امر یا نهی، به دو گونه است: الف) گاهی مولوی است؛ یعنی امر کننده یا نهی کننده، از مقام ولایت، امر یا نهی می کند، که مخالفت با آن معصیت است و کسی که مخالفت کند، کیفر می بیند. ب) امر کننده یا نهی کننده، از مقام پند و نصیحت سخن می گوید و کوشش می کند تا از این راه، آثار طبیعی و نتیجه ی اعمال را بیان کند؛ در چنین شرایطی، امر و نهی مولوی نیست و به آن امر یا نهی ارشادی می گویند. مخالفت با این امر و نهی، تنها نتیجه ی طبیعی آن را در پی دارد و مجازات دیگری به دنبال ندارد. با توجه به این نکته که حضرت آدم(علیه السلام) در بهشت بوده و آن جا محل تکلیف و امر و نهی نمی باشد و با قراینی که در آیات قرآن یافت می شود، خطاب به حضرت آدم از نوع دوم بوده، مخالفت، نتیجه ی طبیعی خود، یعنی اخراج از بهشت را به دنبال داشته است و جزع و فزع حضرت آدم(علیه السلام) نیز به جهت عدم توجه به نصایح پروردگار و محرومیّت از بهشت و مبتلا شدن به رنج و زحمت دنیا بوده است. این گونه رفتار در اصطلاح دانشمندان، (ترک اَوْلی) نامیده می شود؛ بنابراین، حضرت آدم(علیه السلام) گناه نکرده و معصوم است. زمان تقریبی خروج حضرت آدم(علیه السلام) از بهشت، چند هزار سال پیش بوده است؟ چون این گونه مسائل، مربوط به ما قبل تاریخ است، اظهار نظر ممکن نیست؛ به ویژه که در قرآن و روایات، در این باره سخنی به صراحت نیامده است؛ لذا در این باره بین مورّخان اختلاف است. برخی از مورّخان، زمان هبوط[1] حضرت آدم(علیه السلام) را پنج هزار و پانصد و هشتاد سال قبل از میلاد حضرت مسیح(علیه السلام) نوشته اند[2] که بر اساس آن، هبوط آدم(علیه السلام)حدود هفت هزار و پانصد و هشتاد سال قبل بوده است. پی نوشتها: [1]. در قرآن از اخراج آدم از بهشت، به هبوط تعبیر شده است. بقره، 36 و 38. [2]. ناسخ التواریخ، جزء اول، ص2. منبع: سرگذشت ها و عبرت ها در آیینه ی وحی، سید مرتضی قافله باشی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).
امر یا نهی، به دو گونه است:
الف) گاهی مولوی است؛ یعنی امر کننده یا نهی کننده، از مقام ولایت، امر یا نهی می کند، که مخالفت با آن معصیت است و کسی که مخالفت کند، کیفر می بیند.
ب) امر کننده یا نهی کننده، از مقام پند و نصیحت سخن می گوید و کوشش می کند تا از این راه، آثار طبیعی و نتیجه ی اعمال را بیان کند؛ در چنین شرایطی، امر و نهی مولوی نیست و به آن امر یا نهی ارشادی می گویند. مخالفت با این امر و نهی، تنها نتیجه ی طبیعی آن را در پی دارد و مجازات دیگری به دنبال ندارد.
با توجه به این نکته که حضرت آدم(علیه السلام) در بهشت بوده و آن جا محل تکلیف و امر و نهی نمی باشد و با قراینی که در آیات قرآن یافت می شود، خطاب به حضرت آدم از نوع دوم بوده، مخالفت، نتیجه ی طبیعی خود، یعنی اخراج از بهشت را به دنبال داشته است و جزع و فزع حضرت آدم(علیه السلام) نیز به جهت عدم توجه به نصایح پروردگار و محرومیّت از بهشت و مبتلا شدن به رنج و زحمت دنیا بوده است.
این گونه رفتار در اصطلاح دانشمندان، (ترک اَوْلی) نامیده می شود؛ بنابراین، حضرت آدم(علیه السلام) گناه نکرده و معصوم است.
زمان تقریبی خروج حضرت آدم(علیه السلام) از بهشت، چند هزار سال پیش بوده است؟
چون این گونه مسائل، مربوط به ما قبل تاریخ است، اظهار نظر ممکن نیست؛ به ویژه که در قرآن و روایات، در این باره سخنی به صراحت نیامده است؛ لذا در این باره بین مورّخان اختلاف است. برخی از مورّخان، زمان هبوط[1] حضرت آدم(علیه السلام) را پنج هزار و پانصد و هشتاد سال قبل از میلاد حضرت مسیح(علیه السلام) نوشته اند[2] که بر اساس آن، هبوط آدم(علیه السلام)حدود هفت هزار و پانصد و هشتاد سال قبل بوده است.
پی نوشتها:
[1]. در قرآن از اخراج آدم از بهشت، به هبوط تعبیر شده است. بقره، 36 و 38.
[2]. ناسخ التواریخ، جزء اول، ص2.
منبع: سرگذشت ها و عبرت ها در آیینه ی وحی، سید مرتضی قافله باشی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).
- [سایر] مگر حضرت آدم(ع) از درخت ممنوعه نخورد؟ آیا این کار جز گناه معنای دیگری میدهد؟
- [سایر] اگر پیامبران معصومند چرا خدا در قرآن می فرماید که حضرت آدم علیه السلام نافرمانی خدا کرد و از درخت ممنوعه خورد و از بهشت بیرون رانده شد؟
- [سایر] چرا در قرآن کریم، خداوند به حضرت آدم و حوا میگوید به درخت ممنوعه نزدیک نشوند؟ آیا تعبیر نزدیک نشدن حکمتی دارد؟
- [سایر] داستان حضرت آدم(ع) و شجره ممنوعه را توضیح دهید؟
- [سایر] درخت ممنوعه، چه درختی بود؟
- [سایر] اسلام گناه نخستین را قبول ندارد، ولی در مورد مسئله علیت وضوء، امام خمینی (ره) در آداب نماز روایتی را نقل فرموده که علت شستن وجه در وضو این است که تا انسان به یاد گناه حضرت آدم بیافتد که درخت ممنوعه را دیده و ... چه طور این حدیث در عین رد نظریه گناه نخستین قابل فهم است؟ چگونه فلسفه و عرفان و فقه این مسئله را پاسخ می دهد؟
- [سایر] آیا حضرت آدم (علیه السلام) دچار گناه و لغزش شد؟ مگر انبیا از خطا و گناه منزه نیستند؟
- [سایر] اگر خطیئه ی حضرت آدم(علیه السلام) گناه نبود، چرا آن حضرت و فرزندانشان به مشقات زندگی دنیوی گرفتار شدند؟
- [سایر] گناه حضرت آدم(ع) ؟؟
- [سایر] خداوند در قرآن می فرماید آدم و حوا با خوردن میوه ممنوعه، عورتشان بر آنها آشکار شد. حال آیا خداوند آدم و حوا را جاهل آفریده بود و آدم و حوا با خوردن میوه ممنوعه آگاه به معایب خود شدند؟
- [آیت الله سبحانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله نوری همدانی] نماز در حرم امامان (علیهم السلام ) مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) برابر دویست هزار نماز است .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب بلکه بهتر از مسجد است. و نماز در حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [امام خمینی] نماز در حرم امامان علیهم السلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.