سلام. همه اطرافیان و از جمله خود من بر این امر اذعان داریم که سرنوشت انسان با اختیار خودش تعیین میشه. من چندی پیش نزد شخصی رفتم و برایم کف بینی کرد. او تا به حال برای هرکسی کف بینی کرده محقق شده و درست از آب درآمده. من دختری هستم که آرزوهای زیادی برای خودم دارم از ازدواج متنفرم و دوست دارم مجرد بمونم، اما این کف بین به من گفت: شخصی در زندگیت وارد میشه و به ازدواج منجر میشه... من از این قضیه و احتمال تحققش خیلی ناراحتم... اگر سرنوشت از قبل نوشته نشده پس من باید بتونم جلوی این ازدواج رو بگیرم. با توجه به اختیار انسان، آیا میتونم طبق تصمیمی که گرفتم و میخوام مجرد بمونم عمل کنم؟یا طبق قضیه قسمت و تقدیر، سرنوشت ازدواج من از قبل تعیین شده و من نمی تونم مانعش بشم؟ لطفا منو از نگرانی دربیارید. ممنونم با سلام خدمت شما درخصوص پرسشی که مطرح کردید، لطفا به چند نکته دقت بفرمایید: 1- در باره کف بینی باید گفت: کف بینی اشکال دارد و مراجعه به کف بین و فال گیر برای کف بینی و فال گیری حرام است.(1) کف بینی را از این جهت رد می کنیم که شرعا اشکال دارد . کف بینی از خرافات است و موجب می شود که مراجعه کننده اغفال شود و به جای حل مشکلات خود از راه های واقعی، گرفتار اوهام و خیالات شود . گرچه ممکن است کف بین اتفاقا مطالبی بگوید که با اخلاق یا بیماری مراجعه کننده مطابقت داشته باشد. 2- درباره عدم ازدواج شما دچار اشتباه هستید، زیرا از نظر دین ازدواج یک عمل مستحب مؤکد است و در اسلام به آن بسیار سفارش شده است. همچنین عزوبت و تجرد بسیار مذمت شده است. از نظر روانشناختی ازدواج موفق برای بهداشت و سلامت روان فرد بسیار ضروری و مفید است .تجرد در بسیاری موارد اثر منفی بر بهداشت و سلامت روان فرد دارد. با توجه به نقش بسیار سازنده ازدواج در زندگی فردی و اجتماعی، در دین مبین اسلام سفارش فراوانی در مورد ازدواج شده که همگی بر اهمیت و آثار ارزنده آن دلالت دارد و ناگفته پیداست که تعابیری مثل حدیث شریف نبوی: (النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی؛ ازدواج سنت و آیین من است و هر که به سنت من پشت کند از من نیست)؛ به طور کلی در جهت تشویق و ترغیب به این امر الهی و سنت نبوی(ص) است و هدف از آن ایجاد انگیزه و یادآوری اهمیت و ارزش آن است. این روایات خطاب به کسانی است که با وجود داشتن امکانات و زمینه ازدواج به این سنت پیامبر(ص) اهمیتی نمیدهند و با این کار عملاً به سنت و شیوه و روش پیامبر(ص) بیاعتنایی کرده و آن را کوچک و کم اهمیت می پندارند. نیاز روح به کانون آرامش، با اهمیت تر از نیاز جسمی است. همسر شایسته در پیش آمدهای زندگی، راه وصول به آرامش و سعادت را نزدیک می کند: (وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا...)، (...هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها) برخی مفسران، مقصود از لباس را در آیه 187 بقره، آرامش دانسته اند و گفته اند: خداوند متعال شب را لباس (مایه آرامش ) دانسته و فرموده: (وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِبَاسًا)، و با توجه به آیه: (...هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ...)، مشخص است به سکون و آرامشی که با همسر حاصل می شود، اشاره داشته است. از دیگر آثار ازدواج، مودت و رحمت است:(وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً...) آن چه در آغاز زندگی مشترک بین زن و شوهر، یگانگی برقرار می کند، و اثر آن در مقام عمل ظاهر می شود، مودت است؛ ولی پس از گذشت زمان و رسیدن دوران ضعف و ناتوانی، رحمت جای مودت را پر می کند. رحمت و مودت به تعبیر قرآن، دو نشانه الهی و ضامن به پا ماندن بنای زندگی و تداوم وحدت است؛ البته رحمت در آغاز زندگی نیز در زندگی نقش دارد. گاهی زحمات و خدمات بلاعوض و ایثارگرانه بدون هیچ گونه چشم داشتی حتی گاهی با برخورد سرد از طرف مقابل، از انسان سرمی زند. در اینجا برای حفظ نظام خانوادگی، مودت رنگ می بازد؛ ولی رحمت جایگزین آن می شود. پس در باره تنفر تان از این پدیده زیبا وزندگی تجدید نمایید با ازدواج بهتر می توانیید به اهداف عالی خود برسید. 3- بی تردید انسان در سرنوشت خود با اراده واختیار است وهرگز مجبور به کاری نیست او با اراده واختیار خود عمل می کند باید توجه داشت که خداوند از ازل آگاهی دارد که یک کار با علل و شرایط خاص خود در یک زمان و مکان خاصی صورت می گیرد که از جمله علل و شرایط، اختیار و آزادی انسان است، پس خداوند آگاهی دارد که آن کار با اختیار انسان و با شرایط دیگر انجام می شود . این مسئله هیچ ضرری به اختیار و آزادی انسان نمی زند، بلکه تأیید اختیار انسان ها است. پی نوشت: 1. آیت الله مکارم ، استفتاآت ،ج1 ،سوال 563 و564.
سلام. همه اطرافیان و از جمله خود من بر این امر اذعان داریم که سرنوشت انسان با اختیار خودش تعیین میشه. من چندی پیش نزد شخصی رفتم و برایم کف بینی کرد. او تا به حال برای هرکسی کف بینی کرده محقق شده و درست از آب درآمده. من دختری هستم که آرزوهای زیادی برای خودم دارم از ازدواج متنفرم و دوست دارم مجرد بمونم، اما این کف بین به من گفت: شخصی در زندگیت وارد میشه و به ازدواج منجر میشه... من از این قضیه و احتمال تحققش خیلی ناراحتم... اگر سرنوشت از قبل نوشته نشده پس من باید بتونم جلوی این ازدواج رو بگیرم. با توجه به اختیار انسان، آیا میتونم طبق تصمیمی که گرفتم و میخوام مجرد بمونم عمل کنم؟یا طبق قضیه قسمت و تقدیر، سرنوشت ازدواج من از قبل تعیین شده و من نمی تونم مانعش بشم؟ لطفا منو از نگرانی دربیارید. ممنونم
با سلام خدمت شما
درخصوص پرسشی که مطرح کردید، لطفا به چند نکته دقت بفرمایید:
1- در باره کف بینی باید گفت: کف بینی اشکال دارد و مراجعه به کف بین و فال گیر برای کف بینی و فال گیری حرام است.(1)
کف بینی را از این جهت رد می کنیم که شرعا اشکال دارد . کف بینی از خرافات است و موجب می شود که مراجعه کننده اغفال شود و به جای حل مشکلات خود از راه های واقعی، گرفتار اوهام و خیالات شود . گرچه ممکن است کف بین اتفاقا مطالبی بگوید که با اخلاق یا بیماری مراجعه کننده مطابقت داشته باشد.
2- درباره عدم ازدواج شما دچار اشتباه هستید، زیرا از نظر دین ازدواج یک عمل مستحب مؤکد است و در اسلام به آن بسیار سفارش شده است. همچنین عزوبت و تجرد بسیار مذمت شده است.
از نظر روانشناختی ازدواج موفق برای بهداشت و سلامت روان فرد بسیار ضروری و مفید است .تجرد در بسیاری موارد اثر منفی بر بهداشت و سلامت روان فرد دارد. با توجه به نقش بسیار سازنده ازدواج در زندگی فردی و اجتماعی، در دین مبین اسلام سفارش فراوانی در مورد ازدواج شده که همگی بر اهمیت و آثار ارزنده آن دلالت دارد و ناگفته پیداست که تعابیری مثل حدیث شریف نبوی: (النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی؛ ازدواج سنت و آیین من است و هر که به سنت من پشت کند از من نیست)؛ به طور کلی در جهت تشویق و ترغیب به این امر الهی و سنت نبوی(ص) است و هدف از آن ایجاد انگیزه و یادآوری اهمیت و ارزش آن است. این روایات خطاب به کسانی است که با وجود داشتن امکانات و زمینه ازدواج به این سنت پیامبر(ص) اهمیتی نمیدهند و با این کار عملاً به سنت و شیوه و روش پیامبر(ص) بیاعتنایی کرده و آن را کوچک و کم اهمیت می پندارند.
نیاز روح به کانون آرامش، با اهمیت تر از نیاز جسمی است. همسر شایسته در پیش آمدهای زندگی، راه وصول به آرامش و سعادت را نزدیک می کند: (وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا...)، (...هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها)
برخی مفسران، مقصود از لباس را در آیه 187 بقره، آرامش دانسته اند و گفته اند: خداوند متعال شب را لباس (مایه آرامش ) دانسته و فرموده: (وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِبَاسًا)، و با توجه به آیه: (...هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ...)، مشخص است به سکون و آرامشی که با همسر حاصل می شود، اشاره داشته است.
از دیگر آثار ازدواج، مودت و رحمت است:(وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً...) آن چه در آغاز زندگی مشترک بین زن و شوهر، یگانگی برقرار می کند، و اثر آن در مقام عمل ظاهر می شود، مودت است؛ ولی پس از گذشت زمان و رسیدن دوران ضعف و ناتوانی، رحمت جای مودت را پر می کند. رحمت و مودت به تعبیر قرآن، دو نشانه الهی و ضامن به پا ماندن بنای زندگی و تداوم وحدت است؛ البته رحمت در آغاز زندگی نیز در زندگی نقش دارد. گاهی زحمات و خدمات بلاعوض و ایثارگرانه بدون هیچ گونه چشم داشتی حتی گاهی با برخورد سرد از طرف مقابل، از انسان سرمی زند. در اینجا برای حفظ نظام خانوادگی، مودت رنگ می بازد؛ ولی رحمت جایگزین آن می شود. پس در باره تنفر تان از این پدیده زیبا وزندگی تجدید نمایید با ازدواج بهتر می توانیید به اهداف عالی خود برسید.
3- بی تردید انسان در سرنوشت خود با اراده واختیار است وهرگز مجبور به کاری نیست او با اراده واختیار خود عمل می کند باید توجه داشت که خداوند از ازل آگاهی دارد که یک کار با علل و شرایط خاص خود در یک زمان و مکان خاصی صورت می گیرد که از جمله علل و شرایط، اختیار و آزادی انسان است، پس خداوند آگاهی دارد که آن کار با اختیار انسان و با شرایط دیگر انجام می شود . این مسئله هیچ ضرری به اختیار و آزادی انسان نمی زند، بلکه تأیید اختیار انسان ها است.
پی نوشت:
1. آیت الله مکارم ، استفتاآت ،ج1 ،سوال 563 و564.
- [سایر] چرا انسانهای گناهکار به جهنم می روند این سرنوشت آنان بوده که خداوند تعیین کرده است؟
- [سایر] قرآن درباره این که قسمت یا سرنوشت، تعیین کننده سرانجام افراد است، چه می گوید؟
- [سایر] اگر سرنوشت ما قبلاً تعیین شده، پس باید یزید، یزید باشد؟ آیا انسان میتواند قضا و قدر را تغییر دهد؟
- [سایر] آیا سرنوشت ما از قبل تعیین شده و ما مثل یک بازیگری هستیم که باید نقش مان را بازی کنیم؟
- [سایر] آیا استخاره با تسبیح یا قرآن در مسائل سرنوشت ساز مانند ازدواج جایز است؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا استخاره با تسبیح یا قرآن در مسائل سرنوشت ساز مانند ازدواج جایز است؟
- [سایر] فرق قضا و قدر و سرنوشت چیست؟ اگر قضا و قدر در زندگی تأثیر دارد، پس سرنوشت چه خواهد بود؟
- [سایر] چند روز قبل با یکی درباره اسلام بحث داشتیم که به این نتیجه رسیدیم که سرنوشت در زندگی دخالت دارد میخواهم بفهمم در اسلام سرنوشت حقیقت دارد اگر دارد چه کسی سرنوشت ما را مینویسد؟
- [سایر] معنای سرنوشت و تقدیر چیست؟
- [سایر] با توجه به بیان شرایط داوطلبان و تبیین نحوهی برگزاری انتخابات در قوانین انتخاباتی، چه ضرورتی به نظارت بر انتخابات وجود دارد؟ قانون اساسی مردم را بر سرنوشت اجتماعی خود حاکم دانسته و برای آنان حق تعیین سرنوشت قائل شده است. آیا نظارت استصوابی نافی حق حاکمیت مردم نیست؟ توجه به اصل برائت، آیا میتوان صلاحیت داوطلبان را با استناد به دلیل غیرقضایی رد کرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در ازدواج موقت باید مقدار وقت و مقدار مهر تعیین شده باشد و بدون آن باطل است.
- [آیت الله سیستانی] اگر در صیغه قرض برای پرداخت آن مدتی قرار دهند ، چنانچه تعیین مدت به درخواست بدهکار ، یا به در خواست هر دو طرف باشد ، طلبکار نمیتواند پیش از تمام شدن آن مدت طلب خود را مطالبه کند ، ولی اگر تعیین مدت به درخواست طلبکار بوده ، یا اصلاً برای پرداخت بدهی ، مدتی تعیین نشده است ، طلبکار میتواند هر وقت بخواهد طلب خود را مطالبه نماید .
- [آیت الله اردبیلی] خواستگاری و وعده ازدواج ایجاد محرمیّت یا زناشویی نمیکند، اگرچه مهریهای که برای زمان عقد تعیین شده است از پیش پرداخت شده باشد؛ بنابر این هر یک از زن و مرد قبل از عقد ازدواج میتوانند از آن منصرف شوند و طرف دیگر نمیتواند او را مجبور به ازدواج کند.
- [آیت الله سبحانی] اگر دو نفر بخواهند با هم شرکت کنند، چنانچه هر کدام مقداری از مال خود را با مال دیگری به طوری مخلوط کند که از یکدیگر تشخیص داده نشود شرکت حاصل می شود و نیازی به صیغه عربی و غیره نیست ولی برای تعیین حدود کار و شرائط، باید به طور زبانی و یا کتبی تعیین شود.
- [آیت الله سبحانی] اگر دو نفر بخواهند با هم شرکت کنند، چنانچه هر کدام مقداری از مال خود را با مال دیگری به طوری مخلوط کند که از یکدیگر تشخیص داده نشود شرکت حاصل می شود و نیازی به صیغه عربی و غیره نیست ولی برای تعیین حدود کار و شرائط، باید به طور زبانی و یا کتبی تعیین شود.
- [آیت الله اردبیلی] پس از آن که زن به هر دلیل از شوهر خود جدا شد خواه با خواندن صیغه طلاق باشد یا از موارد فسخ نکاح باشد یا با تمام شدن مدّت و یا بخشیدن مدّت توسّط شوهر در عقد موقّت باید مدّتی را که در شرع مقدّس تعیین شده به عنوان (عدّه) صبر نماید و در این مدّت از ازدواج با شوهر دیگری خودداری نماید.
- [آیت الله اردبیلی] در بیمه علاوه بر شرایطی از قبیل بلوغ و عقل و اختیار و غیر آنها که در سایر عقود لازم است، چند شرط معتبر است: اوّل: تعیین موضوع بیمه که شخص، مغازه، کشتی، اتومبیل یا هواپیما است. دوم: تعیین دو طرف عقد که اشخاص یا مؤسسات یا شرکتها یا دولت هستند. سوم: تعیین مبلغی که باید بپردازند.چهارم: تعیین اقساطی که باید آن را بپردازند و تعیین زمان اقساط.پنجم: تعیین زمان شروع و پایان بیمه که مثلاً از اوّل فلان ماه یا سال تا چند ماه یا چند سال است.ششم: تعیین خطرهایی که موجب خسارت میشوند مثل حریق، غرق، سرقت، وفات یا بیماری و میتوان کلّیّه آفاتی را که موجب خسارت میشوند، قرارداد کرد.
- [آیت الله خوئی] لازم است در قرارداد بیمه تعیین آنچه که بیمه میشود و تعیین خطرهای احتمالی که آن چیز به خاطر آن خطرات بیمه میشود و همین طور لازم است اقساط بیمه و ابتداء و انتها و مدت بیمه تعیین گردد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر ملکی را بر عناوین عامی وقف کند، مثلاً آن را بر فقراء یا سادات وقف کند یا وقف کند که منافع آن به مصرف خیرات برسد، باید برای آن متولّی تعیین کند و بدون تعیین متولّی وقف عام صحیح نیست و اگر متولّی تعیین شده بمیرد و برای بعد از او متولّی تعیین نشده باشد، وقف باطل نمیشود بلکه اختیار آن با حاکم شرع است.
- [امام خمینی] در بیمه علاوه بر شرایطی که در سایر عقود است از قبیل بلوغ و عقل و اختیار و غیر آنها، چند شرط معتبر است. 1- تعیین مورد بیمه که فلان شخص است یا فلان مغازه است یا فلان کشتی یا اتومبیل یا هواپیما است. 2- تعیین دو طرف عقد که اشخاص هستند، یا مؤسسات، یا شرکتها یا دولت. 3- تعیین مبلغی که باید بپردازند. 4- تعیین اقساطی که باید آن را بپردازند، و تعیین زمان اقساط. 5- تعیین زمان بیمه که از اول فلان ماه یا سال تا چند ماه یا چند سال. 6- تعیین خطرهایی که موجب خسارت میشود، مثل حریق یا غرق یا سرقت یا وفات یا مرض، و میتوان کلیه آفاتی را که موجب خسارت میشود، قرار دهند.