رسیدگی به اعمال نیک و زشت، و مجازات افراد خطا کار و ستمگر، خود از مسایل مهم بحث عدل خداوند رحمان است. و اصولاً یکی از دلایلی که برای اثبات معاد و قیامت مطرح می گردد، این است که چون خداوند عادل است، اعمال بشر را بدون محاسبه و پاداش و کیفر نمی گذارد. امیرالمؤمنین علی? می فرماید : "ممکن است خداوند ستمگر را مهلت دهد، ولی هرگز او را بی کیفر رها نمی کند؛ او بر سر راه ستمگر کمین کرده، و همچون استخوانی که در گلو گیر کند، راه را بر او می بندد." (1) تمام هدایتها و ضلاتهایی که در این جهان نصیب انسان می گردد، به حکم اختیار و اراده ای است که دارد، و به خاطر مقدمات و اعمالی است که قبلاً از او سر زده، و بدنبال این اعمال مستحق هدایت و یا گمراهی می گردد. آیات قرآن پر است از دلایل اختیار و آزادی ارادة انسان. و اصولاً امتیاز انسان از جانداران، همین مسأله مهم است؛ و اگر آزادی و اختیار انسان از او گرفته شود، در حقیقت انسانیت او از او گرفته شده است. کار خداوند تنها دعوت به مسیر حق، و نشان دادن راه راست، و آگاه کردن است. قرآن می فرماید : "إنَّ عَلَیْنا لَلْهُدی" (2) یعنی "بر ما نشان دادن راه است." در مورد پیامبر( می فرماید : "إنَّما اَنْتَ مُذَکِّر لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِر" (3) یعنی "ای پیامبر، تو فقط یادآوری کننده هستی، نه اجبار کننده." بنابراین انسان سرنوشت خاصی که از پیش تعیین شده باشد، ندارد؛ بلکه عامل سازندة سرنوشت زندگی هر کس، خود اوست. دگرگونیهایی که انسان در روش، اخلاق، فکر، روح و اعمال خود، با اراده و اختیار خودش بوجود می آورد، در واقع سرنوشت او را رقم می زند؛ نه اینکه خداوند از پیش، سرنوشت هر کس را تعیین کرده باشد. امام صادق( می فرماید : "خداوند هیچ نعمتی را که به بنده ای بخشیده، از او نمی گیرد، مگر اینکه گناهی از او سر زنده باشد، که به خاطر آن مستحق سلب آن نعمت می گردد." (4) قرآن کریم دربارة عاقبت مشرکان و آل فرعون می فرماید : "کَدَأب آل فرعون والذینَ مِن قبلهم کفروا بآیات الله فَاخذهم اللهُ بذُنوبهم إن الله قویٌ شدیدُ العقاب. ذلک باَنَّ الله لم یَکُ مغیّراً نعمةً انعمها علی قوم حتی یُغیِّروا ما بانفسهم و اَنَّ اللهَ سمیعٌ علیم" (5) "حال این مشرکان مانند حال نزدیکان فرعون، و کسانی است که پیش از آنها بودند؛ آنها آیات خدا را انکار کردند، خداوند هم آنان را به گناهانشان کیفر داد. خداوند قوی، و کیفرش شدید است. این به خاطر آن است که خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر نمی دهد. جز آنکه آنها خودشان را تغییر دهند، و خداوند شنوا و داناست." و نیز در مورد نحوة عملکرد انسان در زندگی می فرماید : "مَنْ عَمِلَ صالحاً فلنفسه و مَنْ اَساءَ فعلیها و ما رَبُّکَ بفلّام للعَبید" (6) "کسی که عمل صالحی انجام دهد، نفعش برای خود اوست؛ و هر کس بدی کند، به خویشتن بدی کرده؛ و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمی کند." این آیه شریفه، دلیل روشنی است بر مسأله اختیار و آزادی اراده انسان. و بیانگر این حقیقت می باشد، که خداوند بی جهت کسی را کیفر نمی دهد، و برنامة او عدالت محض است. بنابراین همه افراد، در برابر اعمالشان مسؤلند؛ و نتایج اعمال هر کس، در درجه اول به خود او برمی گردد. و اگر بر خلاف واقع، معتقد باشیم که سرنوشت هر کس از پیش تعیین شده، راه را بر خود بسته ایم. و تمام اعمال خلاف و ستم ستمگران، موجّه می شود. و گناه گنهکاران نیز، توجیه منطقی پیدا می کند. و هر گونه تلاش و کوشش، در جهت هدایت و تربیت انسان، بی حاصل و پوچ به نظر می رسد. آنگاه حتی توبه نیز معنایی ندارد. در حالی که خداوند، مکرّراً انسان را دعوت به توبه و بازگشت به سوی خود می کند. پی نوشتها: 1. نهج البلاغه، ترجمه مصطفی زمانی، خطبه 96،ص208 2. سوره مبارکة لیل/آیه 12 3. سوره مبارکة غاشیه/ آیه 21 4. اصول کافی، جلد2،ص163 5. سوره مبارکة انفال/آیات 52و53 6. سوره مبارکة فصلت/آیه 46 eporsesh.com
رسیدگی به اعمال نیک و زشت، و مجازات افراد خطا کار و ستمگر، خود از مسایل مهم بحث عدل خداوند رحمان است. و اصولاً یکی از دلایلی که برای اثبات معاد و قیامت مطرح می گردد، این است که چون خداوند عادل است، اعمال بشر را بدون محاسبه و پاداش و کیفر نمی گذارد.
امیرالمؤمنین علی? می فرماید : "ممکن است خداوند ستمگر را مهلت دهد، ولی هرگز او را بی کیفر رها نمی کند؛ او بر سر راه ستمگر کمین کرده، و همچون استخوانی که در گلو گیر کند، راه را بر او می بندد." (1)
تمام هدایتها و ضلاتهایی که در این جهان نصیب انسان می گردد، به حکم اختیار و اراده ای است که دارد، و به خاطر مقدمات و اعمالی است که قبلاً از او سر زده، و بدنبال این اعمال مستحق هدایت و یا گمراهی می گردد. آیات قرآن پر است از دلایل اختیار و آزادی ارادة انسان. و اصولاً امتیاز انسان از جانداران، همین مسأله مهم است؛ و اگر آزادی و اختیار انسان از او گرفته شود، در حقیقت انسانیت او از او گرفته شده است. کار خداوند تنها دعوت به مسیر حق، و نشان دادن راه راست، و آگاه کردن است.
قرآن می فرماید : "إنَّ عَلَیْنا لَلْهُدی" (2) یعنی "بر ما نشان دادن راه است."
در مورد پیامبر( می فرماید : "إنَّما اَنْتَ مُذَکِّر لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِر" (3) یعنی "ای پیامبر، تو فقط یادآوری کننده هستی، نه اجبار کننده."
بنابراین انسان سرنوشت خاصی که از پیش تعیین شده باشد، ندارد؛ بلکه عامل سازندة سرنوشت زندگی هر کس، خود اوست.
دگرگونیهایی که انسان در روش، اخلاق، فکر، روح و اعمال خود، با اراده و اختیار خودش بوجود می آورد، در واقع سرنوشت او را رقم می زند؛ نه اینکه خداوند از پیش، سرنوشت هر کس را تعیین کرده باشد.
امام صادق( می فرماید : "خداوند هیچ نعمتی را که به بنده ای بخشیده، از او نمی گیرد، مگر اینکه گناهی از او سر زنده باشد، که به خاطر آن مستحق سلب آن نعمت می گردد." (4)
قرآن کریم دربارة عاقبت مشرکان و آل فرعون می فرماید :
"کَدَأب آل فرعون والذینَ مِن قبلهم کفروا بآیات الله فَاخذهم اللهُ بذُنوبهم إن الله قویٌ شدیدُ العقاب. ذلک باَنَّ الله لم یَکُ مغیّراً نعمةً انعمها علی قوم حتی یُغیِّروا ما بانفسهم و اَنَّ اللهَ سمیعٌ علیم" (5)
"حال این مشرکان مانند حال نزدیکان فرعون، و کسانی است که پیش از آنها بودند؛ آنها آیات خدا را انکار کردند، خداوند هم آنان را به گناهانشان کیفر داد. خداوند قوی، و کیفرش شدید است. این به خاطر آن است که خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر نمی دهد. جز آنکه آنها خودشان را تغییر دهند، و خداوند شنوا و داناست."
و نیز در مورد نحوة عملکرد انسان در زندگی می فرماید :
"مَنْ عَمِلَ صالحاً فلنفسه و مَنْ اَساءَ فعلیها و ما رَبُّکَ بفلّام للعَبید" (6)
"کسی که عمل صالحی انجام دهد، نفعش برای خود اوست؛ و هر کس بدی کند، به خویشتن بدی کرده؛ و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمی کند." این آیه شریفه، دلیل روشنی است بر مسأله اختیار و آزادی اراده انسان. و بیانگر این حقیقت می باشد، که خداوند بی جهت کسی را کیفر نمی دهد، و برنامة او عدالت محض است. بنابراین همه افراد، در برابر اعمالشان مسؤلند؛ و نتایج اعمال هر کس، در درجه اول به خود او برمی گردد. و اگر بر خلاف واقع، معتقد باشیم که سرنوشت هر کس از پیش تعیین شده، راه را بر خود بسته ایم. و تمام اعمال خلاف و ستم ستمگران، موجّه می شود. و گناه گنهکاران نیز، توجیه منطقی پیدا می کند. و هر گونه تلاش و کوشش، در جهت هدایت و تربیت انسان، بی حاصل و پوچ به نظر می رسد. آنگاه حتی توبه نیز معنایی ندارد. در حالی که خداوند، مکرّراً انسان را دعوت به توبه و بازگشت به سوی خود می کند.
پی نوشتها:
1. نهج البلاغه، ترجمه مصطفی زمانی، خطبه 96،ص208
2. سوره مبارکة لیل/آیه 12
3. سوره مبارکة غاشیه/ آیه 21
4. اصول کافی، جلد2،ص163
5. سوره مبارکة انفال/آیات 52و53
6. سوره مبارکة فصلت/آیه 46
eporsesh.com
- [سایر] در یک روایت خواندم علی (ع) فرمود: مسلمانان شیعه به جهنم نمی روند. همچنین در کتابی خواندم طبقه اول جهنم مخصوص مسلمانان (امت پیامبر) گناهکار است! کدام درست است؟
- [سایر] چرا با این که دین مسیح مورد قبول خدا است ، مسیحی ها به جهنم می روند؟
- [سایر] سرنوشت ابلیس چیست؟ آیا به جهنم می رود؟
- [سایر] آیا سرنوشت ازدواج هر کسی از پیش تعیین شده است؟
- [سایر] تاثیر اخلاق و عقاید نماینده در روند برنامه ریزی و سرنوشت کشور و نظام چگونه است ؟
- [سایر] خداوند سرنوشت انسانها را قبل از خلقت میدانسته و میدانیم که خیلی از انسانها به جهنم میروند، اگر یکی از اینها در قیامت از خدا سؤال کند که چرا مرا خلق کردی؟ در حالی که میدانستی به جهنم میروم، جواب خداوند چه خواهد بود؟
- [سایر] این درست است که گناهکار تا هنگام پاک شدن گناهانش در جهنم میماند؟
- [سایر] شبهه: افرادی مثل شمر به جهنم میروند و افرادی به بهشت می روند ولی خداوند باز هم آنها را آفرید و این خود نشانه جبر است.
- [سایر] خداوند افرادی مثل شمر به جهنم میروند و افرادی به بهشت می روند ولی باز هم آنها را آفرید و این خود نشانه جبر است.
- [سایر] این درسته که میگویند سنی ها به جهنم می روند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تازیانه تا نودونه تازیانه هرقدر صلاح میداند، به او میزند، وروایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش بدهان او میزند وملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنّم برای او مهیّا خواهد بود ولی اگر توبه کند، توبه او قبول میشود.
- [آیت الله بروجردی] هرگاه پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تا نود هر قدر صلاح میداند تازیانه به او میزند و روایت شده که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکة آسمان و زمین و ملائکة رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود، ولی اگر توبه کند توبهی او قبول میشود.
- [آیت الله خوئی] هر گاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تازیانه تا نود و نه تازیانه هر قدر صلاح میداند، به او میزند. و روایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکة آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود. ولی اگر توبه کند توبة او قبول میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تا نود و نه تازیانه هر قدر صلاح میداند به او میزند، و روایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند، و جهنم برای او مهیا خواهد بود، ولی اگر توبه کند، توبه او قبول میشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد؛ حاکم شرع از سی تازیانه تا نود و نه تازیانه هر قدر صلاح می داند؛ به او می زند. و روایت شده است که خداوند عالم دهانه ای از آتش به دهان او می زند و ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت می کنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود. ولی اگر توبه کند توبه او قبول می شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر قسمتی از نماز را برای خداوند عالم انجام ندهد، چنانچه به جهت نشان دادن به مردم باشد علاوه بر آن که گناهکار است نمازش باطل است؛ خواه آن قسمت واجب باشد مثل (حمد)، یا مستحب باشد مثل (قنوت) و چنانچه به جهت مباحی؛ مانند اعلام مطلبی به غیر باشد، آن قسمت باطل است، پس اگر آن قسمت را عمداً زیاد کرده باشد نمازش باطل است، در غیر این صورت فقط همان قسمت باطل میشود، پس اگر آن قسمت را دوباره بخواند یا آن قسمت مستحبی باشد، نمازش صحیح است. و اگر تمام نماز را برای خدا به جا آورد ولی برای نشان دادن به مردم در جای مخصوصی مثل مسجد، یا در وقت مخصوصی مثل اول وقت، یا به طرز مخصوصی مثلاً با جماعت نماز بخواند علاوه بر آن که گناهکار است نمازش باطل است؛ ولی اگر به خاطر کار مباحی، مثل خنک بودن مسجد یا خنک بودن هوا در اول وقت یا نخواندن حمد و سوره در جماعت باشد، اشکالی ندارد. همچنانکه اگر نماز را برای خدا به جا آورد لکن برای اعلام مطلبی به دیگری با صدای بلند بخواند نمازش صحیح است. تکبیرة الاحرام
- [آیت الله شبیری زنجانی] هر گاه کسی در حال احرام پسری را از روی شهوت ببوسد، صد تازیانه به او میزنند و اگر چنین گناهی را در غیر حال احرام مرتکب شود هر مقداری که حاکم شرع صلاح بداند، از سی تازیانه تا نود تازیانه، به او میزنند. درباره این گناه روایت شده که هر کس آن را مرتکب شود، خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و نیز روایت شده که ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیّا است.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است نمازگزار پس از نماز در حالی که رو به قبله و با طهارت است, به ذکر، دعا، تلاوت و مانند آن که وارد شده, اشتغال داشته باشد. کار نیک, مانند تفکّر در عظمت خدا و گریه هراس از دوزخ یا شوق به بهشت یا اشتیاق به لقای الهی, از نمونههای خوبِ تعقیب نماز است. از بهترین ذکر تعقیبی، تسبیح حضرت زهرا(س) است و آن به این ترتیب است: سی و چهار بار (اللّه اکبر), سی و سه بار (الحمد للّه) و سی و سه بار (سبحان اللّه), هرچند تقدیم (سبحان اللّه) بر (الحمد للّه) صحیح است؛ لیکن اَولی تقدیم (الحمد للّه) بر (سبحان اللّه) است.
- [آیت الله وحید خراسانی] وظیفه امر به معروف و ناهی از منکر ان است که در امر به معروف و نهی از منکر غرض شارع مقدس را که ارشاد گمراه و اصلاح فاسد است در نظر داشته باشد و این مهم حاصل نمی شود مگر به ان که مبتلا به گناه را مانند عضو فاسد پیکر خود بداند و همچنان که به علاج پاره تن خود می پردازد به معالجه مبتلایان به مفاسد و امراض روحی بپردازد و امر به معروف و ناهی از منکر نباید غفلت کند که شاید در صحیفه عمل ان گناهکار حسنه ای باشد که خدا او را به ان ببخشد و در دفتر عمل خودش سییه ای باشد که او را به ان مواخذه کند
- [آیت الله مظاهری] تهمت اقسام و مراتبی دارد: الف) افترا بر خدا و پیامبران و اوصیای گرامی صلوات اللَّه علیهم اجمعین و قرآن شریف این قسم افترا و تهمت را بالاترین ظلمها میداند: (وَ مَنْ اظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللَّهِ الْکَذِب)[2] (و چه کسی ستمگرتر از آن کس که به خدا دروغ میبندد؟) ب) افترای زنا به زنها و مردان پاکدامن که این افترا و تهمت علاوه بر گناه بزرگی که دارد، اگر منجر به دادگاه شود، حاکم اسلامی باید او را حدّ قذف که هشتاد تازیانه است بزند. ج) افترا و تهمت به افرادی که تهمت به آنان موجب تضعیف دین میشود، نظیر تهمت به علما و افرادی که وابسته به دین میباشند که گناه این قسم تهمت، مضاعف و نظیر افترا بر خدا و پیامبر و ائمّه طاهرین است. د) افترا و تهمت به افراد معمولی، که این قسم تهمت گرچه گناه مضاعف ندارد، ولی در روایات آمده است که در روز قیامت آن تهمتزننده را بر روی چرکها و خونها نگاه میدارند تا مردم از حساب فارغ شوند سپس او را به جهنّم میبرند.