شبهه: پیامبر اسلام (ص) در زمان حیاتشان قضاوت هایی داشتند که اشتباه بوده تا جایی که عصمت ایشان را خدشه دار می نماید.
بر کسانی که نگاهی هر چند گذرا به قرآن کریم و روایات پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت علیهم السّلام بیندازند، پوشیده نخواهد ماند که مسئله عصمت از تعالیم اساسی اسلام و بلکه از ضروریات دین است. و نه تنها اهل تاریخ این قضاوتها را قبول ندارند که اساساً چنین قضاوتهایی در زندگی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در تاریخ هم نقل نشده است البته سهوها و افسانه هایی را در کتب مختلف به پیامبر صلّی الله علیه و آله نسبت داده اند که این مسائل هم با ادله فراوانی توسط علما جواب داده شده است. در تاریخ قضایایی نقل شده که نهایت تسلیم و انقیاد اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله را در برابر آن حضرت نشان می دهد این مسائل نشان دهنده این است که مردم به پیامبر اعتماد و اعتقاد کامل داشتند و اگر آن حضرت را معصوم نمی دانستند این گونه تسلیم پیامبر صلّی الله علیه و آله نمی شدند من جمله در جنگ بدر هنگام مشورت پیرامون این جنگ مقداد گفت: (به خدا قسم اگر فرمان دهی که در آتش فرو رویم، همراه با تو چنین خواهیم کرد.)[1] و سعد بن معاذ گفت: (... سوگند به خدا که اگر دستور دهی تا خویش را به دریا زنیم سرپیچی نخواهیم کرد.)[2] مسلماً اصحاب برجسته پیامبر صلّی الله علیه و آله که موجب شور و هیجان و تحرک در سایر افراد می شدند این اعتماد را به پیامبر صلّی الله علیه و آله داشتند که پیامبر هرگز اشتباه نمی کند. در واقع چنین حالات خداپسندانه ای ریشه در اعتقادات قرآنی داشت آنجا که می فرماید: و ما ینطق عن الهوی إن هو الا وحیٌ یوحی.[3] بنابراین اگر قرار باشد احکام و قضاوتهای پیامبر صلّی الله علیه و آله احکامی الهی و بر اساس قرآن و وحی نباشد. کسی از آن حضرت پیروی نمی کند. یکی از ابعاد مسئله (عصمت)، عصمت از سهو و خطا در مسئله (قضاوت) است در این رابطه در کتاب (پژوهشی در عصمت معصومان) آمده است: آنچه بیشتر منشأ شبهه عدم عصمت در این زمینه می شود روایاتی است که بیان می دارد قضاوت پیامبر بر اساس (بینه) و (قسم) است. بر اساس این روایات که هم از طریق شیعه نقل شده و هم از طریق اهل سنت ممکن است پیامبر مثلاً با توجه به گواهی گواهان حق را به مدعی بدهد و حال آنکه در واقع حق با او نباشد![4] این روایات منافاتی با عصمت در قضاوت ندارند. خطا در امر قضا به این نیست که حق واقعی کسی به او داده نشود، بلکه به این است که قانون الهی در شیوه قضاوت اجرا نگردد قطعاً پیامبر صلّی الله علیه و آله به این معنا از خطای در قضاوت معصوم است.[5] سید مرتضی در کتاب الشافی فی الامامیه جلد 2 ص 27 می نویسد: (چه خطا و اشکالی در قضاوت بر اساس بینه وجود دارد و حال آنکه حکم خداوند در این وقایع همین است.)[6] مورخان شیعه همانند سایر علمای شیعی معتقد به عصمت پیامبر صلّی الله علیه و آله هستند و نه تنها در بحث قضاوت بلکه در همه شئونی که مربوط به پیامبر صلّی الله علیه و آله می شود آن حضرت را مصون از خطا و اشتباه می دانند. علمای بزرگ مثل شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی و... می گویند که پیامبر صلّی الله علیه و آله هیچ گاه دچار سهو و نسیان نشد.[7] شیخ مفید در این زمینه رساله کوچکی هم نوشته اند ایشان در ابتدای این رساله می نویسد: (ادله عصمتی که جمهور مسلمانان به آن قائل هستند، مقتضی این است که حکم شود به نفی سهو از پیامبر صلّی الله علیه و آله در قول و فعل.)[8] به نظر می رسد اهل سنت هم در کتب تاریخی شان مطلبی را ذکر نکرده باشند که با عصمت پیامبر صلّی الله علیه و آله منافاتی داشته باشد. شهید مطهری در کتاب سیری در سیره نبوی می نویسد: (اهل سنت پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله را، تنها معصوم می دانند.)[9] در جریان صلح حدیبیه نیز از نحوه گفتگوی عمر بن خطاب با ابابکر فهمیده می شود که آنان بین نبوت و عصمت انفکاکی نمی دیده اند زیرا از آنجا که در نظر ایشان انعقاد قرارداد صلح با مشرکین خطا بود این مسئله برای ایشان مطرح شد که ایشان یا پیامبر خداست پس نباید چنین خطائی را مرتکب شود و یا پیامبر خدا نیست. با اینکه در صورت عدم اعتقاد به عصمت احتمال سومی هم قابل طرح بود و آن اینکه پیامبر باشد ولی در این قضیه مرتکب خطا شده باشد. پس از رحلت پیامبر صلّی الله علیه و آله ابوبکر در آغاز خلافت خود خطبه ای خواند به این مضمون که: (رسول خدا صلّی الله علیه و آله از دنیا رفت در حالی که حق هیچ کسی برعهده او نبود، چرا که آن حضرت معصوم از خطا بود بنابراین آنچه از او انتظار داشتید، از من توقع نداشته باشید.)[10] شیعیان با توجه به اینکه پیامبر صلّی الله علیه و آله و سایر ائمه را الگوی خویش می دانند و با توجه به آیات و روایات فراوان قائل هستند که پیامبر و ائمه هیچ گونه خطا و اشتباهی مرتکب نشده اند. البته لازمه اعتماد به پیامبر صلّی الله علیه و آله عصمت ایشان است. بنابراین مورخان شیعه با در دست داشتن ادله عقلی و نقلی هیچگاه تسلیم نسبت های ناروا به پیامبر نخواهند شد. [1] . سید جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ج 5، چاپ چهارم، بیروت، دارالهادی، سال 1415، ص 122. [2] . همان، ص 23. [3] . قرآن کریم، سوره نجم، آیا ت3 و 4. [4] . البته تقریباً اکثر علمای امامیه، قضاوت پیامبر و امام بر اساس علم خویش را پذیرفته اند - پژوهشی در عصمت معصومان حسن یوسفیان، و احمد حسین شریفی، چاپ اول، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی 1377، ص 255. [5] . حسن یوسفیان و احمد حسین شریفی، پژوهشی در عصمت معصومان چاپ اول، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی 1377 ص 254 256. [6] . همان، ص 257. [7] . آیت الله محمد هادی معرفت، تنزیه انبیاء، چاپ اول، قم انتشارات نبوغ، 1374 ص 156. [8] . شیخ مفید، عدم السهو النبی، چاپ اول، مؤسسه آل البیت، سال 1413 ه ق، ص 3. [9] . مرتضی مطهری، سیری در سیره نبوی، چاپ 19، تهران، انتشارات صدرا، سال 1377 (1418)، ص 91. [10] . حسن یوسفیان و احمد حسین شریفی، پیشین، ص 259، به نقل از ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 17، ص 159. www.andisheqom.com
عنوان سوال:

شبهه: پیامبر اسلام (ص) در زمان حیاتشان قضاوت هایی داشتند که اشتباه بوده تا جایی که عصمت ایشان را خدشه دار می نماید.


پاسخ:

بر کسانی که نگاهی هر چند گذرا به قرآن کریم و روایات پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت علیهم السّلام بیندازند، پوشیده نخواهد ماند که مسئله عصمت از تعالیم اساسی اسلام و بلکه از ضروریات دین است. و نه تنها اهل تاریخ این قضاوتها را قبول ندارند که اساساً چنین قضاوتهایی در زندگی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در تاریخ هم نقل نشده است البته سهوها و افسانه هایی را در کتب مختلف به پیامبر صلّی الله علیه و آله نسبت داده اند که این مسائل هم با ادله فراوانی توسط علما جواب داده شده است.
در تاریخ قضایایی نقل شده که نهایت تسلیم و انقیاد اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله را در برابر آن حضرت نشان می دهد این مسائل نشان دهنده این است که مردم به پیامبر اعتماد و اعتقاد کامل داشتند و اگر آن حضرت را معصوم نمی دانستند این گونه تسلیم پیامبر صلّی الله علیه و آله نمی شدند من جمله در جنگ بدر هنگام مشورت پیرامون این جنگ مقداد گفت: (به خدا قسم اگر فرمان دهی که در آتش فرو رویم، همراه با تو چنین خواهیم کرد.)[1] و سعد بن معاذ گفت: (... سوگند به خدا که اگر دستور دهی تا خویش را به دریا زنیم سرپیچی نخواهیم کرد.)[2] مسلماً اصحاب برجسته پیامبر صلّی الله علیه و آله که موجب شور و هیجان و تحرک در سایر افراد می شدند این اعتماد را به پیامبر صلّی الله علیه و آله داشتند که پیامبر هرگز اشتباه نمی کند. در واقع چنین حالات خداپسندانه ای ریشه در اعتقادات قرآنی داشت آنجا که می فرماید: و ما ینطق عن الهوی إن هو الا وحیٌ یوحی.[3] بنابراین اگر قرار باشد احکام و قضاوتهای پیامبر صلّی الله علیه و آله احکامی الهی و بر اساس قرآن و وحی نباشد. کسی از آن حضرت پیروی نمی کند. یکی از ابعاد مسئله (عصمت)، عصمت از سهو و خطا در مسئله (قضاوت) است در این رابطه در کتاب (پژوهشی در عصمت معصومان) آمده است: آنچه بیشتر منشأ شبهه عدم عصمت در این زمینه می شود روایاتی است که بیان می دارد قضاوت پیامبر بر اساس (بینه) و (قسم) است. بر اساس این روایات که هم از طریق شیعه نقل شده و هم از طریق اهل سنت ممکن است پیامبر مثلاً با توجه به گواهی گواهان حق را به مدعی بدهد و حال آنکه در واقع حق با او نباشد![4] این روایات منافاتی با عصمت در قضاوت ندارند. خطا در امر قضا به این نیست که حق واقعی کسی به او داده نشود، بلکه به این است که قانون الهی در شیوه قضاوت اجرا نگردد قطعاً پیامبر صلّی الله علیه و آله به این معنا از خطای در قضاوت معصوم است.[5] سید مرتضی در کتاب الشافی فی الامامیه جلد 2 ص 27 می نویسد: (چه خطا و اشکالی در قضاوت بر اساس بینه وجود دارد و حال آنکه حکم خداوند در این وقایع همین است.)[6] مورخان شیعه همانند سایر علمای شیعی معتقد به عصمت پیامبر صلّی الله علیه و آله هستند و نه تنها در بحث قضاوت بلکه در همه شئونی که مربوط به پیامبر صلّی الله علیه و آله می شود آن حضرت را مصون از خطا و اشتباه می دانند. علمای بزرگ مثل شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی و... می گویند که پیامبر صلّی الله علیه و آله هیچ گاه دچار سهو و نسیان نشد.[7] شیخ مفید در این زمینه رساله کوچکی هم نوشته اند ایشان در ابتدای این رساله می نویسد: (ادله عصمتی که جمهور مسلمانان به آن قائل هستند، مقتضی این است که حکم شود به نفی سهو از پیامبر صلّی الله علیه و آله در قول و فعل.)[8]
به نظر می رسد اهل سنت هم در کتب تاریخی شان مطلبی را ذکر نکرده باشند که با عصمت پیامبر صلّی الله علیه و آله منافاتی داشته باشد. شهید مطهری در کتاب سیری در سیره نبوی می نویسد: (اهل سنت پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله را، تنها معصوم می دانند.)[9] در جریان صلح حدیبیه نیز از نحوه گفتگوی عمر بن خطاب با ابابکر فهمیده می شود که آنان بین نبوت و عصمت انفکاکی نمی دیده اند زیرا از آنجا که در نظر ایشان انعقاد قرارداد صلح با مشرکین خطا بود این مسئله برای ایشان مطرح شد که ایشان یا پیامبر خداست پس نباید چنین خطائی را مرتکب شود و یا پیامبر خدا نیست. با اینکه در صورت عدم اعتقاد به عصمت احتمال سومی هم قابل طرح بود و آن اینکه پیامبر باشد ولی در این قضیه مرتکب خطا شده باشد. پس از رحلت پیامبر صلّی الله علیه و آله ابوبکر در آغاز خلافت خود خطبه ای خواند به این مضمون که: (رسول خدا صلّی الله علیه و آله از دنیا رفت در حالی که حق هیچ کسی برعهده او نبود، چرا که آن حضرت معصوم از خطا بود بنابراین آنچه از او انتظار داشتید، از من توقع نداشته باشید.)[10] شیعیان با توجه به اینکه پیامبر صلّی الله علیه و آله و سایر ائمه را الگوی خویش می دانند و با توجه به آیات و روایات فراوان قائل هستند که پیامبر و ائمه هیچ گونه خطا و اشتباهی مرتکب نشده اند. البته لازمه اعتماد به پیامبر صلّی الله علیه و آله عصمت ایشان است. بنابراین مورخان شیعه با در دست داشتن ادله عقلی و نقلی هیچگاه تسلیم نسبت های ناروا به پیامبر نخواهند شد.
[1] . سید جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ج 5، چاپ چهارم، بیروت، دارالهادی، سال 1415، ص 122.
[2] . همان، ص 23.
[3] . قرآن کریم، سوره نجم، آیا ت3 و 4.
[4] . البته تقریباً اکثر علمای امامیه، قضاوت پیامبر و امام بر اساس علم خویش را پذیرفته اند - پژوهشی در عصمت معصومان حسن یوسفیان، و احمد حسین شریفی، چاپ اول، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی 1377، ص 255.
[5] . حسن یوسفیان و احمد حسین شریفی، پژوهشی در عصمت معصومان چاپ اول، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی 1377 ص 254 256.
[6] . همان، ص 257.
[7] . آیت الله محمد هادی معرفت، تنزیه انبیاء، چاپ اول، قم انتشارات نبوغ، 1374 ص 156.
[8] . شیخ مفید، عدم السهو النبی، چاپ اول، مؤسسه آل البیت، سال 1413 ه ق، ص 3.
[9] . مرتضی مطهری، سیری در سیره نبوی، چاپ 19، تهران، انتشارات صدرا، سال 1377 (1418)، ص 91.
[10] . حسن یوسفیان و احمد حسین شریفی، پیشین، ص 259، به نقل از ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 17، ص 159.
www.andisheqom.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین