در گفتار پیشوایان معصوم(علیهم السلام) جنگ های پس از ظهور مهدی (علیه السلام) و فتوحات، به قدرت فردی و انسانی و نیروهایی نسبت داده شده است که از سراسر جهان به یاری حضرت می شتابند، ولی پیروز شدن بر تمام جهان با توجّه به پیشرفت علم و صنایع جنگی قبل از ظهور، کاری است بس دشوار که علاوه بر قدرت فردی و زمینه های اجتماعی عصر قیام، به امدادهای غیبی و الهی نیز نیازمند است. در این جا، مناسب است که نقش عوامل پیروزی انقلاب بزرگ جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) را با استفاده از احادیث و روایات، به طور اختصار مورد بررسی قرار دهیم: الف) قدرت فردی و انسانی؛ ریّان پسر صلت می گوید: به امام رضا(علیه السلام)عرض کردم: (آیا شما صاحب این امر هستید؟). فرمودند: (من، امام و صاحب امر هستم، ولی نه آن صاحب امری که زمین را از عدل و داد پر می کند، آن گاه که از ستم و بیداد پر شده باشد. چه گونه می توانم صاحب آن امر باشم در حالی که ناتوانی جسمی مرا می بینی؟ حضرت قائم، کسی است که وقتی ظهور می کند، در سنّ پیران است، ولی به نظر جوان می آید. او، اندامی قوی و تنومند دارد، به طوری که اگر دست را به سوی بزرگ ترین درخت دراز کند، آن را از ریشه بیرون می آورد و اگر میان کوه ها فریاد برآورد، صخره ها می شکند و از جا کنده می شود... .[1] در روایات دیگر نیز داریم که با گفتن تکبیر مهدی (علیه السلام) و لشکریانش، دیوارهای شهر به لرزه در می آید و فرو می ریزد. در هنگام قیام حضرت قائم (علیه السلام) دل های شیعیان آن حضرت، چنان پاره هایی از پولاد می شوند که قدرت هر مرد از آنان، در روایات، به اندازه ی قدرت چهل مرد بیان شده است. بنابراین، قدرت فردی، در انقلاب مهدی (علیه السلام) بی اثر نخواهد بود. ب) نقش نیروهای مردمی در انقلاب جهانی حضرت مهدی؛[2] در احادیث آمده است که حضرت مهدی (علیه السلام) به هنگام ظهورش، از مردم کمک و یاری می طلبد و این، بدان سبب است که هم مردم را به راه سعادت و حق ببرد و هم قیام جهانی خویش را تا جایی که ممکن است، با دست و توان خود مردم به ثمر برساند. در احادیث می خوانیم: مهدی (علیه السلام) از مردم یاری می طلبد. یکی از یاران خود را می خواهد. به او می فرماید: به نزد مردم مکّه برو و بگو ای مکّیان! من فرستاده ی مهدی ام. مهدی می گوید: (ما، خاندان رحمتیم؛ ما، مرکز رسالت و خلافتیم... مردمان به ما ستم کردند... حق ما را از ما ستاندند. اکنون من از شما یاری می طلبم به یاری من بشتابید.[3] یا أیّها الناس! إنّا نستنصر الله و مَنْ أجابنا من الناس؛[4] ای مردمان! ما، از خدا یاری می طلبیم و از هر کسی از مردم که دعوت ما را بپذیرد و در صف یاران ما در آید.... إنّا نستنصر الله الیومَ و کلَّ سلیم؛[5] ما، امروز، از خدا یاری می طلبیم و از هر مسلمانی که در جهان هست. باز در حدیث می خوانیم: هنگامی که قائم قیام کند، خداوند، شیعیان را از همه ی شهرها نزد او گرد می آورد.[6] از امام باقر(علیه السلام) نیز روایت شده است که بانوان نیز در این قیام بزرگ مشارکت دارند. آن حضرت فرمودند: (سیصد و سیزده تن نزد او آیند که با آنان پنجاه زن نیز هست. این جماعت، در مکه گرد آیند).[7] این ها، نخستین گروه از یاران مهدی است. سپس دسته دسته مردمانی که جزء یاران او خواهند بود، از زن و مرد، به آنان خواهند پیوست. بنابراین، در پیروزی انقلاب جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) نیروهای مردمی و قدرت فردی و انسانی، نقش عمده ای خواهند داشت. ج) امدادهای غیبی در انقلاب جهانی مهدی (علیه السلام) ؛[8] نقش امدادهای غیبی در پیروزی حکومت جهانی مهدی (علیه السلام) قابل توجّه است. حضرت، با انجام دادن معجزاتی، مشکلات را از سر راه برمی دارد و با رعب و ترسی که خداوند در دل دشمن ایجاد می کند و با ملائکه ای که به یاری آن حضرت می فرستد، موجبات پیروزی آن حضرت فراهم می شود. در برخی از روایات نیز از نیروهایی سخن گفته شده که دارای خصوصیّات فرشتگان هستند و منتظر ظهور حضرتند تا او را یاری کنند و از تابوت حضرت موسی(علیه السلام)... نیز به عنوان وسیله ای دیگر برای نصرت و یاری حضرت مهدی (علیه السلام) نام برده شده است: 1. رعب و ترس؛ امام صادق(علیه السلام) می فرماید: قائم ما اهل بیت، با ترس و رعب یاری می شود.[9] هم چنین می فرماید: خداوند، حضرت قائم (علیه السلام) را به سه لشکر یاری می دهد: فرشتگان؛ مومنان؛ رعب.[10] از این روایات و احادیث دیگر نیز استفاده می شود که دشمن، از حرکت لشکریان حضرت مهدی (علیه السلام) چنان وحشت زده می شود که وقتی لشکریان حضرت می خواهد از جای حرکت کند، کسی جرأت شورش علیه آن ها را ندارد. 2. فرشتگان و جنّیان؛ حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: (خداوند، حضرت مهدی (علیه السلام) را با فرشتگان و جن و شیعیان مخلص، یاری می کند).[11] امام باقر(علیه السلام) می فرماید: (فرشتگانی که در جنگ بدر به پیامبر(صلی الله علیه وآله)یاری دادند، هنوز به آسمان بازنگشته اند تا این که حضرت صاحب الأمر را یاری رسانند. تعدادشان، پنج هزار فرشته است.).[12] 3. فرشتگان زمین؛ محمّد بن مسلم می گوید: از امام صادق(علیه السلام)درباره ی میراث علم و اندازه ی آن پرسیدم: حضرت پاسخ داد: خداوند، در شرق و غرب عالم، دو شهر دارد که در آن گروهی سکونت دارند و هر چند وقت یک بار با آنان دیدار می کنم و آنان از ظهور قائم می پرسند. گروهی از آنان، از روزی که به انتظار قائم (علیه السلام) بوده اند، سلاح خود را به زمین نمی گذارند. آنان، از خداوند می خواهند که حضرت را به آنان بنمایاند. در هنگامی که امام مهدی قیام می کند، آنان، همراه او می باشند... اجتماع آنان، متشکل از پیرو جوان است. این گروه، از اندیشه و دستورهای امام آگاه هستند و آن را اجرا می کنند. حضرت، این سپاهیان را به جنگ هند، دیلم، روم، بربر، فارس، جابرسا، جابلقا که دو شهر در شرق و غرب است می فرستد. تمام پیروان ادیان را به اسلام، یکتاپرستی و ولایت ائمه(علیهم السلام) دعوت می کنند که در صورت اجابت، مردم رهایی می یابند و اگر تخلّف کردند، به قتل می رسانند که در تمام شرق و غرب عالم، همگان، ایمان می آوردند.[13] 4. تابوت موسی؛ هنگام ظهور ولی عصر (علیه السلام) حضرت عیسی(علیه السلام)فرود می آید و کتاب ها را از انطاکیه گردآوری می کند. خداوند بر روی او از چهره ی (ارم ذات العماد) پرده برمی دارد و کاخی را که حضرت سلیمان پیش از مرگش ساخت، آشکار می سازد و حضرت دارایی های کاخ را گرد می آورد و آن را میان مسلمانان تقسیم می کند و تابوتی را که خداوند به (ادبیا) دستور انداختن آن را در دریای طبرستان داده بود، خارج می سازد. در آن تابوت، آن چه را که خاندان موسی و هارون به یادگار گذاشته اند، فرود می آید... آن گاه به کمک آن تابوت، شهرها را می گشاید. همان گونه که پیش از او نیز چنین کردند.[14] پی نوشتها: [1]. بحارالأنوار، ج 52، ص 322. [2]. محمدرضا حکیمی، خورشید مغرب، ص 290 - 295. [3]. بحارالأنوار، ج 52، ص 307. [4]. همان، ص 238. [5]. همان، ص 223. [6]. همان، ص 291، ح 37. [7]. همان، ص 223. [8]. نجم الدین طبسی، چشم اندازی از حکومت مهدی، فصل پنجم. [9]. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 12، ص 335، و ج 14، ص 354. [10]. محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 343. [11]. دیلمی، ارشاد القلوب، ص 268. [12]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 448. [13]. بحارالأنوار، ج 27، ص 41 و ج 54، ص 334. [14]. سید هاشم بحرانی، غایة المرام، ص 697؛ الشیعة و الرجعة، ج 1، ص 136. منبع: امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول رضوی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1384).
آیا امام مهدی(علیه السلام) برای گسترش عدالت و افراشتن پرچم اسلام، از امدادهای غیبی استفاده می کند؟
در گفتار پیشوایان معصوم(علیهم السلام) جنگ های پس از ظهور مهدی (علیه السلام) و فتوحات، به قدرت فردی و انسانی و نیروهایی نسبت داده شده است که از سراسر جهان به یاری حضرت می شتابند، ولی پیروز شدن بر تمام جهان با توجّه به پیشرفت علم و صنایع جنگی قبل از ظهور، کاری است بس دشوار که علاوه بر قدرت فردی و زمینه های اجتماعی عصر قیام، به امدادهای غیبی و الهی نیز نیازمند است.
در این جا، مناسب است که نقش عوامل پیروزی انقلاب بزرگ جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) را با استفاده از احادیث و روایات، به طور اختصار مورد بررسی قرار دهیم:
الف) قدرت فردی و انسانی؛ ریّان پسر صلت می گوید:
به امام رضا(علیه السلام)عرض کردم: (آیا شما صاحب این امر هستید؟). فرمودند: (من، امام و صاحب امر هستم، ولی نه آن صاحب امری که زمین را از عدل و داد پر می کند، آن گاه که از ستم و بیداد پر شده باشد. چه گونه می توانم صاحب آن امر باشم در حالی که ناتوانی جسمی مرا می بینی؟ حضرت قائم، کسی است که وقتی ظهور می کند، در سنّ پیران است، ولی به نظر جوان می آید. او، اندامی قوی و تنومند دارد، به طوری که اگر دست را به سوی بزرگ ترین درخت دراز کند، آن را از ریشه بیرون می آورد و اگر میان کوه ها فریاد برآورد، صخره ها می شکند و از جا کنده می شود... .[1]
در روایات دیگر نیز داریم که با گفتن تکبیر مهدی (علیه السلام) و لشکریانش، دیوارهای شهر به لرزه در می آید و فرو می ریزد. در هنگام قیام حضرت قائم (علیه السلام) دل های شیعیان آن حضرت، چنان پاره هایی از پولاد می شوند که قدرت هر مرد از آنان، در روایات، به اندازه ی قدرت چهل مرد بیان شده است. بنابراین، قدرت فردی، در انقلاب مهدی (علیه السلام) بی اثر نخواهد بود.
ب) نقش نیروهای مردمی در انقلاب جهانی حضرت مهدی؛[2] در احادیث آمده است که حضرت مهدی (علیه السلام) به هنگام ظهورش، از مردم کمک و یاری می طلبد و این، بدان سبب است که هم مردم را به راه سعادت و حق ببرد و هم قیام جهانی خویش را تا جایی که ممکن است، با دست و توان خود مردم به ثمر برساند.
در احادیث می خوانیم:
مهدی (علیه السلام) از مردم یاری می طلبد. یکی از یاران خود را می خواهد. به او می فرماید: به نزد مردم مکّه برو و بگو ای مکّیان! من فرستاده ی مهدی ام. مهدی می گوید: (ما، خاندان رحمتیم؛ ما، مرکز رسالت و خلافتیم... مردمان به ما ستم کردند... حق ما را از ما ستاندند. اکنون من از شما یاری می طلبم به یاری من بشتابید.[3]
یا أیّها الناس! إنّا نستنصر الله و مَنْ أجابنا من الناس؛[4] ای مردمان! ما، از خدا یاری می طلبیم و از هر کسی از مردم که دعوت ما را بپذیرد و در صف یاران ما در آید....
إنّا نستنصر الله الیومَ و کلَّ سلیم؛[5] ما، امروز، از خدا یاری می طلبیم و از هر مسلمانی که در جهان هست.
باز در حدیث می خوانیم:
هنگامی که قائم قیام کند، خداوند، شیعیان را از همه ی شهرها نزد او گرد می آورد.[6]
از امام باقر(علیه السلام) نیز روایت شده است که بانوان نیز در این قیام بزرگ مشارکت دارند.
آن حضرت فرمودند: (سیصد و سیزده تن نزد او آیند که با آنان پنجاه زن نیز هست. این جماعت، در مکه گرد آیند).[7]
این ها، نخستین گروه از یاران مهدی است. سپس دسته دسته مردمانی که جزء یاران او خواهند بود، از زن و مرد، به آنان خواهند پیوست.
بنابراین، در پیروزی انقلاب جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) نیروهای مردمی و قدرت فردی و انسانی، نقش عمده ای خواهند داشت.
ج) امدادهای غیبی در انقلاب جهانی مهدی (علیه السلام) ؛[8] نقش امدادهای غیبی در پیروزی حکومت جهانی مهدی (علیه السلام) قابل توجّه است. حضرت، با انجام دادن معجزاتی، مشکلات را از سر راه برمی دارد و با رعب و ترسی که خداوند در دل دشمن ایجاد می کند و با ملائکه ای که به یاری آن حضرت می فرستد، موجبات پیروزی آن حضرت فراهم می شود. در برخی از روایات نیز از نیروهایی سخن گفته شده که دارای خصوصیّات فرشتگان هستند و منتظر ظهور حضرتند تا او را یاری کنند و از تابوت حضرت موسی(علیه السلام)... نیز به عنوان وسیله ای دیگر برای نصرت و یاری حضرت مهدی (علیه السلام) نام برده شده است:
1. رعب و ترس؛ امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
قائم ما اهل بیت، با ترس و رعب یاری می شود.[9]
هم چنین می فرماید:
خداوند، حضرت قائم (علیه السلام) را به سه لشکر یاری می دهد: فرشتگان؛ مومنان؛ رعب.[10]
از این روایات و احادیث دیگر نیز استفاده می شود که دشمن، از حرکت لشکریان حضرت مهدی (علیه السلام) چنان وحشت زده می شود که وقتی لشکریان حضرت می خواهد از جای حرکت کند، کسی جرأت شورش علیه آن ها را ندارد.
2. فرشتگان و جنّیان؛ حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: (خداوند، حضرت مهدی (علیه السلام) را با فرشتگان و جن و شیعیان مخلص، یاری می کند).[11]
امام باقر(علیه السلام) می فرماید: (فرشتگانی که در جنگ بدر به پیامبر(صلی الله علیه وآله)یاری دادند، هنوز به آسمان بازنگشته اند تا این که حضرت صاحب الأمر را یاری رسانند. تعدادشان، پنج هزار فرشته است.).[12]
3. فرشتگان زمین؛ محمّد بن مسلم می گوید: از امام صادق(علیه السلام)درباره ی میراث علم و اندازه ی آن پرسیدم: حضرت پاسخ داد:
خداوند، در شرق و غرب عالم، دو شهر دارد که در آن گروهی سکونت دارند و هر چند وقت یک بار با آنان دیدار می کنم و آنان از ظهور قائم می پرسند. گروهی از آنان، از روزی که به انتظار قائم (علیه السلام) بوده اند، سلاح خود را به زمین نمی گذارند. آنان، از خداوند می خواهند که حضرت را به آنان بنمایاند. در هنگامی که امام مهدی قیام می کند، آنان، همراه او می باشند... اجتماع آنان، متشکل از پیرو جوان است. این گروه، از اندیشه و دستورهای امام آگاه هستند و آن را اجرا می کنند. حضرت، این سپاهیان را به جنگ هند، دیلم، روم، بربر، فارس، جابرسا، جابلقا که دو شهر در شرق و غرب است می فرستد. تمام پیروان ادیان را به اسلام، یکتاپرستی و ولایت ائمه(علیهم السلام) دعوت می کنند که در صورت اجابت، مردم رهایی می یابند و اگر تخلّف کردند، به قتل می رسانند که در تمام شرق و غرب عالم، همگان، ایمان می آوردند.[13]
4. تابوت موسی؛ هنگام ظهور ولی عصر (علیه السلام) حضرت عیسی(علیه السلام)فرود می آید و کتاب ها را از انطاکیه گردآوری می کند. خداوند بر روی او از چهره ی (ارم ذات العماد) پرده برمی دارد و کاخی را که حضرت سلیمان پیش از مرگش ساخت، آشکار می سازد و حضرت دارایی های کاخ را گرد می آورد و آن را میان مسلمانان تقسیم می کند و تابوتی را که خداوند به (ادبیا) دستور انداختن آن را در دریای طبرستان داده بود، خارج می سازد. در آن تابوت، آن چه را که خاندان موسی و هارون به یادگار گذاشته اند، فرود می آید... آن گاه به کمک آن تابوت، شهرها را می گشاید. همان گونه که پیش از او نیز چنین کردند.[14]
پی نوشتها:
[1]. بحارالأنوار، ج 52، ص 322.
[2]. محمدرضا حکیمی، خورشید مغرب، ص 290 - 295.
[3]. بحارالأنوار، ج 52، ص 307.
[4]. همان، ص 238.
[5]. همان، ص 223.
[6]. همان، ص 291، ح 37.
[7]. همان، ص 223.
[8]. نجم الدین طبسی، چشم اندازی از حکومت مهدی، فصل پنجم.
[9]. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 12، ص 335، و ج 14، ص 354.
[10]. محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 343.
[11]. دیلمی، ارشاد القلوب، ص 268.
[12]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 448.
[13]. بحارالأنوار، ج 27، ص 41 و ج 54، ص 334.
[14]. سید هاشم بحرانی، غایة المرام، ص 697؛ الشیعة و الرجعة، ج 1، ص 136.
منبع: امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول رضوی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1384).
- [سایر] آیا امام مهدی (عج) برای گسترش عدالت و افراشتن پرچم اسلام، از امدادهای غیبی استفاده می کند؟
- [سایر] آیا امام زمان (عج) در زمان ظهور از امدادهای غیبی جهت غلبه بر دشمنان استفاده میکند؟
- [سایر] چگونه حضرت مهدی (عج) و اصحابشان از امدادهای غیبی برخوردار میشوند؟
- [سایر] عدالت در عصر ظهور چگونه و با چه ابعادی محقق میشود و چرا عدالت موعود در زمان امام مهدی(عج)، در عصر اسلام برقرار نشد؟
- [سایر] عدالت در عصر ظهور چگونه و با چه ابعادی محقق میشود و چرا عدالت موعود در زمان امام مهدی(عج)، در عصر اسلام برقرار نشد؟
- [سایر] چه عواملی در موفقیت حضرت مهدی علیه السلام در گسترش عدل تأثیرگذار است ؟
- [سایر] آیا پیروزی حضرت مهدی علیه السلام بر مخالفان و گسترش حکومتش همراه با اعجاز است ؟
- [سایر] چرا خداوند اجرای عدالت موعود در زمان حضرت مهدی(علیه السلام) را بر عهده ی پیامبران یا امامان قبلی نگذاشت؟
- [سایر] در دوران غیبت؛ زندگی امام زمان(عج) عادیست یا ملکوتی و غیبی؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) که نماز جمعه واجب تعیینی نیست خرید و فروش و سایر معاملات هنگام اقامه نماز جمعه حرام نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [آیت الله شبیری زنجانی] أَشْهَدُ أَنَّ عَلیّاً وَلِیُّ اللَّه) جزء اذان و اقامه نیست؛ البته ولایت امیر المؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام از ارکان ایمان است و اسلام بدون آن ظاهری بیش نیست و قالبی از معنی تهیست و خوب است که پس از (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، به قصد تیمن و تبرّک، شهادت به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیر المؤمنین و سایر معصومین علیهمالسلام به گونهای که عرفاً از اجزاء اذان و اقامه به حساب نیاید؛ ذکر گردد.