پیوند اهل بیت با عالم غیب، پیوندی مداوم و همیشگی بوده است. در حقیقت ایشان، گنجینه داران علمی بی کران می باشند که آستان مبارکشان به دوام فرودگاه و عروج گاه ملایک مقرب الهی بوده است. در میان اهل بیت علیهم السلام، عصمت کبرا علیهاالسلام از پیوندی بس شگفت و ارتباطی بس شگرف با عالم ملکوت بر خوردار بوده است که صد البته ادراک و توصیف چنین پیوندهای بلند غیبی، معنوی و عرفانی برای فهم بشری اگر ممتنع نباشد، فوق طاقت و بسی مشکل می باشد: فضل زهرا را بشر کی می توان احصا کند؟ قطره را قدرت نباشد وصف از دریا کند قطره را قدرت نباشد وصف از دریا کند قطره را قدرت نباشد وصف از دریا کند روح متعالی و پر عظمت زهرای اطهر که از ادراک آن حیران شود عقول، سبب شود تا پس از عروج جانگداز پیامبر، روح اعظم از اوج عرش به حضیض فرش فرو آید و تسلابخش قلب داغدیده ی دردانه ی پیامبر گردد. پس از ارتحال جان کاه پیامبر، جبراییل امین، از جانب رب العالمین مأموریت می یابد تا با آمد و شدی مکرر به محضر پرکرامت فاطمه ی مرضیه و خبردهی از جایگاه پدر و پرده برداری از عالم غیب، [ الامام صادق علیه السلام... ان فاطمه مکثت بعد رسول الله صلی الله علیه و آله خمسه و سبعین یوما و کان دخلها خزن شدید علی ابیها و کان جبرئیل علیه السلام یأتیها فیحسن عزاءها علی ابیها و یطیب نفسها و یخبرها عن ابیها و مکانه و یخبرها بما یکون بعدها فی ذریتها و کان علی علیه السلام یکتب ذلک فهذا مصحف فاطمه. الکافی: ج 1، ص 241. مسند فاطمه الزهرا علیهاالسلام، عطاردی: ص 282. ] مونس و همنشین روح عظیم و لطیف فاطمه در فراق پدر گردد. باری، در آن ایام سخت و جان فرسا، جبراییل با فرودهایی مکرر و ادامه دار، تمام مسایل و حوادث پس و پیش رو تا برپایی قیامت را به اطلاع آن حضرت می رسانید و امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز آنها را می نگاشت و بدین سان (صحیفه ی فاطمه) شکل می گرفت. مصحف فاطمه در واقع، یکی از تجلیات علم بی نهایت الهی بر روح عظیم فاطمه ی مرضیه علیهاالسلام می باشد که بنابر روایات، اخبار گذشته و آینده تا خاتمه ی قیامت در آن مصحف شریف موجود است؛ [ الامام باقر علیه السلام.... فیه خبر ما یکون الی یوم القیامه و فیه خبر السماء و عدد ما فی السماوات من ملائکه و غیر ذلک و عدد کل من خلق الله مرسلا و غیر مرسل و اسماءهم و اسماء من ارسل الیهم و اسماء من کذب و من اجاب و اسماء جمیع من خلق الله من المؤمنین و الکافرین من الاؤلین و الاخرین و اسماء البلدان و صفه کل بلد فی شرق الارض و غربها و عدد ما فیها من المؤمنین و عدد ما فیها من الکافرین و صفه کل من کذب و صفه القرون الاولی و قصصهم و من ولی من الطواغیت و مده ملکهم و عددهم و اسماء الائمه و صفتهم و ما یملک کل واحد واحد و صفه کبرائهم و جمیع من تردد فی الأدوار... فیه اسماء جمیع ما خلق الله و اجالهم و صفه اهل الجنه و عدد من یدخلها و عدد من یدخل النار و اسماء هؤلاء و فیه علم القرآن کما انزل و علم التوراه کما انزلت و علم الاءنجیل کما انزل و علم الزبور و عدد کل شجره و مدره فی جمیع البلاد.... مسند فاطمه الزهرا علیهاالسلام، شیخ الاسلامی، ص 157. دلائل الامامه: ص 27. الامام صادق علیه السلام.... اما انه لیس فیه شی ء من الحلال و الحرام و لکن فیه علم ما یکون. مسند فاطمه الزهرا علیهاالسلام: عطاردی، ص 282. الکافی: ج 1، ص 240. ] مصحف شریفی که یکی از منابع اصلی علم امامان می باشد و پس از فاطمه دست به دست، از امامی به امام دیگر سپرده شده است تا این که اینک در دست پاک یوسف زهرا آن حجت بر حق الهی و صدف دریای رحمت رحمانی، عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار یافته است. [ الامام باقر علیه السلام.... دفعته الی امیرالمؤمنین فلما مضی صار الی الحسن ثن الی الحسین ثم عند اهله حتی یدفعوه الی صاحب هذا الامر. مسند فاطمه الزهرا علیهاالسلام، شیخ الاسلامی: ص 158. دلائل الامامه، ص 28. ] این مقام، فضیلتی بی نظیر برای صدیقه ی طاهره می باشد؛ چرا که سابقه نداشته است که جبراییل جز با طبقه ی اول انبیای عظام چنین رفت و آمدهای مکرری داشته باشد و این همان فضیلت یگانه ای است که عارف بزرگ قرن ما، خمینی کبیر، آن والاترین فضیلت فاطمه ی زهرا علیهاالسلام می شمارند: راجع به حضرت صدیقه علیهاالسلام، بیان خود را از هر ذکری قاصر می دانم. فقط به یک روایت که با سند معتبر در کافی شریف [ اصول کافی: ج 2، ص 355. ] نقل شده است، تبرک می جویم. حضرت امام صادق علیه السلام می فرماید: فاطمه علیهاالسلام بعد از پدر، هفتادوپنج روز زنده بود و حزن و شدت بر ایشان غلبه داشت و جبرییل امین، خدمت ایشان می آمد و عرض تعزیت می کرد و مسایلی از آینده را نقل می فرمود. ظاهر روایت، این است که در این 75 روز، مراوده ای برقرار بوده است؛ یعنی رفت و آمد جبرییل زیاد و مداوم بوده است. گمان ندارم که چنین امری غیر از طبقه ی اول از انبیای عظام برای کسی دیگر وارد شده باشد جبرییل امین، در ظرف 75 روز، آمد و شدی داشته و مسایل واقع در آتیه را بیان می کرده و حضرت امیر هم آنها را می نوشته است. حضرت امیر، همانطوری که کاتب وحی رسول خدا بوده، کاتب وحی حضرت صدیقه دراین 75 روز، نیز بوده است. مسأله ی فرود آمدن جبرییل، یک مسأله ی ساده نیست؛ خیال نشود که جبرییل برای هر کسی امکان نزول دارد. یک تناسب کامل بین مقام و عظمت جبراییل که روح اعظم است، و روح آن شخصیتی که جبرییل بر او وارد می شود، لازم است. چه همچون بعض اهل نظر قایل شویم که تنزل جبراییل به واسطه ی روح عظیم خود پیامبر یا ولی می باشد و این روح بلند نبی یا ولی است که جبراییل را تنزیل می دهد و چه به سان بعض اهل ظاهر بگوییم که حق تعالی، روح اعظم را مأموریت می دهد که نازل شود، تناسب کاملی بین طرفین، لازم و ضروری است؛ تا تناسبی روحی با جبراییل که روح اعظم است، موجود نباشد، نزولی امکان ندارد. چنین تناسبی تنها بین جبرییل و ارواح بلند انبیای درجه اول مثل ابراهیم، موسی، عیسی و رسول خدا بوده است. چنین رابطه ای برای همه کس نبوده است. حتی درباره ی ائمه هم ندیده ام وارد شده باشد که جبرییل این چنین بر آنها نازل گشته باشد. این مقام، تنها ویژه ی حضرت زهرا علیهاالسلام است که جبرییل در طول این 75 روز، به طور مکرر، بر حضرت وارد شده و مسایل آتیه را، که بر ذریه ی او وارد می آمده، بیان می کرده و حضرت امیر هم ثبت می فرموده است. ممکن است یکی از مسایلی که بیان فرموده است، مسایلی باشد که در عهد ذریه ی بلند پایه ی او حضرت صاحب علیه السلام واقع می شود که مسایل ایران هم جزو آن است. در هر صورت، من این شرافت و فضیلت را برای حضرت زهرا علیهاالسلام از همه فضایلی که برای ایشان ذکر کرده اند، هرچند آنها هم فضایل بزرگی است، بالاتر می دانم؛ فضیلتی که جز برای انبیا علیهم السلام، آن هم نه همه انیبا، بلکه تنها برای طبقه ی بالای انبیا و بعضی از اولیایی که در رتبه ی آنها می باشند، برای کسی دیگر حاصل نشده و چنین تعبیری که رساننده ی رابطه مداوم و مراوده ای 75 روزه می باشد برای هیچ کس تاکنون واقع نشده است. این فضیلت، از فضایل مختص حضرت صدیقه علیهاالسلام است. [ صحیفه ی نور: ج 19، ص 278. سخنرانی حضرت امام در دیدار با گروهی از خواهران به مناسبت روز زن در تاریخ 11/ 12/ 1362. با اندکی ویرایش محتوایی. ] www.eporsesh.com
پیوند اهل بیت با عالم غیب، پیوندی مداوم و همیشگی بوده است. در حقیقت ایشان، گنجینه داران علمی بی کران می باشند که آستان مبارکشان به دوام فرودگاه و عروج گاه ملایک مقرب الهی بوده است.
در میان اهل بیت علیهم السلام، عصمت کبرا علیهاالسلام از پیوندی بس شگفت و ارتباطی بس شگرف با عالم ملکوت بر خوردار بوده است که صد البته ادراک و توصیف چنین پیوندهای بلند غیبی، معنوی و عرفانی برای فهم بشری اگر ممتنع نباشد، فوق طاقت و بسی مشکل می باشد:
فضل زهرا را بشر کی می توان احصا کند؟
قطره را قدرت نباشد وصف از دریا کند
قطره را قدرت نباشد وصف از دریا کند
قطره را قدرت نباشد وصف از دریا کند
روح متعالی و پر عظمت زهرای اطهر که از ادراک آن حیران شود عقول، سبب شود تا پس از عروج جانگداز پیامبر، روح اعظم از اوج عرش به حضیض فرش فرو آید و تسلابخش قلب داغدیده ی دردانه ی پیامبر گردد.
پس از ارتحال جان کاه پیامبر، جبراییل امین، از جانب رب العالمین مأموریت می یابد تا با آمد و شدی مکرر به محضر پرکرامت فاطمه ی مرضیه و خبردهی از جایگاه پدر و پرده برداری از عالم غیب، [ الامام صادق علیه السلام... ان فاطمه مکثت بعد رسول الله صلی الله علیه و آله خمسه و سبعین یوما و کان دخلها خزن شدید علی ابیها و کان جبرئیل علیه السلام یأتیها فیحسن عزاءها علی ابیها و یطیب نفسها و یخبرها عن ابیها و مکانه و یخبرها بما یکون بعدها فی ذریتها و کان علی علیه السلام یکتب ذلک فهذا مصحف فاطمه. الکافی: ج 1، ص 241. مسند فاطمه الزهرا علیهاالسلام، عطاردی: ص 282. ] مونس و همنشین روح عظیم و لطیف فاطمه در فراق پدر گردد. باری، در آن ایام سخت و جان فرسا، جبراییل با فرودهایی مکرر و ادامه دار، تمام مسایل و حوادث پس و پیش رو تا برپایی قیامت را به اطلاع آن حضرت می رسانید و امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز آنها را می نگاشت و بدین سان (صحیفه ی فاطمه) شکل می گرفت.
مصحف فاطمه در واقع، یکی از تجلیات علم بی نهایت الهی بر روح عظیم فاطمه ی مرضیه علیهاالسلام می باشد که بنابر روایات، اخبار گذشته و آینده تا خاتمه ی قیامت در آن مصحف شریف موجود است؛ [ الامام باقر علیه السلام.... فیه خبر ما یکون الی یوم القیامه و فیه خبر السماء و عدد ما فی السماوات من ملائکه و غیر ذلک و عدد کل من خلق الله مرسلا و غیر مرسل و اسماءهم و اسماء من ارسل الیهم و اسماء من کذب و من اجاب و اسماء جمیع من خلق الله من المؤمنین و الکافرین من الاؤلین و الاخرین و اسماء البلدان و صفه کل بلد فی شرق الارض و غربها و عدد ما فیها من المؤمنین و عدد ما فیها من الکافرین و صفه کل من کذب و صفه القرون الاولی و قصصهم و من ولی من الطواغیت و مده ملکهم و عددهم و اسماء الائمه و صفتهم و ما یملک کل واحد واحد و صفه کبرائهم و جمیع من تردد فی الأدوار... فیه اسماء جمیع ما خلق الله و اجالهم و صفه اهل الجنه و عدد من یدخلها و عدد من یدخل النار و اسماء هؤلاء و فیه علم القرآن کما انزل و علم التوراه کما انزلت و علم الاءنجیل کما انزل و علم الزبور و عدد کل شجره و مدره فی جمیع البلاد.... مسند فاطمه الزهرا علیهاالسلام، شیخ الاسلامی، ص 157. دلائل الامامه: ص 27.
الامام صادق علیه السلام.... اما انه لیس فیه شی ء من الحلال و الحرام و لکن فیه علم ما یکون. مسند فاطمه الزهرا علیهاالسلام: عطاردی، ص 282. الکافی: ج 1، ص 240. ] مصحف شریفی که یکی از منابع اصلی علم امامان می باشد و پس از فاطمه دست به دست، از امامی به امام دیگر سپرده شده است تا این که اینک در دست پاک یوسف زهرا آن حجت بر حق الهی و صدف دریای رحمت رحمانی، عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار یافته است. [ الامام باقر علیه السلام.... دفعته الی امیرالمؤمنین فلما مضی صار الی الحسن ثن الی الحسین ثم عند اهله حتی یدفعوه الی صاحب هذا الامر. مسند فاطمه الزهرا علیهاالسلام، شیخ الاسلامی: ص 158. دلائل الامامه، ص 28. ]
این مقام، فضیلتی بی نظیر برای صدیقه ی طاهره می باشد؛ چرا که سابقه نداشته است که جبراییل جز با طبقه ی اول انبیای عظام چنین رفت و آمدهای مکرری داشته باشد و این همان فضیلت یگانه ای است که عارف بزرگ قرن ما، خمینی کبیر، آن والاترین فضیلت فاطمه ی زهرا علیهاالسلام می شمارند:
راجع به حضرت صدیقه علیهاالسلام، بیان خود را از هر ذکری قاصر می دانم. فقط به یک روایت که با سند معتبر در کافی شریف [ اصول کافی: ج 2، ص 355. ] نقل شده است، تبرک می جویم.
حضرت امام صادق علیه السلام می فرماید: فاطمه علیهاالسلام بعد از پدر، هفتادوپنج روز زنده بود و حزن و شدت بر ایشان غلبه داشت و جبرییل امین، خدمت ایشان می آمد و عرض تعزیت می کرد و مسایلی از آینده را نقل می فرمود.
ظاهر روایت، این است که در این 75 روز، مراوده ای برقرار بوده است؛ یعنی رفت و آمد جبرییل زیاد و مداوم بوده است. گمان ندارم که چنین امری غیر از طبقه ی اول از انبیای عظام برای کسی دیگر وارد شده باشد جبرییل امین، در ظرف 75 روز، آمد و شدی داشته و مسایل واقع در آتیه را بیان می کرده و حضرت امیر هم آنها را می نوشته است. حضرت امیر، همانطوری که کاتب وحی رسول خدا بوده، کاتب وحی حضرت صدیقه دراین 75 روز، نیز بوده است.
مسأله ی فرود آمدن جبرییل، یک مسأله ی ساده نیست؛ خیال نشود که جبرییل برای هر کسی امکان نزول دارد. یک تناسب کامل بین مقام و عظمت جبراییل که روح اعظم است، و روح آن شخصیتی که جبرییل بر او وارد می شود، لازم است. چه همچون بعض اهل نظر قایل شویم که تنزل جبراییل به واسطه ی روح عظیم خود پیامبر یا ولی می باشد و این روح بلند نبی یا ولی است که جبراییل را تنزیل می دهد و چه به سان بعض اهل ظاهر بگوییم که حق تعالی، روح اعظم را مأموریت می دهد که نازل شود، تناسب کاملی بین طرفین، لازم و ضروری است؛ تا تناسبی روحی با جبراییل که روح اعظم است، موجود نباشد، نزولی امکان ندارد. چنین تناسبی تنها بین جبرییل و ارواح بلند انبیای درجه اول مثل ابراهیم، موسی، عیسی و رسول خدا بوده است.
چنین رابطه ای برای همه کس نبوده است. حتی درباره ی ائمه هم ندیده ام وارد شده باشد که جبرییل این چنین بر آنها نازل گشته باشد.
این مقام، تنها ویژه ی حضرت زهرا علیهاالسلام است که جبرییل در طول این 75 روز، به طور مکرر، بر حضرت وارد شده و مسایل آتیه را، که بر ذریه ی او وارد می آمده، بیان می کرده و حضرت امیر هم ثبت می فرموده است. ممکن است یکی از مسایلی که بیان فرموده است، مسایلی باشد که در عهد ذریه ی بلند پایه ی او حضرت صاحب علیه السلام واقع می شود که مسایل ایران هم جزو آن است.
در هر صورت، من این شرافت و فضیلت را برای حضرت زهرا علیهاالسلام از همه فضایلی که برای ایشان ذکر کرده اند، هرچند آنها هم فضایل بزرگی است، بالاتر می دانم؛ فضیلتی که جز برای انبیا علیهم السلام، آن هم نه همه انیبا، بلکه تنها برای طبقه ی بالای انبیا و بعضی از اولیایی که در رتبه ی آنها می باشند، برای کسی دیگر حاصل نشده و چنین تعبیری که رساننده ی رابطه مداوم و مراوده ای 75 روزه می باشد برای هیچ کس تاکنون واقع نشده است. این فضیلت، از فضایل مختص حضرت صدیقه علیهاالسلام است. [ صحیفه ی نور: ج 19، ص 278. سخنرانی حضرت امام در دیدار با گروهی از خواهران به مناسبت روز زن در تاریخ 11/ 12/ 1362. با اندکی ویرایش محتوایی. ]
www.eporsesh.com
- [سایر] آیا جبرئیل نزد حضرت زهرا (سلام الله علیها) می آمد؟
- [سایر] آیا دوران حیات پیامبر اکرم(ص) نیز جبرئیل یا فرشتگان دیگری به حضور حضرت فاطمه(س) می آمدند؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] حضرت جبرئیل در محضر حضرت زهرا(س) بعد از رحلت نبی اکرم چه حکمتی داشته است؟ آیا در این هنگام امیرالمومنین(ع) نیز جبرئیل را می دیدند؟
- [سایر] نقل میکنند: (کسی به حضرت علی(ع) کنیزی هدیه داد. روزی حضرت زهرا(س) وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی(ع) سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده است. حضرت زهرا(س) به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم(ص) رفتند که جبرئیل نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد). حال سؤال این است که؛ آیا چنین رفتاری از یک بانوی دارای عصمت تعجبآور نیست؟ مخصوصاً که عصمت از اشتباه نیز دارند.
- [سایر] چه مصائبی بر حضرت زهرا(س) پس از پیامبر اکرم(ص) وارد شد؟
- [سایر] قاتل حضرت زهرا (سلام الله علیها) کیست؟
- [سایر] آیا حدیث منقول از پیامبر اکرم که فرمودند: «ان اول شخص یدخل الجنة فاطمة» ؛ «فاطمه اولین کسی است که وارد بهشت می شود.» صحیح است؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه معصومه(س) ازدواج نکردند؟
- [سایر] آیا حدیث منقول از پیامبر اکرم که فرمودند: «ان اول شخص یدخل الجنة فاطمة» ؛ «فاطمه اولین کسی است که وارد بهشت می شود.» صحیح است؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).