آیا بر اساس تاریخ طبری، امام علی علیه السّلام به ایران حمله کرده و بسیاری را کشته است؟
فتوحات مسلمانان در ایران در عصر عمر بن خطاب صورت گرفته است و این فتوحات در دوران خلفای بعدی در اطراف جهان اسلام ادامه داشته است امّا منابع در هیچ جا ذکری از شرکت علی علیه السّلام در این جنگ‌ها نکرده‌اند. حضرت علی علیه السّلام با خلفای عصر خویش در مواقع حساس و آنجا که به اساس اسلام مربوط می‌شد همکاری داشته‌اند، ولی این چنین نبود که همواره امام علیه السّلام مسئولیت‌های محوّله خلفاء را بپذیرند. عمر در جریان سفر به شام، از امام(ع) خواست که به همراه ایشان حرکت کند، امّا امام(ع) نپذیرفتند و همین طور در جریان جنگ قادسیه که مبارزین مسلمان از عمر طلب کمک خواستند. خلیفه از امام(ع) خواست که به عنوان فرماندة جنگ به سوی جبهة جنگ با ایرانیان حرکت کند، ولی امام(ع) نپذیرفت و از این رو خلیفه، سعد بن ابی وقاص را به فرماندهی برگزید.[1] امّا با توجه به دلاوری‌ها و سابقة تجربیات جنگی علی علیه السّلام ، خلیفه از راهنمایی‌ها و همکاری‌های ایشان بهره می‌گرفت، ولی به طور مستقیم حضرت حاضر به همکاری و شرکت در فتوحات نبوده ولی از آنجا که حضرت، نسبت به سرنوشت مسلمانان و اسلام نمی‌توانست بی‌تفاوت باشد، تنها در قالب مشورت و ارایه نظرات خویش، لشکر اسلام را یاری می‌داد.[2] از این جهت در هیچ یک از منابع دیده نشده که خلیفه از حضرت نظری مشاورانه خواسته باشد و ایشان ارائه نکرده باشد. مورّخین اهل سنّت هم به مشاورت عمر با علی علیه السّلام معترفند و گفته‌اند: عمر کاری را بدون مشورت با علی علیه السّلام انجام نمی‌داد، زیرا به خردمندی و دقت نظر و دینداری او معتقد بود و مشهور است که بیش از هفتاد مرتبه عمر گفته است (لولا علی لهلک عمر).[3] لذا اصحاب و یاران امام علی علیه السّلام هم به پیروی از حضرت، در مواردی که به نفع اسلام و مسلمین بود با خلفاء همکاری می‌نمودند، و به عنوان استاندار یا نیروی نظامی و یا حتی فرماندة سپاه اسلام با دستگاه خلافت همراهی می‌کردند. چنانچه سلمان و عمار به ترتیب استانداری مدائن و کوفه را در عصر عمر پذیرفتند. و براء بن عازب به عنوان فرماندة نیروی اسلام در عهد خلیفه ثانی قزوین را فتح کرد.[4] بدیهی است که اگر علی علیه السّلام نمی‌خواست یارانش در هیچ زمینه‌ای با خلافت همکاری داشته باشند، آنان هیچ اقدامی انجام نمی‌دادند و امام می‌توانست آنان را از شرکت در امور نهی کند ولی این کار را هرگز نکرد. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . بلاذری، فتوح البلدان، (بخش مربوط به ایران)، ترجمة آذرتاش آذرنوش، تهران، نشر سروش، چاپ سوم، 1364، ص 18. [2] . مفید، ارشاد، ترجمه محمد باقر ساعدی خراسانی، تهران، نشر اسلامیه، چاپ سوّم، 1376، ص 198. [3] . رسولی محلاتی، سیدحاتم، زندگانی امیر المؤمنین، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، چ چهارم، 1374، ص 258؛ مفید، ارشاد، پیشین، ص 192. [4] . فتوح البلدان، بلاذری، پیشین، ص 80.
عنوان سوال:

آیا بر اساس تاریخ طبری، امام علی علیه السّلام به ایران حمله کرده و بسیاری را کشته است؟


پاسخ:

فتوحات مسلمانان در ایران در عصر عمر بن خطاب صورت گرفته است و این فتوحات در دوران خلفای بعدی در اطراف جهان اسلام ادامه داشته است امّا منابع در هیچ جا ذکری از شرکت علی علیه السّلام در این جنگ‌ها نکرده‌اند.
حضرت علی علیه السّلام با خلفای عصر خویش در مواقع حساس و آنجا که به اساس اسلام مربوط می‌شد همکاری داشته‌اند، ولی این چنین نبود که همواره امام علیه السّلام مسئولیت‌های محوّله خلفاء را بپذیرند.
عمر در جریان سفر به شام، از امام(ع) خواست که به همراه ایشان حرکت کند، امّا امام(ع) نپذیرفتند و همین طور در جریان جنگ قادسیه که مبارزین مسلمان از عمر طلب کمک خواستند. خلیفه از امام(ع) خواست که به عنوان فرماندة جنگ به سوی جبهة جنگ با ایرانیان حرکت کند، ولی امام(ع) نپذیرفت و از این رو خلیفه، سعد بن ابی وقاص را به فرماندهی برگزید.[1]
امّا با توجه به دلاوری‌ها و سابقة تجربیات جنگی علی علیه السّلام ، خلیفه از راهنمایی‌ها و همکاری‌های ایشان بهره می‌گرفت، ولی به طور مستقیم حضرت حاضر به همکاری و شرکت در فتوحات نبوده ولی از آنجا که حضرت، نسبت به سرنوشت مسلمانان و اسلام نمی‌توانست بی‌تفاوت باشد، تنها در قالب مشورت و ارایه نظرات خویش، لشکر اسلام را یاری می‌داد.[2] از این جهت در هیچ یک از منابع دیده نشده که خلیفه از حضرت نظری مشاورانه خواسته باشد و ایشان ارائه نکرده باشد.
مورّخین اهل سنّت هم به مشاورت عمر با علی علیه السّلام معترفند و گفته‌اند: عمر کاری را بدون مشورت با علی علیه السّلام انجام نمی‌داد، زیرا به خردمندی و دقت نظر و دینداری او معتقد بود و مشهور است که بیش از هفتاد مرتبه عمر گفته است (لولا علی لهلک عمر).[3]
لذا اصحاب و یاران امام علی علیه السّلام هم به پیروی از حضرت، در مواردی که به نفع اسلام و مسلمین بود با خلفاء همکاری می‌نمودند، و به عنوان استاندار یا نیروی نظامی و یا حتی فرماندة سپاه اسلام با دستگاه خلافت همراهی می‌کردند. چنانچه سلمان و عمار به ترتیب استانداری مدائن و کوفه را در عصر عمر پذیرفتند. و براء بن عازب به عنوان فرماندة نیروی اسلام در عهد خلیفه ثانی قزوین را فتح کرد.[4]
بدیهی است که اگر علی علیه السّلام نمی‌خواست یارانش در هیچ زمینه‌ای با خلافت همکاری داشته باشند، آنان هیچ اقدامی انجام نمی‌دادند و امام می‌توانست آنان را از شرکت در امور نهی کند ولی این کار را هرگز نکرد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . بلاذری، فتوح البلدان، (بخش مربوط به ایران)، ترجمة آذرتاش آذرنوش، تهران، نشر سروش، چاپ سوم، 1364، ص 18.
[2] . مفید، ارشاد، ترجمه محمد باقر ساعدی خراسانی، تهران، نشر اسلامیه، چاپ سوّم، 1376، ص 198.
[3] . رسولی محلاتی، سیدحاتم، زندگانی امیر المؤمنین، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، چ چهارم، 1374، ص 258؛ مفید، ارشاد، پیشین، ص 192.
[4] . فتوح البلدان، بلاذری، پیشین، ص 80.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین