بر اساس شرع مقدس اسلام و آیات قرآن کریم داشتن همسران متعدد برای مرد در صورتی که قادر به رعایت عدالت و تأمین معاش و اداره خانواده و تربیت فرزندان باشد، مجاز شمرده شده است. چون بر اساس قانون الهی انسان در قبال تمام موهبتهای الهی مسئول و دارای وظیفه سنگینی است. لذا هرچه به محدوده مسئولیتها افزوده شود وظیفهاش سنگین خواهد بود، داشتن همسران متعدد نیز از جمله مسئولیتهایی است که برای هرکس مقدور نیست که از عهده تمام حقوق همسران برآید و آنچه درباره معصومین درباره تعداد همسران آنها وجود دارد دارای مصالح دینی یا سیاسی یا اجتماعی میباشد و چون آنها دارای مقام معنوی رفیع هستند در هیچ یک از ابعاد زندگی با افراد عادی قابل مقایسه نیستند، برخی از گفتهها نیز درباره ائمه علیهم السلام بدور از واقعیات موجود تاریخی و تحریف میباشد.[1] ذکر این نکته نیز لازم است چون ائمه منسوب به پیامبر و دارای فضایل بیشماری بودند، از هر جهت در مرتبه عالیه انسانی قرار داشتند. مردم نیز علاقه داشتند با ایجاد ارتباط سببی به آن حضرات نزدیک شوند لذا بسیاری از مردم معاصر آنها دوست داشتند دخترانشان را به تزویج این بزرگواران درآورند، خصوصاً امام حسن و امام حسین علیهما السلام که صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله ، فضائل آن دو بزرگوار را از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله شنیده بودند و به دیگران نقل میکردند و مردم شیفته آنها بودند، اگر چه همین مردم شیفته، به این دو امام معصوم بیوفایی کردند و ائمه دیگر نیز از این قاعده خارج نیستند. امام حسن علیه السلام بر خلاف آنچه که در اخبار و احادیث ضعیف آمده است بیش از چند زن دائم و چند کنیز نداشت که در دوره آن حضرت بسیاری از مردم و اعیان زنان متعدد و کنیزان فراوان داشتند، در حالی که هیچ یک از آنان از وجاهت و جایگاه امام برخوردار نبودند. همسران امام: 1. ام بشیر دختر ابومسعود انصاری، مادر زید و ام الحسن و ام الحسین؛ 2. خوله دختر منظور بن ریان، مادر حسن مثنی؛ 3. ام الحق دختر طلحة بن عبیدالله، مادر حسین اترم، طلحه، فاطمه؛ 4. ام کلثوم دختر فضل بن عباس بن عبدالمطلب؛ 5. کنیزی به نام نفیله، مادر عمرو، قاسم و عبدالله که هرسه در کربلا در کنار امام حسین علیه السلام شهید شدند؛[2] 6. زینب دختر یسبع بن عبدالله بجلی؛ 7. زنی از بنی ثقیف؛ 8. کنیزی به نام صافیه، مادر عبدالرحمن. عبدالرحمن با امام حسین علیه السلام از مدینه تا مکه همراه بود که با لباس احرام در ابواء از دنیا رفت و نتوانست در کربلا حاضر شود. 9. جعده دختر اشعث بن قیس کندی که قاتل امام حسن علیه السلام است. شیخ مفید عدد فرزندان امام علیه السلام را 15 تن نوشته است.[3] زید و خواهرانش ام الحسن و ام الحسین، از ام بشیر دختر ابی مسعود خزرجی؛ حسن مثنی که چون همنام پدر بود به حسن مثنی به معنی حسن دوم معروف شده است، نام مادرش خوله دختر منظور از قبیله فزاریه؛ عمرو، قاسم و عبدالله که از مادری کنیز متولد شده بودند؛ عبدالرحمن نیز از مادری کنیز متولد شد؛ حسین اترم و طلحه و فاطمه از ام الحق دختر طلحة بن عبیدالله قیمی؛ و دخترانش ام عبدالله و فاطمه و ام سلمه و رقیه نیز از مادران متعدد بودند که بدین ترتیب آن حضرت 15 فرزند و 9 زن داشته است. بنابر اعتبار شیخ مفید همین عدد درباره آن حضرت معتبر است که مرحوم مجلسی و برخی دیگر از علمای شیعه این عدد را نقل نمودهاند.[4] معرفی منابع، جهت مطالعه بیشتر: 1 مهبرة انساب العرب، ابن حزم اندلسی. 2 الارشاد، شیخ مفید، ترجمه رسول محلاتی. 3 بحارالانوار (ج44)، علامه مجلسی. 4 حسن کسیت؟، فضل الله کمپانی. چاپ دار الکتب الاسلامیه تهران. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . مانند گفتار برخی نویسندگان اهل سنّت که در بحار، ج44، ص173، نقل شده و آنچه در قوت القلوب آمده درباره تعداد زنان امام حسن به خاطر ضعف سند قابل اعتماد نیست. [2] . شیخ مفید، الارشاد، چ اول، قم: آل البیت، 1413، ج2،ص26. [3] . شیخ مفید، پیشین، ص20. [4] . علامه مجلسی، محمد تقی، بحار، چاپ سوم، تهران: اسلامیه، 63، ج44، ص163 الی 173.
بر اساس شرع مقدس اسلام و آیات قرآن کریم داشتن همسران متعدد برای مرد در صورتی که قادر به رعایت عدالت و تأمین معاش و اداره خانواده و تربیت فرزندان باشد، مجاز شمرده شده است. چون بر اساس قانون الهی انسان در قبال تمام موهبتهای الهی مسئول و دارای وظیفه سنگینی است. لذا هرچه به محدوده مسئولیتها افزوده شود وظیفهاش سنگین خواهد بود، داشتن همسران متعدد نیز از جمله مسئولیتهایی است که برای هرکس مقدور نیست که از عهده تمام حقوق همسران برآید و آنچه درباره معصومین درباره تعداد همسران آنها وجود دارد دارای مصالح دینی یا سیاسی یا اجتماعی میباشد و چون آنها دارای مقام معنوی رفیع هستند در هیچ یک از ابعاد زندگی با افراد عادی قابل مقایسه نیستند، برخی از گفتهها نیز درباره ائمه علیهم السلام بدور از واقعیات موجود تاریخی و تحریف میباشد.[1]
ذکر این نکته نیز لازم است چون ائمه منسوب به پیامبر و دارای فضایل بیشماری بودند، از هر جهت در مرتبه عالیه انسانی قرار داشتند. مردم نیز علاقه داشتند با ایجاد ارتباط سببی به آن حضرات نزدیک شوند لذا بسیاری از مردم معاصر آنها دوست داشتند دخترانشان را به تزویج این بزرگواران درآورند، خصوصاً امام حسن و امام حسین علیهما السلام که صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله ، فضائل آن دو بزرگوار را از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله شنیده بودند و به دیگران نقل میکردند و مردم شیفته آنها بودند، اگر چه همین مردم شیفته، به این دو امام معصوم بیوفایی کردند و ائمه دیگر نیز از این قاعده خارج نیستند.
امام حسن علیه السلام بر خلاف آنچه که در اخبار و احادیث ضعیف آمده است بیش از چند زن دائم و چند کنیز نداشت که در دوره آن حضرت بسیاری از مردم و اعیان زنان متعدد و کنیزان فراوان داشتند، در حالی که هیچ یک از آنان از وجاهت و جایگاه امام برخوردار نبودند.
همسران امام:
1. ام بشیر دختر ابومسعود انصاری، مادر زید و ام الحسن و ام الحسین؛
2. خوله دختر منظور بن ریان، مادر حسن مثنی؛
3. ام الحق دختر طلحة بن عبیدالله، مادر حسین اترم، طلحه، فاطمه؛
4. ام کلثوم دختر فضل بن عباس بن عبدالمطلب؛
5. کنیزی به نام نفیله، مادر عمرو، قاسم و عبدالله که هرسه در کربلا در کنار امام حسین علیه السلام شهید شدند؛[2]
6. زینب دختر یسبع بن عبدالله بجلی؛
7. زنی از بنی ثقیف؛
8. کنیزی به نام صافیه، مادر عبدالرحمن. عبدالرحمن با امام حسین علیه السلام از مدینه تا مکه همراه بود که با لباس احرام در ابواء از دنیا رفت و نتوانست در کربلا حاضر شود.
9. جعده دختر اشعث بن قیس کندی که قاتل امام حسن علیه السلام است.
شیخ مفید عدد فرزندان امام علیه السلام را 15 تن نوشته است.[3]
زید و خواهرانش ام الحسن و ام الحسین، از ام بشیر دختر ابی مسعود خزرجی؛
حسن مثنی که چون همنام پدر بود به حسن مثنی به معنی حسن دوم معروف شده است، نام مادرش خوله دختر منظور از قبیله فزاریه؛
عمرو، قاسم و عبدالله که از مادری کنیز متولد شده بودند؛
عبدالرحمن نیز از مادری کنیز متولد شد؛
حسین اترم و طلحه و فاطمه از ام الحق دختر طلحة بن عبیدالله قیمی؛
و دخترانش ام عبدالله و فاطمه و ام سلمه و رقیه نیز از مادران متعدد بودند که بدین ترتیب آن حضرت 15 فرزند و 9 زن داشته است. بنابر اعتبار شیخ مفید همین عدد درباره آن حضرت معتبر است که مرحوم مجلسی و برخی دیگر از علمای شیعه این عدد را نقل نمودهاند.[4]
معرفی منابع، جهت مطالعه بیشتر:
1 مهبرة انساب العرب، ابن حزم اندلسی.
2 الارشاد، شیخ مفید، ترجمه رسول محلاتی.
3 بحارالانوار (ج44)، علامه مجلسی.
4 حسن کسیت؟، فضل الله کمپانی.
چاپ دار الکتب الاسلامیه تهران.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مانند گفتار برخی نویسندگان اهل سنّت که در بحار، ج44، ص173، نقل شده و آنچه در قوت القلوب آمده درباره تعداد زنان امام حسن به خاطر ضعف سند قابل اعتماد نیست.
[2] . شیخ مفید، الارشاد، چ اول، قم: آل البیت، 1413، ج2،ص26.
[3] . شیخ مفید، پیشین، ص20.
[4] . علامه مجلسی، محمد تقی، بحار، چاپ سوم، تهران: اسلامیه، 63، ج44، ص163 الی 173.
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] چرا امامت به فرزندان امام حسن(علیه السلام) نرسیده است؟
- [سایر] فرزندان امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام)را نام ببرید.
- [سایر] این مطلب که امام حسن ع زنان زیادی داشته درسته؟
- [سایر] چرا دنباله امامان بعد از امام حسین(علیه السلام) از فرزندان و خاندان امام حسن(علیه السلام) شروع نشده است؟
- [سایر] چرا به امام حسن مجتبی(علیه السلام)،کریم اهل بیت می گویند؟
- [سایر] آیا امام حسن مجتبی(ع) با زنان زیادی ازدواج و آنها را طلاق داده است؟
- [سایر] آیا امام حسن مجتبی(ع) با زنان زیادی ازدواج و آنها را طلاق داده است؟
- [سایر] چند تن از فرزندان امام حسن مجتبی علیه السّلام در کربلا حضور داشتهاند و سرانجام آنان چه شد؟
- [سایر] به چه علت به امام حسن(ع) کریم اهل بیت اطلاق میشود؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . از مهمترین مطالب اسلامی، توجه به وضع تعلیم و تربیت فرزندان و مراقبت در حسن ترقی و تکامل علمی و تربیتی آنها است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.