آیا سال 2012 از نشانه های آخرالزمان و ظهور امام زمان علیه السلام است؟
شرح سوال: بر اساس پیش بینی های مطرح شده آیا سال 2012 می تواند از نشانه های آخرالزمان و ظهور امام زمان باشد؟ آیا در قرآن به این نشانه اشاره شده است؟ پاسخ: 2012 در ادبیات کنونی جهان با تعابیر مختلف اما با هدفی واحد ارائه شده است .از یک سو توجیهات علمی برای آن می تراشند و سال 2012 را پایان عمر زمین در اثر تاثیرات و اقدامات سیاره ای خیالی به نام ایکس (نییرو) بر می شمارند .عده ای نظیر فرانسیس فوکویاما در کتاب پایان تاریخ خویش سال 2012 را سال غلبه شیطان بر سرتاسر زمین معرفی می کنند و عده ای هم در مورد مسائل اجتماعی و برخی نیز درباره نفوذ فضائیان در این سال به زمین سخن می رانند. ولکن باید توجه داشت که تمامی این نظریات از کانون دنیای غرب برخاسته است که در طول تاریخ به تجربه ثابت شده است همواره به دنبال انحراف اذهان عمومی و پیشبرد اهداف غیر انسانی خود هستند و در این راستا از تمام ابزار تبلیغاتی خویش بهره می برند. لذا به شما توصیه می نماییم که به این گونه مطالب توجهی نکنید و در مقابل به قرآن و احادیث اهل بیت رو آورید که از منبعی خطاناپذیر صادر شده اند. طبق فرموده شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه روایتی با سند بسیار متقن و محکم در دست است که می فرماید: رسول گرامی اسلام به امیر المومنین وصیت کرد و ایشان به امام حسن مجتبی (ع) و ایشان به امام حسین (ع) ... تا امام حسن عسکری (ع) به حضرت حجت (عج) وصیت نمود که اگر تنها یک روز از عمر این دنیا باقی باشد خداوند آن قدر آن روز را طولانی می کند تا امام زمان (عج) ظهور کرده و دنیا را پر از عدل و قسط نماید همانگونه که از ظلم و جور پر شده است. این روایت به همراه روایاتی دیگر مبنی بر طولانی بودن عمر حکومت امام زمان (عج) دروغ بودن مطالبی که درباره اتفاقات سال 2012 گفته می شود را به روشنی اثبات می نماید. برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب عصر ظهور شیخ علی کورانی مراجعه نمایید. البته در دنیای امروزی به دلیل وسعت ارتباطات و سرعت انتشار اخبار و مطالب، این دست شایعات طبیعی هستند و چه بسا در بسیاری از فرهیختگان نیز تاثیر گذار باشند اما رجوع به عقل و در ادامه آن به کتاب الهی و منابع موثق دینی که با پشتوانه ای عقلی اثبات گشته اند ما را از این گونه مطالب بی نیاز می کنند. براین اساس هیچ رابطه مستقیم و مشخصی بین نشانه های ظهور و سال 2012 وجود ندارد و هیچ آیه ای نیز به آن اشاره نکرده است. البته، عده‌ای با توجه به اوضاع و شرایط فعلی حاکم بر جهان، به این باور رسیده‌اند که دوره‌ای که در آن زندگی می‌کنیم همان دوره‌ی آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا، برای آخر الزمان نشانه‌هایی گفته شده، مانند گسترش فساد و تفسیر دین بر اساس هوا و هوس و ... که این نشانه‌ها در دوره‌ی زمانی ما به وقوع پیوسته است. پس زمان کنونی، آخر الزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق می‌شود. به عبارت دیگر حرکت عمومی کشورها و جوامع به سمت وحدت و هم گرایی و به عبارت دیگر، توجه به تشکیلات بین المللی و اتحادیه‌های منطقه‌ای و فاصله گرفتن از جزء گرایی، ملت‌ها را به این نتیجه رسانده که برای آینده بهتر باید مرز‌ها را به حداقل رساند و جهان را دهکده‌ای کوچک دانست. طبعاً، این پدیده نیاز به یک قانون عمومی و بین المللی را تشدید می‌کند. این رویداد، آمادگی مردم را برای پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است. ظهور انقلاب اسلامی که منادی و معرف حقایق اسلام (در حد ممکن) بود، باعث توجه بیشتر جهانیان به اسلام شد و روحیه کفر ستیزی و مبارزه با ظلم در میان ملت‌ها، به ویژه مسلمانان بیشتر شده است؛ به گونه‌ای که اصول‌گرایی اسلامی، یکی از جریاناتی است که منافع غرب را به خطر انداخته است. برخی از علما نیز معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحله‌ای بود و غیبت صغرا برای ایجاد آمادگی مردم برای ورود به غیبت کبرا لازم بود؛ همین طور ظهور نیز ممکن است دو مرحله‌ای باشد و با ظهور صغرا که در انقلاب اسلامی ایران تجلی یافته مردم با حقیقت قیام امام زمان (ع) آشنایی بیشتری پیدا کرده و برای ظهور اصلی و قیام جهانی حضرت آماده می‌شوند. به هر حال ما در عین آن که باید امید به تعجیل در فرج داشته باشیم و آمادگی برای ظهور را در خود تقویت بکنیم، ولی نباید فکر خود را متوجه اموری بکنیم که از محدوده‌ی علم ما فراتر است و راهی برای دسترسی به آن نداریم. لذا سخن از نزدیکی علایم، امری قابل قبول نیست. البته با توجه به این که زمان ظهور مشخص نیست، زمان نشانه‌های مرتبط نزدیک به آن نیز مشخص نیست. بنابراین، سخن گفتن از نزدیکی یا دوری آن، امری پسندیده نیست. در این باره بیان چند نکته ضروری است : یکم .تعیین زمان ظهور درست نیست به هر حال ما در عین آن که باید امید به تعجیل در فرج داشته باشیم و آمادگی برای ظهور را در خود تقویت بکنیم، ولی نباید فکر خود را متوجه اموری بکنیم که از محدوده‌ی علم ما فراتر است و راهی برای دسترسی به آن نداریم. لذا سخن از نزدیکی علایم، امری قابل قبول نیست. با توجه به مطالب یاد شده می‌‌توان گفت که تعیین زمان برای ظهور بر خلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا منتظر را به سستی و یا ناامیدی بکشد. زیرا وقتی گفته شود که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده‌‌ای نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعی دچار سکون و رکود می‌‌شویم و به این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم از به دست آوردن آمادگی لازم برای ظهور خودداری می‌‌کنیم. از سویی دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانی که به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار ناامیدی و یأس می‌‌شویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به ظهور منجی آخرالزمان نیز دچار تردید شویم. این نکته‌‌ای است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است. از جمله در روایتی که فضیل بن یسار از امام محمد باقر علیه‌‌السلام نقل کرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش که (آیا برای این امر (قیام قائم علیه‌‌السلام) وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود: کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، ان موسی علیه‌‌السلام لما خرج وافدا الی ربه واعدهم ثلاثین یوما، فلما زاده الله علی الثلاثین عشرا قال قومه: قد اخلفنا موسی فصنعوا ما صنعوا... کسانی که برای این امر وقت تعیین می‌‌کنند، دروغ می‌‌گویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و آنگاه فرمود: ) زمانی که موسی علیه‌‌السلام قومش را برای رفتن به قراری که با پروردگارش داشت ترک کرد، به آنها وعده داد که تا سی روز دیگر برمی‌‌گردد، اما زمانی که خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود، قومش گفتند: موسی خلاف وعده کرد پس آن کردند که کردند... داستان ارتداد قوم یهود و گوساله‌‌پرست‌‌شدن آنها در پی تاخیر ده روزه حضرت موسی در تاریخ مشهور است و این هشداری است‌‌ به همه کسانی که در پی تعیین وقت‌‌ برای ظهورند. آنچه در روایت امام باقر علیه‌‌السلام در مورد فلسفه تعیین نشدن وقت ظهور آمده بود، به بیانی دیگر در روایتی که از امام موسی کاظم علیه‌‌السلام نقل شده، آمده است. آن حضرت در این زمینه می‌‌فرماید: فلو قیل لنا: ان هذا الامر لا یکون الی مائتی سنة او ثلاث مائة سنة لقست القلوب و لرجع عامة الناس عن الاسلام، ولکن قالوا: ما اسرعه و ما اقربه تالفا لقلوب الناس و تقریبا للفرج. اگر به ما گفته میشد: این امر تا دویست‌‌ سال و یا سیصد سال دیگر واقع نمی‌‌شود; دلها سخت می‌‌شد و بیشتر مردم از اسلام برمی‌‌گشتند. اما گفته‌‌اند: این امر چه باشتاب پیش می‌‌آید و چه نزدیک است! تا دلهای مردم الفت گیرد و فرج نزدیک احساس شود. بنابراین همه نویسندگان و گویندگانی که به عشق امام عصر علیه‌‌السلام قلم می‌‌زنند و سخن می‌‌رانند باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه انتظار فرج، منتظر نگه‌‌داشتن مردم، حفظ شادابی و سرزندگی انتظار در آنها و یادآوری وظایف منتظران کنند و از نوشته‌‌ها و سخنانی که مردم را بدون دلیل به وقوع ظهور در وقت مشخصی امیدوار می‌‌کند، خودداری نمایند. دوم . ظهور ناگهانی فرا می‌‌رسد در بسیاری از روایاتی که از پیامبر گرامی اسلام صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله و امامان معصوم علیهم‌‌السلام نقل شده، این نکته مورد تاکید قرار گرفته که ظهور نیز همانند قیامت، ناگهانی و غیرمنتظره فرا می‌‌رسد و زمان آن را هیچ کس جز خداوند حکیم نمی‌‌داند. از جمله در روایتی که امام رضا علیه‌‌السلام به واسطه پدران بزرگوارش از پیامبر اکرم، صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله نقل می‌‌کند چنین آمده است: ان النبی صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله قیل له: یا رسول‌‌الله متی یخرج القائم من ذریتک؟ فقال علیه‌‌السلام: مثله مثل الساعة التی (لا یجلیها لوقتها الا هو ثقلت فی‌‌السموات و الارض لا یاتیکم الا بغتة (به پیامبر صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله عرض شد: ای رسول خدا آن قائم که از نسل شماست چه وقت ظهور می‌‌کند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قیامت است. (تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد آشکارش می‌‌سازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است. جز به ناگهان بر شما نیاید). امام باقر علیه‌‌السلام نیز در تفسیر این آیه شریفه: هل ینظرون الا الساعة ان تاتیهم بغتة و هم لا یشعرون. آیا چشم به راه چیزی جز آن ساعتند که ناگاه و بی‌‌خبرشان بیاید؟ می‌‌فرماید: هی ساعة القائم علیه‌‌السلام تاتیهم بغتة. مراد از ساعت، ساعت قائم علیه‌‌السلام است که ناگهان برایشان بیاید. حضرت صاحب‌‌الامر علیه‌‌السلام نیز در یکی از توقیعات خود بر این نکته تاکید می‌‌ورزند که ظهور ناگهانی و دور از انتظار فرا می‌‌رسد: فان امرنا بغتة فجاة حین لا تنفعه توبة و لا ینجیه من عقابنا ندم علی حوبة. فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا می‌‌رسد و در آن زمان توبه و بازگشت‌‌ برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمی‌‌بخشد. این دسته از روایات از یک سو هشداری است‌‌ به شیعیان که در هر لحظه آماده ظهور حجت‌‌ حق باشند و از سویی دیگر تذکری به همه کسانی که در پی تعیین وقت‌‌ برای ظهورند. اگر چه ما از تعیین زمان برای ظهور نهی شده‌‌ایم اما این بدان معنا نیست که با موضوع ظهور به عنوان واقعه‌‌ای دور از دسترس که در آینده‌‌ای دور و نامعلوم به وقوع می‌‌پیوندد برخورد کنیم، بلکه باید همواره خود را در چند قدمی ظهور ببینیم و امیدوار باشیم که در زمان حیات خود، ظهور حضرت حجت علیه‌‌السلام را درک کنیم. این نکته‌‌ای است که از مجموع روایاتی که در این زمینه از ائمه معصومین علیهم‌‌السلام نقل شده استفاده می‌‌شود; که از جمله می‌‌توان به بخشی از دعای عهد که از امام صادق علیه‌‌السلام نقل شده، اشاره کرد. در بخشی از دعای یاد شده چنین می‌‌خوانیم: اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا... بارخدایا! اندوه و دلتنگی این امت را با حضور ولی خود برطرف ساز و در ظهور او شتاب کن. دیگران ظهور او را دور می‌‌بینند ولی ما آن را نزدیک می‌‌بینیم... سوم . توجه به نشانه‌‌های ظهور بخش عمده‌‌ای از روایاتی که در زمینه مهدویت و انتظار از پیامبر گرامی اسلام صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله و امامان معصوم علیهم‌‌السلام نقل شده مربوط به نشانه‌‌های ظهور است. که این نشانه‌‌ها عبارتند از برخی رویدادهای اجتماعی مانند جنگ ها، شورش ها، کشته شدن افرادی خاص، زوال برخی حکومت ها و...; برخی رویدادهای طبیعی مانند، سیل های ویرانگر، قحطی، خشک سالی، خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی غیر عادی و... و همچنین برخی حوادث غیرعادی مانند برخاستن ندایی در آسمان که نام قائم علیه‌‌السلام را در همه جا طنین‌‌انداز می‌‌سازد. چنانکه در روایات تصریح شده وقوع برخی از نشانه‌‌های یاد شده حتمی است و تا آنها واقع نشوند ظهور رخ نخواهد داد. برخی از آنها نیز غیر حتمی بوده و چه بسا که واقع نشوند. این نشانه‌‌ها از یک سو هشدار و آماده‌‌باشی برای منتظران و از سویی راهی برای شناخت ادعاهای بی‌‌اساس و مدعیان دروغین مهدویت و به عبارت دیگر وسیله‌‌ای برای حفظ مردم از درافتادن در خطا و اشتباه است. بنابراین همه ما وظیفه داریم که نشانه‌‌های ظهور را بر اساس روایات صحیح و قابل اعتماد بشناسیم و از کم و کیف آنها بدرستی آگاه شویم تا هر ادعایی را بدون دلیل نپذیریم. الف. نشانه های عمومی در عصر قبل از ظهور بیشتر انسان ها غرق در انحراف و معصیت می شوند و بعضی از دینداران نیز، دین را از مسیر اصلی خود خارج می کنند و تنها به ظواهر امر و تجلیات و... بسنده می کند. بخشی از مشخصه‌ های این عصر عبارت است از: 1. گریز از دین پیامبر گرامی اسلام (ص) ویژگی‌ های انسان‌ های این دوران را این گونه برشمرده است: (زمانی بر مردم خواهد آمد که درهم‌ های آن‌ها دینشان خواهد بود و همتشان شکم‌شان و قبله‌ هاشان زنانشان. برای طلا و نقره رکوع و سجود به جای می‌ آورند. آن‌ها همواره در حیرت و مستی خواهند بود؛ نه بر مذهب مسلمانی‌ اند و نه بر مسلک نصرانی.) 2. دنیا پرستی‌ رسول خدا فرمود: (زمانی بر امت من می‌ آید که در آن زمان درون‌ های مردم پلید می‌ شود ولی ظواهرشان به طمع مال دنیا آراسته می‌ گردد؛ به آنچه در پیشگاه خداوند است دل نمی‌ بندند؛ کارشان ریا و تظاهر است؛ خوف از خدا به دلشان راه نیابد و خداوند آن‌ها را به عذابی فراگیر دچار سازد. آن‌ها چون غریق خداوند را می‌ خوانند؛ ولی خداوند دعایشان را مستجاب نمی‌ کند.) 3. آزمایش‌ های بزرگ‌ یکی دیگر از ویژگی‌ های دوران آخرالزمان امتحاناتی است که انسان‌ ها در این دوران پشت سر می‌ گذارند. با این آزمون‌ ها، مردم به دو گروه تقسیم می‌ شوند: موفق‌ ها و ناموفق‌ ها. پیامبر اکرم(ص)، وقتی از چهره‌ های موفق این دوران یاد می‌ کند، با شگفتی به علی(ع) چنین می‌ فرماید: (ای علی، بدان شگفت آورترین مردم در ایمان و بزرگ‌ترین آنان در یقین مردمی هستند که در آخرالزمان که پیامبر خود را ندیدند و از امام خود محجوبند، به نوشته که خطی سیاه بر صفحه‌ ای سپید است، ایمان می‌ آورند.) امیرمؤمنان علی(ع) نیز درباره نجات یافتگان این دوران می‌ فرماید: (و آن زمانی است که از فتنه‌ ها نجات نمی‌ یابد مگر مؤمنانی که بی‌ نام و نشانند. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند؛ و اگر غایب گردند، کسی سراغ آن‌ها را نمی‌ گیرد. آن‌ها برای سیرکنندگان در شب ظلمانی جامعه‌ ها چراغ‌ های هدایت و نشانه‌ های روشنند. نه مفسده جو هستند و نه فتنه‌ انگیز. نه در پی اشاعه و نه مردمی سفیه و لغو گو! اینانند که خداوند درهای رحمتش را به سوی‌شان باز می‌ کند و سختی‌ ها و مشکلاتی را از آن‌ها برطرف می‌ سازد.) ب. نشانه های خاص ظهور علایم و نشانه‌ های ظهور، چیزهایی هستند که تا واضح نشوند، حضرت صاحب الزمان ظاهر نمی‌ شود و حدوث هر یک از آنها، دلیل این است که ایام فرج تا اندازه‌ ای نزدیک شده است؛ اما دلالتی ندارد که بعد از حدوث آن علامت، بلافاصله حضرت صاحب الامر ظهور کند؛ ولی در مورد بعضی از آنها تصریح شده که مقارن ظهور آن حضرت واقع می‌ شود. احادیث اهل‌بیت‌ علیهم السلام علایم ظهور را به دو قسم تقسیم کرده‌ اند: یکی از آنها علایم حتمی است که به هیچ قید و شرطی مشروط نیست و قبل از ظهور باید واقع شود. قسم دوم؛ یعنی، علایم غیرحتمی، حوادثی است که به طور مطلق و حتم از نشانه‌ های ظهور نیست؛ بلکه مشروط به شرطی است که اگر آن شرط تحقق یابد، مشروط نیز محقق می‌ شود. نشانه های حتمی ظهور عبارت است از : 1 خروج سفیانی: سفیانی نام مردی جنایتکار است که از شام قیام می کند و لشکرهایی برای کشتن شیعیان به مدینه و کوفه می فرستد و خودش هم به سمت بیت المقدس حرکت می کند؛ امام صادق‌ (ع) فرمود: (اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین مردم را دیده ای)؛ 2 خسف بیداء: خسف یعنی فرو رفتن در زمین و بیداء نام بیابانی میان مکه و مدینه و به معنای نابودی است. وقتی لشکر سفیانی پس از فتح مدینه از آن جا خارج می شوند و به سوی مکه حرکت می کنند، همه در بیابان بیداء به زمین فرو رفته، به طور معجزه آسا دفن می شوند؛ 3 ندای آسمانی: منظور صدایی است که در شب و روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان از آسمان شنیده می شود و همه دنیا و هر کس به زبان خود آن را می شنود. امام صادق (ع) فرمود: (ندا دهنده ای از آسمان به قائم (عج) و نام پدرش آواز می دهد). 4 قتل نفس زکیه: نفس زکیه یعنی انسان پاک و بی گناه؛ یکی از نشانه های حتمی، کشته شدن فردی بی گناه از سادات در مسجد الحرام ( بین رکن و مقام ) است. امام صادق (ع) فرمود: (بین قیام قائم آل محمد (عج) و کشته شدن نفس زکیه، تنها پانزده شب فاصله دارد). (کمال الدین، ج 2 ، ص 554) 5 قیام یمانی: یمانی سرداری نیک نهاد و درستکار و طرفدار امام مهدی است و از (صنعای) سرزمین یمن که پیش از ظهور قیام می کند. او با تباهی ها می ستیزد. امام باقر (ع) فرمود: (در میان بیرق هایی که پیش از قیام مهدی (عج) بلند می شود، پرچمی هدایت کننده تر از پرچم یمانی وجود ندارد که آن پرچم هدایت است، چون شما را به سوی صاحبتان دعوت می کند.) یمانی، هم زمان با سفیانی قیام می کند. شیخ مفیده (ره) در کتاب الارشاد انبوهی از این نشانه‌ ها و علایم را به طور فشرده نقل کرده است. به نظر او مهمترین نشانه‌ ها عبارت است از: 1. جنبش ارتجاعی سفیانی. 2. قتل سید حسنی. 3. جنگ قدرت بنی عباس. 4. گرفتن خورشید در نیم روز ماه رمضان. 5. شکافته شدن زمین و فرورفتن تجاوزکاران. 6. فرورفتن زمین در مشرق و مغرب. 7. توقف خورشید به هنگام نیم روز در وسط آسمان. 8. طلوع خورشید از مغرب. 9. قتل نفس زکیه پشت دروازه کوفه در زمره هفتاد تن از شایستگان. 10. بریده شدن سر مردی از بنی هاشم در میان رکن و مقام. 11. ویران شدن دیوار مسجد کوفه. 12. حرکت پرچم‌ های سیاه از طرف خراسان. 13. قیام جنبش یمنی. 14. آشکار شدن مرد مغربی و تصرف سرزمین شام به وسیله لشگر او. 15. فروآمدن ترک‌ ها در جزیره. 16. فروآمدن رومیان در رمله. 17. طلوع ستاره‌ای درخشان و نورانی بسان ماه و آن گاه انعطاف خاص آن. 18. پدیدار شدن سرخی در آسمان و گسترش آن در آفاق آسمان. 19. پیدایش ستون آتشی در مشرق به مدت سه تا هفت روز. 20. قیام امت عرب و برکنار شدن زمامداران عرب به وسیله ملت‌ های خویش و به دست گرفتن زمام امور کشورها به وسیله مردم. 21. خروج جهان عرب از سیطره عجم ( احتمالاً غربی‌ ها ). 22. کشته شدن رهبر مصر به دست مردم. 23. انهدام شام و اختلاف سه جریان سیاسی در آن. 24. ورود پرچم‌ های قیس و عرب به مصر و پرچم‌ های (کنده) به خراسان. 25. ورود سپاهی از سوی مغرب و رسیدن آنها به دروازه شهر حیره. 26. شکستن دیوار فرات و جریان یافتن آب در کوچه‌ های کوفه. 27. خروج شصت پیامبر دروغین. 28. خروج دوازده امام دروغین. 29. به آتش کشیده شدن مرد گرانقدری از بنی عباس بین جلولا و خانقین. 30. ایجاد پل ارتباط میان کوفه و بغداد. 31. وزش بادی سیاه در آغاز روز. 32. ترس و ناامنی فراگیری که همه عراق و بغداد را فرا می‌ گیرد. 33. مرگ سریع و دردناک و نقص و زیان در اموال و جان و ثمرات. 34. آفت ملخ نابهنگام و بهنگام کشاورزی. 35. برداشت کم محصولات زراعی. 36. جنگ قدرت میان عجم ( غیر عرب ) و خونریزی بسیار در میان آنان. 37. شورش بردگان بر ضد برده داران و کشتن آنان. 38. مسلمان شدن گروهی از بدعت گذاران و به صورت میمون و خوک درآمدن آنان. 39. تسلط کشورهای عقب مانده به کشورهای زورمندتر و ثروتمند. 40. طنین افکن شدن ندایی از آسمان و رسیدن آن به گوش جهانیان به زبان‌ های گوناگون. 41. پدیدار شدن چهره و سینه‌ ای در کره خورشید. 42. زنده شدن گروهی از مردگان و بازگشت آنان به دنیا به گونه‌ ای که مردم آنان را شناخته و با آنان دیدار می‌ کنند. (بحارالانوار، ج 52، ص 220.) ... آن گاه است که (مردم) از ظهور آن امام موعود در مکه مکرمه و بیت اللَّه آگاه می‌ گردند و با شور و شوق و اخلاص به یاری او می‌ شتابند.(ر.ک: محمدکاظم قزوینی، امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص 293 و 294.) در رابطه با این علایم و نشانه‌ ها، توجه به چند نکته بایسته است: 1. باورداران به مصلح کل امام عصر (عج)، باید همواره چشم انتظار ظهور آن حضرت باشند و با بهره‌ گیری از اصل انتظار، آمادگی‌ های لازم را برای یاری و همراهی با امام موعود خویش کسب کنند. این که هنوز بعضی از نشانه‌ ها تحقق نیافته باشند، هرگز به معنای نفی لزوم انتظار در هر روز و شب نیست. 2. علایم و نشانه‌ های ظهور، چیزهایی هستند که تا واضح نشوند، حضرت صاحب الزمان ظاهر نمی‌ شود و حدوث هر یک از آنها، دلیل این است که ایام فرج تا اندازه‌ ای نزدیک شده است؛ اما دلالتی ندارد که بعد از حدوث آن علامت، بلافاصله حضرت صاحب الامر ظهور کند؛ ولی در مورد بعضی از آنها (مانند قیام سید حسنی ، و خروج سفیانی و...)، تصریح شده که مقارن ظهور آن حضرت واقع می‌ شود. 3. خداوند امر ظهور امام زمان را تنها در یک شب، مقرر خواهد فرمود و در این صورت نیازی به مقدمات طولانی نخواهد بود، بلکه بسیاری از نشانه‌ های ذکر شده در روایات ممکن است طی همان یک شب و روز تحقق یابد. 4. بعضی از علایم و نشانه‌ ها، به طور اعجاز و خارق العاده واقع می‌ شوند تا صحت ادعای مهدی موعود (عج) را تأیید کنند و اهمیت مسئله و فوق العاده بودن اوضاع را به جهانیان اعلام دارند. حکم این علایم با سایر معجزات یکسان است و به صرف این که با جریان عادی سازگار نیست، نباید آنها را مردود شناخت. 5. یکی از دلایل ذکر این نشانه‌ ها در روایات، آشنا شدن مردم با شرایط ویژه‌ ای است که‌ قبل‌ از قیام‌ جهانی امام‌ مهدی (عج) پدید می‌ آید. آشنایی مردم با این ویژگی‌ ها، می‌ تواند عامل‌ مهمی در شناسایی‌ مدعیان دروغین مهدویت و رسوایی فرصت‌ طلبانی باشد که از جهالت مردم تحت پوشش نام مهدی (عج) سوء استفاده می‌ کنند! برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت (پس از ظهور), رحیم کارگر porseman.org
عنوان سوال:

آیا سال 2012 از نشانه های آخرالزمان و ظهور امام زمان علیه السلام است؟


پاسخ:

شرح سوال:
بر اساس پیش بینی های مطرح شده آیا سال 2012 می تواند از نشانه های آخرالزمان و ظهور امام زمان باشد؟ آیا در قرآن به این نشانه اشاره شده است؟

پاسخ:
2012 در ادبیات کنونی جهان با تعابیر مختلف اما با هدفی واحد ارائه شده است .از یک سو توجیهات علمی برای آن می تراشند و سال 2012 را پایان عمر زمین در اثر تاثیرات و اقدامات سیاره ای خیالی به نام ایکس (نییرو) بر می شمارند .عده ای نظیر فرانسیس فوکویاما در کتاب پایان تاریخ خویش سال 2012 را سال غلبه شیطان بر سرتاسر زمین معرفی می کنند و عده ای هم در مورد مسائل اجتماعی و برخی نیز درباره نفوذ فضائیان در این سال به زمین سخن می رانند. ولکن باید توجه داشت که تمامی این نظریات از کانون دنیای غرب برخاسته است که در طول تاریخ به تجربه ثابت شده است همواره به دنبال انحراف اذهان عمومی و پیشبرد اهداف غیر انسانی خود هستند و در این راستا از تمام ابزار تبلیغاتی خویش بهره می برند. لذا به شما توصیه می نماییم که به این گونه مطالب توجهی نکنید و در مقابل به قرآن و احادیث اهل بیت رو آورید که از منبعی خطاناپذیر صادر شده اند. طبق فرموده شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه روایتی با سند بسیار متقن و محکم در دست است که می فرماید: رسول گرامی اسلام به امیر المومنین وصیت کرد و ایشان به امام حسن مجتبی (ع) و ایشان به امام حسین (ع) ... تا امام حسن عسکری (ع) به حضرت حجت (عج) وصیت نمود که اگر تنها یک روز از عمر این دنیا باقی باشد خداوند آن قدر آن روز را طولانی می کند تا امام زمان (عج) ظهور کرده و دنیا را پر از عدل و قسط نماید همانگونه که از ظلم و جور پر شده است. این روایت به همراه روایاتی دیگر مبنی بر طولانی بودن عمر حکومت امام زمان (عج) دروغ بودن مطالبی که درباره اتفاقات سال 2012 گفته می شود را به روشنی اثبات می نماید. برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب عصر ظهور شیخ علی کورانی مراجعه نمایید. البته در دنیای امروزی به دلیل وسعت ارتباطات و سرعت انتشار اخبار و مطالب، این دست شایعات طبیعی هستند و چه بسا در بسیاری از فرهیختگان نیز تاثیر گذار باشند اما رجوع به عقل و در ادامه آن به کتاب الهی و منابع موثق دینی که با پشتوانه ای عقلی اثبات گشته اند ما را از این گونه مطالب بی نیاز می کنند.
براین اساس هیچ رابطه مستقیم و مشخصی بین نشانه های ظهور و سال 2012 وجود ندارد و هیچ آیه ای نیز به آن اشاره نکرده است.
البته، عده‌ای با توجه به اوضاع و شرایط فعلی حاکم بر جهان، به این باور رسیده‌اند که دوره‌ای که در آن زندگی می‌کنیم همان دوره‌ی آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا، برای آخر الزمان نشانه‌هایی گفته شده، مانند گسترش فساد و تفسیر دین بر اساس هوا و هوس و ... که این نشانه‌ها در دوره‌ی زمانی ما به وقوع پیوسته است. پس زمان کنونی، آخر الزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق می‌شود. به عبارت دیگر حرکت عمومی کشورها و جوامع به سمت وحدت و هم گرایی و به عبارت دیگر، توجه به تشکیلات بین المللی و اتحادیه‌های منطقه‌ای و فاصله گرفتن از جزء گرایی، ملت‌ها را به این نتیجه رسانده که برای آینده بهتر باید مرز‌ها را به حداقل رساند و جهان را دهکده‌ای کوچک دانست. طبعاً، این پدیده نیاز به یک قانون عمومی و بین المللی را تشدید می‌کند. این رویداد، آمادگی مردم را برای پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است.
ظهور انقلاب اسلامی که منادی و معرف حقایق اسلام (در حد ممکن) بود، باعث توجه بیشتر جهانیان به اسلام شد و روحیه کفر ستیزی و مبارزه با ظلم در میان ملت‌ها، به ویژه مسلمانان بیشتر شده است؛ به گونه‌ای که اصول‌گرایی اسلامی، یکی از جریاناتی است که منافع غرب را به خطر انداخته است. برخی از علما نیز معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحله‌ای بود و غیبت صغرا برای ایجاد آمادگی مردم برای ورود به غیبت کبرا لازم بود؛ همین طور ظهور نیز ممکن است دو مرحله‌ای باشد و با ظهور صغرا که در انقلاب اسلامی ایران تجلی یافته مردم با حقیقت قیام امام زمان (ع) آشنایی بیشتری پیدا کرده و برای ظهور اصلی و قیام جهانی حضرت آماده می‌شوند.
به هر حال ما در عین آن که باید امید به تعجیل در فرج داشته باشیم و آمادگی برای ظهور را در خود تقویت بکنیم، ولی نباید فکر خود را متوجه اموری بکنیم که از محدوده‌ی علم ما فراتر است و راهی برای دسترسی به آن نداریم. لذا سخن از نزدیکی علایم، امری قابل قبول نیست. البته با توجه به این که زمان ظهور مشخص نیست، زمان نشانه‌های مرتبط نزدیک به آن نیز مشخص نیست. بنابراین، سخن گفتن از نزدیکی یا دوری آن، امری پسندیده نیست. در این باره بیان چند نکته ضروری است :

یکم .تعیین زمان ظهور درست نیست

به هر حال ما در عین آن که باید امید به تعجیل در فرج داشته باشیم و آمادگی برای ظهور را در خود تقویت بکنیم، ولی نباید فکر خود را متوجه اموری بکنیم که از محدوده‌ی علم ما فراتر است و راهی برای دسترسی به آن نداریم. لذا سخن از نزدیکی علایم، امری قابل قبول نیست. با توجه به مطالب یاد شده می‌‌توان گفت که تعیین زمان برای ظهور بر خلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا منتظر را به سستی و یا ناامیدی بکشد. زیرا وقتی گفته شود که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده‌‌ای نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعی دچار سکون و رکود می‌‌شویم و به این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم از به دست آوردن آمادگی لازم برای ظهور خودداری می‌‌کنیم.
از سویی دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانی که به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار ناامیدی و یأس می‌‌شویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به ظهور منجی آخرالزمان نیز دچار تردید شویم. این نکته‌‌ای است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله در روایتی که فضیل بن یسار از امام محمد باقر علیه‌‌السلام نقل کرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش که (آیا برای این امر (قیام قائم علیه‌‌السلام) وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود: کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، ان موسی علیه‌‌السلام لما خرج وافدا الی ربه واعدهم ثلاثین یوما، فلما زاده الله علی الثلاثین عشرا قال قومه: قد اخلفنا موسی فصنعوا ما صنعوا... کسانی که برای این امر وقت تعیین می‌‌کنند، دروغ می‌‌گویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و آنگاه فرمود: ) زمانی که موسی علیه‌‌السلام قومش را برای رفتن به قراری که با پروردگارش داشت ترک کرد، به آنها وعده داد که تا سی روز دیگر برمی‌‌گردد، اما زمانی که خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود، قومش گفتند: موسی خلاف وعده کرد پس آن کردند که کردند...
داستان ارتداد قوم یهود و گوساله‌‌پرست‌‌شدن آنها در پی تاخیر ده روزه حضرت موسی در تاریخ مشهور است و این هشداری است‌‌ به همه کسانی که در پی تعیین وقت‌‌ برای ظهورند.
آنچه در روایت امام باقر علیه‌‌السلام در مورد فلسفه تعیین نشدن وقت ظهور آمده بود، به بیانی دیگر در روایتی که از امام موسی کاظم علیه‌‌السلام نقل شده، آمده است. آن حضرت در این زمینه می‌‌فرماید: فلو قیل لنا: ان هذا الامر لا یکون الی مائتی سنة او ثلاث مائة سنة لقست القلوب و لرجع عامة الناس عن الاسلام، ولکن قالوا: ما اسرعه و ما اقربه تالفا لقلوب الناس و تقریبا للفرج. اگر به ما گفته میشد: این امر تا دویست‌‌ سال و یا سیصد سال دیگر واقع نمی‌‌شود; دلها سخت می‌‌شد و بیشتر مردم از اسلام برمی‌‌گشتند. اما گفته‌‌اند: این امر چه باشتاب پیش می‌‌آید و چه نزدیک است! تا دلهای مردم الفت گیرد و فرج نزدیک احساس شود.
بنابراین همه نویسندگان و گویندگانی که به عشق امام عصر علیه‌‌السلام قلم می‌‌زنند و سخن می‌‌رانند باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه انتظار فرج، منتظر نگه‌‌داشتن مردم، حفظ شادابی و سرزندگی انتظار در آنها و یادآوری وظایف منتظران کنند و از نوشته‌‌ها و سخنانی که مردم را بدون دلیل به وقوع ظهور در وقت مشخصی امیدوار می‌‌کند، خودداری نمایند.

دوم . ظهور ناگهانی فرا می‌‌رسد

در بسیاری از روایاتی که از پیامبر گرامی اسلام صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله و امامان معصوم علیهم‌‌السلام نقل شده، این نکته مورد تاکید قرار گرفته که ظهور نیز همانند قیامت، ناگهانی و غیرمنتظره فرا می‌‌رسد و زمان آن را هیچ کس جز خداوند حکیم نمی‌‌داند. از جمله در روایتی که امام رضا علیه‌‌السلام به واسطه پدران بزرگوارش از پیامبر اکرم، صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله نقل می‌‌کند چنین آمده است:
ان النبی صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله قیل له: یا رسول‌‌الله متی یخرج القائم من ذریتک؟ فقال علیه‌‌السلام: مثله مثل الساعة التی (لا یجلیها لوقتها الا هو ثقلت فی‌‌السموات و الارض لا یاتیکم الا بغتة (به پیامبر صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله عرض شد: ای رسول خدا آن قائم که از نسل شماست چه وقت ظهور می‌‌کند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قیامت است. (تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد آشکارش می‌‌سازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است. جز به ناگهان بر شما نیاید).
امام باقر علیه‌‌السلام نیز در تفسیر این آیه شریفه: هل ینظرون الا الساعة ان تاتیهم بغتة و هم لا یشعرون. آیا چشم به راه چیزی جز آن ساعتند که ناگاه و بی‌‌خبرشان بیاید؟
می‌‌فرماید: هی ساعة القائم علیه‌‌السلام تاتیهم بغتة. مراد از ساعت، ساعت قائم علیه‌‌السلام است که ناگهان برایشان بیاید.
حضرت صاحب‌‌الامر علیه‌‌السلام نیز در یکی از توقیعات خود بر این نکته تاکید می‌‌ورزند که ظهور ناگهانی و دور از انتظار فرا می‌‌رسد:
فان امرنا بغتة فجاة حین لا تنفعه توبة و لا ینجیه من عقابنا ندم علی حوبة. فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا می‌‌رسد و در آن زمان توبه و بازگشت‌‌ برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمی‌‌بخشد.
این دسته از روایات از یک سو هشداری است‌‌ به شیعیان که در هر لحظه آماده ظهور حجت‌‌ حق باشند و از سویی دیگر تذکری به همه کسانی که در پی تعیین وقت‌‌ برای ظهورند.
اگر چه ما از تعیین زمان برای ظهور نهی شده‌‌ایم اما این بدان معنا نیست که با موضوع ظهور به عنوان واقعه‌‌ای دور از دسترس که در آینده‌‌ای دور و نامعلوم به وقوع می‌‌پیوندد برخورد کنیم، بلکه باید همواره خود را در چند قدمی ظهور ببینیم و امیدوار باشیم که در زمان حیات خود، ظهور حضرت حجت علیه‌‌السلام را درک کنیم.
این نکته‌‌ای است که از مجموع روایاتی که در این زمینه از ائمه معصومین علیهم‌‌السلام نقل شده استفاده می‌‌شود; که از جمله می‌‌توان به بخشی از دعای عهد که از امام صادق علیه‌‌السلام نقل شده، اشاره کرد. در بخشی از دعای یاد شده چنین می‌‌خوانیم:
اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا... بارخدایا! اندوه و دلتنگی این امت را با حضور ولی خود برطرف ساز و در ظهور او شتاب کن. دیگران ظهور او را دور می‌‌بینند ولی ما آن را نزدیک می‌‌بینیم...

سوم . توجه به نشانه‌‌های ظهور

بخش عمده‌‌ای از روایاتی که در زمینه مهدویت و انتظار از پیامبر گرامی اسلام صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله و امامان معصوم علیهم‌‌السلام نقل شده مربوط به نشانه‌‌های ظهور است. که این نشانه‌‌ها عبارتند از برخی رویدادهای اجتماعی مانند جنگ ها، شورش ها، کشته شدن افرادی خاص، زوال برخی حکومت ها و...; برخی رویدادهای طبیعی مانند، سیل های ویرانگر، قحطی، خشک سالی، خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی غیر عادی و... و همچنین برخی حوادث غیرعادی مانند برخاستن ندایی در آسمان که نام قائم علیه‌‌السلام را در همه جا طنین‌‌انداز می‌‌سازد.
چنانکه در روایات تصریح شده وقوع برخی از نشانه‌‌های یاد شده حتمی است و تا آنها واقع نشوند ظهور رخ نخواهد داد. برخی از آنها نیز غیر حتمی بوده و چه بسا که واقع نشوند. این نشانه‌‌ها از یک سو هشدار و آماده‌‌باشی برای منتظران و از سویی راهی برای شناخت ادعاهای بی‌‌اساس و مدعیان دروغین مهدویت و به عبارت دیگر وسیله‌‌ای برای حفظ مردم از درافتادن در خطا و اشتباه است. بنابراین همه ما وظیفه داریم که نشانه‌‌های ظهور را بر اساس روایات صحیح و قابل اعتماد بشناسیم و از کم و کیف آنها بدرستی آگاه شویم تا هر ادعایی را بدون دلیل نپذیریم.

الف. نشانه های عمومی

در عصر قبل از ظهور بیشتر انسان ها غرق در انحراف و معصیت می شوند و بعضی از دینداران نیز، دین را از مسیر اصلی خود خارج می کنند و تنها به ظواهر امر و تجلیات و... بسنده می کند. بخشی از مشخصه‌ های این عصر عبارت است از:

1. گریز از دین

پیامبر گرامی اسلام (ص) ویژگی‌ های انسان‌ های این دوران را این گونه برشمرده است:
(زمانی بر مردم خواهد آمد که درهم‌ های آن‌ها دینشان خواهد بود و همتشان شکم‌شان و قبله‌ هاشان زنانشان. برای طلا و نقره رکوع و سجود به جای می‌ آورند. آن‌ها همواره در حیرت و مستی خواهند بود؛ نه بر مذهب مسلمانی‌ اند و نه بر مسلک نصرانی.)

2. دنیا پرستی‌

رسول خدا فرمود: (زمانی بر امت من می‌ آید که در آن زمان درون‌ های مردم پلید می‌ شود ولی ظواهرشان به طمع مال دنیا آراسته می‌ گردد؛ به آنچه در پیشگاه خداوند است دل نمی‌ بندند؛ کارشان ریا و تظاهر است؛ خوف از خدا به دلشان راه نیابد و خداوند آن‌ها را به عذابی فراگیر دچار سازد.
آن‌ها چون غریق خداوند را می‌ خوانند؛ ولی خداوند دعایشان را مستجاب نمی‌ کند.)

3. آزمایش‌ های بزرگ‌

یکی دیگر از ویژگی‌ های دوران آخرالزمان امتحاناتی است که انسان‌ ها در این دوران پشت سر می‌ گذارند. با این آزمون‌ ها، مردم به دو گروه تقسیم می‌ شوند: موفق‌ ها و ناموفق‌ ها.
پیامبر اکرم(ص)، وقتی از چهره‌ های موفق این دوران یاد می‌ کند، با شگفتی به علی(ع) چنین می‌ فرماید: (ای علی، بدان شگفت آورترین مردم در ایمان و بزرگ‌ترین آنان در یقین مردمی هستند که در آخرالزمان که پیامبر خود را ندیدند و از امام خود محجوبند، به نوشته که خطی سیاه بر صفحه‌ ای سپید است، ایمان می‌ آورند.)
امیرمؤمنان علی(ع) نیز درباره نجات یافتگان این دوران می‌ فرماید: (و آن زمانی است که از فتنه‌ ها نجات نمی‌ یابد مگر مؤمنانی که بی‌ نام و نشانند. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند؛ و اگر غایب گردند، کسی سراغ آن‌ها را نمی‌ گیرد. آن‌ها برای سیرکنندگان در شب ظلمانی جامعه‌ ها چراغ‌ های هدایت و نشانه‌ های روشنند. نه مفسده جو هستند و نه فتنه‌ انگیز. نه در پی اشاعه و نه مردمی سفیه و لغو گو! اینانند که خداوند درهای رحمتش را به سوی‌شان باز می‌ کند و سختی‌ ها و مشکلاتی را از آن‌ها برطرف می‌ سازد.)

ب. نشانه های خاص ظهور

علایم و نشانه‌ های ظهور، چیزهایی هستند که تا واضح نشوند، حضرت صاحب الزمان ظاهر نمی‌ شود و حدوث هر یک از آنها، دلیل این است که ایام فرج تا اندازه‌ ای نزدیک شده است؛ اما دلالتی ندارد که بعد از حدوث آن علامت، بلافاصله حضرت صاحب الامر ظهور کند؛ ولی در مورد بعضی از آنها تصریح شده که مقارن ظهور آن حضرت واقع می‌ شود. احادیث اهل‌بیت‌ علیهم السلام علایم ظهور را به دو قسم تقسیم کرده‌ اند:
یکی از آنها علایم حتمی است که به هیچ قید و شرطی مشروط نیست و قبل از ظهور باید واقع شود.
قسم دوم؛ یعنی، علایم غیرحتمی، حوادثی است که به طور مطلق و حتم از نشانه‌ های ظهور نیست؛ بلکه مشروط به شرطی است که اگر آن شرط تحقق یابد، مشروط نیز محقق می‌ شود.

نشانه های حتمی ظهور عبارت است از :

1 خروج سفیانی:

سفیانی نام مردی جنایتکار است که از شام قیام می کند و لشکرهایی برای کشتن شیعیان به مدینه و کوفه می فرستد و خودش هم به سمت بیت المقدس حرکت می کند؛ امام صادق‌ (ع) فرمود: (اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین مردم را دیده ای)؛

2 خسف بیداء:

خسف یعنی فرو رفتن در زمین و بیداء نام بیابانی میان مکه و مدینه و به معنای نابودی است. وقتی لشکر سفیانی پس از فتح مدینه از آن جا خارج می شوند و به سوی مکه حرکت می کنند، همه در بیابان بیداء به زمین فرو رفته، به طور معجزه آسا دفن می شوند؛

3 ندای آسمانی:

منظور صدایی است که در شب و روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان از آسمان شنیده می شود و همه دنیا و هر کس به زبان خود آن را می شنود. امام صادق (ع) فرمود: (ندا دهنده ای از آسمان به قائم (عج) و نام پدرش آواز می دهد).

4 قتل نفس زکیه:

نفس زکیه یعنی انسان پاک و بی گناه؛ یکی از نشانه های حتمی، کشته شدن فردی بی گناه از سادات در مسجد الحرام ( بین رکن و مقام ) است. امام صادق (ع) فرمود: (بین قیام قائم آل محمد (عج) و کشته شدن نفس زکیه، تنها پانزده شب فاصله دارد). (کمال الدین، ج 2 ، ص 554)

5 قیام یمانی:

یمانی سرداری نیک نهاد و درستکار و طرفدار امام مهدی است و از (صنعای) سرزمین یمن که پیش از ظهور قیام می کند. او با تباهی ها می ستیزد. امام باقر (ع) فرمود: (در میان بیرق هایی که پیش از قیام مهدی (عج) بلند می شود، پرچمی هدایت کننده تر از پرچم یمانی وجود ندارد که آن پرچم هدایت است، چون شما را به سوی صاحبتان دعوت می کند.) یمانی، هم زمان با سفیانی قیام می کند.

شیخ مفیده (ره) در کتاب الارشاد انبوهی از این نشانه‌ ها و علایم را به طور فشرده نقل کرده است. به نظر او مهمترین نشانه‌ ها عبارت است از:
1. جنبش ارتجاعی سفیانی.
2. قتل سید حسنی.
3. جنگ قدرت بنی عباس.
4. گرفتن خورشید در نیم روز ماه رمضان.
5. شکافته شدن زمین و فرورفتن تجاوزکاران.
6. فرورفتن زمین در مشرق و مغرب.
7. توقف خورشید به هنگام نیم روز در وسط آسمان.
8. طلوع خورشید از مغرب.
9. قتل نفس زکیه پشت دروازه کوفه در زمره هفتاد تن از شایستگان.
10. بریده شدن سر مردی از بنی هاشم در میان رکن و مقام.
11. ویران شدن دیوار مسجد کوفه.
12. حرکت پرچم‌ های سیاه از طرف خراسان.
13. قیام جنبش یمنی.
14. آشکار شدن مرد مغربی و تصرف سرزمین شام به وسیله لشگر او.
15. فروآمدن ترک‌ ها در جزیره.
16. فروآمدن رومیان در رمله.
17. طلوع ستاره‌ای درخشان و نورانی بسان ماه و آن گاه انعطاف خاص آن.
18. پدیدار شدن سرخی در آسمان و گسترش آن در آفاق آسمان.
19. پیدایش ستون آتشی در مشرق به مدت سه تا هفت روز.
20. قیام امت عرب و برکنار شدن زمامداران عرب به وسیله ملت‌ های خویش و به دست گرفتن زمام امور کشورها به وسیله مردم.
21. خروج جهان عرب از سیطره عجم ( احتمالاً غربی‌ ها ).
22. کشته شدن رهبر مصر به دست مردم.
23. انهدام شام و اختلاف سه جریان سیاسی در آن.
24. ورود پرچم‌ های قیس و عرب به مصر و پرچم‌ های (کنده) به خراسان.
25. ورود سپاهی از سوی مغرب و رسیدن آنها به دروازه شهر حیره.
26. شکستن دیوار فرات و جریان یافتن آب در کوچه‌ های کوفه.
27. خروج شصت پیامبر دروغین.
28. خروج دوازده امام دروغین.
29. به آتش کشیده شدن مرد گرانقدری از بنی عباس بین جلولا و خانقین.
30. ایجاد پل ارتباط میان کوفه و بغداد.
31. وزش بادی سیاه در آغاز روز.
32. ترس و ناامنی فراگیری که همه عراق و بغداد را فرا می‌ گیرد.
33. مرگ سریع و دردناک و نقص و زیان در اموال و جان و ثمرات.
34. آفت ملخ نابهنگام و بهنگام کشاورزی.
35. برداشت کم محصولات زراعی.
36. جنگ قدرت میان عجم ( غیر عرب ) و خونریزی بسیار در میان آنان.
37. شورش بردگان بر ضد برده داران و کشتن آنان.
38. مسلمان شدن گروهی از بدعت گذاران و به صورت میمون و خوک درآمدن آنان.
39. تسلط کشورهای عقب مانده به کشورهای زورمندتر و ثروتمند.
40. طنین افکن شدن ندایی از آسمان و رسیدن آن به گوش جهانیان به زبان‌ های گوناگون.
41. پدیدار شدن چهره و سینه‌ ای در کره خورشید.
42. زنده شدن گروهی از مردگان و بازگشت آنان به دنیا به گونه‌ ای که مردم آنان را شناخته و با آنان دیدار می‌ کنند. (بحارالانوار، ج 52، ص 220.)
... آن گاه است که (مردم) از ظهور آن امام موعود در مکه مکرمه و بیت اللَّه آگاه می‌ گردند و با شور و شوق و اخلاص به یاری او می‌ شتابند.(ر.ک: محمدکاظم قزوینی، امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص 293 و 294.)

در رابطه با این علایم و نشانه‌ ها، توجه به چند نکته بایسته است:

1. باورداران به مصلح کل امام عصر (عج)، باید همواره چشم انتظار ظهور آن حضرت باشند و با بهره‌ گیری از اصل انتظار، آمادگی‌ های لازم را برای یاری و همراهی با امام موعود خویش کسب کنند. این که هنوز بعضی از نشانه‌ ها تحقق نیافته باشند، هرگز به معنای نفی لزوم انتظار در هر روز و شب نیست.

2. علایم و نشانه‌ های ظهور، چیزهایی هستند که تا واضح نشوند، حضرت صاحب الزمان ظاهر نمی‌ شود و حدوث هر یک از آنها، دلیل این است که ایام فرج تا اندازه‌ ای نزدیک شده است؛ اما دلالتی ندارد که بعد از حدوث آن علامت، بلافاصله حضرت صاحب الامر ظهور کند؛ ولی در مورد بعضی از آنها (مانند قیام سید حسنی ، و خروج سفیانی و...)، تصریح شده که مقارن ظهور آن حضرت واقع می‌ شود.

3. خداوند امر ظهور امام زمان را تنها در یک شب، مقرر خواهد فرمود و در این صورت نیازی به مقدمات طولانی نخواهد بود، بلکه بسیاری از نشانه‌ های ذکر شده در روایات ممکن است طی همان یک شب و روز تحقق یابد.

4. بعضی از علایم و نشانه‌ ها، به طور اعجاز و خارق العاده واقع می‌ شوند تا صحت ادعای مهدی موعود (عج) را تأیید کنند و اهمیت مسئله و فوق العاده بودن اوضاع را به جهانیان اعلام دارند. حکم این علایم با سایر معجزات یکسان است و به صرف این که با جریان عادی سازگار نیست، نباید آنها را مردود شناخت.

5. یکی از دلایل ذکر این نشانه‌ ها در روایات، آشنا شدن مردم با شرایط ویژه‌ ای است که‌ قبل‌ از قیام‌ جهانی امام‌ مهدی (عج) پدید می‌ آید. آشنایی مردم با این ویژگی‌ ها، می‌ تواند عامل‌ مهمی در شناسایی‌ مدعیان دروغین مهدویت و رسوایی فرصت‌ طلبانی باشد که از جهالت مردم تحت پوشش نام مهدی (عج) سوء استفاده می‌ کنند!
برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت (پس از ظهور), رحیم کارگر
porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین