بیش از هزار سال است که طول عمر امام زمان (عج) یکی از پرسشهای هر مسلمانی است. از همان روزگاران که حضرت هنوز 80 سال بیش نداشتند زندگینامه نویسان آن حضرت، در کتابهای خود، فصلی را با عنوان طول عمر و معمّرین گشودهاند. نعمانی در کتاب غیبت و شیخ صدوق در کتاب اکمال الدین و اتمام النعمه از این افرادند. بررسی همه جانبه ادله طول عمر آن حضرت با توجه به اختصار چنین پاسخنامهها، خارج از حوصله این پاسخ است از این رو، ابتدا به اختصار به امکان طول عمر حضرت از نظر علمی اشاره کرده و سپس کمی به طولانی بودن عمر از نظر قرآن میپردازیم: عمر طولانی و علم از نظر علمی، در دو بعد، درباره عمر طولانی داشتن میتوان بحث کرد: امکان داشتن عمر طولانی و وقوع آن در خارج. محدود نبودن عمر همه دانشمندان زیستشناس تصریح کردهاند که عمر انسان، حد و مرزی ندارد بلکه آن نیز مانند سایر معلولها و بیماریها علت خاص خود را دارد که با کشف آنها میتوان عمر انسانی را طولانی کرد. خوشبختانه در زمان ما، به روشنی به اثبات رسیده است که عمر هیچ جانداری آن چنان محدودیت ندارد که با رسیدن به آن، وقت مرگ او به صورت قطعی فرا رسیده باشد و در علم پزشکی و زیستشناسی برای عمر انسان و یا هر جاندار دیگر حدّی تعیین نشده است که تجاوز از آن محال باشد. مطالعه میانگین عمر انسان از گذشته که هیچ گونه بهداشتی در جوامع حاکم نبود و اکنون که میانگین سن آدمی را روز به روز با پیشگیریها و درمانها بالا میبرند، مؤید آن نکته است.(ر.ک: طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان، علی اکبر مهدوی پور، انتشارات کعبه و دادگستر جهان، آیت الله ابراهیم امینی، صص 175201، انتشارات شفق.) دراز عمران با گشت و گذاری در اخبار و نوشتههای رسانهها به هزاران مورد از موجوداتی که عمرهای طولانی داشته و دارند برمیخوریم. عجیب است که مطالعه این خبرها، آدمی را چندان شگفتزده نمیکند امّا هنگامی که از راههای موثق میشنود فردی، عمری طولانی دارد، قبول آن برایش مشکل است. در زندگی زنبور عسل عمر کارگران به طور متوسط از چهل روز تا پنجاه روز است در صورتی که عمر ملکه هر کندو به طور متوسط چهار تا شش سال است و شما میتوانید با مقایسه عمر این دو زنبور که از یک جنس میباشند نسبت عمر حضرت ولی عصر را به انسانهای عادی بسنجید یعنی آن حضرت میتواند 45 تا 50 برابر عمر متوسط انسانها عمر طبیعی داشته باشد. قرآن و طول عمر در آموزههای همه ادیان آسمانی، به امکان طول عمر انسانها اشاره شده است. از جمله تورات در بخش سفر پیدایش 10 نفر را نام میبرد که میانگین عمر آنها 900 سال است. ادیان الهی با اعتقاد به قدرت مطلق خداوند (إِنَّ اللَّهَ عَلَیَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ) (بقره،148)، دادن عمر طولانی را به افراد چندان بعید نمیدانند و معجزهها را نمونهای از ظهور این قدرت دانسته و برآنند که خداوندی که کهکشانهای با این عظمت را آفریده و نگه داشته، نگهداری حجتی از حجتهای خویش، برایش چندان دشوار نیست. خدایی که جهان پاینده دارد میتواند حجتی را زنده دارد. آیاتی از قرآن کریم از عمر طولانی درامتهای پیشین خبر میدهد (بَلْ مَتَّعْنَا هَََّؤُلاَ َّءِ وَ ءَابَآءَهُمْ حَتَّیَ طَالَ عَلَیْهِمُ الْعُمُر (انبیأ،44)؛ [نه] بلکه اینها و پدرانشان را برخوردار کردیم تا عمرشان به درازا کشید.) افزون بر امکان طولانی بودن عمر از نظر قرآن کریم، مصداقهای متعددی از این افراد در قرآن کریم نام برده شده است: 1. حضرت نوح (عنکبوت،14) 2. حضرت عیسی (نسأ،157) 3. حضرت خضر بر اساس روایتهای فراوانی که اطمینان آور است، هنوز زنده است و تا ظهور حضرت امام زمان (عج) زنده خواهند ماند. هماکنون عمر ایشان بالغ بر 6000 سال میباشد. در آیات 6082 سوره کهف داستان این پیامبر گرانقدر با حضرت موسی (ع) آمده است. منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
بیش از هزار سال است که طول عمر امام زمان (عج) یکی از پرسشهای هر مسلمانی است. از همان روزگاران که حضرت هنوز 80 سال بیش نداشتند زندگینامه نویسان آن حضرت، در کتابهای خود، فصلی را با عنوان طول عمر و معمّرین گشودهاند. نعمانی در کتاب غیبت و شیخ صدوق در کتاب اکمال الدین و اتمام النعمه از این افرادند.
بررسی همه جانبه ادله طول عمر آن حضرت با توجه به اختصار چنین پاسخنامهها، خارج از حوصله این پاسخ است از این رو، ابتدا به اختصار به امکان طول عمر حضرت از نظر علمی اشاره کرده و سپس کمی به طولانی بودن عمر از نظر قرآن میپردازیم:
عمر طولانی و علم
از نظر علمی، در دو بعد، درباره عمر طولانی داشتن میتوان بحث کرد: امکان داشتن عمر طولانی و وقوع آن در خارج.
محدود نبودن عمر
همه دانشمندان زیستشناس تصریح کردهاند که عمر انسان، حد و مرزی ندارد بلکه آن نیز مانند سایر معلولها و بیماریها علت خاص خود را دارد که با کشف آنها میتوان عمر انسانی را طولانی کرد.
خوشبختانه در زمان ما، به روشنی به اثبات رسیده است که عمر هیچ جانداری آن چنان محدودیت ندارد که با رسیدن به آن، وقت مرگ او به صورت قطعی فرا رسیده باشد و در علم پزشکی و زیستشناسی برای عمر انسان و یا هر جاندار دیگر حدّی تعیین نشده است که تجاوز از آن محال باشد.
مطالعه میانگین عمر انسان از گذشته که هیچ گونه بهداشتی در جوامع حاکم نبود و اکنون که میانگین سن آدمی را روز به روز با پیشگیریها و درمانها بالا میبرند، مؤید آن نکته است.(ر.ک: طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان، علی اکبر مهدوی پور، انتشارات کعبه و دادگستر جهان، آیت الله ابراهیم امینی، صص 175201، انتشارات شفق.)
دراز عمران
با گشت و گذاری در اخبار و نوشتههای رسانهها به هزاران مورد از موجوداتی که عمرهای طولانی داشته و دارند برمیخوریم. عجیب است که مطالعه این خبرها، آدمی را چندان شگفتزده نمیکند امّا هنگامی که از راههای موثق میشنود فردی، عمری طولانی دارد، قبول آن برایش مشکل است.
در زندگی زنبور عسل عمر کارگران به طور متوسط از چهل روز تا پنجاه روز است در صورتی که عمر ملکه هر کندو به طور متوسط چهار تا شش سال است و شما میتوانید با مقایسه عمر این دو زنبور که از یک جنس میباشند نسبت عمر حضرت ولی عصر را به انسانهای عادی بسنجید یعنی آن حضرت میتواند 45 تا 50 برابر عمر متوسط انسانها عمر طبیعی داشته باشد.
قرآن و طول عمر
در آموزههای همه ادیان آسمانی، به امکان طول عمر انسانها اشاره شده است. از جمله تورات در بخش سفر پیدایش 10 نفر را نام میبرد که میانگین عمر آنها 900 سال است.
ادیان الهی با اعتقاد به قدرت مطلق خداوند (إِنَّ اللَّهَ عَلَیَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ) (بقره،148)، دادن عمر طولانی را به افراد چندان بعید نمیدانند و معجزهها را نمونهای از ظهور این قدرت دانسته و برآنند که خداوندی که کهکشانهای با این عظمت را آفریده و نگه داشته، نگهداری حجتی از حجتهای خویش، برایش چندان دشوار نیست.
خدایی که جهان پاینده دارد میتواند حجتی را زنده دارد.
آیاتی از قرآن کریم از عمر طولانی درامتهای پیشین خبر میدهد (بَلْ مَتَّعْنَا هَََّؤُلاَ َّءِ وَ ءَابَآءَهُمْ حَتَّیَ طَالَ عَلَیْهِمُ الْعُمُر (انبیأ،44)؛ [نه] بلکه اینها و پدرانشان را برخوردار کردیم تا عمرشان به درازا کشید.)
افزون بر امکان طولانی بودن عمر از نظر قرآن کریم، مصداقهای متعددی از این افراد در قرآن کریم نام برده شده است:
1. حضرت نوح (عنکبوت،14)
2. حضرت عیسی (نسأ،157)
3. حضرت خضر بر اساس روایتهای فراوانی که اطمینان آور است، هنوز زنده است و تا ظهور حضرت امام زمان (عج) زنده خواهند ماند. هماکنون عمر ایشان بالغ بر 6000 سال میباشد. در آیات 6082 سوره کهف داستان این پیامبر گرانقدر با حضرت موسی (ع) آمده است.
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
- [سایر] آیا داشتن طول عمر زیاد برای حضرت مهدی (عج) امکان دارد؟
- [سایر] آیا علمای اهل سنت، طول عمر امام زمان (عج) را بعید میدانند؟!
- [سایر] چرا مسأله طول عمر امام زمان (عج) در کتابهای آسمانی پیشین نیامده است؟
- [سایر] آیه 68 سوره یس با طول عمر امام زمان (عج) چگونه سازش دارد؟
- [سایر] آیا مسأله طول عمر امام زمان (عج) مورد اعتراض اهل سنت واقع شده است؟
- [سایر] چگونه عمر طولانی امام زمان علیه السلام اثبات می شود؟
- [سایر] راز عمر طولانی امام زمان عج چیست؟
- [سایر] طولانی بودن عمر حضرت ولی عصر (عج) را با استناد به منابع مورد قبول ثابت کنید.
- [سایر] آیا طول عمر امام زمان علیه السلام، از حیث علمی امکان دارد؟
- [سایر] طول عمر امام زمان چگونه با علوم تجربی قابل توجیه است؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است قبر را به اندازه انسان متوسّط یا تا گلوگاه گود کنند، ومیّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتیبهتر باشد مثل آن که مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند، و نیز مستحبّ است جنازه را در چند ذرعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن، پارچهای روی قبر بگیرند و نیز مستحبّ است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و در موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میّت را در لحد گذاشتند، گرههای کفن را باز کنند وصورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت بر نگردد و پیش از آن که لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدّت حرکتش دهند وسه مرتبه بگویند: )اًّسْمَعْ اًّفْهَمْ یا فلانَ بْنَ فُلان( و به جای فلان بن فلان اسم میّت وپدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمّد واسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: )اًّسْمَعْ افْهَم یا مُحَمَّدِ بنَ عَلی( پس از آن بگویند: )هَل اَنْتَ عَلی العَهْدِ الَذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَِْ أنْ لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَانّ مُحَمّداً صَلّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَسَیِّدُ النَّبیِّینَ وَخاتَمُ المَرْسَلینَ وَانَّ عَلیّاً أمیرُ المُؤمنِینَ وَسَیّدُ الوَصِیینَ وَاًّمام افْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلی العالَمینَ وَاَنّ الحَسَنَ وَالحُسَیْنَ وَعَلیَّ بْنَ الحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلیّ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَمُوسی بْنَ جَعْفَر وَعَلیَّ بْنَ مُوسی وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلی وَعَلیَّ بْنَ مُحَمَّد وَالحَسَنَ بْنَ عَلیّ وَالقائِمَ الحُجََّْ المَهدِیَّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ أئِمَُّْ المُؤمِنینَ وَحُجَجُ اللّهِ عَلی الخَلْقِ أجْمَعینَ وَأئِمَتُکَ أئِمَُّْ هُدی بِکَ أبْرار یا فلانَ بْنُ فُلان( و به جای فلان بن فلان اسم میّت وپدرش را بگوید و بعد بگوید: )اًّذا أتاکَ المَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسولَیْنِ مِن عِنْدِ اللّهِ تَبارَکَ وَتَعالی وَسَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ وَعَنْ نَبِیِّکَ وَعَنْ دِینِکَ وَعَنْ کِتابِکَ وَعَن قِبْلَتِکَ وَعَنْ أئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِیجَوابِهِما اللّهُ رَبِّی وَمُحَمَّد صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلهِ نَبیّی وَالاسْلامُ دِینی وَالقُرآنُ کِتابیوَالکَعْبَُْ قِبْلَتی وَأمیرُ المُؤمِنینَ عَلیُّ بْنُ أبی طالِب اًّمامی وَالحَسَنُ بْنُ عَلی المُجْتَبی اًّمامی وَالحُسَینُ بْنُ عَلی الشَهیدُ بِکَربَلأ اًّمامی وَعَلی زَیْنُ العابِدینَ اًّمامیوَمُحَمّد الباقِرُ اًّمامی وَجَعْفَر الصادِقُ اًّمامی وَمُوسی الکاظِمُ اًّمامی وَعَلیالرِضا اًّمامی وَمُحَمَّد الجَوادُ اًّمامی وَعَلی الهادِی اًّمامی وَالحَسَنُ العَسْکَرَیُّ اًّمامی وَالحُجَُّْ المُنْتَظَرُ اًّمامی هؤلأ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم أجْمَعینَ أئِمَّتی وَسادَتیوَقادَتی وَشُفَعائی بِهِم أتَوَلّی وَمِنْ أعْدائِهِم أتَبَرَُ فِی الدُنیا وَالاَّخِرَْ ثُمَّ اعْلَم یا فلان بْنَ فُلان( و به جای فلان بن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید بعد بگوید: )اًّنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالی نِعْمَ الرَّبُ وَأنَّ مُحَمَّداً صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ نِعْمَ الرَسُولُ واَنَّ عَلیَ بْنَ أبی طالِب وَأوْلادَهُ المَعْصومینَ و الأئِمََّْ الاًّثْنَیْ عَشَر نِعْمَ الأئِمََّْ وَأنَ ما جأَ بِهِ مُحَمَّد صَلّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلهِ حَقّ وَأنّ المَوْتَ حَقّ وَسُؤالَ مُنْکَر وَنَکیر فِی القَبْرِ حَقّ وَالبَعْثَ حَقّ وَالنُشُورَ حَقّ وَالصِراطَ حَقّ وَالمیزانَ حَقّ وَتَطایُرَ الکُتُبِ حَقّ وَانَّ الجَنََّْ حَقّ وَالنارَ حَقّ وَانَّ السّاعََْ آتیَْ لا رَیْبَ فیها وَأنَ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی القُبُورِ پس بگوید أفَهِمْتَ یا فلان( و به جای فلان اسم میّت را بگوید پس از آن بگوید: )ثَبَّتَکَ اللّهُ بِالقَوْلِ الثّابِتِ وَهَداکَ اللّهُ اًّلی صِراطً مُسْتَقیم عَرَّفَ اللّهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ أوْلِیائِکَ فِیمُسْتَقَرً مِن رَّحْمَتِهِ( پس بگوید: )أللّهُمَّ جافِ الأرْضَ عَنْ جَنْبَیْه وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اًّلَیْکَ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اللّهُمّ عَفوکَ عَفوَک(.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است، قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آن که مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذراعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه، زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است، در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و دردفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن، پارچه ای روی قبر بگیرند، و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شد، پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میت را در لحد گذاشتند، گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آن که لحد را بپوشانند، دست راست را بشانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند: إسْمَعْ، إفْهَمْ یَا فُلاَنَ بْنَ فُلاَن و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمد است و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: إسْمَعْ، إفْهَمْ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی پس از آن بگویند: هَلْ أَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذی فَارَقْتَنَا عَلَیْهِ مِنْ شَهَادَةِ أنْ لاَ إِلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ وَسَیّدُ النَّبِیّینَ وَخَاتَمُ الْمُرْسَلِینَ وَأنَّ عَلِیاً أمِیرُ المؤمِنِینَ وَسَیِّدُ الْوَصیّیِن وإمَامٌ افْتَرَضَ اللهُ طَاعَتَهُ عَلی الْعَالَمِینَ وَأَنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَعلیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَموُسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَعَلیَّ بْنَ موُسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ وَعَلیَّ بْنَ مُحَمَّد وَالْحَسنَ بْنَ عَلیٍّ وَالْقائِمَ الْحُجَّةَ الْمَهْدیَّ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِمْ أئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ وَحُجَجُ اللهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِین وَأَئِمَّتُکَ أَئِمَّةُ هُدی أَبْرارٌ یَا فُلاَنَ بْنَ فُلاَن و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگویند و بعد بگویند: إذا اتَاکَ الْمَلَکَانِ الْمُقَرَّبَانِ رَسوُلَیْنِ مِنْ عِنْدِ الله تَبَارَکَ وَتَعَالی وَسَئَلاَکَ عَنْ رَبِّکَ وَعَنْ نَبِیّک وَعَنْ دِینِکَ وَعَنْ کِتَابِکَ وَعَنْ قِبْلَتِکَ وَعَنْ أَئِمَّتِکَ فَلاَ تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فی جَوَابِهِمَا اللهُ رَبّی وَمُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله نَبِیّی وَالإسْلاَمُ دینی وَالْقُرْآنُ کِتَابی وَالْکَعْبَةُ قِبْلَتی وَأمیرُ الْمُؤمِنینَ عَلیُّ بْنُ أبیطَالِب إمَامی وَالْحَسَنُ بْنُ عَلی الْمُجْتَبی إمَامی وَالْحُسَیْنُ بْنُ عَلیٍّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلاء إِمَامی وَعَلِی زِیْنُ الْعَابِدینَ إمَامی وَمُحَمَّدٌ الْبَاقِرُ إمَامی وَجَعْفَرٌ الصَّادِقُ إمَامی وَموُسَی الْکَاظِمُ إمَامی وَعَلِیٌّ الرِّضَا إمَامی وَمُحَمَّدٌ الْجَوَادُ إمَامی وَعَلیٌّ الْهَادی إمَامی وَالْحَسَنُ الْعَسْکَری إمَامی وَالْحُجَّةُ الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ إمَامی هَؤلاءِ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ أئِمَّتی وَسَادَتی و قادَتی وَشُفَعَائی بِهِمْ اَتَوَلّی وَمِنْ أَعْدَائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمَ یَا فُلانَ بْنَ فُلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگویند بعد بگویند: إنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَتَعَالی نِعْمَ الرَّبُّ وَأَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله نِعْمَ الرَّسوُلُ وَأنَّ عَلِیَّ بْنَ ابیطَالِب وَاَوْلاَدَهُ الْمَعْصوُمینَ الأئَمَّةَ الإثْنَیْ عَشَرَ نِعْمَ الأئِمَّةُ وَأنَّ مَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله حَقٌ وَأنَّ الْمَوْتَ حَقٌ وسُؤَالَ مُنْکَر وَنَکیر فی الْقَبْرِ حَقٌ والْبَعْثَ حَقٌ وَالنُّشوُرَ حَقٌ وَالصِّرَاطَ حَقٌ وَتَطَایُرَ الْکُتُبِ حَقٌ وَأنَّ الْجَنَّةَ حَقٌ وَالنَّارَ حَقٌ وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لاَرَیْبَ فیِهَا وَأنَّ اللهُ یَبْعَثُ مَنْ فی الْقُبوُرِ پس بگویند: أفَهِمْتَ یَا فُلان و به جای فلان اسم میت را بگویند پس از آن بگویند: ثَبَّتَکَ اللهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ وَهَدَاکَ اللهُ إلَی صِرَاط مُسْتَقِیم وَعَرَّفَ اللهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ أوْلِیَائِکَ فی مُسْتَقَرّ مِنْ رَحْمَتِهِ پس بگویند: اَللّهُمَّ جَافِ الأرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَأصْعِدْ بِروُحِهِ إلَیْکَ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهَاناً اَللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ
- [آیت الله وحید خراسانی] الله اکبر یعنی الله بزرگتر از ان است که وصف شود اشهد ان لا اله الا الله یعنی شهادت می دهم که نیست خدایی معبودی به غیر از الله اشهد ان محمدا رسول الله یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه واله وسلم فرستاده خداست حی علی الصلاه یعنی بشتاب برای نماز حی علی الفلاح یعنی بشتاب برای رستگاری حی علی خیر العمل یعنی بشتاب برای بهترین کارها قد قامت الصلاه یعنی به تحقیق که نماز بر پا شد لا اله الا الله یعنی نیست معبودی مگر الله