از نظر اسلام ارزش انسان ها در پیشگاه خداوند متعال به تقوی است. قرآن کریم می فرمایند: (...إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ...).[1] طبق این آیه شریفه هر چه درجه تقوی بالاتر باشد فرد متقی نزد خداوند گرامی تر است و این درجات در میان انبیا و معصومین علیهم السلام نیز وجود دارد. حال تشخیص این که کدام یک از آن ذوات مقدس بر دیگری برتری دارد بسیار مشکل است چرا که مقام معنوی یک انسان فقط برای خدای متعال به صورت کامل معلوم است و ما قادر به فهم و درک آن نیستیم، مگر از معصومین علیهم السلام مطلبی رسیده باشد. امّا در مورد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مقامات و درجات بسیار بالایی ذکر شده است که کمتر کسی این مقام و درجه را دارا می باشد و ایشان برترین بانوان و سیده نساء العالمین می باشند. برای پاسخ به سؤال باید دو موضوع را بررسی کرد اوّل این که ثابت کنیم مقامات حضرت زهرا کمتر از مقام سایر اهل بیت علیهم السلام نبوده است و دوّم این که مقام ایشان را با دیگر امامان بررسی کنیم و جایگاه این بانوی دو عالم را مشخص کنیم. در مورد بحث اوّل که مقام حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به مقامات امامان معصوم علیهم السلام باشد جای ذکر این نکته است که از جمله فضائل امامان که آنها را نسبت به دیگر انسان ها متمایز می کند داشتن مقام عصمت و ولایت می باشد. حال برای این که مقام حضرت زهرا سلام الله علیها ثابت شود و مشخص شود که جایگاه ایشان کمتر از دیگر امامان نبوده است باید عصمت ایشان و ولایت ایشان محرز شود و ما به اختصار به این دو نکته می پردازیم. عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم دارای شواهد قرآنی و هم دارای شواهد روایی می باشد که علمای شیعه و بعضی از علمای عامه پذیرفته اند و البته همه علمای شیعه عصمت ایشان را پذیرفته اند. از جمله شواهد قرآنی آیه تطهیر می باشد (...إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا).[2] یعنی خدا چنین می خواهد که رجس (هر پلیدی) را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را پاک و منزه گرداند. که منظور از اهل بیت رسول اکرم ص حضرت صدیقه، امیر المؤمنین علی ع و حسنین صلوات الله علیهم می باشد که پیامبر اکرم ص بعد از نزول این آیه با حدیث کساء به این نکته اذعان کردند. پس با توجه به این آیه عصمت حضرت فاطمه سلام الله علیها ثابت می شود.[3] امّا شواهد روایی مثل حدیث ثقلین می باشد که متواتر ذکر شده است و از این روایت هم عصمت فهمیده می شود. ولایت حضرت زهرا سلام الله علیها حضرت زهرا سلام الله علیها دارای ولایت کلیه و تکوینی بوده اند که از آیات و روایات توسط علما برداشت شده است. شهید مطهری می فرماید: (آیه تطهیر و حدیث ثقلین ناظر به داشتن ولایت اهل بیت علیهم السلام می باشد).[4] علامه امینی می فرماید: حضرت زهرا سلام الله علیها در مقام ولایت شریک امیر المؤمنین علی و حسنین ع است).[5] علامه سید محمد حسین میر جهان می فرماید: حضرت زهرا سلام الله علیها در ولایت مطلقه با پدر و شوهر و دو فرزندش شرکت دارد و هم چنین با همه ائمه نه گانه دیگر از اولاد خود).[6] پس با توجه به این دو نکته (عصمت و ولایت) فهمیدیم که حضرت زهرا دارای عصمت و ولایت همچون امامان معصوم علیهم السلام می باشد و دو شرط اساسی در برتری اهل بیت در حضرت زهرا هم وجود دارد. حال به بحث برتری حضرت فاطمه زهرا نسبت به دیگر اهل بیت می پردازیم. دلائل برتری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 1. روایتی که امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند: (نحن حجج الله علی الخلق و جدّتنا فاطمه حجة الله علینا) (ما حجت خدا هستیم در بین خلق و فاطمه سلام الله علیها حجت خداست بر ما.[7] و واضح است که حجت بودن حضرت زهرا سلام الله علیها بر اهل بیت علیهم السلام دلالت بر مقام بالای ایشان نسبت به این بزرگواران می باشد. 2. روایتی که امام صادق علیه السلام می فرمایند: اگر حضرت علی علیه السلام نبود که با حضرت زهرا سلام الله علیها ازدواج نماید از زمان آدم تا روز قیامت هیچ گونه کفو و همتایی برای آن حضرت پیدا نمی شد.[8] دلالت روایت بر برتری حضرت فاطمه سلام الله علیها به این صورت است که کفو و همتایی دلالت می کند دو شخص از حیث مقام و برتری نزدیک به یکدیگر هستند و کمالات آنها در رتبه نیز به یکدیگر نزدیک می باشد که عبارت کفو و همتا ذکر شده است والا اگر مقام و رتبه حضرت فاطمه سلام الله علیها کمتر بود وجود این کلمات لغو می شد و نباید کفو و همتایی ذکر می شد. 3. علامه امینی در ذکر برتری حضرت زهرا سلام الله علیها بر 11 اختر تابناک می فرماید: در ذکر نام پنج تن آل عبا پیامبر اکرم آنها را با تقدم و تأخر مشخص و معین می فرمایند گویی می خواهد بیان فرماید که امیر المؤمنین علی ع از زهرا افضل است و مقام زهرا س تالی امیر المؤمنین علی ع است. و اگر چنین نبود شایسته نبود، بلکه شایسته بود که اول نام حضرت زهرا س ذکر شود.[9] علامه امینی(ره)، در کتاب فاطمة الزهرا بیش از پانزده روایت بر برتری حضرت زهرا س به همراه استدلال آورده اند.[10] نتیجه گیری: نتیجه این که حضرت فاطمه زهرا دارای مقامات بالایی که اهل بیت علیهم السلام دارا می باشد هست که مقام عصمت و ولایت می باشد. پس ایشان از حیث رتبه پائین تر نیستند امّا دلایلی ذکر شد که با توجه به این دلایل برتری فاطمه زهرا سلام الله علیها مشخص می شود و نشان از این است که جایگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با دیگر اهل بیت علیهم السلام فرق دارد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 فاطمة الزهراء، علامه امینی. 2 فاطمه بهجة قلب المصطفی، احمد رحمانی همدانی. پاورقی ها: [1]. حجرات / 13. [2]. احزاب / 33. [3]. طباطبایی، سید محمد حسین المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج16، ص43؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج17، ذیل آیه 33 احزاب؛ امینی، ابراهیم، فاطمه الزهرا(س)، ص16. [4]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج3، ص280؛ مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج9، ص61. [5]. فاطمه زهرا؛ همان، ص50. [6]. میرجهانی طباطبایی، سید محمد حسین، خبة العاصمة، تحقیق روح الله عباسی، ص306. [7]. طیب، سید عبدالحسین، تفسیر اطیب البیان، ج13، ص255؛ قزوینی، محمد کاظم، فاطمه من المهد الی اللحد، نشر دارالانصار، ص218؛ سبحانی، حمید، اسرار فاطمیه، ص27، نشر آیت الله اشراق، عوالم العلوم، ج11، ص5 و... . [8]. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج1، ص524، ح10. [9]. فاطمة الزهراء، همان، ص48. [10]. همان، ص50 تا 89.
از نظر اسلام ارزش انسان ها در پیشگاه خداوند متعال به تقوی است. قرآن کریم می فرمایند: (...إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ...).[1]
طبق این آیه شریفه هر چه درجه تقوی بالاتر باشد فرد متقی نزد خداوند گرامی تر است و این درجات در میان انبیا و معصومین علیهم السلام نیز وجود دارد.
حال تشخیص این که کدام یک از آن ذوات مقدس بر دیگری برتری دارد بسیار مشکل است چرا که مقام معنوی یک انسان فقط برای خدای متعال به صورت کامل معلوم است و ما قادر به فهم و درک آن نیستیم، مگر از معصومین علیهم السلام مطلبی رسیده باشد.
امّا در مورد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مقامات و درجات بسیار بالایی ذکر شده است که کمتر کسی این مقام و درجه را دارا می باشد و ایشان برترین بانوان و سیده نساء العالمین می باشند.
برای پاسخ به سؤال باید دو موضوع را بررسی کرد اوّل این که ثابت کنیم مقامات حضرت زهرا کمتر از مقام سایر اهل بیت علیهم السلام نبوده است و دوّم این که مقام ایشان را با دیگر امامان بررسی کنیم و جایگاه این بانوی دو عالم را مشخص کنیم.
در مورد بحث اوّل که مقام حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به مقامات امامان معصوم علیهم السلام باشد جای ذکر این نکته است که از جمله فضائل امامان که آنها را نسبت به دیگر انسان ها متمایز می کند داشتن مقام عصمت و ولایت می باشد. حال برای این که مقام حضرت زهرا سلام الله علیها ثابت شود و مشخص شود که جایگاه ایشان کمتر از دیگر امامان نبوده است باید عصمت ایشان و ولایت ایشان محرز شود و ما به اختصار به این دو نکته می پردازیم.
عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم دارای شواهد قرآنی و هم دارای شواهد روایی می باشد که علمای شیعه و بعضی از علمای عامه پذیرفته اند و البته همه علمای شیعه عصمت ایشان را پذیرفته اند.
از جمله شواهد قرآنی آیه تطهیر می باشد (...إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا).[2]
یعنی خدا چنین می خواهد که رجس (هر پلیدی) را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را پاک و منزه گرداند.
که منظور از اهل بیت رسول اکرم ص حضرت صدیقه، امیر المؤمنین علی ع و حسنین صلوات الله علیهم می باشد که پیامبر اکرم ص بعد از نزول این آیه با حدیث کساء به این نکته اذعان کردند. پس با توجه به این آیه عصمت حضرت فاطمه سلام الله علیها ثابت می شود.[3]
امّا شواهد روایی مثل حدیث ثقلین می باشد که متواتر ذکر شده است و از این روایت هم عصمت فهمیده می شود.
ولایت حضرت زهرا سلام الله علیها
حضرت زهرا سلام الله علیها دارای ولایت کلیه و تکوینی بوده اند که از آیات و روایات توسط علما برداشت شده است.
شهید مطهری می فرماید: (آیه تطهیر و حدیث ثقلین ناظر به داشتن ولایت اهل بیت علیهم السلام می باشد).[4]
علامه امینی می فرماید: حضرت زهرا سلام الله علیها در مقام ولایت شریک امیر المؤمنین علی و حسنین ع است).[5]
علامه سید محمد حسین میر جهان می فرماید: حضرت زهرا سلام الله علیها در ولایت مطلقه با پدر و شوهر و دو فرزندش شرکت دارد و هم چنین با همه ائمه نه گانه دیگر از اولاد خود).[6]
پس با توجه به این دو نکته (عصمت و ولایت) فهمیدیم که حضرت زهرا دارای عصمت و ولایت همچون امامان معصوم علیهم السلام می باشد و دو شرط اساسی در برتری اهل بیت در حضرت زهرا هم وجود دارد. حال به بحث برتری حضرت فاطمه زهرا نسبت به دیگر اهل بیت می پردازیم.
دلائل برتری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
1. روایتی که امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند: (نحن حجج الله علی الخلق و جدّتنا فاطمه حجة الله علینا) (ما حجت خدا هستیم در بین خلق و فاطمه سلام الله علیها حجت خداست بر ما.[7] و واضح است که حجت بودن حضرت زهرا سلام الله علیها بر اهل بیت علیهم السلام دلالت بر مقام بالای ایشان نسبت به این بزرگواران می باشد.
2. روایتی که امام صادق علیه السلام می فرمایند: اگر حضرت علی علیه السلام نبود که با حضرت زهرا سلام الله علیها ازدواج نماید از زمان آدم تا روز قیامت هیچ گونه کفو و همتایی برای آن حضرت پیدا نمی شد.[8]
دلالت روایت بر برتری حضرت فاطمه سلام الله علیها به این صورت است که کفو و همتایی دلالت می کند دو شخص از حیث مقام و برتری نزدیک به یکدیگر هستند و کمالات آنها در رتبه نیز به یکدیگر نزدیک می باشد که عبارت کفو و همتا ذکر شده است والا اگر مقام و رتبه حضرت فاطمه سلام الله علیها کمتر بود وجود این کلمات لغو می شد و نباید کفو و همتایی ذکر می شد.
3. علامه امینی در ذکر برتری حضرت زهرا سلام الله علیها بر 11 اختر تابناک می فرماید: در ذکر نام پنج تن آل عبا پیامبر اکرم آنها را با تقدم و تأخر مشخص و معین می فرمایند گویی می خواهد بیان فرماید که امیر المؤمنین علی ع از زهرا افضل است و مقام زهرا س تالی امیر المؤمنین علی ع است. و اگر چنین نبود شایسته نبود، بلکه شایسته بود که اول نام حضرت زهرا س ذکر شود.[9] علامه امینی(ره)، در کتاب فاطمة الزهرا بیش از پانزده روایت بر برتری حضرت زهرا س به همراه استدلال آورده اند.[10]
نتیجه گیری:
نتیجه این که حضرت فاطمه زهرا دارای مقامات بالایی که اهل بیت علیهم السلام دارا می باشد هست که مقام عصمت و ولایت می باشد. پس ایشان از حیث رتبه پائین تر نیستند امّا دلایلی ذکر شد که با توجه به این دلایل برتری فاطمه زهرا سلام الله علیها مشخص می شود و نشان از این است که جایگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با دیگر اهل بیت علیهم السلام فرق دارد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 فاطمة الزهراء، علامه امینی.
2 فاطمه بهجة قلب المصطفی، احمد رحمانی همدانی.
پاورقی ها:
[1]. حجرات / 13.
[2]. احزاب / 33.
[3]. طباطبایی، سید محمد حسین المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج16، ص43؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج17، ذیل آیه 33 احزاب؛ امینی، ابراهیم، فاطمه الزهرا(س)، ص16.
[4]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج3، ص280؛ مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج9، ص61.
[5]. فاطمه زهرا؛ همان، ص50.
[6]. میرجهانی طباطبایی، سید محمد حسین، خبة العاصمة، تحقیق روح الله عباسی، ص306.
[7]. طیب، سید عبدالحسین، تفسیر اطیب البیان، ج13، ص255؛ قزوینی، محمد کاظم، فاطمه من المهد الی اللحد، نشر دارالانصار، ص218؛ سبحانی، حمید، اسرار فاطمیه، ص27، نشر آیت الله اشراق، عوالم العلوم، ج11، ص5 و... .
[8]. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج1، ص524، ح10.
[9]. فاطمة الزهراء، همان، ص48.
[10]. همان، ص50 تا 89.
- [سایر] آیا مقام حضرت زهرا سلام الله علیها از امامان بالاتر است؟
- [سایر] آیا مقام حضرت زهرا(س) از سایر ائمه معصومین(ع) بالاتر است؟
- [سایر] لمس کردن القاب نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، امامان (علیهم السلام) و حضرت زهراء (سلام الله علیها) برای زن حائض چگونه است؟
- [سایر] آیا زن حائض میتواند به نام نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، امامان (علیهم السلام) و حضرت زهراء (سلام الله علیها) دست بزند؟
- [آیت الله بهجت] آیا می توان شهادت به عصمت و مقام حضرت زهرا علیهاالسّلام یا امامان دیگر علیهم السّلام را در اذان اضافه کرد؟
- [سایر] لمس کردن نام نبی اکرم(ص)، امامان(ع) و حضرت زهرا(س) بدون وضو چگونه است؟
- [سایر] آیا حضرت فاطمه س مقام شفاعت دارند؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا(س) مقام امامت دارند؟
- [سایر] آیاتی که بیانگر مقام و موقعیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) هستند کدامند؟
- [سایر] درباره مقام علمی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) توضیح دهید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).