نخست باید دانست برخی از جهنمیان، خداپرستان تبهکار و فاسق می‌باشند و برخی جهنمیان مشرکان کافر می‌باشند که گروه اول پس از تحمل عذاب‌ها و پاک شدن‌ها به سوی بهشت راه می‌یابند اما درباره گروه دوم؛ ادامه راه (ضلالت و انحراف) و راه (کفر و شرک) به صورت تکاملی نیست؛ بلکه به این صورت است که صورت‌های باطنی راه باطل یا راه‌های باطل و ضلالت، به ترتیب عوالم ظاهر می‌گردد و به ترتیب و به تدریج، اصل چهره باطنی و حقیقی آنها ظاهر می‌شود تا روز لقای پروردگار. در آن روز و در آن عالم، صورت اصلی این راه - که طریقی به سوی غضب حق و آتش جهنم و عذاب‌های دایمی آن است - در برابر انسان منحرف ظاهر شده و آدم گمراه خود را در آن می‌یابد. به بیان دیگر، مسیری که اینها پیش گرفته‌اند، سیر قهقرایی دارد. در واقع سیر تکاملی به آن معنا که اهل هدایت داشتند، نیست؛ بلکه پیشرفت اینها به معنای پیش رفتن به عمق و باطن راهی است که پیش گرفته‌اند؛ زیرا ضلالت بطونی دارد که باطن اخیر آن، رو به رو گشتن با اسمای غضب الهی است. انسانی که در زندگی دنیایی در طریق ضلالت و انحراف حرکت می‌کند و پیش می‌رود، در باطن امر، لحظه به لحظه به بطن این ضلالت پیش می‌رود تا با اسمای غضب و طرد حق مواجه می‌گردد، مثلاً کسی در این دنیا گناهی می‌کند یا با حضرت حق‌عناد و لجاجت دارد؛ یعنی، با اوامر او و در نهایت با اراده او مخالفت می‌کند؛ این طغیان و مقابله در این دنیا، پشت حجاب است و انسان در حیات دنیوی از این باطن محجوب است. وقتی حجاب و حجاب‌ها، مرحله به مرحله و به صورت تدریجی کنار رفت، آنچه در نهایت به ظهور و بروز می‌رسد، مواجهه با خداوند (قهار) است؛ خدایی که هر چه در مقابلش به عنوان مقابله کننده بایستد، او را طرد، و خرد می‌کند. پس پیشرفت و حرکت اهل ضلال در عمق و باطن ضلالت، پیش رفتن و مواجه شدن با اسمای غضب، طرد، لعن و ردّ الهی است. آیاتی که بر هدایت شدن مجرمان در روز قیامت به راه جهنم دلالت دارد، ناظر به همین واقعیت است؛ یعنی، طریق جهنم - که منحرفان در قیامت به آن هدایت می‌شوند - صورت اصلی و باطنی همان راه ضلالت دنیوی است که در قیامت ظاهر می‌شود. به آیات ذیل توجه کنید: 1. (وَ قالُوا یا وَیْلَنا هذا یَوْمُ الدِّینِ، هذا یَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ، احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما کانُوا یَعْبُدُونَ، مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلی‌ صِراطِ الْجَحِیمِ) صافات (7)، آیات 20 - 23. ([ و اهل ضلالت‌] می‌گویند: ای وای بر [ حال‌] ما! این روز جزا است، این است همان روزی که آن را تکذیب می‌کردید. [ سپس خطاب می‌آید به سوی ملائکه ]کسانی را که ستم کرده‌اند با هم ردیفان‌شان و آنچه غیر از خدا پرستیده‌اند، گرد آورید [ و جمع کنید ]و به سوی راه [ یا راهی که به‌] جهنم [ منتهی می‌شود ]رهبری‌شان کنید). این آیه با صراحت بیان می‌کند که بعد از حشر و جمع شدن منحرفان، تازه در راه پیش گرفته در دنیا و برزخ، پیش می‌روند. پس معلوم است که حرکت در هر نظامی، ادامه دارد و برای اهل ضلالت، فرو رفتن در عمق و باطن آن - که اثرش جهنم و جهنم‌ها است - می‌باشد. 2. (فَإِنَّهُمْ لآکِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ، ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَیْها لَشَوْباً مِنْ حَمِیمٍ، ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَی الْجَحِیمِ) همان، آیات 66 - 68. (پس دوزخیان حتماً از آن [ میوه‌های درخت زقوم که از قعر آتش سوزان می‌روید] می‌خورند و شکم‌ها را از آن پر می‌کنند؛ سپس ایشان را بر سر آن، آمیغی از آب جوشان است، آن‌گاه بازگشت‌شان بی گمان به سوی دوزخ و جهنم است). (شجره زقوم)، درختی است که ریشه‌اش از اصل جهنم روییده و شاخه و برگش تا این نظام دنیایی کشیده شده است. عمل بد، فکر بد، صفت بد و عقیده بد، هر یک به نوبه خود، گرفتن شاخه‌ای از این درخت است که انسان را تا به اصل و ریشه آن، در عمق جهنم می‌کشاند. آنان مدام از میوه‌های این درخت تغذیه می‌کنند و شکم‌های خود را از آن پر می‌کنند، تا برای پیش رفتن در قدم‌های بعدی آماده شوند و این، مرحله به مرحله و تدریجاً ادامه دارد تا به سوی جهنم - که ریشه درخت زقوم در آن جا هست - برسند و در عمق آن فرو روند. آیا این جز حرکت اهل ضلالت، چیز دیگری است؟!ر.ک: قیام قیامت، صص 120 - 124. eporsesh.com
نخست باید دانست برخی از جهنمیان، خداپرستان تبهکار و فاسق میباشند و برخی جهنمیان مشرکان کافر میباشند که گروه اول پس از تحمل عذابها و پاک شدنها به سوی بهشت راه مییابند اما درباره گروه دوم؛ ادامه راه (ضلالت و انحراف) و راه (کفر و شرک) به صورت تکاملی نیست؛ بلکه به این صورت است که صورتهای باطنی راه باطل یا راههای باطل و ضلالت، به ترتیب عوالم ظاهر میگردد و به ترتیب و به تدریج، اصل چهره باطنی و حقیقی آنها ظاهر میشود تا روز لقای پروردگار.
در آن روز و در آن عالم، صورت اصلی این راه - که طریقی به سوی غضب حق و آتش جهنم و عذابهای دایمی آن است - در برابر انسان منحرف ظاهر شده و آدم گمراه خود را در آن مییابد. به بیان دیگر، مسیری که اینها پیش گرفتهاند، سیر قهقرایی دارد.
در واقع سیر تکاملی به آن معنا که اهل هدایت داشتند، نیست؛ بلکه پیشرفت اینها به معنای پیش رفتن به عمق و باطن راهی است که پیش گرفتهاند؛ زیرا ضلالت بطونی دارد که باطن اخیر آن، رو به رو گشتن با اسمای غضب الهی است.
انسانی که در زندگی دنیایی در طریق ضلالت و انحراف حرکت میکند و پیش میرود، در باطن امر، لحظه به لحظه به بطن این ضلالت پیش میرود تا با اسمای غضب و طرد حق مواجه میگردد، مثلاً کسی در این دنیا گناهی میکند یا با حضرت حقعناد و لجاجت دارد؛ یعنی، با اوامر او و در نهایت با اراده او مخالفت میکند؛ این طغیان و مقابله در این دنیا، پشت حجاب است و انسان در حیات دنیوی از این باطن محجوب است.
وقتی حجاب و حجابها، مرحله به مرحله و به صورت تدریجی کنار رفت، آنچه در نهایت به ظهور و بروز میرسد، مواجهه با خداوند (قهار) است؛ خدایی که هر چه در مقابلش به عنوان مقابله کننده بایستد، او را طرد، و خرد میکند. پس پیشرفت و حرکت اهل ضلال در عمق و باطن ضلالت، پیش رفتن و مواجه شدن با اسمای غضب، طرد، لعن و ردّ الهی است.
آیاتی که بر هدایت شدن مجرمان در روز قیامت به راه جهنم دلالت دارد، ناظر به همین واقعیت است؛ یعنی، طریق جهنم - که منحرفان در قیامت به آن هدایت میشوند - صورت اصلی و باطنی همان راه ضلالت دنیوی است که در قیامت ظاهر میشود. به آیات ذیل توجه کنید:
1. (وَ قالُوا یا وَیْلَنا هذا یَوْمُ الدِّینِ، هذا یَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ، احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما کانُوا یَعْبُدُونَ، مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلی صِراطِ الْجَحِیمِ) صافات (7)، آیات 20 - 23.
([ و اهل ضلالت] میگویند: ای وای بر [ حال] ما! این روز جزا است، این است همان روزی که آن را تکذیب میکردید. [ سپس خطاب میآید به سوی ملائکه ]کسانی را که ستم کردهاند با هم ردیفانشان و آنچه غیر از خدا پرستیدهاند، گرد آورید [ و جمع کنید ]و به سوی راه [ یا راهی که به] جهنم [ منتهی میشود ]رهبریشان کنید).
این آیه با صراحت بیان میکند که بعد از حشر و جمع شدن منحرفان، تازه در راه پیش گرفته در دنیا و برزخ، پیش میروند. پس معلوم است که حرکت در هر نظامی، ادامه دارد و برای اهل ضلالت، فرو رفتن در عمق و باطن آن - که اثرش جهنم و جهنمها است - میباشد.
2. (فَإِنَّهُمْ لآکِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ، ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَیْها لَشَوْباً مِنْ حَمِیمٍ، ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَی الْجَحِیمِ) همان، آیات 66 - 68. (پس دوزخیان حتماً از آن [ میوههای درخت زقوم که از قعر آتش سوزان میروید] میخورند و شکمها را از آن پر میکنند؛ سپس ایشان را بر سر آن، آمیغی از آب جوشان است، آنگاه بازگشتشان بی گمان به سوی دوزخ و جهنم است).
(شجره زقوم)، درختی است که ریشهاش از اصل جهنم روییده و شاخه و برگش تا این نظام دنیایی کشیده شده است. عمل بد، فکر بد، صفت بد و عقیده بد، هر یک به نوبه خود، گرفتن شاخهای از این درخت است که انسان را تا به اصل و ریشه آن، در عمق جهنم میکشاند.
آنان مدام از میوههای این درخت تغذیه میکنند و شکمهای خود را از آن پر میکنند، تا برای پیش رفتن در قدمهای بعدی آماده شوند و این، مرحله به مرحله و تدریجاً ادامه دارد تا به سوی جهنم - که ریشه درخت زقوم در آن جا هست - برسند و در عمق آن فرو روند. آیا این جز حرکت اهل ضلالت، چیز دیگری است؟!ر.ک: قیام قیامت، صص 120 - 124.
eporsesh.com
- [سایر] آیا در برزخ انسان سیر تکاملی دارد؟
- [سایر] آیا در بهشت هم سیر تکاملی وجود دارد؟
- [سایر] عالم حشر و سیر تکاملی انسان چگونه است؟
- [سایر] منظور از اینکه خداوند سیر تکاملی انسان را در هفت روز یا مرحله خلق کرد چیست؟
- [سایر] دوست دارم از همین ابتدای زندگی در سیر تکاملی خود گام بردارم ،ازدواج چگونه میتواند عامل تکامل آدم باشد ؟
- [سایر] شبهه:با توجه به این که عقل عذاب را نمیپسندد، جهنمیان در قیامت حق قبول کردن یا نپذیرفتن عذاب را دارند؟
- [سایر] منظور از این که خداوند سیر تکاملی انسان را در 7 روز یا مرحله خلق کرد چیست ؟
- [سایر] چرا خداوند صفت حی(زنده) را برای خود ذکر نموده، در حالیکه حیات در مورد موجوداتی؛ مانند انسان و گیاه که دارای سیر تکاملی است به کار میرود؟
- [سایر] دین نقشی در زندگی انسان مدرنسیم ندارد. آیا با عبور از مدرنیسم به سمت پست مدرن، غرب احساس نیاز به دین خواهد کرد یا همان سیر قهقرایی خود را ادامه میدهد؟
- [سایر] آیا کسی بر عذاب جهنمیان نظارت دارد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .وقفِ به حرکت و وصلِ به سکون , جایز است , هرچند احتیاط مستحب, ترک آن است. وقفِ به حرکت, آن است که حرکت حرف آخر کلمه را ظاهر کند و بین این کلمه و کلمه دیگر, لحظه ای ساکت شود و وصلِ به سکون , آن است که حرکت حرف آخر کلمه را ظاهر نکند و بدون سکون ، کلمه بعدی را بگوید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] شرط دوم مکان نمازگزار باید بی حرکت باشد و اگر به واسطه تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جائی که حرکت دارد مانند اتومبیل و کشتی و ترن نماز بخواند؛ به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند و اگر آنها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند؛ به طرف قبله برگردد.
- [آیت الله بروجردی] مکان نمازگزار باید بی حرکت باشد و اگر به واسطهی تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جایی که حرکت دارد، مانند اتومبیل و کشتی و تِرن نماز بخواند، به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند و اگر آنها [این وسایل نقلیه] از قبله به طرف دیگر حرکت کنند، [ نماز گزار] به طرف قبله برگردد.
- [آیت الله بهجت] غذا خوردن در حال راه رفتن و همچنین به اندازه سیر شدن مکروه است.
- [آیت الله نوری همدانی] مکان نماز گزار باید بی حرکت باشد ، و اگر به واسطة تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جائی که حرکت دارد ، مانند اتومبیل و کشتی و ترن نماز بخواند ، به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند و اگر آنها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند ، به طرف قبله برگردد .
- [امام خمینی] شرط دوم: مکان نمازگزار باید بی حرکت باشد، و اگر به واسطه تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جایی که حرکت دارد مانند اتومبیل و کشتی و ترن نماز بخواند، به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند، و اگرآنها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند به طرف قبله برگردد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد و سوره اشکال ندارد اگر چه احتیاط مستحب آن است که آنها را هم حرکت ندهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] حرکت دادن دست و انگشتان در موقع قرایت و ذکرهای واجب اشکال ندارد اگر چه احتیاط مستحب ان است که انها را هم حرکت ندهد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد؛ اشکال ندارد؛ اگرچه احتیاط مستحب آن است که آنها را حرکت ندهد.
- [آیت الله نوری همدانی] حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد اشکال ندارد ، اگر چه احتیاط مستحب آن است که آنها را هم حرکت ندهد .