شرح شبهه: امامی که غایب است و مردم به آن دسترسی ندارند تا مشکلات خودشان را با او در میان بگذارند چگونه میتواند حجت خدا بر مردم باشد؟! فایده وجود چنین امامی در عصر غیبت چیست؟ پاسخ شبهه: در ابتدا لازم است به چند نکته اشاره کنیم: 1 مفهوم غایب بودن امام به این معنا نیست که وجود ناپیدا و رؤیایی دارد! بلکه آن حضرت مانند سایر انسانها از یک زندگی طبیعی، عینی و خارجی برخوردار است، به طوری که آن حضرت در میان مردم و در دل جامعه رفت و آمد دارد و گفتار مردم را میشنود و بر اجتماعات آنها وارد میشود و سلام میکند. او مردم را میبیند، ولی این مردمند که نمیتوانند جمال مبارک آن حضرت را ببینند. به عبارتی دیگر هر چند امام مهدی (عج) ظهور ندارند ولی حضور دارند. به یک معنا این مردمند که از امام خویش غایبند. چنان که مولای متقیان امام علی (ع) در این باره میفرماید: (هنگامی که امام غایب از نسل من، از دیدهها پنهان شود و مردم با غیبت او از حدود شروع بیرون روند، و توده مردم خیال کنند که حجت خدا از بین رفته و امامت باطل شده است! سوگند به خدای علی در چنین روزی حجت خدا در میان آنهاست، در کوچه و بازار آنها گام برمیدارد، و در خانههای آنها وارد میشود، و در شرق و غرب جهان به سیاحت میپردازد و گفتار مردم را میشنود، و بر اجتماعات آنها وارد میشود، و سلام میکند، او مردم را میبیند، ولی مردم تا روز معین و وقت معین او را نمیبینند، تا جبرئیل میان آسمان و زمین بانگ برآورده و ظهور را اعلام کند. [1] آیا میتوان سندی گویاتر از امیرالمؤمنین (ع) پیدا کرد؟ ما با در دست داشتن این گونه اسناد محکم که همه آن را قبول دارند میگوییم: امام (ع) در میان مردم و با مردم است و بر امورات آنها نظارت دارد. 2 از آنجا که بشر دارای علم محدودی است لذا نمیتواند به اسرار خداوند پی ببرد و عجولانه در مورد قضایای الهی قضاوت نماید. چنان که خداوند متعال میفرماید: (... وما اوتیتم من العلم الاّ قلیلا[2]؛ از دانش جز اندکی به شما داده نشده است.) این آیه نشان میدهد که مجهولات بشر به مراتب بیشتر از معلومات او میباشد. بنابراین اگر علم هزارها بلکه میلیونها سال دیگر هم جلو برود هنوز معلومات او در برابر مجهولاتش بسیار مختصر و ناچیز است و تنها خداوند است که به همه چیز علم دارد و علم او ذاتی بوده و بی نهایت است. لذا کسی نمیتواند نسبت به وجود امری مانند غیبت امام زمان (عج) به علت عدم کشف سرّ این امر به آن اعتراض کند و آن را بی فایده و بی مصلحت بداند. 3 غیبت امام زمان (عج) یک امر اتفاقی و بی سابقه نیست بلکه غیبت حجتهای الهی در مقطعی از زمان در سنت الهی یک امر معمولی بوده است چنان که گروهی از اولیای الهی (مانند حضرت خضر، موسی، یونس، غُزیر، ابراهیم، صالح، ذوالقرنین و...) از دیدگان پنهان بودهاند ولی هرگز از حوادث و اوضاع زمان غفلت نداشتند به جهت ولایت و اختیاراتی که از جانب خدا به آنها داده شده بود پیوسته در اموال و نفوس تصرف میکردند و اوضاع را طبق مصالحی رهبری مینمودند. اگرچه تصرفات آنها نیز از دیدگان مردم عادی پنهان بود. [3] 4 و در ضمن، این سؤال تازگی نداشته و تنها در عصر ما مطرح نشده است، بلکه از روایات اسلامی برمیآید که حتی پیش از تولد حضرت مهدی (عج) نیز این سؤال مطرح بوده و هنگامی که پیامبر اسلام و ائمه پیشین (ع) از مهدی و غیبت طولانی آن حضرت سخن به میان میآوردند، با چنین سؤالی روبرو میشدند و به آن پاسخ میگفتند. به عنوان نمونه: الف) پیامبر اسلام (ص) در پاسخ این پرسش که آیا شیعه در عصر غیبت، از وجود قائم فائدهای میبرد؟ فرمودند: (بلی، سوگند به پروردگاری که مرا به پیامبری برانگیخت، در زمان غیبتش از او نفع میبرند و از نور ولایتش بهره میگیرند، همان گونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها استفاده میکنند.)[4] ب) امام صادق (ع) فرمودند: (از روزی که خداوند حضرت آدم را آفریده تا روز رستاخیز، زمین هیچ گاه خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، یا حجت ظاهر و آشکار و یا غایب و پنهان، و اگر حجت خدا نباشد، خدا ستایش نمیشود. روای پرسید: مردم چگونه از امام غایب و پنهان استفاده میکنند؟ حضرت فرمودند: آن چنان که از خورشید پشت ابر استفاده میکنند.) [5] ج) خود حضرت مهدی (عج) نیز روی این معنا تکیه کرده است. در توقیعی که آن حضرت در پاسخ به سؤالات (اسحاق بن یعقوب) صادر فرمودند و توسط محمد بن عثمان تحویل اسحاق گردید، چنین نوشتند: (اما چگونگی استفاده مردم از من همچون استفاده آنهاست از خورشید، هنگامی که در پشت ابرها پنهان میشود.) [6] با توجه به مقدمه فوق اینک برخی از فواید وجود امام (ع) در عصر غیبت را به اختصار مورد بررسی قرار میدهیم: 1 امام قلب عالم امکان و واسطه فیض الهی طبق احادیث فراوانی که در موضوع امامت وارد شده، و بر اساس دلائلی که دانشمندان ارائه کردهاند، در بینش اسلامی امام، جان جهان است و جهان به وجود او وابستگی دارد. امام قلب عالم وجود، هسته مرکزی جهان هستی و واسطه فیض بین عالم و آفریدگار عالم است و از این جهت حضور و غیبت او تفاوتی ندارد. و اگر او در جهان نباشد، جهان هستی در هم فرو میریزد. چنان که امام صادق (ع) فرمودند: (اگر زمین بدون وجود امام بماند، ساکنان خود را در کام خود فرو میبرد.) [7] امام سجاد (ع) فرمودند: (در پرتو وجود ماست که خداوند آسمان را از فروپاشی جز به اذن او نگه میدارد. در پرتو وجود ماست که خداوند زمین را از لرزش و سلب آرامش ساکنانش، نگه میدارد، به واسطه ماست که خداوند باران نازل میکند و رحمت خود را میگستراند و برکات و نعمتهای زمین را بیرون میآورد. و اگر آن کس از ما که در زمین است نبود، زمین اهل خود را فرو میبرد.) [8] 2 پاسداری از آیین خدا امیر مؤمنان علی (ع) در یکی از سخنان خود در مورد لزوم وجود رهبران الهی در هر عصر و زمان میگویند: (خدایا چنین است، هرگز روی زمین از قیام کنندهای با حجت و دلیل، خالی نمیماند، خواه ظاهر و آشکار باشد و خواه بیمناک و پنهان، تا دلائل و اسناد روشن الهی از بین نرود و به فراموشی نگراید...) [9] با گذشت زمان و آمیزش سلیقهها و افکار شخصی به مسائل مذهبی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی تعالیم آسمانی، اصالت پارهای از قوانین الهی از دست میرود و دین دستخوش تغییرات زیانبخش میگردد. برای آن که اصالت آیین الهی حفظ گردد و جلوی تحریفات و تغییرها و خرافات گرفته شود، باید این رشته به وسیله یک پیشوای معصوم ادامه یابد خواه آشکار و مشهود و خواه پنهان و ناشناس. در هر مؤسسه مهم، (صندوق آسیب ناپذیری) وجود دارد که اسناد مهم آن مؤسسه را در آن نگهداری میکنند تا از دستبرد دزدان یا خطر آتش سوزی و امثال اینها محفوظ بماند. سینه امام و روح بلندش نیز صندوق آسیبناپذیر حفظ اسناد آیین الهی است تا همه اصالتهای نخستین و ویژگیهای آسمانی این تعالیم را در خود نگهداری کند. [10] (ابن حجر عسقلانی) پس از نقل احادیثی حاکی از نزول حضرت عیسی (ع) به زمین، هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) و اقتدای او به آن حضرت مینویسد: (این که عیسی (ع) در آخرالزمان و نزدیک قیامت، به مردی از این امت اقتدا میکند و پشت سر او نماز میخواند، دلیل بر نظریه صحیح در میان دانشمندان اسلامی است که: زمین هرگز از وجود حجت که با دلائل و براهین آشکار که برای خدا قیام میکند، خالی نمیماند. [11] 3 امید بخشی در میدانهای نبرد، تمام کوشش سربازان زبده و فداکار معطوف این امر است که پرچم سپاه، در برابر حملات دشمن همچنان در اهتزاز باشد، و متقابلاً سربازان دشمن دائماً میکوشند پرچم آنها را سرنگون سازند، چرا که برقرار بودن پرچم، مایه دلگرمی سربازان و تلاش و کوشش مستمر آنها است. همچنین وجود فرمانده لشکر در مقرّ فرماندهی هرچند ظاهراً خاموش و ساکت باشد خونگرمی و پر حرارتی در عروق سربازان به گردش در میآورد و آنها را به تلاش بیشتر وا میدارد که فرمانده ما زنده است و پرچممان در اهتزاز! اما هرگاه خبر قتل فرمانده در میان سپاه پخش شود، یک لشکر عظیم با کارآیی فوق العاده، یک مرتبه روحیه خود را میبازد و متلاشی میگردد. رئیس یک جمعیت یا یک لشکر، مادام که زنده است. هر چند مثلاً در سفر یا فرضاً در بستر بیماری باشد، مایه حیات و حرکت و نظم و آرامش آنهاست، ولی شنیدن خبر از دست رفتن او گرد و غبار یأس و ناامیدی را بر سر همه میپاشد. جمعیت شیعه طبق عقیدهای که به وجود امام زنده دارد، هر چند او را در میان خود نمیبیند، اما خود را تنها نمیداند، و اثر روانی این عقیده در روشن نگهداشتن چراغ امید در دلها و وادار ساختن افراد به خودسازی و آمادگی برای آن قیام بزرگ جهانی، کاملاً قابل درک است. [12] پرفسور (هانری کربن) استاد فلسفه در دانشگاه سوربن (فرانسه) و مستشرق نامدار فرانسوی میگوید: به عقیده من مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهی را میان خدا و خلق برایی همیشه نگه داشته است و به طور مستمر و پیوسته، ولایت را زنده و پا برجا میدارد. مذهب یهود، نبوت را که رابطهای است واقعی میان خدا و عالم انسانی، در حضرت کلیم ختم کرده و پس از آن به نبوت حضرت مسیح و حضرت محمد (ص) اذعان ننموده و رابطه مزبور را قطع میکند. همچنین مسیحیان در حضرت مسیح (ع) متوقف شدهاند. اهل سنت از مسلمانان نیز در حضرت محمد (ص) توقف کرده و با ختم نبوت در ایشان، دیگر رابطهای میان خالق و مخلوق، موجود نمیدانند. تنها مذهب تشیع است که (نبوت) را با حضرت محمد (ص) ختم شده میداند، ولی (ولایت) را که همان رابطه هدایت و تکمیل میباشد، بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده میداند.[13] پی نوشتها: [1]. (حتی اذا غاب المتغیّب من ولدی عن عیون الناس، و باح النّاس بفقده و اجمعوا علی انّ حتّی الحجّه ذاهبه و الامامه باطله... فوربّ علیٍّ انّ حجتها علیها قائمه، ماشیه فی طرقاتها، داخله فی دورها و قصورها، جوّاله فی شرق الأرض و غربها، تسمع الکلام و تسلّم علی الجماعه تری ولا تری الی الوقت والوعد و نداء المنادی من السّماء)، یوم الخلاص، ط4، ص139. [2]. اسراء/85. [3]. جریان غیبت اولیای الهی در گذشته مکرر واقع شده است که در قرآن نیز به آن اشاره شده است. [4]. (عن جابر الأنصاری أنّه سأل النبی (ص) هل ینتفع الشیعه بالقائم (عج) فی غیبته؟ فقال (ص): (إی والّذی بعثنی بالنبوّه إنهم لیفتنعون له و یستفیدون بنور ولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و إنّ جلّلها بالسّحاب)، مجلسی، بحارالانوار، (تهران، المکتبه الاسلامیه، 1393 ه ق) ج52، ص92. [5]. مجلسی، همان، ص92، ح6. [6]. طوسی، الغیبه، ص177؛ مجلسی، همان کتاب، ص92 ؛ إربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه (تبریز، مکتبه بنی هاشمی، 1381ه ق)، ج3، ص322. [7]. (لو بقیت الأرض بغیر إمام ساعه لساخت)، صدوق، کمال الدین (قم، مؤسسه النشر الإسلامی (التابعه) لجماعه المدرسین بقم المشرفه، 1405 ه ق) ج201210، باب 21. [8]. همان. [9]. (اللهم بلی لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجه إما ظاهراً مشهوراً مغموراً لئلاّ تبطل حجج الله و بیّناته)، شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید (قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، 1960 م)، ج18، ص147. [10]. آیت الله ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی دیگر (چاپ دوم، قم، مطبوعایت هدف)، صص258259. [11] . (و فی صلاه عیسی خلف رجل من هذه الأمه مع کونه فی آخر الزمان و قرب قیامه الساعه، دلاله للصحیح من الاقوال أن الأرض لا تخلو عن قائم لله بحجته.)، احمد بن علی بن حجر العسقلانی فتح الباری، شرح صحیح البخاری (بیروت، دارالمعرفه) ج6، ص494. [12]. آیت الله ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی دیگر (چاپ دوم، قم، مطبوعایت هدف)، صص255256. [13]. سالنامه 2 مکتب تشیع، مصاحبات استاد علامه طباطبایی با پروفسور هانری کربن دربارهی شیعه (1339ه ش) ص20. به نقل از سیره پیشوایان، تألیف مهدی پیشوایی.
شرح شبهه:
امامی که غایب است و مردم به آن دسترسی ندارند تا مشکلات خودشان را با او در میان بگذارند چگونه میتواند حجت خدا بر مردم باشد؟! فایده وجود چنین امامی در عصر غیبت چیست؟
پاسخ شبهه:
در ابتدا لازم است به چند نکته اشاره کنیم:
1 مفهوم غایب بودن امام به این معنا نیست که وجود ناپیدا و رؤیایی دارد! بلکه آن حضرت مانند سایر انسانها از یک زندگی طبیعی، عینی و خارجی برخوردار است، به طوری که آن حضرت در میان مردم و در دل جامعه رفت و آمد دارد و گفتار مردم را میشنود و بر اجتماعات آنها وارد میشود و سلام میکند. او مردم را میبیند، ولی این مردمند که نمیتوانند جمال مبارک آن حضرت را ببینند. به عبارتی دیگر هر چند امام مهدی (عج) ظهور ندارند ولی حضور دارند. به یک معنا این مردمند که از امام خویش غایبند.
چنان که مولای متقیان امام علی (ع) در این باره میفرماید:
(هنگامی که امام غایب از نسل من، از دیدهها پنهان شود و مردم با غیبت او از حدود شروع بیرون روند، و توده مردم خیال کنند که حجت خدا از بین رفته و امامت باطل شده است! سوگند به خدای علی در چنین روزی حجت خدا در میان آنهاست، در کوچه و بازار آنها گام برمیدارد، و در خانههای آنها وارد میشود، و در شرق و غرب جهان به سیاحت میپردازد و گفتار مردم را میشنود، و بر اجتماعات آنها وارد میشود، و سلام میکند، او مردم را میبیند، ولی مردم تا روز معین و وقت معین او را نمیبینند، تا جبرئیل میان آسمان و زمین بانگ برآورده و ظهور را اعلام کند. [1]
آیا میتوان سندی گویاتر از امیرالمؤمنین (ع) پیدا کرد؟ ما با در دست داشتن این گونه اسناد محکم که همه آن را قبول دارند میگوییم: امام (ع) در میان مردم و با مردم است و بر امورات آنها نظارت دارد.
2 از آنجا که بشر دارای علم محدودی است لذا نمیتواند به اسرار خداوند پی ببرد و عجولانه در مورد قضایای الهی قضاوت نماید. چنان که خداوند متعال میفرماید: (... وما اوتیتم من العلم الاّ قلیلا[2]؛ از دانش جز اندکی به شما داده نشده است.)
این آیه نشان میدهد که مجهولات بشر به مراتب بیشتر از معلومات او میباشد. بنابراین اگر علم هزارها بلکه میلیونها سال دیگر هم جلو برود هنوز معلومات او در برابر مجهولاتش بسیار مختصر و ناچیز است و تنها خداوند است که به همه چیز علم دارد و علم او ذاتی بوده و بی نهایت است. لذا کسی نمیتواند نسبت به وجود امری مانند غیبت امام زمان (عج) به علت عدم کشف سرّ این امر به آن اعتراض کند و آن را بی فایده و بی مصلحت بداند.
3 غیبت امام زمان (عج) یک امر اتفاقی و بی سابقه نیست بلکه غیبت حجتهای الهی در مقطعی از زمان در سنت الهی یک امر معمولی بوده است چنان که گروهی از اولیای الهی (مانند حضرت خضر، موسی، یونس، غُزیر، ابراهیم، صالح، ذوالقرنین و...) از دیدگان پنهان بودهاند ولی هرگز از حوادث و اوضاع زمان غفلت نداشتند به جهت ولایت و اختیاراتی که از جانب خدا به آنها داده شده بود پیوسته در اموال و نفوس تصرف میکردند و اوضاع را طبق مصالحی رهبری مینمودند. اگرچه تصرفات آنها نیز از دیدگان مردم عادی پنهان بود. [3]
4 و در ضمن، این سؤال تازگی نداشته و تنها در عصر ما مطرح نشده است، بلکه از روایات اسلامی برمیآید که حتی پیش از تولد حضرت مهدی (عج) نیز این سؤال مطرح بوده و هنگامی که پیامبر اسلام و ائمه پیشین (ع) از مهدی و غیبت طولانی آن حضرت سخن به میان میآوردند، با چنین سؤالی روبرو میشدند و به آن پاسخ میگفتند. به عنوان نمونه:
الف) پیامبر اسلام (ص) در پاسخ این پرسش که آیا شیعه در عصر غیبت، از وجود قائم فائدهای میبرد؟ فرمودند: (بلی، سوگند به پروردگاری که مرا به پیامبری برانگیخت، در زمان غیبتش از او نفع میبرند و از نور ولایتش بهره میگیرند، همان گونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها استفاده میکنند.)[4]
ب) امام صادق (ع) فرمودند: (از روزی که خداوند حضرت آدم را آفریده تا روز رستاخیز، زمین هیچ گاه خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، یا حجت ظاهر و آشکار و یا غایب و پنهان، و اگر حجت خدا نباشد، خدا ستایش نمیشود.
روای پرسید: مردم چگونه از امام غایب و پنهان استفاده میکنند؟ حضرت فرمودند: آن چنان که از خورشید پشت ابر استفاده میکنند.) [5]
ج) خود حضرت مهدی (عج) نیز روی این معنا تکیه کرده است. در توقیعی که آن حضرت در پاسخ به سؤالات (اسحاق بن یعقوب) صادر فرمودند و توسط محمد بن عثمان تحویل اسحاق گردید، چنین نوشتند: (اما چگونگی استفاده مردم از من همچون استفاده آنهاست از خورشید، هنگامی که در پشت ابرها پنهان میشود.) [6]
با توجه به مقدمه فوق اینک برخی از فواید وجود امام (ع) در عصر غیبت را به اختصار مورد بررسی قرار میدهیم:
1 امام قلب عالم امکان و واسطه فیض الهی
طبق احادیث فراوانی که در موضوع امامت وارد شده، و بر اساس دلائلی که دانشمندان ارائه کردهاند، در بینش اسلامی امام، جان جهان است و جهان به وجود او وابستگی دارد. امام قلب عالم وجود، هسته مرکزی جهان هستی و واسطه فیض بین عالم و آفریدگار عالم است و از این جهت حضور و غیبت او تفاوتی ندارد. و اگر او در جهان نباشد، جهان هستی در هم فرو میریزد. چنان که امام صادق (ع) فرمودند: (اگر زمین بدون وجود امام بماند، ساکنان خود را در کام خود فرو میبرد.) [7]
امام سجاد (ع) فرمودند: (در پرتو وجود ماست که خداوند آسمان را از فروپاشی جز به اذن او نگه میدارد. در پرتو وجود ماست که خداوند زمین را از لرزش و سلب آرامش ساکنانش، نگه میدارد، به واسطه ماست که خداوند باران نازل میکند و رحمت خود را میگستراند و برکات و نعمتهای زمین را بیرون میآورد. و اگر آن کس از ما که در زمین است نبود، زمین اهل خود را فرو میبرد.) [8]
2 پاسداری از آیین خدا
امیر مؤمنان علی (ع) در یکی از سخنان خود در مورد لزوم وجود رهبران الهی در هر عصر و زمان میگویند: (خدایا چنین است، هرگز روی زمین از قیام کنندهای با حجت و دلیل، خالی نمیماند، خواه ظاهر و آشکار باشد و خواه بیمناک و پنهان، تا دلائل و اسناد روشن الهی از بین نرود و به فراموشی نگراید...) [9]
با گذشت زمان و آمیزش سلیقهها و افکار شخصی به مسائل مذهبی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی تعالیم آسمانی، اصالت پارهای از قوانین الهی از دست میرود و دین دستخوش تغییرات زیانبخش میگردد.
برای آن که اصالت آیین الهی حفظ گردد و جلوی تحریفات و تغییرها و خرافات گرفته شود، باید این رشته به وسیله یک پیشوای معصوم ادامه یابد خواه آشکار و مشهود و خواه پنهان و ناشناس. در هر مؤسسه مهم، (صندوق آسیب ناپذیری) وجود دارد که اسناد مهم آن مؤسسه را در آن نگهداری میکنند تا از دستبرد دزدان یا خطر آتش سوزی و امثال اینها محفوظ بماند.
سینه امام و روح بلندش نیز صندوق آسیبناپذیر حفظ اسناد آیین الهی است تا همه اصالتهای نخستین و ویژگیهای آسمانی این تعالیم را در خود نگهداری کند. [10]
(ابن حجر عسقلانی) پس از نقل احادیثی حاکی از نزول حضرت عیسی (ع) به زمین، هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) و اقتدای او به آن حضرت مینویسد:
(این که عیسی (ع) در آخرالزمان و نزدیک قیامت، به مردی از این امت اقتدا میکند و پشت سر او نماز میخواند، دلیل بر نظریه صحیح در میان دانشمندان اسلامی است که: زمین هرگز از وجود حجت که با دلائل و براهین آشکار که برای خدا قیام میکند، خالی نمیماند. [11]
3 امید بخشی
در میدانهای نبرد، تمام کوشش سربازان زبده و فداکار معطوف این امر است که پرچم سپاه، در برابر حملات دشمن همچنان در اهتزاز باشد، و متقابلاً سربازان دشمن دائماً میکوشند پرچم آنها را سرنگون سازند، چرا که برقرار بودن پرچم، مایه دلگرمی سربازان و تلاش و کوشش مستمر آنها است.
همچنین وجود فرمانده لشکر در مقرّ فرماندهی هرچند ظاهراً خاموش و ساکت باشد خونگرمی و پر حرارتی در عروق سربازان به گردش در میآورد و آنها را به تلاش بیشتر وا میدارد که فرمانده ما زنده است و پرچممان در اهتزاز!
اما هرگاه خبر قتل فرمانده در میان سپاه پخش شود، یک لشکر عظیم با کارآیی فوق العاده، یک مرتبه روحیه خود را میبازد و متلاشی میگردد.
رئیس یک جمعیت یا یک لشکر، مادام که زنده است. هر چند مثلاً در سفر یا فرضاً در بستر بیماری باشد، مایه حیات و حرکت و نظم و آرامش آنهاست، ولی شنیدن خبر از دست رفتن او گرد و غبار یأس و ناامیدی را بر سر همه میپاشد.
جمعیت شیعه طبق عقیدهای که به وجود امام زنده دارد، هر چند او را در میان خود نمیبیند، اما خود را تنها نمیداند، و اثر روانی این عقیده در روشن نگهداشتن چراغ امید در دلها و وادار ساختن افراد به خودسازی و آمادگی برای آن قیام بزرگ جهانی، کاملاً قابل درک است. [12]
پرفسور (هانری کربن) استاد فلسفه در دانشگاه سوربن (فرانسه) و مستشرق نامدار فرانسوی میگوید:
به عقیده من مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهی را میان خدا و خلق برایی همیشه نگه داشته است و به طور مستمر و پیوسته، ولایت را زنده و پا برجا میدارد.
مذهب یهود، نبوت را که رابطهای است واقعی میان خدا و عالم انسانی، در حضرت کلیم ختم کرده و پس از آن به نبوت حضرت مسیح و حضرت محمد (ص) اذعان ننموده و رابطه مزبور را قطع میکند. همچنین مسیحیان در حضرت مسیح (ع) متوقف شدهاند. اهل سنت از مسلمانان نیز در حضرت محمد (ص) توقف کرده و با ختم نبوت در ایشان، دیگر رابطهای میان خالق و مخلوق، موجود نمیدانند. تنها مذهب تشیع است که (نبوت) را با حضرت محمد (ص) ختم شده میداند، ولی (ولایت) را که همان رابطه هدایت و تکمیل میباشد، بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده میداند.[13]
پی نوشتها:
[1]. (حتی اذا غاب المتغیّب من ولدی عن عیون الناس، و باح النّاس بفقده و اجمعوا علی انّ حتّی الحجّه ذاهبه و الامامه باطله... فوربّ علیٍّ انّ حجتها علیها قائمه، ماشیه فی طرقاتها، داخله فی دورها و قصورها، جوّاله فی شرق الأرض و غربها، تسمع الکلام و تسلّم علی الجماعه تری ولا تری الی الوقت والوعد و نداء المنادی من السّماء)، یوم الخلاص، ط4، ص139.
[2]. اسراء/85.
[3]. جریان غیبت اولیای الهی در گذشته مکرر واقع شده است که در قرآن نیز به آن اشاره شده است.
[4]. (عن جابر الأنصاری أنّه سأل النبی (ص) هل ینتفع الشیعه بالقائم (عج) فی غیبته؟ فقال (ص): (إی والّذی بعثنی بالنبوّه إنهم لیفتنعون له و یستفیدون بنور ولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و إنّ جلّلها بالسّحاب)، مجلسی، بحارالانوار، (تهران، المکتبه الاسلامیه، 1393 ه ق) ج52، ص92.
[5]. مجلسی، همان، ص92، ح6.
[6]. طوسی، الغیبه، ص177؛ مجلسی، همان کتاب، ص92 ؛ إربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه (تبریز، مکتبه بنی هاشمی، 1381ه ق)، ج3، ص322.
[7]. (لو بقیت الأرض بغیر إمام ساعه لساخت)، صدوق، کمال الدین (قم، مؤسسه النشر الإسلامی (التابعه) لجماعه المدرسین بقم المشرفه، 1405 ه ق) ج201210، باب 21.
[8]. همان.
[9]. (اللهم بلی لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجه إما ظاهراً مشهوراً مغموراً لئلاّ تبطل حجج الله و بیّناته)، شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید (قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، 1960 م)، ج18، ص147.
[10]. آیت الله ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی دیگر (چاپ دوم، قم، مطبوعایت هدف)، صص258259.
[11] . (و فی صلاه عیسی خلف رجل من هذه الأمه مع کونه فی آخر الزمان و قرب قیامه الساعه، دلاله للصحیح من الاقوال أن الأرض لا تخلو عن قائم لله بحجته.)، احمد بن علی بن حجر العسقلانی فتح الباری، شرح صحیح البخاری (بیروت، دارالمعرفه) ج6، ص494.
[12]. آیت الله ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی دیگر (چاپ دوم، قم، مطبوعایت هدف)، صص255256.
[13]. سالنامه 2 مکتب تشیع، مصاحبات استاد علامه طباطبایی با پروفسور هانری کربن دربارهی شیعه (1339ه ش) ص20. به نقل از سیره پیشوایان، تألیف مهدی پیشوایی.
- [سایر] امامی که غایب است و مردم به آن دسترسی ندارند فایده اش چیه؟
- [سایر] امامی که غایب است و مردم به آن دسترسی ندارند فایده اش چیه؟
- [سایر] فایده امام غایب چیست و چگونه حجت خدا بر مردم است؟
- [سایر] فلسفه غیبت حضرت مهدی علیه السلام چیست؟ چرا خداوند هدایت جامعه را بر عهده امامی غایب گذاشته است؟
- [سایر] امامی که غایب است چه اثری دارد ؟
- [سایر] امامی که غایب است چه اثری دارد ؟
- [سایر] وجود امامی که غایب است چگونه مورد دلگرمی مؤمنین میشود؟
- [سایر] امامی که غایب باشد چه فایده ای دارد؟
- [سایر] چگونه میتوان از امامی که فعلاً از نظرها غایب است استفاده کرد؟
- [سایر] چرا امامی که باید بین مردم حضور داشته باشد و آنان را هدایت کند، غایب شده است؟
- [آیت الله اردبیلی] اختیار مال کسی که غایب است و به او دسترسی نیست و برای خود نماینده یا وکیلی قرار نداده، با حاکم شرع جامعالشرایط است تا مطابق مصلحت در آن تصرّف نماید.
- [آیت الله سیستانی] کسی که ، مالک میتواند زکات خود را به او بدهد ، باید شیعه دوازده امامی باشد ، و اگر انسان کسی را شیعه بداند و به او زکات بدهد ، بعد معلوم شود شیعه نبوده ، باید دوباره زکات بدهد ، حتی اگر تحقیق کرده باشد ، یا به حجت شرعی استناد کرده باشد بنابر احتیاط واجب .
- [آیت الله اردبیلی] کسی که غایب نیست ولی اطّلاع از حال زن برای او ممکن نمیباشد، مانند شخصی که زندانی است و ملاقات ندارد، در حکم غایب است.
- [آیت الله خوئی] ابتدای عدّة وفات درصورتی که شوهر زن غائب یا در حکم غائب باشد از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ابتدای عده وفات در صورتیکه شوهر زن غائب یا در حکم غائب باشد از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] ابتدای عده وفات در صورتی که شوهر زن غائب یا در حکم غائب باشد؛ از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- [آیت الله خوئی] وکیل میتواند از وکالت کناره بگیرد اگرچه موکل غایب باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که میت را غسل میدهد باید مسلمان دوازده امامی و عاقل و بالغ یا ممیّز بوده و غسل را درست انجام دهد ولی اگر میت مسلمان غیر دوازده امامی را هم مذهب خودش بر طبق مذهبش غسل بدهد، تکلیف از مسلمان دوازده امامی ساقط است.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که زکات میگیرد، باید شیعه دوازده امامی باشد و اگر به گمان این که کسی شیعه دوازده امامی است به او زکات بدهد و بعد معلوم شود شیعه نبوده، حکم آن مانند حکمی است که در مسأله 2056 گذشت و در صورتی که مصلحت دینی اقتضا کند، از بابت سهم فی سبیل اللّه میتواند به غیر شیعه دوازده امامی هم زکات بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که زکات می گیرد باید شیعه دوازده امامی باشد و اگر انسان کسی را شیعه دوازده امامی بداند و به او زکات بدهد و بعد معلوم شود نبوده باید دوباره زکات بدهد