دلایل زیر بیان گر این واقعیت است که هر انسانی در پی شناخت الگو و پیروی از آن است: 1. الگو خواهی امری آمیخته با سرشت بشر انسان ذاتا کمال جو و برتری خواه است و الگوهای انتخاب شده توسط او هموار کننده این برتری خواهی است. الگوپذیری انسان تا به جایی است که بدون الگو نمیتواند به سعادت رهنمون گردد. این نیاز سرشتی بشر باعث شده تا خداوند مانند دیگر نیازهای او در پی برطرف کردن آن بر آید و پیامبر را به عنوان برترین الگوی بشری معرفی نماید. 2. الگوها تامین کننده خلاء های وجودی بشر انسان در زندگی خود موجودی است آسیب پذیر و به حتم به دنبال راه کارهایی برای بازدارندگی از این آسیب میباشد. راه های گوناگونی برای جلوگیری از آسیب دیدگی وجود دارد; مانند این که انسان هر راهی را خود تجربه کند, تا به پاسخ دلخواه خود برسد. این شیوه ممکن است در پاره ای امور نتیجه بخش باشد, ولی با پذیرش زیانهای احتمالی فراوان, ولی درباره امور اخلاقی و رفتاری, بی گمان, راه کار مناسبی نخواهد بود. راه دیگر اعتماد به دیگران و استفاده از تجربه های آنان است. حال باید دید به چه کسی می توان اعتماد کرد؟ بدون شک کسی که خود دارای عیب ها و کاستی های بی شماری است, نمی تواند در خور اعتماد برای دیگران باشد. بنابراین, باید به کسی اعتماد کرد که بتواند این خلاء های وجودی را پر کند. الگوها این نقش را بر عهده دارند, یعنی پر کننده جاهای خالی در زندگی بشری هستند. 3. الگو، آرامش دهنده بشر کسی که بخواهد در عرصه های گوناگون زندگی پیروزمند باشد, راه های گوناگونی فرا روی خود دارد, ولی بهترین و آسوده ترین راه آن است که از کسانی پیروی کند که در این زمینه اندوخته های خوبی داشته اند و به اصطلاح بی پیر به خرابات مرو، هر چند سکندر زمانی! 4. الگوی خوب بازدارنده الگوهای بد در نگاه انسان ها الگوها کسانی اند که برجستگی ها، برتریهایی و شایستگیهایی دارند که آنان را از دیگران متمایز میسازد. چنانچه این برجستگیها، برتری ها یا شایستگی ها به گونهای باشند که مقبول عقل سلیم عموم مردم باشد, یا به عبارتی دیگر از زاویه های گوناگون پسندیده و خوب باشد، انسان ها را از کشیده شدن به سوی الگوهای ناپسند باز خواهد داشت. سیره پیامبر خدا و معصومین الگوهای خوب بشری سیره به آن دسته از رفتارهای معصوم می گویند که قابلیت تعمیم، تقلید و پیروی داشته باشد. به عبارتی دیگر، برخی رفتارهای معصوم به قدری جزئی و خاص و در شرایط ویژه است که به خوبی می توان دریافت که در شرایطی خاص صادر شده و تنها در صورتی قابل پیروی است که همان شرایط خاص و گاه استثنایی پدید آید و ما نیز در این عصر بتوانیم آن شرایط را کشف کنیم. اما موارد بسیاری نیز هست که رفتاری از معصوم به عنوان اصل و معیاری کلی به کرات دیده شده است. این گونه رفتارها زمان بردار نیستند و مرور زمان، لزوم عمل به آنها را ابطال نمی کند.[1] درک و شناخت رفتارهایی از نوع دوم و نوع اول با قراینی همراه است. مثلا گاه خود معصوم تصریح می کند که من این گونه عمل کردم تا پس از من به عنوان یک سنت باقی بماند و گاه نیز با تکرار یک رفتار از سوی معصوم، به قابلیت تعمیم در آن رفتار پی می بریم. برخی مواقع نیز رفتار معصوم را منطبق بر احکام قطعی عقل، آیاتقرآن یا سخنان و توصیههای معصوم می یابیم و در نتیجه به تعمیم پذیری آن ها در زمان های مختلف حکم می کنیم. علاوه بر این، از آن جا که پیامبر خدا و دیگر معصومین راهنمای همه بشر هستند، حجیت سنت قولی و رفتاری آنان به زمان خاصی اختصاص نخواهد داشت. از سویی دیگر چون اصول معیارهای اخلاقی دارای ثبات بوده و با تغییر شرایط و جوامع و نسل ها و زمان ها متغیر نمیشود و نسبیت بر آنها حاکم نیست، اصول کلی بر گرفته از سیره، از ثبات در حجیت برخوردار است. پی نوشت: [1] . جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر در این باره ر.ک: جباری، سیره اخلاقی پیامبر اعظم، قم، معارف، 1392ش. منبع:سایت انوار طاها
چرا من عاشق حضرت محمد(ص) هستم و چرا در زندگی به الگو نیاز داریم؟ نقش الگودهی پیامبر خدا را بیان کنید؟
دلایل زیر بیان گر این واقعیت است که هر انسانی در پی شناخت الگو و پیروی از آن است:
1. الگو خواهی امری آمیخته با سرشت بشر
انسان ذاتا کمال جو و برتری خواه است و الگوهای انتخاب شده توسط او هموار کننده این برتری خواهی است. الگوپذیری انسان تا به جایی است که بدون الگو نمیتواند به سعادت رهنمون گردد. این نیاز سرشتی بشر باعث شده تا خداوند مانند دیگر نیازهای او در پی برطرف کردن آن بر آید و پیامبر را به عنوان برترین الگوی بشری معرفی نماید.
2. الگوها تامین کننده خلاء های وجودی بشر
انسان در زندگی خود موجودی است آسیب پذیر و به حتم به دنبال راه کارهایی برای بازدارندگی از این آسیب میباشد. راه های گوناگونی برای جلوگیری از آسیب دیدگی وجود دارد; مانند این که انسان هر راهی را خود تجربه کند, تا به پاسخ دلخواه خود برسد. این شیوه ممکن است در پاره ای امور نتیجه بخش باشد, ولی با پذیرش زیانهای احتمالی فراوان, ولی درباره امور اخلاقی و رفتاری, بی گمان, راه کار مناسبی نخواهد بود.
راه دیگر اعتماد به دیگران و استفاده از تجربه های آنان است. حال باید دید به چه کسی می توان اعتماد کرد؟ بدون شک کسی که خود دارای عیب ها و کاستی های بی شماری است, نمی تواند در خور اعتماد برای دیگران باشد. بنابراین, باید به کسی اعتماد کرد که بتواند این خلاء های وجودی را پر کند. الگوها این نقش را بر عهده دارند, یعنی پر کننده جاهای خالی در زندگی بشری هستند.
3. الگو، آرامش دهنده بشر
کسی که بخواهد در عرصه های گوناگون زندگی پیروزمند باشد, راه های گوناگونی فرا روی خود دارد, ولی بهترین و آسوده ترین راه آن است که از کسانی پیروی کند که در این زمینه اندوخته های خوبی داشته اند و به اصطلاح بی پیر به خرابات مرو، هر چند سکندر زمانی!
4. الگوی خوب بازدارنده الگوهای بد
در نگاه انسان ها الگوها کسانی اند که برجستگی ها، برتریهایی و شایستگیهایی دارند که آنان را از دیگران متمایز میسازد. چنانچه این برجستگیها، برتری ها یا شایستگی ها به گونهای باشند که مقبول عقل سلیم عموم مردم باشد, یا به عبارتی دیگر از زاویه های گوناگون پسندیده و خوب باشد، انسان ها را از کشیده شدن به سوی الگوهای ناپسند باز خواهد داشت.
سیره پیامبر خدا و معصومین الگوهای خوب بشری
سیره به آن دسته از رفتارهای معصوم می گویند که قابلیت تعمیم، تقلید و پیروی داشته باشد. به عبارتی دیگر، برخی رفتارهای معصوم به قدری جزئی و خاص و در شرایط ویژه است که به خوبی می توان دریافت که در شرایطی خاص صادر شده و تنها در صورتی قابل پیروی است که همان شرایط خاص و گاه استثنایی پدید آید و ما نیز در این عصر بتوانیم آن شرایط را کشف کنیم. اما موارد بسیاری نیز هست که رفتاری از معصوم به عنوان اصل و معیاری کلی به کرات دیده شده است. این گونه رفتارها زمان بردار نیستند و مرور زمان، لزوم عمل به آنها را ابطال نمی کند.[1] درک و شناخت رفتارهایی از نوع دوم و نوع اول با قراینی همراه است. مثلا گاه خود معصوم تصریح می کند که من این گونه عمل کردم تا پس از من به عنوان یک سنت باقی بماند و گاه نیز با تکرار یک رفتار از سوی معصوم، به قابلیت تعمیم در آن رفتار پی می بریم. برخی مواقع نیز رفتار معصوم را منطبق بر احکام قطعی عقل، آیاتقرآن یا سخنان و توصیههای معصوم می یابیم و در نتیجه به تعمیم پذیری آن ها در زمان های مختلف حکم می کنیم.
علاوه بر این، از آن جا که پیامبر خدا و دیگر معصومین راهنمای همه بشر هستند، حجیت سنت قولی و رفتاری آنان به زمان خاصی اختصاص نخواهد داشت. از سویی دیگر چون اصول معیارهای اخلاقی دارای ثبات بوده و با تغییر شرایط و جوامع و نسل ها و زمان ها متغیر نمیشود و نسبیت بر آنها حاکم نیست، اصول کلی بر گرفته از سیره، از ثبات در حجیت برخوردار است.
پی نوشت:
[1] . جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر در این باره ر.ک: جباری، سیره اخلاقی پیامبر اعظم، قم، معارف، 1392ش.
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] برکات رسالت پیامبراکرم(ص) در جامعه بشری چیست؟
- [سایر] پیامبراکرم(ص) ، قبل از نبوت، چه دینی داشت؟
- [سایر] از زمان حضرت عیسی(ع) تا حضرت محمد(ص)، پیامبر نیامد پس زمین از حجت خدا خالی بوده است؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] سلام؛ امیرالمومنین(ع) فرمودهاند: (اِنَّهُ لَا یُقَاسُ بِنَا آلَ مُحَمَّدٍ مِنْ هَذِهِ الْاُمَّهِ اَحَدٌ)؛ هیچکسی با خاندان رسول خدا(ص) قابل قیاس نیست... پس چرا گفته میشود اهل بیت(ع) باید برای ما الگو باشند؟!
- [سایر] آیا پیامبران پیشین چون حضرت مسیح(ع) از نبوت پیامبر اسلام(ص) آگاه بودند؟
- [سایر] آیا غیر از پیامبر خاتم(ص) پیامبر دیگری از نسل حضرت اسماعیل(ع) وجود داشت؟
- [سایر] چرا با وجود اینکه خداوند در قرآن بارها سفارش نموده است که پیامبر اسلام(ص) به اسم صدا زده نشود ما در سخنان و نوشتار از محمد به جای پیامبر استفاده میکنیم؟ آیا این سرپیچی نیست؟
- [سایر] بهترین جملهای که محمد رسول الله(ص) به انسان فرمود، چیست؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.