امامی که غایب است چه اثری دارد ؟ پاسخ: گویا مراد شما آثار و فواید امام زمان(ع) در زمان غیبت است. بهتر است تعبیر لطیفتری به کار برده شود و بگوییم نقش حضرت در زمان غیبت در زندگی مردم چگونه است: از زمانی که سخن از غیبت حجت خدا از زبان پیامبر مطرح شد، این سؤال نیز ذهن انسان را به خود مشغول کرد که (در صورت غیبت، فلسفهی وجودی امام چه خواهد بود؟ امام چه نقش و تأثیری در زندگی انسان خواهد گذاشت؟ و آدمی چگونه از امام غایب نفع میبرد و از او کسب فیض میکند؟) وجود مقدس پیامبر(ص) در پاسخ به سؤال جابر بن عبدالله انصاری درباره انتفاع انسانها از امام غایب فرمود: (ای و الذی بعثنی بالنبوة انهم یستضیئون بنوره و ینتفعون بولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان تجللها سحاب؛ آری! قسم به خدایی که مرا به نبوت برگزید! به درستی که آنان طلب روشنایی میکنند به نور او و در دوران غیبتاش به ولایت او نفع میبرند، مانند انتفاع مردم از خورشید، هر چند ابر آن را پوشانده باشد).(کمال الدین، ج1، ب23، ح3). نظیر این تشبیه و تعبیر، از خود حضرت ولی عصر(ع) نیر بیان شده است: (و اما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس اذا غیبتها عن الابصار السحاب؛ اما کیفیت انتفاع از من در غیبتام، مانند انتفاع از خورشید است، زمانی که ابر آن را از دیدگان پنهان میکند)(کمال الدین، ج2، ب45، ح4). در مقام تبیین این تشبیه، گفته شده است که همان گونه که خورشید، محور منظومه شمسی است و سیارات از جمله زمین، در حرکتی منظم، دور آن میچرخند و اگر خورشید را بردارند، این نظام در هم پیچیده میشود، جایگاه امام نیز چنین است و بقای عالم انسانی و به تبع آن عالم ما سوی الله، به وجود امام است و اگر حجت نباشد، نظام انسانی در هم پیچیده شده و پایان عمر جامعه انسانها فرا میرسد. امام باقر(ع) فرمود: (لو بقیت الارض بغیر امام لساخت؛ اگر زمین، از امام خالی شود و بدون امام باشد، اهلش را فرو میبرد و نابود میکند)(اصول کافی، ج1، ص179). همانگونه که حرارت و نور خورشید، حتی از پشت ابر نیز به زمین میرسد و باعث روشنایی و گرمای مناسب زمین میشود و حیات موجودات، ممکن پذیر میشود، برکات امام نیز هر چند ایشان در پشت پرده غیبت است، به انسانها میرسد و جامعه انسانی از وجود شریفش بهرهمند میشود. مناسب است درباره اثرات وجودی امام، کاملتر صحبت شود، به نظر میآید، آثار وجودی امام و حجت خدارا میتوان به سه گروه تقسیم کرد: آثاری که بر اصل وجود امام در عالم هستی مترتب میشود، چه امام ظاهر باشد و چه غایب؛ آثاری که بر افعال امام مترتب میشود، چه امام ظاهر باشد و چه غایب؛ آثاری که بر وجود امام ظاهر مترتب میشود. واسطهی فیض: اولین اثری که بر وجود امام مترتب است، این که امام، واسطه فیض الهی بر مخلوقات است و فیض الهی، به واسطهی ایشان بر بندگان نازل میشود. واسطه فیض بودن، دو گونه قابل تصور است: الف. نظام جهان اساس اسباب و مسببات است و هر پدیدهای از راه سبب و علت، ایجاد میشود. در رأس این سلسله اسباب، وجود مقدس حجت خدا است. به این بیان که در فلسفه ثابت شده که میان علت و معلول، سنخیت لازم است. مخلوقات مادی و حتی مجردات، به علت ضعف وجودی، نمیتوانند مستقیماً از خداوند که در نهایت شدت وجود است، پدید آیند. لذا لازم است اول معلول، از لحاظ شدت وجودی، به گونهای باشد که بتواند صادر از خدا باشد. بنابراین، باید معلول اولی باشد که دو حیث دارد: یکی آن که دارای شدت وجودی است تا معلول مستقیم خدا باشد و دوم آنکه میتواند جهت کثرت داشته باشد و به واسطهی او، مخلوقات دیگر پدید آمده و از فیض وجود بهره برند. پس در واقع، فیض و خلقت اصلی، واسطه و صادر اول است و فیض خدا، از طریق او و در امتداد وجود او به کاینات میرسد. در عرفان نیز ثابت شده که نحوه وجودی خداوند، به گونهای است که فیضان وجود و پیدایش موجودات گوناگون، نیاز به واسطه دارد. در عرفان به این واسطه یا اول مخلوق، انسان کامل و قطب میگویند. ب. نظام جهان بر اساس هدف و غایتی خلق شده است و تا زمانی که غایت از این نظام و هدف آن پابرجا است، نظام نیز به وجود خود ادامه میدهد. هدف از خلقت عالم، امکان حیاط انسان است و هدف از خلقت آدمی، عبادت و عبودیت است. عبادت و عبودیت کامل که همراه با معرفت کامل است، فقط از طریق امام و حجت خدا تحقق مییابد. پس تا زمانی که امام هست، هدف از خلقت نیز باقی است و لذا در سایه وجود او نظام هستی پا برجا است. بنابراین، امام، واسطه فیض است و به واسطهی او، فیض به عالم هستی میرسد و به واسطه او، عالم وجود باقی است، چه امام ظاهر باشد و چه غایب. دفع بلا: روایت معروفی از وجود مقدس پیامبر صادر شده که (جعل الله النجوم امانا لاهل السماء و جعل اهل بیتی امانا لاهل الارض؛ خداوند قرار داد ستارگان را امان برای اهل آسمان و قرار داد اهل بیتام را امان برای اهل زمین).(بحار، ج27،ص 308، ب8). نظیر این تعبییر، از وجود مقدس امام زمان(ع) نیز صادر شده است که: (انا خاتم الاوصیاء و بی یدفع الله عزوجل البلاء عن اهل بیتی و شیعتی؛ من آخرین اوصیا هستم و به واسطه من، دفع میکند خدا، بلا را از خاندان و شیعیانام).(کمال الدین، ج2، ب43، ح12) به نظر میآید مراد از بلا عذابهایی باشد که به خاطر اعمال ناشایست انسانها باید نازل میشد، ولی به جهت آنکه وجود مقدس حجت خدا در میان مردم است، عذاب دفع میشود. خداوند، به پیامبر(ص) میفرماید: (و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم؛ و خداوند آنان را عذاب نمیکند در حالی که تو در میانشان هستی).(انفال/33) بنابراین یکی از آثار وجودی امام، دفع بلا است. البته از روایات استفاده میشود دایره دفع بلا، برای سه گروه بوده و دارای وسعت و ضیق است: دفع بلا از اهل زمین؛ دفع بلا از امت اسلام؛ دفع بلا از شیعه و نزدیکان. از امام باقر(ع) در حدیث نسبتاً بلندی نقل شده است که پیامبر فرمود: (النجوم امان لاهل السماء و اهل بیتی امان لاهل الارض ... و اذا ذهب اهل بیتی اتی اهل الارض ما یکرهون .... بهم یمهل اهل المعاصی و لا یجعل علیهم بالعقوبة و العذاب ... ؛ ستارگان، اماناند برای اهل آسمان و اهل بیت من اماناند برای اهل زمین ... و زمانی که اهل بیتام بروند، میآید اهل زمین را از آنچه کراهت دارند ... به واسطهی آنان، اهل عصیان، مهلت داده میشوند و مورد عقوبت و عذاب واقع نمیگردند).(بحار، ج23، ص19، ح14). امید بخشی: آدمی به امید زنده است، امید به آیندهای سبز و روشن که در آن، اثری از پلیدی و تباهی نباشد. انسان، منتظر چنین ایام زیبایی است و بهترین عمل او نیز انتظار فرج و دمیدن صبح ظفر است. پیامبر فرمود: (افضل اعمال امتی انتظار الفرج؛ برترین عمل امت من، انتظار فرج است).(کمال الدین، ج2، ب55) وجود امامی که منتظر اذن الهی برای ظهور است، به مردم، دل گرمی میدهد و گامهای آنان را در جادهی انتظار استوار میگرداند. به راستی آیا وجود رهبر در تبعید، انقلاب را ایجاد میکند و مردم را به جوشش و حرکت در میآورد و یا وعده آمدن فردی در آینده که دوران حیاتی برای او متصور نیست! .
امامی که غایب است چه اثری دارد ؟
امامی که غایب است چه اثری دارد ؟
پاسخ: گویا مراد شما آثار و فواید امام زمان(ع) در زمان غیبت است.
بهتر است تعبیر لطیفتری به کار برده شود و بگوییم نقش حضرت در زمان غیبت در زندگی مردم چگونه است:
از زمانی که سخن از غیبت حجت خدا از زبان پیامبر مطرح شد، این سؤال نیز ذهن انسان را به خود مشغول کرد که (در صورت غیبت، فلسفهی وجودی امام چه خواهد بود؟ امام چه نقش و تأثیری در زندگی انسان خواهد گذاشت؟ و آدمی چگونه از امام غایب نفع میبرد و از او کسب فیض میکند؟)
وجود مقدس پیامبر(ص) در پاسخ به سؤال جابر بن عبدالله انصاری درباره انتفاع انسانها از امام غایب فرمود: (ای و الذی بعثنی بالنبوة انهم یستضیئون بنوره و ینتفعون بولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان تجللها سحاب؛ آری! قسم به خدایی که مرا به نبوت برگزید! به درستی که آنان طلب روشنایی میکنند به نور او و در دوران غیبتاش به ولایت او نفع میبرند، مانند انتفاع مردم از خورشید، هر چند ابر آن را پوشانده باشد).(کمال الدین، ج1، ب23، ح3).
نظیر این تشبیه و تعبیر، از خود حضرت ولی عصر(ع) نیر بیان شده است: (و اما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس اذا غیبتها عن الابصار السحاب؛ اما کیفیت انتفاع از من در غیبتام، مانند انتفاع از خورشید است، زمانی که ابر آن را از دیدگان پنهان میکند)(کمال الدین، ج2، ب45، ح4).
در مقام تبیین این تشبیه، گفته شده است که همان گونه که خورشید، محور منظومه شمسی است و سیارات از جمله زمین، در حرکتی منظم، دور آن میچرخند و اگر خورشید را بردارند، این نظام در هم پیچیده میشود، جایگاه امام نیز چنین است و بقای عالم انسانی و به تبع آن عالم ما سوی الله، به وجود امام است و اگر حجت نباشد، نظام انسانی در هم پیچیده شده و پایان عمر جامعه انسانها فرا میرسد. امام باقر(ع) فرمود: (لو بقیت الارض بغیر امام لساخت؛ اگر زمین، از امام خالی شود و بدون امام باشد، اهلش را فرو میبرد و نابود میکند)(اصول کافی، ج1، ص179).
همانگونه که حرارت و نور خورشید، حتی از پشت ابر نیز به زمین میرسد و باعث روشنایی و گرمای مناسب زمین میشود و حیات موجودات، ممکن پذیر میشود، برکات امام نیز هر چند ایشان در پشت پرده غیبت است، به انسانها میرسد و جامعه انسانی از وجود شریفش بهرهمند میشود.
مناسب است درباره اثرات وجودی امام، کاملتر صحبت شود، به نظر میآید، آثار وجودی امام و حجت خدارا میتوان به سه گروه تقسیم کرد:
آثاری که بر اصل وجود امام در عالم هستی مترتب میشود، چه امام ظاهر باشد و چه غایب؛
آثاری که بر افعال امام مترتب میشود، چه امام ظاهر باشد و چه غایب؛
آثاری که بر وجود امام ظاهر مترتب میشود.
واسطهی فیض:
اولین اثری که بر وجود امام مترتب است، این که امام، واسطه فیض الهی بر مخلوقات است و فیض الهی، به واسطهی ایشان بر بندگان نازل میشود. واسطه فیض بودن، دو گونه قابل تصور است:
الف. نظام جهان اساس اسباب و مسببات است و هر پدیدهای از راه سبب و علت، ایجاد میشود. در رأس این سلسله اسباب، وجود مقدس حجت خدا است. به این بیان که در فلسفه ثابت شده که میان علت و معلول، سنخیت لازم است. مخلوقات مادی و حتی مجردات، به علت ضعف وجودی، نمیتوانند مستقیماً از خداوند که در نهایت شدت وجود است، پدید آیند. لذا لازم است اول معلول، از لحاظ شدت وجودی، به گونهای باشد که بتواند صادر از خدا باشد. بنابراین، باید معلول اولی باشد که دو حیث دارد: یکی آن که دارای شدت وجودی است تا معلول مستقیم خدا باشد و دوم آنکه میتواند جهت کثرت داشته باشد و به واسطهی او، مخلوقات دیگر پدید آمده و از فیض وجود بهره برند. پس در واقع، فیض و خلقت اصلی، واسطه و صادر اول است و فیض خدا، از طریق او و در امتداد وجود او به کاینات میرسد. در عرفان نیز ثابت شده که نحوه وجودی خداوند، به گونهای است که فیضان وجود و پیدایش موجودات گوناگون، نیاز به واسطه دارد. در عرفان به این واسطه یا اول مخلوق، انسان کامل و قطب میگویند.
ب. نظام جهان بر اساس هدف و غایتی خلق شده است و تا زمانی که غایت از این نظام و هدف آن پابرجا است، نظام نیز به وجود خود ادامه میدهد. هدف از خلقت عالم، امکان حیاط انسان است و هدف از خلقت آدمی، عبادت و عبودیت است. عبادت و عبودیت کامل که همراه با معرفت کامل است، فقط از طریق امام و حجت خدا تحقق مییابد. پس تا زمانی که امام هست، هدف از خلقت نیز باقی است و لذا در سایه وجود او نظام هستی پا برجا است.
بنابراین، امام، واسطه فیض است و به واسطهی او، فیض به عالم هستی میرسد و به واسطه او، عالم وجود باقی است، چه امام ظاهر باشد و چه غایب.
دفع بلا:
روایت معروفی از وجود مقدس پیامبر صادر شده که (جعل الله النجوم امانا لاهل السماء و جعل اهل بیتی امانا لاهل الارض؛ خداوند قرار داد ستارگان را امان برای اهل آسمان و قرار داد اهل بیتام را امان برای اهل زمین).(بحار، ج27،ص 308، ب8).
نظیر این تعبییر، از وجود مقدس امام زمان(ع) نیز صادر شده است که: (انا خاتم الاوصیاء و بی یدفع الله عزوجل البلاء عن اهل بیتی و شیعتی؛ من آخرین اوصیا هستم و به واسطه من، دفع میکند خدا، بلا را از خاندان و شیعیانام).(کمال الدین، ج2، ب43، ح12)
به نظر میآید مراد از بلا عذابهایی باشد که به خاطر اعمال ناشایست انسانها باید نازل میشد، ولی به جهت آنکه وجود مقدس حجت خدا در میان مردم است، عذاب دفع میشود. خداوند، به پیامبر(ص) میفرماید: (و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم؛ و خداوند آنان را عذاب نمیکند در حالی که تو در میانشان هستی).(انفال/33)
بنابراین یکی از آثار وجودی امام، دفع بلا است. البته از روایات استفاده میشود دایره دفع بلا، برای سه گروه بوده و دارای وسعت و ضیق است: دفع بلا از اهل زمین؛ دفع بلا از امت اسلام؛ دفع بلا از شیعه و نزدیکان.
از امام باقر(ع) در حدیث نسبتاً بلندی نقل شده است که پیامبر فرمود: (النجوم امان لاهل السماء و اهل بیتی امان لاهل الارض ... و اذا ذهب اهل بیتی اتی اهل الارض ما یکرهون .... بهم یمهل اهل المعاصی و لا یجعل علیهم بالعقوبة و العذاب ... ؛ ستارگان، اماناند برای اهل آسمان و اهل بیت من اماناند برای اهل زمین ... و زمانی که اهل بیتام بروند، میآید اهل زمین را از آنچه کراهت دارند ... به واسطهی آنان، اهل عصیان، مهلت داده میشوند و مورد عقوبت و عذاب واقع نمیگردند).(بحار، ج23، ص19، ح14).
امید بخشی:
آدمی به امید زنده است، امید به آیندهای سبز و روشن که در آن، اثری از پلیدی و تباهی نباشد. انسان، منتظر چنین ایام زیبایی است و بهترین عمل او نیز انتظار فرج و دمیدن صبح ظفر است. پیامبر فرمود: (افضل اعمال امتی انتظار الفرج؛ برترین عمل امت من، انتظار فرج است).(کمال الدین، ج2، ب55) وجود امامی که منتظر اذن الهی برای ظهور است، به مردم، دل گرمی میدهد و گامهای آنان را در جادهی انتظار استوار میگرداند.
به راستی آیا وجود رهبر در تبعید، انقلاب را ایجاد میکند و مردم را به جوشش و حرکت در میآورد و یا وعده آمدن فردی در آینده که دوران حیاتی برای او متصور نیست!
.
- [سایر] امامی که غایب است چه اثری دارد ؟
- [سایر] وجود امامی که غایب است چگونه مورد دلگرمی مؤمنین میشود؟
- [سایر] امامی که غایب باشد چه فایده ای دارد؟
- [سایر] امامی که غایب است و مردم به آن دسترسی ندارند فایده اش چیه؟
- [سایر] چگونه میتوان از امامی که فعلاً از نظرها غایب است استفاده کرد؟
- [سایر] امامی که غایب است و مردم به آن دسترسی ندارند، چگونه حجت خدا بر مردم است؟!
- [سایر] امامی که غایب است و مردم به آن دسترسی ندارند فایده اش چیه؟
- [سایر] فلسفه غیبت حضرت مهدی علیه السلام چیست؟ چرا خداوند هدایت جامعه را بر عهده امامی غایب گذاشته است؟
- [سایر] چرا امامی که باید بین مردم حضور داشته باشد و آنان را هدایت کند، غایب شده است؟
- [سایر] چرا ما باید فقط دوازده امام داشته باشیم و برای سالهای زیادی تنها باشیم. من فکر میکنم که در این قرن ما شدیداً به امامی نیاز داریم. من میدانم که ما یک امامی داریم اما او غایب است. پس چگونه میتوانیم نجات یابیم؟
- [آیت الله خوئی] ابتدای عدّة وفات درصورتی که شوهر زن غائب یا در حکم غائب باشد از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ابتدای عده وفات در صورتیکه شوهر زن غائب یا در حکم غائب باشد از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] ابتدای عده وفات در صورتی که شوهر زن غائب یا در حکم غائب باشد؛ از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- [آیت الله خوئی] وکیل میتواند از وکالت کناره بگیرد اگرچه موکل غایب باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که میت را غسل میدهد باید مسلمان دوازده امامی و عاقل و بالغ یا ممیّز بوده و غسل را درست انجام دهد ولی اگر میت مسلمان غیر دوازده امامی را هم مذهب خودش بر طبق مذهبش غسل بدهد، تکلیف از مسلمان دوازده امامی ساقط است.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که زکات میگیرد، باید شیعه دوازده امامی باشد و اگر به گمان این که کسی شیعه دوازده امامی است به او زکات بدهد و بعد معلوم شود شیعه نبوده، حکم آن مانند حکمی است که در مسأله 2056 گذشت و در صورتی که مصلحت دینی اقتضا کند، از بابت سهم فی سبیل اللّه میتواند به غیر شیعه دوازده امامی هم زکات بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که زکات می گیرد باید شیعه دوازده امامی باشد و اگر انسان کسی را شیعه دوازده امامی بداند و به او زکات بدهد و بعد معلوم شود نبوده باید دوباره زکات بدهد
- [آیت الله اردبیلی] وکیل میتواند از وکالت کناره گیری کند و اگر موکّل غایب هم باشد اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] وکیل می تواند از وکالت کناره گیری کند و اگر مُوکِّل غائب هم باشد اشکال ندارد .
- [آیت الله مظاهری] وکیل میتواند از وکالت کنارهگیری کند حتّی اگر موکّل غایب باشد.