(ولیّ) در کتب لغت عرب همانند مفردات القرآن و لسان العرب و ...، معانی متعددی آورده شده است. که میتوان از آن جمله داماد، همقَسَم، دوست، سرپرست، یاور و ... را ذکر نمود. بسیاری از این معانی گفته شده در توضیح کلمه (ولیّ( نه تنها در این آیه بلکه در آیات دیگر قرآن کریم (که در آنها نیز، کلمه ولیّ بکار رفته است) مفهوم درستی را نمیرساند. مفسرین و صاحبنظران اسلامی درباره معنای ولیّ در این آیه فقط یکی از سه معنی 1- دوست 2- یاور و ناصر3- سرپرست و صاحب اختیار را برگزیدهاند. با در نظر گرفتن این دو معنی (دوست یا یاور) آیه اینگونه معنا میشود: (تنها دوست یا ناصر شما، خدا و رسولش و آن کسانی هستند که ایمان آوردند. کسانیکه در حال رکوع نماز زکات میدهند.) گفتیم (انّما) برای حصر نمودن بکار میرود. پس با توجه به انّما و معنای دوست یا ناصر نتیجه میگیریم که فقط دوست و یاور ما، خدا و رسولش و آنهایی که در حال رکوع نماز زکات میدهند، میباشند. با توجه به این معنی ما دیگر نباید هیچ دوست و یاوری داشته باشیم. و نمیتوانیم کس دیگری را (که مثلاً زکات در حال رکوع نداده است) دوست یا ناصر خطاب کنیم. این دو معنی با آیات دیگر قرآن در تناقض میباشند همانند: (و إن استنصروکم فی الدّین فعلیکم النصر) (سوره انفال، آیه 72) ( اگر در دین از شما یاری خواستند پس بر شما است یاری کردن. ) این آیه معلوم مینماید یاری رساندن و نصرت دادن به دیگران فقط مختص افرادی خاص نیست و میگوید هر آنکس، از شما در دینش یاری خواست به او یاری نمایید. ( تعاونوا علی البرّ و التقوی ) (سوره مائده، آیه 2) ( کمک کنید همدیگر را بر نیکو کاری و پرهیزکاری. ) در این آیه هم کمک کردن به یکدیگر بر اساس نیکی و تقوا خواسته شده است و اختصاص به افراد خاص ندارد. (انّما المؤمنون إخوة) (سوره حجرات، آیه 10)( جز این نیست که مؤمنان برادرند.) خداوند متعال در این آیه مؤمنین را با یکدیگر برادر خوانده است، حال آنکه مشخص است رابطه برادری اسلامی، بالاتر از رابطه دوستی است. (یا بالاتر از به هم یاری رساندن میباشد.) پس چگونه ممکن است که ما بتوانیم فقط از زکاتدهندگان در حال رکوع دوست انتخاب کرده و از آنها یاری بخواهیم، در حالیکه قرآن همه مؤمنان را برادران یکدیگر معرفی میکند! پس معلوم میشود معنای ولیّ در آیه مورد بحث، نمیتواند دوست یا ناصر باشد. چون معنای دوست و ناصر معنای کلی میباشد و در افرادی خاص منحصر نمیشود. با وجود اینکه خدا ولایت بر مؤمنین را بعد از خودش برای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه السلام) نیز مطرح میکند، ولی به جای بکار بردن کلمه اولیائکم به صورت جمع از ولیّکم که مفرد است استفاده نموده است. از مطرح شدن کلمه ولیّ به صورت مفرد میتوان فهمید که خداوند متعال خواسته است ولایت خویش را در اختیار رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه السلام) نیز قرار دهد بدون آنکه این مقام را از خود سلب کند. که ولایت آنها از همان سنخ ولایت خداوند میباشد. بدین معنی که اگر خداوند گفته بود اولیائکم معلوم بود که صحبت از چند نوع ولایت متفاوت است که افرادی آنرا بر مؤمنین دارند. در حالیکه خدا این گونه نگفته است و یک نوع ولایت را مشخص کرده است. در حقیقت ولایت خداوند و ولایت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه السلام) یک نوع ولایت است با این تفاوت که ولایت خدا، ذاتی و به طور مستقل است. بدین معنی که ولایت خداوند را کسی در اختیارش نگذاشته است. (خدا به این علت که خالق همه چیز است، باید ولیّ و سرپرست و صاحب اختیار همه موجودات باشد.) اما ولایت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه السلام) را خدا به آنها اعطا نموده است و ولایت آنها به ولایت خدا وابسته میباشد. در این آیه خداوند برای آن دسته از مؤمنین که دارای مقام ولایت هستند، نشانی خاصی را بیان نموده است و آنان را کسانی معرفی مینماید که در حال رکوع نماز، زکات میدهند. خدا نشانهای را در زمانی خاص داده است تا مشخص کند بعد از خود و رسولش چه کسی سرپرست مردم میباشد. با توجه به شأن نزول مشاهده میشود که منظور خدا کسی جز علی بن ابیطالب (علیه السلام) نمیباشد. همچنین از این آیه مشخص میشود که یکی از عوامل مورد پسند خداوند، زکات دادن در حال رکوع نماز میباشد. بدین معنی که خداوند متعال بهطور غیر مستقیم به مؤمنین میگوید: با اینکه تمامی شما نمیتوانید سرپرست سایر مؤمنین باشید ولی سعی در انجام این عمل پسندیده داشته باشید و دادن زکات را به علت خواندن نماز به تأخیر نیندازید، که این عمل مورد رضای خداوند میباشد.
معنای ولایت دوستی است بنابراین باید در 55 مائده (آیه ولایت) نیز همین معنا مورد نظر باشد نه امامت و سرپرستی؟
(ولیّ) در کتب لغت عرب همانند مفردات القرآن و لسان العرب و ...، معانی متعددی آورده شده است. که میتوان از آن جمله داماد، همقَسَم، دوست، سرپرست، یاور و ... را ذکر نمود. بسیاری از این معانی گفته شده در توضیح کلمه (ولیّ( نه تنها در این آیه بلکه در آیات دیگر قرآن کریم (که در آنها نیز، کلمه ولیّ بکار رفته است) مفهوم درستی را نمیرساند. مفسرین و صاحبنظران اسلامی درباره معنای ولیّ در این آیه فقط یکی از سه معنی 1- دوست 2- یاور و ناصر3- سرپرست و صاحب اختیار را برگزیدهاند.
با در نظر گرفتن این دو معنی (دوست یا یاور) آیه اینگونه معنا میشود:
(تنها دوست یا ناصر شما، خدا و رسولش و آن کسانی هستند که ایمان آوردند. کسانیکه در حال رکوع نماز زکات میدهند.)
گفتیم (انّما) برای حصر نمودن بکار میرود. پس با توجه به انّما و معنای دوست یا ناصر نتیجه میگیریم که فقط دوست و یاور ما، خدا و رسولش و آنهایی که در حال رکوع نماز زکات میدهند، میباشند. با توجه به این معنی ما دیگر نباید هیچ دوست و یاوری داشته باشیم. و نمیتوانیم کس دیگری را (که مثلاً زکات در حال رکوع نداده است) دوست یا ناصر خطاب کنیم.
این دو معنی با آیات دیگر قرآن در تناقض میباشند همانند:
(و إن استنصروکم فی الدّین فعلیکم النصر) (سوره انفال، آیه 72) ( اگر در دین از شما یاری خواستند پس بر شما است یاری کردن. )
این آیه معلوم مینماید یاری رساندن و نصرت دادن به دیگران فقط مختص افرادی خاص نیست و میگوید هر آنکس، از شما در دینش یاری خواست به او یاری نمایید.
( تعاونوا علی البرّ و التقوی ) (سوره مائده، آیه 2) ( کمک کنید همدیگر را بر نیکو کاری و پرهیزکاری. ) در این آیه هم کمک کردن به یکدیگر بر اساس نیکی و تقوا خواسته شده است و اختصاص به افراد خاص ندارد.
(انّما المؤمنون إخوة) (سوره حجرات، آیه 10)( جز این نیست که مؤمنان برادرند.)
خداوند متعال در این آیه مؤمنین را با یکدیگر برادر خوانده است، حال آنکه مشخص است رابطه برادری اسلامی، بالاتر از رابطه دوستی است. (یا بالاتر از به هم یاری رساندن میباشد.) پس چگونه ممکن است که ما بتوانیم فقط از زکاتدهندگان در حال رکوع دوست انتخاب کرده و از آنها یاری بخواهیم، در حالیکه قرآن همه مؤمنان را برادران یکدیگر معرفی میکند!
پس معلوم میشود معنای ولیّ در آیه مورد بحث، نمیتواند دوست یا ناصر باشد. چون معنای دوست و ناصر معنای کلی میباشد و در افرادی خاص منحصر نمیشود.
با وجود اینکه خدا ولایت بر مؤمنین را بعد از خودش برای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه السلام) نیز مطرح میکند، ولی به جای بکار بردن کلمه اولیائکم به صورت جمع از ولیّکم که مفرد است استفاده نموده است.
از مطرح شدن کلمه ولیّ به صورت مفرد میتوان فهمید که خداوند متعال خواسته است ولایت خویش را در اختیار رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه السلام) نیز قرار دهد بدون آنکه این مقام را از خود سلب کند. که ولایت آنها از همان سنخ ولایت خداوند میباشد. بدین معنی که اگر خداوند گفته بود اولیائکم معلوم بود که صحبت از چند نوع ولایت متفاوت است که افرادی آنرا بر مؤمنین دارند. در حالیکه خدا این گونه نگفته است و یک نوع ولایت را مشخص کرده است. در حقیقت ولایت خداوند و ولایت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه السلام) یک نوع ولایت است با این تفاوت که ولایت خدا، ذاتی و به طور مستقل است. بدین معنی که ولایت خداوند را کسی در اختیارش نگذاشته است. (خدا به این علت که خالق همه چیز است، باید ولیّ و سرپرست و صاحب اختیار همه موجودات باشد.) اما ولایت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه السلام) را خدا به آنها اعطا نموده است و ولایت آنها به ولایت خدا وابسته میباشد.
در این آیه خداوند برای آن دسته از مؤمنین که دارای مقام ولایت هستند، نشانی خاصی را بیان نموده است و آنان را کسانی معرفی مینماید که در حال رکوع نماز، زکات میدهند.
خدا نشانهای را در زمانی خاص داده است تا مشخص کند بعد از خود و رسولش چه کسی سرپرست مردم میباشد. با توجه به شأن نزول مشاهده میشود که منظور خدا کسی جز علی بن ابیطالب (علیه السلام) نمیباشد. همچنین از این آیه مشخص میشود که یکی از عوامل مورد پسند خداوند، زکات دادن در حال رکوع نماز میباشد. بدین معنی که خداوند متعال بهطور غیر مستقیم به مؤمنین میگوید: با اینکه تمامی شما نمیتوانید سرپرست سایر مؤمنین باشید ولی سعی در انجام این عمل پسندیده داشته باشید و دادن زکات را به علت خواندن نماز به تأخیر نیندازید، که این عمل مورد رضای خداوند میباشد.
- [سایر] معنای ولایت دوستی است بنابراین باید در 55 مائده (آیه ولایت) نیز همین معنا مورد نظر باشد نه امامت و سرپرستی؟
- [سایر] معنای ولایت دوستی است بنابر این باید در 55 مائده (آیه ولایت) نیز همین معنا مورد نظر باشد نه امامت و سرپرستی؟
- [سایر] آیا در این که آیه ولایت یا همان آیه 55 سوره مائده درباره حضرت علی(ع) است اتفاق نظری وجود دارد؟
- [سایر] آیا در این که آیه ولایت یا همان آیه 55 سوره مائده درباره حضرت علی(ع) است اتفاق نظری وجود دارد؟
- [سایر] آیه ولایت چیست؟ آیا این آیه در ولایت حضرت علی علیه السلام نازل شده است؟ نظر اهل سنت در این باره چیست؟
- [سایر] آیا در قرآن آیه ای بر ولایت و امامت حضرت علی (علیه السلام) وجود دارد؟
- [سایر] نحوه دلالت آیه ولایت بر امامت امیر مومنان علیه السلام را توضیح دهید.
- [سایر] نحوه دلالت آیه ولایت بر امامت امیر مومنان علیه السلام را توضیح دهید.
- [سایر] آیه 55 سوره نور، چگونه بر ظهور موعود جهانی دلالت دارد؟
- [سایر] آیا بین آیه 95 سوره انبیاء، و آیات 55 و 56 سوره بقره، تضادی وجود ندارد؟
- [آیت الله بهجت] اگر پدر و مادر مفقود شوند، بنابر اظهر حق سرپرستی برای جدّ پدری به جای پدر و جدّه مادری به جای مادر به همان صورتی که در پدر و مادر گفته شد ثابت است، و احتیاط در رعایت رضایت جدّ پدری است، و اگر اینها هم مفقود شوند، حق سرپرستی برای کسی که از نظر ارث به بچه نزدیکتر است؛ یعنی اگر بچه بمیرد از او ارث میبرد، خالی از وجه نیست.
- [آیت الله بهجت] پدر و جد پدری که بر اطفال ولایت دارند در صورتی که یکی از آنها زنده است، میتواند وصیّت کند که سرپرستی اطفالش برای شخص دیگری باشد، و همینطور میتواند وصیّت کند که شخص دوم نیز، بعد از خود شخص سومی را بهعنوان سرپرست اطفال انتخاب کند، ولی این حق برای مادر ثابت نیست، بلکه قَیِّم اطفال ولیّ شرعی آنها است.
- [آیت الله مظاهری] هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلاً بداند امام وضو ندارد، گرچه خود امام ملتفت نباشد، نمیتواند به او اقتدا کند ولی اگر اختلاف فتوا با یکدیگر داشته باشند گرچه از نظر او نماز امام باطل باشد میتواند اقتدا کند.
- [آیت الله اردبیلی] ولایت و سرپرستی (کودک نابالغ) و (دیوانه) و (شخص سفیه) به ترتیب بر عهده افراد زیر میباشد: اوّل: پدر و جدّ پدری؛ ولی مادر و جدّ مادری یا برادر و یا خواهر کودک یا دیوانه و یا سفیه، ولایتی بر او ندارند، مگر آن که حاکم شرع آنها را ولیّ قرار دهد. دوم: با نبودن پدر و جدّ پدری، کسی که از طرف آنان به عنوان (وصی) پس از مرگ عهدهدار سرپرستی آنان شده است. سوم: با نبودن دسته اوّل و دوم، حاکم شرع یا کسی که از طرف او به عنوان (قیّم) منصوب خواهد شد. چهارم: با نبودن حاکم شرع و نماینده او، افراد مؤمن و عادل و خبیر.
- [امام خمینی] نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امام علیه السلام واجب است و بایدبه ماعت خوانده شود، و در زمان ما که امام علیه السلام غایب است مستحب می باشد. و احتیاط واجب آن است که آن را به جماعت نخوانند، ولی به قصد رجاء مانع ندارد. و چنانچه ولی فقیه یا ماذون از طرف او اقامه جماعت نماید،اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] أَشْهَدُ أَنَّ عَلیّاً وَلِیُّ اللَّه) جزء اذان و اقامه نیست؛ البته ولایت امیر المؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام از ارکان ایمان است و اسلام بدون آن ظاهری بیش نیست و قالبی از معنی تهیست و خوب است که پس از (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، به قصد تیمن و تبرّک، شهادت به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیر المؤمنین و سایر معصومین علیهمالسلام به گونهای که عرفاً از اجزاء اذان و اقامه به حساب نیاید؛ ذکر گردد.
- [آیت الله خوئی] مستحب است در رکعت اول پیش از خواندن حمد بگوید:" اعوذ بالله من الشیطان الرجیم" و در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر" بسم الله" را بلند بگوید و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف کند، یعنی آن آیه را به آیه بعد نچسباند، و در حال خواندن حمد و سوره به معنای آیه توجه داشته باشد. اگر نماز را به جماعت میخواند بعد از تمام شدن حمد امام، و اگر فرادا میخواند، بعد از تمام شدن حمد امام، و اگر فرادی میخواند بعد از آنکه حمد خودش تمام شد بگوید:" الحمد لله رب العالمین". بعد از خواندن سوره" قل هو الله احد" یک یا دو یا سه مرتبه" کذلک الله ربی" یا سه مرتبه" کذلک الله ربنا" بگوید، و بعد از خواندن سوره کمی صبر کند بعد تکبیر پیش از رکوع را بگوید یا قنوت را بخواند.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر گنجی پیدا شد که اثر سکه اسلامی دارد , یا معلوم شد که مال مسلمانی هست، حکم میراث (من لا وارث له )؛ یا حکم (لُقَطَه) را دارد و تمام آن مال، در اختیار امام(ع) یا ولیّ فقیه (در عصر غیبت) قرار میگیرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است در رکعت اول پیش از خواندن حمد بگوید اَعوُذُبِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم، و در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر اگر امام جماعت است (بسم الله) را بلند بگوید و در حال فرادی آهسته بگوید و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف کند یعنی آن را به آیه بعد نچسباند و در حال خواندن حمد و سوره به معنای آیه توجه داشته باشد. اگر نماز را به جماعت می خواند بعد از تمام شدن حمد امام و اگر فرادی می خواند بعد از آنکه حمد خودش تمام شد بگوید: اَلْحَمْدُللهِ ربِّ الْعالَمینَ، و بعد از خواندن سوره (قل هوالله احد) یک یا دو یا سه مرتبه (کَذلِکَ اللهُ رَبّی) یا (کَذلِکَ اللهُ رَبُّنا) بگوید و بعد از خواندن سوره کمی صبر کند بعد تکبیر پیش از رکوع را بگوید یا قنوت را بخواند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مأمومی که رکوع رکعت اول امام جمعه را درک کرده به علت کثرت جمعیت یا غیر آن نتواند در سجده ها با امام همراهی کند در این صورت اگر بتواند (پس از قیام امام برای رکعت دوم) سجده ها را خود بجا آورده و قبل از رکوع رکعت بعد یا در حین آن به امام ملحق شود، نمازش صحیح است. و الا باید به حال خود باقی بماند تا امام به سجده های رکعت دوم برسد آنگاه دو سجده را به نیت سجده های رکعت اول نماز خود همراه امام بجا آورد و سپس رکعت دوم را فرادی بخواند و نمازش صحیح است. ولی اگر آنها را به نیت سجده های رکعت دوم و یا به نیت متابعت امام انجام دهد احتیاط واجب آن است که از آن دو سجده صرف نظر کرده و دو سجده دیگر به نیت سجده های رکعت اول بجا آورد و سپس به رکعت دوم بپردازد و پس از اتمام نماز، نماز ظهر را هم بجا آورد.