گفته می شود زندگی همه مخلوقات به دست خداوند است وقتی یک انسان به دنیا می آید و از دنیا می رود همه خواست خداوند بوده آیا این حقیقت دارد؟ آیا هر اتفاقی که می افتد حتی اگر حادثه ای سبب مرگ یک انسان گردد همه خواست خدا بوده و همه را خدا وسیله ای قرار داده که جان این شخص را بگیرد؟ اگر این جوری باشد پس آدم کشتن هم گناه نیست اگر یک شخص شخص دیگری را می کشد این شخص وسیله خداوند بوده که جان آن شخص دیگر را بگیرد.
اگر چه قدرت تمام بندگان در سیطره قدرت خداوند است و هیچ شخصی نمی تواند بدون اجازه او اقدام به کاری نماید، اما چون خداوند به بندگان خود اختیار داده تا آنها را مورد آزمایش قرار دهد، نمی توانیم کارهای نکوهیده خود را به خداوند نسبت دهیم. اساسا استناد وجود افعال اختیاری انسان به خدا منافاتی با استناد آنها به خود وی ندارد، زیرا این استنادها در طول یکدیگرند و تزاحمی با هم ندارند. جالب است که بدانیم انسان ها به طور معمول تنها در مواقعی که اقدام به کار ناپسندی می نمایند، جبری گرا شده و آن را به خداوند نسبت می دهند، اما اگر کار ارزشمندی انجام دهند آن را از افتخارات خودشان برمی شمرند، به عنوان نمونه، فرمانروایان، به ندرت اقدامات عمرانی و عدالت گستری خود را ناشی از جبر خداوند تلقی می نمایند، بلکه تنها کشتار مردم بی گناه و است که با جبر توجیه می گردد.
عنوان سوال:

گفته می شود زندگی همه مخلوقات به دست خداوند است وقتی یک انسان به دنیا می آید و از دنیا می رود همه خواست خداوند بوده آیا این حقیقت دارد؟ آیا هر اتفاقی که می افتد حتی اگر حادثه ای سبب مرگ یک انسان گردد همه خواست خدا بوده و همه را خدا وسیله ای قرار داده که جان این شخص را بگیرد؟
اگر این جوری باشد پس آدم کشتن هم گناه نیست اگر یک شخص شخص دیگری را می کشد این شخص وسیله خداوند بوده که جان آن شخص دیگر را بگیرد.


پاسخ:

اگر چه قدرت تمام بندگان در سیطره قدرت خداوند است و هیچ شخصی نمی تواند بدون اجازه او اقدام به کاری نماید، اما چون خداوند به بندگان خود اختیار داده تا آنها را مورد آزمایش قرار دهد، نمی توانیم کارهای نکوهیده خود را به خداوند نسبت دهیم. اساسا استناد وجود افعال اختیاری انسان به خدا منافاتی با استناد آنها به خود وی ندارد، زیرا این استنادها در طول یکدیگرند و تزاحمی با هم ندارند. جالب است که بدانیم انسان ها به طور معمول تنها در مواقعی که اقدام به کار ناپسندی می نمایند، جبری گرا شده و آن را به خداوند نسبت می دهند، اما اگر کار ارزشمندی انجام دهند آن را از افتخارات خودشان برمی شمرند، به عنوان نمونه، فرمانروایان، به ندرت اقدامات عمرانی و عدالت گستری خود را ناشی از جبر خداوند تلقی می نمایند، بلکه تنها کشتار مردم بی گناه و است که با جبر توجیه می گردد.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین