مجموع ایرادهای این گروه را میتوان در 5 موضوع خلاصه کرد: 1 اسناد اخبار مهدی معتبر نیست! 2 اخبار مزبور با عقل سازگار نمیباشد! 3 این اخبار مورد سوء استفاده مدّعیان مهدویّت قرار گرفته! 4 وجود این اخبار سبب رکود و سستی در جامعة اسلامی میگردد! 5 این اخبار به سود شیعه و عقاید آنها تمام میشود! ضعف منطق مخالفان از این ایرادها استفاده میشود که مخالفت با احادیث مهدی یک چهره ظاهری دارد و آن به اصطلاح ضعف سند روایاتی است که در این زمینه نقل شده و یا ضعف دلالت آنها؛ و یک قیافه واقعی که در پشت این چهره قرار گرفته و انگیزه آن تعصّب خاصّ مذهبی و پارهای از مصلحت اندیشیهای بیدلیل است و در هر حال منطق مخالفان در هر قسمت کاملاً سست است زیرا اولاً، احادیث مهدی را علاوه بر شیعه جمعی از معروفترین محدّثان اهل سنّت در کتبی که از معتبرترین و معروفترین کتب آنها محسوب میشود نقل کردهاند و جمع کثیری اعتراف به تواتر آنها نمودهاند؛ بنابراین، جای این نیست که در اسناد یک یک آنها بحث شود؛ زیرا شهرت و تواتر آنها ما را بی نیاز از ملاحظه سند میکند؛ یعنی، طبق معیارهای سنجش حدیث این احادیث کاملاً قطعی است. از این گذشته، در میان احادیث مزبور احادیث صحیح و معتبری نیز هست که محدّثان اهل سنّت هم اعتراف به صحّت آنها کردهاند. عجیب این است که خود (ابن خلدون) نیز به این حقیقت معترف میباشد؛ زیرا او پس از این که چندین صفحه از کتاب خود را به ذکر احادیث مهدی اختصاص داده و در اسناد انها تا آنجا که میتواند تردید و تشکیک نموده، چنین میگوید: (فهذه جملة الاحادیث التی اخرجها الائمة فی شأن المهدی و خروجه آخر الزمان و هی کما رأیت لم یخلص منها من النقد الا القلیل و الاقل منه) [این تمام احادیثی است که پیشوایان حدیث درباره مهدی و قیام او در آخر زمان نقل کردهاند، و همان گونه که مشاهده کردید جز کمی از آنها مصون از انتقاد نماند!] و به این ترتیب، لااقل اعتراف میکند که مقداری کمی از این احادیث صحیح و غیر قابل نقد است. بهعلاوه، احادیث منحصر به این احادیث که ابن خلدون در کتاب خود آورده نیست؛ و لذا بعضی از دانشمندان اهل سنّت برای پاسخگویی به ابن خلدون و اثبات تواتر احادیث مهدی و عدم انحصار آنها به آنچه او در کتاب خود آورده، کتابی نوشتهاند. ثانیاً، در احادیث مزبور مطلبی بر خلاف عقل دیده نمیشود که سبب شود آنها را انکار کنیم، و هر قدر مضمون بعضی از آنها خلاف عادی به نظر برسد، بالاتر از معجزات انبیای سلف نیست؛ و استبعاد نمیتواند مانع از قبول آنها گردد. ثالثاً، آیا آگر این احادیث به نفع شیعه تمام شود، گناه شیعه یا گناه احادیث است؟! چه مانعی دارد حقیقتی از این راه روشنتر گردد؟! بهعلاوه، احادیث مزبور اگر چه نظر شیعه را تأیید میکند، امّا در عین حال ملازمه قطعی میان قبول آنها و قبول تشیّع نیست، چه بسیارند کسانی که قیام مهدی را پذیرفتهاند، ولی به عللی شیعه نیستند. رابعاً، درست است که از این احادیث سوءاستفاده شده، ولی کدام حقیقت است که در جهان مورد سوءاستفاده قرار نگرفته است؟! آیا مدعیان دروغین نبوّت یا الوهیّت و یا سایر مقامات معنوی در دنیا کم بودهاند؟! آیا ادیان ساختگی در جهان کم است؟! آیا ما باید همه این حقایق را به جرم سوءاستفاده منحرفان کنار بزنیم؟! و مطلقاً منکر خداپرستی و نبوّت انبیا بشویم؟! خامساً، اعتقاد به قیام مهدی برای افرادی که حقیقت آن را دریابند نه تنها موجب رکود و تنبلی نیست، بلکه مایه امیدواری و دلگرمی در برابر مشکلات و حوادث سخت زندگی است؛ همان طور که اعتقاد به خدا و قدرت بیپایان او به انسان در برابر مشکلات نیرو میبخشد، و پناهگاه مطمئنّی در برابر عوامل یأس و نومیدی ایجاد میکند، اعتقاد به ظهور مهدی نیز چنین اثری دارد و اصولاً انتظار قیام مهدی یک عامل نیرومند حرکت و اصلاح جامعه است. eporsesh.com
مجموع ایرادهای این گروه را میتوان در 5 موضوع خلاصه کرد:
1 اسناد اخبار مهدی معتبر نیست!
2 اخبار مزبور با عقل سازگار نمیباشد!
3 این اخبار مورد سوء استفاده مدّعیان مهدویّت قرار گرفته!
4 وجود این اخبار سبب رکود و سستی در جامعة اسلامی میگردد!
5 این اخبار به سود شیعه و عقاید آنها تمام میشود!
ضعف منطق مخالفان
از این ایرادها استفاده میشود که مخالفت با احادیث مهدی یک چهره ظاهری دارد و آن به اصطلاح ضعف سند روایاتی است که در این زمینه نقل شده و یا ضعف دلالت آنها؛ و یک قیافه واقعی که در پشت این چهره قرار گرفته و انگیزه آن تعصّب خاصّ مذهبی و پارهای از مصلحت اندیشیهای بیدلیل است و در هر حال منطق مخالفان در هر قسمت کاملاً سست است زیرا اولاً، احادیث مهدی را علاوه بر شیعه جمعی از معروفترین محدّثان اهل سنّت در کتبی که از معتبرترین و معروفترین کتب آنها محسوب میشود نقل کردهاند و جمع کثیری اعتراف به تواتر آنها نمودهاند؛ بنابراین، جای این نیست که در اسناد یک یک آنها بحث شود؛ زیرا شهرت و تواتر آنها ما را بی نیاز از ملاحظه سند میکند؛ یعنی، طبق معیارهای سنجش حدیث این احادیث کاملاً قطعی است.
از این گذشته، در میان احادیث مزبور احادیث صحیح و معتبری نیز هست که محدّثان اهل سنّت هم اعتراف به صحّت آنها کردهاند. عجیب این است که خود (ابن خلدون) نیز به این حقیقت معترف میباشد؛ زیرا او پس از این که چندین صفحه از کتاب خود را به ذکر احادیث مهدی اختصاص داده و در اسناد انها تا آنجا که میتواند تردید و تشکیک نموده، چنین میگوید:
(فهذه جملة الاحادیث التی اخرجها الائمة فی شأن المهدی و خروجه آخر الزمان و هی کما رأیت لم یخلص منها من النقد الا القلیل و الاقل منه) [این تمام احادیثی است که پیشوایان حدیث درباره مهدی و قیام او در آخر زمان نقل کردهاند، و همان گونه که مشاهده کردید جز کمی از آنها مصون از انتقاد نماند!]
و به این ترتیب، لااقل اعتراف میکند که مقداری کمی از این احادیث صحیح و غیر قابل نقد است.
بهعلاوه، احادیث منحصر به این احادیث که ابن خلدون در کتاب خود آورده نیست؛ و لذا بعضی از دانشمندان اهل سنّت برای پاسخگویی به ابن خلدون و اثبات تواتر احادیث مهدی و عدم انحصار آنها به آنچه او در کتاب خود آورده، کتابی نوشتهاند.
ثانیاً، در احادیث مزبور مطلبی بر خلاف عقل دیده نمیشود که سبب شود آنها را انکار کنیم، و هر قدر مضمون بعضی از آنها خلاف عادی به نظر برسد، بالاتر از معجزات انبیای سلف نیست؛ و استبعاد نمیتواند مانع از قبول آنها گردد.
ثالثاً، آیا آگر این احادیث به نفع شیعه تمام شود، گناه شیعه یا گناه احادیث است؟!
چه مانعی دارد حقیقتی از این راه روشنتر گردد؟! بهعلاوه، احادیث مزبور اگر چه نظر شیعه را تأیید میکند، امّا در عین حال ملازمه قطعی میان قبول آنها و قبول تشیّع نیست، چه بسیارند کسانی که قیام مهدی را پذیرفتهاند، ولی به عللی شیعه نیستند.
رابعاً، درست است که از این احادیث سوءاستفاده شده، ولی کدام حقیقت است که در جهان مورد سوءاستفاده قرار نگرفته است؟!
آیا مدعیان دروغین نبوّت یا الوهیّت و یا سایر مقامات معنوی در دنیا کم بودهاند؟! آیا ادیان ساختگی در جهان کم است؟!
آیا ما باید همه این حقایق را به جرم سوءاستفاده منحرفان کنار بزنیم؟! و مطلقاً منکر خداپرستی و نبوّت انبیا بشویم؟!
خامساً، اعتقاد به قیام مهدی برای افرادی که حقیقت آن را دریابند نه تنها موجب رکود و تنبلی نیست، بلکه مایه امیدواری و دلگرمی در برابر مشکلات و حوادث سخت زندگی است؛ همان طور که اعتقاد به خدا و قدرت بیپایان او به انسان در برابر مشکلات نیرو میبخشد، و پناهگاه مطمئنّی در برابر عوامل یأس و نومیدی ایجاد میکند، اعتقاد به ظهور مهدی نیز چنین اثری دارد و اصولاً انتظار قیام مهدی یک عامل نیرومند حرکت و اصلاح جامعه است.
eporsesh.com
- [سایر] دلایل مخالفان قیام امام مهدی(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] آیا ظهور امام زمان (عج) همراه با جنگ با مخالفان دین اسلام است؟
- [سایر] آیا پیروزی حضرت مهدی علیه السلام بر مخالفان و گسترش حکومتش همراه با اعجاز است ؟
- [سایر] امام زمان(علیه السلام) در کدام نقطه از جهان ظهور می کنند؟
- [سایر] با توجه به احادیث متعدد از پیامبر - صلی الله علیه و آله - درباره مخالفان علی علیه السلام، حکم آنان و حکم اقتداءدر نماز به عامه چیست؟
- [سایر] خط و نقطه و... در عرفان به چه معناست و معنای روایت (انا النقطه تحت الباء) چیست؟
- [سایر] با توجه به احادیث متعدد از پیامبر - صلی الله علیه و آله - درباره مخالفان علی علیه السلام، حکم آنان و حکم اقتداءدر نماز به عامه چیست؟
- [سایر] دلایل مخالفان روش تفسیر علمی چیست؟
- [سایر] در منع زیارت برای زنان در منابع اهل سنت چه بگوییم. احادیث ضعیف است یا این که شرح دارد؟ با توجه به نظر مخالفان زیارت، جواب کامل بدهید. من به دنبال این هستم که زیارت از دید قرآن و حدیث شیعه و سنی ثابت و شبهه وهابیت ردّ شود، لطفاً ما را در رسیدن به جواب یاری کنید.
- [سایر] امام مهدی(عج) از دیدگاه روایات اهل بیت(ع) چه خصوصیات و اوصافی دارد؟
- [آیت الله سبحانی] هرگاه شک کند که نقطه ای از نقاط مربوط به مسجد، جزء مسجد هست یا نه اعتکاف در آن جایز نیست.
- [آیت الله سبحانی] هرگاه بر اثر شیاع یا شهادت دو عادل یا یک عادل، ثابت شود که نقطه مورد نظر مسجد است، اعتکاف در آن جایز است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هرگاه شیره و روغن روان باشد همین که یک نقطه از آن نجس شد، تمام آن نجس می شود. ولی اگر روان نباشد تمام آن نجس نمی شود بلکه فقط جائی که نجاست به آن رسیده نجس می شود.
- [آیت الله سبحانی] هرگاه شیره و روغن روان باشد همین که یک نقطه از آن نجس شد، تمام آن نجس می شود ولی اگر روان نباشد نجس نمی شود. فقط جایی که نجاست به آن رسیده، نجس می باشد.
- [آیت الله سبحانی] اعتکاف باید در مسجد صورت بگیرد، و در این قسمت بین زن و مرد، فرقی نیست، بنابراین، هرگاه زنی در خانه خود نقطه ای را برای نماز اختصاص دهد، اعتکاف در آن کافی نیست، و همچنین در مساجد کوچک که مسجد شهر شمرده نمی شود.
- [آیت الله سبحانی] کسی که به قصد خودکشی خود را از نقطه بلندی پرت کند یا سمی بخورد و یقین به مردن او پیدا شود، اگر وصیت کند که مقداری از مال او را به مصرفی برسانند صحیح نیست. ولی اگر قبلا وصیت کند، سپس این کار از او سر زند، وصیت او نافذ است.
- [آیت الله سبحانی] کسی که به یکی از عناوین سه گانه باید نماز خود را تمام بخواند اگر ده روز یا بیشتر در وطن خود بماند یا در نقطه ای ده روز قصد اقامه کند باید در سفر اولی که بعد از ده روز می رود، نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که شغلش مسافرت نیست، ولی مسافرت مقدّمه شغل اوست، مانند معلّم و کارگر و کارمندی که خودش ساکن شهری است و همه روز برای انجام کار به نقطه دیگری می رود که رفت و آمد او هشت فرسخ یا بیشتر است، باید نماز را تمام بخواند و روزه را بگیرد، ولی در آغاز کار بنابر احتیاط، دو سه روز اوّل را جمع بخوانند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] روغن و شیره اگر روان باشد هرگاه نقطه ای از آن نجس شود تمام آن نجس می شود، اما اگر روان نباشد، بطوری که از جایی به جایی سرایت کند فقط محل ملاقات نجس است و می توان آن را برداشت و دور ریخت.
- [آیت الله سیستانی] در روایات معتبره وارد است ، که نماز با جماعت بیست و پنج درجه افضل از نماز فرادی است .