مراحل سه‌گانه عصمت علمی پیامبراکرم(ص) در قرآن چگونه است؟
عصمت علمی رسول اکرم(ص) در این است که : اولاً علوم و معارف را به طور کامل از راه وحی تلقی کند، ثانیاً گرفته‌ها را خوب نگهداری کند و ثالثاً ضبط کرده‌ها را بدون کم و زیاد بیان کند. تحلیل این سه مرحله را قرآن متکفل شده است. در تبیین مرحله نخست، به پیغمبر می‌فرماید: تو قرآن را از (لَدَی الله) فرا می‌گیری: (و انک لتلقَّی القران من لدن حکیم علیم) نمل/6 ، و لَدَی الله نه جایی برای سهو و جهل و نسیان است و نه جایی برای شیطان، چون در آن جا حجاجی وجود ندارد؛ انسان بر اثر حجاب، غیر را به جای آشنا می‌گیرد که می‌شود جهل و خطا، عمدی یا سهوی. پس پیامبر در مقام ترقی و تلقّی علوم، آنها را خوب فرا می‌گیرد، چنانکه در مقام تنزّل، آنها را صحیح دریافت می‌کند: (نَزل به الرُوح الأمین علی قَلبک) شعراء/193-194، یعنی روح الأمین آنها را آورد و در حرم امن قلب تو نهاد و آن فرشته مسئول، امین است، زیرا اگر فراموش کند یا نفهمد یا کم و زیاد و یا جا به جا کند امین وحی نخواهد بود. کانال وحی نیز پاکتر از آن است که بیگانه‌ای در آن راه یابد، زیرا مطهر از ادناس و ارجاس است: (فی صُحف مُکرمة مَرفوعة مُطَهرة بأیدی سَفَرة کِرام بَررة) عبس/13-16 ، (لا یَمسّه الاّ المُطَهرون) واقعه/79 . پس در قوس صعود و قوس نزول و کانال عبور، عصمت حاکم است. خدای سبحان درباره مرحله دوم، به رسول اکرم(ص) می‌فرماید: وقتی معارف الهی را خوب فهمیدی، فهمیده‌ها را هم خوب نگه می‌داری: (سَنقرئک فلاتنسی) اعلی/6 . جمله (الاّ ما شاء الله) اعلی/7 از مواردی است که استثنا، مؤکَّد اصل مطلب است، نظیر این که می‌فرماید: مؤمنان در بهشت، جاویدانند و هیچ عاملی آنان را از بهشت بیرون نمی‌کند مگر این که خدا بخواهد، خدا هم می‌خواهد که آنان مخلد باشند: (خالدین فیها ما دامت السَموات و الأرض اِلاّ ما شاء رَبُّک) هود/107. استثنای مزبور هم مؤکد مطلب بوده و به این معناست که هیچ عاملی نمی‌تواند تو را فراموشکار کند مگر خداوندی که بر تو منت نهاده، تو را به مقام عصمت رسانده است، نه بدین معنا که مگر در صورتی که خدا بخواهد تو فراموش می‌کنی. هیچ پدیده‌ای بی سبب نیست و هیچ انسانی مطلبی را فراموش نمی‌کند مگر این که خدا بخواهد، چون نسیان، خود به خود نیست و گرنه تذکر نیز باید خود به خود باشد. این منتی بر پیغمبر نیست که می‌فرماید: هر وقت خدا خواست تو فراموش می‌کنی. در مرحله سوم، یعنی در مقام انشاء و ابراز و تعلیم، از گزند سبق لسان، سهو و نسیان و نیز افزودن یا کاستن مصون است: (وما یَنطق عن الهَوی اِن هو الاّ وحیٌ یُوحی) نجم/3-4. سه مقطع مزبور که در سه بخش از قرآن کریم آمده است، در سوره مبارکه (جن) یک جا ذکر شده است: (عالم الغَیب فلا یُظهر علی غَبیه أحداً اِلاّ مَن ارتضی مِن رسولٍ فانه یَسلک مِن بَین یدیه و من خَلفه رَصداً لِیعلم أَن قد أَبلغوا رِسالات رَبهم و أحاط بِما لَدیهم و أَحصی کُل شیء عَدداً) جن/26-28 . وحی خدا، با صیانت فرشتگان به پیغمبر می‌رسد، یعنی از مبدأ تا قلب مطهر رسول اکرم(ص) معصومانه می‌رسد و از گفتار یا رفتار آن حضرت تا سطح آگاهی مردم، خواه سمعی و خواه بصری، معصوم است. بعد از آن که وحی خدا در کمال صحت و درستی به جامعه رسید مردم در عمل کردن و عمل نکردن و در تحریف و عدم تحریف لفظی یا معنوی آزادند، بدون آن که تحریف شخصی آنان آسیبی به صیانت وحی موجود ودر متن قرآن برساند. آیت الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن کریم ج 9 (سیرة رسول اکرم در قرآن) www.payambarazam.ir
عنوان سوال:

مراحل سه‌گانه عصمت علمی پیامبراکرم(ص) در قرآن چگونه است؟


پاسخ:

عصمت علمی رسول اکرم(ص) در این است که : اولاً علوم و معارف را به طور کامل از راه وحی تلقی کند، ثانیاً گرفته‌ها را خوب نگهداری کند و ثالثاً ضبط کرده‌ها را بدون کم و زیاد بیان کند.
تحلیل این سه مرحله را قرآن متکفل شده است. در تبیین مرحله نخست، به پیغمبر می‌فرماید: تو قرآن را از (لَدَی الله) فرا می‌گیری: (و انک لتلقَّی القران من لدن حکیم علیم) نمل/6 ، و لَدَی الله نه جایی برای سهو و جهل و نسیان است و نه جایی برای شیطان، چون در آن جا حجاجی وجود ندارد؛ انسان بر اثر حجاب، غیر را به جای آشنا می‌گیرد که می‌شود جهل و خطا، عمدی یا سهوی. پس پیامبر در مقام ترقی و تلقّی علوم، آنها را خوب فرا می‌گیرد، چنانکه در مقام تنزّل، آنها را صحیح دریافت می‌کند: (نَزل به الرُوح الأمین علی قَلبک) شعراء/193-194، یعنی روح الأمین آنها را آورد و در حرم امن قلب تو نهاد و آن فرشته مسئول، امین است، زیرا اگر فراموش کند یا نفهمد یا کم و زیاد و یا جا به جا کند امین وحی نخواهد بود. کانال وحی نیز پاکتر از آن است که بیگانه‌ای در آن راه یابد، زیرا مطهر از ادناس و ارجاس است: (فی صُحف مُکرمة مَرفوعة مُطَهرة بأیدی سَفَرة کِرام بَررة) عبس/13-16 ، (لا یَمسّه الاّ المُطَهرون) واقعه/79 . پس در قوس صعود و قوس نزول و کانال عبور، عصمت حاکم است.
خدای سبحان درباره مرحله دوم، به رسول اکرم(ص) می‌فرماید: وقتی معارف الهی را خوب فهمیدی، فهمیده‌ها را هم خوب نگه می‌داری: (سَنقرئک فلاتنسی) اعلی/6 . جمله (الاّ ما شاء الله) اعلی/7 از مواردی است که استثنا، مؤکَّد اصل مطلب است، نظیر این که می‌فرماید: مؤمنان در بهشت، جاویدانند و هیچ عاملی آنان را از بهشت بیرون نمی‌کند مگر این که خدا بخواهد، خدا هم می‌خواهد که آنان مخلد باشند: (خالدین فیها ما دامت السَموات و الأرض اِلاّ ما شاء رَبُّک) هود/107. استثنای مزبور هم مؤکد مطلب بوده و به این معناست که هیچ عاملی نمی‌تواند تو را فراموشکار کند مگر خداوندی که بر تو منت نهاده، تو را به مقام عصمت رسانده است، نه بدین معنا که مگر در صورتی که خدا بخواهد تو فراموش می‌کنی. هیچ پدیده‌ای بی سبب نیست و هیچ انسانی مطلبی را فراموش نمی‌کند مگر این که خدا بخواهد، چون نسیان، خود به خود نیست و گرنه تذکر نیز باید خود به خود باشد. این منتی بر پیغمبر نیست که می‌فرماید: هر وقت خدا خواست تو فراموش می‌کنی.
در مرحله سوم، یعنی در مقام انشاء و ابراز و تعلیم، از گزند سبق لسان، سهو و نسیان و نیز افزودن یا کاستن مصون است: (وما یَنطق عن الهَوی اِن هو الاّ وحیٌ یُوحی) نجم/3-4.
سه مقطع مزبور که در سه بخش از قرآن کریم آمده است، در سوره مبارکه (جن) یک جا ذکر شده است: (عالم الغَیب فلا یُظهر علی غَبیه أحداً اِلاّ مَن ارتضی مِن رسولٍ فانه یَسلک مِن بَین یدیه و من خَلفه رَصداً لِیعلم أَن قد أَبلغوا رِسالات رَبهم و أحاط بِما لَدیهم و أَحصی کُل شیء عَدداً) جن/26-28 . وحی خدا، با صیانت فرشتگان به پیغمبر می‌رسد، یعنی از مبدأ تا قلب مطهر رسول اکرم(ص) معصومانه می‌رسد و از گفتار یا رفتار آن حضرت تا سطح آگاهی مردم، خواه سمعی و خواه بصری، معصوم است. بعد از آن که وحی خدا در کمال صحت و درستی به جامعه رسید مردم در عمل کردن و عمل نکردن و در تحریف و عدم تحریف لفظی یا معنوی آزادند، بدون آن که تحریف شخصی آنان آسیبی به صیانت وحی موجود ودر متن قرآن برساند.
آیت الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن کریم ج 9 (سیرة رسول اکرم در قرآن)
www.payambarazam.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین