دیدگاه امام علی(علیه السلام) را درباره جانشینی پیامبر و زمامداری مسلمانان می توان به سه بخش تقسیم نمود. نخست ضرورت معرفی جانشین از جانب پیامبر و اهتمام آن حضرت به این مهم; دوم اوصاف و شرایط لازم برای جانشین پیامبر و حاکم حکومت اسلامی; سوم جانشینان جامع شرایط. الف) معرفی جانشین از جانب پیامبر(صلی الله علیه وآله) از منظر علی(علیه السلام)، گزینش جانشین و خلیفه، سنّت و روش پیامبران پیشین بوده، چنان که پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)نیز به آن عمل نموده و هرگز مردم را سرگردان رها نکرده است. ایشان می فرماید: (رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) در میان شما مردم جانشینی برگزید، همچنان که تمام پیامبران گذشته برای امت های خود برگزیدند; زیرا آنها هرگز انسان ها را سرگردان رها نکردند و بدون معرفی راهی روشن و گذاشتن نشانه هایی استوار از میان مردم نرفتند).[1] این بیان گهربار امیر مؤمنان(علیه السلام)، مبین این واقعیت است که انتخاب جانشین، سنّت و شیوه پیامبران گذشته بوده است و آنان با تعیین راه روشن و نشانه های استوار، مردم را به حال خود وانگذاشته اند. بر همین مبنا، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نیز جانشینان خویش را برگزیده است. ب) ویژگی های جانشینان پیامبر(صلی الله علیه وآله) امام علی(علیه السلام) شرایط و ویژگی های بسیاری را برای خلیفه مسلمانان و جانشین پیامبر برمی شمرد که مهم ترین آنها عبارت اند از: 1. توانایی اداره جامعه و آگاهی به فرمان ها و احکام الهی; امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در این خصوص می فرماید: (ای مردم! سزاوار به خلافت کسی است که بدان تواناتر باشد و در آگاهی از فرمان خدا داناتر; تا اگر آشوبگری به فتنه انگیزی برخیزد، به حق بازگردانده شود و اگر سر باز زند، با او مبارزه شود).[2] 2. صداقت با مردم و آخرت نگری آن حضرت درباره این ویژگی می فرماید: (پس باید امام و راهنمای مردم به مردم راست بگوید و راه خرد پوید و از فرزندان آخرت باشد و به یقین بداند که از آن جا آمده و به آن جا خواهد رفت).[3] 3. برخورداری از سجایای اخلاقی و منش های نیکو امام علی(علیه السلام) خصلت هایی چون بخیل نبودن، دانایی و عدالت را برای خلیفه مسلمانان ضروری و لازم می داند. آن حضرت می فرماید: (و همانا دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان مردم و بر غنیمت ها و احکام مسلمانان ولایت یابد و امامت آنان را عهده دار شود تا در مال های آنها حریص گردد. و نادان نیز لیاقت رهبری ندارد; چون با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی می کشاند. ستمکار نیز نمی تواند زمامدار باشد; چون با ستم خویش حق مردم را غصب می کند. و نه آن که در تقسیم اموال عدالت را رعایت نمی کند; چرا که گروهی را از حق خود محروم می سازند. و نه آن که رشوه گیر است; چرا که او نیز حقوق مردم را پایمال می کند و نه آن که سنّت پیامبر را ضایع می کند، زیرا که امت اسلامی را به هلاکت می کشاند).[4] ج) جانشینان واقعی پیامبر(صلی الله علیه وآله) پس از بیان ضرورت گزینش جانشین از ناحیه پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و اوصافی که باید خلیفه از آن برخوردار باشد، می توان جمع این دو ویژگی را در گروهی خاص که همانا اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) می باشند، مشاهده کرد و به امامت و جانشینی آنان یقین نمود. امام علی(علیه السلام) این واقعیت را با تعابیر و عبارات گوناگون بیان فرموده اند. ایشان در بیان آشکاری چراغ های هدایت و تشویق مردم به تمسک به آنان می فرماید: (مردم به کجا می روید؟ و کی باز می گردید؟ علامت های حق برپاست و نشانه های آن هویداست. گمراهی تا کجا؟ سرگشتگی تا کجا و چرا؟ خاندان پیامبرتان میان شماست که زمامداران حق و یقینند و پیشوایان دینند و با ذکر جمیل و گفتار راست قرینند. پس حرمت آنان را همچون قرآن نیک بدارید و چون تشنگانی که به آبشخور روند، روی به آنان آرید).[5] و در جای دیگر می فرماید: (خاندان پیامبر، مایه حیات دانش و نابود کننده نادانی اند. بردباری شان شما را از دانش آنها خبر می دهد و ظاهرشان از صفای باطنشان و سکوتشان از حکمت های گفتارشان. هرگز با حق مخالفت نکردند و در آن اختلاف ننمودند. آنان ستون های دینند و پناهگاه مردم. به وسیله آنان حق به جایگاه خود باز می گردد و باطل از جای خود رانده و از بن کنده می شود. دین را چنان که باید دانستند و فراگرفتند و به کار بستند).[6] با توجه به آن چه گفته شد، از دیدگاه امام علی(علیه السلام) جانشینان پیامبر برگزیده شده خداوند به واسطه پیامبر هستند و این اقدام پیامبر سنتی رایج در میان انبیا بوده است. ایشان اهل بیت پیامبرند که به صفات و خصایص والایی بر مردم برتری یافته اند; چنان که حاکم اسلامی باید ویژگی های خاص داشته باشد. باری، این منصب هر کسی را نشاید و آن کسی را سزاست که بر انجام آن تواناست و در راستی و عدالت و بی رغبتی به دنیا پابرجاست.[7] پی نوشتها: [1]. همان، خطبه 1. [2]. همان، خطبه 173. [3]. همان، خطبه 154، ص 284. [4]. همان، خطبه 131. [5]. همان، خطبه 87. [6]. همان، خطبه 239. [7]. جهت آگاهی بیش تر ر.ک: (روابط امام علی و خلفا)، (رجبی، موسوی کاشمری، رهدار)، ص 83 141، (انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی مذاهب اسلامی). www.mazaheb.ir
نظر و دیدگاه علی (علیه السلام) درباره جانشین پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) چه بوده است؟
دیدگاه امام علی(علیه السلام) را درباره جانشینی پیامبر و زمامداری مسلمانان می توان به سه بخش تقسیم نمود. نخست ضرورت معرفی جانشین از جانب پیامبر و اهتمام آن حضرت به این مهم; دوم اوصاف و شرایط لازم برای جانشین پیامبر و حاکم حکومت اسلامی; سوم جانشینان جامع شرایط.
الف) معرفی جانشین از جانب پیامبر(صلی الله علیه وآله)
از منظر علی(علیه السلام)، گزینش جانشین و خلیفه، سنّت و روش پیامبران پیشین بوده، چنان که پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)نیز به آن عمل نموده و هرگز مردم را سرگردان رها نکرده است. ایشان می فرماید: (رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) در میان شما مردم جانشینی برگزید، همچنان که تمام پیامبران گذشته برای امت های خود برگزیدند; زیرا آنها هرگز انسان ها را سرگردان رها نکردند و بدون معرفی راهی روشن و گذاشتن نشانه هایی استوار از میان مردم نرفتند).[1]
این بیان گهربار امیر مؤمنان(علیه السلام)، مبین این واقعیت است که انتخاب جانشین، سنّت و شیوه پیامبران گذشته بوده است و آنان با تعیین راه روشن و نشانه های استوار، مردم را به حال خود وانگذاشته اند. بر همین مبنا، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نیز جانشینان خویش را برگزیده است.
ب) ویژگی های جانشینان پیامبر(صلی الله علیه وآله)
امام علی(علیه السلام) شرایط و ویژگی های بسیاری را برای خلیفه مسلمانان و جانشین پیامبر برمی شمرد که مهم ترین آنها عبارت اند از:
1. توانایی اداره جامعه و آگاهی به فرمان ها و احکام الهی;
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در این خصوص می فرماید: (ای مردم! سزاوار به خلافت کسی است که بدان تواناتر باشد و در آگاهی از فرمان خدا داناتر; تا اگر آشوبگری به فتنه انگیزی برخیزد، به حق بازگردانده شود و اگر سر باز زند، با او مبارزه شود).[2]
2. صداقت با مردم و آخرت نگری
آن حضرت درباره این ویژگی می فرماید: (پس باید امام و راهنمای مردم به مردم راست بگوید و راه خرد پوید و از فرزندان آخرت باشد و به یقین بداند که از آن جا آمده و به آن جا خواهد رفت).[3]
3. برخورداری از سجایای اخلاقی و منش های نیکو
امام علی(علیه السلام) خصلت هایی چون بخیل نبودن، دانایی و عدالت را برای خلیفه مسلمانان ضروری و لازم می داند. آن حضرت می فرماید: (و همانا دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان مردم و بر غنیمت ها و احکام مسلمانان ولایت یابد و امامت آنان را عهده دار شود تا در مال های آنها حریص گردد. و نادان نیز لیاقت رهبری ندارد; چون با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی می کشاند. ستمکار نیز نمی تواند زمامدار باشد; چون با ستم خویش حق مردم را غصب می کند. و نه آن که در تقسیم اموال عدالت را رعایت نمی کند; چرا که گروهی را از حق خود محروم می سازند. و نه آن که رشوه گیر است; چرا که او نیز حقوق مردم را پایمال می کند و نه آن که سنّت پیامبر را ضایع می کند، زیرا که امت اسلامی را به هلاکت می کشاند).[4]
ج) جانشینان واقعی پیامبر(صلی الله علیه وآله)
پس از بیان ضرورت گزینش جانشین از ناحیه پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و اوصافی که باید خلیفه از آن برخوردار باشد، می توان جمع این دو ویژگی را در گروهی خاص که همانا اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) می باشند، مشاهده کرد و به امامت و جانشینی آنان یقین نمود. امام علی(علیه السلام) این واقعیت را با تعابیر و عبارات گوناگون بیان فرموده اند. ایشان در بیان آشکاری چراغ های هدایت و تشویق مردم به تمسک به آنان می فرماید: (مردم به کجا می روید؟ و کی باز می گردید؟ علامت های حق برپاست و نشانه های آن هویداست. گمراهی تا کجا؟ سرگشتگی تا کجا و چرا؟ خاندان پیامبرتان میان شماست که زمامداران حق و یقینند و پیشوایان دینند و با ذکر جمیل و گفتار راست قرینند. پس حرمت آنان را همچون قرآن نیک بدارید و چون تشنگانی که به آبشخور روند، روی به آنان آرید).[5]
و در جای دیگر می فرماید: (خاندان پیامبر، مایه حیات دانش و نابود کننده نادانی اند. بردباری شان شما را از دانش آنها خبر می دهد و ظاهرشان از صفای باطنشان و سکوتشان از حکمت های گفتارشان. هرگز با حق مخالفت نکردند و در آن اختلاف ننمودند. آنان ستون های دینند و پناهگاه مردم. به وسیله آنان حق به جایگاه خود باز می گردد و باطل از جای خود رانده و از بن کنده می شود. دین را چنان که باید دانستند و فراگرفتند و به کار بستند).[6]
با توجه به آن چه گفته شد، از دیدگاه امام علی(علیه السلام) جانشینان پیامبر برگزیده شده خداوند به واسطه پیامبر هستند و این اقدام پیامبر سنتی رایج در میان انبیا بوده است. ایشان اهل بیت پیامبرند که به صفات و خصایص والایی بر مردم برتری یافته اند; چنان که حاکم اسلامی باید ویژگی های خاص داشته باشد. باری، این منصب هر کسی را نشاید و آن کسی را سزاست که بر انجام آن تواناست و در راستی و عدالت و بی رغبتی به دنیا پابرجاست.[7]
پی نوشتها:
[1]. همان، خطبه 1.
[2]. همان، خطبه 173.
[3]. همان، خطبه 154، ص 284.
[4]. همان، خطبه 131.
[5]. همان، خطبه 87.
[6]. همان، خطبه 239.
[7]. جهت آگاهی بیش تر ر.ک: (روابط امام علی و خلفا)، (رجبی، موسوی کاشمری، رهدار)، ص 83 141، (انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی مذاهب اسلامی).
www.mazaheb.ir
- [سایر] نظر و دیدگاه حضرت علی(ع) درباره جانشین پیامبراکرم(ص) چه بوده است؟
- [سایر] معنای این صلوات شریفه چیست؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد فی الاولین و صل علی محمد و آل محمد فی الآخرین و صل علی محمد و آل محمد فی الملأ الاعلی و صل علی محمد و آل محمد فی المرسلین؟
- [سایر] دیدگاه پیامبر اسلام(ص) راجع به محبّت و دوستی علی (ع) چیست؟
- [سایر] ترجمهی صحیح این حدیث و بررسی سندیت آن را میخواستم، باتشکر عن علی علیه السلام ، قال: أتی النبی صلی الله علیه وآله رجل من الانصار بابنة له، فقال: یا رسول الله، ان زوجها فلان بن فلان الانصاری، وإنه ضربها فأثر فی وجهها، فقال رسول الله صلی الله علیه وآله : لیس ذلک لک، فأنزل الله عزوجل: الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله به بعضهم علی بعض وبما انفقوا من أموالهم أی قوامون علی النساء فی الادب، فقال رسول الله صلی الله علیه وآله : أردت أمرا وأراد الله غیره مستدرک الوسائل، ج 14، ص 260
- [آیت الله خامنه ای] تهیه و فروش تصاویر منسوب به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و امیرالمومنین و امام حسین(علیهماالسلام) برای نصب آنها در مراکز دولتی چه حکمی دارد؟
- [سایر] آیا می توان گفت مقام پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله از علی علیه السلام و باقی چهارده معصوم علیهم السلام بالاتر است؟
- [سایر] دیدگاه پیامبراکرم(ص) نسبت به یاری امام حسین(ع) چیست؟
- [سایر] به روایت ابن هشام: به هنگام مرگ حضرت محمد(ص)، عباس (عموی پیامبر) از حضرت علی(ع) خواست که نزد پیامبر(ص) برود و درباره جانشین آینده وی، نظر خواهی کند، اما حضرت علی از اینکار پرهیز کرد و گفت: (مرا با این سؤال کاری نیست و اگر سید(حضرت محمد) ما را منع کند یقین میباید دانست که هیچکس بعد از وی چیزی به ما ندهد). (سیرت رسول الله، ج 2، ص 1112). سؤال این است که؛ اگر حضرت محمد(ص)، حضرت علی(ع) را به جانشینی خود در غدیر خم انتخاب کرده بود، دلیل این سؤال چه بوده است؟ چرا حضرت علی در پاسخ اشارهای به ماجرای غدیر خم نکرد؟
- [سایر] آیا از لحاظ مقام، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام برتری دارد؟
- [سایر] آیا مذهب حضرت علی(عله السلام) شیعه بوده یا سنی و آیا در زمان حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) شیعه وجود داشته یا خیر؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَد أَتاکَ الْمُسیئُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الُْمحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسیئُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار به حقّ محمّد و آل محمّدصلی الله علیه وآله وسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر).
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.