شرح شبهه: مهدی منتظر کسی نیست که شیعه میگوید چون او از اولاد امام حسن علیه السلام است نه از اولاد امام حسین علیه السلام، و هنوز هم به دنیا نیامده است به دلیل این که امام حسن عسکری علیه السلام تا پایان عمر به اعتراف همگان عقیم بوده اند. پاسخ شبهه: چون در این شبهه چند مسأله مطرح شده است، در آغاز باید هر کدام جداگانه طرح و آن گاه پاسخ به طور مستقل داده شود. 1. ادعا شده که حضرت مهدی علیه السلام از اولاد امام حسن علیه السلام است نه از نسل امام حسین علیه السلام!! 2. حضرت مهدی علیه السلام هنوز به دنیا نیامده است!! 3. حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به اعتراف همگان تا پایان عمر عقیم بوده است!! بیتردید هر کدام از این مسائل نیازمند تحقیق گسترده بوده و مبحث مبسوطی را میطلبد اما در این جا به طور خلاصه به مطالبی اشاره میشود. الف) در مورد شبهه اول باید گفت: محدثین شیعه و سنّی، روایات متعددی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نقل کردهاند که حضرت مهدی علیه السلام از اولاد امام حسین علیه السلام است از جمله: 1. شیخ صدوق به روایت عبدالرحمان بن سَمره از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در یک حدیث طولانی که صفات امام علی علیه السلام و حسنین علیهما السلام را بیان داشته نقل کرده است که: (حسن و حسین علیهما السلام دو امام و سید اهل بهشت هستند. و 9 امام از نسل حسین علیه السلام امام این امت است. که نهم آن قائم امت بوده و زمین را از قسط و عدل پر میکند...[1] هم چنین شیخ صدوق سی و هشت حدیث را با سندهای مختلف در این مورد بیان کرده است. و باز شیخ صدوق از امام حسین علیه السلام پنج حدیث نقل نموده که آن حضرت فرموده اند، امام قائم از فرزندان من میباشد که از آن جمله میتوان به روایتی اشاره کرد که عبدالرحمان بن حجاج از امام صادق علیه السلام و او از پدر بزرگوارشان امام باقر علیه السلام و وی از امام سجاد علیه السلام نقل کرده که امام حسین فرموده اند: نهم از فرزندان من، سنتی از حضرت یوسف و موسی بن عمران را به همراه دارد. او قائم اهلبیت ما است و او صاحب غیبت است.[2] 2. حافظ محمد گنجی شافعی (م 685) روایات متعدد به سندهای مختلف از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله آورده است که از جمله، به روایت از حذیفه این گونه بیان میکند که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: (اگر از دنیا باقی نماند مگر یک روز، خداوند در آن روز مردی را بر میانگیزد که اسمش اسم من و خلقش خلق من است و مردم بین رکن و مقام با او بیعت کنند... جناب سلمان رحمت الله علیه برخواست و عرض کرد: یا رسول الله از نسل کدام یکی از فرزندان شماست؟) حضرت اشاره به امام حسین علیه السلام کردند و دست روی بازوی او گذاشتند و فرمودند: (از نسل این فرزندم میباشد.)[3] 3. ابراهیم بن محمد جوینی شافعی، به همین مضمون [4] روایتی را نقل کرده است. 4. علاء الدین متقی، هندی (م 977) با سندهای متعدد نیز به همین مضمون روایتی را نقل کرده است.[5] 5. علی بن محمد مالکی مشهور به ابن صباغ (م 652) این روایت را ذکر کرده است.[6] بنابراین، از روایات فوق به دست میآید، که حضرت مهدی علیه السلام از نسل امام حسین علیه السلام است نه از امام حسن علیه السلام . نکته: شاید در روایات که آمده است پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرموده اند حضرت مهدی علیه السلام از نسل حسین علیه السلام است و یا در بعضی از روایات دیگر آمده که از نسل امام حسن علیه السلام است؛ اشاره به این است که چون مادر امام محمد باقر علیه السلام دختر امام حسن علیه السلام میباشد و از این طریق نسل حضرت مهدی علیه السلام به امام حسن علیه السلام نیز میرسد. بنابراین، هیچ گونه منافاتی ندارد که حضرت مهدی از طریق امام حسین علیه السلام از نسل فرزند پسری، و از امام حسن علیه السلام از نسل فرزند دختری باشد. (لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ف 2، ب 9، ح 1، مؤسسه السید المعصومه، قم، 1421 ه). ب) در قسمت دوم این شبهه گفته شده است: (امام مهدی علیه السلام هنوز به دنیا نیامده است). در جواب این سخن علمای اهل تحقیق اعم از شیعه و سنّی، مطالب فراوانی را بیان داشتهاند که به نمونههایی از آنها اشاره میگردد. علما و محدثین امامیه، از جمله علامه مجلسی،[7] شیخ مفید،[8] شیخ صدوق[9] و... اتفاق بر آن دارند که حضرت مهدی علیه السلام در نیمه شعبان سال 255 در سامرا چشم به جهان گشودند. و از علمای اهل سنت افراد متعددی این مطلب را نقل کردهاند که میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: 1. ابن خلکان که از محققین و مورخین اهل سنت است میگوید: (ابوالقاسم محمد فرزند حسن عسکری فرزند علی الهادی فرزند محمد جواد، دوازدهمین امام شیعه است. لقب معروف او (حجت) است... او در نیمه شعبان سال 255 متولد شد. در هنگام درگذشت پدر، عمر او پنج سال بود. نام مادر او، (خمط) و برخی (نرجس) هم گفتهاند.[10] 2. ابن مسعود مورخ معروف میگوید: ابومحمد حسن بن علی العسکری، در هنگام وفات 29 سال داشت او پدر مهدی منتظر است.[11] 3. عبدالوهاب شعرانی که از عرفای اهل سنت میباشد، آورده است: (مهدی از اولاد امام حسن عسکری علیه السلام است. او در نیمه ماه شعبان سال 255 متولد شد. او زنده است تا این که با عیسی بن مریم ملاقات کند.[12] جهت مطالعه بیشتر به منابع ذیل مراجعه گردد: 1. محمد بن طلحه شافعی که میگوید: مهدی پسر امام حسن عسکری است. او زنده و موجود و از زمان غایب شدنش تاکنون باقی است.[13] 2. سبط ابن جوزی، در تذکرة الخواص.[14] 3. شبلنجی در نور الابصار.[15] از آن چه بیان شد نتیجه میگیریم که همان گونه که اصل مسأله مهدویت در میان علمای اسلامی یک امر مسلم و قطعی است، تولد و حیات ایشان نیز یک امر مسلم میباشد. و بسیاری از محققان اتفاق نظر دارند که ایشان زنده اند و به مصلحت الهی ظهور میکنند. ج) در قسمت سوم شبهه که گفته شده، امام حسن عسکری علیه السلام عقیم بوده است، ادعایی بیش نیست و روایات متعدد خلاف مدعای فوق را اثبات میکند که در ذیل به چند نمونه اشاره میشود: 1. شیخ صدوق به روایت احمد بن اسحاق نقل میکند که پس از حضور به خدمت امام حسن عسکری علیه السلام وسوال از امام آینده... آن حضرت کودکی سه ساله را آوردند که چهره او مثل ماه میدرخشید و فرمودند: اسم او اسم پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و کنیه او کنیه آن حضرت است. بعد از من امام است و جهان را پر از عدل میکند... .[16] 2. شیخ الاسلام جوینی (حموینی) در حدیث طولانی نقل میکند که:... خداوند در صلب امام حسن عسکری نطفة پاک و مبارک قرار داده است که امام تقی و نقی است و به عدل حکم میکند.[17] 3. ابن خلکان میگوید: امام مهدی از از اولاد امام حسن عسکری است.[18] 4. عبدالوهاب شعرانی میگوید، مهدی از اولاد امام حسن عسکری است[19]...و... . در نتیجه: آن چه که از روایات متعدد به نقل از علمای فریقین بیان گردید، برخلافت مدعایی است که میگوید: حضرت مهدی از اولاد امام حسن علیه السلام و او تاکنون به دنیا نیامده است، و یا این که امام حسن عسکری عقیم بوده است.[20] پی نوشتها: [1] . ابی جعفر محمد بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کمال الدین، اتمام النعمه، ج 2، باب 24، ص 282، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1363. [2] . همان، ج 2، باب 30، ص 328. [3] . محمد گنجی شافعی، البیان فی اخبار صاحب الزمان، طبع مؤسسة اعلمی مطبوعات، بیروت، 1977 م. [4] . شیخ الاسلام ابراهیم بن محمد جوینی شافعی، فواید السمطین، ج 2، باب 35، مؤسسه طبع و نشر، بیروت، طبع اول، 1978 م. [5] . علاءالدین متقی هندی، کنز العمال، مؤسسه الرساله، بیروت، 1979. [6] . علی بن محمد مالکی مشهور به ابن صباغ، فصول المهمه، منشورات اعلمی، تهران. [7] . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 13، فصل بشارت حضرت مهدی علیه السلام، مؤسسه الوفاء بیروت، 1983 م. [8] . محمد بن نعمان (مفید)، الارشاد فی حجج الله العباد، ص 346، مؤسسه آل البیت، 1314 ه . [9] . ابوجعفر محمد ابن بابویه قمی (صدوق)، کمال الدین اتمام النعمه، ج 2، باب 42، ترجمه منصور پهلوان، نشر دارالحدیث قم، 1380. [10] . شمس الدین احمد بن خلکان، وفیات الاعیان، ج 3، ص 316، دار صادر، بیروت، 1978. [11] . ابی الحسن ابن مسعود، مروج الذهب، ج 4، ص 199، انتشارات دار الهجرت، قم، 1363 ش. [12] . عبدالوهاب شعرانی، الیواقیت و الجواهر، چ مصر، 1307 ق؛ و ر.ک: محی الدین عربی، فتوحات مکیه، ج 3، باب 366، بیروت، مؤسسه اعلمی؛ و بشراوی، عبدالله، الاتحاف بحب الاشراف، ص 178، چ مصر، 1316 ق. [13] . محمد بن طلحه شافعی، المطالب السئول فی مناقب آل الرسول، ص 88، مؤسسه ام القراء، بیروت، 1420. [14] . سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص 88، مؤسسه اهل البیت، بیروت، 1981 م. [15] . شیخ مؤمن شبلنجی شافعی، نور الابصار، ص 185، دار الفکر، بیروت، 1979 م. [16] . ابوجعفر ابن بابویه قمی، کمال الدین تمام النمعة، ج 2، باب 38، ص 80، ترجمه منصور پهلوان، نشر دار الحدیث، قم، 1380. [17] . شیخ الاسلام ابراهیم محمد جوینی شافعی، فرائد السمطین، ج 2، باب 35، مؤسسه طبع و نشر، بیروت، ط اول، 1978م. [18] . شمس الدین احمد بن خلکان، وفیات الاعیان، ج 3، ص 316، دار صادر، بیروت، 1978. [19] . عبدالوهاب شعرانی، الیواقیت و الجواهر، چاپ مصر، 1307 ق. [20] . مراجعه شود به: (الامام المهدی عند اهل السنة) فقیه الایمانی،مهدی، تحقیق: مؤسسه اهل البیت، قم، 1418. که در این تحقیق، 67 کتاب از کتب اهل سنت را با تمام مشخصات ذکر کرده است که از حیات و تولد امام مهدی علیه السلام و این که او فرزند امام حسن عسکری علیه السلام میباشد سخن گفتهاند.
شرح شبهه:
مهدی منتظر کسی نیست که شیعه میگوید چون او از اولاد امام حسن علیه السلام است نه از اولاد امام حسین علیه السلام، و هنوز هم به دنیا نیامده است به دلیل این که امام حسن عسکری علیه السلام تا پایان عمر به اعتراف همگان عقیم بوده اند.
پاسخ شبهه:
چون در این شبهه چند مسأله مطرح شده است، در آغاز باید هر کدام جداگانه طرح و آن گاه پاسخ به طور مستقل داده شود.
1. ادعا شده که حضرت مهدی علیه السلام از اولاد امام حسن علیه السلام است نه از نسل امام حسین علیه السلام!!
2. حضرت مهدی علیه السلام هنوز به دنیا نیامده است!!
3. حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به اعتراف همگان تا پایان عمر عقیم بوده است!!
بیتردید هر کدام از این مسائل نیازمند تحقیق گسترده بوده و مبحث مبسوطی را میطلبد اما در این جا به طور خلاصه به مطالبی اشاره میشود.
الف) در مورد شبهه اول باید گفت: محدثین شیعه و سنّی، روایات متعددی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نقل کردهاند که حضرت مهدی علیه السلام از اولاد امام حسین علیه السلام است از جمله:
1. شیخ صدوق به روایت عبدالرحمان بن سَمره از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در یک حدیث طولانی که صفات امام علی علیه السلام و حسنین علیهما السلام را بیان داشته نقل کرده است که:
(حسن و حسین علیهما السلام دو امام و سید اهل بهشت هستند. و 9 امام از نسل حسین علیه السلام امام این امت است. که نهم آن قائم امت بوده و زمین را از قسط و عدل پر میکند...[1] هم چنین شیخ صدوق سی و هشت حدیث را با سندهای مختلف در این مورد بیان کرده است.
و باز شیخ صدوق از امام حسین علیه السلام پنج حدیث نقل نموده که آن حضرت فرموده اند، امام قائم از فرزندان من میباشد که از آن جمله میتوان به روایتی اشاره کرد که عبدالرحمان بن حجاج از امام صادق علیه السلام و او از پدر بزرگوارشان امام باقر علیه السلام و وی از امام سجاد علیه السلام نقل کرده که امام حسین فرموده اند: نهم از فرزندان من، سنتی از حضرت یوسف و موسی بن عمران را به همراه دارد. او قائم اهلبیت ما است و او صاحب غیبت است.[2]
2. حافظ محمد گنجی شافعی (م 685) روایات متعدد به سندهای مختلف از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله آورده است که از جمله، به روایت از حذیفه این گونه بیان میکند که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: (اگر از دنیا باقی نماند مگر یک روز، خداوند در آن روز مردی را بر میانگیزد که اسمش اسم من و خلقش خلق من است و مردم بین رکن و مقام با او بیعت کنند... جناب سلمان رحمت الله علیه برخواست و عرض کرد: یا رسول الله از نسل کدام یکی از فرزندان شماست؟) حضرت اشاره به امام حسین علیه السلام کردند و دست روی بازوی او گذاشتند و فرمودند: (از نسل این فرزندم میباشد.)[3]
3. ابراهیم بن محمد جوینی شافعی، به همین مضمون [4] روایتی را نقل کرده است.
4. علاء الدین متقی، هندی (م 977) با سندهای متعدد نیز به همین مضمون روایتی را نقل کرده است.[5]
5. علی بن محمد مالکی مشهور به ابن صباغ (م 652) این روایت را ذکر کرده است.[6]
بنابراین، از روایات فوق به دست میآید، که حضرت مهدی علیه السلام از نسل امام حسین علیه السلام است نه از امام حسن علیه السلام .
نکته:
شاید در روایات که آمده است پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرموده اند حضرت مهدی علیه السلام از نسل حسین علیه السلام است و یا در بعضی از روایات دیگر آمده که از نسل امام حسن علیه السلام است؛ اشاره به این است که چون مادر امام محمد باقر علیه السلام دختر امام حسن علیه السلام میباشد و از این طریق نسل حضرت مهدی علیه السلام به امام حسن علیه السلام نیز میرسد. بنابراین، هیچ گونه منافاتی ندارد که حضرت مهدی از طریق امام حسین علیه السلام از نسل فرزند پسری، و از امام حسن علیه السلام از نسل فرزند دختری باشد. (لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ف 2، ب 9، ح 1، مؤسسه السید المعصومه، قم، 1421 ه).
ب) در قسمت دوم این شبهه گفته شده است: (امام مهدی علیه السلام هنوز به دنیا نیامده است). در جواب این سخن علمای اهل تحقیق اعم از شیعه و سنّی، مطالب فراوانی را بیان داشتهاند که به نمونههایی از آنها اشاره میگردد.
علما و محدثین امامیه، از جمله علامه مجلسی،[7] شیخ مفید،[8] شیخ صدوق[9] و... اتفاق بر آن دارند که حضرت مهدی علیه السلام در نیمه شعبان سال 255 در سامرا چشم به جهان گشودند. و از علمای اهل سنت افراد متعددی این مطلب را نقل کردهاند که میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. ابن خلکان که از محققین و مورخین اهل سنت است میگوید: (ابوالقاسم محمد فرزند حسن عسکری فرزند علی الهادی فرزند محمد جواد، دوازدهمین امام شیعه است. لقب معروف او (حجت) است... او در نیمه شعبان سال 255 متولد شد. در هنگام درگذشت پدر، عمر او پنج سال بود. نام مادر او، (خمط) و برخی (نرجس) هم گفتهاند.[10]
2. ابن مسعود مورخ معروف میگوید: ابومحمد حسن بن علی العسکری، در هنگام وفات 29 سال داشت او پدر مهدی منتظر است.[11]
3. عبدالوهاب شعرانی که از عرفای اهل سنت میباشد، آورده است: (مهدی از اولاد امام حسن عسکری علیه السلام است. او در نیمه ماه شعبان سال 255 متولد شد. او زنده است تا این که با عیسی بن مریم ملاقات کند.[12]
جهت مطالعه بیشتر به منابع ذیل مراجعه گردد:
1. محمد بن طلحه شافعی که میگوید: مهدی پسر امام حسن عسکری است. او زنده و موجود و از زمان غایب شدنش تاکنون باقی است.[13]
2. سبط ابن جوزی، در تذکرة الخواص.[14] 3. شبلنجی در نور الابصار.[15]
از آن چه بیان شد نتیجه میگیریم که همان گونه که اصل مسأله مهدویت در میان علمای اسلامی یک امر مسلم و قطعی است، تولد و حیات ایشان نیز یک امر مسلم میباشد. و بسیاری از محققان اتفاق نظر دارند که ایشان زنده اند و به مصلحت الهی ظهور میکنند.
ج) در قسمت سوم شبهه که گفته شده، امام حسن عسکری علیه السلام عقیم بوده است، ادعایی بیش نیست و روایات متعدد خلاف مدعای فوق را اثبات میکند که در ذیل به چند نمونه اشاره میشود:
1. شیخ صدوق به روایت احمد بن اسحاق نقل میکند که پس از حضور به خدمت امام حسن عسکری علیه السلام وسوال از امام آینده... آن حضرت کودکی سه ساله را آوردند که چهره او مثل ماه میدرخشید و فرمودند: اسم او اسم پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و کنیه او کنیه آن حضرت است. بعد از من امام است و جهان را پر از عدل میکند... .[16]
2. شیخ الاسلام جوینی (حموینی) در حدیث طولانی نقل میکند که:... خداوند در صلب امام حسن عسکری نطفة پاک و مبارک قرار داده است که امام تقی و نقی است و به عدل حکم میکند.[17]
3. ابن خلکان میگوید: امام مهدی از از اولاد امام حسن عسکری است.[18]
4. عبدالوهاب شعرانی میگوید، مهدی از اولاد امام حسن عسکری است[19]...و... .
در نتیجه: آن چه که از روایات متعدد به نقل از علمای فریقین بیان گردید، برخلافت مدعایی است که میگوید: حضرت مهدی از اولاد امام حسن علیه السلام و او تاکنون به دنیا نیامده است، و یا این که امام حسن عسکری عقیم بوده است.[20]
پی نوشتها:
[1] . ابی جعفر محمد بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کمال الدین، اتمام النعمه، ج 2، باب 24، ص 282، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1363.
[2] . همان، ج 2، باب 30، ص 328.
[3] . محمد گنجی شافعی، البیان فی اخبار صاحب الزمان، طبع مؤسسة اعلمی مطبوعات، بیروت، 1977 م.
[4] . شیخ الاسلام ابراهیم بن محمد جوینی شافعی، فواید السمطین، ج 2، باب 35، مؤسسه طبع و نشر، بیروت، طبع اول، 1978 م.
[5] . علاءالدین متقی هندی، کنز العمال، مؤسسه الرساله، بیروت، 1979.
[6] . علی بن محمد مالکی مشهور به ابن صباغ، فصول المهمه، منشورات اعلمی، تهران.
[7] . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 13، فصل بشارت حضرت مهدی علیه السلام، مؤسسه الوفاء بیروت، 1983 م.
[8] . محمد بن نعمان (مفید)، الارشاد فی حجج الله العباد، ص 346، مؤسسه آل البیت، 1314 ه .
[9] . ابوجعفر محمد ابن بابویه قمی (صدوق)، کمال الدین اتمام النعمه، ج 2، باب 42، ترجمه منصور پهلوان، نشر دارالحدیث قم، 1380.
[10] . شمس الدین احمد بن خلکان، وفیات الاعیان، ج 3، ص 316، دار صادر، بیروت، 1978.
[11] . ابی الحسن ابن مسعود، مروج الذهب، ج 4، ص 199، انتشارات دار الهجرت، قم، 1363 ش.
[12] . عبدالوهاب شعرانی، الیواقیت و الجواهر، چ مصر، 1307 ق؛ و ر.ک: محی الدین عربی، فتوحات مکیه، ج 3، باب 366، بیروت، مؤسسه اعلمی؛ و بشراوی، عبدالله، الاتحاف بحب الاشراف، ص 178، چ مصر، 1316 ق.
[13] . محمد بن طلحه شافعی، المطالب السئول فی مناقب آل الرسول، ص 88، مؤسسه ام القراء، بیروت، 1420.
[14] . سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص 88، مؤسسه اهل البیت، بیروت، 1981 م.
[15] . شیخ مؤمن شبلنجی شافعی، نور الابصار، ص 185، دار الفکر، بیروت، 1979 م.
[16] . ابوجعفر ابن بابویه قمی، کمال الدین تمام النمعة، ج 2، باب 38، ص 80، ترجمه منصور پهلوان، نشر دار الحدیث، قم، 1380.
[17] . شیخ الاسلام ابراهیم محمد جوینی شافعی، فرائد السمطین، ج 2، باب 35، مؤسسه طبع و نشر، بیروت، ط اول، 1978م.
[18] . شمس الدین احمد بن خلکان، وفیات الاعیان، ج 3، ص 316، دار صادر، بیروت، 1978.
[19] . عبدالوهاب شعرانی، الیواقیت و الجواهر، چاپ مصر، 1307 ق.
[20] . مراجعه شود به: (الامام المهدی عند اهل السنة) فقیه الایمانی،مهدی، تحقیق: مؤسسه اهل البیت، قم، 1418. که در این تحقیق، 67 کتاب از کتب اهل سنت را با تمام مشخصات ذکر کرده است که از حیات و تولد امام مهدی علیه السلام و این که او فرزند امام حسن عسکری علیه السلام میباشد سخن گفتهاند.
- [سایر] مهدی منتظَر هنوز به دنیا نیامده است چون که امام عسکری (ع) فرزندی نداشتهاند!
- [سایر] آیا امام حسن عسکری (ع) بجز حضرت مهدی، فرزند پسر دیگری داشتند؟ فرزند دختر چطور؟
- [سایر] آیا کسی از اهل سنت فرزند امام عسکری علیه السلام را همان منجی منتظر میداند؟
- [سایر] آیا نص متواتر بر امامت امام زمان (عج) از امام عسکری (ع) رسیده است؟
- [سایر] آیا امام حسن عسکری علیه السلام غیر از امام زمان(عج) فرزند دیگری داشته اند؟ لطفا توضیح دهید.
- [سایر] مهمترین کرامت امام عسکری(ع) چی بوده؟
- [سایر] نام فرزندان امامان؛ از امام علی(ع) تا امام حسن عسکری(ع) را نام ببرید.
- [سایر] آیا رجعت از امام حسین (ع) شروع و به امام حسن عسکری (ع) ختم میشود؟
- [سایر] دلیل فرمایش امام حسن عسگری (ع) که ثواب زیارت امام رضا (ع)بیشتر از زیارت امام حسین (ع) است، چیست؟
- [سایر] آیا امام عسکری علیه السلام برای غیبت فرزندشان، حضرت مهدی علیه السلام زمینه سازی نموده اند ؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله سیستانی] اگر زنی با منی غیر شوهر خود تلقیح شود، و آن زن باردار شود و فرزندی به دنیا آورد، در صورتی که این اتفاق اشتباهی رخ داده باشد، بدین معنا که میخواستند او را با منی شوهرش تلقیح کنند، لکن با منی شخص دیگری اشتباه شد، در این فرض بیشک فرزند به صاحب منی ملحق میگردد، و حکم این مسأله مانند وطی به شبهه است. و اگر این تلقیح آگاهانه و عامدانه صورت گرفته باشد، باز بعید نیست که فرزند به صاحب منی ملحق گردد و همه احکام نَسَب حتّی ارث میان آنها ثابت گردد، زیرا آنچه از ارث استثنا شده است، فرزند زنا است و اگرچه عملی که به انعقاد نطفه منجر شده، حرام است، ولی این مسأله حکم زنا را ندارد. همچنین این فرزند در هر دو فرض به مادرش ملحق میگردد و هیچ فرقی میان او و دیگر فرزندانش نیست. در صورتی نیز که زن نطفه شوهر خود را از طریق مساحقه و مانند آن، به رحم زن دیگری منتقل کند و آن زن باردار شود و فرزندی به دنیا آورد، فرزند به صاحب نطفه و زنی که او را به دنیا آورده است، ملحق میگردد، گر چه این عمل حرام است.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله مظاهری] خوب است قبر را به اندازه قد انسان متوسّط گود کنند و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا میروند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کمکم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است در دفعه سوّم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوّم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میّت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک، زیر سر او بسازند و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان). یعنی (بشنو و بفهم ای فلان فرزند فلان) و به جای فلان اسم میّت و پدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمَّدَبْنَ عَلِیٍّ). پس از آن بگویند: (هَلْ اَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداًصلی الله علیه وآله وسلم عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَیِّدُ النَّبیّینَ وَ خاتَمُ المُرْسَلینَ وَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَ سَیِّدُ الْوَصِیّینَ وَ اِمامٌ اِفْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالَمینَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ عَلیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ الْقائِمَ الحُجَّةَ الْمَهْدِیَّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ و حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعین وَ اَئِمَّتُکَ اَئِمَّةُ هُدیً بِکَ اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ).(1) و به جای فلان بن فلان، اسم میّت و پدرش را بگوید و بعد بگوید: (اِذا اَتاکَ الْمَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِاللَّهِ تَبارَکَ وَ تَعالی وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ و عَنْ نَبِیِّکَ وَ عَنْ دینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فی جَوابِهِما اَللَّهُ رَبّی وَ مُحَمَّدٌ 6 نَبِیّی وَ الْاِسلامُ دینی وَ الْقُرانُ کِتابی وَ الْکَعْبَةُ قِبْلَتی وَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ اَبیطالِبٍ اِمامی وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْمُجْتَبی اِمامی وَ الحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا اِمامی وَ عَلِیٌّ زَیْنُ الْعابِدینَ اِمامی و مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامی وَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ اِمامی، وَ مُوسَی الکاظِمُ اِمامی، وَ عَلِیٌّ الرِّضا اِمامی، وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامی، وَ عَلِیٌّ الْهادی اِمامی وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَریُّ اِمامی وَ الْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ اِمامی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعین اَئِمَّتی وَ سادَتی وَ قادَتی وَ شُفَعائی بِهِمْ اَتَوَلّی وَ مِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَبْنَ فَلانٍ).(2) و به جای فلان بن فُلان اسم میّت و پدرش را بگوید بعد بگوید: (اَنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَ تَعالی نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه وآله وسلم نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ أمیرَالْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍ وَ اَوْلادَهُ الْمَعْصُومینَ الْاَئمَّةَ الاِثْنی عَشَرَ نِعْمَ اَلْاَئِمَّةُ وَ اَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌصلی الله علیه وآله وسلم حَقٌّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فِی الْقَبْرِ حَقٌّ وَالْبَعْثَ حَقٌّ وَ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَالْمیزانَ حَقٌّ وَ تَطائُرَ الْکُتُبِ حَقٌّ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النّارَ حَقٌّ وَ اَنَّ السّاعَةَ اتِیَةٌ لا رَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ).(3) پس بگوید: (اَفَهِمْتَ یا فُلانُ). یعنی(آیا فهمیدی ای فلان؟) و به جای فلان اسم میّت را بگوید، پس از آن بگوید: (ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ وَ هَداکَ اللَّهُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ).(4) پس بگوید: (اَللَّهُمَّ جافِ الْاَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیْکَ وَ لَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اَللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ).(5)
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز رابطه انسان با خداست و مایه صفای روح و پاکی دل و پیدایش روح تقوا و تربیت انسان و پرهیز از گناهان است. نماز مهمترین عبادات است که طبق روایات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات دیگر نیز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال دیگر نیز قبول نخواهد شد. و نیز بر طبق روایات، کسی که نمازهای پنجگانه را انجام می دهد از گناهان پاک می شود همان گونه که اگرشبانه روز پنج مرتبه در نهر آبی شست و شو کند اثری از آلودگی در بدنش باقی نمی ماند. به همین دلیل، در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی و وصایا و سفارشهای پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه هدی(علیهم السلام)از مهمترین کارهایی که روی آن تأکید شده همین نماز است و لذا ترک نماز از بزرگترین گناهان کبیره محسوب می شود. سزاوار است انسان نماز را در اول وقت بخواند و به آن اهمیت بسیار دهد و از تند خواندن نماز که ممکن است مایه خرابی نماز گردد جداً بپرهیزد. در حدیث آمده است روزی پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مردی را در مسجد مشغول نماز دید که رکوع و سجود را بطور کامل انجام نمی دهد، فرمود: اگر این مرد از دنیا برود در حالی که نمازش این گونه باشد به دین من از دنیا نخواهد رفت. روح نماز (حضور قلب) است و سزاوار است از آنچه مایه پراکندگی حواس می شود بپرهیزد، معانی کلمات نماز را بفهمد و در حال نماز به آن توجه داشته باشد و با حال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد، بداند با چه کسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند بسیار کوچک ببیند. در حالات معصومین(علیهم السلام) آمده است به هنگام نماز آنچنان غرق یاد خدا می شدند که از خود بی خبر می گشتند، تا آنجا که پیکان تیری در پای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)مانده بود، در حال نماز بیرون آوردند و آن حضرت متوجه نشد. برای قبولی نماز و کمال و فضیلت آن علاوه بر شرایط واجب باید امور زیر را نیز رعایت کند: قبل از نماز از خطاهای خود توبه و استغفار نماید و از گناهانی که مانع قبول نماز است مانند (حسد) و (تکبر) و (غیبت) و (خوردن مال حرام) و (آشامیدن مسکرات) و (ندادن خمس و زکات) بلکه هر معصیتی بپرهیزد. همچنین سزاوار است کارهائی که ارزش نماز و حضور قلب را کم می کند انجام ندهد، مثلاً در حال خواب آلودگی و خودداری از بول و در میان سر و صداها و در برابر منظره هایی که جلب توجه می کند به نماز نایستد و کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند انجام دهد، مثلاً لباس پاکیزه بپوشد، موهای خود را شانه زند و مسواک کند و خود را خوشبو نماید و انگشتر عقیق به دست کند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مرسوم در بانکها این است که یک امضأ را نمیخرند ولی اشخاصی هستند که یک امضأ را هم معامله میکنند وچون عموماً این اشخاص وجه میدهند وسفته میگیرند وغالباً بعنوان قرض است و در قرض زیاده ربا است لهذا معاملات مزبور حرام وزیاده ربا است، ولی اگرخواسته باشند معاملهشان صحیح باشد وزیادهای که میگیرند ربا نباشد چند راه دارد، ودو راهش که آسانتر از بقیه است ذکر میشود: 1 - آن که وجه را که میدهد بعنوان معامله منتقل نماید نه بعنوان قرض واستقراض )مثلاً( صد هزار ریال نقد را بفروشد به پانصد دینار عراقی در زمان مشخص آن را تحویل گیرد. 2 - آن که یک جعبه کبریت یا یک طاقه دستمال یا چیز دیگری را بفروشد به ده هزار ریال بشرط این که صد هزار ریال تا مدّتمثلاً یک سال بدون منفعت قرض بدهد و یا این که کسی که قرض گرفته است ومدت آن سر آمده و میخواهد تمدید نماید طلبکار یک جعبه کبریت را به مقروض میفروشد به هزار ریال بشرط این که طلب خود را تا مدّت یک ماه بدون منفعت تمدید نماید واین چارهجویی به این نحو برایتجدید وتمدید مدت بملاحظه این است که جائز نیست ابتدأً در مقابل تجدید یا تمدید مدت طلبکار چیزی از بدهکار بگیرد وتوهّم این که این معامله صوری است زیرا که هیچکس یک جعبه کبریت را که قیمتش یک ریال است به هزار ریال نمیخرد، توهّم بیجایی است زیرا که احدی بدون جهت چنین معاملهای نمیکند اما در صورتی که صد هزار ریال قرض دادن بدون منفعت تا یکسال ضمیمه شود همه میخرند و در این موضوع چند روایت در کتاب وسایل الشیعه ابواب احکام عقود نقل فرمودهاند وما برای رفع شبهه یک روایت از آن را در اینجا نقل مینماییم: شیخ طوسی قدس ا& روحه بسند صحیح از محمّد بن اسحاق بن عمّار که موثق است روایت نموده میگوید به حضرت موسی بن جعفر8 عرض کردم: )وَیَکونُ لی عَلَی الرَّجُلِ دَراهِمُ، فَیَقولُ أخّرْنی بِها وَأنا أرْبَحُکَ فَأَبیعُهُ جُبًَّْ تَقومُ عَلَیَّ بِألْفَ دِرْهَمً بِعَشَرَِْ آلافِ دِرْهَمً أو قالَ: بِعِشْرینَ ألفَاً وَأُؤَخِّرُهُ بِالمالِ؟ قالَ: لا بَأسَ(، ترجمه: من چند درهم از شخصی طلبکارم و آنشخص خواهش میکند او را مهلت دهم و به من منفعتی برساند من جبهای را که قیمتش هزار درهم است به او به ده هزار درهم یا بیست هزار درهم میفروشم وطلب خود را تأخیر میاندازم؟ حضرت فرمودند: عیبی ندارد.
- [امام خمینی] اهمیت نماز: نماز مهمترین اعمال دینی است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود،عبادتهای دیگر هم قبول می شود. و اگر پذیرفته نشود، اعمال دیگر هم قبول نمی شود. و همانطور که اگر انسان شبانه روزی پنج نوبت در نهر آبی شستشو کند، چرک در بدنش نمی ماند، نمازهای پنجگانه هم انسان را از گناهان پاک می کند. و سزاوار است که انسان نماز را در اول وقت بخواند. و کسی که نماز را پست و سبک شمارد،مانند کسی است که نماز نمی خواند. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:"کسی که به نماز اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد، سزاوار عذاب آخرت است".روزی حضرت در مسجد تشریف داشتند، مردی وارد و مشغول نماز شد، و رکوع و سجودش را کاملا به جا نیاورد. حضرت فرمودند: "اگر این مرد در حالی که نمازش این طور است از دنیا برود، به دین من از دنیا نرفته است". پس انسان باید مواظب باشد که به عجله و شتابزدگی نماز نخواند، و در حال نماز به یاد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد، و متوجه باشد که با چه کسی سخن می گوید، و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند عالم بسیار پست و ناچیز ببیند. و اگر انسان در موقع نماز کاملا به این مطلب توجه کند، از خود بی خبر می شود. چنانچه در حال نماز تیر را از پای مبارک امیر المؤمنین علیه السلام بیرون کشیدند و آن حضرت متوجه نشدند. و نیز باید نمازگزار توبه و استغفار نماید و گناهانی که مانع قبول شدن نماز است مانند حسد،کبر، غیبت، خوردن حرام، آشامیدن مسکرات و ندادن خمس و زکات، بلکه هر معصیتی را ترک کند. و همچنین سزاوار است کارهایی که ثواب نماز را کم می کند بجانیاورد، مثلا در حال خواب آلودگی و خودداری از بول به نماز نایستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نکند. و نیز کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند بجا آورد، مثلا انگشتری عقیق به دست کند، و لباس پاکیزه بپوشد، و شانه و مسواک کند، و خود را خوشبو نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] آشامیدن شراب؛ حرام و در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند کافر است. از حضرت امام جعفر صادق (ع) روایت شده است که فرمودند: شراب؛ ریشه بدیها و منشا گناهان است و کسی که شراب می خورد عقل خودرا از دست می دهد و در آن موقع خدا را نمی شناسد و از هیچ گناهی باک ندارد و احترام هیچ کس را نگه نمی دارد و حق خویشان نزدیک را رعایت نمی کند و از زشتیهای آشکار رو نمی گرداند و روح ایمان و خدا شناسی از بدن او بیرون می رود و روح ناقص خبیثی که از رحمت خدا دور است در او می ماند و خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت می کنند و تا چهل روز نماز او قبول نمی شود و روز قیامت روی او سیاه است و زبان از دهانش بیرون می آید و آب دهان او به سینه اش می ریزد و فریاد تشنگی او بلند است.