آنچه انسان را از سایر موجودات ممتاز می سازد اختیار و آزادی او در انتخاب راه زندگی و طرح های مختلف و کارهای شایسته و ناپسند است . بدیهی است اگر انسان مجبور باشد فقط از یک راه برود تکاملی برای او تصور نمی شودهمانطور که زندگی زنبور عسل تکاملی ندارد . این حقیقت را می توان با یک مثال ساده روشن ساخت . فرض کنید تصمیم گرفته شده است بیمارستانی برای مستمندان ساخته شود برای جمع آوری هزینه آن ممکن است به دو صورت اقدام گردد , نخست اینکه به زور از تمام ثروتمندان پولهایی دریافت دارند و صورت دوم آنکه خود مردم با میل و رغبت در این کار خیر شرکت کنند . مسلما در هر دو صورت بیمارستان ساخته خواهد شد ولی با این تفاوت که درصورت اول چون کمک های پرداخت شده اجباری بوده است هیچگونه فضیلت و ارزش انسانی برای پرداخت کنندگان ایجاد نمی کند , ولی در صورت دوم چون با آزادی و اختیار انجام گرفته است صفات عالی انسانی که مقیاس شخصیت و ارزش اوست جلوه نموده و در آنان پرورش می یابد . این موضوع اختصاص به این مورد ندارد بلکه در تمام موارد ارزش روحی و فضیلت انسانی هر کس تنها در صورتی بالا می رود که از روی اختیار و آزادی دست به کار نیک بزند . از اینروست که خداوند همه را آزاد گذارده تا هر کسی از نیروی خدا دادش استفاده کند و پرورش یابد . بنابراین جا ندارد که بگوییم چرا خدا ستمکاران را نابود نمی سازد ؟ زیرا اگراینطور بود تکامل اختیاری معنا نداشت , بلکه همه مجبور بودند به راه حق بروندو نتوانند گناه و ظلم بنمایند . اضافه بر این جلوگیری از ظلم و ستم به دست خود ماست اگر در برابر ستمکاران بپا خیزیم و استقامت کنیم می توانیم به ظلم و ستم آنها خاتمه دهیم و محیطی مسالمت آمیز بسازیم که همه در آن آسوده خاطر باشند . چه بسیار ملتهایی که زیر یوغ استعمار و ظلم و ستم بسر می برند ولی در اثراستقامت و به کار بستن نیروی خود توانستند بر آنها چیره شوند . این ما هستیم که در برابر ظلم و ستم می نشینیم و در راه پایان دادن آن نمی اندیشیم . این وظیفه ایست که خدا به عهده اجتماع گذارده است تا در راه برطرف کردن ظلم بکوشند و ستم دیدگان را یاری کنند و حقوق آنها را از ستمکاران بگیرند . البته اگر دسته ای به سهم خود کوشش کردند ولی در این صحنه پیروز نشدند خداوندانتقام آنها را از ستمکاران می گیرد و در برابر ناراحتیهایی که دیده اند پاداش بزرگی خواهند داشت . منبع : بیست پاسخ نویسنده : هیئت تحریریه موسسه در راه حق
آنچه انسان را از سایر موجودات ممتاز می سازد اختیار و آزادی او در انتخاب راه زندگی و طرح های مختلف و کارهای شایسته و ناپسند است . بدیهی است اگر انسان مجبور باشد فقط از یک راه برود تکاملی برای او تصور نمی شودهمانطور که زندگی زنبور عسل تکاملی ندارد . این حقیقت را می توان با یک مثال ساده روشن ساخت . فرض کنید تصمیم گرفته شده است بیمارستانی برای مستمندان ساخته شود برای جمع آوری هزینه آن ممکن است به دو صورت اقدام گردد , نخست اینکه به زور از تمام ثروتمندان پولهایی دریافت دارند و صورت دوم آنکه خود مردم با میل و رغبت در این کار خیر شرکت کنند . مسلما در هر دو صورت بیمارستان ساخته خواهد شد ولی با این تفاوت که درصورت اول چون کمک های پرداخت شده اجباری بوده است هیچگونه فضیلت و ارزش انسانی برای پرداخت کنندگان ایجاد نمی کند , ولی در صورت دوم چون با آزادی و اختیار انجام گرفته است صفات عالی انسانی که مقیاس شخصیت و ارزش اوست جلوه نموده و در آنان پرورش می یابد . این موضوع اختصاص به این مورد ندارد بلکه در تمام موارد ارزش روحی و فضیلت انسانی هر کس تنها در صورتی بالا می رود که از روی اختیار و آزادی دست به کار نیک بزند . از اینروست که خداوند همه را آزاد گذارده تا هر کسی از نیروی خدا دادش استفاده کند و پرورش یابد . بنابراین جا ندارد که بگوییم چرا خدا ستمکاران را نابود نمی سازد ؟
زیرا اگراینطور بود تکامل اختیاری معنا نداشت , بلکه همه مجبور بودند به راه حق بروندو نتوانند گناه و ظلم بنمایند . اضافه بر این جلوگیری از ظلم و ستم به دست خود ماست اگر در برابر ستمکاران بپا خیزیم و استقامت کنیم می توانیم به ظلم و ستم آنها خاتمه دهیم و محیطی مسالمت آمیز بسازیم که همه در آن آسوده خاطر باشند . چه بسیار ملتهایی که زیر یوغ استعمار و ظلم و ستم بسر می برند ولی در اثراستقامت و به کار بستن نیروی خود توانستند بر آنها چیره شوند . این ما هستیم که در برابر ظلم و ستم می نشینیم و در راه پایان دادن آن نمی اندیشیم . این وظیفه ایست که خدا به عهده اجتماع گذارده است تا در راه برطرف کردن ظلم بکوشند و ستم دیدگان را یاری کنند و حقوق آنها را از ستمکاران بگیرند . البته اگر دسته ای به سهم خود کوشش کردند ولی در این صحنه پیروز نشدند خداوندانتقام آنها را از ستمکاران می گیرد و در برابر ناراحتیهایی که دیده اند پاداش بزرگی خواهند داشت . منبع : بیست پاسخ نویسنده : هیئت تحریریه موسسه در راه حق
- [سایر] رهبرا چه کنیم در برابر این ستمها؟
- [سایر] چرا خدا اصلاً ظلم را به وجود آورد؟
- [سایر] چرا خدا اصلاً ظلم را به وجود آورد؟
- [سایر] چرا خداوند انسان ها را متفاوت آفریده و آیا این تفاوت ها ظلم نیست؟
- [سایر] ظلم از چه اموری سرچشمه می گیرد؟ و دلیل عقلی بر عدالت خداوند چیست؟
- [سایر] چرا خداوند انسان ها را متفاوت آفریده و آیا این تفاوت ها ظلم نیست ؟
- [سایر] از کجا معلوم می شود که این آزمونی برای ابلیس نبوده است و یا خدا به او ظلم کرده است ؟
- [سایر] آیا شرارت ها و ظلم هایی که در دنیا وجود دارد، با رحمت و عدالت خداوند ناسازگار نیست؟
- [سایر] ظلم چیست و چه گناهانی ظلم هستند؟
- [سایر] ظلم چیست و چه گناهانی ظلم هستند؟
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام ظلم است و عقلًا و شرعاً گناهی بزرگتر از ظلم نداریم، و از نظر قرآن و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) ظلم اقسامی دارد: الف) ظلم به خداوند متعال، و کفر و شرک و کفران نعمت از مصادیق بارز این قسم است، چنانکه مخالفت با خدای متعال و ظلم به بندگان او از مصادیق خفیّه این قسم است. ب) ظلم به بندگان خدای متعال بلکه به مخلوقات او، و از مصادیق بارز آن تجاوز به جان و مال دیگران است که به آن حقّالنّاس گفته میشود و پروردگار عالم از ذرّهای از آن نخواهد گذشت. ج) ظلم به بندگان در جهت آبروی آنها، و از مصادیق بارز آن غیبت، تهمت، استهزا و سرزنش است و در روایات آن را از رباخواری بدتر دانسته است، در حالی که رباخواری در اسلام جنگ با خداست. د) ظلم به دیگران در جهت عرض و ناموس آنها، و در اسلام و نزد متشرّعه بلکه نزد همه مردم، این قسم قبیحتر از اقسام گذشته است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مراوده و معاشرت عالمان با ستمگران و سلاطین جور، موجب تخفیف ظلم آنها شود، باید ملاحظه کنند که آیا ترک معاشرت اَهمّ است زیرا ممکن است معاشرت موجب سستی عقاید مردم شود و موجب هتک اسلام و مراجع اسلام شود یا تخفیف ظلم، پس هر کدام اَهمّ باشد، به آن عمل کنند.
- [امام خمینی] اگر سکوت علمای اعلام باعث شود که مردم به آنها بدگمان شوند و آنها را متهم کنند به سازش با دستگاه ظلم، واجب است اظهار حق و انکار باطل اگر چه بدانند جلوگیری از محرم نمیشود و اظهار آنها اثری برای رفع ظلم ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر سکوت علماء اعلام باشد که مردم به آنها بدگمان شوند وآنها را متهم کنند به سازش با دستگاه ظلم ، واجب است اظهار حق وانکار باطل ، اگر چه بدانند جلوگیری از محرّم نمی شود واظهار آنها اثری برای رفع ظلم ندارد . مراتب امربه معروف ونهی ازمنکر:
- [امام خمینی] اگر مراوده و معاشرت علمای اعلام با ظلمه و سلاطین جور، موجب تخفیف ظلم آنها شود، باید ملاحظه کنند که آیا ترک معاشرت اهم است- زیرا ممکن است معاشرت موجب سستی عقاید مردم شود، و موجب هتک اسلام و مراجع اسلام شود- یا تخفیف ظلم، پس هر کدام اهم است، به آن عمل کنند.
- [آیت الله اردبیلی] بر مسلمانان لازم است روابط اجتماعی خود را از اموری همچون غیبت، تهمت، حسد، تکبّر، تجسّس، دروغ، تملّق، خدعه و مکر، رشوه، سوء ظن، فتنهانگیزی، خیانت، نفاق، استهزا، تضییع حقوق یکدیگر و ظلم و از هرگونه معصیت پاک گردانند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اعانت ظلمه و کسانی که با دین و احکام دین، ضدیت و معاندت دارند و همراهی نمودن با آنها در ظلم و ستم، تجاوز به حریم دین و حرام است.
- [آیت الله مظاهری] اگر علامت تحجیر از بین برود حقّ تحجیر کننده از بین نمیرود چه اینکه کسی با تعدّی و ظلم علامتها را از بین ببرد یا به وسیله زلزله و سیل و مانند اینها از بین برود.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر علماء اعلام احتمال بدهند که اعراض از ظلمه وسلاطین جور ، موجب تخفیف ظلم آنها می شود ، واجب است اعراض کنند از آنها وبه ملت مسلمان بفهمانند اعراض خود را .
- [امام خمینی] اگر علمای اعلام احتمال بدهند که اعراض از ظلمه و سلاطین جور، موجب تخفیف ظلم آنها میشود، واجب است اعراض کنند از آنها، و به ملت مسلمان بفهمانند اعراض خود را.