ظاهرا آنچه باعث طرح این سؤال شده، توقیعی است که از جانب امام زمان (عج) خطاب به علی بن محمد سمری (ره)، آخرین نایب از نواب اربعه‌ی عصر غیبت صغری، صادر شده و متن آن چنین است: (بسم الله الرحمن الرحیم یا علی بن محمد سمری! أعظم الله أجر اخوانک فیک، فانک میت ما بینک و بین ستة ایام، فاجمع أمرک و لا توص الی احد فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبة التامة، فلا ظهور الا بعد اذن الله - تعالی ذکره -، و ذلک بعد طول الأمد و قسوة القلوب و امتلاء الأرض جورا) و سیأتی الی شیعتی من یدعی المشاهدة قبل خروج السفیانی و الصیحة، و هو کذاب مفتر، و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم؛(1) به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان ای علی بن محمد سمری! خداوند پاداش برادرانت را در [صبر بر مرگ] تو زیاد گرداند. تو تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت، پس کارهایت را جمع و منظم کن و به هیچ کس وصیت منما که بعد از تو جانشین تو شود که غیبت تامه واقع شده است و دیگر جز تا زمانی که خداوند متعال اذن دهد، ظهوری نخواهد بود. این، بعد از مدتی طولانی و تیره و سخت شدن دل‌ها و پر شدن زمین از ظلم و جور خواهد بود. به زودی به نزد شیعیان ما کسانی خواهند آمد که ادعای دیدار و مشاهده می‌کنند؛ بدانید که هر کس پیش از خروج سفیانی و [شنیده شدن] صیحه‌ی آسمانی ادعای مشاهده کند، دروغگو و تهمت زننده است؛ و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم) اما همان طور که آیت الله صافی گلپایگانی متذکر شده است، باید گفت: (این توقیع، اعلام پایان یافتن غیبت صغری و شروع غیبت کبری است؛ به ویژه با توجه به تأکیدی که در آن هست که: جناب علی بن محمد سمری (ره)، احدی را به عنوان نایب خود معرفی نکند! نشان می‌دهد که هدف اصلی آن، اعلام صریح بطلان ادعای افرادی است که در غیبت کبری، ادعای نیابت و سفارت خاصه و وساطت بین امام و مردم می‌کنند.) بنابراین، چنان که بعضی بزرگان هم فرموده‌اند، ممکن است مراد از (مدعی مشاهده) - که کذاب و مفتری خوانده شده - کسانی باشند که ادعای نیابت کنند و بخواهند با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطه‌ی بین امام و مردم معرفی کنند. همچنین ممکن است مراد از توقیع مذکور، نفی ادعای اختیاری بودن مشاهده و ارتباط باشد؛ یعنی اگر کسی مشاهده و ارتباط را به اختیار خود ادعا کند، به این صورت که )هر وقت بخواهد، خدمت امام زمان (عج) شرفیاب می‌شود و یا ارتباط پیدا می‌کند، کذاب و مفتری است. این ادعا در غیبت کبری از هیچ کس پذیرفته نیست؛ حال یا این که کسی که این سمت را به راستی داشته باشد، پیدا نخواهد شد، یا اگر کسی هم آن را دارا باشد، از دیگران مکتوم می‌دارد و به کسی اظهار و افشا نمی‌کند.(2) باید بیفزاییم که دلایل متعددی نیز بر تأیید این نحوه تلقی از توقیع مذکور وجود دارد: - اولا: در احادیث متعددی، به ویژه از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که ایشان یکی از سعادت‌های انسان‌های عصر غیبت را توفیق ادراک حضرت مهدی (عج) دانسته‌اند؛ مثلا در کتاب (کمال الدین و تمام النعمة) از ایشان روایت شده است که: (طوبی لمن أدرک قائم اهل بیتی و هو یأتم به فی غیبته قبل قیامه؛ (3) خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا در حالی درک کند که او را در زمان غیبتش و پیش از قیامش، امام خود قرار داده است.) یا (طوبی لمن أدرک قائم اهل بیتی و هو مقتد به قبل قیامه یأتم به و بأئمة المهدی من قبله؛ (4) خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا در حالی درک کند که قبل از قیامش به او اقتدا کرده و او و امامان هدایت یافته پیش از او را امام خود قرار داده است.) - ثانیا: در طول تاریخ غیبت کبری، اشخاص جلیل القدر و مورد وثوقی که در عدالتشان نمی‌توان تردید کرد، از ارتباط یا شرفیابی خود به خدمت حضرت ولی عصر (عج) خبر داده‌اند و گفته‌های ایشان به طور تقریبا متواتر در کتب معتبری نقل شده است که شاید از همه مهم‌تر و غیر قابل خدشه‌تر، یکی توقیعاتی باشد که از جانب امام زمان (عج) برای مرحوم شیخ مفید صادر شده است. این توقیعات در الاحتجاج طبرسی(5) آمده است. دیگری، شرفیابی افراد بسیار عالم و متقی همچون مقدس اردبیلی، علامه حلی و سید بحرالعلوم است که کسی در صداقت و عدالت آن‌ها کم‌ترین تردیدی به خود راه نداده است. آیت الله صافی گلپایگانی، دوازده حکایت از معتبرترین حکایت‌های شرفیابی خدمت امام زمان (عج) را در کتاب خویش با ذکر سند معتبر ارائه کرده است.(6) البته نکته‌ی بسیار مهمی که در این زمینه، باید به آن توجه کرد، این است که نباید ادعای هر کسی را که مدعی رؤیت شد، سریعا پذیرفت؛ زیرا اولا: امکان دارد عده‌ای بخواهند از این مسأله سوء استفاده کنند و چه بسا اصل این توقیع شریف از جانب امام زمان (عج)، برای جلوگیری از این سوء استفاده‌ها صادر شده باشد؛ ثانیا: در بسیاری از موارد ممکن است شخصی نه خود امام زمان (عج)، بلکه یکی از اعوان و انصار ایشان را ملاقات کرده باشد؛ اما چون آن ملاقات غیر منتظره بوده و از آن شخص کراماتی مشاهده کرده، پنداشته که این حتما خود امام زمان (عج) بوده است. پی نوشتها: 1. علامه طبرسی، الاحتجاج، ج 2، ص 297، نجف: 1386 ق به نقل از آیت الله سید حسن شیرازی، کلمة الامام المهدی، ترجمه حسن تاجری، ص 284 2. پاسخ به ده پرسش، صص 64 - 65: با اندکی تصرف در عبارت 3. به نقل از منتخب الأثر، ص 51 به نقل از: کلمة الامام الهدی، صص 188 - 201 4. همان، ص 511 5. ، ج 2، صص 318 - 325 )نجف: 1386 6. رک: منتخب الأثر، صص 412 - 420
ظاهرا آنچه باعث طرح این سؤال شده، توقیعی است که از جانب امام زمان (عج) خطاب به علی بن محمد سمری (ره)، آخرین نایب از نواب اربعهی عصر غیبت صغری، صادر شده و متن آن چنین است:
(بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی بن محمد سمری! أعظم الله أجر اخوانک فیک، فانک میت ما بینک و بین ستة ایام، فاجمع أمرک و لا توص الی احد فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبة التامة، فلا ظهور الا بعد اذن الله - تعالی ذکره -، و ذلک بعد طول الأمد و قسوة القلوب و امتلاء الأرض جورا) و سیأتی الی شیعتی من یدعی المشاهدة قبل خروج السفیانی و الصیحة، و هو کذاب مفتر، و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم؛(1)
به نام خداوند بخشندهی مهربان
ای علی بن محمد سمری! خداوند پاداش برادرانت را در [صبر بر مرگ] تو زیاد گرداند. تو تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت، پس کارهایت را جمع و منظم کن و به هیچ کس وصیت منما که بعد از تو جانشین تو شود که غیبت تامه واقع شده است و دیگر جز تا زمانی که خداوند متعال اذن دهد، ظهوری نخواهد بود. این، بعد از مدتی طولانی و تیره و سخت شدن دلها و پر شدن زمین از ظلم و جور خواهد بود. به زودی به نزد شیعیان ما کسانی خواهند آمد که ادعای دیدار و مشاهده میکنند؛ بدانید که هر کس پیش از خروج سفیانی و [شنیده شدن] صیحهی آسمانی ادعای مشاهده کند، دروغگو و تهمت زننده است؛ و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم)
اما همان طور که آیت الله صافی گلپایگانی متذکر شده است، باید گفت: (این توقیع، اعلام پایان یافتن غیبت صغری و شروع غیبت کبری است؛ به ویژه با توجه به تأکیدی که در آن هست که: جناب علی بن محمد سمری (ره)، احدی را به عنوان نایب خود معرفی نکند! نشان میدهد که هدف اصلی آن، اعلام صریح بطلان ادعای افرادی است که در غیبت کبری، ادعای نیابت و سفارت خاصه و وساطت بین امام و مردم میکنند.)
بنابراین، چنان که بعضی بزرگان هم فرمودهاند، ممکن است مراد از (مدعی مشاهده) - که کذاب و مفتری خوانده شده - کسانی باشند که ادعای نیابت کنند و بخواهند با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطهی بین امام و مردم معرفی کنند. همچنین ممکن است مراد از توقیع مذکور، نفی ادعای اختیاری بودن مشاهده و ارتباط باشد؛ یعنی اگر کسی مشاهده و ارتباط را به اختیار خود ادعا کند، به این صورت که )هر وقت بخواهد، خدمت امام زمان (عج) شرفیاب میشود و یا ارتباط پیدا میکند، کذاب و مفتری است. این ادعا در غیبت کبری از هیچ کس پذیرفته نیست؛ حال یا این که کسی که این سمت را به راستی داشته باشد، پیدا نخواهد شد، یا اگر کسی هم آن را دارا باشد، از دیگران مکتوم میدارد و به کسی اظهار و افشا نمیکند.(2) باید بیفزاییم که دلایل متعددی نیز بر تأیید این نحوه تلقی از توقیع مذکور وجود دارد:
- اولا: در احادیث متعددی، به ویژه از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که ایشان یکی از سعادتهای انسانهای عصر غیبت را توفیق ادراک حضرت مهدی (عج) دانستهاند؛ مثلا در کتاب (کمال الدین و تمام النعمة) از ایشان روایت شده است که: (طوبی لمن أدرک قائم اهل بیتی و هو یأتم به فی غیبته قبل قیامه؛ (3) خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا در حالی درک کند که او را در زمان غیبتش و پیش از قیامش، امام خود قرار داده است.)
یا (طوبی لمن أدرک قائم اهل بیتی و هو مقتد به قبل قیامه یأتم به و بأئمة المهدی من قبله؛ (4) خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا در حالی درک کند که قبل از قیامش به او اقتدا کرده و او و امامان هدایت یافته پیش از او را امام خود قرار داده است.)
- ثانیا: در طول تاریخ غیبت کبری، اشخاص جلیل القدر و مورد وثوقی که در عدالتشان نمیتوان تردید کرد، از ارتباط یا شرفیابی خود به خدمت حضرت ولی عصر (عج) خبر دادهاند و گفتههای ایشان به طور تقریبا متواتر در کتب معتبری نقل شده است که شاید از همه مهمتر و غیر قابل خدشهتر، یکی توقیعاتی باشد که از جانب امام زمان (عج) برای مرحوم شیخ مفید صادر شده است. این توقیعات در الاحتجاج طبرسی(5) آمده است.
دیگری، شرفیابی افراد بسیار عالم و متقی همچون مقدس اردبیلی، علامه حلی و سید بحرالعلوم است که کسی در صداقت و عدالت آنها کمترین تردیدی به خود راه نداده است. آیت الله صافی گلپایگانی، دوازده حکایت از معتبرترین حکایتهای شرفیابی خدمت امام زمان (عج) را در کتاب خویش با ذکر سند معتبر ارائه کرده است.(6)
البته نکتهی بسیار مهمی که در این زمینه، باید به آن توجه کرد، این است که نباید ادعای هر کسی را که مدعی رؤیت شد، سریعا پذیرفت؛ زیرا اولا: امکان دارد عدهای بخواهند از این مسأله سوء استفاده کنند و چه بسا اصل این توقیع شریف از جانب امام زمان (عج)، برای جلوگیری از این سوء استفادهها صادر شده باشد؛ ثانیا: در بسیاری از موارد ممکن است شخصی نه خود امام زمان (عج)، بلکه یکی از اعوان و انصار ایشان را ملاقات کرده باشد؛ اما چون آن ملاقات غیر منتظره بوده و از آن شخص کراماتی مشاهده کرده، پنداشته که این حتما خود امام زمان (عج) بوده است.
پی نوشتها:
1. علامه طبرسی، الاحتجاج، ج 2، ص 297، نجف: 1386 ق به نقل از آیت الله سید حسن شیرازی، کلمة الامام المهدی، ترجمه حسن تاجری، ص 284
2. پاسخ به ده پرسش، صص 64 - 65: با اندکی تصرف در عبارت
3. به نقل از منتخب الأثر، ص 51 به نقل از: کلمة الامام الهدی، صص 188 - 201
4. همان، ص 511
5. ، ج 2، صص 318 - 325 )نجف: 1386
6. رک: منتخب الأثر، صص 412 - 420
- [سایر] آیا دیدار امام زمان (عج) در زمان غیبت کبری امکان دارد؟
- [سایر] آیا امام زمان (عج) فرمودهاند که در غیبت کبری امکان دیدار ایشان وجود ندارد؟
- [سایر] آیا در زمان غیبت کبری، ارتباط با امام زمان (عج) ممکن است؟
- [سایر] آیا دیدار حضرت مهدی علیه السلام بعد از آغاز غیبت کبری امکان دارد؟
- [سایر] آیا در دوران غیبت کبری کسی به دیدار حضرت مهدی (علیه السلام) می رسد ؟
- [سایر] آیا در دوره غیبت کبری میتوان امام زمان (عج) را مشاهده کرد؟
- [سایر] موقع شروع غیبت کبری، حضرت مهدی (عج) مجرد بودند یا متأهل؟
- [سایر] در عصر غیبت کبری، حضرت مهدی (عج) در چه مکانی اقامت دارند؟
- [سایر] درباره امکان دیدار امام زمان (عج) در عصر غیبت توضیح دهید.
- [سایر] چگونه در دوران غیبت، ارتباط با جهان غیب به وسیله امام زمان (عج) ادامه دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز جمعه دو رکعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر می شود و در زمان حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام معصوم (علیه السلام) و نائب خاصّ او واجب عینی است امّا در زمان غیبت کبری واجب تخییری است یعنی میان نماز جمعه و نماز ظهر مخیّر است ولی در زمانی که حکومت عدل اسلامی باشد و نماز جمعه اقامه شود بهتر آن است که نماز جمعه خوانده شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نمازجمعه دو رکعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر می شود و در زمان حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام معصوم(علیه السلام) و نایب خاص او واجب عینی است، اما در زمان غیبت کبری واجب تخییری است، یعنی میان نماز جمعه و نماز ظهر مخیر است، ولی در زمانی که حکومت عدل اسلامی باشد احتیاط آن است که ترک نشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] الف: نمازجمعه دو رکعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر می شود و در زمان حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام معصوم(علیه السلام) و نایب خاصّ او واجب عینی است، امّا در زمان غیبت کبری واجب تخییری است، یعنی میان نماز جمعه و نماز ظهر مخیّر است، ولی در زمانی که حکومت عدل اسلامی باشد احتیاط آن است که ترک نشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.