شرح پرسش: بنا بر آیات شریفه قرآن کریم آیا امامت و نبوت کودک ممکن یا جایز است؟ آیا امامت حضرت مهدی (عج) در کودکی صحیح است؟ پاسخ: از نظر قرآن امامت، نبوت و ولایت در سنین کودکی نهتنها امری ممکن است بلکه از وقوع آن نیز خبر داده است. الف. خداوند متعال خطاب به حضرت یحیی میفرماید: (یَا یَحْیَیٰ خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا)؛(1) (ای یحیی! تو کتاب آسمانی ما را به قوت فراگیر و به او در کودکی مقام نبوت دادیم). فخر رازی دربارۀ حکمی که خداوند به حضرت یحیی(ع) داد میگوید: (مراد از حکم در آیۀ شریفه، همان نبوت است؛ زیرا خداوند متعال عقل او را در کودکی محکم و کامل کرد و به او وحی فرستاد، چرا که خداوند حضرت یحیی و عیسی را در کودکی به پیامبری برگزید، برخلاف حضرت موسی و محمد(ص) که آنان را در بزرگسالی به رسالت مبعوث نمود.)(2) ب. و نیز در مورد حضرت عیسی(ع) میفرماید: (فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا)(3) (مریم [در پاسخ به ملامتگران] به طفل اشاره کرد. آنها گفتند چگونه با طفل گهوارهای سخن گوییم؟ آن طفل گفت: همانا من بندۀ خدایم که مرا کتاب آسمانی و شرف نبوت عطا فرمود...). قندوزی حنفی بعد از ذکر ولادت امام مهدی(ع) مینویسد: (گفتهاند که خداوند تبارک و تعالی او را در سن طفولیت حکمت و فصلالخطاب عنایت نمود، و او را نشانهای برای عالمیان قرار داد، همانگونه که در شأن حضرت یحیی فرمود: (یا یحیی خُذِ الکتاب بقوةٍ و آتیناهُ الحُکمَ صبیًّا). و نیز در شأن حضرتعیسی(ع) فرمود: (قالوا کیف نُکَلِمُ من کان فی المَهد صَبیاً* قال انی عبدالله آتانِیَ الکِتابَ و جَعَلَنی نَبیّاً). خداوند، عمر حضرت مهدی(ع) را به مانند عمر حضرت خضر طولانی گردانید).(4) قطب راوندی و دیگران با سند از یزید کناسی نقل کردهاند که از حضرت ابی جعفر(ع) سؤال کردم: قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا(5) قلت: فکان یومئذ حجة الله علی زکریا فی تلک الحال و هو فی المهد؟ فقال: کان عیسی فی تلک الحال آیة للناس و رحمة من الله لمریم حین تکلم فعبر عنها و کان نبیا حجة علی من سمع کلامه فی تلک الحال، ثم صمت فلم یتکلم حتی مضیت له سنتان و کان زکریا الحجة لله عزوجل علی الناس بعد صمت عیسی بسنتین ثم مات زکریا فورثه ابنه یحیی الکتاب و الحکمة و هو صبی صغیر، اما تسمع لقوله عزوجل: یَا یَحْیَیٰ خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا(6) فلما بلغ عیسی(ع) سبع سنین تکلم بالنبوة و الرسالة حین اوحی الله تعالی الیه، فکان عیسی الحجة علی یحیی و علی الناس اجمعین و لیس تبقی الارض یا اباخالد یوما واحدا بغیر حجة لله علی الناس منذ یوم خلقالله آدم(ع)...)؛(7) (آیا عیسی(ع) هنگامی که در گهواره سخن گفت حجت خدا بر اهل زمان خود بود؟ حضرت فرمود: (عیسی در آن روز پیامبر و حجت غیر مرسل خدا بود. آیا نشنیدهای قول خدا را هنگامی که فرمود: (من بندۀ خدایم، او کتاب [آسمانی] به من داده و مرا پیامبر قرار داده است. و مرا هرجا که باشم وجودی پربرکت قرار داده و تا زمانیکه زندهام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است.) عرض کردم: پس در آن روز عیسی حجت خدا بر زکریا در آن حال بود، درحالیکه در گهواره به سر میبرد؟ حضرت فرمود: عیسی در آن حال نشانهای برای مردم و رحمتی از جانب خدا برای مریم بود، آن هنگامیکه سخن گفت و از او تعبیر کرد. (و نیز) پیامبر و حجت بود بر هر که کلام او را در آن حال شنید. سپس عیسی ساکت شد و تا دو سال با کسی سخن نگفت، و در این مدت زکریا حجت بر مردم بود. پس از فوت او یحیی(ع) در سنین کودکی وارث کتاب و حکمت شد. آیا نشنیدهای قول خداوند عزوجل را که فرمود: (ای یحیی! کتاب [خدا] را با قوت بگیر! و ما فرمان نبوت [و عقل کافی] در کودکی به او دادیم.) عیسی وقتی به هفت سالگی رسید با اولین وحی که بر او نازل شد خبر از نبوت خود داد. در این هنگام او حجت بر یحیی و تمام مردم شد. ای اباخالد! از هنگام خلقت آدم، حتی یک روز نیز زمین خالی از حجت خدا بر مردم نبوده است...). کسی اشکال نکند که درمورد حضرت عیسی اگرچه قرآن لفظ ماضی را به کار برده ولی درحقیقت به معنای مضارع و زمان آینده است. زیرا در جواب میگوییم: اولاً: این احتمال خلاف ظاهر لفظ ماضی است و حمل بر خلاف آن احتیاج به دلیل و قرینه دارد درحالیکه قرینهای در بین نیست. ثانیاً: فرق است بین نبی و رسول، درمورد قصۀ حضرت عیسی تعبیر نبی آمده نه رسول، و لذا ممکن است که طفلی در سنین کودکی به مقام نبوت رسیده باشد گرچه بهجهت طفولیت هنوز به مقام رسالت نرسیده است. پینوشتها: 1. سوره مریم، آیه 12. 2. تفسیر فخر رازی، ج11، ص192. 3. سوره مریم، آیه 29 و 30. 4. ینابیع المودة، ص454. 5. سوره مریم، آیه 30 و 31. 6. سوره مریم، آیه 12. 7. کافی، ج1، ص382، ح1. منبع: پورتال جامع مهدویت
شرح پرسش:
بنا بر آیات شریفه قرآن کریم آیا امامت و نبوت کودک ممکن یا جایز است؟ آیا امامت حضرت مهدی (عج) در کودکی صحیح است؟
پاسخ:
از نظر قرآن امامت، نبوت و ولایت در سنین کودکی نهتنها امری ممکن است بلکه از وقوع آن نیز خبر داده است.
الف. خداوند متعال خطاب به حضرت یحیی میفرماید: (یَا یَحْیَیٰ خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا)؛(1) (ای یحیی! تو کتاب آسمانی ما را به قوت فراگیر و به او در کودکی مقام نبوت دادیم).
فخر رازی دربارۀ حکمی که خداوند به حضرت یحیی(ع) داد میگوید: (مراد از حکم در آیۀ شریفه، همان نبوت است؛ زیرا خداوند متعال عقل او را در کودکی محکم و کامل کرد و به او وحی فرستاد، چرا که خداوند حضرت یحیی و عیسی را در کودکی به پیامبری برگزید، برخلاف حضرت موسی و محمد(ص) که آنان را در بزرگسالی به رسالت مبعوث نمود.)(2)
ب. و نیز در مورد حضرت عیسی(ع) میفرماید: (فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا)(3) (مریم [در پاسخ به ملامتگران] به طفل اشاره کرد. آنها گفتند چگونه با طفل گهوارهای سخن گوییم؟ آن طفل گفت: همانا من بندۀ خدایم که مرا کتاب آسمانی و شرف نبوت عطا فرمود...).
قندوزی حنفی بعد از ذکر ولادت امام مهدی(ع) مینویسد: (گفتهاند که خداوند تبارک و تعالی او را در سن طفولیت حکمت و فصلالخطاب عنایت نمود، و او را نشانهای برای عالمیان قرار داد، همانگونه که در شأن حضرت یحیی فرمود: (یا یحیی خُذِ الکتاب بقوةٍ و آتیناهُ الحُکمَ صبیًّا).
و نیز در شأن حضرتعیسی(ع) فرمود: (قالوا کیف نُکَلِمُ من کان فی المَهد صَبیاً* قال انی عبدالله آتانِیَ الکِتابَ و جَعَلَنی نَبیّاً). خداوند، عمر حضرت مهدی(ع) را به مانند عمر حضرت خضر طولانی گردانید).(4)
قطب راوندی و دیگران با سند از یزید کناسی نقل کردهاند که از حضرت ابی جعفر(ع) سؤال کردم: قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا(5) قلت: فکان یومئذ حجة الله علی زکریا فی تلک الحال و هو فی المهد؟ فقال: کان عیسی فی تلک الحال آیة للناس و رحمة من الله لمریم حین تکلم فعبر عنها و کان نبیا حجة علی من سمع کلامه فی تلک الحال، ثم صمت فلم یتکلم حتی مضیت له سنتان و کان زکریا الحجة لله عزوجل علی الناس بعد صمت عیسی بسنتین ثم مات زکریا فورثه ابنه یحیی الکتاب و الحکمة و هو صبی صغیر، اما تسمع لقوله عزوجل: یَا یَحْیَیٰ خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا(6) فلما بلغ عیسی(ع) سبع سنین تکلم بالنبوة و الرسالة حین اوحی الله تعالی الیه، فکان عیسی الحجة علی یحیی و علی الناس اجمعین و لیس تبقی الارض یا اباخالد یوما واحدا بغیر حجة لله علی الناس منذ یوم خلقالله آدم(ع)...)؛(7) (آیا عیسی(ع) هنگامی که در گهواره سخن گفت حجت خدا بر اهل زمان خود بود؟ حضرت فرمود: (عیسی در آن روز پیامبر و حجت غیر مرسل خدا بود. آیا نشنیدهای قول خدا را هنگامی که فرمود: (من بندۀ خدایم، او کتاب [آسمانی] به من داده و مرا پیامبر قرار داده است. و مرا هرجا که باشم وجودی پربرکت قرار داده و تا زمانیکه زندهام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است.)
عرض کردم: پس در آن روز عیسی حجت خدا بر زکریا در آن حال بود، درحالیکه در گهواره به سر میبرد؟
حضرت فرمود: عیسی در آن حال نشانهای برای مردم و رحمتی از جانب خدا برای مریم بود، آن هنگامیکه سخن گفت و از او تعبیر کرد. (و نیز) پیامبر و حجت بود بر هر که کلام او را در آن حال شنید. سپس عیسی ساکت شد و تا دو سال با کسی سخن نگفت، و در این مدت زکریا حجت بر مردم بود. پس از فوت او یحیی(ع) در سنین کودکی وارث کتاب و حکمت شد. آیا نشنیدهای قول خداوند عزوجل را که فرمود: (ای یحیی! کتاب [خدا] را با قوت بگیر! و ما فرمان نبوت [و عقل کافی] در کودکی به او دادیم.) عیسی وقتی به هفت سالگی رسید با اولین وحی که بر او نازل شد خبر از نبوت خود داد. در این هنگام او حجت بر یحیی و تمام مردم شد. ای اباخالد! از هنگام خلقت آدم، حتی یک روز نیز زمین خالی از حجت خدا بر مردم نبوده است...).
کسی اشکال نکند که درمورد حضرت عیسی اگرچه قرآن لفظ ماضی را به کار برده ولی درحقیقت به معنای مضارع و زمان آینده است. زیرا در جواب میگوییم:
اولاً: این احتمال خلاف ظاهر لفظ ماضی است و حمل بر خلاف آن احتیاج به دلیل و قرینه دارد درحالیکه قرینهای در بین نیست.
ثانیاً: فرق است بین نبی و رسول، درمورد قصۀ حضرت عیسی تعبیر نبی آمده نه رسول، و لذا ممکن است که طفلی در سنین کودکی به مقام نبوت رسیده باشد گرچه بهجهت طفولیت هنوز به مقام رسالت نرسیده است.
پینوشتها:
1. سوره مریم، آیه 12.
2. تفسیر فخر رازی، ج11، ص192.
3. سوره مریم، آیه 29 و 30.
4. ینابیع المودة، ص454.
5. سوره مریم، آیه 30 و 31.
6. سوره مریم، آیه 12.
7. کافی، ج1، ص382، ح1.
منبع: پورتال جامع مهدویت
- [سایر] بنا بر آیات قرآن، آیا امامت حضرت مهدی(عج) در کودکی صحیح است؟
- [سایر] کدام آیه از آیات قرآن کریم، امامت حضرت مهدی (عج)، در سن کودکی را امری ممکن میداند؟
- [سایر] آیات قرآن که درباره امام زمان(عج) است، کدام هاست؟
- [سایر] چه کتابی دربردارنده آیات قرآن که در شأن امام مهدی (عج) نازل شده، میباشد؟
- [سایر] حضرت مهدی (عج) چه خصوصیاتی برای امام بیان نمودهاند؟
- [سایر] چگونه توحید در امامت حضرت مهدی (عج) تجلی مییابد؟
- [سایر] امامت حضرت مهدی(عج)در خُردسالی را بررسی بفرمایید؟
- [سایر] چرا در سلامها امام زمان(عج) را شریک قرآن میخوانند؟
- [سایر] آیا امام زمان (عج)، قرآن جدیدی می آورد؟
- [سایر] دین و قرآن جدید حضرت مهدی (عج) چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله بهجت] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فورا نیت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بنا بر احتیاط واجب به نحو مأثور بگوید : ( بسم اللّه و بِاللّه و صَلَّی اللّه عَلی محمّدٍ و آلِ محمّد ) یا ( بسم اللّه و باللّه اللّهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ) ، ولی بهتر است بگوید : ( بسم اللّه و باللّه السّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ و رَحْمَةُ اللّه وَ بَرَکاتُه ) ، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که گفته شد بگوید و بنا بر اظهر وقتی سر از سجده برداشت تشهد بخواند سپس سلام بدهد .
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر روزهدار عمداً دروغی را به خدا یا پیغمبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهمالسلام نسبت دهد بنا بر احتیاط، کفاره تخییری بر او واجب میشود.
- [آیت الله بهجت] اگر موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و به مقدار رکوع خم شود ولی شک کند که به رکوع امام رسیده یا نه، نمازش صحیح است و بنا بر احتیاط فُرادی می شود.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر شک کند که نیت فرادی کرده یا نه، باید بنا بگذارد که نیت فرادی نکرده است. پنجم: (قبل از تمام شدن رکوع امام به جماعت برسد.) مسأله 1442 - اگر موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و به رکوع برسد، اگر چه ذکر امام تمام شده باشد، نمازش صحیح است و یک رکعت حساب میشود، اما اگر به مقدار رکوع خم شود و به رکوع امام نرسد، بنا بر احتیاط نمازش باطل میشود. در این صورت بنا بر احتیاط مستحب ابتدا نماز را تمام کند و سپس دوباره بخواند.