لطفاً در مورد مسئله کثرت مراجع و اینکه این نقطه ضعف جهان تشیع است یا مفتوح بودن باب اجتها‌د؟
مقدمه: جای بسی خوشحالی است که جوانان کشور اسلامی به دنبال فهم مسائل خویش هستند و دست یافتن به جواب شبهات فکری عقیدتی را پیگیر می‌باشند. برای اشخاصی چون پرسشگر محترم که از طلاب جوان و تازه وارد به فضای حوزه هستند نیاز است که از همین گامهای نخستین، در حل شبهات فکری خویش کوشا باشند تا در ادامه زندگی خود یک آرامش فکری لازم برسند و در برخورد با اطرافیان و شبهات احتمالی ایشان،‌احساس ضعف نکرده بلکه به راحتی پاسخگوی نیاز دیگران باشند. در پاسخ سؤال شما لازم است به پیشینه اجتهاد که جزء اصلی‌ترین شرط از، شروط مرجعیت است نظری بیاندازیم. آیا اجتهاد بعد از زمان غیبت امام زمان(عج) آغاز شده یا اینکه سابقه طولانی تری دارد؟ وقتی به کلمات بزرگان در کتابهای آنها رجوع کنیم خواهیم دید که اجتهاد سابقه‌ای بسیار طولانی دارد؛ به طوریکه حتی در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بین صحابه به آن حضرت نیز وجود داشته است. مرحوم آیت الله محمد حسین ال کاشف الغطاء می‌نویسد: (با دقت در مطالبی که ذکر کردیم، برای شما روشن می‌شود که باب اجتهاد، حتی در زمان خود پیامبر و در بین صحابة پیامبر مفتوح بوده تا چه رسد به زمان‌های بعد... اما در هر صورت،‌باب اجتهاد که در زمان رسول خدا به طور مسلم مفتوح، بلکه نزد کسی که دقت کند، یک امر ضروری بود، نزد امامیه، همچنان تا امروز باز است)[1] استاد شهید مطهری در مقالة الهامی از شیخ الطائفه می‌نویسد: (رسول اکرم صلی الله علیه و آله اولین شخصی است که مسلمین را به سوی تعمق و اجتهاد و استخراج سوق داد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله با بیانات زیبای خود به مسلمین گوشزد کرد که کتاب و سنت استعداد پایان‌ناپذیری برای درک معانی تازه به تازه و نو به نو دارد.)[2] البته آنچه آورده شد، گوشه‌ای از کلمات بعضی از بزرگان بود و به دلیل رعایت اختصار از آوردن سخنان دیگر بزرگان چشم‌پوشی می‌کنیم. در این خصوص همچنین کلماتی از امام راحل[3] (قدس سره) و شیخ مفید[4](ره) و آیت الله خوئی[5] و .. وجود دارد که همگی اشاره به این مطلب دارد که در زمان ائمه هدی علیه السلام نیز اجتهاد وجود داشته است مضافاً اینکه روایاتی نیز در این باره وارد شده است. امام صادق علیه السلام به ابان بن تغلب فرمود: در مسجد مدینه بنشین و فتوا بده، من دوست دارم مانند تو در شیعیانم دیده شوند. نتیجه اینکه حتی در عصر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه هدی علیهم السّلام نیز که دسترسی به منبع علم حقیقی و صحیح بوده است نیز اجتهاد کردن برای عده‌ای مجاز و گاهی لازم شمرده شده است. اما ارتباط این مقدمه‌چینی با سؤال این است که اگر منظور شما از کثرت مراجع، کثرت مجتهدین در هر عصر است که به ادله و شواهد فوق و نظائر آن باید گفت خیر، نه تنها کثرت مجتهد، نقطه ضعفی محسوب نمی‌شود بلکه چون فقهاء رسیدن به درجه اجتهاد را واجب کفایی می‌دانند؛ لذا حداقل برای بعضی که توانایی لازم را دارند واجب نیز می‌باشد. اما اگر منظور این است که چرا با وجود مجتهدین مختلف، تمرکز در مرجعیت نداشته باشیم و شخص خاصی به عنوان مرجع برای همه شیعیان معرفی شود (که موجب بروز اشکالاتی برای مقلدین در سطح جامعه نشود( باید گفت بله این مشکلی است که سیستم حوزوی ما با آن مواجه است و بزرگانی چون شهید مطهری(رضوان الله تعالی علیه) ضمن اشاره به این مشکل راه‌حلهایی نیز اشاره نموده‌اند. ایشان پیشنهاد[6] می‌کنند که باید در کار فقه و به وجود آمدن رشته‌های تخصصی در فقاهت تلاش کرد زیرا از صد سال پیش به این طرف این امر ضرورت یافته است و در وضع موجود، باید فقهای این زمان جلوی رشد و تکامل فقه را بگیرند و متوقف سازند و یا به این پیشنهاد تسلیم شوند.[7] همچنین ایشان به تشکیل شورای علمی در فقاهت اشاره کرده که ثمره آن تبادل نظر بطور کامل و ترقی در فقه است که بسیاری از اختلافات فتواها از بین می‌رود.[8] البته تذکر این نکته لازم است که کثرت مراجع در زمان حاضر که ارتباطات بسیار نزدیک شده مشکلاتی را در مقام عمل به احکام ایجاد کرده است ولی در گذشته نه تنها نقطه ضعف و مشکلی نداشت بلکه لازم و ضروری به نظر می‌رسید، زیرا در آن زمانها مردم یک منطقه‌ای از عالم مجتهد منطقه خود تولید کرده و با مشکل چندانی روبرو نمی‌شدند بلکه نداشتن یک مرجع قابل دسترس برای آنها سخت بود. نتیجه‌گیری: اصل کثرت مجتهدین امری است لازم و همان مفتوح بودن باب اجتهاد است ولی تعدد مراجع آن هم در شرایط فعلی موجب بروز مشکلاتی (هر چند ناچیز) برای مردم شده است. که البته رفع این مشکلات غیرممکن نیست. بلکه شاید اصلاح آن به صورت شورایی و یا به صورت تخصصی شدن ابواب مختلف فقه خود بهترین راه‌های اصلاح باشد که این امر به دست بزرگان حوزه و روحانیت است که امیدواریم چاره‌ای برای آن بیاندیشند. منابع برای مطالعه بیشتر: 1 . مطهری، مرتضی، تکامل اجتماعی انسان، قم، انتشارات صدرا، چ 11، صص 165 تا 190. 2 . مطهری، مرتضی،‌ ختم نبوت،‌قم؛‌انتشارات صدرا، چ 10، صص 69 تا 76. 3 . جواهری، محمدرضا، اجتهاد در عصر ائمه معصومین قم، مؤسسه بوستان کتاب قم، 1381، صص 135، 134،‌ص 121. 4 . ملک‌زاده، ‌فهیمه، نشریه یگانه، مرجعیت و اجتهاد در فقه شیعه، شماره 12 و 13،‌صص 16 تا 19. حدیث اخلاقی: و قال علی علیه السلام : و لایقلُّ عَملٌ مع التقوی و کیف یقِلُّ ما یُتَقَبَّلُ ترجمه: حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: هیچ کاری با تقوا اندک نیست و چگونه اندک است آنچه که پذیرفته شود؟ نهج‌البلاغه، حکمت 95 -------------------------------------------------------------------------------- [1] . محمدحسین ال کاشف الغطاء، اصل الشیعه و اصولها، ص 201،‌به نقل از کتاب اجتهاد و در عصر ائمه معصومین علیهم السّلام [2] . دوانی،‌علی، هزاره شیخ طوسی،‌ج 1 و 2، ص 344، به نقل از کتاب اجتهاد در عصر ائمه معصومین علیهم السّلام ص 122. [3] . امام خمینی، الرسائل، ج 2،‌ ص 175. [4] . رساله عددیه. [5] . ابوالقاسم الخویی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة،‌ج 1، صص 266 . 313. [6] . اصل این پیشنهاد به گفته خود شهید مطهری از آقای حاج شیخ عبدالکریم یزدی است. [7] . از کتاب (بحثی از مرجعیت و روحانیت) مقاله مربوط به مرتضی مطهری، ص 33، شرکت انتشار،‌1341. [8] . همان،‌صص 13 تا 38.
عنوان سوال:

لطفاً در مورد مسئله کثرت مراجع و اینکه این نقطه ضعف جهان تشیع است یا مفتوح بودن باب اجتها‌د؟


پاسخ:

مقدمه:
جای بسی خوشحالی است که جوانان کشور اسلامی به دنبال فهم مسائل خویش هستند و دست یافتن به جواب شبهات فکری عقیدتی را پیگیر می‌باشند. برای اشخاصی چون پرسشگر محترم که از طلاب جوان و تازه وارد به فضای حوزه هستند نیاز است که از همین گامهای نخستین، در حل شبهات فکری خویش کوشا باشند تا در ادامه زندگی خود یک آرامش فکری لازم برسند و در برخورد با اطرافیان و شبهات احتمالی ایشان،‌احساس ضعف نکرده بلکه به راحتی پاسخگوی نیاز دیگران باشند.
در پاسخ سؤال شما لازم است به پیشینه اجتهاد که جزء اصلی‌ترین شرط از، شروط مرجعیت است نظری بیاندازیم.
آیا اجتهاد بعد از زمان غیبت امام زمان(عج) آغاز شده یا اینکه سابقه طولانی تری دارد؟
وقتی به کلمات بزرگان در کتابهای آنها رجوع کنیم خواهیم دید که اجتهاد سابقه‌ای بسیار طولانی دارد؛ به طوریکه حتی در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بین صحابه به آن حضرت نیز وجود داشته است.
مرحوم آیت الله محمد حسین ال کاشف الغطاء می‌نویسد:
(با دقت در مطالبی که ذکر کردیم، برای شما روشن می‌شود که باب اجتهاد، حتی در زمان خود پیامبر و در بین صحابة پیامبر مفتوح بوده تا چه رسد به زمان‌های بعد... اما در هر صورت،‌باب اجتهاد که در زمان رسول خدا به طور مسلم مفتوح، بلکه نزد کسی که دقت کند، یک امر ضروری بود، نزد امامیه، همچنان تا امروز باز است)[1]
استاد شهید مطهری در مقالة الهامی از شیخ الطائفه می‌نویسد:
(رسول اکرم صلی الله علیه و آله اولین شخصی است که مسلمین را به سوی تعمق و اجتهاد و استخراج سوق داد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله با بیانات زیبای خود به مسلمین گوشزد کرد که کتاب و سنت استعداد پایان‌ناپذیری برای درک معانی تازه به تازه و نو به نو دارد.)[2]
البته آنچه آورده شد، گوشه‌ای از کلمات بعضی از بزرگان بود و به دلیل رعایت اختصار از آوردن سخنان دیگر بزرگان چشم‌پوشی می‌کنیم. در این خصوص همچنین کلماتی از امام راحل[3] (قدس سره) و شیخ مفید[4](ره) و آیت الله خوئی[5] و .. وجود دارد که همگی اشاره به این مطلب دارد که در زمان ائمه هدی علیه السلام نیز اجتهاد وجود داشته است مضافاً اینکه روایاتی نیز در این باره وارد شده است.
امام صادق علیه السلام به ابان بن تغلب فرمود: در مسجد مدینه بنشین و فتوا بده، من دوست دارم مانند تو در شیعیانم دیده شوند.
نتیجه اینکه حتی در عصر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه هدی علیهم السّلام نیز که دسترسی به منبع علم حقیقی و صحیح بوده است نیز اجتهاد کردن برای عده‌ای مجاز و گاهی لازم شمرده شده است.
اما ارتباط این مقدمه‌چینی با سؤال این است که اگر منظور شما از کثرت مراجع، کثرت مجتهدین در هر عصر است که به ادله و شواهد فوق و نظائر آن باید گفت خیر، نه تنها کثرت مجتهد، نقطه ضعفی محسوب نمی‌شود بلکه چون فقهاء رسیدن به درجه اجتهاد را واجب کفایی می‌دانند؛ لذا حداقل برای بعضی که توانایی لازم را دارند واجب نیز می‌باشد. اما اگر منظور این است که چرا با وجود مجتهدین مختلف، تمرکز در مرجعیت نداشته باشیم و شخص خاصی به عنوان مرجع برای همه شیعیان معرفی شود (که موجب بروز اشکالاتی برای مقلدین در سطح جامعه نشود( باید گفت بله این مشکلی است که سیستم حوزوی ما با آن مواجه است و بزرگانی چون شهید مطهری(رضوان الله تعالی علیه) ضمن اشاره به این مشکل راه‌حلهایی نیز اشاره نموده‌اند. ایشان پیشنهاد[6] می‌کنند که باید در کار فقه و به وجود آمدن رشته‌های تخصصی در فقاهت تلاش کرد زیرا از صد سال پیش به این طرف این امر ضرورت یافته است و در وضع موجود، باید فقهای این زمان جلوی رشد و تکامل فقه را بگیرند و متوقف سازند و یا به این پیشنهاد تسلیم شوند.[7]
همچنین ایشان به تشکیل شورای علمی در فقاهت اشاره کرده که ثمره آن تبادل نظر بطور کامل و ترقی در فقه است که بسیاری از اختلافات فتواها از بین می‌رود.[8]
البته تذکر این نکته لازم است که کثرت مراجع در زمان حاضر که ارتباطات بسیار نزدیک شده مشکلاتی را در مقام عمل به احکام ایجاد کرده است ولی در گذشته نه تنها نقطه ضعف و مشکلی نداشت بلکه لازم و ضروری به نظر می‌رسید، زیرا در آن زمانها مردم یک منطقه‌ای از عالم مجتهد منطقه خود تولید کرده و با مشکل چندانی روبرو نمی‌شدند بلکه نداشتن یک مرجع قابل دسترس برای آنها سخت بود.
نتیجه‌گیری: اصل کثرت مجتهدین امری است لازم و همان مفتوح بودن باب اجتهاد است ولی تعدد مراجع آن هم در شرایط فعلی موجب بروز مشکلاتی (هر چند ناچیز) برای مردم شده است.
که البته رفع این مشکلات غیرممکن نیست. بلکه شاید اصلاح آن به صورت شورایی و یا به صورت تخصصی شدن ابواب مختلف فقه خود بهترین راه‌های اصلاح باشد که این امر به دست بزرگان حوزه و روحانیت است که امیدواریم چاره‌ای برای آن بیاندیشند.
منابع برای مطالعه بیشتر:
1 . مطهری، مرتضی، تکامل اجتماعی انسان، قم، انتشارات صدرا، چ 11، صص 165 تا 190.
2 . مطهری، مرتضی،‌ ختم نبوت،‌قم؛‌انتشارات صدرا، چ 10، صص 69 تا 76.
3 . جواهری، محمدرضا، اجتهاد در عصر ائمه معصومین قم، مؤسسه بوستان کتاب قم، 1381، صص 135، 134،‌ص 121.
4 . ملک‌زاده، ‌فهیمه، نشریه یگانه، مرجعیت و اجتهاد در فقه شیعه، شماره 12 و 13،‌صص 16 تا 19.
حدیث اخلاقی:
و قال علی علیه السلام :
و لایقلُّ عَملٌ مع التقوی و کیف یقِلُّ ما یُتَقَبَّلُ
ترجمه: حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: هیچ کاری با تقوا اندک نیست و چگونه اندک است آنچه که پذیرفته شود؟
نهج‌البلاغه، حکمت 95
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمدحسین ال کاشف الغطاء، اصل الشیعه و اصولها، ص 201،‌به نقل از کتاب اجتهاد و در عصر ائمه معصومین علیهم السّلام
[2] . دوانی،‌علی، هزاره شیخ طوسی،‌ج 1 و 2، ص 344، به نقل از کتاب اجتهاد در عصر ائمه معصومین علیهم السّلام ص 122.
[3] . امام خمینی، الرسائل، ج 2،‌ ص 175.
[4] . رساله عددیه.
[5] . ابوالقاسم الخویی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة،‌ج 1، صص 266 . 313.
[6] . اصل این پیشنهاد به گفته خود شهید مطهری از آقای حاج شیخ عبدالکریم یزدی است.
[7] . از کتاب (بحثی از مرجعیت و روحانیت) مقاله مربوط به مرتضی مطهری، ص 33، شرکت انتشار،‌1341.
[8] . همان،‌صص 13 تا 38.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین