آیا شیعه شدن ایرانی ها به خاطر قومیت و کینه نسبت به اعراب نبود؟
پیش از پرداختن به عوامل پیدایش تشیع در میان مردم کشورهای اسلامی - به ویژه ایران باید به شکل های مختلف تشیع اشاره کنیم . یکم - تشیع سه گانه پس از حضرت علی (ع ): تشیع در میان مسلمانان شکل های گوناگون داشت . این شکل ها را می توان در سه دسته خلاصه کرد: الف . تشیع به معنای دوستی اهل بیت پیامبر(ع ) ب . تشیع اعتقادی ج . تشیع سیاسی. کسانی که دارای یکی از این ابعاد سه گانه بودند, شیعه نامیده می شدند و به تدریج در جهان اسلام , شیعه تنها به پیروان اهل بیت (ع ) اطلاق گردید و همین الان هرگاه لفظ ((شیعه)) به کار برده شود, مقصود پیروان امام هستند. یکی از خصوصیات پیروان ایشان این است که پس از آن حضرت (ع ), پیرو امام حسن مجتبی و پس از او امام حسین (ع ) و نه فرزند ایشان می باشند. بسیاری از اهل سنت , بر اساس روایاتی که نقل کرده اند; اهل بیت پیامبر را دوست می دارند. از میان اهل سنت , کسانی که بر فضایل حضرت علی (ع ) و اولاد او تکیه می کردند, شیعه نامیده می شدند, گرچه از نظر فقهی , سیاسی و اعتقادی با شیعیان موضع موافق نداشتند. این گونه تشیع , دوستی با اهل بیت پیامبر(ع ) نامیده می شود. امام شافعی که یکی از رهبران فقهی اهل سنت است , جزو این دسته از شیعیان می باشد و اهل سنت او را متهم به رافضی کردند و او هم در جواب گفت : اگر محبت علی (ع ) و برتری دادن او بر دیگران رفض باشد, من رافضی ترین بندگان خدا هستم . تشیع اعتقادی , به این معنا است که پس از پیامبر اکرم (ص ), جانشین آن حضرت , امام علی (ع ) است و پس از آن حضرت , امامان یازده گانه جانشینان پیامبر هستند و احکام دین را باید از این امامان دوازده گانه فراگرفت و جز آنان هیچ کس مرجع دینی مسلمانان نیست . ابان بن تغلب (از اصحاب امام باقر و امام صادق (ع ) می گوید: شیعه کسانی اند که وقتی مسلمانان در گفتار پیامبر(ص ) اختلاف کنند, قول حضرت علی (ع ) را می گیرند و هنگامی که در گفتار آن حضرت اختلافی پیش آمد, گفتار امام جعفر صادق (ع ) را می گیرند. تشیع سیاسی به این معنا است که در تاریخ اسلام , گروهی بوده اند که به مبانی اعتقادی شیعه اعتقاد نداشتند; ولی در موضع گیری های سیاسی از اهل بیت (ع ) حمایت می کردند و تحت رهبری آنان , با ستمگران مبارزه می کردند. این اطاعت نه از این جهت بود که اهل بیت پیامبر را منصوب از جانب خدا بدانند, بلکه آنان را از همه شایسته تر می دانستند. تشیع اعتقادی همواره دو نوع دیگر تشیع را به همراه دارد و در حقیقت تشیع کامل است ; ولی آن دو نوع چنین نیستند. دوم - دلایل عمده نفوذ تشیع در دل مردم : دلایل عمده نفوذ تشیع در سرزمین های اسلامی و ایران عبارت است از: 1. محبوبیت علویان در میان مردم (دلیل این محبوبیت , فضایلی بود که از پیامبر اکرم (ص ) درباره آنان نقل شده بود); 2. سجایای علمی , اخلاقی و سیاسی علویان ; 3. علاقه طبیعی مردم به آنان ; 4. تدین فوق العاده علویان ; 5. مظلومیت آنان ; 6. جهت گیری مثبت و اسلامی نهضت های شیعی در ضد حاکمان ظالم . سوم - نفوذ تشیع در ایران : باید به این نکته توجه کرد که پیدایش تشیع در ایران , به صورت دفعی و ناگهانی نبود; بلکه تشیع در ایران سیر تدریجی داشت . سیر تدریجی نفوذ تشیع در ایران , دارای مراحل زیر است : 1. نفوذ تشیع در میان موالی ایران در عراق ; 2. نفوذ تشیع در مناطق مرکزی ایران همچون قم ; 3. توسعه گرایش های شیعی با روی کار آمدن بنی عباس ; 4. فتح طبرستان به دست علویان ; 5. برپایی حکومت آل بویه ; 6. نفوذ تشیع پس از حمله مغول ها; 7. روی کار آمدن دولت صفویه . بر این اساس , نمی توان برای نفوذ تشیع در ایران , یک عامل یا دو عامل ذکر کرد; چون در هر دوره وضعیت خاص فرهنگی , سیاسی و اقتصادی حاکم بود. به عنوان مثال , ما نمی توانیم وضعیت روحی مردم در سال 16 هجری قمری را با مردمی که یکصد سال بعد از آن زندگی می کردند, یکسان بدانیم . مردمی که در قرن پنجم هجری قمری زندگی می کردند با مردمی که در صدر اسلام مورد هجوم مسلمانان قرار گرفتند, برابر نیستند و دارای شرایط مختلف بودند و درباره آنان نمی توان داوری واحد کرد. اگر مردم ایران , روزگاری مورد هجوم بنی امیه بودند, روزگار هم بنی عباس را بر سر کار آوردند و زمانی حکومت مستقل تشکیل دادند و حتی حاکم بر بغداد شدند. روشن است که این شرایط, یکسان نیست . گرایش مردم ایران به تشیع , روزگاری قوی شد که حاکم بر بغداد شدند و زمانی این گرایش سرعت یافت که مغول ها بر آنان مسلط شدند. بنابراین , دور از تحقیق و انصاف است که کسی بگوید: ((مردم ایران چون از بنی امیه ستم دیدند, برای مبارزه با آنها شیعه شدند)); بلکه عوامل تشیع مردم ایران همانهایی است که به آنها اشاره کردیم و اگر این مراحل هفتگانه به تفصیل مورد مطالعه قرار گیرد, هیچ گونه شبهه ای در باطل بودن این دیدگاه نمی ماند, (ر.ک : تاریخ پیدایش در ایران , نوشته آقای جعفریان , چاپ سوم , سال 1371). درباره تاریخ تشیع در ایران می توانید به این کتاب ها مراجعه کنید: 1. تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، رسول جعفریان، سه جلد، انتشارات انصاریان قم 2. تاریخ شیعه، علامه محمد حسین مظفر، ترجمه دکتر سید محمد باقر حجتی، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ص 283 تا 314 3. الشیعه فی مسارهم التاریخی، السید محسن الامینی العاملی، ص 677 به بعد (این کتاب در حقیقت مقدمه اعیان الشیعه است). 4. تاریخ الشیعه السیاسی الثقافی الدینی، الشیخ سلمان ظاهر، 3 جلد ( به زبان عربی است و بخشی از آن به تاریخ تشیع در ایران مربوط است). 5. جغرافیای تاریخی و انسانی شیعه در جهان اسلام، جعفریان، انتشارات انصاریان قم 6. خدمات متقابل ایران و اسلام، آیت الله شهید مطهری (درباره مسلمان و شیعه شدن ایرانیان مباحث خوبی دارد). www.eporsesh.com
عنوان سوال:

آیا شیعه شدن ایرانی ها به خاطر قومیت و کینه نسبت به اعراب نبود؟


پاسخ:

پیش از پرداختن به عوامل پیدایش تشیع در میان مردم کشورهای اسلامی - به ویژه ایران باید به شکل های مختلف تشیع اشاره کنیم .
یکم - تشیع سه گانه پس از حضرت علی (ع ):
تشیع در میان مسلمانان شکل های گوناگون داشت . این شکل ها را می توان در سه دسته خلاصه کرد:
الف . تشیع به معنای دوستی اهل بیت پیامبر(ع )
ب . تشیع اعتقادی
ج . تشیع سیاسی.
کسانی که دارای یکی از این ابعاد سه گانه بودند, شیعه نامیده می شدند و به تدریج در جهان اسلام , شیعه تنها به پیروان اهل بیت (ع ) اطلاق گردید و همین الان هرگاه لفظ ((شیعه)) به کار برده شود, مقصود پیروان امام هستند. یکی از خصوصیات پیروان ایشان این است که پس از آن حضرت (ع ), پیرو امام حسن مجتبی و پس از او امام حسین (ع ) و نه فرزند ایشان می باشند. بسیاری از اهل سنت , بر اساس روایاتی که نقل کرده اند; اهل بیت پیامبر را دوست می دارند.
از میان اهل سنت , کسانی که بر فضایل حضرت علی (ع ) و اولاد او تکیه می کردند, شیعه نامیده می شدند, گرچه از نظر فقهی , سیاسی و اعتقادی با شیعیان موضع موافق نداشتند. این گونه تشیع , دوستی با اهل بیت پیامبر(ع ) نامیده می شود. امام شافعی که یکی از رهبران فقهی اهل سنت است , جزو این دسته از شیعیان می باشد و اهل سنت او را متهم به رافضی کردند و او هم در جواب گفت : اگر محبت علی (ع ) و برتری دادن او بر دیگران رفض باشد, من رافضی ترین بندگان خدا هستم . تشیع اعتقادی , به این معنا است که پس از پیامبر اکرم (ص ), جانشین آن حضرت , امام علی (ع ) است و پس از آن حضرت , امامان یازده گانه جانشینان پیامبر هستند و احکام دین را باید از این امامان دوازده گانه فراگرفت و جز آنان هیچ کس مرجع دینی مسلمانان نیست .
ابان بن تغلب (از اصحاب امام باقر و امام صادق (ع ) می گوید: شیعه کسانی اند که وقتی مسلمانان در گفتار پیامبر(ص ) اختلاف کنند, قول حضرت علی (ع ) را می گیرند و هنگامی که در گفتار آن حضرت اختلافی پیش آمد, گفتار امام جعفر صادق (ع ) را می گیرند. تشیع سیاسی به این معنا است که در تاریخ اسلام , گروهی بوده اند که به مبانی اعتقادی شیعه اعتقاد نداشتند; ولی در موضع گیری های سیاسی از اهل بیت (ع ) حمایت می کردند و تحت رهبری آنان , با ستمگران مبارزه می کردند. این اطاعت نه از این جهت بود که اهل بیت پیامبر را منصوب از جانب خدا بدانند, بلکه آنان را از همه شایسته تر می دانستند. تشیع اعتقادی همواره دو نوع دیگر تشیع را به همراه دارد و در حقیقت تشیع کامل است ; ولی آن دو نوع چنین نیستند.
دوم - دلایل عمده نفوذ تشیع در دل مردم :
دلایل عمده نفوذ تشیع در سرزمین های اسلامی و ایران عبارت است از:
1. محبوبیت علویان در میان مردم (دلیل این محبوبیت , فضایلی بود که از پیامبر اکرم (ص ) درباره آنان نقل شده بود);
2. سجایای علمی , اخلاقی و سیاسی علویان ;
3. علاقه طبیعی مردم به آنان ;
4. تدین فوق العاده علویان ;
5. مظلومیت آنان ;
6. جهت گیری مثبت و اسلامی نهضت های شیعی در ضد حاکمان ظالم .
سوم - نفوذ تشیع در ایران :
باید به این نکته توجه کرد که پیدایش تشیع در ایران , به صورت دفعی و ناگهانی نبود; بلکه تشیع در ایران سیر تدریجی داشت .
سیر تدریجی نفوذ تشیع در ایران , دارای مراحل زیر است :
1. نفوذ تشیع در میان موالی ایران در عراق ;
2. نفوذ تشیع در مناطق مرکزی ایران همچون قم ;
3. توسعه گرایش های شیعی با روی کار آمدن بنی عباس ;
4. فتح طبرستان به دست علویان ;
5. برپایی حکومت آل بویه ;
6. نفوذ تشیع پس از حمله مغول ها;
7. روی کار آمدن دولت صفویه .
بر این اساس , نمی توان برای نفوذ تشیع در ایران , یک عامل یا دو عامل ذکر کرد; چون در هر دوره وضعیت خاص فرهنگی , سیاسی و اقتصادی حاکم بود. به عنوان مثال , ما نمی توانیم وضعیت روحی مردم در سال 16 هجری قمری را با مردمی که یکصد سال بعد از آن زندگی می کردند, یکسان بدانیم . مردمی که در قرن پنجم هجری قمری زندگی می کردند با مردمی که در صدر اسلام مورد هجوم مسلمانان قرار گرفتند, برابر نیستند و دارای شرایط مختلف بودند و درباره آنان نمی توان داوری واحد کرد. اگر مردم ایران , روزگاری مورد هجوم بنی امیه بودند, روزگار هم بنی عباس را بر سر کار آوردند و زمانی حکومت مستقل تشکیل دادند و حتی حاکم بر بغداد شدند. روشن است که این شرایط, یکسان نیست . گرایش مردم ایران به تشیع , روزگاری قوی شد که حاکم بر بغداد شدند و زمانی این گرایش سرعت یافت که مغول ها بر آنان مسلط شدند. بنابراین , دور از تحقیق و انصاف است که کسی بگوید: ((مردم ایران چون از بنی امیه ستم دیدند, برای مبارزه با آنها شیعه شدند)); بلکه عوامل تشیع مردم ایران همانهایی است که به آنها اشاره کردیم و اگر این مراحل هفتگانه به تفصیل مورد مطالعه قرار گیرد, هیچ گونه شبهه ای در باطل بودن این دیدگاه نمی ماند, (ر.ک : تاریخ پیدایش در ایران , نوشته آقای جعفریان , چاپ سوم , سال 1371).
درباره تاریخ تشیع در ایران می توانید به این کتاب ها مراجعه کنید:
1. تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، رسول جعفریان، سه جلد، انتشارات انصاریان قم
2. تاریخ شیعه، علامه محمد حسین مظفر، ترجمه دکتر سید محمد باقر حجتی، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ص 283 تا 314
3. الشیعه فی مسارهم التاریخی، السید محسن الامینی العاملی، ص 677 به بعد (این کتاب در حقیقت مقدمه اعیان الشیعه است).
4. تاریخ الشیعه السیاسی الثقافی الدینی، الشیخ سلمان ظاهر، 3 جلد ( به زبان عربی است و بخشی از آن به تاریخ تشیع در ایران مربوط است).
5. جغرافیای تاریخی و انسانی شیعه در جهان اسلام، جعفریان، انتشارات انصاریان قم
6. خدمات متقابل ایران و اسلام، آیت الله شهید مطهری (درباره مسلمان و شیعه شدن ایرانیان مباحث خوبی دارد).
www.eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین