در روایتی در این‌باره می‌خوانیم: رسول خدا(ص) فرمود: «خداوند به من وحی کرد: اگر همه مردم روی زمین به امامت علی(ع) معتقد بودند، من آتش جهنم را خلق نمی‌کردم».[1] این روایت تنها ناظر به بیعت بعد از پیامبر گرامی اسلام(ص) نیست، بلکه یا ناظر به آن است که ولایت حضرت علی(ع) در زمان‌های گذشته از آدم تا خاتم وجود داشته است، چنان‌که در حدیثی از امام رضا(ع) نقل شده است: «ولایت حضرت علی(ع) در تمام کتاب‌های پیامبران نوشته شده است و خدا هیچ پیغمبری مبعوث نکرده مگر با عقیده به نبوّت محمد(ص) و امامت علی(ع)».[2] بر این اساس، اقوامی؛ نظیر ثمود و عاد نیز باید ایمان به نبوّت پیامبری حضرت محمد(ص) و وصایت امام علی(ع) در آینده می‌داشتند چنانچه ما نیز اکنون باید ایمان به وقوع قیامت در آینده داشته باشیم. شیخ حرّ عاملی در توجیه و توضیح حدیث مورد بحث می‌گوید: برای ولایت حضرت علی(ع) شروطی است که اگر آنها نباشند، تنها قبول ولایت علی(ع) کافی نیست و آنها عبارت‌اند از: 1. اقرار به یگانگی خداوند و عدالت او و نبوّت و معاد. 2. اقرار به امامت سایر ائمه اطهار(ع) هم داخل در اقرار به امامت علی(ع) است. 3. اقرار به اصول بالا قبول نمی‌شود مگر به وسیله اعتقاد و اقرار به ولایت حضرت علی(ع) و این سخن مسئله‌ای است که با براهین قطعی و علمی و دینی مسلّم شده است. و واجب شدن اقرار به ولایت علی(ع) منحصر به امت اسلام نیست، بلکه به واسطه احادیث متواتر؛ پیامبران گذشته هم موظّف به شناخت ولایت حضرت علی می‌باشند. به مطالب بالا این نکته هم اضافه می‌شود که امام صادق(ع) فرمود: «خداوند هیچ عملی را بدون معرفت (شناخت توحید، نبوّت، معاد، امامت و عدل) قبول نمی‌کند. همچنین معرفت بدون عمل را هم نمی‌پذیرد». و یا این‌که سخنان مکرر امامان(ع) که فرموده‌اند: «شیعیان ما کسانی هستند که به خداوند ایمان و تقوا داشته باشند». باز هم فرموده‌اند: «جزو شیعیان ما نیستند کسانی که در شهری و کشوری باشند که صد هزار جمعیت داشته باشد و در میان جمعیت مردمی از آنها با تقواتر باشند». پس با توجه به مطالب بالا مضمون این حدیث روشن می‌گردد که اگر همه مردم اقرار به وحدانیت خداوند و عدل او و نبوت همه انبیا داشته باشند و همه اوصیای پیامبران گذشته را قبول کنند و به امامت ائمه هم مؤمن باشند و به معاد هم معتقد باشند و عمل هم بکنند، نیازی به آفرینش جهنم نیست. اگر می‌بینیم در این حدیث فقط ولایت حضرت علی(ع) را ذکر کرده از لحاظ اهمیت است و مضمون حدیث نشان می‌دهد که همه آن اعتقادات بدون این اقرار در نزد خداوند قبول نیست و شرط نجات از آتش جهنم این است که همه آن اعتقادات توأم با اعتقاد به ولایت و امامت باشد.[3] همچنین می‌توان گفت که؛ این روایت در صدد آن است که با «لو امتناعیه»، عظمت ولایت امام علی(ع) را اعلام نماید. [1] . شیخ صدوق، الامالی، ص 657، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش؛ شیخ حر عاملی، الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة (کلیات حدیث قدسی)، ص 467، تهران، دهقان، چاپ سوم، 1380ش. [2] . صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (صلّی الله علیهم)، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی،‏ ج ‏1، ص 72، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏1، ص 437، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [3] . الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة (کلیات حدیث قدسی)، ص 467 – 468.
با توجه به این روایت که؛ (اگر مردم بعد از پیامبر اکرم(ص) با امیر المؤمنین علی(ع) بیعت میکردند خداوند جهنم را خلق نمیکرد)، تکلیف اقوام قبل از پیامبر مانند قوم ثمود و عاد چه میشد؟
در روایتی در اینباره میخوانیم: رسول خدا(ص) فرمود: «خداوند به من وحی کرد: اگر همه مردم روی زمین به امامت علی(ع) معتقد بودند، من آتش جهنم را خلق نمیکردم».[1]
این روایت تنها ناظر به بیعت بعد از پیامبر گرامی اسلام(ص) نیست، بلکه یا ناظر به آن است که ولایت حضرت علی(ع) در زمانهای گذشته از آدم تا خاتم وجود داشته است، چنانکه در حدیثی از امام رضا(ع) نقل شده است: «ولایت حضرت علی(ع) در تمام کتابهای پیامبران نوشته شده است و خدا هیچ پیغمبری مبعوث نکرده مگر با عقیده به نبوّت محمد(ص) و امامت علی(ع)».[2]
بر این اساس، اقوامی؛ نظیر ثمود و عاد نیز باید ایمان به نبوّت پیامبری حضرت محمد(ص) و وصایت امام علی(ع) در آینده میداشتند چنانچه ما نیز اکنون باید ایمان به وقوع قیامت در آینده داشته باشیم.
شیخ حرّ عاملی در توجیه و توضیح حدیث مورد بحث میگوید: برای ولایت حضرت علی(ع) شروطی است که اگر آنها نباشند، تنها قبول ولایت علی(ع) کافی نیست و آنها عبارتاند از:
1. اقرار به یگانگی خداوند و عدالت او و نبوّت و معاد.
2. اقرار به امامت سایر ائمه اطهار(ع) هم داخل در اقرار به امامت علی(ع) است.
3. اقرار به اصول بالا قبول نمیشود مگر به وسیله اعتقاد و اقرار به ولایت حضرت علی(ع) و این سخن مسئلهای است که با براهین قطعی و علمی و دینی مسلّم شده است. و واجب شدن اقرار به ولایت علی(ع) منحصر به امت اسلام نیست، بلکه به واسطه احادیث متواتر؛ پیامبران گذشته هم موظّف به شناخت ولایت حضرت علی میباشند.
به مطالب بالا این نکته هم اضافه میشود که امام صادق(ع) فرمود: «خداوند هیچ عملی را بدون معرفت (شناخت توحید، نبوّت، معاد، امامت و عدل) قبول نمیکند. همچنین معرفت بدون عمل را هم نمیپذیرد». و یا اینکه سخنان مکرر امامان(ع) که فرمودهاند: «شیعیان ما کسانی هستند که به خداوند ایمان و تقوا داشته باشند». باز هم فرمودهاند: «جزو شیعیان ما نیستند کسانی که در شهری و کشوری باشند که صد هزار جمعیت داشته باشد و در میان جمعیت مردمی از آنها با تقواتر باشند».
پس با توجه به مطالب بالا مضمون این حدیث روشن میگردد که اگر همه مردم اقرار به وحدانیت خداوند و عدل او و نبوت همه انبیا داشته باشند و همه اوصیای پیامبران گذشته را قبول کنند و به امامت ائمه هم مؤمن باشند و به معاد هم معتقد باشند و عمل هم بکنند، نیازی به آفرینش جهنم نیست. اگر میبینیم در این حدیث فقط ولایت حضرت علی(ع) را ذکر کرده از لحاظ اهمیت است و مضمون حدیث نشان میدهد که همه آن اعتقادات بدون این اقرار در نزد خداوند قبول نیست و شرط نجات از آتش جهنم این است که همه آن اعتقادات توأم با اعتقاد به ولایت و امامت باشد.[3]
همچنین میتوان گفت که؛ این روایت در صدد آن است که با «لو امتناعیه»، عظمت ولایت امام علی(ع) را اعلام نماید. [1] . شیخ صدوق، الامالی، ص 657، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش؛ شیخ حر عاملی، الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة (کلیات حدیث قدسی)، ص 467، تهران، دهقان، چاپ سوم، 1380ش. [2] . صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (صلّی الله علیهم)، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 72، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 437، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [3] . الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة (کلیات حدیث قدسی)، ص 467 – 468.
- [سایر] حضرت علی(ع) در نزد پیامبر اکرم(ص) چه جایگاهی داشت و پیامبر(ص) چقدر وقت برای حضرت علی(ع) می گذاشت؟
- [سایر] رسول اکرم(ص)، چگونه حضرت علی(ع) را معرفی کردند؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] پیامبر اکرم(ص) فرمود: (مجالس خود را به ذکر علی(ع) زینت دهید)، همچنین این حدیث: که رسول خدا فرمود: (کلام علی بالاترین کلامها است) صحیح است؟ متن کامل و منبع را ذکر نمایید.
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [سایر] به روایت ابن هشام: به هنگام مرگ حضرت محمد(ص)، عباس (عموی پیامبر) از حضرت علی(ع) خواست که نزد پیامبر(ص) برود و درباره جانشین آینده وی، نظر خواهی کند، اما حضرت علی از اینکار پرهیز کرد و گفت: (مرا با این سؤال کاری نیست و اگر سید(حضرت محمد) ما را منع کند یقین میباید دانست که هیچکس بعد از وی چیزی به ما ندهد). (سیرت رسول الله، ج 2، ص 1112). سؤال این است که؛ اگر حضرت محمد(ص)، حضرت علی(ع) را به جانشینی خود در غدیر خم انتخاب کرده بود، دلیل این سؤال چه بوده است؟ چرا حضرت علی در پاسخ اشارهای به ماجرای غدیر خم نکرد؟
- [سایر] لطفاً این روایت را اجمالاً توضیح دهید: (مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَاصِمِی عَنْ عَلِی بْنِ الْحَسَنِ التَّمِیمِی عَنْ عَلِی بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ ذَکرْتُ لَهُ مِصْرَ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) اطْلُبُوا بِهَا الرِّزْقَ وَ لَا تَطْلُبُوا بِهَا الْمَکثَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مِصْرُ الْحُتُوفِ یقَیضُ لَهَا قَصِیرَةُ الْأَعْمَارِ).
- [سایر] چه دلیلی بر همسانی پیامبراکرم(ص) و حضرت علی(ع) در شهود عرفانی وجود دارد؟
- [سایر] فلسفه زندگی زاهدانه رسول خدا(ص) و علی مرتضی(ع) چیست؟
- [سایر] نظر و دیدگاه حضرت علی(ع) درباره جانشین پیامبراکرم(ص) چه بوده است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [امام خمینی] - ترجمه تشهد و سلام (الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له )، یعنی ستایش،مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد. (و اشهد ان محمدا عبده و رسوله )، یعنی شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)، یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. (و تقبل شفاعته و ارفع درجته ) یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند کن. (السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته )، یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد. (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین )، یعنی سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد.
- [آیت الله اردبیلی] (اَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ) یعنی: (شهادت میدهم که هیچ معبودی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد.) (وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ) یعنی: (شهادت میدهم که محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم بنده خدا و فرستاده اوست.) (أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ) یعنی: (خدایا بر محمد و آل محمد رحمت فرست.) (وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ) یعنی: (و شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول کن و مقام آن حضرت را نزد خود بلند فرما.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام بر تو ای پیامبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَعَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ) یعنی: (سلام خداوند بر ما نمازگزاران و تمام بندگان نیکوکار او باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.)
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.