حکومت یزید با کشتن حسین بن علی (ع) و یارانش ضربه زیادی دید. آنان دیگر نمی توانستند در شام با خاندان پیامبر درگیر باشند. در آن روزهای اول که خاندان پیامبر وارد شام شدند یزیدیان تلاش کردند تا کاری کنند که آنان ساکت و آرام بمانند و لکن نتوانستند به این هدف برسند و خاندان پیامبر ساکت و آرام نشدند و به افشاگری پرداختند و طرف حساب یزید، زنان خاندان پیامبر بود و نمی شد با زنان همانند مردان رفتار کرد. آنان اگر مرد بودند و دست به آن افشاگریها می زدند کشته می شدند و لی آنان زن هستند آنهم زنان گرامی و والامقام از خاندان پیامبر اسلام . یزید برای اینکه حکومتش چند سالی بماند ناچار بود با امثال زینب کبری کنار بیاید. زینب کبری وبانوان دیگر از یزید نمی ترسیدند و افشاگری می کردند و برای همین یزید دیگر تحمل ماندن آنان را نکرد و از شام به مدینه فرستاد. بنابراین ، حضرت زینب کبری(س) در شام گر چه به صورت اسیر بود ولی نه از آن اسیرانی بود که خاموش و ترسو باشد بلکه اسیری بود شجاع همانند پدرش علی و برادرش حسین. اصلا حافظ و نگهبان نهضت امام حسین(ع) حضرت زینب کبری (س) بود. او در آن حال که اسیر بود؛ٍ در کوفه یک سخنرانی شگفت آوری ایراد کرد که همه مردم کوفه را شگفت زده کرد و کسی هم نتوانست مانع سخنرانی او شود. حضرت زینب از بانوان کم نظیر جهان اسلام است. www.eporsesh.com
اوضاع حضرت زینب در شام چگونه بود؟ مگر ایشان اسیر نبودند. پس چگونه مردم را روشن می کردند.
حکومت یزید با کشتن حسین بن علی (ع) و یارانش ضربه زیادی دید. آنان دیگر نمی توانستند در شام با خاندان پیامبر درگیر باشند. در آن روزهای اول که خاندان پیامبر وارد شام شدند یزیدیان تلاش کردند تا کاری کنند که آنان ساکت و آرام بمانند و لکن نتوانستند به این هدف برسند و خاندان پیامبر ساکت و آرام نشدند و به افشاگری پرداختند و طرف حساب یزید، زنان خاندان پیامبر بود و نمی شد با زنان همانند مردان رفتار کرد. آنان اگر مرد بودند و دست به آن افشاگریها می زدند کشته می شدند و لی آنان زن هستند آنهم زنان گرامی و والامقام از خاندان پیامبر اسلام . یزید برای اینکه حکومتش چند سالی بماند ناچار بود با امثال زینب کبری کنار بیاید.
زینب کبری وبانوان دیگر از یزید نمی ترسیدند و افشاگری می کردند و برای همین یزید دیگر تحمل ماندن آنان را نکرد و از شام به مدینه فرستاد. بنابراین ، حضرت زینب کبری(س) در شام گر چه به صورت اسیر بود ولی نه از آن اسیرانی بود که خاموش و ترسو باشد بلکه اسیری بود شجاع همانند پدرش علی و برادرش حسین.
اصلا حافظ و نگهبان نهضت امام حسین(ع) حضرت زینب کبری (س) بود.
او در آن حال که اسیر بود؛ٍ در کوفه یک سخنرانی شگفت آوری ایراد کرد که همه مردم کوفه را شگفت زده کرد و کسی هم نتوانست مانع سخنرانی او شود. حضرت زینب از بانوان کم نظیر جهان اسلام است.
www.eporsesh.com
- [سایر] با توجه به بازگشت حضرت زینب(سلام الله علیها) از شام به مدینه،چرا قبر ایشان در شام است؟
- [سایر] متن سخنرانی حضرت زینب سلام الله علیها در شام را بنویسید؟
- [سایر] آیا از حضرت فاطمه(سلام الله علیها) دختری غیر از حضرت زینب و ام کلثوم(سلام الله علیهما) در شام مدفون است؟
- [سایر] حضرت زینب سلام الله علیها مگر بعد از اربعین به مدینه برنگشتند، چرا قبر آن حضرت در شام قرار دارد؟
- [سایر] حضرت زینب سلام الله علیها مگر بعد از اربعین به مدینه برنگشتند، چرا قبر آن حضرت در شام قرار دارد؟
- [سایر] چرا برخی علما میگویند به حضرت زینب نگویید (زینب مضطر)؛ چرا که زینب مضطر نبوده در حالی که در دعای ندبه میخوانیم (أین المضطر الذی یجاب اذا دعا)؟
- [سایر] با عرض سلام جریان خواستگاری عبدالله بن جعفر از حضرت زینب سلام الله علیها چه بود؟ و شروط حضرت زینب سلام الله علیها برای ازدواج چه بود؟
- [سایر] آیا حضرت زینب (سلام الله علیها) زیارت نامه دارد؟
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] حضرت زینب(س) در روز عاشورا چند ساله بوده است؟ آیا حضرت زینب(س) فرزندی هم داشت؟
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).