برای دست یابی به پاسخی مناسب توجه به چند نکته ضروری به نظر می رسد: 1. با اذعان به این مطلب که کتاب گرانسنگ "مفاتیح الجنان" کتابی است در نوع خود کم نظیر امّا جامع و بی نقص نیست، به سخن دیگر، این طور نیست که این کتاب با ارزش تمام دعاهای مستند را در خود جمع نموده باشد، از این رو نبودن زیارت نامه و یا دعایی در مفاتیح الجنان، دلیل بر وجود نداشتن یا معتبر نبودن آن زیارت و دعا نیست. 2. در برخی کتب دیگر زیارت نامه حضرت شاه عبدالعظیم حسنی در شهر ری، برای آن حضرت (س) نقل شده است. 3. بر فرض اگر بپذیریم که زیارت نامه ای برای آن حضرت به صورت مأثور و صریح از طرف ائمه معصومین (ع) در احادیث و نیز مفاتیح الجنان و ... وارد نشده باشد، امّا این ایراد و نقصی برای وی محسوب نمی شود؛ زیرا بیشتر زیارت نامه هایی که برای امام زاده های مختلف در نقاط گوناگون وجود دارد، دارای مستند حدیثی نیستند. اگر زیارت نامه ای از برخی عبارات زیارت نامه های دیگر گرفته شود و بیان گر مجاهدت ها و مصیبت های حضرت زینب (س) باشد که این مصیبت ها هم خلاف واقع نیست و آن را منتسب به امامان (ع) ندانیم، اشکالی در زیارت نامه نیست.[1] 4. دعای معروف (ام داود) از حضرت زینب (س) نیست، بلکه از (ام خالد بربریه) است که مادر(داود بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع)) می باشد؛ یعنی، داود از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی (ع) و حضرت علی (ع) است.[2] پی نوشتها: [1] . تنکابنی ، سید ضیاء الدین، زیارت مفجعه، نشر ندای کوثر، 1385ش. [2] . حلی، سید رضی الدین علی بن موسی بن طاوس ‌، الاقبال بالاعمال الحسنة، ج3، ص 239-240، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، تهران، 1367ش. islamquest.net
برای دست یابی به پاسخی مناسب توجه به چند نکته ضروری به نظر می رسد:
1. با اذعان به این مطلب که کتاب گرانسنگ "مفاتیح الجنان" کتابی است در نوع خود کم نظیر امّا جامع و بی نقص نیست، به سخن دیگر، این طور نیست که این کتاب با ارزش تمام دعاهای مستند را در خود جمع نموده باشد، از این رو نبودن زیارت نامه و یا دعایی در مفاتیح الجنان، دلیل بر وجود نداشتن یا معتبر نبودن آن زیارت و دعا نیست.
2. در برخی کتب دیگر زیارت نامه حضرت شاه عبدالعظیم حسنی در شهر ری، برای آن حضرت (س) نقل شده است.
3. بر فرض اگر بپذیریم که زیارت نامه ای برای آن حضرت به صورت مأثور و صریح از طرف ائمه معصومین (ع) در احادیث و نیز مفاتیح الجنان و ... وارد نشده باشد، امّا این ایراد و نقصی برای وی محسوب نمی شود؛ زیرا بیشتر زیارت نامه هایی که برای امام زاده های مختلف در نقاط گوناگون وجود دارد، دارای مستند حدیثی نیستند. اگر زیارت نامه ای از برخی عبارات زیارت نامه های دیگر گرفته شود و بیان گر مجاهدت ها و مصیبت های حضرت زینب (س) باشد که این مصیبت ها هم خلاف واقع نیست و آن را منتسب به امامان (ع) ندانیم، اشکالی در زیارت نامه نیست.[1]
4. دعای معروف (ام داود) از حضرت زینب (س) نیست، بلکه از (ام خالد بربریه) است که مادر(داود بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع)) می باشد؛ یعنی، داود از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی (ع) و حضرت علی (ع) است.[2]
پی نوشتها:
[1] . تنکابنی ، سید ضیاء الدین، زیارت مفجعه، نشر ندای کوثر، 1385ش.
[2] . حلی، سید رضی الدین علی بن موسی بن طاوس ، الاقبال بالاعمال الحسنة، ج3، ص 239-240، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، تهران، 1367ش.
islamquest.net
- [سایر] آیا به نظر شما نبودن زیارت نامه حضرت زینب درمفاتیح الجنان عجیب نیست؟ آیا امکان دارد که دعای معروف ام داود از حضرت زینب باشد؟ اگر نه، علت نبودن زیارت نامه آن حضرت در مفاتیح الجنان چه می تواند باشد؟
- [سایر] در مورد شخصیت حضرت زینب سلام الله علیها و زندگی نامه وی به اختصار توضیح دهید؟
- [سایر] لطفا متن و ترجمه زیارت نامه حضرت صدیقه کبرا فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را بنویسید؟
- [سایر] لطفا متن و ترجمه زیارت نامه حضرت صدیقه کبرا فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را برایم بفرستید ؟
- [سایر] چرا برخی علما میگویند به حضرت زینب نگویید (زینب مضطر)؛ چرا که زینب مضطر نبوده در حالی که در دعای ندبه میخوانیم (أین المضطر الذی یجاب اذا دعا)؟
- [سایر] با عرض سلام جریان خواستگاری عبدالله بن جعفر از حضرت زینب سلام الله علیها چه بود؟ و شروط حضرت زینب سلام الله علیها برای ازدواج چه بود؟
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] حضرت زینب(س) در روز عاشورا چند ساله بوده است؟ آیا حضرت زینب(س) فرزندی هم داشت؟
- [سایر] حضرت زینب چند سال عمر کردند؟
- [سایر] زینب تایلور از استرالیا چگونه شیعه شد؟
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).