مکه در سال هشتم هجرت ، تسلیم پیامبر شد. حشمت قریش درهم ریخت سران قبیله ‌های حجاز که تا آن سال در حالت انتظار به ‌سر می ‌بردند، و می ‌خواستند بدانند پایان کار قریش چه خواهد بود، پی در پی مسلمان شدند. اما مسلمانی همه‌ اینان بدان معنی نبود که حقیقت دین را دریافته و به اخلاق اسلامی آراسته گشته ‌اند . قرآن در وصف این جماعت می ‌گوید: (قالت الاعراب آمنا قل لم تومنوا و لکن قولوا أسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبهم).[1] اعراب (بیابان نشین) گفتند ایمان آوردیم، بگو ایمان نیاوردید و لکن بگویید مسلمان شدیم و هنوز ایمان در دلهای شما در نیامده است. بسیاری از شهرنشینان مسلمان شده نیز دست کمی از این بیابان نشینان نداشتند. گروهی از مهتران و مهترزادگان قریش زمانی به اسلام گرویدند که دانستند چاره ‌ای دیگر ندارند، به علاوه دیدند در تازه ‌ای برای برخورداری از دنیا به روی آنان گشوده شده است. این حدیث نبوی که بخاری آن را در مقدمه کتاب خود نهاده است نشان دهنده‌ این حقیقت است: (الاعمال بالنیة و لکن امری ما نوی . فمن کانت هجرته الی الله و رسوله فهجرته الی الله و رسوله ، و من کانت هجرتة لدنیا یصیبها او امراة یتزوجها فهجرته الی ما هاجر الیه). کردارها به نیت‌ها بسته است، پاداش هر کس به نیتی است که کرده، پس کسی که برای خدا و رسول او از خانه‌ به در آید، هجرت او با خدا و رسول حساب شود. و کسی که برای رسیدن به مال دنیا یا برخورداری از وصال زنی هجرت کرد پاداش او همان است. اینان پیش از آنکه مسلمان باشند می ‌خواستند در سازمان تازه مقامی را که جویای آن بودند بدست آورند و هیچ معلوم نیست آنچه بر زبان می ‌آوردند، دل آنان نیز با آن موافق بوده است.[2] پی نوشت:-------------------------- [1] . حجرات،14. [2] . سیدجعفرشهیدی، قیام حسین (علیه السلام)، ص27.
آیا اسلام و ایمان آوردن سران قبایل حجاز،پس ازفتح مکه بخاطراسلام دوستی بودیا اهداف دیگری داشتند؟
مکه در سال هشتم هجرت ، تسلیم پیامبر شد. حشمت قریش درهم ریخت سران قبیله های حجاز که تا آن سال در حالت انتظار به سر می بردند، و می خواستند بدانند پایان کار قریش چه خواهد بود، پی در پی مسلمان شدند. اما مسلمانی همه اینان بدان معنی نبود که حقیقت دین را دریافته و به اخلاق اسلامی آراسته گشته اند . قرآن در وصف این جماعت می گوید: (قالت الاعراب آمنا قل لم تومنوا و لکن قولوا أسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبهم).[1] اعراب (بیابان نشین) گفتند ایمان آوردیم، بگو ایمان نیاوردید و لکن بگویید مسلمان شدیم و هنوز ایمان در دلهای شما در نیامده است.
بسیاری از شهرنشینان مسلمان شده نیز دست کمی از این بیابان نشینان نداشتند. گروهی از مهتران و مهترزادگان قریش زمانی به اسلام گرویدند که دانستند چاره ای دیگر ندارند، به علاوه دیدند در تازه ای برای برخورداری از دنیا به روی آنان گشوده شده است. این حدیث نبوی که بخاری آن را در مقدمه کتاب خود نهاده است نشان دهنده این حقیقت است:
(الاعمال بالنیة و لکن امری ما نوی . فمن کانت هجرته الی الله و رسوله فهجرته الی الله و رسوله ، و من کانت هجرتة لدنیا یصیبها او امراة یتزوجها فهجرته الی ما هاجر الیه). کردارها به نیتها بسته است، پاداش هر کس به نیتی است که کرده، پس کسی که برای خدا و رسول او از خانه به در آید، هجرت او با خدا و رسول حساب شود. و کسی که برای رسیدن به مال دنیا یا برخورداری از وصال زنی هجرت کرد پاداش او همان است.
اینان پیش از آنکه مسلمان باشند می خواستند در سازمان تازه مقامی را که جویای آن بودند بدست آورند و هیچ معلوم نیست آنچه بر زبان می آوردند، دل آنان نیز با آن موافق بوده است.[2]
پی نوشت:--------------------------
[1] . حجرات،14.
[2] . سیدجعفرشهیدی، قیام حسین (علیه السلام)، ص27.
- [سایر] حضرت علی(علیه السلام)در چند سالگی به پیامبر ایمان آورد و آیا اسلام آوردن کودکی ده ساله پذیرفته است؟
- [سایر] آیا پیامبر اسلام (ص) برای تبلیغ اسلام به خارج از حجاز مبلغ فرستادند؟
- [سایر] ایمان به مسأله مهدویت و اهداف آن در ادیان دیگر چگونه است؟
- [سایر] چرا ایمان آوردن برای مردم سخت است؟
- [آیت الله اردبیلی] تشریح مرده مسلمان برای اهداف آموزشی چه حکمی دارد؟
- [سایر] آیا دوستی مسلمان با غیر مسلمان گناه است؟
- [سایر] محبت و دوستی از نظر اسلام چیست؟
- [سایر] ویژگیهای انسان مسلمان مؤمن از دیدگاه قرآن چیست؟ و انسان مسلمان و مؤمن چه تفاوتهایی با انسان مسیحی مؤمن یا یهودی مؤمن دارد؟
- [سایر] چرا مسلمانان قبل از فتح مکه برتری دارند بر مسلمانان بعد از فتح مکه؟
- [سایر] با توجه به این همه تردید که از سوی دشمنان اسلام مطرح می شود اگر جوانی بخواهد از ابتدا اسلام عزیز را بشناسد باید از کجا شروع کند ؟ (مثل ایمان آوردن این همه یهودی و مسیحی به اسلام که اغلب ایمانی محکمتر از مسلمانان دیگر دارند)؟ با این همه ریاکاری و اشتباه که در جامعه دینداران می بینم از عاقبت دینداری خود می ترسم.
- [آیت الله اردبیلی] فرزندان نابالغ کفار، پس از اسلام آوردن پدر یا مادر خود، محکوم به اسلام بوده و به تبعیّت آنان پاک میشوند، ولی قبل از اسلام آوردن پدر یا مادر حکم کافر را دارند؛ مگر این که خود آنها ممیّز و اهل فکر و تشخیص بوده و در این جهت تابع پدر و مادر نباشند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کافر شهادتین نگوید، ولی قلباً به معنی آن ایمان داشته باشد مسلمان است، اما اگر بر زبان جاری کند و یقین باشد که قلباً به آن ایمان ندارد احتیاط واجب آن است که از او اجتناب شود.
- [آیت الله سبحانی] لباسی که بر تن کافر است، و قبلا به وسیله عرق بدن و غیره نجس شده باشد با اسلام آوردن پاک نمی شود.
- [آیت الله سیستانی] مشهور آن است که مؤمن میتواند مال ناصبی را برای خود گرفته وخمسش را بپردازد ، ولی این حکم خالی از اشکال نیست . 7 زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد :
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که میت را غسل می دهد؛ باید مسلمان دوازده امامی و بالغ و عاقل باشد و مسائل غسل را هم بداند. ولی اگر میت مسلمان غیر اثنا عشری را هم مذهب خودش بر طبق مذهبش غسل بدهد؛ تکلیف از مؤمن اثنا عشری ساقط است.
- [آیت الله خوئی] کسی که میت را غسل میدهد، باید مسلمان دوازده امامی و بالغ و عاقل باشد، و مسائل غسل را هم بداند. ولی اگر میت مسلمان غیر اثنی عشری را هم مذهب خودش بر طبق مذهبش غسل بدهد، تکلیف از مؤمن اثنی عشری ساقط است.
- [آیت الله اردبیلی] تمایل فکری و عملی به فاسدان و ستمگران و خود را به شکل آنها در آوردن و حمایت از آنان در انجام گناه و تجاوز به حقوق دیگران و کار کردن و فعالیّت در دستگاه دولتهای کافر یا ظالم، اگر موجب حمایت از کفر و ظلم و اعانت به کافر یا ظالم باشد، حرام است، مگر این که در شرایط ویژهای برای پشتیبانی از اسلام و مسلمانان و با اجازه حاکم جامع شرایط باشد.
- [آیت الله اردبیلی] شرایط صحّت اعتکاف عبارتند از: 1 (اسلام)؛ پس اعتکاف از غیر مسلمان صحیح نیست و (ایمان) شرط قبول آن است. 2 (عقل). 3 (قصد قربت)؛ پس اگر نیّت کسی برای غیر خدا باشد، اعتکاف او صحیح نیست. 4 (روزه گرفتن)؛ پس اگر شخصی به هر دلیل نتواند روزه بگیرد، اعتکاف او صحیح نیست. 5 (ماندن سه روز در مسجد)؛ پس اگر کمتر بماند یا قصد کند که کمتر بماند، اعتکاف او صحیح نیست.
- [آیت الله اردبیلی] (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ) یعنی: (آغاز میکنم به نام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم مینماید.) (اَلْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعالَمینَ) یعنی: (ثنا و ستایش مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده همه موجودات است.) (اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ) یعنی: (در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم میکند.) (مالِکِ یَوْمِ الدّینِ) یعنی: (صاحب اختیار روز قیامت است.) (إیّاکَ نَعْبُدُ وَإیّاکَ نَسْتَعینُ) یعنی: (فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو کمک میخواهیم.) (إهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ) یعنی: (ما را به راه راست (دین اسلام) هدایت کن.) (صِراطَ الَّذینَ أنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ) یعنی: (به راه کسانی که به آنان نعمت دادی (راه پیامبران و جانشینان آنان و شهداء و صدیقان).) (غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلاَ الضّالّینَ) یعنی: (نه به راه کسانی که بر آنان غضب کردهای و نه آنانی که گمراهند.)
- [آیت الله علوی گرگانی] انسان میتواند زکاْ را در هشت مورد مصرف کند: اوّل - فقیر و آن کسی است که مخارج سال خود وعیالاتش را ندارد و کسی که صنعت یا ملک یا سرمایهای دارد که میتواند مخارج سال خود را بگذراند فقیر نیست; دوم - مسکین و آن کسی است که از فقیر سختتر میگذراند; سوم - کسی که از طرف امام7 یا نایب امام مأمور است زکاْ را جمع ونگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند و آن را به امام یا نایب امام یا فقیر برساند; چهارم - کفاری که اگر زکاْ به آنان بدهند به دین اسلام مایل میشوند یا در جنگ به مسلمانان کمک میکنند و به مسلمانانی که ایمان آنان ضعیف است زکاْ داده میشود که سبب تقویت ایمان آنان گردد; پنجم - دادن زکاْ به بندههایی که مکاتب هستند ونمیتوانند مال کتابت خود را ادا بنمایند; ششم بدهکاری که قرض او را فراگرفته ونمیتواند قرض خود را بدهد بشرط آن که قرض صرف در معصیت نشده باشد; هفتم - سبیل ا& یعنی کارهائی که منفعت عمومی دینی دارد، مثل ساختن مسجد ومدرسهای که علوم دینیّه در آن خوانده میشود وساختن پلها واصلاح ذات البین واعانت بر طاعات وظاهراً جائز است دادن این سهم از زکات را در هر طاعتی که انسان بدون آن متمکّن از آوردنش نمیباشد یا متمکّن است ولی بدون آن اقدام به آوردن آن طاعت نمیکند; هشتم - ابنالسبیل یعنی مسافری که در سفر درمانده شده واحکام اینها در مسائل آینده گفته خواهدشد.