واقعیت امر در خصوص رزمندگان ایرانی در طول 8 سال جنگ چنین نبوده است و اگر برداشت عمومی از فیلم‌های ساخته شده در خصوص جنگ حاکی از بی‌احساسی و بی‌عاطفه بودن رزمندگان باشد، این مسئله بیانگر ضعف کار فیلم نامه نویس‌ها و کارگردان‌ها در ساخت چنین فیلم‌هایی بوده که نتوانسته‌اند شخصیت واقعی رزمندگان را به مخاطب بشناسانند. لذا در پاسخ‌گویی به سؤال فوق باید چند مطلب از یکدیگر تفکیک شود: اگر فیلمی فقط صحنه‌ی جنگ و رویارویی با دشمن را نشان می‌دهد، درست است که چهره‌ی پرصلابت، جدی، خشن و نیروی قاهره‌ی یک رزمنده را به تصویر می‌کشد؛ اما اگر فیلمی علاوه بر صحنه‌های جنگی، صحنه‌های پشت جبهه را نیز به تصویر می‌کشد و رابطه‌ی اجتماعی یک رزمنده با پدر و مادرش، با فرزند و همسرش و یا دوستانش را نشان می‌دهد، در آنجا باید لطافت روح و عاطفه و رقت قلب آن رزمنده را به تصویر بکشد، که وجه دیگر شخصیت واقعی آن رزمنده است و اگر در فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی ساخته شده این بعد به تصویر کشیده نشد، نشان عدم موفقیت آن کارگردان و فیلمساز بوده است. همچنین مطرح است که فیلم‌های ساخته شده درباره جنگ عراق و ایران اغلب جنگی )Action( و بیشتر ناظر بر صحنه‌های جنگ و جنبه‌های خشن جبهه‌ها بوده است، لذا این ذهنیت تا حدودی طبیعی است که تصور کنند رزمندگان ایرانی دارای روحیه‌های خشن و بدون عاطفه بوده‌اند! در حالی که امروزه پس از گذشت یک دهه از جنگ تحمیلی، شاهد ساخته شدن فیلم‌هایی هستیم که روحیات درونی، اخلاقی، عاطفی و در یک کلام روان شناسانه‌ی رزمندگان و ارتباطات اجتماعی آنان را در پشت جبهه‌های جنگ نشان می‌دهد که چگونه دارای طبعی لطیف و روحیه‌ای عاطفی و با احساس هستند. اما به طور کلی شناخت و دریافت حالات روحی و عاطفی یک رزمنده بر اساس این آیه‌ی قرآنی میسر است که )اشداء علی الکفار رحماء بینهم( ؛ یعنی در مقابل دشمن هیچ گونه گذشتی نداشته و خشن و پرصلابت بودند، اما همان فرد سخت و محکم در جبهه‌ها، وقتی یک نفر از عراقی‌ها را به اسیری می‌گرفت، آب خودش را و لباس خودش را به او می‌داد و از بعد رأفت و عاطفه با او برخورد می‌کرد و تبلیغات سوء عراق در مورد رزمندگان ایرانی و رفتار خشن آنان با اسیران جنگی را از بین برده و آن را خنثی می‌کرد. واقعیت امر این بود که رزمندگان ایرانی روحیه‌ی دوگانه‌ای داشتند: در مقابل دشمن سرسخت و خشن و در مقابل دوستان و اقوام در پشت جبهه، نرم و ملایم توأم با عطوفت و مهربانی بوده‌اند و لذا اگر فیلمی ساخته می‌شود حتما باید هر دو جنبه در آن لحاظ گردد. به قول شهید آوینی، فیلم‌هایی مثل دیده‌بان، انسان و اسلحه، عبور، از جمله فیلم‌های سینمایی هستند که دارای فضای صادقانه بوده و بوی بسیج و پاکی و مهربانی می‌دهد، چرا که سازندگان آنها خود رزم‌آور و بسیجی بوده‌اند و با جبهه‌ها، انسی غفلت ناپذیر داشتند. به هر صورت، بی‌احساس و بی‌عاطفه جلوه دادن رزمندگان ایرانی، امری دور از واقعیت بوده و ناشی از ضعف کارگردانان در ساخت فیلم‌های جنگی بوده است و عدم تلفیق صحیح از دو بعد روحی رزمندگان )یعنی خشونت با دشمن و رأفت با دوست( است که موجب به وجود آمدن چنین ذهنیتی در مخاطبین شده است. آنچه به عنوان سند می‌توان به آن استناد جست، مکتوبات خود رزمندگان است که در قالب کتاب‌هایی نیز چاپ شده مانند، مکاتبات شهید همت با همسرش یا شهید حسین خرازی و سایرین که بیان کننده‌ی روح عرفانی و لطیف آنان در پشت آن چهره‌های نظامی و خشن و قاطع آنان در خط مقدم جنگ است. ناگفته نماند که متأسفانه ابعاد روحی و لطافت اخلاقی رزمندگان ما بسیار ناشناخته باقی مانده است. منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
چرا در فیلمهای ایرانی، رزمندگان آدم هایی بی احساس و بی عاطفه جلوهگر میشوند؟ آیا واقعیت چنین بوده است؟
واقعیت امر در خصوص رزمندگان ایرانی در طول 8 سال جنگ چنین نبوده است و اگر برداشت عمومی از فیلمهای ساخته شده در خصوص جنگ حاکی از بیاحساسی و بیعاطفه بودن رزمندگان باشد، این مسئله بیانگر ضعف کار فیلم نامه نویسها و کارگردانها در ساخت چنین فیلمهایی بوده که نتوانستهاند شخصیت واقعی رزمندگان را به مخاطب بشناسانند. لذا در پاسخگویی به سؤال فوق باید چند مطلب از یکدیگر تفکیک شود: اگر فیلمی فقط صحنهی جنگ و رویارویی با دشمن را نشان میدهد، درست است که چهرهی پرصلابت، جدی، خشن و نیروی قاهرهی یک رزمنده را به تصویر میکشد؛ اما اگر فیلمی علاوه بر صحنههای جنگی، صحنههای پشت جبهه را نیز به تصویر میکشد و رابطهی اجتماعی یک رزمنده با پدر و مادرش، با فرزند و همسرش و یا دوستانش را نشان میدهد، در آنجا باید لطافت روح و عاطفه و رقت قلب آن رزمنده را به تصویر بکشد، که وجه دیگر شخصیت واقعی آن رزمنده است و اگر در فیلمهای سینمایی و تلویزیونی ساخته شده این بعد به تصویر کشیده نشد، نشان عدم موفقیت آن کارگردان و فیلمساز بوده است.
همچنین مطرح است که فیلمهای ساخته شده درباره جنگ عراق و ایران اغلب جنگی )Action( و بیشتر ناظر بر صحنههای جنگ و جنبههای خشن جبههها بوده است، لذا این ذهنیت تا حدودی طبیعی است که تصور کنند رزمندگان ایرانی دارای روحیههای خشن و بدون عاطفه بودهاند! در حالی که امروزه پس از گذشت یک دهه از جنگ تحمیلی، شاهد ساخته شدن فیلمهایی هستیم که روحیات درونی، اخلاقی، عاطفی و در یک کلام روان شناسانهی رزمندگان و ارتباطات اجتماعی آنان را در پشت جبهههای جنگ نشان میدهد که چگونه دارای طبعی لطیف و روحیهای عاطفی و با احساس هستند.
اما به طور کلی شناخت و دریافت حالات روحی و عاطفی یک رزمنده بر اساس این آیهی قرآنی میسر است که )اشداء علی الکفار رحماء بینهم( ؛ یعنی در مقابل دشمن هیچ گونه گذشتی نداشته و خشن و پرصلابت بودند، اما همان فرد سخت و محکم در جبههها، وقتی یک نفر از عراقیها را به اسیری میگرفت، آب خودش را و لباس خودش را به او میداد و از بعد رأفت و عاطفه با او برخورد میکرد و تبلیغات سوء عراق در مورد رزمندگان ایرانی و رفتار خشن آنان با اسیران جنگی را از بین برده و آن را خنثی میکرد.
واقعیت امر این بود که رزمندگان ایرانی روحیهی دوگانهای داشتند: در مقابل دشمن سرسخت و خشن و در مقابل دوستان و اقوام در پشت جبهه، نرم و ملایم توأم با عطوفت و مهربانی بودهاند و لذا اگر فیلمی ساخته میشود حتما باید هر دو جنبه در آن لحاظ گردد. به قول شهید آوینی، فیلمهایی مثل دیدهبان، انسان و اسلحه، عبور، از جمله فیلمهای سینمایی هستند که دارای فضای صادقانه بوده و بوی بسیج و پاکی و مهربانی میدهد، چرا که سازندگان آنها خود رزمآور و بسیجی بودهاند و با جبههها، انسی غفلت ناپذیر داشتند.
به هر صورت، بیاحساس و بیعاطفه جلوه دادن رزمندگان ایرانی، امری دور از واقعیت بوده و ناشی از ضعف کارگردانان در ساخت فیلمهای جنگی بوده است و عدم تلفیق صحیح از دو بعد روحی رزمندگان )یعنی خشونت با دشمن و رأفت با دوست( است که موجب به وجود آمدن چنین ذهنیتی در مخاطبین شده است. آنچه به عنوان سند میتوان به آن استناد جست، مکتوبات خود رزمندگان است که در قالب کتابهایی نیز چاپ شده مانند، مکاتبات شهید همت با همسرش یا شهید حسین خرازی و سایرین که بیان کنندهی روح عرفانی و لطیف آنان در پشت آن چهرههای نظامی و خشن و قاطع آنان در خط مقدم جنگ است. ناگفته نماند که متأسفانه ابعاد روحی و لطافت اخلاقی رزمندگان ما بسیار ناشناخته باقی مانده است.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
- [سایر] نگاه به فیلمهای ایرانی و خارجی که در آنها حجاب رعایت نمیشود و از صدا و سیما پخش میشوند، چه حکمی دارد؟
- [سایر] نوحه ها و اشعار حماسی چه تأثیری در روحیه رزمندگان ایرانی در طول جنگ تحمیلی داشت؟
- [سایر] چرا دانشمندان ایرانی ترور میشوند؟
- [سایر] ( تمام یاران حضرت مهدی(عج) ایرانی اند) آیا این حدیث واقعیت دارد؟ چرا؟
- [سایر] فیلمهای سینمایی ساخته شده از جنگ تحمیلی چقدر مستند و مبتنی بر واقعیت است و میتواند مبنای ثبت تاریخچه تصویری جنگ باشد؟
- [سایر] نگاه کردن به عکس و فیلمهای زنان فامیل و آشنا که در آن بدون حجاب مشاهده میشوند، چگونه است؟
- [سایر] شکل ظاهری یأجوج و مأجوج چگونه بوده است؟ و آیا آدم کوتولهها منظور کوتاه قدها هستند و واقعیت دارند و با یأجوج و مأجوج رابطهای دارند؟
- [سایر] نظر شما در مورد پیشگویی های نوسترآداموس چیست؟ و اصولاً پیشگوی یک آدم معمولی که با وحی در ارتباط نیست تا چه حد به واقعیت نزدیک است؟
- [سایر] آیا در زمان ظهور، ظالمان از زمان خلقت آدم تا آن زمان، همه حاضر و مجازات میشوند؟
- [آیت الله خامنه ای] برخی افراد وقتی از کاری نهی میشوند آن را به دستور یا مجوزی که از بالاتر دارند نسبت داده و لذا خود را معذور میدانند؛ مانند بعضی صاحبان مغازههای ویدئو کلوپ که فروش فیلمهای مشتمل بر حرام را به مجوز ارشاد مستند میکنند. لطفاً حکم دین اسلام را درباره دستور یا تجویز مقام بالاتر و همچنین عمل فرد زیردست، بیان فرمایید.
- [آیت الله بروجردی] کسانی که به واسطهی عقد شرکت با هم شریک میشوند، باید مکلف و عاقل باشند و از روی قصد و اختیار شرکت کنند و نیز باید بتوانند در مال خود تصرف نمایند، پس آدم سفیهی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف میکند، چون حق ندارد در مال خود تصرف نماید، اگر شرکت کند صحیح نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسانی که به واسطه عقد شرکت باهم شریک میشوند باید مکلّف وعاقل باشند و از روی قصد واختیار شرکت کنند و نیز باید بتوانند در مال خود تصرّف نمایند، پس آدم سفیهی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف میکند، چون حقّ ندارد بدون اجازه ولیّ در مال خود تصرّف نماید، اگر شرکت کند، صحیح نیست و همچنین ممنوع التصرّف از طرف حاکم شرع نباشند.
- [آیت الله اردبیلی] کسانی که به واسطه عقد شرکت با هم شریک میشوند، باید مکلّف و عاقل باشند و از روی قصد و اختیار شرکت کنند و نیز باید بتوانند درمال خود تصرّف کنند؛ پس شرکت با آدم سفیه یعنی کسی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف میکند صحیح نیست، اگرچه حاکم شرع هم او را از تصرّف در اموالش منع نکرده باشد و عقد شرکت از جانب ورشکسته، چنانچه حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش منع کرده باشد، صحیح نیست.
- [آیت الله اردبیلی] امر به معروف و نهی از منکر یعنی احساس وظیفه و نظارت همگانی در جهت اصلاح آحاد جامعه و دولتمردان و دستور به نیکی و بازدارندگی از پلیدی و زشتی از فرائض بزرگ اسلامی است که به وسیله آن، دیگر فرائض بر پا میشود و نشانه ولایت مؤمنان نسبت به یکدیگر و راه نیل به مقام بهترین امّت و ملّت بشری است. امام باقر علیهالسلام میفرماید: (این فریضه راه انبیاء و روش صالحان و تکلیف بزرگی است که به واسطه آن، دیگر فرائض اجرا میگردد، راهها اَمن میشود، کسب و تجارت حلال میگردد و رونق مییابد، حقوق مردم تأمین میشود، زمینها آباد میگردد، دشمنان به عدل و انصاف وادار میشوند و کارها به صلاح میآید.)(1)
- [آیت الله علوی گرگانی] سفتهها بر دو نوع است: اول: این که حکایت کند از یک بدهی واقعی یعنی امضأ کننده مبلغ ذکر شده در سفته را حقیقتاً به صاحب سفته بدهکار است و سفته مدرک آن بدهکاریاست. دوم: این که واقعیّت ندارد، فقط یک عمل صوری که بمنظوری صادر شده است، امّا نوع اوّل که حقیقتاً صاحب سفته بموجب آن طلبکار است، جائز است که طلب مدّتدار خود را که در ذمّه بدهکار دارد، بمبلغ کمتری بوجه نقد به بانک یا شخص دیگری بفروشد و به جای صاحب سفته، خریدار آن طلبکار میشود ولی فروختن آن بطور نسیه وبمدّت، بنابر احتیاط واجب جائز نیست، چون شامل فروش بدهی به بدهی میباشد. امّا نوع دوم که سفته صوری بوده باشد جائز نیست صاحب سفته آن را به دیگری بفروشد، چون در واقع طلبی در ذمّه امضأ کننده آن سفته ندارد بلکه این سفته به این منظور صادر شده که صاحب سفته و کسی که به حواله کرد او میباشد بتواند از آن استفاده کرده و با کم کردن مقداری از مبلغ به دیگری بفروشد ولذا به این نوع سفتهها، سفته صوری ومجاملهای گفته میشود و فروختن آن به بانک در واقع قرض کردن صاحب سفته است از بانک وحواله کردن بانک است بعهده امضأ کننده آن با این که در ذمّه او طلبیندارد، بنابراین مبلغی که بانک بابت مدّت آن سفته کم میکند، ربا وحرام است. ولی ممکن است برای نجات از گرفتاری ربا، فروش این نوع سفته را به بانک بصورت یک معامله صحیح وشرعی در آورد، به این که متعهّد سفته به شخصی که سفته به حواله کرد او میباشد، وکالت میدهد که مبلغ سفته را با کم کردن مقداریدر ذمّه او به بانک بفروشد در صورتی که وجه سفته با نوع دیگری از پول معاوضه وفروخته شود مثلاً وجه سفته اگر هزار تومان ایرانی باشد او را دو ماهه به پنجاه دینار عراقی در ذمّه متعهّد صوری سفته بفروشد، باز وکالت داشته باشد که آن پنجاه دینار عراقی را از قبل متعهّد سفته، دو ماهه به هزار تومان ایرانی بخودش بفروشد و به این ترتیب ذمّه صاحب سفته بدهکار میشود به مقدار مبلغی که متعهّد سفته به بانک بدهکار گردیده است، ولی چون در صحّت این معامله لازم است که وجه مبلغ سفته با عوض آن مغایر باشد، لذا نتیجه زیادی نخواهد داشت و در صورت یک نوع بودن پول مانند ریال و به ریال، این همان قرض با سود است که جائز نیست و یا این که با توجه بانک به این که سفته صوری است وواقعیّت ندارد ووجه سفته را به صاحب سفته قرض میدهد، مبلغی را که از وجه سفته کم میکند بعنوان کارمزد وحقّ العمل ثبت در دفاتر وتحصیل آن بموقع و در سررسید منظور کند و در این صورت نیز اشکالی ندارد. وامّا مراجعه متعهّد سفته به کسی که از آن استفاده کرده است وگرفتن مبلغ سفته تماماً اشکال ندارد وربا نمیباشد، چون استفاده کننده سفته تمام مبلغ را به عهده او حواله کرده است واوهم پرداخت کرده است، پس ذمّه صاحب سفته بدهکار شده است به همان مقدار که حواله کرده است.
- [آیت الله وحید خراسانی] سفته ها بر دو نوع است اول ان که از یک بدهی واقعی حکایت کند یعنی امضا کننده مبلغ ذکر شده در سفته را حقیقتا به صاحب سفته بدهکار و سفته مدرک ان بدهکاری باشد دوم ان که واقعیت ندارد و فقط صوری است در نوع اول که حقیقتا صاحب سفته به موجب ان طلب مدت داری را طلبکار است فروش ان به کمتر یا بیشتر در صورت اختلاف مانند دینار به تومان مثلا چنانچه ثمن نسیه نباشد اشکال ندارد ولی در صورت عدم اختلاف مثل فروش دینار به دینار یا ریال به ریال محل اشکال است و اگر به مصالحه به گونه ای که در مساله گذشت معامله شود اشکال ندارد در نوع دوم که سفته صوری است صاحب سفته نمی تواند ان را به دیگری بفروشد چون طلبی از امضا کننده ان سفته ندارد بلکه سفته به این منظور صادر شده که صاحب سفته بتواند از ان استفاده کند و استفاده از ان به معامله شرعی به این است که مثلا امضا کننده سفته به شخصی که سفته را به او داده است وکالت دهد که مبلغ سفته را که مثلا ریال سعودی است و ارزشش تومان ایرانی باشد در ذمه او به نوع دیگری از پول به کمتر از ارزش ان مثلا تومان به بانک بفروشد و وکالت داشته باشد که ان تومان را نیز از طرف امضا کننده سفته به خودش به مبلغ ریال سعودی بفروشد و به این ترتیب ذمه صاحب سفته به امضا کننده ان بدهکار می شود به مقدار مبلغی که امضا کننده سفته به بانک بدهکار گردیده است یعنی ریال سعودی و یا این که بانک وجه سفته را به صاحب سفته قرض بدهد و صاحب سفته مبلغی را بدون این که بانک بر او شرط کند به عنوان کار مزد ثبت در دفاتر و تحصیل ان در سر رسید به بانک بدهد ولی اگر با شرط هر چند ضمنی باشد قرض ربوی خواهد بود و مراجعه متعهد سفته به کسی که از ان استفاده کرده است و گرفتن تمام مبلغ سفته اشکال ندارد زیرا استفاده کننده سفته بانک را بر متعهد سفته به تمام مبلغ حواله داده است