پاسخ اجمالی: یکی از آفتهای بزرگی که متأسفانه متوجه منابع حدیثی اسلام شده است، وارد کردن احادیث جعلی و دروغ در بین احادیث صحیح توسط افراد مُغرض بوده است. امام حسن مجتبی(ع)، از شخصیتهایی است که متأسفانه جاعلین حدیث و دروغگویان نسبتهای ناروایی در قالب حدیث و روایت به ایشان دادهاند. از جمله روایتهایی که جعل کردهاند ازدواج زیاد و طلاق دادن بسیار است. و این روایات را هم در منابع حدیثی و تاریخی شیعی و هم در کتب تاریخ اهل سنت وارد کردهاند. اما خوشبختانه شواهد تاریخی و عقیدتی فراوانی در دست است که جعلی بودن آنها را روشن میسازد. پاسخ تفصیلی: یکی از آفتهای بزرگ و ویرانگری که متأسفانه متوجه منابع حدیثی اسلام شده است، جعل حدیث و داخل کردن آنها در بین احادیث صحیح است که به انگیزههای سیاسی، مذهبی و ... که گاه به هدف پیراستن شخصیتهای منفور و آلوده حکام اموی و عباسی و گاه برای تخریب و ضربه زدن به شخصیتهای ارزشمند انجام گرفته است. به همین جهت تشخیص احادیث صحیح از جعلی کار بسیار مهم و دشواری است. امام حسن مجتبی(ع)، از شخصیتهایی است که هدف آماج احادیث مجعول قرار گرفته، اما دشمنان اینبار ایشان را به تعدّد ازدواج و بسیاری طلاق متهم کردهاند! اتهامی که بیاساس بودن آن درباره شخصیتی همانند امام حسن مجتبی(ع) کاملاً واضح است. در بعضی از این روایات چنین آمده است: الف. امام علی(ع) به مردی که در مورد خواستگاری حسن، حسین و عبداللّه‌ بن‌ جعفر از دخترش با ایشان مشورت میکرد، فرمود: (بدان! حسن، بسیار طلاق میدهد. دخترت را به حسین تزویج کن؛ زیرا برای دخترت بهتر است).[1] ب. امام صادق(ع): (حسن بن‌ علی پنجاه زن را طلاق داد. تا آنکه حضرت علی(ع) در کوفه بپا خاست و فرمود: ای کوفیان! به حسن دختر ندهید؛ زیرا بسیار طلاق میدهد. مردی بر پا خاست و گفت: به خدا سوگند، چنین میکنیم. او فرزند رسول خدا(ص) و فاطمه(س) است، اگر خواست همسرش را نگه میدارد و اگر نخواست طلاق میدهد).[2] ج. امام باقر(ع): (علی(ع)، کوفیان را مخاطب ساخت و فرمود: به حسن زن مدهید؛ زیرا بسیار طلاق میدهد).[3] در بعضی از کتب اهل سنت نظیر: انساب الاشراف،[4] قوت ‌القلوب،[5] شرح نهج‌ البلاغه ابن ‌ابیالحدید معتزلی[6] و... نیز همین مطالب تکرار شده است و از آنجایی که گفتهاند دروغ هر چه بزرگتر باشد قبول کردنش آسانتر است در بعضی از جعلها عدد همسران مطلقه آنحضرت را به سیصد نفر رساندهاند![7] که همه اینها سخیف و فاقد ارزش و به دور از عقل و منطق است. شواهد تاریخی، عقیدتی فراوانی در دست است که بر نادرستی این نقلها دلالت دارد: 1. امام مجتبی(ع) در نیمه رمضان سال سوم هجری به دنیا آمد و بنا بر مشهور، در 28 صفر سال پنجاه هجری از دنیا رفت.[8] اگر اولین ازدواج آنحضرت در 20 سالگی باشد، تا سال شهادت پدر؛ یعنی سال 40 هجری، یعنی در فاصله 17 سال، باید این تعداد ازدواج و طلاق صورت گرفته باشد که با توجه به اینکه آنحضرت در دوران پنج ساله حکومت پدر در تمامی سه جنگ نهروان، جمل و صفین شرکت داشتند و با توجه به اینکه آنحضرت بیست بار پیاده از مدینه به حج رفتند و حج گذاردند چگونه ممکن است وقت کافی برای چنین ازدواجهایی داشته باشند. بنا بر این، قبول چنین احادیثی امری نامعقول است. 2. بیشتر روایاتی که در کتب حدیث آمده منقول از امام صادق(ع) است؛ یعنی این مطلب حدود نزدیک به یک قرن پس از زمان امام مجتبی(ع) مطرح میشود، چرا که وفات امام صادق(ع) در سال 148 هجری و شهادت امام مجتبی(ع) در سال پنجاه هجری رخ داد. اگر واقعاً این روایات از امام صادق(ع) باشد حضرت چه هدفی از بیان آن بعد از یک قرن داشتهاند؟ آیا درصدد بیان و افشای بحران خانوادگی امام مجتبی(ع) بودهاند؟! قابل تأمّل است که این سخن در همان اوان، بر زبان منصور دوانیقی دشمن سرسخت ائمه(ع)، جاری میشود. مسعودی، سخنرانی منصور را در جمع خراسانیها چنین نقل کرده است :(سوگند به خداوند که فرزندان ابوطالب را با خلافت وا نهادیم، و به هیچ روی متعرض آنان نشدهایم، تا آنکه علی بن ‌ابیطالب خلافت را به دست گرفته و آن زمان که موفق نشد در حکومت، تن به حکمیت داد. مردم اختلاف کردند و سخنشان گوناگون شد تا گروهی بر او هجوم آورده و او را کشتند. پس از وی، حسن بن ‌علی بپا خاست. او مردی نبود که اگر اموالی بر او عرضه میشد، بستاند. معاویه با حیله او را ولیعهد خود کرد. و سپس او را خلع کرد. او به زنان رو آورد. روزی نبود که ازدواج نکند یا طلاق ندهد. تا آنکه در بستر از دنیا رفت).[9] 3. اگر چنین امری واقع شده بود باید دشمنان قسم خورده و بهانه جویانی که بر کوچکترین امری مثل رنگ و جنس لباس ایشان اعتراض میکردند، در زمان حیات آنحضرت، این امر را بر ایشان خُرده میگرفتند و در مناظرات و اعتراضهایی که بر حضرت داشتند بر این نکته که اگر صحیح بود نقطه ‌ضعف بزرگی به شمار میرفت انگشت میگذاشتند. ولی چنین امری از آن دوران، گزارش نشده است. 4. تعداد همسران و فرزندان و دامادانی که برای حضرت امام حسن در منابع تاریخی آمده، با این رقمها سازگاری ندارد. بیشترین تعداد فرزندان را 22 و کمترین را 12 گفتهاند و تنها 13 نام به عنوان همسر، برای ایشان ذکر شده که ترجمه و شرح حال بیش از سه تن آنان در دست نیست و نیز بیش از سه داماد برای آن بزرگوار در کتب تاریخ، گزارش نشده است.[10] 5. روایاتی بر مبغوضیت ‌طلاق دلالت دارد. این روایات در کتب حدیثی شیعه و اهل سنت به نحو مکرّر، نقل شده است. رسول خدا(ص): (منفورترین حلالها نزد خداوند، طلاق است).[11] امام صادق(ع): (ازدواج کنید و طلاق ندهید؛ زیرا طلاق عرش خداوند را به لرزه درمیآورد).[12] و نیز امام صادق(ع)، از پدرشان نقل میکند: (خداوند کسی را که بسیار طلاق دهد و به دنبال تنوع ذائقه جنسی باشد، دشمن میدارد).[13] حال آیا میتوان گفت: امامی معصوم به طور مکرّر دست به چنین عملی زند و این عمل، توجیهی نداشته باشد که پدرش هم اقدام به جلوگیری از آن نماید. 6. امام حسن مجتبی(ع) عابدترین و زاهدترین انسان زمانش بود،[14] و همواره این چنین نیایش میکرد: (من از پروردگارم حیا میکنم که او را ملاقات کنم در حالی که پیاده به سوی خانه او نرفته باشم).[15] او بیستبار پیاده از مدینه به حج رفت و حج گذارد چگونه ممکن است مرتکب چنین اعمالی شود؟! 7. صفت (مِطلاق)(پُر طلاق)، در جاهلیت نیز مذموم بود. وقتی خدیجه(س) به پسر عمویش ورقه، از خواستگارانش سخن گفت و با وی مشورت کرد که به کدام پاسخ مثبت دهد، ورقه جواب داد: شیبه بسیار بدبین است، عقبه پیرمرد است، ابوجهل مردی متکبر و بخیل است، صلت مردی مطلاق است. آنگاه خدیجه(س) گفت: (نفرین خدا بر اینها باد، ولی آیا میدانی مرد دیگری هم از من خواستگاری کرده است؟). و اینک جای تأمل است، چگونه خصلتی که در جاهلیت مورد ذم و سرزنش بوده و مردمان آن دوره حاضر نبودند به چنین مردی (مطلاق) زن دهند، آنوقت حضرت علی(ع) فرزند زاهد و پارسای خود را چنین وصف کرده باشد؟! و امامی معصوم به چنین خصلت ناپسندی که مبغوض خداوند است آلوده باشد. اینها بعضی از شواهدی بود که بر دروغ و بی اساس بودن این نقل ها گواهی میدهد. بنابراین، نمیتوان این مضامین سخیف و نقلهای ناصواب را در حق شخصیتی پذیرفت، که در روایات متعددی از قول رسول گرامی اسلام(ص) مورد تعریف و تمجید قرار گرفته است.[16] کتابهایی که در این زمینه میتوان به آنها رجوع کرد: 1. قرشی، باقر شریف، حیاة الامام الحسن(ع) 2. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام 3. پیشوایی، مهدی، زندگی امام حسن(ع) 4. مصطفوی، حسن، الامام المجتبی(ع) 5. شفیعی، سیدعلی، از گوشه و کنار تاریخ 6. رسولی محلاتی، سیدهاشم، زندگانی امام مجتبی(ع) 7. زمانی، احمد، حقایق پنهان پی نوشتها: [1]. برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج 2، ص 601، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم‌، 1371ق‌. [2]. کلینی، محمد بن یعقوب‌، الکافی، ج 6، ص 56، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم‌، 1407ق‌. [3]. ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد‌، دعائم الاسلام، ج 2، ص 258، قم، مؤسسة آل البیت(ع)‌، چاپ دوم‌، 1385ق‌. [4]. بلاذری‌، أحمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج 3، ص 25، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق. [5]. ابو طالب مکی، محمد بن علی‌، قوت ‌القلوب، ج 2، ص 412، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول‌. [6]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله‌، شرح نهج ‌البلاغه، ج 16، ص 12 – 13، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی‌، چاپ اول‌، 1404ق‌. [7]. ر.ک: قوت ‌القلوب، ج 2، ص 412. [8]. ر.ک: (زندگینامه و فضائل و مناقب امام حسن مجتبی(ع))، سؤال 1907. [9]. مسعودی‌، علی بن حسین، مروج الذهب، ج 3، ص 300، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق. [10]. ر.ک: قرشی‌، باقر شریف، حیاة الإمام الحسن بن علی(ع)، ج 2، ص 455 – 460 و 461 469، بیروت، دار البلاغة، چاپ اوّل‌، 1413ق‌. [11]. سجستانی، أبو داود سلیمان بن أشعث، سنن ابی داود، ج 3، ص 504، بیجا، دار الرسالة العالمیة، چاپ اول، 1430ق. [12]. طبرسی، حسن بن فضل‌، مکارم ‌الاخلاق، ص 197، قم، الشریف الرضی‌، چاپ چهارم‌، 1412ق‌؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج ‌22، ص 9، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق. [13]. وسائل الشیعة، ج ‌22، ص 8. [14]. شافعی، ابراهیم بن سعد الدین‌، فرائد السمطین، ج 2، ص 68، بیروت، مؤسسة المحمود، چاپ اوّل‌، 1400ق‌. [15]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 43، ص 399، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‌، چاپ دوم‌، 1403ق‌. [16]. ر.ک: مهریزی، مهدی، تأملی در احادیث کثرت طلاق، مجله پیام زن، شماره 76، تیر 1377ش. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
یکی از آفتهای بزرگی که متأسفانه متوجه منابع حدیثی اسلام شده است، وارد کردن احادیث جعلی و دروغ در بین احادیث صحیح توسط افراد مُغرض بوده است.
امام حسن مجتبی(ع)، از شخصیتهایی است که متأسفانه جاعلین حدیث و دروغگویان نسبتهای ناروایی در قالب حدیث و روایت به ایشان دادهاند. از جمله روایتهایی که جعل کردهاند ازدواج زیاد و طلاق دادن بسیار است. و این روایات را هم در منابع حدیثی و تاریخی شیعی و هم در کتب تاریخ اهل سنت وارد کردهاند. اما خوشبختانه شواهد تاریخی و عقیدتی فراوانی در دست است که جعلی بودن آنها را روشن میسازد.
پاسخ تفصیلی:
یکی از آفتهای بزرگ و ویرانگری که متأسفانه متوجه منابع حدیثی اسلام شده است، جعل حدیث و داخل کردن آنها در بین احادیث صحیح است که به انگیزههای سیاسی، مذهبی و ... که گاه به هدف پیراستن شخصیتهای منفور و آلوده حکام اموی و عباسی و گاه برای تخریب و ضربه زدن به شخصیتهای ارزشمند انجام گرفته است. به همین جهت تشخیص احادیث صحیح از جعلی کار بسیار مهم و دشواری است.
امام حسن مجتبی(ع)، از شخصیتهایی است که هدف آماج احادیث مجعول قرار گرفته، اما دشمنان اینبار ایشان را به تعدّد ازدواج و بسیاری طلاق متهم کردهاند! اتهامی که بیاساس بودن آن درباره شخصیتی همانند امام حسن مجتبی(ع) کاملاً واضح است.
در بعضی از این روایات چنین آمده است:
الف. امام علی(ع) به مردی که در مورد خواستگاری حسن، حسین و عبداللّه بن جعفر از دخترش با ایشان مشورت میکرد، فرمود: (بدان! حسن، بسیار طلاق میدهد. دخترت را به حسین تزویج کن؛ زیرا برای دخترت بهتر است).[1]
ب. امام صادق(ع): (حسن بن علی پنجاه زن را طلاق داد. تا آنکه حضرت علی(ع) در کوفه بپا خاست و فرمود: ای کوفیان! به حسن دختر ندهید؛ زیرا بسیار طلاق میدهد. مردی بر پا خاست و گفت: به خدا سوگند، چنین میکنیم. او فرزند رسول خدا(ص) و فاطمه(س) است، اگر خواست همسرش را نگه میدارد و اگر نخواست طلاق میدهد).[2]
ج. امام باقر(ع): (علی(ع)، کوفیان را مخاطب ساخت و فرمود: به حسن زن مدهید؛ زیرا بسیار طلاق میدهد).[3]
در بعضی از کتب اهل سنت نظیر: انساب الاشراف،[4] قوت القلوب،[5] شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید معتزلی[6] و... نیز همین مطالب تکرار شده است و از آنجایی که گفتهاند دروغ هر چه بزرگتر باشد قبول کردنش آسانتر است در بعضی از جعلها عدد همسران مطلقه آنحضرت را به سیصد نفر رساندهاند![7] که همه اینها سخیف و فاقد ارزش و به دور از عقل و منطق است.
شواهد تاریخی، عقیدتی فراوانی در دست است که بر نادرستی این نقلها دلالت دارد:
1. امام مجتبی(ع) در نیمه رمضان سال سوم هجری به دنیا آمد و بنا بر مشهور، در 28 صفر سال پنجاه هجری از دنیا رفت.[8] اگر اولین ازدواج آنحضرت در 20 سالگی باشد، تا سال شهادت پدر؛ یعنی سال 40 هجری، یعنی در فاصله 17 سال، باید این تعداد ازدواج و طلاق صورت گرفته باشد که با توجه به اینکه آنحضرت در دوران پنج ساله حکومت پدر در تمامی سه جنگ نهروان، جمل و صفین شرکت داشتند و با توجه به اینکه آنحضرت بیست بار پیاده از مدینه به حج رفتند و حج گذاردند چگونه ممکن است وقت کافی برای چنین ازدواجهایی داشته باشند. بنا بر این، قبول چنین احادیثی امری نامعقول است.
2. بیشتر روایاتی که در کتب حدیث آمده منقول از امام صادق(ع) است؛ یعنی این مطلب حدود نزدیک به یک قرن پس از زمان امام مجتبی(ع) مطرح میشود، چرا که وفات امام صادق(ع) در سال 148 هجری و شهادت امام مجتبی(ع) در سال پنجاه هجری رخ داد. اگر واقعاً این روایات از امام صادق(ع) باشد حضرت چه هدفی از بیان آن بعد از یک قرن داشتهاند؟ آیا درصدد بیان و افشای بحران خانوادگی امام مجتبی(ع) بودهاند؟! قابل تأمّل است که این سخن در همان اوان، بر زبان منصور دوانیقی دشمن سرسخت ائمه(ع)، جاری میشود. مسعودی، سخنرانی منصور را در جمع خراسانیها چنین نقل کرده است :(سوگند به خداوند که فرزندان ابوطالب را با خلافت وا نهادیم، و به هیچ روی متعرض آنان نشدهایم، تا آنکه علی بن ابیطالب خلافت را به دست گرفته و آن زمان که موفق نشد در حکومت، تن به حکمیت داد. مردم اختلاف کردند و سخنشان گوناگون شد تا گروهی بر او هجوم آورده و او را کشتند. پس از وی، حسن بن علی بپا خاست. او مردی نبود که اگر اموالی بر او عرضه میشد، بستاند. معاویه با حیله او را ولیعهد خود کرد. و سپس او را خلع کرد. او به زنان رو آورد. روزی نبود که ازدواج نکند یا طلاق ندهد. تا آنکه در بستر از دنیا رفت).[9]
3. اگر چنین امری واقع شده بود باید دشمنان قسم خورده و بهانه جویانی که بر کوچکترین امری مثل رنگ و جنس لباس ایشان اعتراض میکردند، در زمان حیات آنحضرت، این امر را بر ایشان خُرده میگرفتند و در مناظرات و اعتراضهایی که بر حضرت داشتند بر این نکته که اگر صحیح بود نقطه ضعف بزرگی به شمار میرفت انگشت میگذاشتند. ولی چنین امری از آن دوران، گزارش نشده است.
4. تعداد همسران و فرزندان و دامادانی که برای حضرت امام حسن در منابع تاریخی آمده، با این رقمها سازگاری ندارد. بیشترین تعداد فرزندان را 22 و کمترین را 12 گفتهاند و تنها 13 نام به عنوان همسر، برای ایشان ذکر شده که ترجمه و شرح حال بیش از سه تن آنان در دست نیست و نیز بیش از سه داماد برای آن بزرگوار در کتب تاریخ، گزارش نشده است.[10]
5. روایاتی بر مبغوضیت طلاق دلالت دارد. این روایات در کتب حدیثی شیعه و اهل سنت به نحو مکرّر، نقل شده است.
رسول خدا(ص): (منفورترین حلالها نزد خداوند، طلاق است).[11]
امام صادق(ع): (ازدواج کنید و طلاق ندهید؛ زیرا طلاق عرش خداوند را به لرزه درمیآورد).[12]
و نیز امام صادق(ع)، از پدرشان نقل میکند: (خداوند کسی را که بسیار طلاق دهد و به دنبال تنوع ذائقه جنسی باشد، دشمن میدارد).[13]
حال آیا میتوان گفت: امامی معصوم به طور مکرّر دست به چنین عملی زند و این عمل، توجیهی نداشته باشد که پدرش هم اقدام به جلوگیری از آن نماید.
6. امام حسن مجتبی(ع) عابدترین و زاهدترین انسان زمانش بود،[14] و همواره این چنین نیایش میکرد: (من از پروردگارم حیا میکنم که او را ملاقات کنم در حالی که پیاده به سوی خانه او نرفته باشم).[15] او بیستبار پیاده از مدینه به حج رفت و حج گذارد چگونه ممکن است مرتکب چنین اعمالی شود؟!
7. صفت (مِطلاق)(پُر طلاق)، در جاهلیت نیز مذموم بود. وقتی خدیجه(س) به پسر عمویش ورقه، از خواستگارانش سخن گفت و با وی مشورت کرد که به کدام پاسخ مثبت دهد، ورقه جواب داد: شیبه بسیار بدبین است، عقبه پیرمرد است، ابوجهل مردی متکبر و بخیل است، صلت مردی مطلاق است. آنگاه خدیجه(س) گفت: (نفرین خدا بر اینها باد، ولی آیا میدانی مرد دیگری هم از من خواستگاری کرده است؟).
و اینک جای تأمل است، چگونه خصلتی که در جاهلیت مورد ذم و سرزنش بوده و مردمان آن دوره حاضر نبودند به چنین مردی (مطلاق) زن دهند، آنوقت حضرت علی(ع) فرزند زاهد و پارسای خود را چنین وصف کرده باشد؟! و امامی معصوم به چنین خصلت ناپسندی که مبغوض خداوند است آلوده باشد.
اینها بعضی از شواهدی بود که بر دروغ و بی اساس بودن این نقل ها گواهی میدهد.
بنابراین، نمیتوان این مضامین سخیف و نقلهای ناصواب را در حق شخصیتی پذیرفت، که در روایات متعددی از قول رسول گرامی اسلام(ص) مورد تعریف و تمجید قرار گرفته است.[16]
کتابهایی که در این زمینه میتوان به آنها رجوع کرد:
1. قرشی، باقر شریف، حیاة الامام الحسن(ع)
2. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام
3. پیشوایی، مهدی، زندگی امام حسن(ع)
4. مصطفوی، حسن، الامام المجتبی(ع)
5. شفیعی، سیدعلی، از گوشه و کنار تاریخ
6. رسولی محلاتی، سیدهاشم، زندگانی امام مجتبی(ع)
7. زمانی، احمد، حقایق پنهان
پی نوشتها:
[1]. برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج 2، ص 601، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 6، ص 56، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج 2، ص 258، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ دوم، 1385ق.
[4]. بلاذری، أحمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج 3، ص 25، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
[5]. ابو طالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج 2، ص 412، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول.
[6]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 12 – 13، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
[7]. ر.ک: قوت القلوب، ج 2، ص 412.
[8]. ر.ک: (زندگینامه و فضائل و مناقب امام حسن مجتبی(ع))، سؤال 1907.
[9]. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج 3، ص 300، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق.
[10]. ر.ک: قرشی، باقر شریف، حیاة الإمام الحسن بن علی(ع)، ج 2، ص 455 – 460 و 461 469، بیروت، دار البلاغة، چاپ اوّل، 1413ق.
[11]. سجستانی، أبو داود سلیمان بن أشعث، سنن ابی داود، ج 3، ص 504، بیجا، دار الرسالة العالمیة، چاپ اول، 1430ق.
[12]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 197، قم، الشریف الرضی، چاپ چهارم، 1412ق؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 22، ص 9، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[13]. وسائل الشیعة، ج 22، ص 8.
[14]. شافعی، ابراهیم بن سعد الدین، فرائد السمطین، ج 2، ص 68، بیروت، مؤسسة المحمود، چاپ اوّل، 1400ق.
[15]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 43، ص 399، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[16]. ر.ک: مهریزی، مهدی، تأملی در احادیث کثرت طلاق، مجله پیام زن، شماره 76، تیر 1377ش.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] آیا امام حسن مجتبی(ع) با زنان زیادی ازدواج و آنها را طلاق داده است؟
- [سایر] این مطلب که امام حسن ع زنان زیادی داشته درسته؟
- [سایر] آیا امام حسن(ع) همسران زیادی داشتند؟
- [سایر] چرا امام حسن(ع) با جعده ازدواج کردند؟
- [سایر] امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن (ع) چه سفارشهایی میفرمایند؟
- [سایر] به چه علت به امام حسن(ع) کریم اهل بیت اطلاق میشود؟
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] علت ازدواج امام حسن(ع) با جعده، با اینکه زن خوبی نبود؛ چه بود؟
- [سایر] امام حسن(ع) چند همسر داشته است؟
- [سایر] آیا امام حسن مجتبی(ع) (مِطلاق) بود؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: )زَوْجَتی فاطِمَُْ خَلَعْتُها یا خالَعْتُها عَلی مابَذَلَتْ هِیَ طالِقٌ یا بگوید فاطِمَْ مُخْتَلَعٌَْ هِیَ طالِقٌ( یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها شد.
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در صیغه طلاق مبارات نیز مثل خلع باید اول زن مهریه خودش را به شوهر ببخشد تا شوهر او را طلاق دهد و حتی می تواند به فارسی بگوید: (مهریه خودم را به تو بخشیدم تا مرا طلاق دهی). اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَهْرِها) (بِمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند باید زن را به گونهای مشخّص کند و چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتی فاطِمَةُ خَلَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ) و احتیاط مستحب آن است که پس از این عبارت صیغه طلاق را نیز ضمیمه کند، مثلاً بگوید: (هی طالق)، یا (فهی طالق). (یعنی زنم فاطمه را در مقابل چیزی که بذل نموده طلاق خلع دادم).
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق مبارات را به طریق زیر بخوانند، اگر خود شوهر صیغه را می خواند و مثلاً اسم زن (فاطمه) است می گوید: (بارأْت زوْجتی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) یعنی مبارات کردم(1) زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چیزی غیر مهر را می دهد باید آن را نام ببرد) و در صورتی که وکیل مرد بخواهد صیغه را بخواند می گوید: (بارأْت زوْجة موکلی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) البته قبلاً باید زن مهر خود بلکه چیزی کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشیده باشد. 1. یعنی از هم جدا شدیم.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند باید زن را به گونهای مشخّص کند، مثلاً چنانچه اسم زن فاطمه باشد و مالی را به شوهرش بخشیده تا طلاقش دهد، شوهر او میگوید: (بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) (یعنی من از زنم فاطمه در مقابل مالی که او بذل کرده جدا میشوم) و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل میگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلی بارَأْتُ زَوْجَتُهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) و در هر دو صورت پس از صیغه مبارات بنا بر احتیاط واجب صیغه طلاق را نیز بگوید، مثلاً بگوید: (هِیَ طالِقٌ) یا (فَهِیَ طالِقٌ) و اگر به جای کلمه (عَلی ما بَذَلَتْ) (بِما بَذَلَتْ) بگوید اشکال ندارد.