آیا همه مطالب کتاب تاریخ طبری معتبر است؟
هر کتابی از هر نویسنده‌ ای هر چند بزرگ و توانا باشد خالی از نقاط ضعف نیست و کتاب‌ تاریخ طبری نیز از این قاعده مستثنی نیست، ولی به هر حال بعنوان یکی از منابع متقدم ودست اوّل تاریخی مورد مراجعه محققین و پژوهشگران قرار می گیرد.بررسی گزارشات تاریخی نقل شده در کتاب تاریخ طبری،نشان می دهد که گزارشات نادرست و ساختگی قابل توجهی در آن وجود دارد.حضرت آیت الله جعفر سبحانی نتیجه بررسی های خود در مورد گزارشات تاریخ طبری را اینگونه بیان فرمودند: طبری در جلد 3، 4 و 5 تاریخ خود، 701 روایت تاریخی پیرامون وقایع سالهای 11 تا 37 هجری (دوران خلافت ابوبکر، عمر و عثمان) از طریق این چند نفر نقل کرده و در نتیجه حقایق تاریخی این دوره را وارونه جلوه داده است. 1 - السری؛ خواه مقصود (السری بن اسماعیل کوفی) باشد یا (السری بن عاصم) (متوفای 258) هر دو از کذّابان روزگار و وضاعان تاریخ و حدیثند.(1) 2 - شعیب بن ابراهیم کوفی؛ مجهول و گمنام.(2)  3- سیف بن عمر؛ راوی اخبار دروغ از زبان افراد ثقه.(3) 4- یزید الفقعسی؛ فردی است گمنام که در کتابهای رجال عنوان شده است. روایات این چند نفر، پیرامون حوادث این دوره، در جلد 3، 4 و 5 تاریخ طبری پخش است و با پایان جلد 5 احادیث آنان نیز پایان می‌یابد، بطوری که در حوادث دیگر (جز یک حدیث در جلد 10) حدیثی از این چند نفر نقل نکرده است. آیا اطلاعات تاریخی (السری) و (سیف بن عمر) منحصر به حوادث این دورۀ خاص بوده است؟ آن هم فقط حوادث مربوط به مذهب؟ آیا جز این است که چون حوادث این زمان، پایه و اساس عقاید و آرای مسلمانان به شمار می‌رود، هدف آنان از نقل این احادیث، تحریف و وارونه نشان دادن حقایق تاریخی این دوره بوده است؟ هر کس در این روایات دقت کند، متوجه می‌شود که همه، ساخته و پرداختۀ یک دست و یک نفر است و همۀ مطالب یک هدف را تعقیب می‌کند، گمان نمی‌رود که این مطلب بر طبری پوشیده باشد. چه باید کرد! نتیجۀ حبّ و بغض‌ها و غرض ورزی‌ها جز اینها نمی‌تواند باشد. متأسفانه این روایات ساختگی و مجعول، بعد از طبری در کتابهای تاریخ (ابن عساکر) ؛ (کامل ابن اثیر) ، (البدایه والنهایه) ، (تاریخ ابن خلدون) و. . . پخش شده، که همگی بدون تحقیق از طبری پیروی نموده و پنداشته‌اند که آنچه او نقل کرده همان واقعیت است، بدین ترتیب مورخان متأخر نیز، از اکاذیب محفوظ نمانده و یکی پس از دیگری این دروغها را به عنوان (روایات تاریخی) نقل نموده‌اند. پی نوشتها: 1) - تهذیب التهذیب، ج 3، ص 46، تاریخ الخطیب، ج 9، ص 193؛ میزان الإعتدال، ج 1، ص 37؛ لسان المیزان، ج3، ص13 2) - میزان الإعتدال، ج 1، ص 447؛ لسان المیزان، ج 3، ص 145 3) - میزان الإعتدال، ج 1، ص 438؛ تهذیب التهذیب، ج 4، ص 295 منبع: آیئن وهابیت، آیت الله جعفر سبحانی، ص16-17
عنوان سوال:

آیا همه مطالب کتاب تاریخ طبری معتبر است؟


پاسخ:

هر کتابی از هر نویسنده‌ ای هر چند بزرگ و توانا باشد خالی از نقاط ضعف نیست و کتاب‌ تاریخ طبری نیز از این قاعده مستثنی نیست، ولی به هر حال بعنوان یکی از منابع متقدم ودست اوّل تاریخی مورد مراجعه محققین و پژوهشگران قرار می گیرد.بررسی گزارشات تاریخی نقل شده در کتاب تاریخ طبری،نشان می دهد که گزارشات نادرست و ساختگی قابل توجهی در آن وجود دارد.حضرت آیت الله جعفر سبحانی نتیجه بررسی های خود در مورد گزارشات تاریخ طبری را اینگونه بیان فرمودند:



طبری در جلد 3، 4 و 5 تاریخ خود، 701 روایت تاریخی پیرامون وقایع سالهای 11 تا 37 هجری (دوران خلافت ابوبکر، عمر و عثمان) از طریق این چند نفر نقل کرده و در نتیجه حقایق تاریخی این دوره را وارونه جلوه داده است.

1 - السری؛ خواه مقصود (السری بن اسماعیل کوفی) باشد یا (السری بن عاصم) (متوفای 258) هر دو از کذّابان روزگار و وضاعان تاریخ و حدیثند.(1) 2 - شعیب بن ابراهیم کوفی؛ مجهول و گمنام.(2)  3- سیف بن عمر؛ راوی اخبار دروغ از زبان افراد ثقه.(3) 4- یزید الفقعسی؛ فردی است گمنام که در کتابهای رجال عنوان شده است.

روایات این چند نفر، پیرامون حوادث این دوره، در جلد 3، 4 و 5 تاریخ طبری پخش است و با پایان جلد 5 احادیث آنان نیز پایان می‌یابد، بطوری که در حوادث دیگر (جز یک حدیث در جلد 10) حدیثی از این چند نفر نقل نکرده است.

آیا اطلاعات تاریخی (السری) و (سیف بن عمر) منحصر به حوادث این دورۀ خاص بوده است؟ آن هم فقط حوادث مربوط به مذهب؟

آیا جز این است که چون حوادث این زمان، پایه و اساس عقاید و آرای مسلمانان به شمار می‌رود، هدف آنان از نقل این احادیث، تحریف و وارونه نشان دادن حقایق تاریخی این دوره بوده است؟

هر کس در این روایات دقت کند، متوجه می‌شود که همه، ساخته و پرداختۀ یک دست و یک نفر است و همۀ مطالب یک هدف را تعقیب می‌کند، گمان نمی‌رود که این مطلب بر طبری پوشیده باشد. چه باید کرد! نتیجۀ حبّ و بغض‌ها و غرض ورزی‌ها جز اینها نمی‌تواند باشد.

متأسفانه این روایات ساختگی و مجعول، بعد از طبری در کتابهای تاریخ (ابن عساکر) ؛ (کامل ابن اثیر) ، (البدایه والنهایه) ، (تاریخ ابن خلدون) و. . . پخش شده، که همگی بدون تحقیق از طبری پیروی نموده و پنداشته‌اند که آنچه او نقل کرده همان واقعیت است، بدین ترتیب مورخان متأخر نیز، از اکاذیب محفوظ نمانده و یکی پس از دیگری این دروغها را به عنوان (روایات تاریخی) نقل نموده‌اند.


پی نوشتها:
1) - تهذیب التهذیب، ج 3، ص 46، تاریخ الخطیب، ج 9، ص 193؛ میزان الإعتدال، ج 1، ص 37؛ لسان المیزان، ج3، ص13
2) - میزان الإعتدال، ج 1، ص 447؛ لسان المیزان، ج 3، ص 145
3) - میزان الإعتدال، ج 1، ص 438؛ تهذیب التهذیب، ج 4، ص 295

منبع: آیئن وهابیت، آیت الله جعفر سبحانی، ص16-17





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین