درمیان اعمال انسان، کمتر عملی به زیبایی و جذابیت ( صدق و راستی است و در آیات و روایات به خوبی نشان می دهد که وزن این صدق و راستی در ترازوی عمل نیز بسیار سنگین است و یکی از والاترین اوصاف اولیاء الله محسوب می شود و قرآن هم آن را یکی از کلیدهای عمده بهشت شمرده، چنانکه می فرماید : ( هذا یوم ینفع الصّادقین صدقهم لهم جنّات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابداً )(1) :روز قیامت، روزی است که راست گفتن راستگویان به آنها سود می بخشد برای آنها باغهایی از بهشت است که زیر درختان نهرها جاری است و جاودانه در آن خواهند ماند. صدق در عقیده، صدق در گفتار و صدق در عمل هر یک نشانه ای از نشانه های تقوی است و کلاً می توان گفت که تمام اعمال نیک را می توان در صدق و راستی خلاصه کرد، چراکه همه گناهان بازگشت به عدم صداقت انسان در ادعای ایمان و اسلام می کند وگرنه کسی که قانونی را به رسمیّت می شناسد چگونه می تواند در عمل به مخالفت با آن برخیزد؟ در روایتی از رسول اکرم (ص) درباره اهمیت صدق چنین آمده است : ( انّ الصّدق یهدی الی البرّ و البرّ یهدی الی الجنّه )(2) : صدق و راستی هدایت به نیکی می کند و نیکی هدایت به سوی بهشت. پی نوشت: 1- مائده / 199. 2- محجّه البیضاء، ج 8، ص 140. منبع: تصویر بهشت و بهشتیان در قرآن کریم، فاطمه کریمی، انتشارات جامعه القرآن الکریم
درمیان اعمال انسان، کمتر عملی به زیبایی و جذابیت ( صدق و راستی است و در آیات و روایات به خوبی نشان می دهد که وزن این صدق و راستی در ترازوی عمل نیز بسیار سنگین است و یکی از والاترین اوصاف اولیاء الله محسوب می شود و قرآن هم آن را یکی از کلیدهای عمده بهشت شمرده، چنانکه می فرماید : ( هذا یوم ینفع الصّادقین صدقهم لهم جنّات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابداً )(1) :روز قیامت، روزی است که راست گفتن راستگویان به آنها سود می بخشد برای آنها باغهایی از بهشت است که زیر درختان نهرها جاری است و جاودانه در آن خواهند ماند.
صدق در عقیده، صدق در گفتار و صدق در عمل هر یک نشانه ای از نشانه های تقوی است و کلاً می توان گفت که تمام اعمال نیک را می توان در صدق و راستی خلاصه کرد، چراکه همه گناهان بازگشت به عدم صداقت انسان در ادعای ایمان و اسلام می کند وگرنه کسی که قانونی را به رسمیّت می شناسد چگونه می تواند در عمل به مخالفت با آن برخیزد؟ در روایتی از رسول اکرم (ص) درباره اهمیت صدق چنین آمده است : ( انّ الصّدق یهدی الی البرّ و البرّ یهدی الی الجنّه )(2) : صدق و راستی هدایت به نیکی می کند و نیکی هدایت به سوی بهشت.
پی نوشت:
1- مائده / 199.
2- محجّه البیضاء، ج 8، ص 140.
منبع: تصویر بهشت و بهشتیان در قرآن کریم، فاطمه کریمی، انتشارات جامعه القرآن الکریم
- [سایر] « تولی و تبری » چگونه از عوامل وصول به بهشت می شود؟
- [سایر] عوامل و اسباب ورود به بهشت کدامند؟
- [آیت الله بهجت] چنان چه خریدار چک مدت دار بدهد که پس از سه ماه وصول شود، برای محاسبه خمس آن زمان فروش ملاک است یا وقت وصول پول؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه خریدار چک مدت دار بدهد که پس از سه ماه وصول شود، برای محاسبه خمس از زمان فروش ملاک است، یا وقت وصول پول؟
- [سایر] عوامل هلاکت در احادیث؟
- [سایر] عوامل غیر از عوامل فردی و اجتماعی که باعث تحریک مسائل جنسی از کودکان و نوجوانان میشود چیست؟
- [سایر] از جمله عوامل عیبجویی چیست؟
- [سایر] عوامل عدم استجابت دعا چیست؟
- [سایر] عوامل نورانی شدن قلب کدامند ؟
- [سایر] مهمترین عوامل مؤثر در مدگرایی؟
- [آیت الله مظاهری] کسی که از درآمد سال خود به مردم قرض داده و در آخر سال از آنان طلبکار است اگر طلب او با مطالبه وصول میشود و مثل نقد محسوب است باید آخر سال خمس آن را بدهد ولی اگر فعلاً وقت مطالبه آن نیست یا وصول نمیشود و احتمال سوختن هم دارد، باید وقت وصول فوراً خمس آن را بدهد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر عامل در معامله نسیه مجاز بوده و مدّعی شود که مطالبات وصول نشده است و مالک منکر عدم وصول شود و بیّنه نداشته باشد، قول عامل با قسم مقدم است.
- [آیت الله بهجت] پولی را که انسان قرض میدهد، اگر سر سال، موعد وصول آن فرا رسیده باشد و وصول آن بدون عسر، ممکن باشد، به حکم موجودیِ اوست. در غیر این صورت، هر زمان آن را وصول کرد، با تحقق دیگر شرایط، باید خمس آن را بدهد و پولی را که انسان قرض میگیرد به اصل آن، خمس تعلق نمیگیرد، ولی منافع آن به حکم دیگر منافع است.
- [آیت الله وحید خراسانی] یکی از خدمات بانکی وصول کردن سفته های مشتریان است به این ترتیب که پیش از سررسید وجود ان سفته را در بانک و شماره و مقدار و تاریخ سر رسید ان را به متعهد سفته اعلام می نماید تا برای پرداخت ان در سر رسید اماده شود و بانک پس از وصول سفته مبلغ ان را در حساب مشتری منظور می کند و یا نقدا به او می پردازد و برای این خدمت کار مزدی دریافت می نماید و از خدمات بانک وصول کردن چکهایی است که مشتریان نزد بانک می گذارند و بانک از مشتری برای این خدمت کار مزدی می گیرد
- [آیت الله علوی گرگانی] این عمل بانک که وصول کردن سفته و یا چکها برای مشتریان بوده باشد، جائز است وگرفتن کارمزد نیز برای این عمل جائز میباشد بشرط این که بانک فقط در گرفتن اصل مبلغ سفته و یا چک دخالت داشته باشد وامّا چنانچه برایآن مبلغ سود و فائده نزولی قرار داده باشند در این صورت تصدی بانک جائز نمیباشد وگرفتن کارمزد برای وصول مبلغ سفته ویاچک از نظر فقهی از باب جعاله میباشد.
- [آیت الله خوئی] این عمل بانک که وصول کردن سفته و یا چکها برای مشتریان بوده باشد، جایز است و گرفتن کارمزد نیز برای این عمل جایز میباشد به شرط بانک فقط در گرفتن اصل مبلغ سفته و یا چک دخالت داشته باشد و اما چنانچه برای آن مبلغ سود و فائده نزولی قرار داده باشند در این صورت تصدی بانک جایز نمیباشد و گرفتن کارمزد برای وصول مبلغ سفته و یا چک را از نظر فقهی از باب جعاله میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که از درآمد سال خود به مردم قرض داده و در پایان سال از آنها طلبکار است، اگر طلب او با مطالبه دریافت شده و مانند نقد محسوب شود، باید در پایان سال خُمس آن را بپردازد؛ ولی اگر هنوز وقت دریافت آن نرسیده باشد یا فعلاً وصول نشود، خُمس آن واجب نیست؛ امّا هنگامی که وصول نمود، باید بلافاصله خُمس آن را بدهد، مگر آن که آن را در مؤونه لازم و فوری خود مصرف نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . همکاری و شرکت با مؤسسات فرهنگی بیگانگان و فِرَق ضاله که از عوامل مهم استعمار و تضعیف مسلمین و تقویت کفار بوده و هست جایز نیست.
- [آیت الله سیستانی] وصول سفته و دریافت کارمزد به چند شکل است: 1 استفادهکننده از سفته آن را به بانکی که محالعلیه نیست، میدهد و در قبال پرداخت کارمزدی معین، خواهان وصول مبلغ آن میگردد. ظاهراً این خدمت و دریافت کارمزد در قبال آن جایز است، مشروط بر آنکه بانک فقط سفته را وصول کند، لکن وصول سود ربوی آن جایز نیست، میتوان این کارمزد را از نظر فقهی جُعاله دانست، که طی آن طلبکار خواستار وصول طلب خود از طریق بانک میشود. 2 استفادهکننده سفته، آن را به بانک محالعلیه ارائه میکند، لکن بانک نسبت به امضاکننده آن بدهکار نیست و یا با ارز دیگری جز آنچه بدو حواله شده بدهکار است. در این صورت، جایز است که بانک بابت قبول این حواله با همان شرطی که در مورد قبلی گذشت کارمزدی دریافت کند؛ زیرا پذیرفتن حواله بر آن که بدهکار نیست و یا به جنس دیگری جز آنچه در حواله آمده، بدهکار است، واجب نیست. لذا گرفتن چیزی برای دست کشیدن از این حق و انجام خدمت، اشکالی ندارد. 3 امضاکننده سفته با اشاره به پرداخت وجه آن از حسابی که نزد بانک دارد، آن را به بانک حواله میکند، تا در سررسید آن از حسابش کسر شود و مبلغ آن به حساب دارنده سفته واریز شود و یا نقداً به او پرداخت گردد. در اینجا امضاکننده سفته، طلبکار خود را به بانک که بدهکار خودش است حواله داده است، لذا از نوع حواله به بدهکار به شمار میرود. و موافقت محالعلیه (بانک) با این حواله لازم است و بدون پذیرش آن از طرف بانک، نافذ نیست. لذا برای بانک جایز است که در قبال این حواله و پرداخت بدهی حواله دهنده، کارمزدی دریافت کند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر فقیر بدهکار بمیرد و اموال کافی برای پرداخت بدهکاری خود نداشته باشد و یا این که طلبکار نتواند طلب خود را از او وصول نماید مانند این که ورثه طلب او را نپردازند طلبکار میتواند طلبی را که از او دارد بابت زکات حساب کند.