در مورد اخلاق حسنه و رفتار بزرگوارانه امام حسن علیه السلام و داستان مرد شامی را توضیح دهید.
امام حسن علیه السّلام پیشوای دوم شیعیان و نخستین میوة پیوند فرخندة علی علیه السّلام با دختر گرامی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود که همچون جد و پدر گرامیش دارای اخلاق حسنه و رفتار کریمانه بود. او دادرس محرومان و مستضعفان بود. امام حسن علیه السّلام نه تنها از نظر علم، تقوی، زهد و عبادت مقامی برگزیده و ممتاز داشت، بلکه از لحاظ سخاوت، کرامت، بخشندگی و دستگیری از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود بی‌مانند بود. وجود گرامی آن حضرت آرامش بخش دل‌های دردمند، پناهگاه مستمندان و تهیدستان و نقطة امید درماندگان بود. هیچ فقیری از در خانة آن بزرگوار دست خالی بر‌نمی‌گشت. دربارة فضائل اخلاقی و امتیازات امام حسن علیه السّلام سیوطی در تاریخ خود می‌نویسد: حسن بن علی علیه السّلام دارای امتیازات اخلاقی و فضائل انسانی فراوان بود. او شخصیتی بزرگوار، باوقار، متین، سخی و بخشنده و مورد ستایش مردم بود.[1] آن حضرت در طول حیات خود دوبار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا انفاق کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را برای خود نگهداشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید.[2] دوره‌ای که امام مجتبی علیه السّلام در آن دوره می‌زیست، و فعالیت‌های دشمنان اهل بیت علیهم السّلام در جهت تخریب علی علیه السّلام و اولاد آن حضرت تشدید شده بود و برخی از مردم ناآگاه و ساده‌لوح که امام علی علیه السّلام و فرزندان آن حضرت را نمی‌شناختند، بر اثر تبلیغات مسموم نسبت به آنها بدگمان شده و کینه و عداوت می‌ورزیدند. در این میان مردم شام به علت این که مدت‌ها تحت حکومت معاویه بودند و معاویه هم بعد از کشته شدن عثمان و به خلافت رسیدن حضرت علی علیه السّلام به شدت بر دشمنی و تبلیغ علیه آن حضرت افزوده بود، بدترین و خشن‌ترین دشمنان امام حسن علیه السلام شده بودند. از سوی دیگر با توجه به این‌که برخی از مردم حتی امام حسن علیه السّلام را ندیده بودند و فقط نام آن حضرت و نام پدرش را شنیده بودند ولی در اثر تبلیغات ناسالم نسبت به آن حضرات عداوت داشتند. داستان مرد شامی که به مدینه سفر کرده بود و برخوردش با امام حسن علیه السّلام و عکس العمل امام مجتبی علیه السّلام گواه این است که چگونه امام حسن علیه السلام مظلومی مهربان و دادرس بود و چون می‌دانست اکثر آنها از روی نادانی و عدم شناخت دشمنی می‌کنند با آنها مدارا می‌کرد و تا حدّ ممکن کریمانه از آنها پذیرایی می‌کرد. داستان چنین است: مردی از اهالی شام می‌گوید: روزی در مدینه شخصی را دیدم با چهره‌ای آرام و بسیار نیکو و دارای حسن جمال که تا به حال چنین مردی ندیده بودم و به طرز زیبایی هم لباس پوشیده و سوار بر مرکبی بود دل من به طرف او مایل شد و دربارة او پرسیدم، گفتند: او حسن بن علی بن ابی طالب علیه السّلام است. با شنیدن نام او خشمی سوزان سرتا پای وجودم را فرا گرفت و بر علی بن ابی طالب حسد بردم که چگونه او چنین پسری دارد. پیش او رفته و پرسیدم آیا واقعاً تو فرزند علی علیه السّلام هستی؟ (گویا مرد شامی همان طور که گفته شد علی علیه السّلام را سزاوار داشتن چنین فرزندی نمی‌دید و این هم در اثر تبلیغات سوء معاویه در شام بوده است.) وقتی تأیید کرد، من او و پدرش را ناسزا گفتم، پس از آن که به ناسزاگویی پایان دادم، به من سلام کرده و خندید و پرسید: آیا غریب هستی؟ گفتم: آری. فرمود: با من بیا گویا امر بر تو مشتبه شده است اگر چیزی بخواهی به تو عطا می‌کنم اگر طلب ارشاد کنی تو را هدایت می‌کنم و اگر در حملِ بار کمک بخواهی کمکت می‌کنم و اگر گرسنه باشی تو را سیر می‌کنم و اگر برهنه باشی تو را می‌پوشانم و اگر محتاج باشی بی‌نیازت می‌کنم و اگر رانده شده‌ای تو را پناه می‌دهم و اگر مهمان ما باشی تا وقت رفتن از تو پذیرایی می‌کنم زیرا که در خانة ما به روی هر نیازمند و درمانده‌ای باز است. مرد شامی چون این سخنان را که از روی حلم و بردباری امام بیان می‌شد شنید، شروع به گریستن کرد و گفت: شهادت می‌دهم که توئی خلیفة خدا در روی زمین و خدا بهتر می‌داند که رسالت و خلافت را در کجا قرار دهد. پیش از آنکه تو را ملاقات کنم تو و پدرت دشمن‌ترین خلق در نزد من بودید و حالا که تو و پدرت را شناختم محبوب‌ترین خلق خدائید نزد من. گویا پس از این برخورد، امام مرد شامی را به خانة خود می‌برند و تا مدتی که در مدینه بود میهمان حضرت بود و از محبّان و مریدان امام مجتبی علیه السّلام شد و دیدگاهش نسبت به خاندان پیامبر دگرگون و در زمرة شیعیان اهل بیت علیهم السّلام داخل گردید.[3] معرفی منابع، جهت مطالعه بیشتر: 1 سیره و پیشوایان، مهدی پیشوائی. 2 حسن کیست؟، فضل الله کمپانی. 3 طرائف، سید بن طاووس. 4 منتهی الامال، شیخ عباس قمی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . سیوطی، تاریخ الخلفاء، بغداد: مکتبة المثنی، طبع سوم، 1383 ه .ق، ص189. [2] . یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ج2، نجف: مکتبة حیدریه، طبع اول، 1384 ه .ق، ص215. [3] . مبرد، الکامل فی الادب، ج 1، بیروت 1407 هجری، ص 235، و ابن عساکر، ترجمه امام الحسن، بیروت 1400 هجری، ص 149 و اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج 2، ترجمه حسین زوارئی، تهران، نشر ادب (بی تا) صص 136 و 135 و عطاردی، عزیزالله، مسند الامام المجتبی، انتشارات عطارد، چاپ اول، 1373، ص 94 و ... .
عنوان سوال:

در مورد اخلاق حسنه و رفتار بزرگوارانه امام حسن علیه السلام و داستان مرد شامی را توضیح دهید.


پاسخ:

امام حسن علیه السّلام پیشوای دوم شیعیان و نخستین میوة پیوند فرخندة علی علیه السّلام با دختر گرامی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود که همچون جد و پدر گرامیش دارای اخلاق حسنه و رفتار کریمانه بود. او دادرس محرومان و مستضعفان بود. امام حسن علیه السّلام نه تنها از نظر علم، تقوی، زهد و عبادت مقامی برگزیده و ممتاز داشت، بلکه از لحاظ سخاوت، کرامت، بخشندگی و دستگیری از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود بی‌مانند بود. وجود گرامی آن حضرت آرامش بخش دل‌های دردمند، پناهگاه مستمندان و تهیدستان و نقطة امید درماندگان بود. هیچ فقیری از در خانة آن بزرگوار دست خالی بر‌نمی‌گشت. دربارة فضائل اخلاقی و امتیازات امام حسن علیه السّلام سیوطی در تاریخ خود می‌نویسد: حسن بن علی علیه السّلام دارای امتیازات اخلاقی و فضائل انسانی فراوان بود. او شخصیتی بزرگوار، باوقار، متین، سخی و بخشنده و مورد ستایش مردم بود.[1]
آن حضرت در طول حیات خود دوبار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا انفاق کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را برای خود نگهداشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید.[2]
دوره‌ای که امام مجتبی علیه السّلام در آن دوره می‌زیست، و فعالیت‌های دشمنان اهل بیت علیهم السّلام در جهت تخریب علی علیه السّلام و اولاد آن حضرت تشدید شده بود و برخی از مردم ناآگاه و ساده‌لوح که امام علی علیه السّلام و فرزندان آن حضرت را نمی‌شناختند، بر اثر تبلیغات مسموم نسبت به آنها بدگمان شده و کینه و عداوت می‌ورزیدند. در این میان مردم شام به علت این که مدت‌ها تحت حکومت معاویه بودند و معاویه هم بعد از کشته شدن عثمان و به خلافت رسیدن حضرت علی علیه السّلام به شدت بر دشمنی و تبلیغ علیه آن حضرت افزوده بود، بدترین و خشن‌ترین دشمنان امام حسن علیه السلام شده بودند.
از سوی دیگر با توجه به این‌که برخی از مردم حتی امام حسن علیه السّلام را ندیده بودند و فقط نام آن حضرت و نام پدرش را شنیده بودند ولی در اثر تبلیغات ناسالم نسبت به آن حضرات عداوت داشتند. داستان مرد شامی که به مدینه سفر کرده بود و برخوردش با امام حسن علیه السّلام و عکس العمل امام مجتبی علیه السّلام گواه این است که چگونه امام حسن علیه السلام مظلومی مهربان و دادرس بود و چون می‌دانست اکثر آنها از روی نادانی و عدم شناخت دشمنی می‌کنند با آنها مدارا می‌کرد و تا حدّ ممکن کریمانه از آنها پذیرایی می‌کرد. داستان چنین است:
مردی از اهالی شام می‌گوید: روزی در مدینه شخصی را دیدم با چهره‌ای آرام و بسیار نیکو و دارای حسن جمال که تا به حال چنین مردی ندیده بودم و به طرز زیبایی هم لباس پوشیده و سوار بر مرکبی بود دل من به طرف او مایل شد و دربارة او پرسیدم، گفتند: او حسن بن علی بن ابی طالب علیه السّلام است. با شنیدن نام او خشمی سوزان سرتا پای وجودم را فرا گرفت و بر علی بن ابی طالب حسد بردم که چگونه او چنین پسری دارد. پیش او رفته و پرسیدم آیا واقعاً تو فرزند علی علیه السّلام هستی؟ (گویا مرد شامی همان طور که گفته شد علی علیه السّلام را سزاوار داشتن چنین فرزندی نمی‌دید و این هم در اثر تبلیغات سوء معاویه در شام بوده است.) وقتی تأیید کرد، من او و پدرش را ناسزا گفتم، پس از آن که به ناسزاگویی پایان دادم، به من سلام کرده و خندید و پرسید: آیا غریب هستی؟ گفتم: آری. فرمود: با من بیا گویا امر بر تو مشتبه شده است اگر چیزی بخواهی به تو عطا می‌کنم اگر طلب ارشاد کنی تو را هدایت می‌کنم و اگر در حملِ بار کمک بخواهی کمکت می‌کنم و اگر گرسنه باشی تو را سیر می‌کنم و اگر برهنه باشی تو را می‌پوشانم و اگر محتاج باشی بی‌نیازت می‌کنم و اگر رانده شده‌ای تو را پناه می‌دهم و اگر مهمان ما باشی تا وقت رفتن از تو پذیرایی می‌کنم زیرا که در خانة ما به روی هر نیازمند و درمانده‌ای باز است. مرد شامی چون این سخنان را که از روی حلم و بردباری امام بیان می‌شد شنید، شروع به گریستن کرد و گفت: شهادت می‌دهم که توئی خلیفة خدا در روی زمین و خدا بهتر می‌داند که رسالت و خلافت را در کجا قرار دهد. پیش از آنکه تو را ملاقات کنم تو و پدرت دشمن‌ترین خلق در نزد من بودید و حالا که تو و پدرت را شناختم محبوب‌ترین خلق خدائید نزد من. گویا پس از این برخورد، امام مرد شامی را به خانة خود می‌برند و تا مدتی که در مدینه بود میهمان حضرت بود و از محبّان و مریدان امام مجتبی علیه السّلام شد و دیدگاهش نسبت به خاندان پیامبر دگرگون و در زمرة شیعیان اهل بیت علیهم السّلام داخل گردید.[3]
معرفی منابع، جهت مطالعه بیشتر:
1 سیره و پیشوایان، مهدی پیشوائی.
2 حسن کیست؟، فضل الله کمپانی.
3 طرائف، سید بن طاووس.
4 منتهی الامال، شیخ عباس قمی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سیوطی، تاریخ الخلفاء، بغداد: مکتبة المثنی، طبع سوم، 1383 ه .ق، ص189.
[2] . یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ج2، نجف: مکتبة حیدریه، طبع اول، 1384 ه .ق، ص215.
[3] . مبرد، الکامل فی الادب، ج 1، بیروت 1407 هجری، ص 235، و ابن عساکر، ترجمه امام الحسن، بیروت 1400 هجری، ص 149 و اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج 2، ترجمه حسین زوارئی، تهران، نشر ادب (بی تا) صص 136 و 135 و عطاردی، عزیزالله، مسند الامام المجتبی، انتشارات عطارد، چاپ اول، 1373، ص 94 و ... .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین