در پاسخ، ابتدا این موضوع را شرح می‌دهیم که همیشه سهم زن نصف سهم مرد نیست و گاهی مسأله کاملا بر عکس می‌شود. سپس می‌کوشیم، دلیل این تفاوتی را که به هر حال احساس می‌شود، بیان کنیم. در مورد مطلب اول باید گفت: درست است که در ارث یک میت، سهم دختر نصف سهم پسر است، اما سهم پدر و مادرش کاملا مساوی است و می‌دانیم که پدر و مادر هم در همان طبقه‌ی اول ارث قرار دارند؛ درست مانند دختر و پسر. در شریعت اسلام، موارد دیگری نیز وجود دارد که زن و مرد، یکسان سهم می‌برند. )مثال قرآنی آن )آیات 11 و 12، سوره‌ی نساء( کلاله‌ی مادری )برادر و خواهر مادری میت( است که به طور مساوی سهم می‌برند. . جالب این جاست که بر اساس همین معادلات، گاهی دختر بیش‌تر از پسر ارث می‌برد )یک موردش زمانی است که میت غیر از پدر و دختر نداشته باشد که پدر یک ششم می‌برد و بقیه سهم دختر است. مورد معروف دیگر آن‌جاست که میت دارای نوه باشد، اما فرزندانش مرده باشند. در این جا اگر نوه‌ی پسری دختر باشد، دو برابر نوه‌ی دختری )ولو پسر باشد( سهم می‌برد. و دقیقا معادله معکوس می‌شود. )برای تفصیل بحث، ر. ک: عبدالله جوادی آملی، زن در آینه‌ی جمال و جلال، ص 346 - 347. . در خصوص مطلب دوم، آن گونه که استاد مطهری توضیح داده‌اند، دو نکته مورد نظر است: اولا این وضع خاص ارثی زن، معلول مهریه و نفقه است. ایشان در بحث از مهر و نفقه به خوبی نشان می‌دهند )مرتضی مطهری، نظام حقوقی زن در اسلام، ص 217 - 226. که با توجه به احتیاجات و گرفتاری‌های زیاد زن از لحاظ دوره بارداری و وظایف مادری و...، و قدرت کم‌تر وی در تولید و تحصیل ثروت و استهلاک بیش‌تر ثروت به دست او، به علاوه برخی ملاحظات روانی و روحی خاص زن و مرد، و این که مرد باید همواره برای زن خرج کند و نیز، ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی که سبب استحکام رابطه‌ی خانوادگی می‌شود، اسلام پرداخت مهریه و خصوصا نفقه )مخارج زندگی زن( را بر مرد واجب کرده است. این امور ضروری، به طور غیر مستقیم سبب شده که بر بودجه‌ی مرد تحمیلی وارد شود و برای جبران آن، اسلام دستور داده است که مرد دو برابر زن سهم الارث ببرد. نکته‌ی دوم، وضعیت خاصی است که زن از لحاظ قوانین جزایی مربوط به دیه دارد. در برخی جنایات غیر عمدی و با توجه به شرایط خاص، بر خویشاوندان مجرم واجب است در پرداخت دیه‌ی مقتول همراه شوند؛ اما در این خصوص با توجه به این که اسلام تأمین مخارج زندگی را از دوش زن برداشته، زن را از شرکت در جمع پرداخت کنندگان دیه معاف کرده است؛ که این تحمیلی دیگر بر بودجه‌ی مرد است. جالب این جاست که چنین ایرادی زمان امام صادق )ع( هم مطرح شده و ایشان فرموده‌اند: )علت این امر آن است که اسلام سربازی را از عهده‌ی زن برداشته و مهریه و نفقه را به نفع او بر مرد لازم شمرده و در پرداخت دیه‌ی قتل غیر عمد که بر خویشاوندان قاتل واجب است، زن را معاف کرده است.( )عبدالله جوادی آملی، زن در آینه‌ی جمال و جلال، ص 345. .
در پاسخ، ابتدا این موضوع را شرح میدهیم که همیشه سهم زن نصف سهم مرد نیست و گاهی مسأله کاملا بر عکس میشود. سپس میکوشیم، دلیل این تفاوتی را که به هر حال احساس میشود، بیان کنیم.
در مورد مطلب اول باید گفت: درست است که در ارث یک میت، سهم دختر نصف سهم پسر است، اما سهم پدر و مادرش کاملا مساوی است و میدانیم که پدر و مادر هم در همان طبقهی اول ارث قرار دارند؛ درست مانند دختر و پسر. در شریعت اسلام، موارد دیگری نیز وجود دارد که زن و مرد، یکسان سهم میبرند. )مثال قرآنی آن )آیات 11 و 12، سورهی نساء( کلالهی مادری )برادر و خواهر مادری میت( است که به طور مساوی سهم میبرند. .
جالب این جاست که بر اساس همین معادلات، گاهی دختر بیشتر از پسر ارث میبرد )یک موردش زمانی است که میت غیر از پدر و دختر نداشته باشد که پدر یک ششم میبرد و بقیه سهم دختر است. مورد معروف دیگر آنجاست که میت دارای نوه باشد، اما فرزندانش مرده باشند. در این جا اگر نوهی پسری دختر باشد، دو برابر نوهی دختری )ولو پسر باشد( سهم میبرد. و دقیقا معادله معکوس میشود. )برای تفصیل بحث، ر. ک: عبدالله جوادی آملی، زن در آینهی جمال و جلال، ص 346 - 347. .
در خصوص مطلب دوم، آن گونه که استاد مطهری توضیح دادهاند، دو نکته مورد نظر است: اولا این وضع خاص ارثی زن، معلول مهریه و نفقه است. ایشان در بحث از مهر و نفقه به خوبی نشان میدهند )مرتضی مطهری، نظام حقوقی زن در اسلام، ص 217 - 226. که با توجه به احتیاجات و گرفتاریهای زیاد زن از لحاظ دوره بارداری و وظایف مادری و...، و قدرت کمتر وی در تولید و تحصیل ثروت و استهلاک بیشتر ثروت به دست او، به علاوه برخی ملاحظات روانی و روحی خاص زن و مرد، و این که مرد باید همواره برای زن خرج کند و نیز، ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی که سبب استحکام رابطهی خانوادگی میشود، اسلام پرداخت مهریه و خصوصا نفقه )مخارج زندگی زن( را بر مرد واجب کرده است. این امور ضروری، به طور غیر مستقیم سبب شده که بر بودجهی مرد تحمیلی وارد شود و برای جبران آن، اسلام دستور داده است که مرد دو برابر زن سهم الارث ببرد. نکتهی دوم، وضعیت خاصی است که زن از لحاظ قوانین جزایی مربوط به دیه دارد. در برخی جنایات غیر عمدی و با توجه به شرایط خاص، بر خویشاوندان مجرم واجب است در پرداخت دیهی مقتول همراه شوند؛ اما در این خصوص با توجه به این که اسلام تأمین مخارج زندگی را از دوش زن برداشته، زن را از شرکت در جمع پرداخت کنندگان دیه معاف کرده است؛ که این تحمیلی دیگر بر بودجهی مرد است.
جالب این جاست که چنین ایرادی زمان امام صادق )ع( هم مطرح شده و ایشان فرمودهاند: )علت این امر آن است که اسلام سربازی را از عهدهی زن برداشته و مهریه و نفقه را به نفع او بر مرد لازم شمرده و در پرداخت دیهی قتل غیر عمد که بر خویشاوندان قاتل واجب است، زن را معاف کرده است.( )عبدالله جوادی آملی، زن در آینهی جمال و جلال، ص 345. .
- [سایر] چرا در اسلام سهم ارث زن نصف سهم مرد است؟
- [سایر] چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟
- [سایر] چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟
- [سایر] چرا ارث زن نصف مرد است؟
- [سایر] چرا ارثِ زن ، نصف مرد است ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مورد تفاوتهای زن و مرد از لحاظ ارث، که چرا اسلام سهم مرد را دو برابر سهم زن قرار داده است، توضیح بفرمایید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مورد تفاوتهای زن و مرد از لحاظ ارث، که چرا اسلام سهم مرد را دو برابر سهم زن قرار داده است، توضیح بفرمایید?
- [سایر] آیا تفاوت سهم ارث زن نسبت به مرد موجب کمارزش شدن او در جامعه نمیگردد؟
- [آیت الله اردبیلی] پدری از دنیا میرود و دو پسر بجای میگذارد. قبل از تقسیم ارث یکی از دو پسر نیز میمیرند و این پسری که مرده، دارای یک فرزند پسر و یک دختر میباشد. سهم ارث آن دختر و پسر از ارث پدر بزگشان چقدر خواهد بود؟ آیا یک سهم عموی آنها میبرد و یک سهم به مجموع آن پسر و دختر میرسد یا این که یک سهم عمو میبرد و یک سهم پسرمیبرد و یک نیم سهم دختر؟
- [سایر] چرا ارث زن در اسلام نصف است؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر وارث، خُنْثای مشکل باشد به گونهای که با هیچ یک از نشانههای تعیین شده، مرد یا زن بودن او مشخّص نشود نصف ارث یک مرد و نصف ارث یک زن را به او میدهند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر وارث میّت فقط برادر وخواهر و زن او باشد، زن ارث خود را به تفصیلی که بعد از این گفته میشود میبرد وخواهر وبرادر به طوری که در مسائل گذشته گفته شد ارث خود رامیبرند و نیز اگر زنی بمیرد ووارث او فقط خواهر وبرادر وشوهر او باشد، شوهر نصف مال را میبرد وخواهر وبرادر به طوری که در مسائل پیش گفته شد ارث خود را میبرند، ولی برای آن که زن یا شوهر ارث میبرد از سهم برادر وخواهر مادری چیزی کم نمیشود و از سهم برادر وخواهر پدر ومادری یا پدری کم میشود مثلاً اگر وارث میّت شوهر وبرادر وخواهر مادریوبرادر وخواهر پدر ومادری او باشد، نصف مال به شوهر میرسد ویک قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر وخواهر مادری میدهند و آنچه میماند مال برادر وخواهر وخواهر پدر ومادری است، پس اگر همه مال او شش تومان باشد، سه تومان به شوهر ودو تومان به برادر وخواهر مادری ویک تومان به برادر وخواهر پدر ومادری میدهند.
- [آیت الله اردبیلی] در ازدواج موقّت بین زن و شوهر ارث نیست مگر این که در ضمن عقد شرط کنند که از یکدیگر ارث ببرند و یا فقط مرد از زن و یا فقط زن از مرد ارث ببرد؛ ولی فرزندی که از ازدواج موقّت به دنیا میآید، مانند فرزندان زن دائم ارث میبرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر زن بخواهد در چیزهائی که از آنها ارث نمیبرد، مانند زمین تصرّف کند، باید ازورثه دیگر اجازه بگیرد و نیز احتیاط مستحبّ آن است که ورثه تا سهم زن را ندادهاند، در چیزهائی که زن از قیمت آنها ارث میبرد، مانند بنأ ودرخت بدون اجازه او تصرّف نکنند و چنانچه پیش از دادن سهم زن، اینها را بفروشند، در صورتی که زن معامله را اجازه دهد، صحیح است وگرنه نسبت به سهم او باطل است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مردی بمیرد و فرزند نداشته باشد، یک چهارم مال او را زن و بقیّه را ورثه دیگر میبرند و اگر از آن زن یا از زن دیگر فرزند داشته باشد، یک هشتم مال را زن و بقیّه را ورثه دیگر میبرند و اگرچه بعید نیست گفته شود که: (زن از همه اموال ارث میبرد، ولی زنی که از لحاظ سنی و داشتن یا نداشتن اولاد و جهات دیگر، مظنّه ماندن او در خانه مرد کم است، از زمین خانهای که محل زندگی مرد و خانواده او بوده و قیمت آن زمین ارث نمیبرد و نیز از خود هوایی آن، مثل بنا و درخت ارث نمیبرد و فقط از قیمت هوایی ارث میبرد و همچنین از زمینها و خانههای دیگر مرد که به عنوان سرمایه او محسوب میشدند و نه محل زندگی خانوادهاش، ارث میبرد)؛ ولی احتیاط واجب آن است که بقیه ورثه با زن در مورد زمینها و خانههایی که متعلّق به مرد و خانوادهاش بوده، مصالحه نمایند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر زن بخواهد در چیزهایی که از آنها ارث نمیبرد، مانند زمین خانه مسکونی تصرف کند، باید از ورثه دیگر اجازه بگیرد، و نیز احتیاط مستحب آن است که ورثه تا سهم زن را ندادهاند، در چیزهایی که زن از قیمت آنها ارث میبرد، مانند بنا و درخت بدون اجازه او تصرف نکنند، و چنانچه پیش از دادن سهم زن، اینها را بفروشند، معامله صحیح است و محتاج به اجازه زن نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر زن بخواهد در چیزهایی که از آنها ارث نمیبرد مانند زمین خانهی مسکونی تصرف کند، باید از ورثهی دیگر اجازه بگیرد و نیز احتیاط واجب آن است که ورثه تا سهم زن را ندادهاند، در چیزهایی که زن از قیمت آنها ارث میبرد، مانند بنا و درخت بدون اجازهی او تصرف نکنند و چنانچه پیش از دادن سهم زن اینها را بفروشند، در صورتی که زن معامله را اجازه دهد، صحیح و گرنه باطل است.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر این قول که زن از برخی از اموال شوهر ارث نمیبرد، اگر بخواهد در چیزهایی که از آنها ارث نمیبرد تصرّف کند، باید از ورثه دیگر اجازه بگیرد و نیز ورثه تا سهم زن را ندادهاند، بنابر احتیاط واجب نباید در بنا و چیزهایی که زن از قیمت آنها ارث میبرد، بدون اجازه او تصرّف کنند و چنانچه پیش از دادن سهم زن اینها را بفروشند، در صورتی که زن معامله را اجازه دهد، صحیح و گرنه نسبت به سهم او باطل است.
- [آیت الله سیستانی] اگر زن بخواهد در چیزهائی که از آنها ارث نمیبرد مانند زمین خانه مسکونی تصرف کند ، باید از ورثه دیگر اجازه بگیرد . و جایز نیست که ورثه تا سهم زن را ندادهاند ، در چیزهائی که زن از قیمت آنها ارث میبرد مانند بنا و درخت ، بدون اجازه او تصرف کنند .
- [آیت الله خوئی] اگر زن بخواهد در چیزهائی که از آنها ارث نمیبرد مانند زمین و خانه مسکونی تصرف کند، باید از ورثه دیگر اجازه بگیرد. و جایز نیست که ورثه تا سهم زن را ندادهاند در چیزهایی که زن از قیمت آنها ارث میبرد، مانند بنا و درخت بدون اجاز او تصرف کند.