در این که چگونه (فدک)این آبادی خرم و سرسبز به پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) منتقل شد،معروف چنین است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بعد از آن که از فتح خیبر بازگشت خداوند رعب و وحشت را در قلوب اهل فدک که از یهودیان سرسخت بودند، افکند، آنها کسی را خدمت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرستادند و با او صلح کردند در برابر این که نیمی از (فدک) را به آن حضرت(صلی الله علیه وآله) واگذار کنند، پیامبر(صلی الله علیه وآله) از آنها پذیرفت و این صلح را امضا فرمود.به این ترتیب (فدک)خالصه رسول الله(صلی الله علیه وآله) شد، زیرا طبق صریح قرآن مجید چیزی که به دست مسلمین بدون جنگ بیفتد منحصراً حق پیامبر(صلی الله علیه وآله) است، و به صورت غنائم جنگی تقسیم نمی شود(1) و به این ترتیب پیامبر(صلی الله علیه وآله)(فدک) را در اختیار گرفت و درآمد آن را در مورد واماندگان در راه (ابن السبیل) و مانند آنها مصرف می کرد. این سخن را یاقوت حموی در (معجم البلدان) و ابن منظور اندلسی در (لسان العرب) و عده ای دیگر در کتاب های خود آورده اند.طبری نیز در تاریخ خود و ابن اثیر نیز در کتاب (کامل) به آن اشاره کرده اند.این را نیز بسیاری از مورّخان نوشته اند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) در حیات خود (فدک) را به بانوی اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) بخشید. پی نوشتها: (1) . سوره حشر، آیات6 و7. منبع: کتاب زهرا(علیها السلام) برترین بانوی جهان، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی،ص 107.
در این که چگونه (فدک)این آبادی خرم و سرسبز به پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) منتقل شد،معروف چنین است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بعد از آن که از فتح خیبر بازگشت خداوند رعب و وحشت را در قلوب اهل فدک که از یهودیان سرسخت بودند، افکند، آنها کسی را خدمت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرستادند و با او صلح کردند در برابر این که نیمی از (فدک) را به آن حضرت(صلی الله علیه وآله) واگذار کنند، پیامبر(صلی الله علیه وآله) از آنها پذیرفت و این صلح را امضا فرمود.به این ترتیب (فدک)خالصه رسول الله(صلی الله علیه وآله) شد، زیرا طبق صریح قرآن مجید چیزی که به دست مسلمین بدون جنگ بیفتد منحصراً حق پیامبر(صلی الله علیه وآله) است، و به صورت غنائم جنگی تقسیم نمی شود(1) و به این ترتیب پیامبر(صلی الله علیه وآله)(فدک) را در اختیار گرفت و درآمد آن را در مورد واماندگان در راه (ابن السبیل) و مانند آنها مصرف می کرد.
این سخن را یاقوت حموی در (معجم البلدان) و ابن منظور اندلسی در (لسان العرب) و عده ای دیگر در کتاب های خود آورده اند.طبری نیز در تاریخ خود و ابن اثیر نیز در کتاب (کامل) به آن اشاره کرده اند.این را نیز بسیاری از مورّخان نوشته اند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) در حیات خود (فدک) را به بانوی اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) بخشید.
پی نوشتها:
(1) . سوره حشر، آیات6 و7.
منبع: کتاب زهرا(علیها السلام) برترین بانوی جهان، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی،ص 107.
- [سایر] پیامبر مکرم اسلام(ص) در چه روزی از ماههای قمری باغ فدک را به حضرت زهرا(س) اعطا نمودند؟
- [سایر] آیا پیامبر (ص) از حضرت خدیجه (س) فرزندی غیر حضرت زهرا (س) داشتند؟
- [سایر] دختر پیامبر (ص) فاطمه زهرا (س) چگونه به شهادت رسیدند؟
- [سایر] آیا فدک ارث حضرت زهرا(س) بود؟
- [سایر] در رابطه با حق حضرت فاطمه (س) درباره فدک و مدارک آن سوال داشتم. اینکه چرا پیامبر فدک را به ایشان بخشیدند و این که بعد از حضرت فاطمه (س) متعلق به چه کسی است و آیا ابوبکر می توانست فدک را از ایشان باز پس گیرد؟
- [سایر] آیا نوه دختری پیامبر یعنی فرزندان حضرت زهرا(س) را فرزندان پیامبر(ص) می توان خواند؟
- [سایر] بر فرض این که پیامبر ص فدک را به حضرت زهرا هبه کردهاند، چرا بین فرزندانش تبعیض قائل شدهاند؟
- [سایر] چرا از بین دختران پیامبر گرامی اسلام(ص)، فقط حضرت فاطمه(س)، معصوم بودند؟
- [سایر] لمس کردن نام نبی اکرم(ص)، امامان(ع) و حضرت زهرا(س) بدون وضو چگونه است؟
- [سایر] چرا پیامبر(ص) می فرمود: از فاطمه(س) بوی بهشت را استشمام می کنم؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر شوهر بخواهد صیغة طلاق خُلع را بخواند چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد ، پس از آنکه مِهر خود را به شوهر بخشید بدون فاصله شوهر می گوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ ‹یعنی زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم ، او رها است ›.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).