قصه جنگ امام امیر المؤمنین علیه السلام با عمرو بن عبدود در غزوه خندق در میان عامه و خاصه معروف و مشهور است و همچنین فضیلت ضربت علی علیه السلام در این جنگ نه تنها در کتب شیعه نقل شده بلکه در کتابهای معتبر اهل سنت هم با تعبیرات گوناگون آمده است. فخر رازی که یکی از دانشمندان و مفسران معروف اهل سنت است در تفسیر خود می گوید: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: جنگ و مبارزه علی علیه السلام با عمرو بن عبدود بهتر از عمل امت من تا روز قیامت است.[1] حاکم نیشابوری حدیث فوق را با تعبیر دیگر نقل کرده است او می گوید پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: جنگ و مبارزه علی بن ابی طالب علیه السلام با عمر و بن عبدود در روز خندق بهتر از اعمال امت من تا روز قیامت.[2] مرحوم ابن شهر آشوب در کتاب معروف خود (المناقب) نقل می کند هنگامی که علی علیه السلام بر عمرو بن عبدود غالب شد (و او را نقش بر زمین کرد) سر او را از بدن جدا نکرد بعضی در این باره سخنان ناروائی درباره علی علیه السلام به زبان می آوردند و یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به نام حذیفه پاسخ می داد (و علی علیه السلام دفاع می کرد) پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ساکت باش ای حذیفه به زودی علی علیه السلام حقیقت را بیان می کند. آنگاه علی علیه السلام عمرو بن عبدود را به قتل رساند وقتی به خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسید آن حضرت سئوال کرد (یا علی چرا در کشتن عمرو تأخیر کردی؟) علی علیه السلام پاسخ داد برای اینکه عمرو بن عبدود به مادرم ناسزا گفت و آب دهانش را بر صورتم انداخت (در نتیجه من ناراحت و خشمگین شدم) و از این مطلب ترسیدم که اگر در آن حال او را بکشم ناراحت بودن من در قتل او سهیم باشد (و عمل من تنها برای رضای خدا نباشد و لذا) قتل او را تأخیر انداختم تا برای رضای خدا و در راه او عمرو را به قتل برسانم.[3] و اما اینکه امام علی علیه السلام در برابر عمل ناروای عمرو بن عبدود غضبناک و خشمگین شد هیچ منافاتی با مساله عصمت ندارد زیرا عصمت یعنی مصون ماندن از گناهان اما خشم و غضب و رضا و خوشنودی و گریه و خنده و امثال اینها جزء خلقت و سرشت انسان است و این علائم و آثار در زندگی امامان معصوم و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم قابل انکار نیست. و این مطلب نه تنها اشکال ندارد بلکه مقام اخلاص امام علیه السلام را نشان می دهد و شبیه آیه 207 سوره بقره است که در داستان (لیلة المبیت) در مقام بیان اخلاص آن حضرت نازل شد در آنجا می خوانیم: بعضی از مردم (با ایمان و فداکار همچون علی علیه السلام در لیلة المبیت به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ) جان خود را در برابر خوشنودی خدا می فروشند و خدا نسبت به بندگانش مهربان است.[4] -------------------------------------------------------------------------------- [1] . لمبارزة علی علیه السلام مع عمرو بن عبدود العامری أفضل من عمل امتی إلی یوم القیامة تفسیر فخر رازی ج32، ص31، در ذیل تفسیر آیه. [2] . سوره قدر... لمبارزة علی بن ابی طالب لعمرو بن عبدود یوم الخندق أفضل من أعمال امتی إلی یوم القیامة. مستدرک الصحیحین ج3، ص32. [3] . قال ابن شهر آشوب: لما أدرک عمرو بن عبدود لم یضربه، فوفعوا فی علی علیه السلام فرد عنه حذیفة فقال النبی صلی الله علیه و آله و سلم : مه یا حذیفة فان علیاً علیه السلام سیذکر سبب وقفته، ثم أنه ضربه، فلما جاء سأله النبی صلی الله علیه و آله و سلم عن ذلک. قال: قد کان شتم أمیو تفل فی وجهی فخشیت ان أضربه لخط نفسی، فترکته حتی سکن مابی ثم قتلته فی الله؛ مناقب آل ابی طالب تألیف ابن شهر آشوب، ج2، ص115، چاپ دار الأضواء، بیروت، و مستدرک الوسائل، ج18، ص28، باب23، از ابواب مقدمات الحدود، حدیث5. [4] . و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد. بقره/207.
مقدار صحت حدیث ضربت مولا در یوم خندق که در جوانی حضرت واقع شد چه اندازه است؟ (با توجه به عدم اعتقاد شیعه در ابتلاء معصوم به آتش خشم)!
قصه جنگ امام امیر المؤمنین علیه السلام با عمرو بن عبدود در غزوه خندق در میان عامه و خاصه معروف و مشهور است و همچنین فضیلت ضربت علی علیه السلام در این جنگ نه تنها در کتب شیعه نقل شده بلکه در کتابهای معتبر اهل سنت هم با تعبیرات گوناگون آمده است.
فخر رازی که یکی از دانشمندان و مفسران معروف اهل سنت است در تفسیر خود می گوید: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: جنگ و مبارزه علی علیه السلام با عمرو بن عبدود بهتر از عمل امت من تا روز قیامت است.[1]
حاکم نیشابوری حدیث فوق را با تعبیر دیگر نقل کرده است او می گوید پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: جنگ و مبارزه علی بن ابی طالب علیه السلام با عمر و بن عبدود در روز خندق بهتر از اعمال امت من تا روز قیامت.[2]
مرحوم ابن شهر آشوب در کتاب معروف خود (المناقب) نقل می کند هنگامی که علی علیه السلام بر عمرو بن عبدود غالب شد (و او را نقش بر زمین کرد) سر او را از بدن جدا نکرد بعضی در این باره سخنان ناروائی درباره علی علیه السلام به زبان می آوردند و یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به نام حذیفه پاسخ می داد (و علی علیه السلام دفاع می کرد) پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ساکت باش ای حذیفه به زودی علی علیه السلام حقیقت را بیان می کند.
آنگاه علی علیه السلام عمرو بن عبدود را به قتل رساند وقتی به خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسید آن حضرت سئوال کرد (یا علی چرا در کشتن عمرو تأخیر کردی؟) علی علیه السلام پاسخ داد برای اینکه عمرو بن عبدود به مادرم ناسزا گفت و آب دهانش را بر صورتم انداخت (در نتیجه من ناراحت و خشمگین شدم) و از این مطلب ترسیدم که اگر در آن حال او را بکشم ناراحت بودن من در قتل او سهیم باشد (و عمل من تنها برای رضای خدا نباشد و لذا) قتل او را تأخیر انداختم تا برای رضای خدا و در راه او عمرو را به قتل برسانم.[3]
و اما اینکه امام علی علیه السلام در برابر عمل ناروای عمرو بن عبدود غضبناک و خشمگین شد هیچ منافاتی با مساله عصمت ندارد زیرا عصمت یعنی مصون ماندن از گناهان اما خشم و غضب و رضا و خوشنودی و گریه و خنده و امثال اینها جزء خلقت و سرشت انسان است و این علائم و آثار در زندگی امامان معصوم و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم قابل انکار نیست.
و این مطلب نه تنها اشکال ندارد بلکه مقام اخلاص امام علیه السلام را نشان می دهد و شبیه آیه 207 سوره بقره است که در داستان (لیلة المبیت) در مقام بیان اخلاص آن حضرت نازل شد در آنجا می خوانیم:
بعضی از مردم (با ایمان و فداکار همچون علی علیه السلام در لیلة المبیت به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ) جان خود را در برابر خوشنودی خدا می فروشند و خدا نسبت به بندگانش مهربان است.[4]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . لمبارزة علی علیه السلام مع عمرو بن عبدود العامری أفضل من عمل امتی إلی یوم القیامة تفسیر فخر رازی ج32، ص31، در ذیل تفسیر آیه.
[2] . سوره قدر... لمبارزة علی بن ابی طالب لعمرو بن عبدود یوم الخندق أفضل من أعمال امتی إلی یوم القیامة. مستدرک الصحیحین ج3، ص32.
[3] . قال ابن شهر آشوب: لما أدرک عمرو بن عبدود لم یضربه، فوفعوا فی علی علیه السلام فرد عنه حذیفة فقال النبی صلی الله علیه و آله و سلم : مه یا حذیفة فان علیاً علیه السلام سیذکر سبب وقفته، ثم أنه ضربه، فلما جاء سأله النبی صلی الله علیه و آله و سلم عن ذلک. قال: قد کان شتم أمیو تفل فی وجهی فخشیت ان أضربه لخط نفسی، فترکته حتی سکن مابی ثم قتلته فی الله؛ مناقب آل ابی طالب تألیف ابن شهر آشوب، ج2، ص115، چاپ دار الأضواء، بیروت، و مستدرک الوسائل، ج18، ص28، باب23، از ابواب مقدمات الحدود، حدیث5.
[4] . و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد. بقره/207.
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید؛ با توجه به این که همه امامان (ع) معصوم هستند، اما در بین آنها امام حسین (ع) دارای مقامی بالاتر از دیگر امامان (ع) می باشد. با توجه به کثرت روایات می بینیم کسانی که برای امام حسین (ع) حتی اگر کار کوچکی را انجام دهند، در آخرت دارای اجر عظیمی هستند. اصلا چرا به امام حسین (ع) دردانه خداوند یا حضرت زهرا (س) می گویند؟ با تشکر.
- [سایر] طبق اعتقاد شیعیان، پیامبر اسلام و ائمه شیعه از دیگر پیامبران برترند لطفا با اسناد قرآنی این را توضیح بفرمایید زیرا طبق نص صریح قرآن بین پیامبران تفاوتی نیست و همچنین در مورد معصوم بودن امامان و پیامبر آیا آنها توانایی گناه را داشته اند یا خیر اگر آری که آنها دیگر انسان نبودند و فرشته بودند اگر هم که نه پس به انسان جایز الخطا و اقوال او نمی توان تکیه کرد لطفا جواب مرا از قرآن بدهید زیرا در یک گرداب دینی گرفتار شدم و شما را به خدا قسم میدهم زودتر جواب مرا بدهید لطفا فقط از قرآن باشد البته می دانم بدون تکیه به حدیث نمیشود دین را فهمید اما در مورد این ادعا که با قرآن در تضاد است از قرآن دلیل بیاورید زیرا پیامبر فرمودند که حدیث را با قرآن تطبیق دهید اگر منافاتی نداشت آن را قبول کنید.
- [سایر] ائمه اطهار گاه متناسب با شرایط زمان و مسئله فقهی خاص احادیث را نقل نموده اند. علاوه بر این نقل احادیث جعلی نیز متأسفانه در کتب دینی ما به چشم می خورد. متأسفانه عده ای از دوستان مذهبی ما می خواستند کار خوبی بکنند؛ مثلا بحث عقد موقت را مطرح کنند اما این عده از روی جهالت اقدام به انتشار احادیثی نموده اند که از نظر بلاغتی و از نظر لحن کلامی باید به آنها شک نمود لطفا این احادیث را بررسی کرده و نظرتان را در مورد تک تک احادیث به ما بفرمایید. 1. ابان بن تغلب از امام صادق (ع) سؤال می کند: اگر زن زیبایی دیده شود که راضی به ازدواج موقت باشد؛ ولی معلوم نیست شوهر دارد یا نه چه باید کرد؟ حضرت فرمودند: لازم نیست تحقیق کنی حرف او که میگوید شوهر ندارم برای تو کافی است. (کتاب متعه شیخ مفید حدیث 37). 2. رسول خدا (ص): هر کس یک بار متعه کند یک سوم او از آتش جهنم آزاد میشود و هر کس دوبار متعه کند دو سوم او از آتش جهنم آزاد میشود و هر کس سه بار متعه کند تمام بدن او از آتش جهنم آزاد میشود. 3. زراره بن اعین از امام باقر (ع) نقل میکند که: سرگرمی مؤمن در سه کار است: 1- متعه زنان، 2- شوخی با دوستان و برادران، 3- نماز شب.(ازدواج موقت، نیاز امروز نوشته عباس زاده). 4. حمیری به امام زمان حضرت مهدی (عج) نوشت و از آن حضرت سوال کرد: مردی که شیعه است و متعه را حلال میداند و اعتقاد به رجعت دارد و همسر خوبی دارد که در تمام کارها او را کمک کار است و لذا با او عهد کرده است که هرگز بر او همسر دیگری نگیرد و ازدواج موقت نکند و خلاصه با وجود او کس دیگر را نخواهد. او به این عهد نوزده سال پایبند است و به عهد و قولش عمل کرده است و چه بسا مسافرت رفته و مدت زیادی دور از منزل خود بوده است و به قول خود پای بند مانده... البته او متعه را حرام نمی داند بلکه متدین به آن است؛ ولی چون همسر خود را مِیخواهد و دوستش دارد برای حفظ او و خودش متعه نمیگیرد. آیا او برای ترک متعه گناه کرده است؟ از طرف حضرت جواب رسید: برای این که قسم به معصیت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت کند و یک دفعه هم شده متعه بگیرد. (بحار ج100ص298/کتاب متعه شیخ مفید ص48). 5. رسول خدا (ص): هر که از دنیا برود و متعه نکند بد منظر و بدهیبت باشد مانند کسی که بینی او را بریده باشند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به اهمیّت مسأله ولایت اهل بیت(علیهم السلام)، که حقیقت ایمان و روح عبادات است، و هیچ عبادتی اعمّ از نماز و روزه و مانند آن بدون ولایت اهل بیت(ع) مقبول درگاه خداوند قرار نخواهد گرفت، و روایات در این زمینه در حدّ تواتر است، آیا حضرت عالی نماز را فرع بر ولایت می دانید، یا ولایت را فرع بر نماز می دانید؟ از نظر اهمیّت کدام یک از این دو مقدّم بر دیگری است؟ عزاداری در مصائب ائمّه(علیهم السلام)، خصوصاً خامس آل عبا، حضرت سیّد الشهداء(علیه السلام) که از افضل قربات است، و آثار همان ولایت و محبّتی است که در اعماق وجود شیعیان و موالیان خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) قرار دارد، چه نقشی در قبولی نماز و سایر عبادات دارد؟
- [سایر] یکی از معانی و لوازم خاتمیت پایان تشریع و قانون گذاری الاهی توسط پیامبر (ص) است که با پایان یافتن پیامبری درهای آسمان بسته شد و دیگر در باب شریعت هیچ حکم یا احکامی نسخ یا وضع نخواهد شد. با توجه به جامعیت و کمال دین خاتم در قانون گذاری، اگر بعد از ختم نبوت قائل به تشریع و قانون گذاری شویم، چنین اعتقادی با خاتمیت همخوانی ندارد و لازمهاش این خواهد بود که دین در عصر پیامبر کامل نبوده و بعد از رحلت او به کمال رسیده است. صاحب این نظریه میگوید: چگونه میشود که پس از پیامبر خاتم (ص) کسانی در آیند و به اتکای وحی و شهود سخنانی بگویند که نشانی از آنها در قرآن و سنت نبوی نباشد، در عین حال تعلیم و تشریع و ایجاب و تحریمشان در رتبه وحی نبوی بنشیند، عصمت و حجیت سخنان پیامبر را پیدا کند و باز هم در خاتمیت خللی نیفتد؟ و ... . منتقد معتقد است، براساس مقاماتی که شیعیان برای پیشوایان خود در نظر میگیرند (ارتباط مستقیم با آسمان، عصمت، حجیت گفتار) بر آن اساس مقام تشریع به امامان (ع) واگذار میشود و آنان همانند پیامبر صاحب ولایت تشریعی میشوند و به¬سان پیامبر (ص) میتوانند بعضی از احکام و آموزههای دینی را بدون هیچ پیشنهای در کتاب و سنت نبوی وضع کنند. بنابراین، شیعیان با اعتقاد به ولایت ائمه (ع)عملا با خاتمیت در تعارض هستند.
- [سایر] سلام مطلب زیر را در جایی خواندم (خداوند در آیه 158 سوره انعام می فرماید: "یوم یأتی بعض آیات ربک لاینفغ نفسا اینمانها لم تکن آمنت من قبل او کسبت فی ایمانها خیرأ، قل النتظروا و إنا منتظرون."(11)؛ آن روز که این آیات و نشانه ها تحقق پذیرد ایمان آوردن افرادی که قبلأ ایمان نیاورده اند و یا عمل نیکی انجام نداده اند، سودی به حالشان ندارد، بگو (اگر که شما چنین انتظارات غلطی دارید) انتظار بکشید، ما هم انتظار (کیفر شما را) می کشیم. علی بن رباب از امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت درباره این آیه شریفه فرمود: مراد از آیات، حضرت قائم علیه السلام است، سپس فرمود: در زمان ظهور و قیام حضرت مهدی علیه السلام ایمان آوردن کسانی که پیش از قیام، ایمان نیاورده بودند، سودی ندارد، هر چند که ایمان به امامان قبل از او داشته باشند. ***ینابیع الموده ص 422 ، تفسیر برهان ج 1 ص 564، غایه المرام ص 226 ، بحار الانوار ج 1 ص 51 ) سوال قضیه چیه که از مقطعی به بعد از دوران ظهور، ایمان نفعی به حال آنها (افراد مذکور) ندارد، آیا منظور این است که مثلاً تا قبل از آن اگر ایمان میآوردند از کشته شدن در امان میماندند، اما از آن مقطع به بعد نه؟ یا اینکه در آن مقطع به بعد تحولاتی در دنیا واقع خواهد شد و از طرفی ایمان داشتن چنان منفعتی خواهد داشت (و به نوعی بروز خواهد داشت) که ... چه حقیقتی در این آیه با توجه به حدیث ذیلش هست؟
- [آیت الله جوادی آملی] جمعی از جاننثاران و شیعیان و محبّان اهلبیت عصمت و طهارت همه ساله در ایّام ماه محرّم و صفر از سالیان دراز تاکنون مشغول به اقامه عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و دیگر ائمه معصومین(علیهم السلام) در نقش تعزیه و شبیهخوانی در شهر مذهبی سیّدان فارس که سرای سادات و دارالمؤمنین است و دیگر قُراه فارس و خودِ شهر شیراز بوده و هستیم و طریقهاش آن است که مرد لباس مخصوص زنانه نمیپوشد و پیراهن سیاه عربی پوشیده و با پارچه سیاه تا روی بینی را میپوشانند و اطفال را هم لباس عربی پوشیده به زبان حال میخوانند و اجماع مرد و زن مخلوط به هم نمیباشد و آواز غنا در کار نیست و ساز و شیپور و طبل که مخصوص عزاداری است به صورت مارش عزا مینوازند و چون اشعار تعزیه ما را شاعر گرانقدر مرحوم آقای میرزا علیجان کاویانیراد متخلّص به سُکوتی که از اساتید تعزیه در ایران بودهاند از نصّ احادیث معتبره شیعه روایات را به شعر درآوردهاند نسخهها در بین نسخههای سراسر ایران بینظیر میباشد و ایشان از اهل داروکلاه ساری بودهاند که مقدّرات و برپایی عزای امام حسین که در سراسر ایران مسافرت مینمودهاند جهت اجرای مراسم تعزیه ایشان را به فارس کشانیده و در آنجا ساکن و مدفون شده اند و حدود سیصد مجلس تعزیه از ایشان به یادگار مانده که قابل تحسین است و حتیالامکان در مجالس ما اشعار دروغ خوانده نمیشود و مجالس با شکوه خاص برگزار میگردد و به کثرتی شور و گریه برپا میشود که قابل توجّه است آیا رفتن در همچو مجالس و گرفتن اجرت و اقامه آن در فتوای حضرتعالی چه صورت دارد آنچه را که در احکام دین مُبین اسلام از فتوای آن وجودِ معدنِ مَجد و شرف است به دست خطّ شریف مرقوم و مُزیّن فرمایید .
- [آیت الله جوادی آملی] جمعی از جاننثاران و شیعیان و محبّان اهلبیت عصمت و طهارت همه ساله در ایّام ماه محرّم و صفر از سالیان دراز تاکنون مشغول به اقامه عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و دیگر ائمه معصومین(علیهم السلام) در نقش تعزیه و شبیهخوانی در شهر مذهبی سیّدان فارس که سرای سادات و دارالمؤمنین است و دیگر قُرای فارس و خودِ شهر شیراز بوده و هستیم و طریقهاش آن است که مرد لباس مخصوص زنانه نمیپوشد و پیراهن سیاه عربی پوشیده و با پارچه سیاه تا روی بینی را میپوشانند و اطفال هم لباس عربی پوشیده به زبان حال میخوانند و اجتماع مرد و زن مخلوط به هم نمیباشد و آواز غنا در کار نیست و ساز و شیپور و طبل که مخصوص عزاداری است، به صورت مارش عزا مینوازند و چون اشعار تعزیه ما را شاعر گرانقدر مرحوم آقای میرزا علیجان کاویانیراد متخلّص به سُکوتی که از اساتید تعزیه در ایران بودهاند از نصّ احادیث معتبره شیعه روایات را به شعر درآوردهاند، نسخهها در بین نسخههای سراسر ایران بینظیر میباشد و ایشان از اهل داراب کلاه ساری بودهاند که مقدّرات و برپایی عزای امام حسین که در سراسر ایران مسافرت مینمودهاند، جهت اجرای مراسم تعزیه ایشان را به فارس کشانیده و در آنجا ساکن و مدفون شده اند و حدود سیصد مجلس تعزیه از ایشان به یادگار مانده که قابل تحسین است و حتیالامکان در مجالس ما اشعار دروغ خوانده نمیشود و مجالس با شکوه خاص برگزار میگردد و به کثرتی شور و گریه برپا میشود که قابل توجّه است. آیا رفتن در همچو مجالس و گرفتن اجرت و اقامة آن در فتوای حضرتعالی چه صورت دارد؟ آنچه را که در احکام دین مُبین اسلام از فتوای آن وجودِ معدنِ مَجد و شرف است به دست خطّ شریف مرقوم و مُزیّن فرمایید.
- [آیت الله جوادی آملی] جمعی از جان نثاران و شیعیان و محبّان اهل بیت عصمت و طهارت همه ساله در ایّام ماه محرّم و صفر از سالیان دراز تاکنون مشغول به اقامه عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین عَلَیْهِ السَّلَام و دیگر ائمه معصومین عَلَیْهمُالسَّلَام در نقش تعزیه و شبیه خوانی در شهر مذهبی سیّدان فارس که سرای سادات و دارالمؤمنین است و دیگر قُراه فارس و خودِ شهر شیراز بوده و هستیم و طریقهاش آن است که مرد لباس مخصوص زنانه نمیپوشد و پیراهن سیاه عربی پوشیده و با پارچه سیاه تا روی بینی را میپوشانند و اطفال را هم لباس عربی پوشیده به زبان حال میخوانند و اجماع مرد و زن مخلوط به هم نمیباشد و آواز غنا در کار نیست و ساز و شیپور و طبل که مخصوص عزاداریست به صورت مارش عزا مینوازند و چون اشعار تعزیه ما را شاعر گرانقدر مرحوم آقای میرزا علی جان کاویانی راد متخلّص به سُکوتی که از اساتید تعزیه در ایران بودهاند از نص احادیث معتبره شیعه روایات را به شعر درآوردهاند نسخهها در بین نسخههای سراسر ایران بینظیر میباشد و ایشان از اهل داروکلاه ساری بودهاند که مقدّرات و برپایی عزای امام حسین که در سراسر ایران مسافرت مینمودهاند جهت اجرای مراسم تعزیه ایشان را به فارس کشانیده و در آنجا ساکن و مدفون شدهاند و حدود سیصد مجلس تعزیه از ایشان به یادگار مانده که قابل تحسین است و حتی الامکان در مجالس ما اشعار دروغ خوانده نمیشود و مجالس با شکوه خاص برگزار میگردد و به کثرتی شور و گریه برپا میشود که قابل توجّه است آیا رفتن در همچو مجالس و گرفتن اجرت و اقامهی آن در فتوای حضرتعالی چه صورت دارد آنچه را که در احکام دین مُبین اسلام از فتوای آن وجودِ معدنِ مَجد و شرف است به دست خط شریف مرقوم و مُزیّن فرمایید.
- [سایر] سلام لطفا توضیح دهید. با یکی از دشمنان شیعه بحث و گفت و گویی داشتم و سر انجام به بحث حدیثی درباره موسی (ع) رسیده که در حالت عریان به دنبال یک سنگی می گشت. آنچه برای من جالب توجه است این است که او می گفت این حدیث مورد پذیرش شیعه است که در کتب آنها آمده است. از باب مثال: قمی این حدیث را از ابی بصیر از عبد الله در تفسیر خود نقل می کند که بنی اسرایل پیامبر موسی (ع) را به عدم آلت رجولیت متهم کردند؛ زیرا به هنگام شست و شوی بدن خویش و یا انجام غسل خلوت میکرد که کسی او را نبیند. یک روز موسی برای غسل به کنار رود خانه می رفت و لباس خود را روی سنگ گذاشت. خداوند به سنگ دستور داد که از موسی به دور شود تا بنی اسرائیل او را بیبنند. سپس آنها متوجه شدند که پندار آن درست نبود و خدواند آیه ای را نازل فرمود که: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ آذَوْا مُوسَی فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا"؛ هان ای مردم با ایمان! بسان آن کسانی نباشید که با بافتههای ناروا و ناسنجیده خود موسی (ع) را رنجانیدند و خدا او را از بافتهها و پندارهای ناروا و ظالمانه آنان پاک و پاکیزه معرفی کرد. مرحوم طبرسی در مجمع البیان، این حدیث را ثابت و تقریر کرده که حضرت موسی بسیار انسان با حیا و آبرومندی بود، به گونهای که به هنگام شست و شوی بدن خویش و یا انجام غسل خلوت میکرد، و بهانهجویان برایشان این دروغ را ساختند و پخش کردند که او در بدن خویش عیب و نقصی دارد و از سلامت و زیبایی اندام بیبهره است، و به همین جهت خویشتن را به هنگام نظافت و شست و شو از چشمها نهان میدارد؛ زمانی که از آنان پرسیدند، او چه عیب و نقصی دارد؟ به دروغ و ناروا گفتند: او به بیماری (برص) و یا ناراحتی بیضه و باد فتق گرفتار است. پس از این بافتههای ظالمانه و ناروای آنان، روزی موسی در گوشهای لباس خود را برای انجام غسل بیرون آورد و روی سنگی نهاد، آن سنگ درغلطید و لباس وی را برد، او آمد تا لباس خود را برگیرد که چشم گروهی از بنیاسرائیل بر اندام برهنه او افتاد و دیدند که او زیباترین و متناسبترین اندامها را دارد؛ و بدین وسیله خدا دروغ و بافته بیاساس آنان را افشا ساخت و موسی را از تهمتهای آنان پاک و پاکیزه معرّفی نمود. آیا این حدیث حقیقت دارد که مرحوم طبرسی در مجمع البیان و علی بن ابراهیم قمی در تفسیر القمی این روایت را نقل فرمودند؟ آیا تفسیر دیگری از مفسران شیعه در مورد آیه مورد بحث وجود دارد؟ در واقع تفسیر این آیه چگونه است؟ و کدام تفسیر از آن باید مورد پذیرش ما باشد؟