چه اشکالاتی نسبت به اعتقاد شیخیه درباره کیفیت وجود امام زمان در عصر غیبت وجود دارد؟
عقیده و نظر (شیخیه) به سرکردگی شیخ احمد احسایی درباره کیفیت وجود امام زمان علیه السلام در عصر غیبت و کیفیت بدن او و مکان او از اشکالات بسیاری برخوردار است. اینک به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: 1- تحلیل این بدن هورقلیایی و اعتقاد به حیات امام زمان علیه السلام با بدن هورقلیایی در واقع به معنای انکار امام زمان علیه السلام در روی زمین است. زیرا اگر مراد آن است که حضرت مهدی علیه السلام در عالم مثال و برزخ چه برزخ اول یا برزخ دوم زندگی می‌کند یا آن چنان که قبر را آنان از عالم هورقلیا می‌دانند، پس آن حضرت حیات با بدن عنصری ندارد و حیات و مثل حیات مردگان در عالم برزخ است. و این با احادیث متواتر (عدم خالی شدن زمین از حجت خدا) سازگاری ندارد. 2- این اعتقاد با ادله عقلی بر ضرورت وجود امام زمان علیه السلام در این عالم مناسبت ندارد. 3- شیخ احمد احسایی، عالم هورقلیا را حد وسط بین دنیا و ملکوت معرفی می‌کند و در حالی که عالم ملکوت همان عالم مثال است. 4- این سخن که حضرت مهدی علیه السلام با بدن هورقلیایی زندگی می‌کند صرفا یک ادعای بدون دلیل است و هیچ دلیل عقلی و نقلی بر آن اقامه نشده است. 5- در قرن سیزدهم، گزاف‌گویی و به کار بردن واژه‌های نامانوس و الفاظ مهمل، بسیار رایج شد و حتی عوام مردم اینها را نشانه علم و دانش می‌پنداشتند و بعید نیست که شیخ احمد احسایی و نیز سید کاظم رشتی به جهت خوشایند جاهلان و عوام به این واژه‌ها و کلمات روی آورده باشند. نتیجه سخنان شیخ احمد احسایی، پیدایش مذاهب ضاله بابیت و بهائیت و سرانجام بی دینی به اسم آیین پاک به وسیله کسروی بوده، و این میدان عمل و نتایج اسفبار سخنان شیخیه، خود محک و ملاک خوبی بر ضعف و سستی این سخنان است. منبع: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران.
عنوان سوال:

چه اشکالاتی نسبت به اعتقاد شیخیه درباره کیفیت وجود امام زمان در عصر غیبت وجود دارد؟


پاسخ:

عقیده و نظر (شیخیه) به سرکردگی شیخ احمد احسایی درباره کیفیت وجود امام زمان علیه السلام در عصر غیبت و کیفیت بدن او و مکان او از اشکالات بسیاری برخوردار است. اینک به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

1- تحلیل این بدن هورقلیایی و اعتقاد به حیات امام زمان علیه السلام با بدن هورقلیایی در واقع به معنای انکار امام زمان علیه السلام در روی زمین است. زیرا اگر مراد آن است که حضرت مهدی علیه السلام در عالم مثال و برزخ چه برزخ اول یا برزخ دوم زندگی می‌کند یا آن چنان که قبر را آنان از عالم هورقلیا می‌دانند، پس آن حضرت حیات با بدن عنصری ندارد و حیات و مثل حیات مردگان در عالم برزخ است. و این با احادیث متواتر (عدم خالی شدن زمین از حجت خدا) سازگاری ندارد.

2- این اعتقاد با ادله عقلی بر ضرورت وجود امام زمان علیه السلام در این عالم مناسبت ندارد.

3- شیخ احمد احسایی، عالم هورقلیا را حد وسط بین دنیا و ملکوت معرفی می‌کند و در حالی که عالم ملکوت همان عالم مثال است.

4- این سخن که حضرت مهدی علیه السلام با بدن هورقلیایی زندگی می‌کند صرفا یک ادعای بدون دلیل است و هیچ دلیل عقلی و نقلی بر آن اقامه نشده است.

5- در قرن سیزدهم، گزاف‌گویی و به کار بردن واژه‌های نامانوس و الفاظ مهمل، بسیار رایج شد و حتی عوام مردم اینها را نشانه علم و دانش می‌پنداشتند و بعید نیست که شیخ احمد احسایی و نیز سید کاظم رشتی به جهت خوشایند جاهلان و عوام به این واژه‌ها و کلمات روی آورده باشند.

نتیجه سخنان شیخ احمد احسایی، پیدایش مذاهب ضاله بابیت و بهائیت و سرانجام بی دینی به اسم آیین پاک به وسیله کسروی بوده، و این میدان عمل و نتایج اسفبار سخنان شیخیه، خود محک و ملاک خوبی بر ضعف و سستی این سخنان است.

منبع: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین