برهان لزوم عقل بالفعل چگونه بر وجود امام زمان (عج) دلالت دارد؟
فارابی برهانی را اقامه کرده که قابل انطباق بر وجود امام زمان علیه السلام است. او می گوید: (هر عضوی از اعضای مدینه فاضله را صلاحیت آن نیست که ریاست مدینه فاضله را بر عهده گیرد. رئیس مدینه فاضله نمی‌تواند هر کسی باشد، زیرا ریاست به دو چیز است: یکی آن که شخص از حیث سرشت و طبیعت آماده آن مقام باشد. دیگر آن که ملکه و هیئت ارادی چنان کاری را داشته باشد. چنین انسانی، انسان کامل است که بالفعل هم عقل است و هم معقول ... . این رئیس هم معلم است و هم مرشد و هم مدبر ...).(1) فارابی برای برپایی اجتماع، وجود معلم را که همان امام است ضروری می‌داند و این یکی از عقاید شیعه است که باید امام بر اجتماع اشراف کامل داشته باشد. این فیلسوف بزرگ امام را عقل بالفعل می‌داند یعنی انسانی که همه امکانات عقلی، طبعی و کسبی در وجود او در مرتبه کمال و نهایی به فعلیت رسیده و دائم الاتصال به عقل فعال است بلکه خود به گونه‌ای عقل فعال است. فارابی چنین شخصی را شایسته آن می‌داند که در رأس جامعه قرار گیرد و معلم و مربی و امام و رئیس ‌باشد. در نظر او این گونه رئیسی در جامعه به منزله قلب است در بدن انسان.(2)(3) پی‌نوشت‌ها: 1- تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ص 438. 2- رک: آراء اهل المدینة الفاضلة، فارابی، ص 89. 3- بحث حول المهدی علیه السلام، ص 109 و 110. منبع: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
عنوان سوال:

برهان لزوم عقل بالفعل چگونه بر وجود امام زمان (عج) دلالت دارد؟


پاسخ:

فارابی برهانی را اقامه کرده که قابل انطباق بر وجود امام زمان علیه السلام است. او می گوید:
(هر عضوی از اعضای مدینه فاضله را صلاحیت آن نیست که ریاست مدینه فاضله را بر عهده گیرد. رئیس مدینه فاضله نمی‌تواند هر کسی باشد، زیرا ریاست به دو چیز است: یکی آن که شخص از حیث سرشت و طبیعت آماده آن مقام باشد. دیگر آن که ملکه و هیئت ارادی چنان کاری را داشته باشد. چنین انسانی، انسان کامل است که بالفعل هم عقل است و هم معقول ... . این رئیس هم معلم است و هم مرشد و هم مدبر ...).(1)
فارابی برای برپایی اجتماع، وجود معلم را که همان امام است ضروری می‌داند و این یکی از عقاید شیعه است که باید امام بر اجتماع اشراف کامل داشته باشد.
این فیلسوف بزرگ امام را عقل بالفعل می‌داند یعنی انسانی که همه امکانات عقلی، طبعی و کسبی در وجود او در مرتبه کمال و نهایی به فعلیت رسیده و دائم الاتصال به عقل فعال است بلکه خود به گونه‌ای عقل فعال است. فارابی چنین شخصی را شایسته آن می‌داند که در رأس جامعه قرار گیرد و معلم و مربی و امام و رئیس ‌باشد. در نظر او این گونه رئیسی در جامعه به منزله قلب است در بدن انسان.(2)(3)

پی‌نوشت‌ها:
1- تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ص 438.
2- رک: آراء اهل المدینة الفاضلة، فارابی، ص 89.
3- بحث حول المهدی علیه السلام، ص 109 و 110.

منبع: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین