چرا من عاشق حضرت محمد(ص) هستم و چرا در زندگی به الگو نیاز داریم؟ نقش الگودهی پیامبر خدا را بیان کنید؟
دلایل زیر بیان گر این واقعیت است که هر انسانی در پی شناخت الگو و پیروی از آن است: 1. الگو خواهی امری آمیخته با سرشت بشر انسان ذاتا کمال جو و برتری خواه است و الگوهای انتخاب شده توسط او هموار کننده این برتری خواهی است. الگوپذیری انسان تا به جایی است که بدون الگو نمی‌تواند به سعادت رهنمون گردد. این نیاز سرشتی بشر باعث شده تا خداوند مانند دیگر نیازهای او در پی برطرف کردن آن بر آید و پیامبر را به عنوان برترین الگوی بشری معرفی نماید. 2. الگوها تامین کننده خلاء های وجودی بشر انسان در زندگی خود موجودی است آسیب پذیر و به حتم به دنبال راه کارهایی برای بازدارندگی از این آسیب می‌باشد. راه های گوناگونی برای جلوگیری از آسیب دیدگی وجود دارد; مانند این که انسان هر راهی را خود تجربه کند, تا به پاسخ دلخواه خود برسد. این شیوه ممکن است در پاره ای امور نتیجه بخش باشد, ولی با پذیرش زیانهای احتمالی فراوان, ولی درباره امور اخلاقی و رفتاری, بی گمان, راه کار مناسبی نخواهد بود. راه دیگر اعتماد به دیگران و استفاده از تجربه های آنان است. حال باید دید به چه کسی می توان اعتماد کرد؟ بدون شک کسی که خود دارای عیب ها و کاستی های بی شماری است, نمی تواند در خور اعتماد برای دیگران باشد. بنابراین, باید به کسی اعتماد کرد که بتواند این خلاء های وجودی را پر کند. الگوها این نقش را بر عهده دارند, یعنی پر کننده جاهای خالی در زندگی بشری هستند. 3. الگو، آرامش دهنده بشر کسی که بخواهد در عرصه های گوناگون زندگی پیروزمند باشد, راه های گوناگونی فرا روی خود دارد, ولی بهترین و آسوده ترین راه آن است که از کسانی پیروی کند که در این زمینه اندوخته های خوبی داشته اند و به اصطلاح بی پیر به خرابات مرو، هر چند سکندر زمانی! 4. الگوی خوب بازدارنده الگوهای بد در نگاه انسان ها الگوها کسانی اند که برجستگی ها، برتریهایی و شایستگی‌هایی دارند که آنان را از دیگران متمایز می‌سازد. چنانچه این برجستگی‌ها، برتری ها یا شایستگی ها به گونه‌ای باشند که مقبول عقل سلیم عموم مردم باشد, یا به عبارتی دیگر از زاویه های گوناگون پسندیده و خوب باشد، انسان‌ ها را از کشیده شدن به سوی الگوهای ناپسند باز خواهد داشت. سیره پیامبر خدا و معصومین الگوهای خوب بشری سیره به آن دسته از رفتارهای معصوم می ‌گویند که قابلیت تعمیم، تقلید و پیروی داشته باشد. به عبارتی دیگر، برخی رفتارهای معصوم به قدری جزئی و خاص و در شرایط ویژه است که به خوبی می توان دریافت که در شرایطی خاص صادر شده و تنها در صورتی قابل پیروی است که همان شرایط خاص و گاه استثنایی پدید آید و ما نیز در این عصر بتوانیم آن شرایط را کشف کنیم. اما موارد بسیاری نیز هست که رفتاری از معصوم به عنوان اصل و معیاری کلی به کرات دیده شده است. این گونه رفتارها زمان بردار نیستند و مرور زمان، لزوم عمل به آن‌ها را ابطال نمی کند.[1] درک و شناخت رفتارهایی از نوع دوم و نوع اول با قراینی همراه است. مثلا گاه خود معصوم تصریح می کند که من این گونه عمل کردم تا پس از من به عنوان یک سنت باقی بماند و گاه نیز با تکرار یک رفتار از سوی معصوم، به قابلیت تعمیم در آن رفتار پی می‌ بریم. برخی مواقع نیز رفتار معصوم را منطبق بر احکام قطعی عقل، آیاتقرآن یا سخنان و توصیه‌های معصوم می‌ یابیم و در نتیجه به تعمیم پذیری آن ها در زمان های مختلف حکم می کنیم. علاوه بر این، از آن جا که پیامبر خدا و دیگر معصومین راهنمای همه بشر هستند، حجیت سنت قولی و رفتاری آنان به زمان خاصی اختصاص نخواهد داشت. از سویی دیگر چون اصول معیارهای اخلاقی دارای ثبات بوده و با تغییر شرایط و جوامع و نسل ها و زمان ها متغیر نمی‌شود و نسبیت بر آن‌ها حاکم نیست، اصول کلی بر گرفته از سیره، از ثبات در حجیت برخوردار است. پی نوشت: [1] . جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر در این باره ر.ک: جباری، سیره اخلاقی پیامبر اعظم، قم، معارف، 1392ش. منبع:سایت انوار طاها
عنوان سوال:

چرا من عاشق حضرت محمد(ص) هستم و چرا در زندگی به الگو نیاز داریم؟ نقش الگودهی پیامبر خدا را بیان کنید؟


پاسخ:

دلایل زیر بیان گر این واقعیت است که هر انسانی در پی شناخت الگو و پیروی از آن است:
1. الگو خواهی امری آمیخته با سرشت بشر
انسان ذاتا کمال جو و برتری خواه است و الگوهای انتخاب شده توسط او هموار کننده این برتری خواهی است. الگوپذیری انسان تا به جایی است که بدون الگو نمی‌تواند به سعادت رهنمون گردد. این نیاز سرشتی بشر باعث شده تا خداوند مانند دیگر نیازهای او در پی برطرف کردن آن بر آید و پیامبر را به عنوان برترین الگوی بشری معرفی نماید.
2. الگوها تامین کننده خلاء های وجودی بشر
انسان در زندگی خود موجودی است آسیب پذیر و به حتم به دنبال راه کارهایی برای بازدارندگی از این آسیب می‌باشد. راه های گوناگونی برای جلوگیری از آسیب دیدگی وجود دارد; مانند این که انسان هر راهی را خود تجربه کند, تا به پاسخ دلخواه خود برسد. این شیوه ممکن است در پاره ای امور نتیجه بخش باشد, ولی با پذیرش زیانهای احتمالی فراوان, ولی درباره امور اخلاقی و رفتاری, بی گمان, راه کار مناسبی نخواهد بود.
راه دیگر اعتماد به دیگران و استفاده از تجربه های آنان است. حال باید دید به چه کسی می توان اعتماد کرد؟ بدون شک کسی که خود دارای عیب ها و کاستی های بی شماری است, نمی تواند در خور اعتماد برای دیگران باشد. بنابراین, باید به کسی اعتماد کرد که بتواند این خلاء های وجودی را پر کند. الگوها این نقش را بر عهده دارند, یعنی پر کننده جاهای خالی در زندگی بشری هستند.
3. الگو، آرامش دهنده بشر
کسی که بخواهد در عرصه های گوناگون زندگی پیروزمند باشد, راه های گوناگونی فرا روی خود دارد, ولی بهترین و آسوده ترین راه آن است که از کسانی پیروی کند که در این زمینه اندوخته های خوبی داشته اند و به اصطلاح بی پیر به خرابات مرو، هر چند سکندر زمانی!
4. الگوی خوب بازدارنده الگوهای بد
در نگاه انسان ها الگوها کسانی اند که برجستگی ها، برتریهایی و شایستگی‌هایی دارند که آنان را از دیگران متمایز می‌سازد. چنانچه این برجستگی‌ها، برتری ها یا شایستگی ها به گونه‌ای باشند که مقبول عقل سلیم عموم مردم باشد, یا به عبارتی دیگر از زاویه های گوناگون پسندیده و خوب باشد، انسان‌ ها را از کشیده شدن به سوی الگوهای ناپسند باز خواهد داشت.
سیره پیامبر خدا و معصومین الگوهای خوب بشری
سیره به آن دسته از رفتارهای معصوم می ‌گویند که قابلیت تعمیم، تقلید و پیروی داشته باشد. به عبارتی دیگر، برخی رفتارهای معصوم به قدری جزئی و خاص و در شرایط ویژه است که به خوبی می توان دریافت که در شرایطی خاص صادر شده و تنها در صورتی قابل پیروی است که همان شرایط خاص و گاه استثنایی پدید آید و ما نیز در این عصر بتوانیم آن شرایط را کشف کنیم. اما موارد بسیاری نیز هست که رفتاری از معصوم به عنوان اصل و معیاری کلی به کرات دیده شده است. این گونه رفتارها زمان بردار نیستند و مرور زمان، لزوم عمل به آن‌ها را ابطال نمی کند.[1] درک و شناخت رفتارهایی از نوع دوم و نوع اول با قراینی همراه است. مثلا گاه خود معصوم تصریح می کند که من این گونه عمل کردم تا پس از من به عنوان یک سنت باقی بماند و گاه نیز با تکرار یک رفتار از سوی معصوم، به قابلیت تعمیم در آن رفتار پی می‌ بریم. برخی مواقع نیز رفتار معصوم را منطبق بر احکام قطعی عقل، آیاتقرآن یا سخنان و توصیه‌های معصوم می‌ یابیم و در نتیجه به تعمیم پذیری آن ها در زمان های مختلف حکم می کنیم.
علاوه بر این، از آن جا که پیامبر خدا و دیگر معصومین راهنمای همه بشر هستند، حجیت سنت قولی و رفتاری آنان به زمان خاصی اختصاص نخواهد داشت. از سویی دیگر چون اصول معیارهای اخلاقی دارای ثبات بوده و با تغییر شرایط و جوامع و نسل ها و زمان ها متغیر نمی‌شود و نسبیت بر آن‌ها حاکم نیست، اصول کلی بر گرفته از سیره، از ثبات در حجیت برخوردار است.

پی نوشت:
[1] . جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر در این باره ر.ک: جباری، سیره اخلاقی پیامبر اعظم، قم، معارف، 1392ش.
منبع:سایت انوار طاها





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین