مقدمه: (1) عبادت به معنای اظهار ذلّت، عالی‌ترین نوع تذلّل و کرنش در برابر خدا است. در اهمیت آن، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران برای عبادت است.(2) آنچه انسان را به پرستش و بندگی خدا وادار می‌کند، اموری است، از جمله: 1- عظمت خدا؛ 2- احساس فقر و وابستگی انسان در برابر خدا؛ 3- توجه به نعمت‌های الهی؛ 4- کشش فطری انسان. بارزترین نوع عبادت و مصداق بندگی "نماز" است. اینک به گوشه‌ای از نظرهای مکتب وحی پیروان نماز، توجه فرمایید: نماز سیمای مکتب و پایه و ستون دین است. نماز، کلید بهشت، وسیله نزدیک شدن انسان به خدا و کوبنده شیطان است. نماز، رابطه مطلق مخلوق با خالق و وسیله تشکر از خداوند بر نعمت‌های اوست. علاوه بر آنچه گفته شد، رفتار اولیاء خدا نیز اهمیّت و جایگاه نماز را بیان می‌کند: حضرت عیسی‌علیه السلام در گهواره هم می‌گوید: خداوند مرا تا زنده هستم به نماز و زکات سفارش کرده است.(3) امام حسین‌علیه السلام حتی ظهر عاشوا در میدان مبارزه در برابر تیرهای دشمن هم نماز ظهر را رها نکرد. حضرت ابراهیم‌علیه السلام همسر و کودک خویش را در بیابان‌های داغ مکه که آن هنگام هیچ آب و گیاهی نداشت، مسکن داد و گفت: "خدایا، تا نماز به پا دارند"(4) پیشوایان معصوم ما، هنگام نماز، رنگ خود را می‌باختند و می‌فرمودند: وقت ادای امانت الهی و حضور در پیشگاه و درگاه الهی است. حال با توجّه به مقدمه بالا باید گفت: طبیعت نماز از آن‌جا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدء و معاد می‌اندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشاء و منکر است. انسانی که به نماز می‌ایستد، تکبیر می‌گوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر می‌شمرد، به یاد نعمت‌های او می‌افتد، حمد و سپاس او می‌گوید، او را به رحمانیت و رحیمیت می‌ستاید، به یاد روز جزای او می‌افتد، اعتراف به بندگی او می‌کند، از او یاری می‌جوید، صراط مستقیم از او می‌طلبد و از راه کسانی که غضب بر آن‌ها شده و گمراهان، به خدا پناه می‌برد. (مضمون سوره حمد) بدون شکّ در قلب و روح چنین انسانی، جنبشی به سوی حق و حرکتی به سوی پاکی و جهشی به سوی تقوی پیدا می‌شود. برای خدا رکوع می‌کند و در پیشگاه او پیشانی بر خاک می‌نهد، غرق در عظمت او می‌شود و خودخواهی و خود برتر بینی‌ها را فراموش می‌کند. شهادت به یگانگی او می‌دهد، گواهی به رسالت پیامبرصلی الله علیه وآله می‌دهد. بر پیامبرش درود می‌فرستد و دست به درگاه خدا بر می‌دارد که در زمره بندگان صالح او قرار گیرد. (تشهد و سلام) همه این امور موجی از معنویت در وجود او ایجاد می‌کند، موجی که سدّ نیرومندی در برابر گناه محسوب می‌شود. این عمل چند بار در شبانه روز تکرار می‌گردد، هنگامی که صبح از خواب بر می‌خیزد در یاد او غرق می‌شود. در وسط روز هنگامی که غرق زندگی مادی شده و نیز در پایان روز و آغاز شب پیش از آن‌که به بستر استراحت رود با او راز و نیاز می‌کند. از این گذشته به هنگامی که آماده مقدمات نماز می‌شود خود را شستشو می‌دهد، پاک می‌کند، حرام و غصب را از خود دور می‌سازد و به بارگاه دوست می‌رود. همه این امور تأثیر بازدارنده در برابر خط فحشاء و منکرات دارد. اما هر نمازی به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، انسان را از گناه باز می‌دارد. به عبارت دیگر: نهی از فحشاء و منکر سلسله مراتب و درجات زیادی دارد و هر نمازی به نسبت رعایت شرایط، دارای بعضی از این درجات است. ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچ گونه اثری در او نبخشد. هر چند نمازش صوری باشد و او به گناه آلوده باشد. البته این‌گونه نماز تأثیرش کم است و این‌گونه افراد اگر همان نماز را نمی‌خواندند از این هم آلوده‌تر بودند. در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام‌صلی الله علیه وآله چنین می‌خوانیم: جوانی از انصار نماز را با پیامبرصلی الله علیه وآله ادا می‌کرد اما با این حال آلوده گناهان زشتی بود، این ماجرا را به پیامبرصلی الله علیه وآله عرضه داشتند، فرمود: "إنّ صَلوتَه تَنْهَاهُ یَوْماً" "سرانجام نمازش روزی او را از این اعمال پاک می‌کند."(5) نماز آب زندگانی است که بیماران مبتلا به گناه و نیز محتضران مشرفِ به مرگِ روح را درمان یا احیا می‌کند، چنان که گناه به مثابه مرض یا مرگ است که مبتلایان به خود را بیمار می‌کند یا می‌میراند و پرهیزکاران در پرتو نماز، قرب ویژه‌ای پیدا می‌کنند و به هر میزان که نماز آن‌ها با اخلاص بیشتری همراه و مقبول‌تر باشد، تقوای آنان کامل‌تر است.(6) از آن‌جا که خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته می‌کند، لذا وسیله شستشوی از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است. لذا در حدیثی می‌خوانیم: پیامبرصلی الله علیه وآله از یاران خود سؤال کرد: "اگر بر در خانه یکی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او می‌ماند؟ عرض کردند: نه، فرمود: نماز درست همانند این آب جاری است، هر زمان که انسان نماز می‌خواند گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است از میان می‌رود." و به این ترتیب جراحاتی که بر روح و جان انسان از گناه می‌نشیند، با مرهم نماز التیام می‌یابد. همچنین نماز، سدّی در برابر گناهان آینده است، چرا که روح ایمان را در انسان تقویت می‌کند و نهال تقوی را در دل پرورش می‌دهد و می‌دانیم ایمان و تقوی نیرومندترین سدّ در برابر گناه است. نماز قطع نظر از محتوای خودش، با توجه به شرائط صحت، دعوت به پاک سازی زندگی می‌کند، چرا که می‌دانیم مکان و لباس نمازگزار، فرشی که بر آن نماز می‌خواند، آبی که با آن وضو می‌گیرد و غسل می‌کند، محلی که در آن غسل و وضو انجام می‌شود باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد و کسی که آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کم فروشی، رشوه خواری و کسب اموال حرام باشد چگونه می‌تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراین تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتی است بر رعایت حقوق دیگران(7) نماز علاوه بر شرائط صحت، شرائط قبول (کمال) دارد که رعایت آنها نیز یک عامل مؤثر دیگر برای ترک بسیاری از گناهان است. اما از آن‌جا که هدف در این نوشتار برگزیده نوشتن است، در صورت تمایل می‌توانید به کتاب‌های نوشته شده در این زمینه مراجعه نمایید: 1- رساله نوین، ج 1، ص 115-170. 2- از ژرفای نماز، ص 7-64. 3- حکمت عبادات، ص 9-126. 4- اسرار عبادات، ص 39-51 و 297-302. در پایان به عنوان حُسن ختام این نوشتار، قسمتی از حدیثی که از امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام نقل شده تبرّک می‌جوییم: (مداومت ذکر خداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل می‌گردد، سبب می‌شود که انسان، مولی و مدبّر و خالق خود را فراموش نکند و روح سرکشی و طغیانگری بر او غلبه ننماید و همین توجه به خداوند و قیام در برابر او، انسان را از معاصی باز می‌دارد.(8) پی نوشت ها: 1) محسن قرائتی، پرتوی از اسرار نماز (تهران: ستاد اقامه نماز، 1374) ص 83-15. 2) قرآن کریم، سوره ذاریات: 56. نحل: 36. 3) مریم: 31. 4) ابراهیم: 37. 5) آیة اللّه مکارم شیرازی، تفسیر نمونه (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1375) ج 16، ص 284. 6) آیة اللّه جوادی آملی، تفسیر تسنیم (قم، انتشارات اسوه، 1378) ج 1، ص 186. 7) آیة اللّه مکارم شیرازی، تفسیر نمونه (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1375) ج 16، ص 293. 8) وسائل الشیعه، ج 3، ص 4.
مقدمه: (1) عبادت به معنای اظهار ذلّت، عالیترین نوع تذلّل و کرنش در برابر خدا است.
در اهمیت آن، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران برای عبادت است.(2)
آنچه انسان را به پرستش و بندگی خدا وادار میکند، اموری است، از جمله: 1- عظمت خدا؛ 2- احساس فقر و وابستگی انسان در برابر خدا؛ 3- توجه به نعمتهای الهی؛ 4- کشش فطری انسان. بارزترین نوع عبادت و مصداق بندگی "نماز" است. اینک به گوشهای از نظرهای مکتب وحی پیروان نماز، توجه فرمایید:
نماز سیمای مکتب و پایه و ستون دین است. نماز، کلید بهشت، وسیله نزدیک شدن انسان به خدا و کوبنده شیطان است. نماز، رابطه مطلق مخلوق با خالق و وسیله تشکر از خداوند بر نعمتهای اوست. علاوه بر آنچه گفته شد، رفتار اولیاء خدا نیز اهمیّت و جایگاه نماز را بیان میکند:
حضرت عیسیعلیه السلام در گهواره هم میگوید: خداوند مرا تا زنده هستم به نماز و زکات سفارش کرده است.(3)
امام حسینعلیه السلام حتی ظهر عاشوا در میدان مبارزه در برابر تیرهای دشمن هم نماز ظهر را رها نکرد.
حضرت ابراهیمعلیه السلام همسر و کودک خویش را در بیابانهای داغ مکه که آن هنگام هیچ آب و گیاهی نداشت، مسکن داد و گفت: "خدایا، تا نماز به پا دارند"(4)
پیشوایان معصوم ما، هنگام نماز، رنگ خود را میباختند و میفرمودند: وقت ادای امانت الهی و حضور در پیشگاه و درگاه الهی است. حال با توجّه به مقدمه بالا باید گفت:
طبیعت نماز از آنجا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدء و معاد میاندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشاء و منکر است.
انسانی که به نماز میایستد، تکبیر میگوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر میشمرد، به یاد نعمتهای او میافتد، حمد و سپاس او میگوید، او را به رحمانیت و رحیمیت میستاید، به یاد روز جزای او میافتد، اعتراف به بندگی او میکند، از او یاری میجوید، صراط مستقیم از او میطلبد و از راه کسانی که غضب بر آنها شده و گمراهان، به خدا پناه میبرد. (مضمون سوره حمد)
بدون شکّ در قلب و روح چنین انسانی، جنبشی به سوی حق و حرکتی به سوی پاکی و جهشی به سوی تقوی پیدا میشود. برای خدا رکوع میکند و در پیشگاه او پیشانی بر خاک مینهد، غرق در عظمت او میشود و خودخواهی و خود برتر بینیها را فراموش میکند.
شهادت به یگانگی او میدهد، گواهی به رسالت پیامبرصلی الله علیه وآله میدهد. بر پیامبرش درود میفرستد و دست به درگاه خدا بر میدارد که در زمره بندگان صالح او قرار گیرد. (تشهد و سلام)
همه این امور موجی از معنویت در وجود او ایجاد میکند، موجی که سدّ نیرومندی در برابر گناه محسوب میشود. این عمل چند بار در شبانه روز تکرار میگردد، هنگامی که صبح از خواب بر میخیزد در یاد او غرق میشود.
در وسط روز هنگامی که غرق زندگی مادی شده و نیز در پایان روز و آغاز شب پیش از آنکه به بستر استراحت رود با او راز و نیاز میکند. از این گذشته به هنگامی که آماده مقدمات نماز میشود خود را شستشو میدهد، پاک میکند، حرام و غصب را از خود دور میسازد و به بارگاه دوست میرود. همه این امور تأثیر بازدارنده در برابر خط فحشاء و منکرات دارد. اما هر نمازی به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، انسان را از گناه باز میدارد. به عبارت دیگر: نهی از فحشاء و منکر سلسله مراتب و درجات زیادی دارد و هر نمازی به نسبت رعایت شرایط، دارای بعضی از این درجات است. ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچ گونه اثری در او نبخشد. هر چند نمازش صوری باشد و او به گناه آلوده باشد.
البته اینگونه نماز تأثیرش کم است و اینگونه افراد اگر همان نماز را نمیخواندند از این هم آلودهتر بودند.
در حدیثی از پیامبر گرامی اسلامصلی الله علیه وآله چنین میخوانیم: جوانی از انصار نماز را با پیامبرصلی الله علیه وآله ادا میکرد اما با این حال آلوده گناهان زشتی بود، این ماجرا را به پیامبرصلی الله علیه وآله عرضه داشتند، فرمود: "إنّ صَلوتَه تَنْهَاهُ یَوْماً" "سرانجام نمازش روزی او را از این اعمال پاک میکند."(5)
نماز آب زندگانی است که بیماران مبتلا به گناه و نیز محتضران مشرفِ به مرگِ روح را درمان یا احیا میکند، چنان که گناه به مثابه مرض یا مرگ است که مبتلایان به خود را بیمار میکند یا میمیراند و پرهیزکاران در پرتو نماز، قرب ویژهای پیدا میکنند و به هر میزان که نماز آنها با اخلاص بیشتری همراه و مقبولتر باشد، تقوای آنان کاملتر است.(6)
از آنجا که خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته میکند، لذا وسیله شستشوی از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است. لذا در حدیثی میخوانیم: پیامبرصلی الله علیه وآله از یاران خود سؤال کرد: "اگر بر در خانه یکی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او میماند؟ عرض کردند: نه، فرمود: نماز درست همانند این آب جاری است، هر زمان که انسان نماز میخواند گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است از میان میرود."
و به این ترتیب جراحاتی که بر روح و جان انسان از گناه مینشیند، با مرهم نماز التیام مییابد.
همچنین نماز، سدّی در برابر گناهان آینده است، چرا که روح ایمان را در انسان تقویت میکند و نهال تقوی را در دل پرورش میدهد و میدانیم ایمان و تقوی نیرومندترین سدّ در برابر گناه است.
نماز قطع نظر از محتوای خودش، با توجه به شرائط صحت، دعوت به پاک سازی زندگی میکند، چرا که میدانیم مکان و لباس نمازگزار، فرشی که بر آن نماز میخواند، آبی که با آن وضو میگیرد و غسل میکند، محلی که در آن غسل و وضو انجام میشود باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد و کسی که آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کم فروشی، رشوه خواری و کسب اموال حرام باشد چگونه میتواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراین تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتی است بر رعایت حقوق دیگران(7)
نماز علاوه بر شرائط صحت، شرائط قبول (کمال) دارد که رعایت آنها نیز یک عامل مؤثر دیگر برای ترک بسیاری از گناهان است.
اما از آنجا که هدف در این نوشتار برگزیده نوشتن است، در صورت تمایل میتوانید به کتابهای نوشته شده در این زمینه مراجعه نمایید:
1- رساله نوین، ج 1، ص 115-170.
2- از ژرفای نماز، ص 7-64.
3- حکمت عبادات، ص 9-126.
4- اسرار عبادات، ص 39-51 و 297-302.
در پایان به عنوان حُسن ختام این نوشتار، قسمتی از حدیثی که از امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام نقل شده تبرّک میجوییم:
(مداومت ذکر خداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل میگردد، سبب میشود که انسان، مولی و مدبّر و خالق خود را فراموش نکند و روح سرکشی و طغیانگری بر او غلبه ننماید و همین توجه به خداوند و قیام در برابر او، انسان را از معاصی باز میدارد.(8)
پی نوشت ها:
1) محسن قرائتی، پرتوی از اسرار نماز (تهران: ستاد اقامه نماز، 1374) ص 83-15.
2) قرآن کریم، سوره ذاریات: 56. نحل: 36.
3) مریم: 31.
4) ابراهیم: 37.
5) آیة اللّه مکارم شیرازی، تفسیر نمونه (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1375) ج 16، ص 284.
6) آیة اللّه جوادی آملی، تفسیر تسنیم (قم، انتشارات اسوه، 1378) ج 1، ص 186.
7) آیة اللّه مکارم شیرازی، تفسیر نمونه (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1375) ج 16، ص 293.
8) وسائل الشیعه، ج 3، ص 4.
- [سایر] چگونه نماز، انسان را از گناه بازمیدارد؟
- [سایر] چگونه نماز، انسان را از گناه باز می دارد؟
- [سایر] خدا اگر انسان را نمیآفرید گناه نمیکرد. پس گناه انسان به گردن خداست؟
- [امام خمینی] آیا در حجّ نیابتی مردان، عدم انجام طواف و نماز نساء، حرام بودن زن را بر منوب عنه نگاه میدارد یا بر نائب؟
- [سایر] خداوند در قرآن می فرماید: «ما انسان را نیکو آفریدیم.»، یعنی در نهاد انسان بدی و گناه جایی نداشته، پس چرا انسانها گناه و خلاف میکنند؟
- [سایر] آیا اگر انسان گناه کند خدا از زندگی انسان کاملاً بیرون می رود؟
- [سایر] آیا اگر انسان گناه کند خدا از زندگی انسان کاملاً بیرون می رود؟
- [سایر] آیا اعتقاد به مهدویت مردم را از عمل خیر باز میدارد؟
- [سایر] از چه زمانی گناهان انسان محاسبه می شود؟
- [سایر] انسان چطور و چگونه از گناه پاک می شود؟
- [آیت الله بهجت] اگر یکی از شک های صحیح برای انسان پیش آید، نباید نماز را بشکند و چنانچه نماز را بشکند معصیت کرده است .
- [آیت الله مظاهری] عادل کسی است که دارای ملکه عدالت و خداترسی باطنی است که او را از گناهان باز میدارد و نشانه آن این است که اگر از کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند تقوای او را تصدیق نمایند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شخص با اهل معصیت، محشور باشد و بتواند به ترک معصیت، از معصیت آنها جلوگیری نماید، بهترین طریقه امر به معروف و نهی از منکر است، مثلاً اگر رفیق انسان بخواهد غیبت کند، انسان از استماع، معذرت بخواهد و بگوید من از خدا میترسم غیبت کنم، و اگر در بین تارکالصلاةها باشد، مراقب خواندن نماز باشد، یا بین روزهخورها مراقب روزه باشد تا آنها به همین خواندن نماز و گرفتن روزه، تشویق شوند و نماز بخوانند و روزه بگیرند، بهترین اقسام نهی از منکر و امر به معروف را انجام داده است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر یکی از شکهای صحیح برای انسان پیش آید، نباید نماز را بشکند و چنانچه نماز را بشکند معصیت کرده است پس اگر پیش از انجام کاری که نماز را باطل میکند، مثل روگرداندن از قبله، نماز را از سر گیرد نماز دومش هم باطل است و اگر بعد از انجام کاری که نماز را باطل میکند، مشغول نماز شود، نماز دومش صحیح است.
- [آیت الله بروجردی] اگر یکی از شکهای صحیح برای انسان پیش آید، نباید نماز را بشکند و چنانچه نماز را بشکند معصیت کرده است؛ پس اگر پیش از انجام کاری که نماز را باطل میکند مثل روگرداندن از قبله نماز را از سر گیرد، نماز دومش هم باطل است و اگر بعد از انجام کاری که نماز را باطل میکند، مشغول نماز شود نماز دومش صحیح است.
- [آیت الله بهجت] اگر یکی از شک هایی که نماز احتیاط برای آنها واجب است در نماز پیش آید ، چنانچه انسان نماز را تمام کند و بدون خواندن نماز احتیاط ، نماز را از سر بگیرد معصیت کرده است و در صورتی که قصد قربت حاصل شود، مثل این که بعد از انجام کاری که نماز را باطل می کند مشغول نماز شده، نماز دومش صحیح است.
- [آیت الله بهجت] اگر یکی از شکهایی که نماز احتیاط برای آنها واجب است در نماز پیش آید، چنانچه انسان نماز را تمام کند و بدون خواندن نماز احتیاط، نماز را از سر بگیرد معصیت کرده است و در صورتی که قصد قربت حاصل شود، مثل اینکه بعد از انجام کاری که نماز را باطل میکند، مشغول نماز شده، نماز دومش صحیح است.
- [آیت الله مظاهری] موقعی که زلزله و رعد و برق و مانند اینها اتّفاق میافتد، انسان باید فوراً نماز آیات را بخواند و اگر نخواند معصیت کرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند اداست.
- [امام خمینی] موقعی که زلزله و رعد و برق و مانند اینها اتفاق می افتد، انسان باید فورا نماز آیات را بخواند و اگر نخواند معصیت کرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است.
- [آیت الله بروجردی] موقعی که زلزله و رعد و برق و مانند اینها اتّفاق میافتد، انسان باید فوراً نماز آیات را بخواند و اگر نخواند معصیت کرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است.