبیعی محیط متأثر میشود، روح انسان نیز تحت تأثیر عوامل قرار میگیرد.
البته بعضی از کارها حبط مقطعی و موضعی به بار میآورد و اثر عمل صالحی که مربوط به همان کار است، از میان میبرد، مانند منت گذاشتن که اجر صدقه را از بین میبرد. از طرفی از نظر اسلام، انسان با افعال خود صورتهای مختلفی را پدید میآورد و این صورتها نتایج و آثار زیبا یا زشت را به دنبال دارند. آن چه مهم و ملاک قضاوت است، پایان کار است. امام علی(ع) میفرماید: "حقیقت خوشبختی این است که عمل آدمی به سعادت خاتمه یابد و شقاوت آن است که عمل وی به بدبختی پایان پذیرد".(1)
نگهداری اعمال خوب و از دست ندادن آنها بسیار مهم است. در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است: "نگهداری عمل از خود عمل سخت تر است، زیرا گاهی انسان انفاق یا صله رحم میکند، ولی بعد از آن با ریاکاری ثوابهای به دست آمده را از بین میبرد".(2)
پینوشتها:
1 - تفسیر نمونه، ج 21، ص 487 و 488.
2 - معانی الاخبار، ص 345.
eporsesh.com
- [سایر] آیا ممکن است خدا کافر اهل تحقیق را به بهشت ببرد و مومن مقلد را به جهنم بیاندازد؟
- [سایر] چرا مجرمان درخواست (تقاضای مرگ) خود را مستقیم از خدا نمی خواهند بلکه توسط مالک دوزخ در خواست را از خدا می نمایند؟
- [سایر] با توجه به این روایت که؛ (اگر مردم بعد از پیامبر اکرم(ص) با امیر المؤمنین علی(ع) بیعت میکردند خداوند جهنم را خلق نمیکرد)، تکلیف اقوام قبل از پیامبر مانند قوم ثمود و عاد چه میشد؟
- [سایر] گفته می شود زندگی همه مخلوقات به دست خداوند است وقتی یک انسان به دنیا می آید و از دنیا می رود همه خواست خداوند بوده آیا این حقیقت دارد؟ آیا هر اتفاقی که می افتد حتی اگر حادثه ای سبب مرگ یک انسان گردد همه خواست خدا بوده و همه را خدا وسیله ای قرار داده که جان این شخص را بگیرد؟ اگر این جوری باشد پس آدم کشتن هم گناه نیست اگر یک شخص شخص دیگری را می کشد این شخص وسیله خداوند بوده که جان آن شخص دیگر را بگیرد.
- [آیت الله اردبیلی] بنده برای جایی یک کار خدماتی انجام دادهام و شخصی در این بین واسطه شده است. آیا این درست است که بنده مبلغی بیشتر فاکتور کنم تا شخص واسط هم در این بین سودی ببرد؟
- [آیت الله اردبیلی] بنده برای جایی یک کار خدماتی انجام دادهام و شخصی در این بین واسطه شده است. آیا این درست است که بنده مبلغی بیشتر فاکتور کنم تا شخص واسط هم در این بین سودی ببرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخصی استخوان پای وی شکسته است چنانچه جرّاحی روی پای وی انجام ندهند تا پایان عمر زمین گیر شده و با درد و رنج باید به سر ببرد و اگر عمل کند احتمال بهبودی داده می شود، بفرمایید: الف) با چند در صد احتمال بهبودی تکلیف وی اقدام برای عمل می باشد؟ ب) چنانچه عمل و شرایط به گونه ای است که احتمال مرگ هم بعید نباشد بفرمایید با چند در صد احتمال مرگ وظیفه ترک کردن عمل می باشد؟
- [سایر] سلام امیدوارم که خوب باشید، در ارتبات با بند ناف / ویراست دوم میخواستم بگم (من هیچ ترس و یا مشکلی با مرگ ندارم چون گزشتنیست ولی امان از این دنیا ... خدا یا شکرت ...ولی بعضی وقت ها به بودن در جهنم راظیم نه بودن در این دنیا حداقل انجا تنها میسوزم،در جهنم میشه آزادانه سوخت ولی اینجا دارم مثل شمع میسوزم و آب میشم,خدایااگر تو حالم را اینچونین بخواهی در بند سوختنم هم خوشهست. ولی اینجا با سوختنم همه میسوزندو با سوختنشان من نیز. )مرگ لحظه بیش نیست! من ترس از مرگ ندارم ولی ترس از ناراحتی عزیزانم دارم که خوب خدا صبرشان بدهد ;) من تازه با سایت شما آشنا شدم و خیلی خیلی خوشحالم. موفق و پیروز باشید.التماس دعا!
- [سایر] آیا بودن من در این جهان اجباری است، انسانی که نه خوبی ها و زیبایی و بدی های زندگی این دنیا را بخواهد و نه بهشت و جهنم و حساب پس دادن در آن دنیا را، مجبور به زندگی است؟ اگر من عدم بودم چه تغییری در این جهان بزرگ به وجود می آمد؟ در آن صورت نه با مشکلات این دنیا دست به گریبان بودم و نه با بایدها و نبایدهای خدا برای زندگی اخروی؟ این سوال تمام فکرم را مشغول کرده و باعث شده رابطه خوبی با خدا نداشته باشم. همیشه آرزو می کنم ایکاش عدم بودم!
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر طبیب تشخیص قطعی دهد که ماندن جنین در شکم مادر موجب مرگ مادر می گردد، بفرمایید: الف) آیا جایز است جنین را در شکم مادر از بین ببرد تا مادر سالم بماند؟ ب) آیا می توان مادر را به همان حال باقی نهاد تا بچه سالم بماند و مادر بمیرد؟ ج) اگر در باقی گذاردن مادر به همان حال، احتمال مرگ، هم برای مادر و هم برای بچّه در کار باشد تکلیف چیست (یعنی احتمال مرگ و سلامت برای هر دو مساوی باشد)؟ د) اگر حکم فوق نسبت به جنین قبل از ولوج روح فرق پیدا می کند حکم هردو حال را توضیح فرمایید؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تراشیدن ریش و ماشین کردن آن اگر مثل تراشیدن باشد حرام است و در این حکم تمام مردم یکسانند و حکم خدا به واسطه مسخره مردم تغییر نمی کند پس کسی هم که اول تکلیف اوست، یا اگر ریش نتراشد مردم او را مسخره می کنند، چنان چه ریش بتراشد یا طوری ماشین کند که مثل تراشیدن ریش باشد حرام می باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] هر گاه کسی در حال احرام پسری را از روی شهوت ببوسد، صد تازیانه به او میزنند و اگر چنین گناهی را در غیر حال احرام مرتکب شود هر مقداری که حاکم شرع صلاح بداند، از سی تازیانه تا نود تازیانه، به او میزنند. درباره این گناه روایت شده که هر کس آن را مرتکب شود، خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و نیز روایت شده که ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیّا است.
- [آیت الله اردبیلی] هرگاه در جلسهای نسبت به شخص مؤمنی غیبت شود و یکی از استثناهایی که در مسأله قبل بیان شد وجود نداشته باشد، علاوه بر این که گوشدادن به آن حرام است، بر هر فردی که قدرت دارد واجب است آن غیبت را ردّ کند و از آن مؤمن دفاع نماید. در روایات اسلامی آمده است: (هر کس قدرت دفاع از برادر مؤمن خود را که مورد غیبت و ستم قرار گرفته داشته باشد و دفاع نکند و در اثر سکوت او آن مؤمن ذلیل شود، خداوند او را در دنیا و آخرت ذلیل خواهد کرد).(1)
- [آیت الله مظاهری] اگر سگ شکاری حیوان وحشی را شکار کند، با شش شرط پاک است و اگر حلال گوشت باشد حلال نیز میشود. اوّل: سگ را برای شکار تربیت کرده باشند. دوّم: کسی او را برای شکار بفرستد و اگر از خودش برود فایده ندارد. سوّم: فرستنده مسلمان باشد خواه زن باشد یا مرد، بالغ باشد یا غیربالغ، شیعه باشد یا سنی، ولی باید ناصبی نباشد. چهارم: وقت فرستادن سگ، نام خدا را ببرد ولی اگر از روی فراموشی یا ندانستن مسئله آن را ترک کند اشکال ندارد، و اگر وقت فرستادن سگ، نام خدا را نبرد و پیش از آنکه سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد حلال است. پنجم: شکار به واسطه زخمی که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد، پس اگر سگ شکار را خفه کند یا شکار از دویدن یا ترس بمیرد حلال نیست. ششم: کسی که سگ را فرستاده وقتی برسد که شکار جان داده باشد امّا اگر وقتی برسد که شکار جان دارد باید آن را ذبح کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] 1 قسم را باید با زبان و لفظ صریح بیان کرد. 2 قسمی اعتبار دارد که یکی از اسماء خداوند متعال باشد مثل خدا یا الله. 3 اگر به برخی از اوصاف خدای سبحان قسم بخورد که معمولاً از آن صفت خدای سبحان اراده می شود یا قرینه ای به کار ببرد که مراد او را بفهماند قسم صحیح است. 4 شخص لال اگر با اشاره قسم بخورد قسم او صحیح است ولی کسی که می تواند سخن بگوید قسم او با اشاره صحیح نیست. 5 قسم به مقدسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) احکام قسم را ندارد.
- [آیت الله خوئی] تقلید در احکام، عمل کردن بهدستور مجتهد است. و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و حلالزاده و زنده و عادل باشد. و عادل کسی است که کارهائی را که بر او واجب است بهجا آورد و کارهائی که بر او حرام است ترک کند و نشانه عدالت این است که در ظاهر شخص خوبی باشد، که اگر از اهل محل یا همسایگان او یا کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند خوبی او را تصدیق نمایند. و درصورتی که اختلاف فتوی بین مجتهدین در مسائل محل ابتلاء ولو اجمالًا معلوم باشد لازم است مجتهدی که انسان از او تقلید میکند اعلم باشد یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدهای زمان خود بهتر باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] تقلید در احکام؛ عمل کردن به دستور مجتهد است. و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و حلال زاده و زنده و عادل باشد. و نیز معتبر است سابقه فسق معروفی بین مردم نداشته باشد و از مجتهدی که تقلید می شود غیر از اوصاف ذکر شده امر دیگری معتبر نیست. و عادل کسی است که کارهائی را که بر او واجب است به جا آورد و کارهائی را که بر او حرام است ترک کند و نشانه عدالت این است که در ظاهر شخص خوبی باشد؛ که اگر از اهل محل یا همسایگان او یا کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند؛ خوبی او را تصدیق نمایند. و در صورتی که اختلاف فتوی بین مجتهدین در مسائل محل ابتلاء ولو اجمالا معلوم باشد لازم است مجتهدی که انسان از او تقلید می کند اعلم باشد؛ یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدهای زمان خود بهتر باشد.
- [آیت الله سیستانی] تقلید در احکام: عمل کردن به دستور مجتهد است. و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد، بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلالزاده، زنده و عادل باشد. و عادل کسی است که کارهایی را که بر او واجب است بجا آورد، و کارهایی را که بر او حرام است ترک کند. و نشانه عدالت این است که در ظاهر شخص خوبی باشد، که اگر از اهل محل یا همسایگان، یا کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند، خوبی او را تصدیق نمایند. و در صورتی که اختلاف فتوا بین مجتهدین در مسائل محل ابتلاء و لو اجمالاً معلوم باشد، لازم است مجتهدی که انسان از او تقلید میکند أعلم باشد، یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدین زمان خود تواناتر باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه با سگ شکاری، حیوان وحشی حلال گوشتی را شکار کند، این حیوان با پنج شرط حلال می شود: 1 سگ طوری تربیت شده باشد که هر وقت آن را برای گرفتن شکار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگیری کنند بایستد، بلکه همین اندازه که سگ را برای شکار تربیت کرده اند کافی است، ولو این که وقتی چشمش به شکار افتاد خودش حرکت کند و به سوی شکار برود، ولی احتیاط واجب آن است که اگر عادت دارد پیش از رسیدن صاحبش شکار را می خورد از شکار او اجتناب شود، اما اگر گاهی شکار را بخورد، یا فقط خون او را بخورد، اشکال ندارد. 2 کسی که سگ را می فرستد بنابر احتیاط واجب باید مسلمان یا بچه مسلمانی که خوب و بد را می فهمد باشد، کسی که نسبت به اهل بیت پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) اظهار دشمنی کند مسلمان نیست و شکار او اشکال دارد. 3 هنگام فرستادن یا حرکت کردن سگ باید نام خدا را ببرد، ولی اگر از روی فراموشی آن را ترک کند اشکال ندارد و لازم نیست پیش از فرستادن سگ نام خدا را ببرد، بلکه اگر پیش از آن که سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد حلال است. 4 شکار به واسطه زخمی که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد، بنابراین اگر سگ، شکار خود را خفه کند یا از زیادی دویدن یا ترس بمیرد حلال نیست. 5 کسی که سگ را فرستاده وقتی برسد که شکار جان داده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن وقت نباشد، اما اگر زمانی برسد که به اندازه سربریدن وقت دارد مثلاً چشم خود را حرکت می دهد یا پای بر زمین می زند، باید سر حیوان را مطابق دستور شرع ببرد وگرنه حرام است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر سگ شکاری، حیوانِ وحشی حلال گوشتی را شکار کند، با شش شرط گوشت آن پاک و حلال است: اوّل:سگ به گونهای تربیت شده باشد که هر وقت آن را برای گرفتن شکار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگیری کنند بایستد، ولی اگر در وقت نزدیک شدن به شکار با جلوگیری نایستد، مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که اگر عادت داشته باشد که پیش از رسیدن صاحب خود شکار را بخورد، از شکار آن اجتناب کنند، ولی اگر اتّفاقا شکار را بخورد، اشکال ندارد. دوم:صاحبش آن را بفرستد و اگر سرِ خود دنبال شکار رود و حیوانی را شکار کند، خوردن آن حیوان حرام است، بلکه اگر سرِ خود دنبال شکار رود و بعد صاحب آن بانگ بزند که زودتر آن را به شکار برساند اگرچه به واسطه صدای صاحب آن شتاب کند بنابر احتیاط واجب، باید از خوردن آن شکار خودداری نمایند. سوم:کسی که سگ را میفرستد باید مسلمان باشد یا بچّه مسلمان که خوب و بد را بفهمد و اگر کافر یا کسی که اظهار دشمنی با اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میکند سگ را بفرستد، شکار آن سگ حرام است. چهارم:وقت فرستادن سگ نام خدا را ببرد و اگر عمدا نام خدا را نبرد، آن شکار حرام است، ولی اگر از روی فراموشی باشد، اشکال ندارد و اگر وقت فرستادن سگ نام خدا را عمدا نبرد و پیش از آن که سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد، بنابر احتیاط واجب باید از آن شکار اجتناب نماید. پنجم:شکار به واسطه زخمی که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد، پس اگر سگ شکار را خفه کند یا شکار از دویدن یا ترس بمیرد، حلال نیست. ششم:کسی که سگ را فرستاده، وقتی برسد که حیوان مرده باشد یا اگر زنده باشد، به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد و چنانچه وقتی برسد که به اندازه سر بریدن وقت باشد مثلاً حیوان چشم یا دم خود را حرکت دهد یا پای خود را به زمین بزند چنانچه سر حیوان را نبرد تا بمیرد، حلال نیست.